eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.6هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
97 ویدیو
130 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه‌السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 بیان عقیده و رعایت تقیه الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَتْ عَلَيْهِ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ بْنُ عُمَرَ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَسْمَعَ كَلَامَهَا فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَّا الْآنَ فَأَذِنَ لَهَا قَالَ وَ أَجْلَسَنِي مَعَهُ عَلَى الطِّنْفِسَةِ ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ فَسَأَلَتْهُ عَنْهُمَا فَقَالَ لَهَا تَوَلَّيْهِمَا قَالَتْ فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا قَالَ نَعَمْ قَالَتْ فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا خَيْرٌ وَ أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيَّ (۱) مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ: « وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏» «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏». 📚الكافي؛ ج‏۸؛ ص۲۳۷ ابو بصير گويد: در محضر امام صادق عليه السّلام نشسته بودم كه ام خالد همان زنى كه يوسف بن عمر از او بريده بود اجازه ورود خواست، امام صادق عليه السّلام بمن فرمود: خوشت مى‏‌آيد كه سخن اين زن را بشنوى؟ عرض كردم: آرى حضرت اجازه‏‌اش داد و وارد شد. امام صادق عليه السّلام مرا در كنار خود روى تُشك نشانيد، آن زن از در وارد شد و شروع بسخن كرد، ديدم زن سخنورى است پس از امام درباره آن دو پرسيد؟ حضرت به آن زن فرمودند: دوستشان بدار، ام خالد گفت: هر گاه من پروردگارم را ديدار كردم بگويم: كه شما بمن دستور دادى دوستشان بدارم؟ فرمودند: آرى، گفت: پس اين شخص كه روى تُشك در كنار شما نشسته (يعنى ابو بصير) بمن دستور ميدهد كه از آنان بيزارى جويم، و كثير النوا بمن دستور ميدهد آن دو را دوست بدارم، پس كداميك از اين دو نفر بهترند و تو بيشتر آنها را دوست دارى؟ حضرت فرمود: بخدا سوگند اين مرد در پيش من محبوبتر از كثير النوا و ياران او است، اين مرد كسى است كه احتجاج و مبارزه ميكند و ميگويد: «و هر كس بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نكند پس آنانند كافران» «و هر كه بر طبق آنچه خدا نازل فرموده حكم نكند پس ايشانند ستمكاران» «و هر كه بر طبق آنچه خدا نازل فرموده حكم نكند پس آنانند عصيان پيشه‌گان». @madras_emb
💠 قضای حوائج مومنین و تقیه مرد مؤمنی فقیر، حضور مبارک حضرت موسى بن جعفر عليه‌السّلام مشرّف شد و از آن جناب درخواست کرد که مالی به او مرحمت کند که سدّ فاقۀ او شود. حضرت به صورت او خندید و فرمود: از تو مسئله‌ای می‌پرسم، هرگاه صواب جواب دادی ده برابر آنچه از من خواسته ای به تو عطا کنم، و آن مرد صد درهم از آن جناب خواسته بود که سرمایه خود کند و به آن معاش کند. پس آن مرد گفت بپرس، حضرت فرمود: هرگاه به تو واگذار کنند که برای خود چیزی خواهش و تمنّی نمائی چه تمنّی خواهی کرد؟ گفت: تمنّا کنم که حقتعالی روزی فرماید مرا تقیّه در دین و قضای حقوق اخوان مؤمنین. فرمود: چه شد تو را که خواهش نمی‌کنی ولایت ما اهلبیت را، عرض کرد به جهت آنست که این را حقتعالی به من عطا فرموده و آنرا عطا نفرموده پس من شکر می‌کنم خدا را بر آن نعمت که به من داده و مسئلت می‌کنم از او آنچه را که به من نداده. حضرت فرمود به او احسنت، و امر فرمود که دو هزار درهم به او دهند و فرمود که این را صرف کن در (مازو) یعنی مازو بخر و آنرا سرمایۀ خود کرده به آن تجارت کن. 📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه‌السلام؛ ص۳۲۲ - منتهی الآمال؛ ج۲؛ ص۴۹ @madras_emb
