مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
حضور گلدونه های کلاس اولی در نانوایی
حالا 🤔 نانوایی
به خاطر اینکه قرار بوده نشانه✨ ن 💥
یاد بگیرند.
اول قدم در یادگیری درس
درم نقش و اهمیت آن درس در زندگی است که با چشمان قشنگشان ببینند .
بعد روی کاغذ و کتاب بیاورند
چقدر لذت بخش است. ☺️
کودک وقتی از۷ سالگی دروس مدون و کتب ملی را آغاز میکند؛ اگر آن را در کف زندگی روزمره اش نبیند ؛ میل به دانایی
کم کم در او کمرنگ میشود.
ودرسالهای بالاتر خمودگی وبی انگیزگی
و اینکه چرا باید درس بخوانم درذهنش مدام در حال تردد است .
📣 بهوقت اولین نماز جماعت کلاسی
🔅 چه پسندیده هست که هر نیازی در مکان و زمان مناسب خودش برآورده شود🔅
🌈برگزاری نماز جماعت اول وقت در کلاس یعنی :
👇
👇
👇
👇
به نیازِ ارتباط با معبود در زمان مناسبش پاسخ دادن😊😊
#زمان_رفع_نیاز
#درس_۳_هدیه_های_آسمانی
#کلاس_چهارم
#فهم_قرآن_سوره_مبارکه_ضحی
کلماتی که خودشون نوشتند رو با چسب رو تخته نوشته بودند
و نشانهگیری کلمات رو بازی کردیم
و با توپ به کلمات ضربه زدند
اهداف پرورشی بازی :
🔻کسب مهارت در پرتاب توپ
🔻نشانهگیری
🔻 تقویت توجه و تمرکز حواس
🔻 افزایش سرعت عمل و چابکی
#کلاس_سوم_درخشنده
34.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختتامیه
#کلاس_اولیها
#دبستانهای_شجره_طیبه
سال 1402-1403
✅مجموعه مدارس شجره طیبه با رویکرد
💫👇
🍀 خانواده شاد
🍀 برنامه هایی با مقصد مشخص
🍀 رشد کودک و خانواده
🍀 تسهیلگری در مسیر رشد کودک
🍀 فعال کردن استعدادها
🍀 تقویت ابزارهای ورود به دوره دوم (دبستان) و دوره سوم (متوسطه)
☘تقویت مهارت های هم کلامی
☘بروز توان مشورت گرفتن و مشورت دادن
☘آموزش مهارتهای زندگی با کمک فهم قرآن
☘آموزش دروس ملی با نگاه محقق کردن سند تحول و فهم قرآن
☘حفظ شادی و نشاط در دانش آموزان
☘حفظ کرامت
☘تقویت خوش بینی آموخته شده
#سند_تحول
کلیک کنید 👈raz.org.ir
تماس: 02332281922-02332281934
#موسسه_حیات_طیبه_شهرستان_شاهرود
#رشدمدار #مهارت_محور #خانواده_گرا
مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی
https://eitaa.com/madresearmani
#پرسش_وپاسخ
#پاسخ_به_سوالات_بچه_ها
#دوره_اول_و_دوم_رشد
#موضوع_شهادت
#خانم_دکتر_فیاض
با سلام و احترام و عرض تسليت شهادت ریاست محترم جمهوری، خادم الرضا (ع )و خادم ملت، آیت الله سید ابراهیم رییسی و هیات همراه ایشان
درخصوص سوالي که والدین* در خصوص نحوه گفتن خبر شهادت يا سخن گفتن از شهيد در سنين 6سال*، پرسيدند، بايد گفت بر اساس اينکه اقتضائات دوره هاي مختلف رشدي با يکديگر متفاوت است و کودکان از نظر رشد شناختي، هيجاني و .... در دوره هاي مختلف تفاوتهايي دارند، به چند توصيه زير توجه کنيد:
