تا جمعیت مشتاقان
شنیدن داستان
خیاط شدن من
بیشتر بشن
توجه تون رو به
تنخور این لباس
فرم جلب میکنم👇
#دعوت_به_تماشا
https://eitaa.com/joinchat/3131507174C62b10c62f8
حرفی سوالی داشتی بیا اینجا👈👈👇
@bamankhayatsho
درود☺️
من نبودم
جاتون خالی رفته بودم روضه🏴
میبینم کههههه
دوست دارید بدونید
آدمی که اصلا خیاطی
دوست نداشته
چطور شده که خیاط شده😳
دقیقا اون چیزی رو که احساس می کنید براتون اتفاق میفته
و نه چیزی که به اون فکر میکنید...
به همین علته که اگه صبح رو با ناراحتی بیدار بشید...
همین طور بد میارید...
اونوقت تمام روز همانطور پیش میره .. 😒
ولی اگه یه تغییر ساده در احساستون به وجود بیارید
تموم روز تغییر می کنه اگه
روز رو خوب شروع کنین و در این احساس پایدار بمونید و اجازه ندید چیزی حالتونو تغییر بده...😊
طبق قانون جاذبه موقعییت ها و مردمی رو جذب می کنین که اون حس خوب رو قوام میبخشند...🌷
https://eitaa.com/madreseyekhayati
دیروز خیلی اتفاقی
با یه دوستی چت کردم
صحبتهاشون برام آشنا بود
خییییییلی آشنا
برات میذارم بخونش و نظرتو بگو
جا نظری😄👈👈👈👈👈👇
@bamankhayatsho
اینو بگم
بعد ازینکه گفتم داستان
خیاط شدنمو میگم
ایشون باهام صحبت کردن
ظهرتون بخیر
امروز رو اختصاص میدم
به
#قصه_خیاط_شدنم
با من همراه باش
@bamankhayatsho
#داستان_خیاط_شدنم
۱.
سال ۸۴ دیپلم کامپوتر از هنرستان کوشا گرفتم
دوست داشتم برم دانشگاه اما تعصبات خانوادگی این اجازه رو به من نداد
و من یک عدد داداش حسن داشتم و دارم☺️
که از شدت دوست داشتن زیاد،دوست نداشتم روی حرفش حرف بزنم
به همین راحتی قید ادامه تحصیل رو زدم😎
داداش حسن بهم گفت برو دنبال یه حرفه،
یا آرایشگری💅
یا خیاطی🪡
به شدت به آرایشگری علاقه داشتم😍
و به شدت از خیاطی بدم می اومد😩
مادربزرگم خیاط بود
مامانم خیاطی بلد بود
خواهرم دیپلم خیاطی داشت
گرفتی مطلبو؟😉
یک سال و خورده ای به بطالت گذشت
تا اینکه طی یک تماس تلفنی دعوت شدیم به جشن عقد👩❤️👨
با من همراه باش
@bamankhayatsho
#داستان_خیاط_شدنم
۲.
در حقیقت دعوت شویم به جشن عقد دختر عموم
همون دختر عمویی که همسن خودم بود
و دیپلم خیاطی داشت🥲
خلاصه ما راهی قزوین شدیم و اونجا زمزمه ی این رو شنیدیم که خدیجه لباس عقدشو خودش دوخته😍
نگم براتون که چه لباسی بود
یه چیزایی از مدلش یادمه🙃
پارچه ی ساتن سبز زیتونی
یه پیراهن بلند
دامن کلوش دنباله دار و پیلی دار
خدیجه جان اگر اشتباه میکنم بیا اصلاح کن😅
خلاصه که زیبایی لباس به شدت چشم رو نوازش میکرد
به حدی محو زیبایی لباس شدم
و به حدی این هنر به چشمم زیبا اومد که همون جا رفتم در گوش مامانم گفتم
رفتیم تهران منو ثبتنام کن کلاس خیاطی☺️
با من همراه باش
@bamankhayatsho
#داستان_خیاط_شدنم
۳.
به حدی عاشق هنر خلق کردن شدم که
فردای روزی که برگشتیم تهران
رسما شاگرد کلاس خیاطی شدم
۱۵ آذر ماه سال ۱۳۸۵ بود☺️
تازه فهمیدم چقددددرررر تو این هنر مستعدم
که البته یه بخشیش برمیگرده به رزومه ی خانوادگی مون😅
استاد خوب😌
دوستای خوب😌
محیط امن و آروم😌
و من تو این شرایط خیلی زود پیشرفت کردم😇
چون زمستون وارد کلاس شدم
ماه اول برای خودم پالتو دوختم
الان دسترسی به عکسش ندارم
تو اولین فرصت حتما براتون عکس نمونه دوختهای اوایل کارم رو میذارم🥰
با من همراه باش
@bamankhayatsho
هنوز هم خورشید، 🌞
لبخند میزند، زمین میرویانَد
و امید، هر صبح در زیر پوست سرد زمین،
به جریان میافتد.
که امید، زیباست،
عشق، زیباست،
شکفتن، زیباست،
و زندگی... آه، زندگی
با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست🍃
https://eitaa.com/madreseyekhayati
قبل از هر کاری
بنر جدید کانال
جدید رو براتون
اینجا میذارم
لطفا دوستانتون
رو با این بنر دعوت کنید به
🌿مدرسه خیاطی آرامش🌿
https://eitaa.com/madreseyekhayati
👈دوست داری اندازه ی مشتریت رو بگیری و لباس بدون پرو براش ارسال کنی؟🥰
فقط کافیه با
🌿مدرسه ی خیاطی آرامش 🌿
همراه بشی🥰👇
اگه آموزش خیاطی رایگان
از پایه دوست داری
بزن روی لینک زیر
https://eitaa.com/madreseyekhayati
من برای روش آموزشیم
و خروجی بینظیرش
بهت ضمانتنامه میدم😇
خب بریم سراغ کارای امروزمون
اول بهتون بگم که امروز طبق روال
شنبه ها من خییییلی کار دارم
که قدیمیا بهتر میدونن😎
ضمن اینکه یه خبر خوب هم دارم برای منتظران دوخت عبا😇
امروز حتما چند قسمت از آموزش دوخت عبا رو براتون داخل کانال میذارم
در پی یکی از عملیاتهای
پاکسازی حافظه گوشی
اولین فیلم آموزش
دوخت عبا هم پاک شده
و من اصلا متوجه نشدم😒
و من باید قسمت اول
رو دوباره ضبط کنم
یا روی کاغذ نشونتون بدم
یا روی پارچه ی کوچیک😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر زیپ سویشرت یا کاپشنتون خراب شده و تصمیم داشتید زیپ رو عوض کنید
نکن خواهر من😎
این کلیپو ببین خودتو راحت کن😉
با من همراه باش
https://eitaa.com/madreseyekhayati
واقعا سحر خیز بودن نعمته🥺
من دیروز یه سفر یک روزه ی کوتاه رفته بودم و ساعت ۱۰ و نیم شب برگشتم خونه
بدون اینکه دست به چیزی بزنم و چیزی رو جابجا کنم خوابیدم😴