eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.9هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
19.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
3مناجات‌الخائفین۩الفتلاوی.mp3
2.43M
🤲 مناجات الخائفین ( ترسیدگان ) 3️⃣ سومین مناجات خمس عشر 💠 امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه 🎙 با نوای احمدالفتلاوی
✴️ یکشنبه 👈1 فروردین/ حمل 1400 👈7 شعبان 1442👈 21 مارس 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌹عید باستانی نوروز . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ شروع به کار و شغل . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ و آغاز نویسندگی و نگارش کتاب و مقاله و پایان نامه نیک است . 👶 زایمان مناسب و نوزاد آن خوب تربیت شود و رزقش زیاد و خوش قدم و ستاره اقبالش سبک باشد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله 🚖 مسافرت :خوب و سودمند است . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز : قمر در برج جوزا است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️ ملاقات با بزرگان . ✳️ لباس نو پوشیدن . ✳️ خرید کالا و جنس. ✳️ و معامله ملک نیک است. 👩‍❤️‍👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب:( شب یکشنبه ) ،فرزند چنین شبی به قسمت و روزی خود راضی باشد . ان شاءالله 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، موجب مرگ ناگهانی می شود . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات برکت را از زندگی می برد . 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب غم و اندوه می شود . 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمون بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دیرین_دیرین این قسمت: نوروز پارسال‌مون که به جای پیروز، پیزور شد! امیدواریم نوروز امسال واقعا پیروز باشه!
📖 متن 🤲 مناجات الخائفین (ترسیدگان) 3️⃣ سومین مناجات خمس عشر 💠 امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه ☀️ بسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ☀️ ❇️ إلَهِي أَ تَرَاكَ بَعدَ الإِيمَانِ بِكَ تُعَذِّبُنِي 🔶 خدايا آيا چنين مى‏ نمايى كه پس از ايمانم به تو عذابم نمايى؟ ❇️ أم بَعدَ حُبِّي إِيَّاكَ تُبَعِّدُنِي 🔶 يا پس از عشقم به تو از خود دورم سازى ❇️ أم مَعَ رَجَائِي لِرَحمَتِكَ وَ صَفحِكَ تَحرِمُنِي 🔶 يا با اميد به رحمت‏ و چشم ‏پوشى‏ ات محرومم سازى ❇️ أم مَعَ استِجارَتِي بِعَفوِكَ تُسلِمُنِي 🔶 يا با پناه جويى‏ ام به گذشتت رهايم نمايى ❇️ حاشَا لِوَجهِكَ الكَرِيمِ أَن تُخَيِّبَنِي 🔶 هرگز چنين نيست! از ذات بزرگوارت به دور است كه محرومم كنی ❇️ ليتَ شِعرِي أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتنِي أُمِّي أَم لِلعَنَاءِ رَبَّتنِي 🔶 اى كاش مى‏ دانستم كه آيا مادرم مرا براى بدبختى به دنيا آورده، يا براى رنج كشيدن و زحمت پرورانده است ❇️ فلَيتَها لَم تَلِدنِي وَ لَم تُرَبِّنِي وَ لَيتَنِي 🔶 اگر چنين است كاش مرا نزاده و نپرورانده بود ❇️ علِمتُ أَ مِن أَهلِ السَّعَادَةِ جَعَلتَنِي 🔶 و اى كاش آگاه بودم كه آيا مرا از اهل سعادت قرار داده ❇️ و بِقُربِكَ وَ جِوَارِكَ خَصَصتَنِي فَتَقَرَّ بِذَلِكَ عَينِي وَ تَطمَئِنَّ لَهُ نَفسِي 🔶 و به قرب و جوارت اختصاص داده‏ اى‏ تا به اين سبب چشمم روشن و جانم آرام گيرد؟ ❇️ إلَهِي هَل تُسَوِّدُ وُجُوها خَرَّت سَاجِدَةً لِعَظَمَتِكَ 🔶 خدايا آيا چهره‏ هايى كه در برابر عظمتت سجده ‏كنان به خاك افتاده سياه‏ مى ‏كنى ❇️ أو تُخرِسُ أَلسِنَةً نَطَقَت بِالثَّنَاءِ عَلَى مَجدِكَ وَ جَلالَتِكَ 🔶 يا زبان هايى را كه براى بزرگى و شكوهت به ستايش گويا شده ناگويا مى‏ نمايى؟ ❇️ أو تَطبَعُ عَلَى قُلُوبٍ انطَوَت عَلَى مَحَبَّتِكَ 🔶 يا بر دلهايى كه‏ به محبتت پيچيده شده مهر مى ‏زنى ❇️ أو تُصِمُّ أَسمَاعا تَلَذَّذَت بِسَمَاعِ ذِكرِكَ فِي إِرَادَتِكَ 🔶 يا گوش هايى را كه از شنيدن ذكرت در راه رضايت لذّت برده ناشنوا مى ‏كنى ❇️ أو تَغُلُّ أَكُفّا رَفَعَتهَا الآمَالُ إِلَيكَ رَجَاءَ رَأفَتِكَ 🔶 يا دستهايى را كه با آرزوهایی ، به اميد مهرورزى ‏ات به سويت بلند شده ، به زنجير مى ‏بندى ❇️ أو تُعَاقِبُ أَبدَانا عَمِلَت بِطَاعَتِكَ حَتَّى نَحِلَت فِي مُجَاهَدَتِكَ 🔶 يا بدنهايى را كه در طاعتت كوشيده تا جايى كه در راه‏ كوشش در بندگى ‏ات لاغر شده مجازات مى‏ كنى ❇️ أو تُعَذِّبُ أَرجُلا سَعَت فِي عِبَادَتِكَ 🔶 يا پاهايى را كه در راه عبادتت پوييده به عذاب دچار مى‏ نمايى ❇️ إلَهِي لا تُغلِق عَلَى مُوَحِّدِيكَ أَبوَابَ رَحمَتِكَ 🔶 خدايا درهاى رحمتت را بر يكتاپرستان مبند ❇️ و لا تَحجُب مُشتَاقِيكَ عَنِ النَّظَرِ إِلَى جَمِيلِ رُؤيَتِكَ 🔶 و شيفتگانت را از نگاه به زيبايى ديدارت محروم مساز ❇️ إلَهِي نَفسٌ أَعزَزتَهَا بِتَوحِيدِكَ كَيفَ تُذِلُّهَا بِمَهَانَةِ هِجرَانِكَ 🔶 خدايا جانى را كه به توحيدت عزّت بخشيدى، چگونه به خوارى هجرانت ذليل مى‏ كنى ❇️ و ضَمِيرٌ انعَقَدَ عَلَى مَوَدَّتِكَ كَيفَ تُحرِقُهُ بِحَرَارَةِ نِيرَانِكَ 🔶 و باطنى كه بر دوستى ‏ات پيمان‏ بسته، چگونه به سوز آتشت مى ‏سوزانى؟ ❇️ إلَهِي أَجِرنِي مِن أَلِيمِ غَضَبِكَ وَ عَظِيمِ سَخَطِكَ 🔶 خدايا از دردناكى خشمت و بزرگى ناخشنوديت پناهم ده ❇️ يا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا رَحِيمُ يَا رَحمَانُ 🔶 اى پرمهر، اى منتّ گذار، اى مهربان، اى بخشاينده ❇️ يا جَبَّارُ يَا قَهَّارُ يَا غَفَّارُ يَا سَتَّارُ 🔶 اى جبّار، اى چيره، اى آمرزنده، اى پرده‏ پوش ❇️ نجِّنِي بِرَحمَتِكَ مِن عَذَابِ النَّار وَ فَضِيحَةِ العَارِ 🔶 به مهرت مرا از شكنجه آتش و رسوايى ننگ رهايى بخش ❇️ إذَا امتَازَ الأَخيَارُ مِنَ الأَشرَارِ 🔶 آنگاه كه نيكان از بدان جدا شوند ❇️ و حَالَتِ الأَحوَالُ وَ هَالَتِ الأَهوَالُ وَ قَرُبَ المُحسِنُونَ 🔶 و حالتهاى دگرگون گردد و هراسنده‏ ها بهراسند، و نيكوكاران به خوشبختى نزديك شوند ❇️ و بَعُدَ المُسِيئُونَ وَ وُفِّيَت كُلُّ نَفسٍ مَا كَسَبَت وَ هُم لا يُظلَمُونَ 🔶 و بدكاران از آن دور گردند، و به هركسى برابر آنچه انجام داده جزاى برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود
‼️صله رحم در ایام عید 🔷س 5338: آیا برای انجام حتماً باید دید و بازدید انجام گیرد؟ ✅ج: صله رحم منحصر در رفت و آمد و دید و بازدید نیست، با احوالپرسی و پیغام فرستادن از طریق و مانند آن هم محقق می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مسلمان انگلیسی که برای ترک کردن ایران اشک می‌ریزد! ⭕️ فیلیپ واردینگتون خطاب به جوان‌های ایرانی: 🔸چقدر خوشبختید که با این دین متولد شده‌اید! 🔸به دنیا آمدن در خانواده‌‌ای شیعه نعمتی‌ است که شکرگزاری برای آن را از یاد برده‌ایم. کما این‌که، حضرت امام حسین علیه‌السلام، در «دعای عرفه» خدا را شکر می‌کند که در دولت کفر به دنیا نیامده است.