💠 استراتژی ائمه علیهم‌السلام برای حفظ شیعیان ❖ آیةالله شیخ محمدتقی شهیدی: ● یکی از مناشئ تقیه القای خلاف بین شیعه است تا فی الجمله در بعضی موارد بر یک نظری متحد نشوند تا نگاه اُمرا و خلفای عامه متوجّه آنها نباشد. بگویند که ما کاری به این ها نداریم، این ها خودشان اختلاف دارند و همین باعث از بین رفتن آنها می‌شود. ● صاحب حدائق می‌فرماید: «فصاروا صلوات‌الله‌عليهم - محافظة على أنفسهم و شيعتهم - يخالفون بين الأحكام و ان لم يحضرهم أحد من أولئك الأنام، فتراهم يجيبون في المسألة الواحدة بأجوبة متعددة و ان لم يكن بها قائل من المخالفين، كما هو ظاهر لمن تتبع قصصهم و اخبارهم و تحدى سيرهم و آثارهم.»(۱) ● عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي وَ أَجَابَ صَاحِبِي فَلَمَّا خَرَجَ الرَّجُلَانِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَدِمَا يَسْأَلَانِ فَأَجَبْتَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِغَيْرِ مَا أَجَبْتَ بِهِ صَاحِبَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِنَّ هَذَا خَيْرٌ لَنَا وَ أَبْقَى لَنَا وَ لَكُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ لَصَدَّقَكُمُ النَّاسُ عَلَيْنَا وَ لَكَانَ أَقَلَّ لِبَقَائِنَا وَ بَقَائِكُمْ قَالَ ثُمَّ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام- شِيعَتُكُمْ لَوْ حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى الْأَسِنَّةِ أَوْ عَلَى النَّارِ لَمَضَوْا وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِكُمْ مُخْتَلِفِينَ قَالَ فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ.(۲) ............................. ۱. الحدائق الناظرة؛ ج۱؛ ص۵ ۲. الکافی؛ ج۱؛ ص۶۶ 🔺درس خارج فقه؛ ۶ مرداد ۱۴۰۳ @madras_emb
💠 استراتژی تقیه ❖ آیت الله محمدتقی شهیدی: ● «عبدالله کوفی» که خادم حسین بن روح بوده، توثیق ندارد. بعضی روایات می‌گوید: «خدّامنا شرار الخلق»؛ البته سندش ضعیف است، ولی خدام ائمه علیهم‌السلام که همه‌شان آدم‌های خوبی نبودند تا چه برسد به خادم حسین بن روح که در اوج تقیه بوده است! ● یک شخصی از همین خدامِ حسین بن روح به معاویه لعن کرد، حسین بن روح اخراجش کرد. چرا؟ برای این‌که اگر بنا بود حسین بن روح، نائب خاص، در مجتمع بغداد معروف بشود به این‌که خلفاء را لعن می‌کند، دیگر کار نمی‌توانست بکند. ● امام زمان علیه‌السلام هم می‌دانستند چه کسی را نائب خاصش قرار دهند. نرفت علماء را نائب قرار بدهد. یک شخصی که بازاری بود، نائب خاصش قرار داد که به او حساس نشوند. ● حالا این خادم هم (عبدالله الکوفی) لابد کسی بوده دیگران به او حساس نبودند، یک آدم معمولی بود، از کجا معلوم ثقه بوده؟! 🔺درس خارج فقه؛ ۳۰ آذر ۱۳۹۵ @madras_emb
💠 مهمترین ویژگی سفراء اربعه ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● یکی از مهم‌ترین اوصافی که در سفراء اربعه وجود داشت است، شدّت رازداری است. از جهت علمی شاید دیگران از آنها بالاتر بوده‌اند. ● به عنوان مثال، حسین بن روح، از افراد برجسته طایفه نوبختی نبوده و در این طایفه، علمایی وجود داشت که از او بالاتر بوده‌اند. با این حال، حسین بن روح به عنوان نائب حضرت، انتخاب شده‌ است. ● یکی از افراد طایفه نوبختی که از حسین بن روح جایگاه بالاتری داشته است، وقتی مورد سوال قرار می‌گیرد که چرا تو نائب امام زمان عجل‌الله‌فرجه‌الشریف نشدی؟ پاسخ می‌دهد که مولای من، خود داناتر است. آنچه من می‌دانم آن است که من متکلّم و اهل مناظره هستم، و این احتمال می‌رود که در مناظره، برای اثبات حقّانیّة مذهب، اگر مجبور شوم محل اقامت امام زمان علیه‌السلام را آشکار سازم، ولی حسین بن روح تحت هیچ شرایطی، حتّی اگر محل اختفای حضرت در زیر زمین، در زیر پای او باشد، محل حضرت را افشا نمی‌کند، و پایش را بلند نمی‌کند تا جایگاه حضرت را به مردم نشان دهد. 