eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🕯 عزا خانه ما را دریابید! ☑️ استاد مجاهدی نقل ‌می‌کنند: ▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار ‌می‌شد. روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیت‌های بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت ‌می‌کردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار ‌می‌نشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک ‌می‌ریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را ‌می‌دیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله ‌می‌گریستند و در این حالت سعی ‌می‌کردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند. مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف ‌می‌کردند و ‌می‌گریستند: ▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم ‌می‌کردم. سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکت‌ها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمی‌توانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه! لذا برای اولین بار در طول سال‌ها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو ‌می‌دیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم. هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در ‌می‌زنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند: 🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم! ▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند: 🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند: 🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) ‌می‌فرمایند: 🔶 عزا خانه ما را دریابید! 🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند: 🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است! 🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد! ▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند! بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند! ⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷ 🏷
شبهای_محرم_گروه_سرود_ضحی.mp3
زمان: حجم: 14.61M
«شب های محرم» متن سرود:
این شبای محرم، زیر بیرق و پرچم،گریه می کنم
سیل اشک چشامو،به تموم شهیدا،هدیه می کنم
توی روضه ها،پای سفره خیرت
گریه میکنم،واسه حر و زهیرت
نمیخوام دیگه،هیچکسی رو به غیر ت
گریه می کنم
حسین ... می میرم برات
لکنت گرفتم وقتی اسمت رو گفتم به سختی بابا گناهم چی بوده تنهام گذاشتی و رفتی نزار بازم رقیه تنها شه امید دخترت به باباشه بسکه زدن به صورتش سیلی دیگه نمیتونه ز جا پاشه امان ای دل ای دل ای دل حسین دست پروده عباس علی قاسم جنگاور میدان، بی بدلی قاسم حسن حسن ضربانت فدای تاب و توانت یمن عقیق نگاته حسین اسیر چشاته یا قاسم ابن الحسن لالایی میخونم بخواب اصغرم به قربون لبهای خشکت برم نزن دست و پا روبرویم علی تلظی نکن پیش چشم ترم بی وفا بارون، هوا گرمه کرب و بلا بارون دارن میمیرن بچه ها بارون، تو رو جون سقا بیا بارون ای خدا میشه بارون بیاد وای که خون شد جگرم، جگرم ای خدا بر سر نعش پسرم، پسرم ای خدا چگونه تا سمت حرم، به حرم ای خدا تازه جوانم ببرم، ببرم ای خدا امان از دل لیلا (یا عباس) یه لشکر نامرد در برابر تو آب نداره حرم، فدا سر تو تاب نداره دلِ برادرِ تو عمو بیا برگرد،جون مادر تو عده ای با لگد و سنگ زدند ای وای ای وای امان از گودال عده ای موی تو را چنگ زدند ای وای ای وای امان از گودال امان از گودال، به پا شد جنجال سرت رو نیزه، تنت شد پامال واویلا ... حرم آواره شده گروه سرود ضحی
هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟ اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟ اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
