به نام خدا
#رمان_نجوا
طاها:سپیده چرارفتی پیش داریوش توخودت میدونی ازش بدم میاد
سپیده درحالی که از پنچره ماشین بیرون رونگاه میکردگفت :بازم مثل همیشه داری گیر میدی من
که نه به داریوش چیزی گفتم ونه حرفی زدم .......
طاها کالفه دستی البه الی موهاش کشید وگفت :سپیده اخالق های منو میدونی .....
سپیده جوش آورده بود سریع گفت :آره تو همیشه به من شک داری وداشتی ......بعد اشکاش
آمدن پایین ....
طاها نگاهش کرد دید داره گریه میکنه ...ماشین رو نگه داشت کنار اتوبان وبه طرف سپیده
برگشت وگفت :خانومم من که .....
سپیده با نگاه بارونیش نگاهش کرد وگفت :بسه ...بسه ...حرفای تکراری نزن ......
سریعا در ماشین روباز گرد وشروع کرد به رفتن ......
۱
طاها هم بالفاصله پیاده شد ورفت دنبالش ......خانومم جون طاهات برگرد ......
سپیده این روشنید ایستاد ولی برنگشت ......
طاها لبخندی زد وباحالت دورفت پیش سپیده .....................................
طاهالبخند مهربونی زد وگفت :من قربون چشمایی بارونیت ....گریه نکن ...خواهش میکنم ......
سپیده برگشت پشت به طاها ایستاد وگفت :بروفقط .....
طاها :کجا برم من ....عمرم ...خانومیم این جاست ......
سپیده :خانومت نیستم !!!
طاها لبخندی زد وگفت :هستی ....بعد نیشخندی زد واسه شوخی وگفت :زوری باید باشی
سپیده با شدت برگشت عقب وگفت :یکسال باهات بودم ...دیگه اصال نمیخوام باشم.... تو زندگی
که اعتماد
نیست وتو همیشه شک داری وداشتی به همه رفتارهای من...زندگی باتو وموندن باتو اشتباه
بزرگی ....البته
من نمیخوام دیگه این اشتباه رو انجام بدم
طاها :خانومی چرا از حرفام یک چیز دیگه برداشت میکنی من منظورم این بودکه .....
سپیده درحالی که دونه های اشک صورتش رومیشست گفت :میدونم حرفات چی هست ...این که
من خوبم
اما دوستات ادمای خوبی نیستن و.......نمیدونم اون داریوش بدبخت کجاش بده بااین که بامن
صحبت نکرد
ومنو نگاه هم نکرد از لحاظ تو همه ادما بدن و.......
طاها درحالی که سعی میکرد صداش بلندتر نشه گفت :سپیده برو داخل ماشین باهم حرف میزنیم
......
سپیده :من حرفی ندارم ....
۲
طاها نفس عمیقی کشید تا مسلط بشه بعد با لحن آرومی گفت :جون طاها برو خانومم .......
سپیده :نمیرم .....واینم بدون این آخرین مهمونی بود که باتوآمدم ...االنم میرم خونه پدرم .........
طاها اخم غلیظی کرد وگفت :چرا عالقه داری بحث های خودمون رو به دیگران بگی ؟؟؟
سپیده اشک روی گونه اش روبا پشت دستش پاک کرد وگفت :مادر پدرمن دیگران نیستن
طاها کمی بلند گفت :چرا سپیده خانوم دیگرانند ...اصال هر آدمی که قراره تو زندگیمون دخالت کنه
میشه هر کسی ...حتی مادر پدر خود من ......
سپیده :بازم میگم که مادرپدرمن هرکسی نیستن .....
طاها سرش رو به طرفین تکون داد وگفت :عمرم بریم خونه صحبت میکنم ............
بعد آمد سمتش یک دستش رو انداخت دور کمرش وبه طرف ماشین بردش .......
سپیده :منو میبری خونه پدرم ...حوصلحه هیچ بحث وحرفی روندارم ....
طاها :چیکار کنم رفتارت خوب بشه .......
سپیده عصبی گفت :این بیخیالیت اعصابم روبهم میریزه ....چرا حرفام روجدی نمیگیری.....جدی
که برم .....
طاها نذاشت حرفش روکامل کنه ..دستش روگذاشت جلو لبای سپیده وگفت :هیشششش
....ببخشید .........
سپیده :باببخشید توکاری درست نمیشه ...................
طاها دستی به پیشونیش کشید ...درماشین روبراش باز کرد......سپیده که نشست خودشم رفت
سریع نشست ...
سپیده :طاها کامال جدی بودم ...منو ببر خونه پدرم ..................
طاها چیزی نگفت ...سرش رو فقط تیکون داد ...................
سپیده دید داره لجبازی میکنه سرش روبطرف شیشه ماشین گرفت .......اشکاشم که انگار یکی از
اعضاءصورتش شده بودن ................................
