♨️ درنگ
• بهنظرم مفر شعارزدگی در شعر، ساحت ساخت و پرداخت واژگان است. بیشبهه پیداست که درنگ شاعر در کلمات از دیده خواص پنهان نمیماند.
🏷️ چینش:
غزلی بسیار زیبا از مجتبی خرسندی خواندم که در مورد مطلع، به فراخور بحث چینش و گزینش سخنی خواهم راند:
اگرچه خواندهاند از فضل تو بسیار ذاکرها
نمیگنجد ولی وصف تو در اشعار شاعرها
• دوخوانیِ «ها»ی جمع که میتواند ادات تنبیه هم باشد، لذت خوانش مصرع دوم را دوچندان کردهست و این یعنی شاعر به کاربرد واژگان اهتمام دارد. چینش واژگان خوب است، لیکن سخن اینجاست که برخی قیود، میتواند جنبه رتوریک در شعر را ارتقا ببخشد.
نمیگنجد «ولی» «وصف» تو در اشعار شاعرها
• اگر «ها»ی مذکور جمع باشد، شاید جمع بستن شعر به اشعار چندان مناسب نباشد هرچند موسیقی را نوعی جهتدهی کرده به سمت ذوقافیه شدن: بسیار ذاکرها، اشعار شاعرها.
🏷️ گزینش:
همیشه فکر میکنم شاعر، دست کم ده انتخاب دارد که میتواند روی آن تأمّل کند. مثلا اگر کلمه «ولی» با «هنوز» جایگزین میشد، رتوریک بهتری داشت. به تناسب این انتخاب، وصف هم میتواند جمع بیاید:
نمیگنجد هنوز اوصاف تو...
ادامۀ این مسیر، حوزۀ گزینش کلمهست.
نمیگنجد هنوز اوصاف تو در ذهن شاعرها. نمیگنجد هنوز اوصاف تو در فهم شاعرها، در شعر شاعرها...
بهنظر کلمه فهم، به اصل شاعری که از ماده فطن یفطن و واکاویست نزدیکتر است.
• نیز میتوان گنجیدن را با دیگری عوض کرد. در این فرض، مصرع اول نیز میتواند دستخوش تغییر شود.
چه نزدیک است مهرت دم به دم با خیل ذاکرها
چه دور اما هنوز اوصاف تو از درک شاعرها
دست کم در پنج بافت مجزا و مستقل میتوان مطلع را بازآرایی کرد که بهنظر بهترین شخص برای بازآرایی هماره خود شاعر است چه اینکه ذهنیت او به اثر نزدیکتر است تا سایرین.
این جمله از شکلوفسکی خیلی در جهت فهم ریورنج (بازآرایی) دقیق است که:
A new form creates a new content
فرم جدید، به منزله پیام جدید است.
#مسعود_یوسف_پور
📌 #مدرس_هشت
کانال تخصصی ادبیات در ایتا
@madras8
مَدرَس/ ۸
♨️ درنگ • بهنظرم مفر شعارزدگی در شعر، ساحت ساخت و پرداخت واژگان است. بیشبهه پیداست که درنگ شاعر د
اگر در سالهای ابتدایی سرودن هستید، سراغ گزینش نباید بروید. این امر شما را دچار وسواس فکری میکند و شاید به تجربه شاعری شما صدمه وارد کند.
به سرودن ادامه بدهید منتها به انتخابهای اول خودتان اتکا نکنید.
مَدرَس/ ۸
اگر در سالهای ابتدایی سرودن هستید، سراغ گزینش نباید بروید. این امر شما را دچار وسواس فکری میکند و
کسی را میشناسم که ده سال است بعلت این وسواسها سراغ شعر نرفتهست!
هیچ وقت تجویز نکردم برای شاعری در ابتدای مسیر.
همیشه به لذت بردن از شعر و کشف زوایای مختلف آن بپردازید و دست از سرودن برندارید.
لزومی ندارد آنچه مینویسید را بلافاصله منتشر کنید. صبور باشید و اثر را به مرور منقح کنید.
انتشار زودهنگام قاتل اثر و موثر است.
بیشتر از سرودن نیز مطالعه کنید.
♨️ ارتجالی
• دوستان شاعر! که بالای هر اثری مینویسید «بداههای تقدیم به فلان و بهمان».
شعر ارتجالی گفتن معنای خاصی ندارد. اگر مراد شما شعر بیفکر و آنیست، نامش را هذیان بگذارید. اگر مرادتان تبحر شما در آنی شعر گفتن است باز تجربه زیسته شاعر ضمیمه آن است.
ببینید، جاحظ در جایی _گمانم البیان_ به ارتجالی سخن گفتن اعراب فخر میفروشد، چندخط پایینتر امّا فخر عرب را به حولیات آن میداند.
