💠 شیعه و سنی؛ اتحاد پسندیده و اتحاد ناپسند
❖ مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب «الکلام یجرّ الکلام» مینویسد: 🔻
📝اين همه تشتّت كه در فِرَق اسلام شده، از جدايى انداختن بين كتاب و عترت شده كه هر كس قرآن را براى خود تفسير كرده، بدون مراجعه به عترت طاهره علیهم السلام.
● حالا با اين تشتّت، جمعى به نام اتّحاد، اسلام را از افراد شيعه و سنّى با هم صلح و مصالحه نموده، از فروع مذهب خود به همديگر میبخشند و گمان میكنند اتّحاد اسلام، با اين صلح و مصالحه صورت میگيرد. اينها تقريباً چاكِ جامه را گذاشته، وصله را به جاى سالم آن میزنند.
● احزاب سياسى ممكن است اين طور با هم سازش نمايند. يكى از احزاب از چند مادّه از مرام خود صرفنظر نمايد، ديگرى نيز از چند ماده، چون مرام آنها واقع محفوظى ندارد، بلكه امرى است جعلى، میتوانند جعل بكنند و میتوانند حلّ بكنند. بستن و باز كردنش، دست خودشان است.
امّا فروع مذهب، واقع محفوظى دارد؛ نظير دفينه [گنج] كه در جاى معيّنى مدفون است. پس اگر كسى را اعتقاد شد كه جاى دفينه، در جانب شرقى فلان شهر يا قصبه است؛ لهذا به كندن آنجا مشغول شد و ديگرى را عقيده شد كه جاى آن، در جانب غربى آن است؛ آن هم به كندن آنجا قيام نمود، آيا ممكن است اين دو نفر با هم صلح نمايند كه هر دو از عقيده خود صرفنظر نمايند و بيايند جايى را در وسط انتخاب نموده، به حفر آن قيام نمايند؟
نه! چون زمام امر دفينه، در دست اينها نيست كه هر جا را كه اينها پسنديدند، از آنجا پيدا بشود.
احكام شرعيّه هم همينطور. پس با مصالحه و قرارداد آقايان مصلِحين -كه اسم شريف خودشان را هم منوّرالفكر گذاشتهاند- حلال شرعى، حرام و حرام شرعى، حلال نمی شود. پس زحمت كشيده، بیخود به يكديگر نبخشند؛ مانند حافظ كه سمرقند و بخارا را میبخشد، و حكيم هيدجى، اردبيل و خلخال را. سمرقند و بخارا صاحب دارد؛ اردبيل و خلخال هم زمامدار دارد. در دست اينها نيست كه ببخشند.
پس اتّحاد اسلام به اين معنى كه اينها میگويند، جز اينكه چاك جامه را گشاد نموده، وصله را به جاى سالم آن بزنند، حاصلى نخواهد داشت.
● و امّا اتّحاد اسلام به اين معنى كه مسلمين با اختلاف مذاهبشان، بايد دستگيرى از يكديگر نموده، در حفظ اساس ديانت كه مشترك بين همه فِرق اسلام است، معاضد و كمك همديگر باشند، البتّه لازم است. نگارنده يكى از لبّيکگويان اين دعوتم كه نه با پا، بلكه با سر، به جانب اين دعوت رهسپار میگردم.
@zanjani_net
🔆عبادت ملائکه در شب قدر
عَن اَبِی المُهاجر عَن اَبی جَعفَرِِ علیه السلام: یَا اَبَا المُهاجِر! لَا تَخْفَی عَلَیْنَا لَیْلَهًُْ الْقَدْرِ إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ یَطُوفُونَ بِنَا فِیهَا.
از ابو مُهاجر نقل شده که امام باقر علیه السلام فرمودند:
ای ابامهاجر! شب قدر بر ما پوشیده و پنهان نمیماند، چراکه در چنین شبی فرشتگان بر گرد ما طواف میکنند.