1- در سنين زير 6 سال، اصل در تربيت ديني، انس دادن او با امور خوب و نيک و ايجاد بستر مناسب و مطلوب و غني براي کودک و آموزش هاي در حد فهم کودک است. تربيت ديني نيز بايد بر همين اصل استوار باشد. کودک در اين دوره از نظر شناختي، قدرت فهم امور انتزاعي و مفاهيم پيچيده و نيازمند تحليل را به درستي نداشته و به همين دليل نبايد در مورد برخي مفاهيم به تفصيل با او سخن گفت. برخي از مفاهيم اصلا مربوط به اين دوره نيستند مثلا نظم، وفاي به عهد، و شهادت نيز مفهومي است که فهم آن اصلا مربوط به اين سنين نيست بنابراين سخن گفتن با کودک زير 6 و 7 سال در اين مورد صحيح نيست. گفتگو با کودک بايد در حدي باشد که ويژگي هاي شهيد بيان شده، در مورد او خاطرات عيني و قابل فهم و زيبا گفته شود و محبت و ارادت و علاقه والدين و اطرافيان براي کودک وضوح يابد. در واقع بيشتر تربيت در اين دوره القاست و القاي محبت به آدم هاي خوب و بد آمدن از آدم هاي بد. اگر کودک در مورد شهادت و نحوه رحلت به صورت غير اگاهانه مطالبي را شنيد يا خودش حساس شد يا سوالاتي را پرسيد بهتر است موضوع را عوض کنيد، حواسش را پرت کنيد و در عين حال به موضوعي ديگر در همان رابطه يا بي ارتباط عطف کنيد. نيازي نيست همه ماجرا براي کودک تشريح شود بلکه همين که مثلا در مراسمي شرکت ميکنيم که براي نشان دادن دوستي به مردي خوب و قهرمان است، کفايت مي کند. اصلا نيازي به شرح همه رخدادها براي کودک نيست و اين اشتباه است که ما ميخواهيم تا ته موضوع را براي کودکان اين سنين تعريف کنيم. درمورد اموري مثل عاشورا و .. هم همين شيوه بايد عمل کرد.
2- در نيمه اول 7 سال دوم نيز زماني که کودکان هنوز به بلوغ عقلي نرسيده اند، صحبت در مورد شهادت مشکلي ندارد ولي نبايد به تفصيل باز شود بلکه تاکيد بايد بر جريان خوب و بد و بر انتخاب هاي درست و بهتر متمرکز باشد. اينکه کودک نسبت به چه کساني ارادت بيشتري دارد؟ اينکه کدام رفتارها را ميپسندد و انتخاب ميکند؟ درمورد اينکه چرا ما افرادي را بيشتر دوست داريم مي توان سخن گفت و تفکر را فعال کرد. اما در سنين نزديک به بلوغ مي توان در مورد دليل ناراحتي و دليل اظهار ارادت با فرزندان گفتگو کرد، ويژگي هاي مطلوب را بيان کرد در عين حال در مورد شهادت توضيح داد که به چه معناست و فردي که شهيد است در واقع زنده ا ست و ما را مي بيند و همه وقتي مي ميرند، روحشان آزاد مي شود و افراد مومن خوشحال ترند... و مانند اين. هر قدر گفتگو شود و سوالات نوجوان در اين دوره در حد خودش جواب داده شود بهتر است. خوب است کودکان ببينند که والدين و اطرافيان ، صرفا منفعل نيستند، و مثلا نذري پخش مي¬کنند سر سجاده دعا مي کنند از خدا مي خواهند صفات خوب مردمان خوب را داشته باشند، يا قرآن مي خوانند يا مثلا اقدام و فعاليتي در آن رابطه انجام مي دهند. اين شيوه، راهکارهاي مقابله اي سازگارانه و فعال را به کودک مي آموزاند.
