معلم ترکش خورده ی تکاور... با #دکترین هایت خواب از چشمان موسسات #مطالعات استراتژیک الحاد ربوده ای، دست مریزاد... جلسات #کلبه‌ی_کرامتت، تبر وار ریشه ی نفوذی های #لیبرال را قطع خواهد کرد ... فریادهایت بر سر نفوذی ها و #تربیت یافتگان غرب و شرق، دمادم و آن به آن در حال تکثیر است ... مگر غیر از اینست که رگ های از غیرت برآمده ی اهل ایمان، جز به بریده شدن با تیغ خبیثان #کدخدا پرست رضا نمیدهد ... استاد؛ هفت ماه که سهل است #هفتصد ماه هم که بگذرد عَلَمی که تو برداشته ای هرگز به زمین نخواهد افتاد ... گوشه گیری در قاموس نامه ی تو و شاگردانت جایی ندارد ... تا بوده همین بوده، #اهل توحید را یا قطعه قطعه میکنند یا آتش می‌زدند و یا #محبوس ... اما... حاشا و کلا که #خودبزرگ پندارانِ مشرک و منافق بتوانند #نور توحید را خاموش کنند. ردایِ #مدافع_توحید ؛ برازنده ی وجودت

الی متی احار فیک یا مولای تا کی باید آواره تو باشیم آقا #یاابن_الحسن_برای_ما_نه برای یتیمانی که هر روز پدرانشان در #خط_مقدم_مقاومت #به_عشق_تو به #شهادت می‌رسند #برای_اونا_بیا_آقا برای ما نه به خاطر اونهایی که زیر بمبارانها و ستمها آواره میشن و یک ذره #امنیت ندارند به خاطر اونا بیا آقا برای ما نه بخاطر آقامون، #گریه_های_نیمه_شب_نائبتان برای دل شکستگی ها و #مظلومیتهای_رهبر_عزیزمون بیا برای ما نه برای محرومینی که در دنیا هیچ تقصیری ندارند، ظلم فراوان در حقشون داره اعمال میشه #به_خاطر_اونا_بیا_آقا برای ما نه برای آنهایی که دارند برای تو #خدمت_صادقانه می کنند، خودشان رو در اختیار تو قرار دادند بی مزد و بی منت دارند تلاش می‌کنند به خاطر اونها بیا آقا بالاتر از اینها برای ما نه برای نگاه های عمت زینب که به آب خیره خیره نگاه می‌کرد نه اشک میریخت نه فریاد میزد دیگه نمیتونست گریه کنه برای #ناله_های_عمه_سادات زینب کبری سلام الله علیها که در سینه #محبوس ماند بیا آقا برای ما نه برای #گهواره_خالی_رباب بیا آقا که یک سال تمام چشم مادر به گهواره بود برای ما نه برای #امواج_صدای_فاطمه_زهرا مادرتون که بین در و دیوار وا ابتاه صدا زد برای امواجی که هنوز در این فضا هست برای او بیا آقا برای ما نه برای صداها و ناله های مولامون علی که سر در چاه می گذاشت بیا آقا