طاها زیر چشمی نگاهش کرد دیدبازم اشکش رونه ..........
کل مسیر هردوساکت بودن ............به خونه که رسیدن ....سپیده زودتر پیاده شد ورفت .............
طاها هم پیاده شد به سپیده که باقدم های از روی حرص محکم برمیداشت نگاه میکرد ......وارد
خونه که
شد دید سپیده داره زنگ میزنه ...........مطمئن بود که پدرش هست .......سریع گوشی رواز
دستش گرفت
وگفت :عمرطاها میخواد بره ؟؟؟؟
سپیده نگاهش کرد وگفت :تمومش کن ...........
طاها :عزیزمن چی روتموم کنم ...دوست داشتن تو تموم نشدنی .................
سپیده حرفی نزد همون جا پای کنسول نشست گریه اش بیشتر شد ...................
طاها نشست کنارش گفت :ببخشید .....هرچی بگی حق داری ..........اشتباه کردم .....عمرم گریه
نکن .
سپیده :فقط بگو چرا اعتماد نداری ...کسی درموردمن به تو چیزی گفته .........یاخودت ازمن چیزی
دیدی ؟......
طاها سریع گفت :هیس ..نجابت وخانومیت که باعث میشه دوست داشته باشم .....
سپیده درحالی که سینه طاها مشت میزد گفت :لعنتی داری دروغ میگی .....اگر دوستم میداشتی
این چندماه از ازدواجمون رو زهر نمیکردی ......بگو چرا اعتماد نداری؟؟؟؟.....کسی درمورد من
چیزی گفته .........
طاها بغلش کرد وگفت :سپیده من ...گل من ....هیچ کس چیزی نگفته .....داریوش سابقش خرابه
شما خبرنداری ....
سپیده :خب میگیم دایوش خراب .......برای بقیه چی میگی .....تاکی باید سوال پیچ بشم بعد ازهر
مهمونی ؟؟
طاها :میشه این بحث تموم کنی
۳
فضیلت قرائت سوره توحيد در ماه رجب :
سيد ره در اقبال فضيلت بسيار از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده براى خواندن "قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ" ده هزار مرتبه يا هزار مرتبه يا صد مرتبه در ماه.
و نيز روايت كرده كه:
هر كه در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ بخواند براى او نورى باشد در قيامت كه او را به بهشت بكشاند
🔸مفاتیحالجنان
#سوره_توحید_رجب_جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
خط درگیری با دشمن رو مشخص کنید!
#سلامتی_فرمانده_صلوات
📑 مجموعه بیانات آیت الله مصباح یزدی (قدسسره) پیرامون ماه مبارک رجب
✅️ آغاز فصلِ خودسازی
🔹️ماه رجب؛ آغاز کاملترین تمرین خودسازی
[این سه ماه] تدریجاً انسان را به نور مطلق نزديک ميکند. اول؛ ماه رجب که يک دوران تمرين مقدماتي است. بعدش، ماه تأسي به پيغمبر اکرمصلیاللهعلیهوآله، که مرحله بالاتري است. بعد هم ديگر ماه خداست.
🔸️آنجا ما بايد نهايت بندگي را به معرض عمل بگذاريم، يعني از خوردنيها و آشاميدنيها و لذتهاي غريزي و اين حرفها هم خودداري کنيم تا بندگيمان را خوب نشان بدهيم، بگوييم ما بندهايم و دنبال کار خودمان نيستيم، دلمان ميخواهد غذا بخوريم اما تو گفتي نخور! چشم...این يک تمرين کامل است.
۱۳۸۲/۰۴/۲۳
✅️ تازه اول ماه است، چه عجلهای داری؟!
🔹️معمولا شیطان با القاى افکار باطل که در ظاهر حکمتآمیز است، انسان را فریب مىدهد؛ چون علم شیطان نه تنها کمتر از ما نیست، بلکه اگر علم صدها نفر را روى هم بگذاریم به اندازه علم جناب ابلیس نمىشود. مثلا اینگونه القا مىکند که تازه اول ماه رجب است و هنوز سى روز تا آخر ماه براى روزهگرفتن باقى مانده است. روز دیگرى روزه مىگیرى؛ چه عجلهاى در روزه گرفتن دارى؟ و با القائات دیگرى از این قبیل، فرصتها را از ما مىگیرد.
📚پندجاوید، جلد۲، صفحه ۱۲۲
✅️ همتی برای تربیت توحیدی در ماه رجب
🔸️یکى از اعمالى که در ماه رجب وارد شده، روزى هزار مرتبه ذکر «لاالهالاالله» است. شاید براى بعضی سخت باشد؛ البته آدم [اگر] همت داشته باشد خیلى هم سخت نیست؛ نیم ساعت وقت می¬خواهد. [توصیه به این ذکر،] نشان می¬دهد که توجه به مسالة توحید چقدر در اسلام اهمیت دارد و براى خودسازى و رشد روحى و ترقى روحى انسان مؤثر است.