يک نکته در اين جا اهميت دارد که در مورد کودکاني که در 7 سال دوم دچار ترس هاي خاصي مثل از دست دادن والدين هستند و از نظر شاکله اي دچار حساسيتهايي هستند بايد با احتياط برخورد کرد.
شادي روح همه شهداي اخير خصوصا رياست محترم جمهور فاتحه اي نثار کنيد
*دکتر فاطمه فیاض*
نایب رییس انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی
هیات علمی دانشگاه الزهرا(س)
روانشناس و مولف کتابهای تربیتی
بله
https://ble.ir/anjomaniranieslami1402
ایتا
https://eitaa.com/anjomanuranieslami1402
تلگرام
https://t.me/anjomaniranieslami1402
#انجمن_ایرانی_روانشناسی_اسلامی
راحتترین راه تربیت این است که پدر، دست خانواده را بگیرد و به مسجد بیاورد. همه آنها در مسجد چیزهایی میبینند که آنها را تربیت میکند. بچه میبیند مردم نماز میخوانند؛ لذا نماز خواندن بر او چاپ میخورد. میبیند در ماه رمضان همه روزه میگیرند، چاپ میخورد. میبیند عدهای منبر میروند و از ولایت امیرالمؤمنین میگویند، چاپ میخورد. میبیند روضه میخوانند و گریه میکنند، چاپ میخورد.
خلاصه همهی اینها مربی است. بدون زحمت، خود به خود بچهها بار میآیند. انسان میبیند بعد از مدتی بچه نماز میخواند و حمد و سورهاش هم درست شده است. اما اگر بخواهی آنها را به مسجد نیاوری و خودت آنها را درست کنی، حتی اگر بیست و چهار ساعت هم بنشینی، درست نمیشود.
در مسجد بدون زحمت هم یاد میگیرد، هم با آدمهای خوب معاشرت میکند و خستگیاش در میرود و اُنسش تأمین میشود، و هم تربیت و تعلیم یاد میگیرد. اگر در اثر نیامدن پدر و مادر به مسجد، بچه هم نیاید، در بیرون، تربیت اسلامی نخواهد شد... بنابراین باید پدر و مادر حواسشان جمع باشد و بچهها را به عنوان امانت بپذیرند و تربیت کنند.
#آیت_الله_خوشوقت
@nooredideh
💠 *مشکلاتی* که در این سن در رابطه با نماز برای فرزندان و دانش آموزان بوجود می آید:
🔻 *اغلب اشکالات کار در این مقطع حساس اتفاق می افتد. *
🔻 گاهی می بینیم در سوم ابتدایی نماز فرد خوب است ولی در پنجم و ششم افت پیدا می کند، پس باید به عقب برگردیم.
🔻 بچه هایی که در سال پنجم هنگام نماز بازی و شوخی می کنند، *آنهایی هستند که اجازه شیطنت در دوره های قبل نداشته اند. *
🔻 اگر *برخلاف قاعده* و سنت *الهی* ، *ایمان به سمت اجبار* برود، ممکن است *الان چیزی نگوید ولی آن زمان که باید ایمانش شکوفا شود، لج می کند، نماز نمیخواند و کارهای عجیب غریب انجام می دهد* در نتیجه آرامش را از والدین سلب می کند و از آنها دور می شود.
📚 استاد اخوت
#دوشنبه
#دوره_دوم_رشد
@davat_namaz
🌿 کودک در دوره دوم با استقلال فکری و عملیای که پیدا کرده، میتواند در قبول مسئولیتهایی در زندگی تصمیم بگیرد و اهداف و برنامههایش را با تعقل مشخص کند و آمادهی انجام باید و نبایدهای الهی در عرصههای مختلف زندگی شود.