📚 تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۰
#شب_قدر
@madras_emb
JIT_Volume 28_Issue 110_Pages 97-114 (1).pdf
732.4K
☀️ مقاله "علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت"
❖ استاد علی ربانی گلپایگانی
💢 بحث درباره علم امام به زمان و چگونگی شهادت خود، از فروع مسئله گستره علم امام است. این مسئله را میتوان از منظر عقلی و نقلی بررسی کرد. از مجموع روایات عام و خاص درباره گستره علم امام به دست میآید که امامان اهل بیت: به زمان و چگونگی شهادت خود آگاه بودند. در اینجا این پرسش یا اشکال مطرح میشود که چرا آنان تن به شهادت داده و به حفظ جان خود که عقلاً و شرعاً واجب است، اقدام نکردهاند؟ آیا این مطلب با عصمت امام ناسازگار نیست؟ مقاله حاضر به بررسی این مسئله پرداخته و پس از نقل و بررسی روایات مربوط به علم امام به زمان شهادت خود، پاسخهایی را که عالمان شیعه به پرسش یا اشکال مزبور دادهاند و برخی از آنها در بعضی از روایات نیز بیان شده است، گزارش و تحقیق کرده است.
#مقالات
#علم_امام
@madras_emb
مداحی.mp3
14.08M
🏴 روضه حضرت امیرالمومنین "علیه السلام"
🎙 #مرثیه_سرایی حاج آقای کاظمی
📆 دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
🔺مدرس فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@madras_emb
🔆 آنکه امام زمانش را یافته، چه از دست داده؟
جزء ۲۰
﴿أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ.﴾ [النمل۲۶]
مضطر گاهی مضطرّ مقام است و گاهی مضطرّ مال است و گاهی مضطرّ دنیاست و گاهی مضطر آخرت است.
هر مضطری در آن اضطرار اگر برای همان مَا اضطُرّ إلیه دعا کند، محقق میشود.
خدا «مَن منه الوجود» است و امام زمان که راه خدا است «من به الوجود» است.
حکم در هر دو تا یکی است؛ همانطوری که نسبت به «مَن منه الوجود» باید دعوت او محقق شود تا استجابت شود، در «مَن به الوجود» که او «الصِّراطُ الأَقوَم» و «السَّبیلُ الأَعظم» است، بالضروره باید دعوت او محقق شود و آن وقت اجابت میشود.
کسانی که مضطرّ خود خدا بشوند و در آن حال اضطرار، خود خدا را بخوانند، میرسند به آن جایی که سیدالشهدا علیهالسلام در دعای عرفه عرض کرد: «الهی هر کس که تو را گم کرده، چه یافته است و هر کسی که تو را یافت چه گم کرده»؛ آنها خود خدا را پیدا میکنند و به پیدا کردن او همه چیز را مییابند.
در اضطرار به امام هم همین است؛ اگر کسی مضطر شده که از صحرا نجات پیدا کند و به سرزمین آباد و معمور برسد، به او راه را نشان میدهند. به او میگویند: از اینجا برو، چنین کن، چنین میشود، در آن درد مضطر شده و او را خوانده، نگاهی میکنند و شفایش میدهند.
ولی همهی اینها نخود و کشمش است برای اطفال.