یه سال دیگه اضافه شد به عمر نوکریمون ایشالا تو محرمت کربلا می بریمون 🌷 🌸
4_6028449086309402904.mp3
4.78M
با (عج) 🍃یکسال گذشت 🍃که دل به غم سپردم 🎤 🌷
مداحی آنلاین - من حرم لازمم دلم تنگ است - پویانفر.mp3
5.37M
🌸 🍃من حرم لازمم دلم تنگ است 🍃روزگارم ببین بهم خورده 🎤
قهر کردن متاسفانه بسياري از اشخاص روزها و شاید ماه ها، با دوستان یا اقوام خود، قهر می کنند. در حالی که قهر کردن بیشتر از سه روز بنابر احتیاط لازم، جایز نیست.1 آیت الله العظمی سیستانی: قهر بودن بیشتر از سه روز با مسلمان، بنابر احتیاط لازم، جایز نیست مگر آنكه وظیفه امر به معروف و نهی از منكر آن را اقتضاء نماید یا قهر نکردن محذورات شرعی و مفاسدی داشته باشد كه مراعات آن ها در نظر شارع أهمّ باشد. 1. دفتر آیت الله العظمی سیستانی
گرفتن فال حافظ فال گرفتن برای اطلاع از آینده خصوصاً در لحظه تحویل سال، یکی از رایج ترین کارها در بین مردم می باشد. در حالی که بهتر است بدانیم، فال گرفتن در احکام اسلامی جایی نداشته و قضا و قدر هم با آن معلوم نمی شود.‌ پرسش: گرفتن فال حافظ و اعتقاد به صحت آن، آیا وجه شرعی دارد؟ پاسخ: اعتقاد به صحت آن وجه شرعی ندارد. سایت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
🍃🍂نجات از مستاجری🍃🍂 🖊هر روز بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه(۲۹مومنون)را بخواند تاثیر این ذکر در دراز مدت به شرط ایمان به قدرت خداوند حتمی است هرچند شخص فقیر ومسکین باشد
🌸من نام ڪسی نخوانده ام، اِلّـا تو 💓با هیچکسی نمانـــده ام، اِلّــا تو 🌸عید آمد و من خانه تکانےکردم 💓از دل، همه را تڪانده ام اِلّــا تو 🎊عید بر تو برادر جانبازشهیدم محمدرضا تقی ملک مبارک
تولدت مبارک سردار 🌹 ۱۳۳۵.۱.۱
برخی از آدم ها گویی فقط از شنیدن دروغ بیزارند ولی با گفتنش مشکلی ندارند 💕❤️💕
در روز نوروز 💚 مفصل معلی بن خنیس ، از امام صادق نقل میکند : نوروز روزی است که 1⃣🔹 کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت و به خاک نشست ، 2⃣🔹روزی است که جبرئیل بر نبی (ع) نازل شد ، 3⃣🔹روزی است که رسول اکرم (ص) علی (ع) را بر دوش کشید تا بت‌ های قریش را از بالای کعبه رمی کند، 4⃣🔹 نوروز روزی است که نبی (ع) به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت، 5⃣🔹روزی است که برای علی (ع) از مردم بیعت گرفت ( غدیر خم )، 6⃣🔹 نوروز روزی است که قائم آل محمد (عج) ظهور خواهد کرد 7⃣🔹 و روزی است که امام عصر (عج) بر دجال پیروز خواهد شد. 💕🧡💕 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
تلنگر👌 در یکی از روستاهای چین پیرمردی فقیر زندگی میکرد. روزی اسب او گریخت و رفت اهالی به دیدارش آمدند و اظهار همدردی کردند. پیرمرد گفت؛ کسی چه میداند شاید خیر است شاید شر چند روز بعد اسب او همراه عده ای اسب وحشی به خانه برگشت دوباره اهالی آمدند و اظهار شادی کردند باز پیرمرد گفت؛ کسی چه میداند شاید خیر باشد شاید شر. پسر پیرمرد هنگام تعلیم اسب ها زمین خورد و پایش شکست باز اهالی آمدند و اظهار همدردی کردند پیرمرد باز گفت ؛کسی چه میداند شاید خیر باشد شاید شر از قضا از طرف فرمانروا برای سرباز گیری آمدند و پسر پیرمرد که پایش شکسته بود را نبردند .اما اسب ها را در عوض کمک پیرمرد به ارتش با خود بردند. اهالی دیگر هیچ نگفتند کسی چه میداند شاید (خیر) باشد شاید (شر) 💕💜💕