🔘 آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🏴 بکاء (گریه) بر سیدالشهدا علیه‌السلام، از مراتب شهادت [با آن حضرت] است. ⬅️ رحمت واسعه، ویراست سوم، صفحه ٣۵ 🏷
▪️نوحه امام حسین علیه السلام ای شهیدِ مکتبِ سُرخ عاشورا مرثیه خوانِ غمت حضرت زهرا ای امیرِ عالَمین بر نبی نور دو عین یا حسین و یا حسین یا حسین و یا حسین... دیدهٔ ارض و سَما در غمت گریان عزت و آزادگی از تو جاویدان ای صفای بندگی ای امید زندگی علّت رزمندگی یا حسین و یا حسین... در میان نیزه و دِشنه افتادی در میانِ قتلگاه تشنه جان دادی ای به درد ما طبیب ای غریبِ بی مُجیب کُشتهٔ شَیبُ الخضیب یا حسین و یا حسین... ✍امیر عباسی
نوجوانage-kasi-yari-dareh.mp3
زمان: حجم: 4.91M
« یارم حسینه» متن سرود: اگه کسی یاری داره، یار منم حسینه عشق من و ماه شب تار منم حسینه ماه تو آسمون من، امام مهربون من مهرت سرشته با گِلم، یادت همیشه در دلم بی‌قرار غمات منم، عاشق کربلات منم اشکای من دونه دونه، درد دلاتو می‌دونه همیشه خواب می‌بینم تو خیمه‌هاتم لب تشنه کنار آب فراتم یا تو بین‌ الحرمین با زائراتم مهر تو رو من در سینه دارم غیر از تو آقا یاری ندارم چه بی‌گناهه اصغرت، غنچه ی ناز پرپرت پیش چشات غرق به خون پیکر پاک اکبرت تو خورشید و برادرت ماه خدا تو عالمه ذکر لب عاشقاتون: حسین غریب فاطمه اشک‌های رقیه از یادم نمی‌ ره از غم زینب دلم آتیش می‌ گیره وقتی رو دستات علی داره می‌ میره دیگه گذشته از گریه کارم بر زانوی غم سرمی‌ گذارم
زمان: حجم: 138K
237 _امام علی بن الحسین علیه السلام ع نوحه 🥀🥀🥀 زهر کین عاقبت دادی از غصه نجاتم من عزادار آن تشنه ی شط فراتم روز و شب نوحه خوانم دیده گریان پدرم کشته شد با کام عطشان آه و واویلتا آه و واویلا زخم هفتاد و دو غصه روی جگرم بود بسته در پیش اهل حرم بال و پرم بود بر سر ما زدند سنگ از روی بام جگرم خون شده ، الشام الشام آه و ..... ای خدا غم روی غم زده به دل شراره بوریایی کفن شد به جسم پاره پاره یاد دفنش شده سوز و گدازم سر نبوده که رو به قبله سازم آه و ..... شاعر:میثم مؤمنی نژاد
زمان: حجم: 139.5K
_ السلام نوحه واحد 🥀🥀🥀 ای خدا شد خزان گلشن من آمده وقت جان دادن من بر غریبی ی من خون بگرید جای زنجیر روی تن من آه شب غم سر آمد آه اجل از در آمد آه بوی مادر آمد یا سید الساجدین قد گردون ز داغم خمیده فلک از غم گریبان دریده دیده ام نوح و دریایی از خون دیده ام یوسفی سر بریده آه لاله هایم چیدند آه غربتم را دیدند آه به غمم خندیدند یا سید الساجدین شاعر:میثم مؤمنی نژاد
همه جان و تنم فدای تو حسین.mp3
زمان: حجم: 1.92M
«فدای تو حسین» متن سرود: همه جان و تنم فدای تو حسین دلم پرزده تا کرببلای تو حسین می‌وزد نسیم محرم دوباره بین خانه‌ها نام دل‌ربای تو آقا به دل زده جوانه‌ها کشتی دل من شکسته از غم تو آسمان نشسته به پای ماتم تو پرکشیده جانم به سوی غروب سرخ کربلا تا که سر گذارم به پایت میان دشت نینوا باقی از گل سرخ کنار مرقد تو رنگ خون گرفته طلای گنبد تو شعله‌ها زبانه کشیده ز خیمه‌های کودکان دخترت رقیه در آتش ببین شده چه نیمه جان غنچه‌ی سه ساله شده اسیر و تنها مثل تو شده همدم تمام غم‌ها روی خاک گرم بیابان فتاده پیکرت حسین می‌رسد به گوش ملایک صدای خواهرت حسین بر لبان خشکت نشسته صوت قرآن بر لبان زینب نوای یا حسین جان ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری‌ در مجلس روضه ی دهه اول محرم 🏷 قسمت دوم (آخر) ▫️ فردا صبح گفت: 🔸 آنچه می‌گویم بنویسید و نگه دارید. ▫️ آن روز، روز پنجم محرّم بود. وضع من برخلاف وضع ریاست و ترتیب علماء در کرمانشاه بود که در جای معیّنی بنشینند و اشخاص محترم به طرف ایشان بیایند و قهرا آن قسمت، صدر مجلس محسوب شود؛ بلکه کنار در خانه نشسته یا می‌ایستادم و برای هرکسی قیام می‌نمودم؛ لذا این مجلس مورد توجّه عموم اهل شهر بود و (به علت جمعیت زیاد شرکت کنندگان مجلس،) غالبا راهش مسدود می‌شد و یک دسته دیگر در کوچه انتظار می‌کشیدند تا زمانی‌که اشخاص داخل منزل خارج شوند و