eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم پَر قنداقه ات مسيحا شد يار گهواره ي تو موسا شد خوش به حالت كه بر دو چشم ِحسين اولين بار چشم تو وا شد عطر گيسوت تا بهشت آمد يوسف عاشق شد و زليخا شد جبرئيل از حضور تو سرمست با اذان عليِّ اعلا شد رويت عباس با ادب بوسيد و حسن غرق در تماشا شد گره ي كور داشتيم اما از دعاي صحيفه ات وا شد دل ما شهر عشق آباد است عشق هم خانه زاد سجاد است با تو همسايه ي خدا هستيم سر سجاده ي دعا هستيم بچه هاي محله ي عشقيم ما همه اهل روستا هستيم روستاي شما بهشت است و روي بال فرشته ها هستيم مادر تو ست مادر اين خاك همه ذريّه ي شما هستيم ما در اين سرزمين پهناور از شماييم و كيميا هستيم شكر در سرزمين مادريت سالها زائر رضا هستيم شكر ِارباب از همين ايليم حضرت عشق با تو فاميليم مادر تو عروس آل عباست شاه بانوي كشور زهراست نذرشان كرده ايم و ميبينيم با تو حاجات ما هميشه رواست به بقيعت قسم كه ميسازيم حرمت را كه كعبه ي دلهاست حرمت را شبيه صحن رضا با دو گلدسته اي كه تا به خداست گنبد و طاق و حوض و فوّاره چار ايوان كه غرق آب طلاست صحن هايي كه لب به لب زائر با ضريحي كه گِرد آن غوغاست ما ابوحمزه ايم ، اَدِّبني يا الهي و لا تُعدِّبني روزگاري رسيد و جانت سوخت روي اين خاك آسمانت سوخت روزگاري رسيد و در پيشت خيمه ات ، بام و آشيانت سوخت چشم تو ديد در دلِ گودال صحنه اي را و استخوانت سوخت خواستي تا بخيزي اما حيف نشد و پاي ناتوانت سوخت خيمه ي شعله ور سرت افتاد سر و دستان و گيسوانت سوخت زنده ماندي ميان آتش و دود اين هم از لطفهاي زينب بود ✍ 🏷
شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هر بار که خواندمت جوابم دادی در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲۹ .
هر شاعری‌ست تشنۀ تحسین چشم تو از بس سرودنی‌ست مضامین چشم تو چشم جهان به مقدمت ای عشق! روشن است از لحظۀ طلوع نخستین چشم تو از ابتدای خلقت خود، اهل آسمان دل باختند، دل به تو و دین چشم تو دل باختند و نور خدا داشت جلوه‌ها از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو دیگر شکوه خلدبرین دیدنی شده وقتی شده‌ست منظر و آیینه چشم تو گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو چشمت بهشت مهر و بهار کرامت است یعنی خوشا به حال مساکین چشم تو حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است در انتظار لحظۀ آمین چشم تو: «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند» خوش عالمی‌ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر شماست حلقۀ وصل خدا و خلق داری به دست خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی بر دوش توست پرچم باب الحوائجی در آستان تو احدی نا امید نیست وقتی برای ما همه باب الحوائجی بی‌شک شفیع ماست نگاه رئوف تو در رستخیز واهمه، باب الحوائجی دلبستۀ سخای اباالفضلی توام مانند ماه علقمه، باب الحوائجی صحنت دوباره غرق گل یاس می‌شود وقتی که میهمان تو عباس می‌شود... در سایه‌سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم لطفش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم هستی ماست نوکری اهل‌بیت او ما خانه‌زاد زینب موسی بن جعفریم قم آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم چشم امید عالم و آدم به دست اوست مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم حتی قفس براش مجال پرندگی‌ست مدیون ذکر یا رب موسی بن جعفریم وقت قنوت، قبلۀ حاجات می‌شود عالم پر از شمیم مناجات می‌شود