🌺 امام خامنه ای: 💠 نوروز یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‌ای که اتفاق می افتد، آن را می کنید. روز بیست‌ودوم بهمن که ملت ایران، را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی (نوروز) است. آن روزی که امت، قاطعاً به دهانِ مستکبرِ قلدرِ دنیا - یعنی آمریکا - کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی (نوروز) بود؛ حادثه‌ی نویی بود که اتفاق می افتاد و افتاد. ما باید را، نو روز کنیم. نوروز به حسب ، نوروز است؛ جنبه‌ی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم. ۱۳۶۹/۱/۱‌
حــــاج‌حسین‌‌یڪتا🌿 🦋|توصیــــہ‌ میڪــنم ـ جــــوان‌ها اگــــر بخواهــــند از دستِــــــ شــــیطان‌ راحتــــــ شــــوند ـ {عشــــق‌ بــــہ‌ شھادتــــ } را در وجــــودِ ـ خــــود زنــــده‌ نگــــہ‌ دارنــــــد . . . 🌿 |خُدایــــا بســــیار عــــاشقَم‌ ڪُـــــن 💕💙💕
امام‌صادق‌علیه‌السلام 🌿 هركس‌پيش‌از دعا كردن‌براى‌خودش چهل‌مؤمن‌را دعا كند ؛ دعايش مستجاب شود :) 🌿 💕💛💕
قسمت صد و بيست و چهار: خواب یا ...؟ مرتضي که از در اومد تو با صحنه عجيبي مواجه شد ... تقریبا ديوار اتاق، پر شده بود از برگه هاي نوت استيک ... چيزهايي که نوشته بودم و به چسبونده بودم ... بهم که سلام کرد رشته افکارم پاره شد ... ـ کي برگشتي؟ ... اصلا متوجه نشدم ... ـ زمان زيادي نيست ... و نگاهش برگشت روي ديوار ... ـ اينها چيه؟ ... به ديوار بالاي تخت اشاره کردم ... ـ سمت راست ديوار ... تمام مطالبي هست که اين مدت توي قرآن در مورد رمضان و روزه گرفتن خوندم ... و اونهايي که تو بهم گفتي ... وسط برداشت هاي فعلي و نقاطي هست که به ذهن خودم رسيده ... سمت چپ، سوال ها و نقاط ابهامي هست که توي ذهنم شکل گرفته ... چند لحظه مکث کردم ... و دوباره به ديواري که حالا همه اش با کاغذهاي يادداشت پوشيده شده بود نگاه کردم ... ـ فکر کنم نوت استيک کم ميارم ... بايد دوباره بخرم ... با حالت خاصي به کاغذها نگاه مي کرد ... برق خاصي توي چشم هاش بود ... ـ واقعا جالبه ... تا حالا همچين چيزي نديده بودم ... ـ توي اداره وقتي روي پرونده اي کار مي کنيم خیلی از این شیوه استفاده مي کنيم ... البته نه به اين صورت ... شبيه اين مدل رو دفعه اول که داشتم روي اسلام تحقيق مي کردم به کار گرفتم ... کمک مي کنه فکرت به خاطر پيچيدگي ذهن، بين مطالب گم نشه و همه چيز رو واضح ببيني ... مغز و ذهن به اندازه کافي، سيستم خودش پر از رمز و راز هست ... حواست نباشه حتی فکر و برداشت خودت مي تونه گولت بزنه ... با تعجب خاصي بهم نگاه مي کرد ... طوري که نمي تونستم بفهمم پشت نگاهش چه خبره ... ـ اينهاش حرف خودم نيست ... یکی از نتايج علمي تحقيقات يه گروه محقق بود در حيطه مغز و ادراک ... با دقت شروع به خوندن نوشته هاي روي ديوار کرد ... اول سمت راست ... تحقيقات و شنيده ها در مورد رمضان ... ـ مي تونم بهشون چيزي رو اضافه کنم؟ ... سرم رو بالا آوردم و بهش نگاه کردم ... ـ الان که داشتم اينها رو مي خوندم متوجه شدم توي حرف ... و سوال و جواب ها يه سري مطلب از قلم افتاده ... يه بسته از نوت استيک ها رو در آوردم و دادم دستش ... من، دريافت هاي تا اون لحظه مغزم ... و سوال هايي که هنوز بي جواب مونده بود رو مي نوشتم ... اون به سوال هاي روي ديوار نگاه مي کرد و مطالبي که لازم بود اضافه بشه رو مي نوشت ... مرتضي حدود ساعت 11 خوابيد ... تمام ديروز رو همراه دنيل بود و شبش رو هم بدون لحظه اي استراحت، پا به پاي من تا صبح بيدار ... در طول روز هم يا پشت فرمان بود يا با کار ديگه اي مشغول ... غرق فکر و نوشتن بودم ... حواسم که جمع شد ديدم بدون اينکه چيزي بهم بگه با وجود اون چراغ هاي روشن خوابيده ... چند لحظه بهش نگاه کردم و از جا بلند شدم ... حالا ديگه نور اندک، چراغ خواب، فضا رو روشن مي کرد ... برگشتم و دوباره نشستم سر جام ... چشم هاي سرخم رو دوختم به ديوار و اون همه نوشته روش ... نوشته هايي که درست بالاي سر تختم به ديوار چسبيده بود ... خواب يا کار؟ ... سرم رو پايين انداختم و مشغول شدم ... چهار روز اقامت در مشهد، زمان کمي بود ... و گذشته از اون، در يک چشم به هم زدن، زمان بودن ما در ايران داشت به نيمه نزديک مي شد ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
! میگفتــــــ : از پــــاهایــے ڪــــه نمیتواننــــد مــــارا بــــه اداے نــــماز ببرنــــد توقــــع نداشتــــه بــــاش مــــارا بــــه بہشتــــــ ببرنـد...✨ 💕💚💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله مباحث خانواده‌ی آسمانی 🛤 ادامه‌ی پله‌ی پنجم 🏝کنترل خشم 🔴 ادامه دارد ...
: زمزمه سلام پرواز تهران ـ مشهد، مرتضي کنار من بود و از تمام فرصت براي صحبت استفاده کرديم ... ذهنم هنوز جواب مشخصي براي نقاط مبهم درباره رمضان پيدا نکرده بود ... و حالا هزاران نقطه گنگ ديگه توش شکل گرفته بود ... آياتي که درباره شهدا و شهادت در قرآن اومده بود ... احاديثي که مرتضي از قول پيامبر و اولي الامرها نقل مي کرد ... و از طرفي، تصوير تيره و سياهي که از جهاد از قبل داشتم ... جهاد و اسلام يعني اعمال تروريستي القاعده و طالبان ... يازده سپتامبر ... بمب گذاري و کشتن افراد بي گناه ... سرم ديگه کم کم داشت گيج مي رفت ... سعي مي کردم هيچ واکنشي روي حرف هاي مرتضي نداشته باشم ... و با دید تازه ای به اسلام و حقيقت نگاه کنم ... نه براساس چيزهايي که شنيده بودم و در موردش خونده بودم ... بعد از صحبت با اون جوان، مي تونستم تفاوت مسيرها و حتي برداشت هاي اشتباه از واقعيت رو درک کنم ... اما مبارزه سختی درونم جریان داشت ... انگار باور بعضي از افکار و حرف ها به قلبم چسبيده بود ... و حالا که عقلم دليل بر بطلان اونها مي آورد ... چيزهای ثابت شده درونم، با اون سر جنگ برداشته بود ... اگر چند روز پيش بود، حتما همون طور که به دنيل پريده بودم، با مرتضي هم برخورد مي کردم ... ولي در اون لحظات، درگیر جنگ و درگیری دیگه ای بودم ... و چقدر سخت تر و سنگين تر ... به حدي که گاهي گيج مي شدم ... ' الان کدوم طرف اين ميدان، منم؟ ... بايد از کدوم طرف جانبداري کنم؟ ... کدوم طرف داره درست ميگه؟ '... و حقيقت اينجا بود که هر دو طرف اين ميدان جنگ، خودِ من بودم ... شرط هاي ثبت شده در وجودم، که گاهي قدرت تشخيص شون رو از ادراک و حقيقت از دست مي دادم ... و باورهايي که در من شکل گرفته بود ... و حال، حقيقتي در مقابل من قرار داشت ... که عقلم همچنان براساس داده هاي قبلي اون رو بررسي مي کرد ... داده هاي شرطي و ثبت شده اي که پشت چهره حقيقت مخفي مي شد ... تنها چيزي که در اون لحظات کمکم مي کرد ... کلمات ساده اون جوان بود ... کلماتي که خط باريکي از نور رو وسط اون همه ظلمت ترسيم کرد و رفت ... و من، انساني