آنها به جایشان بیایند. سیّد گفت: 🔸 در روز نهم، حدود ساعت دو، کنار چاهی که نزدیک در خانه است، نشسته‌اید یک مرتبه حال شما منقلب می‌شود و تمام بدنتان تکان می‌خورد؛ در آن حال به نقطه‌ای که آخرین حدّ محلّ نشستن زنها است نگاه کنید. هروقت تکان خوردید متوجّه آن نقطه مجلس باشید که یک عدّه اشخاص (ده دوازده نفر) به یک هیئت و یک لباس و یک شکل، نشسته‌اند یکی از آنها حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف است. آنها ساعت دو، از در اتاق روضه‌خوانها از طرف بیرونی، وارد می‌شوند و تا ساعت سه تشریف دارند و ساعت سه که مجلس برای خارج و وارد شدن افراد بهم می‌خورد، ایشان در ضمن مردم بیرون می‌روند و شما ملتفت نمی‌شوید. با وضو باشید و به محضر مبارکشان برسید و خدمتی از قبیل: چای دادن یا استکان برداشتن انجام دهید. آنها برای شما قیام نمی‌کنند و می‌گویند: 🔶 این خانه، خانه خودمان است؛ در خانه بروید و از مردم پذیرایی کنید. 🔸 در همان ساعتی که تشریف دارند دو روضه‌خوان، روضه می‌خوانند و هر دو از امام زمان علیه السّلام می‌گویند و کسی مصیبت نمی‌خواند با این حال، مجلس خیلی دگرگون و ضجّه و ناله بیشتر از هر روز می‌شود. آقای اشرف الواعظین که هر روز یک ساعت بعد از ظهر می‌آید و مجلس را ختم می‌کند، در همین ساعت آمده و منبر می‌رود و از امام زمان علیه السّلام می‌گوید. ▫️ به‌هرحال این مذاکرات در روز پنجم محرّم بین من و سیّد مرتاض اتفاق افتاد و این مطالب را نوشتم. من همیشه دم در می‌ایستادم و پذیرایی می‌کردم و اتاقی در بیرونی، مجمع آقایان روضه‌خوانها بود. تا روز نهم در انتظار این قضیّه روزشماری می‌کردم. در آن روز، مجلس جمعیّت زیادی داشت و من در آن ساعت معیّن کنار چاه نشسته بودم ناگاه لرزشی بر من‌ عارض شد و بدنم شروع به تکان خوردن نمود. فورا به آن نقطه معیّن نگاه کردم؛ دیدم در همان مکان حلقه‌ای مشتمل بر ده، دوازده نفر دایره‌وار و در لباس معمول اهل کرمانشاه (عبای بلند و کلاه نمدی و دستمال روی آن و کفش پاشنه خوابیده) نشسته‌اند. آنها تماما گندمگون و قوی‌استخوان و در سنّ نزدیک به چهل سالگی بودند به من تبسّم کردند و قیام و تواضعی که معمول همه‌کس بود؛ حتّی اهل حکومت و امراء لشکر، نکردند و گفتند: 🔶 خانه ی خودمان است همه چیز آورده‌اند شما در خانه بروید و مشغول پذیرایی باشید. ▫️ به مکان خود مراجعت نمودم و دانستم که این آقایان از در اتاق بیرونی به اندرونی آمده‌اند. به‌هرحال در آن ساعت دو نفر منبر رفتند و با آن‌که روز تاسوعا معمولا مصیبت حضرت ابالفضل علیه السّلام را می‌خوانند، هرکدام چند دقیقه منبر رفتند و به امام زمان علیه السّلام به عنوان تسلیت خطاب می‌کردند. مجلس از گریه و زاری هنگامه بود. آقای اشرف الواعظین که باید بعد از ظهر بیایند، ساعت دو آمدند و به اتاق روضه‌خوانها نرفتند و در همان مجلس وارد شدند و کنار در خانه، پهلوی من نشستند و گفتند: 🔹 من امروز برای رفع خستگی تعطیل کردم؛ چون فردا که عاشورا است کار زیاد است. ولی نتوانستم این‌جا نیایم. ▫️ ایشان بعد از چای و قلیان، به منبر رفت و سکوتی طولانی کرد و بعد بدون مقدّمه‌ای که معمول اهل منبر است صدا زد: 🔹 ای گمشده بیابانها روی سخن ما با توست. ▫️ مجلس بحدّی از این کلمه پریشان و مردم به سر و سینه می‌زدند که همگی بی‌اختیار شدند. پس از لحظه‌ای دیدم افراد آن حلقه نیستند. و دانستم از همان در اتاق وسطی رفته‌اند. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۴۲ 🏷
@MaddahionlinYEKNET.IR -narimani.mp3
زمان: حجم: 8.48M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ 🔳 شهادت امام سجاد(عليه‌السلام) 🌴پیرمردِ بلا کشیده منم پسرِ شاهِ سر بریده منم 😭 🌴روضه خوانی که هر چه میگوید با چشم کبود دیده منم😭 🎤 سید رضا نریمانی ⏯ روضه علیه السلام
48.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰🎥 نماهنگ زیبای «آغازم کربلا» با نوای کربلایی حسین ستوده تهیه و تولید: Pelan3