eitaa logo
مقامات/ عارفانه های حجت الاسلام دکتر رحیم کارگر
122 دنبال‌کننده
183 عکس
4 ویدیو
0 فایل
یاد داشت های عرفانی و ایده های اخلاقی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم کارگر
مشاهده در ایتا
دانلود
به اشک هایم امید دارم: آیت الله العظمی خوانساری(ره) با آن مقام و عظمت می فرمود: از این دنیا می روم در حالی که دست خالی هستم! امام(ره) در باره ایشان فرموده بودند: آیت الله خوانساری مرجع متقین بود؛ و ایشان را صاحب نفس قدسیه می دانستند. وقتی از عدالت آیت الله خوانساری سئوال شد؛ امام گفتند: ما در عصمت ایشان مشکوک هستیم و شما از عدالت ایشان می پرسید؟! در عمر خود مرجعی بی هوی؛ مثل آیت الله خوانساری ندیده ام و درباره ایشان مطالب زیادی دارم که الان فرصت گفتن آن مطالب نیست این مرجع عظیم می گفت: من از این دنیا می روم در حالی که دست خالی هستم ایشان می فرمود؛ فقط به یک عملم امید دارم که باعث نجاتم شود آن هم به اشکهایی است که در مجالس عزای اهل بیت (ع) عصمت و طهارت می ریختم. https://eitaa.com/magamat
زمزمه ای با محبوب مهربان «أمْ مَعَ رَجائی لِرَحْمَتِكَ وَصَفْحِك تَحْرِمُنی»؛ آیا با اینكه امید به رحمت و گذشت تو دارم، باز مرا از عفوت محروم می‏ كنی؟ این از اخلاق بزرگان است، از مكارم اخلاق است كه اگر كسی امید به كسی بست، ولو خودش هم لیاقت و استحقاق نداشته باشد، اما چون امید بسته، ناامیدش نمی ‏كنند. می‏ گوید من استحقاق ندارم، اما امید به رحمت تو بسته ‏ام. خدای من! با این كه امید دارم من را محروم می‏كنی؟ «أمْ مَعَ اسْتِجارَتی بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنی»؛ من به عفو تو پناه آوردم. كسی كه از یك دشمن خطرناكی فرار می‏كند، جایی را پیدا می ‏كند و به آن پناه می ‏برد كه دیگر آن دشمن به او دسترسی نداشته باشد. این را می‏ گویند «استجار به». من عفو تو را پناهگاه خودم قرار داده ‏ام، دشمن زیاد دارم؛ دشمنم همان گناه‏ها و شیاطین ‏اند. اینها من را تعقیب و احاطه كرده‏ اند؛ رهایم نمی‏كنند. برای این كه از شرّ این‏ها نجات پیدا كنم به عفو تو پناه آورده‏ام. آیا با اینكه من به تو و عفو تو پناهنده شده ‏ام مرا رها می‏كنی؟ به من پناه نمی‏ دهی؟ كسی كه كریم است، هر كسی ولو دشمن هم به او پناهنده شود محرومش نمی‏كند. من كه نه دشمن بلكه دوست تو هستم. قبول دارم خطا كرده ‏ام اما این خطاها دشمنان من هستند كه می‏ خواهند من را به هلاكت بكشانند. به همین سبب به عفو تو پناه آورده ‏ام. «حاشا لِوَجْهِكَ الكَریمِ أنْ تُخَیِّبَنی»؛ خیلی بعید است كه تو من را با این كه ایمان و محبّت به تو دارم و امید به تو بسته‏ ام ناامید كنی و از درِ خانه ‏ات برانی. https://eitaa.com/magamat
خدا كه ترس ندارد! كسانی به خاطر این كه این‏ها را از هم تفكیك نمی ‏كنند می‏ گویند: خدا كه ترس ندارد، خیلی هم مهربان است! بله، خدا خیلی مهربان است اما گناه تو جهنّم زاست. خدا موجودی است عین جود و كرم و فیاضیت و رحمت و رأفت. ولی او بر اساس حكمت خودش این نظام را برقرار كرده است كه نتیجه گناه گرفتار شدن در عذاب باشد. بعضی برای این كه از چنگ تكلیف فرار كنند، می‏ گویند: خدا كه ترس ندارد، آخوندها بیخود می ‏گویند كه باید از خدا ترسید! این نكته‏ ای است در ادبیات كه گاهی موجب می‏ شود در معانی و مطالب خلط شود و كسانی هم كه شیطان‏اند بتوانند مغالطه كنند و بگویند: اصلاً بزرگ ترین گناهان ترس است و از هیچ چیز نباید ترسید؛ خدا هم كه ترس ندارد و موجود مهربانی است! پس این همه آیات خوف و خشیت الهی، آن رفتار انبیاء و ائمه‏ ی اطهار و بزرگان دین كه گریه‏ ها می‏كردند و ناله ‏ها داشتند، برای چیست؟ می ‏گویند اینها لابد دروغ نقل شده است! در حالی كه با اندكی دقت معلوم می ‏شود چنین نیست و آن‏ها دچار مغالطه شده ‏اند!!! https://eitaa.com/magamat