علیه‌السلام 🔹لحظۀ ناب شهادت🔹 این روزها که می‌گذرد، غرق حسرتم مثل قنوت‌های بدون اجابتم! بسته‌ست چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری! منم که گرفتار غیبتم! یک گام هم به سوی شما برنداشتم ای مرحبا به این همه عرض ارادتم! خالی‌ست دست من، به چه رویی بخوانمت؟ دل خوش کنم به چه؟ به گناهم؟ به طاعتم؟ من هر چه دارم از تو، از این دوستیِ توست خیری ندیده‌ای تو ولی از رفاقتم بگذر ز رو سیاهی من، أیها العزیز! حالا که سویت آمده‌ام غرق حاجتم بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم با گوشه‌چشم خود بِرَهان از اسارتم آن روز می‌رسد که فدایی تو شوم؟ من بی‌قرار لحظۀ ناب شهادتم 📝 🌹 🌹
دوبیتی و رباعی⏬ خودم جاروکشِ کوی حسینم ولی شرمنده‌ی روی حسینم چهارتا نه چهل تا مثلِ عباس فدای تاری از موی حسینم درِ این خونه زحمت می‌کشیدی کنیزی کرده، منت می‌کشیدی مگه دست و سری بود و ندادی؟ که از زینب خجالت می‌کشیدی ✍ شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل نوای چشمه ساران: يا اباالفضل اگر که تشنگی جان بر لبت کرد بگو با کام عطشان: يا اباالفضل ✍ عباس جان... اگر چه مانده‌ام با ناله و آه اگر چه هست دستم از تو کوتاه همین‌که کشته‌ی راهِ حسینی هزاران مرتبه الحمدلله ✍ ز چشمان سکینه شرمگین بود فرات اشک‌هایش آتیش بود شبیه مشکِ آبِ تیر خورده دل صد پاره‌ی ام البنین بود ✍ نوایی آتشین دارد دل ما چه آوایی حزین دارد دل ما کشیده چار سویش صورت قبر غم ام‌البنین دارد دل ما ✍ بودی اگر تا قبل آن روز از بعد عاشورا دگر
آیه آیه همه‌جا عطر جنان می‌آید وقتی از حُسن تو صحبت به میان می‌آید جبرئیلی که به آیات خدا مأنوس است بشنود مدح تو را، با هیجان می آید می‌رسی مثل مسيحا و به جسم کعبه با نفس‌های الهی تو جان می‌آید بس که در هر نفست جاذبه‌ی توحیدی‌ست ریگ هم در کف دستت به زبان می‌آید هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌‌ست قبله‌ی عزت و ايمان به جهان می‌آيد.. با قدوم تو برای همه‌ی اهل زمين از سماوات خدا برگ امان می‌آيد نور توحيدی تو در همه‌جا پيچيده‌ست از فراسوی جهان عطر اذان می‌آيد عرشِ معراج سماوات شده محرابت ملکوتی‌ست در این جلوه‌ی عالم‌تابت خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد نور توحید به قلب بشر ارزانی شد خواست حق، جلوه کند روشنی توحیدش قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد ذکر لب‌های تو سرلوحه‌ی تسبیحات است عرش با نور نگاه تو چراغانی شد قول و افعال و صفاتت همه نور محض‌اند نورت آئينه‌ی آئين مسلمانی شد به سراپرده‌ی اعجاز و بقا ره یابد هر که در مذهب دلدادگی‌ات فانی شد خواستم در خور حُسن تو کلامی گویم شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد اي که مبهوت تو و وصف خطی از حُسنت طبع صد مولوی و حافظ و خاقانی شد «از ازل پرتو حُسنت ز تجلي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد» جنتی از همه‌ی عرش، فراتر داری تو که در مصحف خود سوره‌ی کوثر داري دیدن فاطمه‌ات دیدن وجه الله است چه نیازی‌ست که تا عرش قدم بر داری جذبه‌ی چشم تو تسخیر کند عالَم را در قد و قامت خود جلوه‌ی محشر داری عالم از هيبت تو، شوکت تو سرشارست اسداللهی چون حضرت حيدر داری حَسنين‌اند روی دوش تو همچون خورشید جلوه‌ی نورٌ علي نور، مکرر داری اهل بیت تو همه فاتح دل‌ها هستند روشني‌بخش جهان، قبله‌ی دنيا هستند اي که در هر دو سرا، صبح سعادت با توست رحمت عالمي و نور هدايت با توست چشم امید همه خلق و شکوه کرمت پدر امتی و اذن شفاعت با توست با تو بودن که فقط صرف مسلمانی نيست آنکه دارد به دلش نور ولايت، با توست بی ولای علی اين طايفه سرگردانند دشمني با وصی‌ات، عين عداوت با توست بايد از باب ولای علی آيد هر کس در هوای تو و در حسرت جنت با توست ساليانی‌ست دلم شوق زيارت دارد يک نگاه تو مرا بس، که اجابت با توست کاش می‌شد سحری طوف مدينه آنگاه نجف و کرب و بلا و حرم ثارالله ✍