#فهم_قرآن_دبستان #کتاب_خیرگزینی
@fahmeghoran_dabestan
35.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختتامیه
#کودکستان_گلهای_بهشت
سال 1402-1403
✅مجموعه مدارس شجره طیبه با رویکرد
💫👇
🍀 خانواده شاد
🍀 برنامه هایی با مقصد مشخص
🍀 رشد کودک و خانواده
🍀 تسهیلگری در مسیر رشد کودک
🍀 فعال کردن استعدادها
🍀 تقویت ابزارهای ورود به دوره دوم (دبستان) و دوره سوم (متوسطه)
☘تقویت مهارت های هم کلامی
☘بروز توان مشورت گرفتن و مشورت دادن
☘آموزش مهارتهای زندگی با کمک فهم قرآن
☘آموزش دروس ملی با نگاه محقق کردن سند تحول و فهم قرآن
☘حفظ شادی و نشاط در دانش آموزان
☘حفظ کرامت
☘تقویت خوش بینی آموخته شده
#سند_تحول
کلیک کنید 👈raz.org.ir
تماس: 02332281922-02332281934
#موسسه_حیات_طیبه_شهرستان_شاهرود
#رشدمدار #مهارت_محور #خانواده_گرا
مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی
https://eitaa.com/madresearmani
#مهارت_عملی_فارسی
#بازی_با_کلمات
#آموزش_کلمات_مخالف
اهداف بازی:
🔹افزایش خزانهٔ لغات گل دخترا
🔹یادگیری املای لغات
🔹یادگیری کلمات مخالف
#درس_سوم_فارسی
#کلاس_سوم_درخشنده
#فهم_قرآن_سوره_ضحی
تدریس درس سوم فارسی
قسمت اول : با سه رنگ کارت دانشآموزان به سه گروه ۶ نفره تقسیم شدند.
قسمت دوم: هر گروه یک قسمت از درس را خوانده و درباره آنچه متوجه شده با هم گروهی هایشان گفت و گو کردند این درس سه قسمت مجزا دارد.
قسمت سوم: بچه ها به گروههای سه نفره تقسیم شدند و به هر گروه یک رنگ کارت داده شد
و هر کدام که قسمت جداگانه ای از درس را خوانده بودند برای هم بازگو کردند.
و بعد با گل دخترا رفتیم داخل حیاط که گزارشی از نعمتها و زیباییهای اطرافشون پیدا کنند و در برگهٔ گزارش ثبت کنند
چه چیزی هایی لازم داری؟
در همون ابتدا نیاز به زیرانداز پیدا شد،
که بچهها از خانم قاسمی خواستند که به اونها تاتامی بدهد
و هر کدام تلاش برای رفع اون نیاز داشتند.
بالاخره رفتیم سراغ گزارش نویسی
بعد از اینکه جملات زییایی از نعمتهای اطراف رو نوشتند...
درباره نیازهاشون با هم بحث کردیم
برای نوشیدن آب نیاز داریم….(تشنه باشیم، لیوان داشته باشیم، آب تمیز باشد، آب قطع نباشد و…)
برای خوردن غذای خوب نیاز داریم…(گرسنه باشیم، غذای پاک داشته باشیم، بتوانیم قورت دهیم، و…)
در انتها در رابطه با منفعت وجود هر نیاز که بهره مندی از نعمت ها است هم صحبت کردیم.
#مهارت_همدلی....
#سوره_ضحی
یک زنجیر، طناب، نخ و.... را به این شکل روی زمین قرار می دهیم و دانش آموزان دورش حلقه می زنند و هر کس از جایی که هست می گوید چه چیزی می بیند.....
عدد7.... عدد8.... کوه.... نوک هواپیما.... درب خانه...... الگو.....بال هواپیما
و بعد درباره اینکه هر کس از زاویه دید خود مسائل را نگاه و برداشت میکند صحبت میکنیم ...... و اینکه باید خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم تا بفهمیم او چه میگوید و به این میگویند همدلی.....
و بعد بازی نمی شنوم دوباره بگو را برای تثبیت مفهوم همدلی انجام میدهیم که خودمان را جای ناشنوایان میگذاریم که آنها از اینکه نمیشنوند چه حسی دارند و باید آنها را درک کنیم.