درجات ایمان امام صادق (علیه السلام): يَا عَبْدَ اَلْعَزِيزِ إِنَّ اَلْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ اَلْمِرْقَاةِ فَلاَ تَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلْوَاحِدِ لِصَاحِبِ اَلاِثْنَيْنِ لَسْتَ عَلَى شَيْ ءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى اَلْعَاشِرَةِ وَ لاَ تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ اَلَّذِي هُوَ فَوْقَكَ فَإِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ وَ لاَ تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لاَ يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ وَ كَانَ اَلْمِقْدَادُ فِي اَلثَّامِنَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِي اَلتَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِي اَلْعَاشِرَةِ. عبد العزيز قراطيسي گويد: امام صادق(ع) به من فرمود: اي عبد العزيز براستي كه ايمان ده درجه است بمانند نردبان كه مي بايست پله پله از آن بالا رفت. پس كسي كه داراي يك درجه از ايمان است، به آن كه داراي دو درجه است، نبايد بگويد تو را ايماني نيست و همين طور (دومي به سومي) تا به دهمي برسد و آن را كه در درجه پايين از تو است، نبايد ساقط از ايمانش پنداري (كه اگر چنين باشد) آن كه در درجه بالاتر از تو است، مي بايست تو را ساقط پندارد. بلكه پايين تر از خود را كه ديدي با مهرباني به درجه خودت برسان و آنچه را كه تواناييش را ندارد بر او بار مكن كه كمرش خواهد شكست و حقا كسي كه دل مومني را بشكند، بر او لازم است كه جبران اش كند و بهبودش سازد و مقدار در درجه هشتم بود و ابو ذر در نهم و سلمان در دهم. کافی، شیخ کلینی، ج2، ص45، ط اسلامیه. https://eitaa.com/magamat
بی‌قراری اولیای خدا برای دیدار معبود برای ما كه از لقای الهی و انس با خداوند دركی نداریم، دریافتن سخن بالا بسیار دشوار است؛ اینكه اولیا و شیعیان واقعی از شوق دیدار خداوند و بهره‌مندی از نعمت‌های بی‌كران بهشت، جان در كالبدشان بی‌قراری می‌كند و اگر پروردگار اقامت آنان را در این دنیا مقرر نكرده بود، روح در بدنشان باقی نمی‌ماند و به‌سوی خداوند پر می‌كشید. اگر كسی دیگر جز امیر مؤمنان علیه السلام چنین سخن گفته بود، ما آن را سخنی صرفاً ادیبانه، شاعرانه و مبالغه‌آمیز می‌دانستیم. اما وقتی امامی معصوم كه از همه حقایق آگاه است و بر مدار آن سخن می‌گوید، چنین جمله‌ای را بر زبان می‌آورد، نمی‌توان در حقانیت و اعتبار آن شك كرد. حتماً كسانی به آن مرتبه عالی دست یافته‌اند كه سرآمد آنان امیر مؤمنان علیه السلام و دیگر پیشوایان معصوم ما هستند. اگر ما از دام وسوسه‌های شیطانی برهیم و به‌راستی به سخنان خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام ایمان یابیم، باور می‌كنیم كسانی هستند كه از شوق دیدار خداوند لحظه‌ای آرام ندارند و منتظرند اجلشان فرارسد تا به مقصود خود برسند. كسانی كه به لذت‌ها و خوشی‌های دنیا دل ‌خوش كرده‌اند و در منجلاب آن غوطه‌ورند، سخن از مرگ، خاطرشان را آشفته و مكدر می‌سازد و خوش ندارند كه در حضورشان از مرگ یادی بشود. اما آن انسان‌های رهیده از دام دنیا كه لحظه‌های انس با خدا شیرین‌ترین و لذت‌بخش‌ترین لحظه‌های عمرشان است، پیوسته به یاد مرگ و مشتاق دیدار خداوندند و نمی‌خواهند در این دنیا