همواره نبرد حقّ و باطل برپاست هر روز برای مسلمین عاشوراست مِصداق صحیح لَعَنَ اللهُ یزید امروز شعار مرگ بر آمریکاست ✍ چرا ؟ سروده و سخنش "مرگ بر تو آمریكا!" به خاطر وطنش "مرگ بر تو آمریكا!" شهید غرق به خونی كه قاتلش بودی، نوشته بر كفنش "مرگ بر تو آمریكا!" به خاطر دل مادر كه می‌زند بوسه به پاره‌های تنش، "مرگ بر تو آمریكا!" برای كشتن بابای خوب آرمیتا گلوله در بدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" علیرضا و غم چشم روشنش ای وای پدر... نیامدنش... "مرگ بر تو آمریكا!" به اشتیاق جهاد، آن جوان چه حك كرده، به روی پیرهنش؟ "مرگ بر تو آمریكا!" به هر طرف بروی این صدای آزادی‌ست تو بشنو از دهنش "مرگ بر تو آمریكا!" قیام ملت مستضعفین برابر ظلم و جور اهرمنش "مرگ بر تو آمریكا!" رسیده عصر خمینی بت شكن اینك عصای بت شكنش: "مرگ بر تو آمریكا!"
💠 (عليه‌السلام): لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده می‌آیند به او نمى‌رسند. 📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸ شده سهم يتيمان بی‌قراری تمام شهر، غرق سوگواری نفهميدند غم‌های على را پس از او کوفه ماند و شرمساری
علیه‌السلام 🔸هادی اُمَّت🔸 از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد زلال ناب ولایت به جان من نوشاند سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد ز خاک چادر زهرا سرشت قلبم را زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد مرا اسیر غزل‌های چشمتان می‌خواست نگاه روشنتان را کمیت‌پرور کرد به من اجازه بده تا که شاعرت باشم دوباره یک سحر جمعه زائرت باشم همیشه می‌وزد از مرقدت نسیم بهشت پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت کنار گنبد و گلدسته‌های تو پیداست شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت عبور می‌کند از صحن آسمانی تو مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد شدم اسیر نگاهت شدم مقیم بهشت دوباره شوق زیارت، دوباره شوق حرم... منم «کبوتر» صحن تو، «یا کریمِ» بهشت کبوتری شده این دل، شده هوایی تو شده‌ست مثل گدایان سامرایی تو بخوان زیارت پر محتوای «جامعه» را بخوان که خوب بفهمم بهای «جامعه» را طنین «اِن ذُکرَ الخیر...» می‌رسد هر دم بخوان و شرح بده آیه آیه «جامعه» را دوباره ذکر لبانم «کلامُکُم نور» است ببار بر دل من روشنای «جامعه» را دلی که مشتری جامعه‌کبیرۀ توست نمی‌خرد همه رنگ و ریای جامعه را بیا بخوان دلم امشب: «وَ فَرَّجَ عَنَّا» بخوان از عمق وجودت خدای جامعه را خدا! کدام خدا؟ او که بردمش از یاد! هم او که می‌شنود ربنای جامعه را هم او که می‌شنود، او که می‌دهد پاسخ دعای خسته‌دلان را، دعای جامعه را قسم دهیم خدا را به نام و یاد علی رها شود دگر از هر بلا، بلاد علی به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما ولایت تو مبانی اعتقادی ما شکوه مکتب شیعه رهین همت توست کلام و فلسفه و فقه اجتهادی ما میان چشم تو آیات فتح را دیدیم به‌پاست با مددت نهضت جهادی ما اگر کم از تو و جود و جلال تو گفتیم حساب کن همه را پای کم‌سوادی ما همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما تویی تو هادی اُمَّت، تویی اباالمهدی دعا کن از سفر آید دگر