عاشورا از منظر قرآن کریم.pdf
4.09M
باسلام و تحیات و آرزوی قبولی طاعات وعبادات وعزاداریها وزیارات و تسلیت ایام
📚 ۶ جلد از کتابهای الکترونیک
در موضوع «ماه محرم و عاشورا»
تقدیم می گردد.
موفق وسلامت وموید و ماجور باشید.
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
@aaramesh14 💞🥀💓
#حسین_جانم
#مولای_من
#کربلایم ببری یا نبری حرفی نیست،
ولی ارباب، مرا دست کسی نسپاری...😔😌
@madraneha 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴این دو پسر ناشنوا هستند، پدر روضه را برای آن دو با اشاره توضیح میدهد و پسر بچهها گریه میکنند!
#امام_حسین
#محرم
🇮🇷
#تربیت_حسینی
#تربیت_فرزند
#فرزندپروری
@madraneha
هدایت شده از مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س)
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه،
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . .
حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ،
خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه و ما هم حضور داشته باشیم ؟!*🚶🏿♂
یاحسین مددی
یاحسین ادرکنی
کانال رسمی مرکز مشاوره جامعه الزهرا
@moshavere_jz
تربیت کودک و نوجوان
#فرزندپروری
👈زمانی که برای فرزندمان تعیین می کنیم
چه احساسی باید یا نباید داشته باشد
(مثلا "
🔻 ناراحت نباش
🔻 نترس
🔻 خجالت نداره
🔻اینکه ناراحتی نداره ")
به هوش او آسیب می زنیم.❌
🌿🌷
نکنه تربیتی
🔺 آنقدر روی بچهها تمرکز نکنید.
مادرهایی هستند که هیچ کاری جز غر زدن سر بچهها ندارند.😳❌
🌿🌷
نکته تربیتی
ادامه 👇
به این والدین توصیه میشود که یک سری علایق شخصی هم برای خود ایجاد کنند.
👈🏼 مثلا یک باشگاه اسم بنویسند
👈🏼 یا کلاس مورد علاقه شان بروند
🍀 تا هم والدین شاد و پرانرژی باشند و هم بهتر بتوانند با بچهها ارتباط برقرار کنند.
هر چه والدین شادتر باشند،
بچههای شادتری هم تربیت میکنند.❤️
@madraneha 🌿🌷
روضه شب هفتم محرم (شهادت حضرت علی اصغر سلام الله علیه)
از غمت ذره ذره آب شدم
گل نبودم ولی گلاب شدم
هر زمانی که آب نوشیدم
یادت افتادم و کباب شدم
آقا از غمت سال ها گریستم
و در غم عشق تو شراب شدم
پشت پایی به هرچه که هست زدم
تا که از عشق تو خراب شدم
تا که احرام اشک را بستم
جزو زوار تو حساب شدم
پادشاه زمینی شدم
وقتی به غلامیت انتخاب شدم
من دعای قنوت زهرایم
آن دعایی که مستجاب شدم
هر کجا شیرخواره ای دیدم
بی قرار غم رباب شدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت علی اصغر(علیهالسلام)
ـــــــــــــــــــــــ
#تسلیت_امام_زمان ↙️
#مادرانه
@madraneha
🏴 نجوایاباعبدالله(؏) با شهدایکربلا :
اى مسلم! اى هانى! اى حبيب...
• چرا صدایتان که میزنم پاسخ نمیدهيد؟!
و فرا میخوانمتان ولى نمیشنويد!
• آيا خوابید كه به بيداریتان اميدوار باشم؟!
• يا از عشقِ_امامتان دستكشيديد كه بهاو کمکی نمیكنيد؟!...
يامسلمَبْنَعقيل و ياهانیَبْنَعُروَة و ياحبيبَبْنَمظاهر...
ما لي اُناديكُمْ فَلا تُجيبُوني وَ اَدْعُوكُمْ فَلا تَسْمَعُوني؟!
أنْتُمْ نِيامٌ اَرْجُوكُمْ تَنْتَبِهُونَ؟!
أمْ حالَتْ مَوَدَّتُكُمْ عَنْإِمامِكُمْ فَلا تَنْصُرُونَهُ؟!...
معالیالسبطين،ج۲ص۱۷و۱۸
السلام علیک یا قتیل العبرات یا امام المظلوم #یاحسین
بر روی شیشه بخار گرفته ای نوشتند
: حسین؛
شیشه آرام گریست....
#اللهمعجللولیکالفرج
روزگار فراق به درازا کشیده است یامهدی ادرکنی عجل علی ظهورک
سلام صبح تان بخیر و کربلایی
التماس دعا
@madraneha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️ چای روضه...
❤️قلب عاشق را هوایی می کند
یاد بی آبی دلم را نینوایی می کند😔
صبحتون حسینی ☕️🖤
@madraneha
🔹جوان و جوانی از دیدگاه امام علی علیه السلام
https://jz.ac.ir/post/14466
#جوان
#امام_علی_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر
┄┅═══••✾••═══┅┄
@moshavere_jz
کانال رسمی مرکز مشاوره جامعه الزهرا
هدایت شده از مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س)
🔹جوان و جوانی از دیدگاه امام علی علیه السلام
https://jz.ac.ir/post/14466
#جوان
#امام_علی_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر
┄┅═══••✾••═══┅┄
@moshavere_jz
کانال رسمی مرکز مشاوره جامعه الزهرا
.
