eitaa logo
مادرانه
375 دنبال‌کننده
775 عکس
289 ویدیو
13 فایل
بهشت زیر پای مادران است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠زندگی به سبک امام حسین علیه‌السلام: احترام به انتخاب جوان در ازدواج: 🔅یکی از مهم‌ترین انتخاب‌های جوانان در طول زندگی، گزینش همسراست. 🔅چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحیح و معقول برخوردار است، باید به وی حق انتخاب داد و از ازدواج‌های تحمیلی پرهیز کرد. 💢«حسن» (ع)، فرزند امام «حسن مجتبی» علیه‌السلام، یکی از دختران امام حسین علیه‌السلام را خواستگاری کرد. امام حسین (ع) به او فرمود: اختر یا بنی اجتهما الیک. فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست داری انتخاب کن. 📚الارشاد، ص 196 💢فرزند امام مجتبی (ع) شرم کرد و جوابی نداد. آنگاه امام حسین (ع) فرمود: من دخترم «فاطمه» را برایت انتخاب کرده‌ام؛ زیرا او به مادرم «فاطمه» دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌واله‌و‌سلم شبیه‌تر است. 📚موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، ص 632 ‼️بااینکه فرزند امام مجتبی (ع) به احترام عمو و دخترانش به‌طور مشخص از دختر خاصی خواستگاری نکرد و امر را به عمویش وانهاد؛ امام حسین(ع) به انتخاب و علاقه فرزند برادرش اهمیت داد و از او خواست خودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسری برگزیند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌐
از این جذاب تر برای یک نوجوان وجوان سراغ دارید؟؟؟ دقیقا همان رفتارهایی که در بازی های گیم نت انجام داده بود واقعیشو تو شهر انجام داد.. -شیشه ماشین خورد کرد -آدم ها رو با سنگ میزد -درخت ها رو آتش میزد -با مشت و لگد به رهگذر حمله می‌کرد -اتوبوس حامل مردم را سنگ میزد و از این اتفاقات بسیار لذت برد. وقتی تفریح بچه‌هامون بشود بازی های آمریکائی فضای مجازی مون بشود اینستای صهیونیستی کلاس بچه هامون بشود زبان انگلیسی ووووو.... وضعیت از این هم بدتر خواهد شد. مراقب نسل جدید باشیم...
❇️ 🔸 شخصیت و عملکرد کودکان تا سه سالگی، تنها با تقلید از بزرگترها شکل می‌گیرد و هر‌چه والدینشان بگویند، باور می‌کنند. 🔻 در سه سال ابتدای زندگیِ فرزندانمان، به‌گونه‌ای سخن بگوییم و عمل کنیم که به آنها حسّ خوبی بدهد و عزّت‌نفس آنها را بالا ببرد. 🍀 الگوی خوبی برای فرزندان خود باشیم🌷🌱🥀💓 🔸 🏡به کانال مادرانه بپیوندید👇 🌐@madraneha
📖 💯 بچه‌‌های ۴ تا ۵ ساله‌ای که سه تا پنج بار در هفته برایشان کتاب خوانده می‌شود، نسبت به سایر هم‌سالان خود، باهوش‌تر و تیز‌فهم‌‌تر هستند! 🔸 🔅 بوی عطر گل نرگس سجاده ام در خانه پیچید. دستش را گرفتم و گفتم: "گل دخترم امشب قول داده دختر خوبی باشه!مگه نه؟" پشت چشمی نازک کرد و با همان شیرین زبانی همیشگی اش جواب داد: "چشم مامانی" و بدو بدو رفت سراغ حنا خانم. بغلش کرد و نشست تنگ دلم و شروع کرد برایش لالایی خواندن. اما یهو پاهایش از حرکت ایستاد و گفت: "مامان اگه منم مثله تو و بابایی تا صبح بیدار باشم از همون هدیه هایی میگیرم که خدا به شماها میده؟" داشتم به مغزم فشار می آوردم که منظورش را از کادو متوجه شوم که ادامه داد: "همون کادو هایی که بابا میگفت خدا تو این شبا به شب زنده دارا میده." لبخند به لب گفتم: "به تو بزرگترش رو میده." چشم هایش از شوق برق زد و گفت: "واقعا؟!" گفتم: "بله، چون خدا بچه هارو خیلی دوست داره". میخواست از خوشحالی جیغ بکشد که نگاهش به برادر خوابیده اش افتاد و جلوی دهانش را گرفت. تلویزیون فراز های آخر جوشن کبیر را می خواند که زهرا حنا به بغل خوابش برده بود. چهره ی معصوم به خواب رفته کودکانم تمام خستگی هایم را به دست باد داد. صبح چشم های زهرا با دیدن کادویش بارانی شد و مدام از من می پرسید: "یعنی خدا میدونست من چی دوست دارم؟ یعنی چی تو جعبه اس؟" نگاهش کردم و گفتم: "خدا حواسش به همه چی هست." 🏡به کانال مادرانه بپیوندید👇 🌐 @madraneha