منادی ما کسی که بی گل رویش در این زمستان‌ها گرفته رنگ خزان، روزهای شادی ما کسی که می‌شنود این جهان ندایش را صدای روشن او، عطر آشنایش را بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم بخوان مرا که هوایی سامرا باشم غریب آمده‌ام از ولایت غربت مرا به اسم صدا کن، که آشنا باشم مرا اسیر خودت کن، که این دو روزۀ عمر ز رنگ و بوی تعلق دگر رها باشم بیا به خانۀ دل، این دلی که خانۀ توست بیا که زائر تو... زائر خدا باشم چه می‌شود که شب جمعه زائر صحنت... چه می‌شود سحر جمعه نینوا باشم دو قطره اشک شوم در طواف شش‌گوشه که خاکبوس دو مشهد، دو کربلا باشم خوشا هوای رسیدن خوشا هوای حسین خوشا کسی که رسیده به کربلای حسین
؛ دل من! در هوای مولا باش یار بی‌ادعای مولا باش گر نشد یاورش شوی همه عمر گاه گاهی برای مولا باش به گدایی تو هر کجا رفتی یک سحر هم گدای مولا باش دست من! دست‌گیر مردم باش پینهٔ دست‌های مولا باش پهن کن سفره‌ای برای یتیم مستمند دعای مولا باش پا به پایش اگر نشد بروی لاأقل ردپای مولا باش جان من! تا که در بدن هستی باش اما فدای مولا باش ای نَفَس! می‌روی به سینه برو چون برآیی صدای مولا باش ای قلم! با مُرکّبی از خون راوی کربلای مولا باش از غروبِ غریبِ غزّه بگو شیعهٔ زخم‌های مولا باش خار در چشم‌های مولا بود چشم من! در عزای مولا باش... ✍
علیه‌السلام 🔹 حرم تشنۀ یاری‌ست🔹 هرچند عیان است ولی وقت بیان است عشق تو گران‌قدر‌ترین عشق جهان است این عشق، همان است که قیمت‌شدنی نیست این عشق، همان است که هم‌قیمت جان است «موجیم که آسودگی ما عدم ماست» با عشق تو عمری‌ست که دل در هیجان است هرکس سخن از عشق تو گفته‌ست بیاید روی سخنم با همۀ مدعیان است! گفتیم: بیایید که خط غرق به خون است گفتند: بمانید... چنین است و چنان است... مجنون غمت کیست؟ به‌جز عابسِ عاشق معنای جنون چیست؟ همین رزم عیان است پای علمت هر قدمی خون شهیدی‌ست خون شهدا آبروی عصر و زمانه‌ست هرکس که شهید تو نشد طعمۀ مرگ است هرکس که فدای تو نشد غرق زیان است هرکس بزند حرف امان‌نامه و تسلیم «هیهات منا الذله» فقط بر لبمان است بیزار ز نیرنگ فریبندۀ دنیا گفتیم فقط خیمۀ تو خطّ امان است جز بیرق سرخ تو نداریم به شانه «زیر علمت امن‌ترین جای جهان است» هنگام صلات آمد و قد قامت عشاق برخیز که هر گوشه پر از عطر اذان است برخیز برادر که حرم تشنۀ یاری‌ست برخیز که بر شانۀ ما بار گران است باید برسد آب به اهل حرم این‌بار برخیز که این العطش تشنه‌لبان است هنگام فداکاری انصار حسین است برخیز! علم دست علمدار حسین است 📝
زمینه؛ وقت جدایی.mp3
زمان: حجم: 1.38M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔸وقت جدایی🔸 زبان‌حال سیدالشهدا و امام سجاد(علیهماالسلام) در وداع عاشورا بیا پسر عزیزتر از جانم بیا که شده وقت جدایی‌مون بیا روضه‌خون غربت بابا بیا که بگم برات با قلبی خون سلاممو برسون به شیعه‌هام بگو همه گریه کنن برام بگو که من مظلوم کربلام «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببین شد ادا اجر رسول‌الله تو این دشت غم با نیزه و دشنه به‌جز من و تو، تُو خیمه مردی نیست شدن همه کشته با لبِ تشنه عزیز من از کی بگم برات؟ عباسمو کشتن پای فرات حالا دیگه تنها شده بابات «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تویی همۀ دار و ندار من تویی وارث غربت من بابا تویی تکیه‌گاه اهل‌بیت من تویی همه هستی‌شون توی غم‌ها تو ملجأی واسه اهل حرم گریه کنید واسه غربت هم روضه بخون با اشک و آه و غم «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» ✍🏻