۱۳۸۷/۰۴/۱۳
✅️ ماه رجب، فرصت اندیشه در توحید
🔹️در ماه #رجب خیلى مناسب است مطالعاتى دربارة توحید داشته باشیم که مسیر صحیح زندگى ما را مشخص میکند. آنقدر به آدم تعالى می¬بخشد، آنچنان عزتى به انسان می¬بخشد که در مقابل هیچ موجودى حاضر نیست خضوع کند؛ چون همه چیز را از خدا میداند.
۱۳۸۷/۰۴/۱۳
✅️ احیای سنت روزه در #ماه_رجب و شعبان
🔸️سنت اهلبيت علیهمالسلام اين بود كه ماه رجب و شعبان را روزه مىگرفتند و خودشان را براى مهمانى خداى متعال و ماه رمضان، آماده مىكردند. اين سنت قرنها رواج داشته و متأسفانه آرام آرام فراموش شد. ماه رجب و شعبانی در «كنيا» بودم. يك كارمند سفارت از شيعههاى هندى الاصل، در آنجا بود. ايشان سه ماه روزه مىگرفت. از ماه رجب شروع مىكرد تا آخر ماه رمضان. در قلب آفريقا، كفرستان، يك جوان يك سنت را حفظ كرده بود.
۱۳۸۲/۰۶/۲۷
✅ لا اقل سه روز در ماه روزه بگیریم
🔹️اقلاً در يك ماه، آدم سه روز را روزه بگيرد براى تأسى به رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله، آدم هر كه را دوست داشته باشد مىخواهد يك نشانهاى از او داشته باشد، اينكه ما اينهمه اظهار محبت به اهلبيت علیهمالسلام مىكنيم، بايد نشانهاى از زندگى آنها در ما باشد.
۱۳۸۲/۰۶/۲۷
#لیله_الرغائب هدیه خدا
🔴 سخن آیت الله بهجت به یک جوان...
✍ جوانی از آیت الله بهجت (ره) ذکری خواست ، ایشان فرمودند: «هیچ ذکری بالاتر و مهم تر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست»
یعنی تصمیم داشته باشی اگر خداوند صد سال هم عمر به تو داد، حتی یک گناه نکنی؛ همچنان که اگر صد سال عمر کنی، حاضر نخواهی شد یک بار به اندازه ی تَهِ استکانی زهر بنوشی. حقیقت و واقع گناه هم، زَهر و سَمّ است.
📚 نفس مطمئنّه ، ص ۲۴
❄️🌨☃🌨❄️
#تلنگر
اگر کاسهٔ خود را بیش از اندازه پُر کنید
لبریز میشود
چاقوی خود را بیش از حد تیز کنید
کند میشود
در پیِ پول و راحتی باشید
دلتان هرگز آرام نمیگیرد...
دنبال تایید دیگران باشید
برده آنها خواهید بود...
کار خود را انجام دهید، سپس رها کنید
این تنها راه آرامش یافتن است...
❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💢میدونی از زمان غیبت امام زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
تا این لحظه چند سال و چند ماه و
چند روز و چند ساعت و چند دقیقه ..
گـــــــــــــــــــذشـــــــــــــــــــتــــــــه؟!😢 لحظه شمار بیداره ما خواب نمونیم!!!#امام_زمان ادرکنا 🥀
شنبه ۶ #ماه_رجب ۱۴۴۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افکار منفی تو را از نعمتهایی که حق الهی توست محروم میکند، هر فکر منفی برخواسته از باورهایی منفی و بازدارنده از کودکی توست، آنها را با باورهای مثبت جایگزین کن و در مسیر زیباتری گام بگذار...
🔹می شود ها را به درونت بیاموز...
🔹میشود درهر شرایطی ثروتمند شد
🔹میشود در هر شرایطی موفق شد.
🔹میشود در هر شرایطی شاد بود.
🔹میشود درهر شرایطی قدردان بود.
🔹میشود در هر شرایطی زیبا دید.
🔹میشود درهر شرایطی به آرزوها رسید
و این جملات را آنقدر تمرین و تکرار کنید تا ضمیر ناخودآگاه تان آن را به عنوان یک باور بپذیرید...
همه چیز با قدرت ذهن امکان دارد، در جهانی که زندگی می کنید هیچ چیزی خارج از محدوده قدرت انسان نیست
⇃🍃🌺🍃
◈◈◈══⇃🍃🌸🍃 🌺.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا
🌺مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ
🌸أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب
🌺وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌸پیشاپیش میلاد فرخنده
💖مولای متقیان حضرت
🌸علی علیه السلام مبارک باد 💐
༄ུ💐🌸💐༄ུ🍃
༄ུ💐🌸💐༄ུ💐🌸💐༄ུ🍃
༄ུ💐🌸💐༄ུ🍃