حولیات مُنَقّحات (که ریشه آن بیشک مکتب زهیر ابن ابی سُلمیست) قصائدیست که شاعر یکسال را به بررسی و نقد آن اختصاص دادهست.
حالا بگوییم یک قصیده هشتاد بیتی میشود مثلا پانزده غزل شاید که امروز کسی بخواهد بنویسد. آنها که ارتجالی میسرودند، در تاریخ به آن فخر نکردند.
شعر در اندیشه ریشه دوانیدهست.
ممکن است فلان شاعر، در یک ساعت بتواند غزلی زیبا بنویسد امّا آیا ما تجربه ده پانزده ساله شاعری او را لحاظ نمیکنیم؟ پس این شعر، سرودنش ده سال و یک ساعت زمان برده! چون تجربه زیسته، مطالعات و همهچیز دخیل امر سرایش است پس اساسا ارتجالی سخن گفتن بیمعناست.
مگر کسی مستقیم به وحی متّصل باشد امروز!
فلذا برای پوشاندن ضعف شاعری خود یا فرار از نقدهای احتمالی، این واژه «بداهه» را انقدر ابتدای غزلهای خودتان نیاوردید.
#مسعود_یوسف_پور
📌 #مدرس_هشت
کانال تخصصی ادبیات در ایتا
@madras8
• این چند بیت در شب آرزوها، تقدیم شما:
وَتَشاءُ أَنتَ مِنَ البشائِرِ قطرةً
ويشَاء ربكَ أن يغيثَكَ بالمَطَرْ
وتَشَاء أنتَ من #الأمانِي نجمةً
و يشَاء ربُّك أنْ يناولكَ القمَرْ
و تَشَاء أنتَ من الحَيَاةِ غنيمةً
و يَشَاءُ رَبّك أن يسوقَ لكَ الدرَرْ
وتَظلّ تَسعَىٰ جاهدًا في همةٍ
واللهُ يعطي مَن يشاءُ إذا شَكَرْ
واللهُ يمنَعُ إن أرادَ لحِكمَةٍ
لا بُدَّ أن ترضَىٰ بمَا حَكمَ القَدرْ
📌 #مدرس_هشت
کانال تخصصی ادبیات در ایتا
@madras8
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
💠 #اتفاق | دوره نردبان
• به نظرم ما به هدفی که از دوره نردبان داشتیم رسیدیم...
یکی از هنرجویان دوره آقای صباغیان، چهارده سال دارد و با پشتکار، حل تمارین، نقد شعر و قریحهای که ریشه در ذات دوانیده، به جایی میرسد که چنین بیتی از او صادر شود:
باران، زیاد سر به زمین تو می زند
هر بار بوسه ای به نگین تو می زند...
تا باد چنین بادا
یوسف پور
مدرس هشت 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0
🏷️ در تمام این سالها، بارها خواستم از اتفاقات خوب و خروجی کلاسهای ادبیات مطلبی منتشر کنم.
فی المثل ما فراگیرانی داریم که در کمتر از دو سه ماه، شعر اول فنّی و بی ایراد و بسیار نغزی نوشتند.
کجا چنین کارگاهی آنهم مجازی و آفلاین پیدا میکنید؟
این دوستان و اساتید که آنلاین برگزار میکنند، نیم کلاس به احوالپرسی میگذرد نیمی به خواندن شعر! کی تدریس جامع شکل میگیرد؟
🏷️ ما چیزی حدود ۱۳۵ جلسه آموزشی داریم که در نوع خود اولین اتفاق آموزشی است!
منتها چون به جایی وصل نبوده و نیستم، هیچ وقت اتفاقات شگفت مدرس۸ جایی مطرح نشدهست.
علاوه بر این، بسیارانی از مطالب و سرفصلهای این حقیر در دورههای خودشان بهره بردند که نامی از ما نیاوردند.
حتی چند کانال از شاعران پیدا کردیم که عینا مطالب بنده را بدون ذکر نام میگذراند!
شرح دردها بماند برای بعد...
🏷️ اولین شعر فراگیران دوره ما، از آخرین شعر خیلیها من جمله خود بنده بهتر است به مراتب.
اینها به یک دلیل منتشر نمیشود در کانال، آنهم اینکه فردا شاعران بسیار موفقی خواهند بود و سزا نیست من مصادره کنم اشخاص را.
راستش را بخواهید در این سالها هیچ وقت کسی را مصادره نکردم که مردم بدانند هرچه دارد از تدریس من یا پیشنهاد من دارد. دوستان گواهی میدهند که هیچ وقت از عنوان استاد استفاده نمیکنم و پیشنهاد میکنم دوستان هم استفاده نکنند. انسانی که پیوسته نشسته است و در حال یادگیری، نمیسزد استاده باشد و استاد.
این دوستان نیز بیشتر مرهون طبع خود و مطالعه و اندیشه هستند.