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ مهر ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 رساله محض الاسلام ❖ آیت الله محمدتقی شهیدی: 🔹رساله امام رضا علیه‌السلام به مامون که رساله محض الاسلام نامیده شده است. ● آقای سیستانی استبعاد کرده‌اند که این رساله از امام رضا علیه‌السلام باشد؛ زیرا امام علیه‌السلام در شرایط تقیه نامه رسمی به خلیفه نمی‌نویسد که در آن بفرماید: «وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْأَنْصَابِ وَ الْأَزْلَامِ أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ قَادَةِ الْجَوْرِ كُلِّهِمْ أَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْبَاهِ عَاقِرِي النَّاقَةِ أَشْقِيَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ مِمَّنْ يَتَوَلَّاهُمْ»[۱] و نام تمامی ائمه علیهم‌السلام حتی ائمه بعد از امام رضا علیه‌السلام نیز در این رساله نام برده شده؛ با اینکه این کار خلاف تقیه است. ● ائمه علیهم‌السلام اسم امامان را مخفی می‌کردند و به این صراحت در نامه های رسمی نسبت به خلفاء موضع گیری نمی‌کردند. 🔹پاسخ: ● در عیون اخبار الرضا سه سند برای محض الاسلام نقل شده است. سه سند تا فضل بن شاذان است و این وثوق به صدور می آورد و فضل بن شاذان هم که جلیل القدر است و جعل نمی‎‌کند. او می‎‌گوید: «سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه‌السلام أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَهُ أَنَّ مَحْضَ الْإِسْلَامِ...» ● مامون تظاهر به شیعه بودن می‎‌کرد، اصحاب مذاهب را دعوت می‎‌کرد و افضلیت امیرالمومنین علیه‌السلام ا بر همه اصحاب پیامبر ص را اثبات می‎‌کرد، فدک را به بنی هاشم برگرداند، «أَصبَحَ وَجهُ الزَمانِ قَد ضَحِكا / بِرَدِّ مَأمونٍ هاشِمٍ فَدَكا». امام رضا علیه‌السلام از این فرصت استفاده کرده تا عده ای از مردم هدایت شوند. ● درست است که در زمان بنی عباس روی خلیفه اول و دوم حساسیت وجود داشت اما خلیفه سوم محل نزاع بوده و معلوم نیست بر روی او حساسیت زیادی وجود داشته است. اگر حساسیت هم وجود داشته باشد قدرت امام رضا علیه‌السلام در آن زمان مانع می‎‌شد که آنها با ایشان برخورد بکنند. ● علاوه بر این که نامه به مامون است و اگر هم توسط او پخش شد چاره‌ای می‌اندیشند. بنابراین اینطور نیست که گفته شود که قطعا امام علیه‌السلام این کار را نمی‎‌کردند. ● دلیلی هم وجود ندارد که امام علیه‌السلام این مقدار از خلاف تقیه را انجام ندهد همچنان که امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: «شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّت‏» که در آن خطبه که ظاهرا مجلس علنی هم بود اینطور سخن گفتند. ● در مورد اسامی ائمه نیز در جایی که اعداء بر ائمه بعدی مسلّط بشوند به شکل علنی ابراز نمی‎‌کردند و ممکن است که امام رضا علیه‌السلام مطمئن بودند که مامون نمی‎‌تواند آسیبی به امام جواد علیه‌السلام برسانند. ........................... ۱. عيون أخبار الرضا عليه‌السلام؛ ج۲؛ ص۱۲۶ 🔺خارج فقه؛ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ @madras_emb
🔆 بخدا قسم دوست دارم در بعضی از آن مجالس با شما باشم 1⃣ عنْ إِسْمَاعِيلَ الْبَصْرِيِ‏ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏: تَقْعُدُونَ‏ فِي‏ الْمَكَانِ فَتُحَدِّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ وَ تَتَبَرَّءُونَ مِمَّنْ شِئْتُمْ وَ تَوَلَّوْنَ مَنْ شِئْتُمْ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ هَلِ الْعَيْشُ إِلَّا هَكَذَا.(الكافي؛ ج۸؛ ص۲۲۹) امام صادق علیه‌السلام فرمودند: آیا شما در مجلس می‌نشینید و حدیث میخوانید و هر چه میخواهید میگویید؟ و از هر که می‌خواهید بیزاری می‌جوئيد و اظهار برائت می‌کنید؟ و نسبت به هر که می‌خواهید اظهار دوستی می‌کنید؟ عرض کردم: آری. حضرت فرمود: آیا (خوشی و لذّت) زندگی غیر این است؟ 2⃣ عَنْ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: قَالَ لِي أَ تَخْلُونَ وَ تَتَحَدَّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ‏[۱] فَقُلْتُ إِي وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَخْلُو وَ نَتَحَدَّثُ وَ نَقُولُ مَا شِئْنَا فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ‏ أَنِّي مَعَكُمْ فِي بَعْضِ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ‏ وَ أَرْوَاحَكُمْ‏ وَ إِنَّكُمْ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد.(الكافي؛ ج‏۲؛ ص۱۸۷) ميسّر گويد امام باقر عليه‌السلام به من فرمودند: آيا شما خلوت مي‌كنيد و گفتگو مى‌نمائيد و هر چه خواهيد مى‌گوئيد (از فضائل ما و بدگویی و لعن دشمنان ما و روایات ما بدون تقیه)؟ عرض كردم: آرى به خدا كه ما خلوت مى‏‌كنيم و گفتگو نموده هر چه خواهيم مى‏‌گوئيم. حضرت فرمودند: همانا بخدا من دوست دارم كه در بعضى از آن مجالس با شما باشم. همانا بخدا كه من بوى شما و نسيم شما را دوست دارم و شمائيد كه دين خدا و دين ملائكه او را داريد، پس با پرهيز از حرام و كوشش در طاعات كمك كنيد. --------------------------------- ۱. مَا شِئْتُمْ: أي من فضائلنا أو ذم أعادينا و لعنهم و رواية أحاديثنا من غير تقية. (مرآة العقول؛ ج‏۹؛ ص۸۶) @madras_emb
💠 تشیّع ابان بن تغلب ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● امامی بودن، دارای مراتبی است. ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان آورد است که ابان با وجود آنکه شیعه‌‌مذهب است، قول او معتبر است. او بیان کرده است که بدعت بر دوگونه است. بدعت صغری و بدعت کبری. ابان دارای بدعت صغری است. گرایشات ابان به تشیّع برای عموم مردم روشن بوده ولی تبرّی او از شیخین برای مردم واضح نیست، و مراد از بدعت کبری، تبرّی از شیخین است. ● حکایت زیر که نجاشی در مورد ابان نقل کرده، قابل توجه است: «عن عبد الرحمن بن الحجاج قال: كنا في مجلس أبان بن تغلب فجاء [ه‏] شاب فقال: يا أبا سعيد، أخبرني، كم شهد مع علیّ بن أبي طالب عليه السلام من أصحاب النبي صلى الله عليه و آله؟ قال: فقال له أبان: كأنّك تريد أن تعرف فضل علیّ بمن تبعه من أصحاب رسول الله. قال: فقال الرجل: هو ذاك، فقال: و الله ما عرفنا فضلهم إلّا باتّباعهم إياه ........ قال: فقال أبان له: يا أبا البلاد تدري مَن الشيعة؟ الشيعة الذين إذا اختلف الناس عن رسول الله صلى الله عليه و آله، أخذوا بقول علیّ عليه السلام، و إذا اختلف الناس عن علیّ أخذوا بقول جعفر بن محمّد عليه السلام» [۱]. عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: در مجلس درس ابان بن تغلب نشسته بودیم که جوانی بر او وارد شد و گفت: ای ابا سعید! بگو چند نفر از اصحاب پیامبر همراه علی در جنگ‌ها شرکت جستند؟ ابان گفت: گویا تو می‌خواهی فضل علی را از روی تعداد صحابه‌ای که از او پیروی کرده‌اند بشناسی؟ گفت: چنین است. ابان گفت: (ولی برعکس) به خدا سوگند، ما فضل اصحاب پیامبر را جز از طریق پیروی آنان از علی نمی‌شناسیم! ابان به ابی بلاد گفت: می‌دانی شیعیان چه کسانی هستند؟ آنان کسانی هستند که وقتی مردم پس از رسول خدا اختلاف کردند از علی پیروی کردند و هنگامی که مردم بعد از علی اختلاف کردند از جعفر بن محمد پیروی کردند! ● این نقل نشان می‌دهد که 👈ابان، خود را پیرو امام صادق علیه‌السلام معرّفی می‌کرده ولی در گفتار و رفتار به گونه‌ای عمل نمی‌کرده که حسّاسیّت‌زا و تحریک‌آمیز و مشکل‌آفرین باشد. ...................................... ۱. رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲ 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ مهر ۱۴۰۲ @madras_emb