eitaa logo
{ مأوا..
2.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
خُدا تو را آفرید تامابرای تمام عمر"پـنــاه" داشته باشیم یاصاحب‌الزمــــان {مجموعه‌‌مردمی‌مهدی‌زهرا} 👤ارتباط با ما ↶ @yamahdi313_R 💳شماره‌ کارت جهت کمک به فعالیتهای مهدوی ↶ 6037997591643433 کپی با ذکرصلوات برای ظهور امام زمان http://zil.ink/maevaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✍این خاطره را شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو برای آزاده شهید حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی نقل کرده اند: یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه رودخانه وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم. آب موج می زد بر سر ما و من دیدم با زن و بچه نمی توانم عبور کنم. راه بر گشت هم نبود، چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا متوسل به وجود آقا امام زمان ارواحنافداه شدیم. نمی دانم چه طور توسل پیدا کردیم گفتیم: آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند، آقا! اگر من مقصرم این ها تقصیری ندارند. در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سوال کرد این جا چه می کنید؟ گفتم: می خواهیم از آ ب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینه ی خودش گرفت، من پشت سر او، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا می کرد راه نمی رفت. آن طرف آب ما را گذاشتند زمین. من سجده شکری به جا آوردم و در همان حال گفتم بهتر است از او بیشتر تشکر کنم. از سجده برخاستم دیدم اسب سوار نیست و رفته است در همین حال به خودم گفتم لباس هایمان را دربیاوریم تا خشک شود نگاه کردیم دیدیم به لباس هایمان یک قطره آب هم نریخته است! به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه به سجده شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد. اللهم ارنی الطلعة الرشیدة🌹 🌴 @maevaa_ir
{ مأوا..
#تشرفات ✍این خاطره را شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو برای آزاده شهید حجت الاسلام و المسلمین سید
24.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشرف روغن فروشی از اهل حلّه، شخصیتی بنام یاقوت، محضر امام زمان ارواحنا فداه🍃 🔹با گناهان خود حجاب غیبتش نشویم. از دست ندهید👌🏻 @maveaa_ir
❤️تشرفات محضر ولی عصر(عجل الله) آیت الله مظاهری ضمن درس اخلاق خود حکایتی نقل کردند با این مضمون : یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است. بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو: «یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، ‌یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی». آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند: «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند: «ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند: همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم. یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم یا سایر حضرات معصومین سلام ‌الله ‌علیهم بشود، فیض الهی به واسطه وجود مقدّس امام زمان «ارواحنا‌فداه» به بندگان می‌رسد. 📘به نقل از تبیان 🌷اللهم عجل لولیک الفرج @maevaa_ir
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشرف جالب عبد النبی نوری خدمت امام زمان علیه السلام🪴 👤حجت الاسلام عالی @maevaa_ir
❤️تشرفات محضر ولی عصر عجل الله آیت الله مظاهری ضمن درس اخلاق خود حکایتی نقل کردند با این مضمون : یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. آن حضرت به او فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است. بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو: «یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، ‌یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی». آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند: «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند: «ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند: همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم. یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم یا سایر حضرات معصومین سلام ‌الله ‌علیهم بشود، فیض الهی به واسطه وجود مقدّس امام زمان «ارواحنا‌فداه» به بندگان می‌رسد. 📘به نقل از تبیان @maevaa_ir
EmamZaman76_112040.mp3
600K
داستان تشرف طلبه ای که آروزی دیدن امام زمان را داشت🌾 @maevaa_ir
حالا که چهل سال زحمت کشیده ای، می فهمی که چه بخواهی!🍂 @maevaa_ir