یکی در آن حال اضطرار، مضطرِ خود امام زمان است؛ او در آن حال اگر خواست به خود او میرسد، وقتی به خود او رسید «مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک»؛ آنکه تو را یافت، چه از دست داد؟
📚 برگرفته از کتاب ربانی آیات الله، آیت الله العظمی وحید خراسانی
@madras_emb
🔘 محاسن سفیدی که روضه مجسّم و نشان وعده پیامبر "صلی الله علیه و آله" بود
❖ در روایتی وارد شده است که امام سجاد علیه السلام به جدّ سدیر صیرفی فرمودند: مَا يَمْنَعُكَ مِنَ الْخِضَابِ؟ چه چيز تو را از خضاب كردن باز ميدارد؟ او هم جواب داد: من بخدمت كسى رسيدهام كه از من و تو بهتر بود و خضاب نميكرد، حضرت پرسيد: او كيست كه از من بهتر بوده است؟ جدّ سدیر گفت: من خدمت عليّ بن أبى طالب عليه السّلام را درك كردهام و او خضاب نمی كرد. اینجا امام سجاد علیه السلام سر بزير افكنده عرق ميريخت و گفت: راست و درست ميگویى. "فَنَكَسَ رَأْسَهُ وَ تَصَابَّ عَرَقاً فَقَالَ صَدَقْتَ وَ بَرِرْتَ".
کافی، ج۶، ص۴۹۷. فقیه، ج۱، ص۱۱۸.
اینجا امام سجاد علیه السلام توضیح نمی دهند که خضاب نکردن امیر المؤمنین علیه السلام علت خاص داشته است و توجیه نمی آورند و با لطافت بیان می کنند که خضاب کنی بهتر است زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله که از امیر المؤمنین علیه السلام برتر بود، خضاب می کرد و اگر خضاب نکنی، امیر المؤمنین علیه السلام هم خضاب نمی کرد و به ایشان تاسی کرده ای.
● البته در روایات، علت خاصی برای خضاب نکردن امیر المؤمنین علیه السلام وارد شده است:
۱. عَنْ حَفْصٍ الْأَعْوَرِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ خِضَابِ اللِّحْيَةِ وَ الرَّأْسِ أَ مِنَ السُّنَّةِ فَقَالَ نَعَمْ قُلْتُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَمْ يَخْتَضِبْ فَقَالَ إِنَّمَا مَنَعَهُ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ هَذِهِ سَتُخْضَبُ مِنْ هَذِهِ.
کافی، ج۶، ص۴۸۱
[ترجمه: - حفص اعور گويد: به امام صادق عليه السّلام گفتم: آيا رنگ بستن بر محاسن از سنتهاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله است؟ فرمود: آرى. گفتم: همانا امير مؤمنان على عليه السّلام موهاى خود را رنگ نمىكرد. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله به امير مؤمنان على عليه السّلام گفته بود كه موى محاسنت با خون سرت خضاب خواهد شد و آن حضرت به انتظار اين خضاب، از رنگ بستن محاسن خوددارى مىكرد.]
۲. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ خَضَبَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله وَ لَمْ يَمْنَعْ عَلِيّاً علیه السلام إِلَّا قَوْلُ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله تَخْتَضِبُ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ وَ قَدْ خَضَبَ الْحُسَيْنُ وَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام
[ترجمه: امام صادق عليه السّلام فرمود: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله موهاى خود را رنگ مىكرد. امير مؤمنان على عليه السّلام بدين جهت از رنگ مو خوددارى كرد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله بشارت داده بود كه موى محاسنت از خون سرت خضاب خواهد شد. امام حسین عليه السّلام و پدرم امام باقر عليه السّلام نيز موى خود را رنگ مىكردند.]
● در جنگ احد زمانی که حضرت امیر علیه السلام شهید نمی شوند به پیامبر صلی الله علیه و آله می گویند: بسیار آرزوی شهادت داشتم. پیامبر می فرماید: « إِنَّ هَذِهِ سَتُخْضَبُ مِنْ هَذِهِ» به زودی ریشت از سرت خضاب می شود.
● ظاهرا امیر المؤمنین علیه السلام به نحوی در این امر، استنان به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله کرده است.