⚠️ یکی از نکات مهم در تربیت فرزندان، چشم‌پوشی از کودکان است. 🔶 گاهی اشاره کردن و به رو آوردن کارهای زشتی که اغلب ناخواسته مرتکبش شده‌اند، اثرش بدتر از خود عملی است که انجام داده‌اند. 🔷 گاهی نیز گذشت و مسامحه برکات فراوانی دارد؛ من جمله اینکه آنها عفو و بخشش را از والدینشان یاد می‌گیرند. 📎 📎 📎 🏡به کانال مادرانه بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/madraneha
🔹به محض اینکه فرزندانمان شروع می‌کنند به مدرسه رفتن، اگر خوب درس بخوانند ما بلافاصله قول می‌دهیم به آن‌ها پول جایزه بدهیم، این کار اشتباه است! ما به این ترتیب پول را که چیز بی‌اصالتی است با چیزی قابل تحسین و با ارزش که همان تحصیل و لذت از آگاهی است می‌آمیزیم...! پولی را که به فرزندانمان می‌دهیم، باید بدون موردی داده شود. باید با بی‌تفاوتی داده شود تا یاد بگیرند با بی‌تفاوتی دریافتش کنند و باید داده شود ... نه برای اینکه یاد بگیرند دوستش داشته باشند، بلکه یاد بگیرند که دوستش نداشته باشند و خصلت واقعی‌اش را و اهمیتش را برای بر آوردن واقعی‌ترین آرزوهایی که جنبه روحانی دارد درک کنند... ‌🌸 💞🌷کانال مادرانه @madraneha
راههای تقویت با : در واقع تنها پیوند زن و شوهر نیست، بلکه پیوندی است بین خانواده هر یک از آنها و بین همان فرد و خانواده طرف مقابل، بنابراین مهم است که رابطه فرد با خانواده همسر مخصوصاً والدين او مستحكم باشد. از جمله فواید تحکیم رابطه بین فرد و خانواده همسر عبارتند از: 1- جلب محبت همسر، وقتى همسر ببیند همسرش به خانواده‌اش علاقه مند و رابطه‌اش با او خوب است خوشحال مى شود، برخلاف اینکه بین همسر وخانواده اش مشکلی وجود داشته باشد، طبیعتاً فرد را راضی نمی‌کند. 2- اجتناب از مشکلات زندگی زناشویی ، اگر فرد ببیند همسرش خانواده اش را دوست ندارد و رابطه اش با او خوب نیست، این موضوع در مقاطعی از زندگی باعث حساسیت او نسبت به همسرش و در نتيجه بی اعتمادی و تعارضات بيشتر می شود. 3- بهره مند شدن از مداخله مناسب خانواده همسر در صورت بروز مشکلات بین زوجین که نیاز به مداخله طرف خارجی دارد ، بله، بهتر است کسی در مشکلات بین زوجین دخالت نکند، اما مواردی وجود دارد که ممکن است نیاز به مداخله یک طرف خارجی باشد. خانواده همسر ممکن است در برخی موارد بهترین گزینه برای مداخله و رفع مشکلات باشد. اینکه رابطه فرد و خانواده همسر خوب و قوی باشد مداخله آنها را تسهیل می کند. 4- وجود رابطه خوب بین فرد و خانواده همسر، او را ترغیب می کند که رابطه خود را با خانواده طرف مقابل تقویت کند و این همان چیزی است که فرد می خواهد و از این طریق همان مزایای مزبور را به دست می آورد و از طرف دیگر، منجر به تقویت روابط در جامعه می شود. برای تقویت رابطه با خانواده همسر باید اصول زیر رعایت شود: يک: نخستين گام در كسب مهارت رابطه خوب با خانواد همسر، إيجاد يا تثبيت نگرش مثبت به اهمیت وآثار اين رابطه است. بنابراين مناسب است جايگاه خانواده همسر (والدين ،خواهران ، برادران وخويشان او ) در زندگى فرد روشن شود تا آنان را به عنوان بخشى از منظومه خانوادگى خود پذيرا باشد؛ همچنين تعلّق عاطفى همسر به والدين ، خواهران و برادرانش را درک كند وبپذيرد. دو: يكى از وظائف هر فرد حمايت از ارتباط همسر با والدين وخويشان خود است. ترغیب همسر به تحکیم رابطه با پدر و مادر و خانواده خود، نوعی کمک به نیکی و تقوا است (وتعاونوا على البرّ والتقوى) ، بنابراین فرد در نیکی به پدر و مادر و پیوندهای فامیلی با همسرش شریک ثواب صله رحم خواهد بود. اگر فرد سبب قطع رابطه خویشاوندی باشد، شریک در گناه قطع رحم خواهد بود. سه: نگرش ، انتظار و رفتار طرفين (يعنى فرد وخانواده طرف مقابل) بايد متعادل باشد. برخى خانواده ها، عروس يا داماد را غريبه در نظر مى گيرند ودر نتيجه در رفتارها برخوردى تبعيض آميز در مقايسه با فرزندان خود نسبت به آنان دارند؛ همچنين برخى افراد خانواده همسر را بيگانه مى دانند. در طرف مقابل، اين باور نادرست است كه عروس يا داماد