هدایت شده از مدرسه مضمار ؛ تشکیلات اسلامی
🔰چاهِ ناامیدی!
🔸️مردی شروع به کندن یک چاه کرد. پس از حفر ۱۰ متر، هنوز به آب نرسیده بود. از رسیدن به آب ناامید شد و حفر چاه در جای دیگری را آغاز کرد. این بار پس از ۱۵ متر حفاری، هنوز اثری از آب دیده نمیشد.
🔸مکان دیگری را برگزید و چاهی عمیقتر از دفعات دیگر حفر کرد اما این بار هم به آب نرسید. خسته و ناامید پس از حفر مجموع حدود ۵۰ متر چاه، از کندن چاه منصرف شد.
🔸مدتی بعد، مرد دیگری سراغ چاه اولی که مرد قبلی کنده بود رفت و به کندن چاه ادامه داد و در عمق ۵۰ متری به آب رسید...
ــــــــــــــــــــ
🔹هیچگاه از تلاش در راه رسیدن به هدفی که مطمئنید درست انتخاب کردهاید، ناامید نشوید؛ حتی اگر چندین بار هم در مسیر زمین خوردید.
#داستان_تشکیلاتی
💠 مِضمار ؛ تشکیلات اسلامی
🆔 eitaa.com/Mezmar_ir
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️داستان کامل لاک پشت و خرگوش✳️
🔘داستان "لاک پشت و خرگوش" که همه آن را شنیده ایم در همانجا تمام نمی شود، داستان خیلی تشکیلاتی تر از این حرفهاست...
حتما ببینید...
#داستان_تشکیلاتی
☢ خجالت از گرفتن حقوق ☢
📝 آن وقتی که جوان حزباللهی ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه میرفت و به او میگفتند که چهقدر حقوق میخواهی،
👈 میگفت این حرفها چیست، مگر من برای حقوق آمدهام؟
👈 اصرار میکردند که بالاخره زندگی خودت و زن و بچهات باید بگردد؛ یک چیزی بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟...
✳️ نمایندهی مجلس وقتی اول بار به او حقوق دادند، خجالت کشید حقوق را بگیرد!... گفتند ما حقوق بگیریم!؟
🚩 برادران! من و شما داریم از آن ذخیره میخوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند.
✳️ نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند.
#امام_خامنه_ای
#داستان_تشکیلاتی
#اسوه_تشکیلاتی
📆 ۱۳۷۰/۵/۲۳
💠 کار باید تشکیلاتی باشد
💬 #داستان_تشکیلاتی
🔸 عالمی در میان مردم محبوبیت زیادی داشت، همه مسحور گفتههایش میشدند. همه، به جز اسحاق، که همیشه با تفسیرهای او مخالفت میکرد و اشتباهات او را به یادش میآورد. بقیه از اسحاق به خشم میآمدند، اما کاری از دستشان بر نمیآمد. وقتی اسحاق از دنیا رفت فرد عالم بسیار ناراحت و غمگین شد. یکی پرسید: «چرا این قدر ناراحتید؟ او که همیشه از شما انتقاد میکرد!»
🔹 مرد عالم پاسخ داد: «من برای دوستی که اینک در بهشت است، ناراحت نیستم. من برای خودم ناراحتم. وقتی همه به من احترام میگذاشتند، او با من مبارزه میکرد و مجبور بودم پیشرفت کنم. حالا رفته، شاید از رشد باز بمانم.»
📌 نکته:
افرادی از سازمان یا تشکیلاتتان که به صورت #سازنده از شما #انتقاد میکنند، نیروهای باارزشی هستند. آنها را از خود طرد نکنید. بلکه این قابلیت آنها را در جهت و مسیر #رشد سازمان هدایت کنید و از فکر و توانایی تحلیل آنها، در بررسی مسائل تشکیلاتی و سازمانی #استفاده کنید.
💬 #داستان_تشکیلاتی
🔸 عالمی در میان مردم محبوبیت زیادی داشت، همه مسحور گفتههایش میشدند. همه، به جز اسحاق، که همیشه با تفسیرهای او مخالفت میکرد و اشتباهات او را به یادش میآورد. بقیه از اسحاق به خشم میآمدند، اما کاری از دستشان بر نمیآمد. وقتی استحاق از دنیا رفت فرد عالم بسیار ناراحت و غمگین شد. یکی پرسید: «چرا این قدر ناراحتید؟ او که همیشه از شما انتقاد میکرد!»
🔹 مرد عالم پاسخ داد: «من برای دوستی که اینک در بهشت است، ناراحت نیستم. من برای خودم ناراحتم. وقتی همه به من احترام میگذاشتند، او با من مبارزه میکرد و مجبور بودم پیشرفت کنم. حالا رفته، شاید از رشد باز بمانم.»
📌 نکته:
افرادی از سازمان یا تشکیلاتتان که به صورت #سازنده از شما #انتقاد میکنند، نیروهای باارزشی هستند. آنها را از خود طرد نکنید. بلکه این قابلیت آنها را در جهت و مسیر #رشد سازمان هدایت کنید و از فکر و توانایی تحلیل آنها، در بررسی مسائل تشکیلاتی و سازمانی #استفاده کنید.