سپس روز بعد درس اول هدیه ها تدریس شد که درباره قضاوت نکردن و همدلی با دیگران است.
هدایت شده از دبستان پسرانه شجره طیبه شاهرود
39.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارویژه_مهارتی_تفریحی
#جمعآوری_گلمحمدی #گلابگیری
#اردوگاه_اختصاصی_سردار_شهید_حاج_محمدرضا_شعبانی
🍀 روز قشنگی بود
😉 جای همهی اونایی نبودن خالی
🌸 یه عالم گل جمع کردیم
👬کلی بازی کردیم
🪠کارهای مهارتی انجام دادیم
💦 با آبیاری قطرهای هم آشنا شدیم
بعد، از گلهایی که جمع کرده بودیم،
🚰گلاب گرفتیم
😍 خلاصه کلی کیف کردیم و یه روز خاطره انگیز تو دفتر خاطراتمون ثبت شد
🌳 بامید اردوهای زود به زود بعدی
raz.org.ir
#دبستان_پسرانه_شجره_طیبه
#موسسه_فرهنگی_آموزشی_حیات_طیبه
#شهرستان_شاهرود
مدارس رشدمدار 🌱حیات طیبه🌱
حرکت بسوی تمدن نوین اسلامی
https://eitaa.com/madresearmani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
و من شر حاسد اذا حسد
ازکجابفهمیم حسودیم ؟!🤔🤔
https://eitaa.com/joinchat/2892824602C3c03829fc4
اردو
العربیه
En
Fr


جستجو
کد مطلب: ۳۱۱۴۷
تاریخ مطلب: ۱۳۹۷/۰۶/۰۵
نسخه چاپی
خاطراتی از ارتباط عاطفی امام (س) با کودکان
FacebookTwitterEmailGmailTelegramWhatsAppاشتراک
وقتی بچه بودیم، گاهی اوقات شبها در منزل امام می خوابیدیم و آن شبها حال و هوای خاص خودش را داشت.

یکی از ابعاد تربیتی حضرت امام نحوه رفتار و برخورد ایشان با کودکان و نوجوانان می باشد. ایشان علاوه بر اینکه همیشه با چهرهای خندان و دستانی مهربان از کودکان استقبال می کردند نسبت به تربیت صحیح آنان بسیار حساس و دقیق بودند و خانواده ها را به تربیت سالم و الهی فرزندان دعوت می کردند؛ که از لابه لای سخنان گهربار و نیز سیره عملی ایشان می توان در این زمینه به نکات بسیار آموزنده ای دست یافت. در ذیل خاطراتی از خانواده و نزدیکان حضرت امام درباره ارتباط عاطفی ایشان با کودکان را می خوانید:
مرتضی اشراقی (نوه حضرت امام)
طوری نشده؟
روزهای جمعه ناهار به خانه خانم می رفتیم و تا ساعت دو ناهار می خوردیم و بعد با دوچرخه، بازی می کردیم. دوچرخه های ما همیشه خانه امام بود. امام به ما می گفتند: به طرف اتاق من نیایید، اما هیچ وقت با اخم و ناراحتی نمی گفتند، با خنده می گفتند که من خوابم و خسته ام، بیدار و کسل می شوم. شما طرف اتاق من نیایید سر و صدا بکنید. یک بار هم رفتیم و آقا از خواب بیدار شدند. ایشان چیزی نگفتند؛ ولی دیگران ما را دعوا کردند.
یک بار هم وقتی که امام در حال قدم زدن بودند من می خواستم با دوچرخه از یک راهروی باریک رد بشوم که ناگهان دوچرخه لیز خورد و جلوی پای امام افتاد، ایشان کمک کردند که دوچرخه ام را بردارم و به من گفتند:طـوری نشده؟ گفتـم: نه. فقط ترسیـده بودم که نکنـد به آقـا خورده باشم.