☘تشرف آیت الله العظمی مرعشی نجفى ایشان نقل کرده اند: در ایام اقامتم در سامرا شبهایی را در سرداب مقدس بیتوته کردم، در یکی از شبها آخر شب، صدای پایی شنیدم با اینکه درب سرداب بسته و قفل بود. ترسیدم، زیرا عده‌ای از دشمنان اهل بیت به دنبال کشتن من بودند. شمعی که همراه داشتم نیز خاموش شده بود. ناگاه صدای دلربایی شنیدم که سلام داد به این نحو: «سلام علیکم یا سید» جواب دادم و گفتم: شما کیستید؟ فرمود: یکی از بنی اعمام تو. گفتم: درب بسته بود از کجا آمدی؟ فرمود: خداوند بر هر چیزی قدرت دارد. پرسیدم: اهل کجایید؟ فرمود: حجاز. ⚡️⚡️⚡️ سپس فرمود: به چه جهت در این وقت شب اینجا آمده‌ای؟ گفتم: به جهت حاجتهایی. فرمود: برآورده شد. سپس سفارش فرمود: بر نماز جماعت و مطالعه در فقه و حدیث و تفسیر و تأکید فرمود در صله رحم و رعایت حقوق و نیز سفارش فرمود به مطالعه و حفظ نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه. از ایشان خواستم درباره من دعا فرماید. دست بلند کرده و به این نحو دعایم کرد: خدایا به حق پیغمبر و آل او، موفق کن این سیّد را برای خدمت به شرع و بر او شیرینی مناجاتت را بچشان و دوستی او را در دلهای مردم قرار بده و او را از شر و کید شیاطین و مخصوصا "حسد" حفظ کن. ⚡️⚡️⚡️ در بین گفتارش فرمود: با من تربت سیدالشهداء علیه السلام است، تربت اصل که با چیزی مخلوط نشده. پس چند مثقالی کرامت فرمود و همیشه مقداری از آن نزد من بود، چنانکه انگشتری عقیق نیز عطا فرمود که همیشه با من است. بعد از این آن سید حجازی از نظرم غایب شد. 📗شیفتگان حضرت مهدی علیه‌السلام ص140 @maevaa_ir
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 داستان ملاقات احمد بن اسحاق قمی با امام زمان علیه السلام! 👤حجت الاسلام رفیعی @maevaa_ir
جناب آقای سید جواد معلم نویسنده کتاب برکات حضرت ولی عصر می نویسد: تابستان سال ۱۳۸۰ دو نفر از دوستانم را که در یکی از کشورهای اطراف هستند در مشهد مقدس دیدار کردم، در بین صحبتها که بیشتر راجع به عنایات و کرامات اهل بیت علیهم السلام و مخصوصا آقا امام زمان ارواحنا فداه بود، یکی از آنها این حکایت را برایم نقل کرد: مدتها بود مشتاق زیارت آقا امام زمان روحی فداه بودم و از هر راهی که فکرم می رسید وارد می شدم تا شاید به این فیض عظیم برسم. تا اینکه یک روز در منزل خوابیده بودم، در عالم رؤیا دیدم که آقا امام زمان به منزل ما تشریف آوردند و وارد اتاق شدند. بعد از سلام و احوالپرسی، آقا فرمودند: "من می خواهم کمی استراحت کنم و بخوابم." من خواستم برای آقا رختخواب بیاورم . آقا فرمودند: " روی عبای خودم می خوابم!" و عبای خودشان را روی زمین پهن کردند. وقتی خواستند بخوابند دیدم روی دست راست خود خوابیدند. عرض کردم آقا چرا روی دست راستتان خوابیدید؟ آقا فرمودند: یادم آمد از دو جریان، یکی اینکه مادرم فاطمه را در کوچه، بر گونه راستشان جسارت کردند، یکی دیگر اینکه در روز عاشورا در آن ساعات آخر جدم ابی عبدلله الحسین وقتی می خواستند از روی اسب بر زمین بیفتند بر گونه راستشان افتادند. 📓مجله منتظران ج۱۱ @maevaa_ir
توجه خاص آقا (علیه السلام)به مادرشان نرجس خاتون(علیها سلام) 🔹حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی خاص به مادرشان دارند. مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می شوی، دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را هدیه کن برای نرجس خاتون.. 🔹حاج محمد که از صلحا بود می گفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم. طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم. 🔹حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت. خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم.. آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید» یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه می کنند و تبسم می کنند. 🔹بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول می کند؛ ان شـاء الله». یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم: «اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...» ✍آیت الله ناصری دولت آبادی 📚 کمال الدین، ج 2، ص 670 بحارالأنوار، ج 68، ص 96 @maevaa_ir
🌷تشرف یکی از علما خدمت آقا امام زمان عجل الله +یکی از علمای بزرگ، در زمان قدیم در تخت فولاد خدمت امام زمان «ارواحنا‌فداه» رسیده بود و از آن حضرت درخواست «علم اکسیر» کرده بود. + در حالی که یاد گرفتن علوم غریبه حرام است و گفت و شنود و تعلیم و تعلّمش نیز حرام است. +آن حضرت به او فرموده بودند: علوم غریبه به تو چه ربطی دارد؟ من به جای آن ختمی به تو یاد می‌دهم که بهتر از اکسیر است. +بعد فرموده بودند: به پنج تن و امام زمان توسّل پیدا کن و در توسّل‌هایت بگو: +«یا محمّد یا علی یا فاطمه یا حسن یا حسین، ‌یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی». +آن عالم نقل می‌کند: وقتی حضرت فرمودند: «ادرکنی»، به ذهنم خطور کرد که باید بفرمایند: «ادرکونی»، یعنی برای درخواست کمک از پنج نور مقدّس، باید فعل جمع به کار ببریم، پس چرا ایشان فعل مفرد به کار برده و می‌فرمایند: «ادرکنی و لاتهلکنی»؟! +وقتی چنین تصوّری کردم، امام زمان «ارواحنا‌فداه» تبسّم کردند و فرمودند: +همین است که گفتم. برای اینکه واسطه فیض این عالم، فعلاً من هستم. +یعنی اگر در زمان حاضر توسّلی به پیغمبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم یا سایر حضرات معصومین سلام ‌الله ‌علیهم بشود، فیض الهی به واسطه وجود مقدّس امام زمان «ارواحنا‌فداه» هست که به بندگان می‌رسد... 📚منبع تبیان @maevaa_ir