🏴توسل شب هشتم محرم الحرام :
◾ حضرت علی اکبر(ع)
▪️علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از بنیهاشم به میدان رفت. او فرزند بزرگ امام است و نزدیکترین فرد به ایشان. چون غربت پدر را در میان خیل گرگهای خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا میکند. او گام به میدان مینهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(ع) قوت بخشد. علی اکبر(ع) الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
🔳گریستن امام حسین(ع) بر علیاکبر
◾بر اساس گزارش کتابهای مقتل امام حسین(ع) سه بار برای علیاکبر گریسته است؛
▪️ در وداع نخستین که نوشتهاند: «نظر الیه نظر آیسٍ منه و أرخی عینَه و بَکَی...با نومیدی بدو نگریست و چشم به زیر انداخت وبگریست.»،
▪️در وداع دوم و هنگام در خواست آب از سوی علیاکبر که نوشتهاند: «فَبَکَی الحسین(ع) وقال ...» ،
▪️و سوم در کنار بدن علی اکبر(ع) که با صدای بلند گریه کرد که گفته شده: «رفع الحسین(علیه السلام) صوتَه بالبکاء و لم یسمع أحد إلی ذلک الزمان صوته بالبکاء؛ حسین(ع) صدای گریهاش را بلند کرد در حالی که تا آن زمان کسی صدای گریه او را نشنیده بود».
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌸شعر
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم
طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی
چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی
لخته خونی که برون از گلویت آوردم
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی
باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است
نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی
یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی
آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی
داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم
داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی
این همه نیزه میان بدنت گم شده است
با که گویم محنت را جگرم سوخت علی
از همان دور شنیدم رجزت را پسرم
این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی
نعرة حیدری و نالة یا زهرایت
می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی
نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی
گر نیایند جوانان حرم یاری من
که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
#یاعلی_اکبر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کانال مادرانه در ایتا
@madraneha
السلام علیک یا ابوالفضل العباس
برای باغبان یاس آفریدند/
علی را اشجع الناس آفریدند/
وفاداری و مردی وشجاعت/
یکی کردندو عباس آفریدند/
یاقاضیَ الْحاجات
بحُرمَة علمدارکربلا(س)
وصدیقهٔ آل کرامة(س)
نیکفرجامی،
عافیة گرفتاران،
بهبودی ناخوشان،
وفور رزق رامرحمت فرما.
آمین یارب العالمین
باسلام و تحیت و ادب
تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد.
عزاداریها مقبول حق باشه
ملتمس دعا و دعاگویتان هستم.
اهل رشد اگر باشی
شرایط بیمعناست... 🌿🪴
#آرامش_با_قرآن
#رشدواقعی
#تربیت
#تحول_درزندگی
#تغییر_خلقوخو
#آرامش
#زندگی_زیبا
#انگیزشی
@madraneha
هدایت شده از مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س)
🍃🌸🍂🌺🍂🌸
📝#داستان_شفای_زن_سنی...!
✍یک جوان سنی(اهل سنت) آمد پیش علامه امینی(ره) و گفت:
مادرم دارد می میرد!
علامه گفت:
من که طبیب نیستم!
جوان گفت:
پس چه شد آن همه کرامات اهل بیت شما....؟؟؟
🔹علامه امینی با شنیدن این حرف،
تکه کاغذی برداشت و چیزی داخل آن نوشت و آن را بست.
سپس آن را به جوان داد و گفت این را بگیر و ببر روی پیشانی مادرت بگزار...
ان شاءالله که خوب می شوند...
اما به هیچ وجه داخل آن را نگاه نکن.
جوان کاغذ را گرفت و رفت...
چند ساعت بعد دیدند جمعیت زیادی دارند می آیند...
🔸علامه پرسید چه خبر شده است؟
شاگردان گفتند:
آن جوان به همراه مادر و طایفه اش دارند می آیند.
گویا مادرش شفا یافته است...
سپس آن زن داستان را چنین تعریف کرد:
زن گفت :
من درحال مرگ بودم و فرشتگان آماده ی انتقال من به آن دنیا بودند...
🔹ناگهان مرد نورانی بزرگواری ( با وقار و شکوه غیرقابل وصفی) تشریف آوردند و به ملائک دستور دادند که من را رها کنند...
و فرمودند:
به آبروی علامه امینی ، او را شفا دادیم...
سپس اطرافیان اصرار کردند و از علامه پرسیدند که:
در آن کاغذ چه نوشته بودید؟
🔸علامه گفت:
چیز خاصی ننوشتم.
باز کنید نگاه کنید..
کاغذ را باز کردند و دیدند علامه فقط این ۳ جمله را نوشته بود:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»
از عبدالحسین امینی
به مولایش امیرالمومنین(ع)
اگر امینی آبرویی پیش شما دارد، این مادر را شفا دهید
والسلام...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستانهای_آموزنده
👇👇👇👇👇👇
@moshavere_jz