که با چشم هاي تار، بايد از بين اون ظلمات، خط نور رو پيدا مي کردم ... صداي سرمهماندار در فضاي هواپيما پيچيد ... و ورود ما رو به آسمان مشهد، خير مقدم گفت ... ـ تا لحظاتي ديگر در فرودگاه هاشمي نژاد مشهد به زمين خواهيم نشست ... از اينکه ... چشم هام رو بستم و به پشتي صندلي تکيه دادم ... سعي کردم ذهنم رو از هجوم تمام افکار خالي کنم ... شايد آرامش نسبي کمکم مي کرد کمي واضح تر به همه چيز نگاه کنم ... هواپيما که از حرکت ايستاد، چشم هاي من هم باز شد ... در حالي که هنوز تغييري در حال آشفته مغزم پيدا نشده بود ... اين بار مرتضي راننده نبود ... 2 تا ماشين گرفتيم ... يکي براي خانواده ساندرز، و دومي براي خودمون ... در مسير رسيدن به هتل، سکوت عميقي بين ما حاکم بود ... سکوتي که از شخصِ جستجوگري مثل من بعيد به نظر مي رسيد ... و گاهي مرتضي، زير چشمي نيم نگاهي به من مي کرد ... تا اينکه از دور گنبد زرد رنگ مشهد هم نمايان شد ... چشمم محو اون منظره و چراغاني ها، تمام افکار آشفته رو کنار زد ... نقطه رهايي و آرامش چند دقيقه اي من ... هر چه به هتل نزديک تر مي شديم ... فاصله ما تا حرم کمتر مي شد ... و دريچه چشم هاي من، بيشتر از قبل مجذوب دنياي مقابل ... مرتضي هم آرام و بي صدا، دستش رو روي سينه گذاشته بود ... و بعد از تکرار کلمات شمرده و زمزمه شده زير لب، آرام و ثانيه اي با سر ... اشاره ی تعظيم آميزي انجام داد ... به قدري با ظرافت، که شايد فقط چشم هايي کنجکاو و تيزبين، متوجه اين حرکات آرام مي شد ... اتاق ها رو تحويل گرفتيم و چمدان ها رو گذاشتيم ... از پنجره اتاق، با فاصله حرم ديده مي شد ... بقيه مي خواستن بعد از استراحت تقريبا يه ساعته، براي زيارت برن حرم ... دوست داشتم باهاشون همراه بشم و حرم مشهد رو هم از نزديک ببينم ... اما من برنامه هاي ديگه اي داشتم ... سفر من سياحتي يا زيارتي نبود ... هنوز بين من و يه زائر مسلمان، چندين مايل فاصله وجود داشت ... مرتضي که براي همراهي ساندرزها از اتاق خارج شد ... منم رفتم سراغ نوت استيک هايي که خريده بودم ... به اون سکوت و تنهايي احتياج داشتم ... نبايد حتي يه لحظه رو از دست مي دادم ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✨﷽✨ ✍امام صادق علیه السلام فرمودند: نوروز، روزى است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگى بپرستند و براى او شریکى قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم علیهم‌السلام ایمان آورند. این روز، روزى است که طوفان حضرت نوح علیه‌السلام فرونشست و کشتى آن حضرت بر کوه «جودى» قرار گرفت. نوروز روزى است که رسول خدا صلى الله علیه وآله بت‌هاى کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم علیه‌السلام نیز، در این روز بتهاى کافران را درهم شکست. در این روز، رسول خدا صلى الله علیه وآله به اصحاب خود امر کرد که با على علیه‌السلام به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با ایام نوروز بوده است). نوروز، روزى است که قائم آل محمّد علیه‌السلام ظاهر خواهد شد. آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مى‌کشیم، زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. آن روز را، مردم عجم حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند، ولى شما مردم عرب آن را ضایع ساختید 📚زادالمعاد؛ علامه مجلسی