را به جاى فرزند خود ديدن وهمان انتظارات را از آنان داشتن يا از والدين همسر انتظار پدر ومادرى كردن براى فرد است. هر دو طرف اين باورها ، خودى كامل ديدن يا بيگانه دانستن، مرزهاى ارتباطى را به گسستگى يا درهم تنيدگى سوق مى دهد. فرد وخانواده همسر او ، لازم است به اين باور برسند كه يک رابطه سببى وقراردادى با يک رابطه خونى ونسبى متفاوت است. والدين همسر انتظار نداشته باشند كه عروس يا داماد به همان اندازه فرزندشان به آنان سركشى كند، به آنان خدمت كند وبا آنان صميمى باشد. اينكه قوانين اسلام نوعى محرميت بين داماد وعروس ووالدين همسر قرار داده وبرخى از محدوديت ها در پوشش را برداشته است شايد نشان مى دهد كه رابطه به حكم فرزندى وپدرى ومادرى درمى¬آيد. اين همان نگرش متعادلى است كه مطابق طبيعت انسان است ومى تواند روابط را بهبود بخشد. چهار: یکی از مواردی که برای رابطه زناشویی مضر است، این است که فرد خانواده و والدین خود را با خانواده و والدین طرف مقابل مقایسه می کند و با ذکر فضایل خانواده خود و عیوب و مضرات خانواده طرف مقابل، خانواده خود را بر خانواده طرف مقابل ترجیح می دهد. این امر موجب بروز مشکلاتی بین فرد و همسرش می شود، زیرا هر فردی نمی پذیرد که به خانواده ای که در آن بزرگ شده و به آن تعلق دارد، توهين شود و همین امر موجب تنفر و بیزاری همسر از خانواده اش می شود. @moshavere_jz
بسم الله الرحمن الرحیم میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام مبارک باد. 🌷امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند : نیکوترین نیکی، خلق نیک است 🌷 🔅 ( مصداق عملی حُسن خْلق، و سُوء خُلق در زندگی روزمره افراد ) : ✍️ دو داستان و خاطره شنیدنی و آموزنده متفاوت از گم‌شدن مداد سیاه در مدرسه 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻مرد دوم می‌گفت: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. ✅🌺 حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین هستم. اشتباه فرزند یا دانش آموز را باید پذیرفت و بدون خشم و عصبانیت، بهترین راهکار را به آن داد. بهترین راهکار گاهی با سکوت گاهی با مشارکت خودشان و گاهی با گذشت زمان شکل می گیرد. تربیت و کار فرهنگی تدریجی و با درایت و برنامه شکل می گیرد. https://eitaa.com/madraneha
📺 جای سریالهایی مانند خانه سبز خالی ست❗️ به مناسبت کم کاریهای تلویزیون در سال های اخیر علیه خانواده ✍ یادداشت ادمین رسانه انقلابی: تلویزیون در دهه شصت،سریالهای فاخر و عظیمی همچون سربداران و بوعلی سینا و هزاردستان و...را تولید داشت و بعد از آن سریالهای اجتماعی با محور خانواده در دهه هفتاد. از نیمه دهه هشتاد، برگ سیما برگشت و وارد عرصه ای در سریال سازی شد که در این مجال کوتاه،مورد نقدمان هست. اگر سریالهایی مانند خانه سبز،که علاوه بر نمایش شکل مطلوب زندگی جمعی در یک آپارتمان را ارائه‌ می داد و خانواده شامل پدربزرگ،مادربزرگ،عمه،دایی،زندایی،پسر، عروس،نوه و تمام ابعاد یک زندگی بر اساس سبک و سنت ایرانی بود، اما متاسفانه از نیمه دهه هشتاد،سریالها به عنوان مهمترین مدیوم و اثرگذارترین خوراک فرهنگی تلویزیون برای خانواده ها، وارد عرصه ای شد که آدم حتی به بغل دستی اش نیز مشکوک میشد! بیشتر سریالها وارد فضای محدود یک خانواده شد که یا تک فرزند بود و یا زن و شوهر مشکل و تضاد داشتند و در اکثر آثار نیز ردپای جنایت و کلاهبرداری و طلاق و جدال و خیانت و نمایش مخدوشی از روابط خانواده و جامعه دیده میشود. در سریالهای قدیمی مانند خانه سبز، خانواده در قاموس فامیل معنا می یافت و با مشارکت و همدلی،کار مهم زندگی کردن و زندگی را با هم ساختن را پیش میبردند، اگر هم کدورتی پیش می آمد، آن را برطرف میکردند. اما سریالهای جدید، تصویر غالبا افسرده ای از جامعه و خانواده های محدود نمایش میدهد. جای خالی بسیاری از هنرمندان متعهد ایرانی در فیلم ها و تئاترها و سریال های تلویزیونی و رسانه ای خالی است. @madraneha