🍃🍁حکایت🍁🍃
🌌 #دو_عدد_نان .!!
🍁حضرت #عيسى(ع) با اصحاب خود نشسته بودند که #هیزم_شکنی از کنار آنها گذشت.
حضرت عیسی(ع) به اطرافیان فرمودند:
این هیزم شکن #بزودی_خواهد_مُرد.
🍁پس ازمدتی،هیزمشکن با كولهبارى از #هيزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند:
شما خبر داديد كه اين مَرد به زودی مىميرد ولی او را #زنده مىبينيم.
🍁حضرت عيسى(ع) به آن هیزمشکن فرمودند:
هيزمت را زمین بگذار.
🍁وقتی #هيزم را باز كردند، ناگهان #مارى_سیاه كه سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
🍁حضرت عيسى از هیزمشکن پرسيدند:
امروز #چه_عملی انجام دادی که این #بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد:
👈دو عدد #نان داشتم. فقيرى دیدم؛ يكى از نانها را به #فقیر دادم.
📚عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۸۴.
🌸🍃⛔🍃🌸
🍃🍁حکایت🍁🍃
🌌 #دو_عدد_نان .!!
🍁حضرت #عيسى(ع) با اصحاب خود نشسته بودند که #هیزم_شکنی از کنار آنها گذشت.
حضرت عیسی(ع) به اطرافیان فرمودند:
این هیزم شکن #بزودی_خواهد_مُرد.
🍁پس ازمدتی،هیزمشکن با كولهبارى از #هيزم برگشت.
اصحاب به حضرت عیسی گفتند:
شما خبر داديد كه اين مَرد به زودی مىميرد ولی او را #زنده مىبينيم.
🍁حضرت عيسى(ع) به آن هیزمشکن فرمودند:
هيزمت را زمین بگذار.
🍁وقتی #هيزم را باز كردند، ناگهان #مارى_سیاه كه سنگى در دهان گرفته بود را دیدند.
🍁حضرت عيسى از هیزمشکن پرسيدند:
امروز #چه_عملی انجام دادی که این #بلا از تو دفع شد؟
هیزمشکن پاسخ داد:
👈دو عدد #نان داشتم. فقيرى دیدم؛ يكى از نانها را به #فقیر دادم.
📚عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۸۴.
🌸🍃⛔🍃🌸