• یوسف پور/مدرس هشت
📌 #مدرس_هشت
کانال تخصصی ادبیات در ایتا
@madras8
هدایت شده از رواج | مسعود یوسف پور
♨️ دعوتید به:
[ تخصصیترین کانال آموزش گرافیک
#فتوشاپ #افترافکت #سینمافوردی
#استیبل_دیفیوژن و ادیت موبایلی! ]
💎 از آموزش تا درآمد قطعی میلیونی
💎 پلنهای فریلنسری و کار در منزل
💎 اختصاصیترین دورههای گرافیک
[ تحت نظر استاد مسعود یوسف پور ]
------•┅═✧ عضو شوید✧═┅•-------
https://eitaa.com/ravaaj
--------------------------------------
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
♨️ اخلاق نقد
• سالها پیش در اصفهان، در حاشیه جلسهای، من و یکی از روحانیون و منتقد بزرگواری سر میز غذا بودیم. آن روحانی برگشت به آن منتقد گفت: شما فراستیِ ادبیات هستید!
و آن منتقد را دیدم که چشمش درخشید و کمی گویا خوشحال هم شد.
من اما پشتم لرزید! میدانید چرا؟
بگذارید کمی مفصلتر و بیپردهتر حرف بزنم.
آقای فراستی، اخلاقِ نقد را در جامعه کشت! کاری به مواضع سیاسیاش ندارم که هنوز افترا و تهمتش به آقای جلیلی در صفحه اینستاگرامش موجود است. کاری ندارم که چقدر مردم را با آن روبان سبزش شوراند به روحانی رای بدهند. حتی کاری ندارم که شاهنامه را آنطور خواند و بعد از داد و بیداد مردم گفت مدیوم من شعر نیست!
ایشان بارها و بارها بهجای نقد اثر، با بیانی غیر اخلاقی صاحب اثر را در رسانه ملی جلوی اینهمه انسان نواخته! اینها کشتن اخلاق نقد است! و بله زود هم انسان مشهور میشود اما به چه قیمتی؟
این وسط، مواضع صحیح منتقد هم نادیده گرفته میشود. بگذریم!
اما آنروز...آن منتقد شعر آئینی نباید خوشحال میشد!
شما میدانید لرزیدن دل کسی چیست؟
میدانید اگر تجویز اشتباهی باشد، چه چیزهایی از انسان گرفته میشود و چه وبالی دارد؟
👇👇👇
🏷️ برخی از شبهمنتقدین که ادعای همه چیز فهمی میکنند و بارها و بارها افراد مختلف و گاه حتی نوامیس مردم را در جلسات به بهانه نقد شعر با بدترین حرفها رنجاندهاند، نه تنها منتقد نیستند که کم از بهایم اند.
خبرآمد که شاگرد امام صادق علیه السلام که از قضا بسیار هم فحل بود، در مجلسی حین بیان مسئلهای تند حرف زده، امام با اینکه آن شاگردشان در «تبیین حق» از بهترینها بود اما گفت دیگر کلامی حرف نزن و توبیخش کرد!
🏷️ ما مکتبی داریم که اجازه نمیدهد قدمی هم به بهانه نقد کردن، یا حتی تعلیم؛ صاحب اثر را با هر ادبیاتی خطاب کنیم.
🏷️ مِن جمله کارهایی که من بارها گفتهام درست نیست، نقد یک شعر در جمع دیگران در غیاب شاعر است حال آنکه به شاعر هم دسترسی کاملی داریم و میتوانیم با خودش در میان بگذاریم.
🏷️ نکته مهمتر:
چه کسی گفته ما منتقد شدهایم؟
آیا این مطلب، نقد علمی است یا شهودی؟
آیا ما گستره سوادمان حول آن موضوع چقدر است؟
فرضا در موضوع شعر ولایی، آیا ما دانش روایی کافی داریم؟ آیا مکاتب شعر عرب را کار کردیم؟ با شاعران معاصر اهل بیت علیهم السلام آشناییم؟ موتیف آن عصر، سیر رتوریک، اختلاف دو فرهنگ، مبانی اعتقادی، مبانی شعر ترجمه، زبان حال، حیوان انگاری، جایگاه تقیه و... را میشناسیم؟
بعد از همه اینها، سواد ادبی ما چقدر است؟
اطراف آن قولی که از زبان فلان منتقد غربی مطرح کردیم را میدانیم؟
🏷️ اگر اخلاق نقد در جامعه ادبی ما نهادینه میشد، خیلی شرایط بهتری داشتیم.
نقد لازم و ضرور است منتها توسط منتقدی که اهلیت نقد دارد! نه هرکسی که از راه نرسیده، دست و رو ناشسته بر مسند بنشیند و بگوید شعر بخوانید من نقد کنم!