فرشته اعرابی (نوه حضرت امام)
آزادی عمل
بچه ها در حضور امام بسیار آزاد بودند و تا وقتی امام حضور داشتند وسعت عملشان بیشتر از زمانی بود که ایشان نبودند چون فکر می کردند ی کحامی دارند و اگر عمل نادرستی انجام بدهند، ما به احترام امام اعتراض نمیکنیم. در نتیجه وقتی امام می آمدند به جای اینکه بچه ها یک مقدار آرامتر باشند، فکر می کردند که حالا هر کاری دلشان بخواهد می توانند بکنند.
حواسم پیش بچه هاست
امام نسبت به همه کودکان توجه خاصی داشتند اگر در حسینیه بچه ای گریه می کرد، وقتی به خانه می آمدند بشدت اظهار ناراحتی می کردند که: اینها، بچه های کوچک را در هوای گرم یا سرد می آورند و من حواسم پیش بچه ها می رود و می خواهم مطالبم را زود تمام بکنم که آنها اذیت نشوند.
سیدعماد طباطبایی (نتیجه حضرت امام)
اوقات خوش
وقتی بچه بودیم، گاهی اوقات شبها در منزل امام می خوابیدیم و آن شبها حال و هوای خاص خودش را داشت. صبحه ها امام داخل حیاط می آمدند که قدم بزنند، ما هم گوش به زنگ بودیم، امام که وارد حیاط می شدند، فوری می دویدیم پهلوی ایشان و دستمان را به کمرمان می زدیم و با ایشان قدم می زدیم. ما بچه های پر شر و شوری بودیم ولی وقتی با ایشان قدم می زدیم، خیلی آرام بودیم و خیلی هم به ما خوش می گذشت.
فاطمه طباطبایی (عروس حضرت امام)
با او خندیدم
امام هنگامی که در نجف بودند، گاهی بیرون می رفتند و برمی گشتند و با یک ذوق و شوقی می گفتند: یک بچه ای را دیدم که این جوری بود با او خندیدم، دست روی سر و صورتش کشیدم. یک بچه ای که وضع ظاهرش نظافتی نداشت، با اینکه امام خودشان خیلی نظیف و تمیز بودند، و یک بچه کثیف خیلی روی ایشان نمی تواند تأثیر بگذارد. ولی امام آن طور از او تعریف می کردند و با یک ذوقی می گفتند که مثلاً دستی به سر او کشیده بودند. به نظرم می آمد که مثلاً چه چیزی از آن کودک می تواند برای امام جالب باشد. این برای من جالب بود که محبت ایشان روی چه مبنایی است. بعد حس کردم که این محبت مبنا دارد، برای اینکه این بچه ها به فطرت خودشان نزدیکتر هستند، اینها به خدا نزدیکتر هستند و خداخواهی در همه آنها مشترک است، بدون اینکه هنوز جایگزینش کرده باشند و هنوز کس دیگری را در مقابلش گذاشته باشند؛ و می دیدم که امام برای محبت و عاطفه یک مبنا دارند، و آن مبنا برمی گردد به اصل باورشان که خدا باوری باشد.
مریم کشاورز (نوه آیتالله پسندیده)
بگذارید صحبت کند
روزی که امام به ایران آمدند، بعد از بهشت زهرا به منزل پدر من آمدند. وقتی آقا نماز را خواندند، گفتند: غذای خیلی ساده ای بیاورید من خسته هستم و مدتی است چیزی نخوردم. پسر من که آن موقع شش ساله بود این طرف و آن طرف می دوید، امام گفتند: این کیست؟ مادرم گفتند: آقا نوه من است. امام به او گفتند: پسر جان شما چه کردید؟ او نیز شروع کرد به صحبت کردن. پس از مدتی بزرگترها به او گفتند که برود. آقا فرمودند: بگذارید این بچه اینجا بایستد و برای من صحبت کند.