در روایتی (رک: کافی، ج۶، ص۴۸۶.) وارد شده که آیا فرق گذاشتن به این معنا که مو به مقداری بلند باشد که بتواند وسط آن را باز کند، از سنت است؟ امام علیه السلام می فرماید: نه. راوی می گوید: پس چرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرق گذاشته بود؟ امام علیه السلام می فرماید: خداوند به واسطه آیه ﴿يَقُولُ لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُون﴾ وعده داخل شدن در مسجد الحرام و تراشیدن موی سر را دادند ولی در آن سال پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحاب نتوانستند وارد مکه شوند و صلح حدیبیه رخ داد. پیامبر برای اینکه به مردم بفهماند وعده الهی حق است، موی سر را نزدند و حداقل یکسال از زمان صلح حدیبیه که در ذیقعده بود، سپری شد و پیامبر صلی الله علیه و آله موی سر را نزدند. اما پس از تراشیدن موی سر، دیگر آن را بلند نگه نداشتند و هیچ گاه موی ایشان زیاد نبود که بتواند فرق باز کند.
● گویا حضرت امیرالمومنین علیه السلام نیز خضاب نمی کردند تا به مردم نشان دهند که وعده پیامبر صلی الله علیه و آله به « إِنَّ هَذِهِ سَتُخْضَبُ مِنْ هَذِهِ» حق است و سفیدی محاسن حضرت امیر علیه السلام روضه مجسّم بوده و نشانه آن بوده که با خون سر خضاب می شود. شاید امام سجاد علیه السلام یاد « إِنَّ هَذِهِ سَتُخْضَبُ مِنْ هَذِهِ» افتادند و از این جهت سر را به زیر انداختند.
🔺 برگرفته از درس خارج فقه زکات استاد معظم سید محمد جواد شبیری زنجانی
📆جلسه ۱۵ آبان ۱۴۰۱
Z0000012.mp3
12.22M
🏴 روضه حضرت امیرالمومنین "علیه السلام"
🎙 #مرثیه_سرایی حاج آقای کاظمی
📆 سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۲
🔺مدرس فقهی امام محمد باقر علیه السلام
@madras_emb
Sharifani-3-14020109.docx
31.1K
📋 متن جلسه سوم "سلسله جلسات معرفت افزایی «مائده»"
💠حجت الاسلام و المسلمین استاد شریفانی
@madras_emb
🔳 بانیِ بنایِ ظلم
إنَّ أعرابِيّا أتى أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ فِي المَسجِدِ ، فَقالَ : مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ مِنّي . فَدَنا ، فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ . فَدَنا حَتّى وَضَعَ يَدَيهِ عَلى رُكبَتَيهِ ، قالَ : ما ظُلامَتُكَ ؟ فَشَكا ظُلامَتَهُ . فَقالَ : يا أعرابِيُّ أنَا أعظَمُ ظُلامَةً مِنكَ ؛ ظَلَمَنِي المَدَرُ وَالوَبَرُ ، ولَم يَبقَ بَيتٌ مِنَ العَرَبِ إلّا وقَد دَخَلَت مَظلِمَتي عَلَيهِم ، وما زِلتُ مَظلوما حَتّى قَعَدتُ مَقعَدي هذا.
📚الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۱۸۰
عربی در مسجد بر امیرمؤمنان علیه السلام وارد شد و فریاد زد: من مظلومم! حضرت به او فرمودند: جلو بیا! مرد عرب جلو آمد، امام فرمود: چه می گویی؟ عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! من مورد ظلم واقع شده ام. حضرت فرمودند: باز هم جلو بیا! مرد عرب جلو آمد، به قدری که حضرت دست خود را روی زانوی او گذاشت و فرمود: چیست آن ظلمی که بر تو شده است؟ آن مرد عرب از ظلمی که بر او شده بود، شکایت کرد، پس حضرت فرمودند:
اما من از تو بیش تر مورد ظلم قرار گرفته ام؛ زیرا اندازۀ خاک ها و موهای حیوانات به من ظلم شده است. خانه ای در عرب نیست؛ جز این که مظلمۀ من بر آن هاست. من همیشه مظلوم بوده ام، حتی تا الان که اینجا نشسته ام.
@madras_emb