بمانند. پس گرچه عقل ما از درك چنان حالت‌هایی عاجز است، اولیای خدا، به‌ویژه معصومان از آنها بهره‌مند بوده‌اند. نمونه‌های عینی فراوانی از آن مقامات و حالات درباره امیر مؤمنان علیه السلام و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده است كه ما آنها را باور داریم. مراتب عالی آن حالات و مقامات به معصومان اختصاص دارد و برای دیگران دست‌نایافتنی است؛ اما مراتب پایین‌تر آن برای غیرمعصوم دست‌یافتنی است و سخن امیر مؤمنان علیه السلام در وصف شیعیان واقعی و آراستگی‌شان به چنان مقامی، خود دلیلی محكم بر این واقعیت است كه ما نیز می‌توانیم به آن دست یابیم. ما نیز می‌توانیم از صمیم دل، مشتاق دیدار خدا و بهشت او شویم. البته مقام معصوم برای ما دست‌نایافتنی است، اما می‌توانیم به آنها شباهت یابیم. فضایلی كه امیر مؤمنان علیه السلام برای شیعیان واقعی برشمرده‌اند، گویای این حقیقت است كه گرچه عقل ما از درك آن فضایل ناتوان است، می‌توانیم به آنها آراسته شویم و این‌گونه به پیشوایان معصوم خود شباهت یابیم. https://eitaa.com/magamat
دعوت محبوب یَا أَحْمَدُ! لَیْسَ کُلُّ مَنْ قَالَ أُحِبُّ اللَّهَ أَحَبَّنِی حَتَّى یَأْخُذَ قُوتاً وَ یَلْبَسَ دُوناً وَ یَنَامَ سُجُوداً وَ یُطِیلَ قِیَاماً وَ یَلْزَمَ صَمْتاً وَ یَتَوَکَّلَ عَلَیَّ وَ یَبْکِیَ کَثِیراً وَ یُقِلَّ ضَحِکاً وَ یُخَالِفَ هَوَاهُ وَ یَتَّخِذَ الْمَسْجِدَ بَیْتاً وَ الْعِلْمَ صَاحِباً وَ الزُّهْدَ جَلِیساً وَ الْعُلَمَاءَ أَحِبَّاءَ وَ الْفُقَرَاءَ رُفَقَاءَ وَ یَطْلُبَ رِضَاىَ وَ یَفِرَّ مِنَ الْعَاصِینَ فِرَاراً وَ یَشْغَلَ بِذِکْرِی اشْتِغَالًا وَ یُکْثِرَ التَّسْبِیحَ دَائِماً وَ یَکُونَ بِالْعَهْدِ صَادِقاً وَ بِالْوَعْدِ وَافِیاً وَ یَکُونَ قَلْبُهُ طَاهِراً وَ فِی الصَّلَاةِ ذَاکِیاً(/ زَاکِیاً) وَ فِی الْفَرَائِضِ مُجْتَهِداً وَ قَیِّماً عِنْدِی مِنَ الثَّوَابِ رَاغِباً وَ مِنْ عَذَابِی رَاهِباً وَ لِأَحِبَّائِی قَرِیباً وَ جَلِیساً. ای احمد! چنین نیست که هر کس بگوید خدا را دوست مى‌دارم مرا دوست داشته مگر آن‌که از دنیا فقط قوت روزانه خود را بگیرد، و لباس ساده و پست بپوشد، و در حال سجده خواب رود ، و ایستادن (در نماز) را طول دهد ، و خود را به سکوت وادارد(وعادت دهد)، و توکل بر من داشته باشد، و بسیار گریه کند، و کم‌تر بخندد، و مخالفت هواى نفس خود کند، و مسجد را خانه‌ی خود قرار دهد و مصاحب علم و همنشین زهد باشد، و علما را دوست بدارد، و با فقرا رفیق گردد، و رضاى مرا بطلبد، و از معصیت کاران به فراری خاص بگریزد، و اشتغال خاص به ذکر من داشته باشد، وبسیار و همیشه تسبیح کند، و در عهد و پیمان خود صادق باشد، و به وعده‏هاى خود وفا کند، و قلبش پاک باشد، در نماز پاکیزه و در واجبات کوشا باشد ، و به ثواب‌هایى که نزد من است راغب و از عذاب من هرسان باشد، و با دوستان من نزدیکی وهمنشینى کند. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص 199به بعد https://eitaa.com/magamat
امام عاشق امام حسن مجتبی علیه السلام جامع بین وجه اللهی و وجه الخلقی بود به این معنا در وجه اللهی و توجه به حق تعالی، و نیز عبادت، نیایش، مناجات و سلوک معنوی آنچنان به پیش بود که غرق و محو تماشای جلال و جمال حق تعالی و در اوج سلوک معنوی و عرفانی قرار داشت؛ از همین رو در بیان توصیف حالات معنوی و عبادی آن حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: امام حسن(علیه‌السّلام) عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج به جا می‌آورد پیاده و گاهی پا برهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادی از مرگ و قبر و قیامت می‌کرد گریه می‌کرد. وقتی یادی از گذشتن از صراط می‌کرد، گریه می‌کرد، وقتی یادی از عرضه شدن در پیشگاه الهی برای حساب و کتاب می‌کرد، صدای حضرت بلند می‌شد، تا آنجا که غش می‌کرد و بیهوش می‌افتاد و هر گاه برای نماز می‌ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش می‌لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد می‌کرد، مانند مار گزیده می‌پیچید و از خداوند بهشت را درخواست می‌کرد. آنچنان عاشق معنویت بود که روایت شده است پیاده به حج می‌رفت و گاهی نیز پا برهنه راه می‌رفت اما در توضیح دلیل این کار می‌فرمود: من شرم دارم خداوند را ملاقات کنم در حالی که پیاده به خانه او نرفته باشم. بنابر نقلی 20 بار و در نقل دیگری 25 بار با پای پیاده به سفر حج رفت. https://eitaa.com/magamat
در بیان حالات امام حسن مجتبی علیه السلام آمده که هنگام گرفتن وضو، اعضایشان می لرزید و رنگ مبارکشان زرد می گشت. وقتی علت را از آن حضرت جویا می شدند در جواب می فرمودند: «حَقٌّ عَلَی کلِّ مَنْ وَقَفَ بَینَ یدَی رَبِّ الْعَرْشِ أَنْ یصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ»؛«جا دارد هرکسی که در مقابل پروردگار عرش قرار می گیرد، رنگش زرد و مفصل هایش دچار رعشه شود.» هنگامی که از وضو فارغ می شدند و به درب مسجد می رسیدند؛ سرشان را بلند می کردند و می گفتند: إِلَهِی ضَیفُک بِبَابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاک الْمُسِی ءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک یا کرِیم؛بار خدایا! مهمان تو بر در خانه ات قرار گرفته است؛ ای خدای نیکوکار! شخص گنه کار نزد تو آمده؛ ای پروردگار کریم! از گناهان من به دلیل آن نیکویی هایی که داری درگذر! https://eitaa.com/magamat
طریق انس یافتن اولیای خدا با معبود خویش ساده‌ترین و عمومی‌ترین راه برای توجه به خداوند و محبت ورزیدن به او این است که انسان به نعمت‌ها و خوبی‌هایی كه خداوند در حقش روا داشته است ، توجه می‌كند و برای سپاس و تشكر، محبت به خداوند را در دل خویش پدید می‌آورد. اما بندگان خاص خدا تنها از طریق توجه به نعمت‌هایی كه خداوند در اختیارشان نهاده است و شناخت صفات افعالی خداوند، آن‌هم صفاتی كه انسان از منافع و مواهبشان بهره‌مند می‌شود، به خداوند توجه نمی‌یابند؛ بلكه آنان برخلاف نوع انسان‌ها كه تنها به درك بخشی از صفات افعالی كه ارتباط مستقیم با آنها دارد نائل می‌گردند، به درك ذات و صفات جمال و جلال الهی نائل آمده‌اند و پس از معرفت عمیق و لطیفشان به عظمت ذات خداوندی و كمالات نامتناهی او، بدان سبب كه خداوند كمال و جمال محض، و از هر نقصی منزه است به او عشق می‌ورزند، نه ازآن‌رو كه خداوند نعمت‌هایی را در اختیارشان نهاده است. https://eitaa.com/magamat
حديث قرب النوافل از پيامبرصلوات الله عليه روايت شد كه خداوند فرمود: «مَا تَحَبَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَحَبَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّي أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا إِذَا دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِذَا سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ» ؛ (، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، انتشارات اسلاميه، ج 67، ص 23) يعني: بنده من، به چيزي دوست داشتني ‌تر از آنچه بر او واجب كردم به من اظهار دوستي نكرد. او با نوافل( نافله ها و مستحبات) به سوي(جلب) محبت من مي ‌‌آيد تا اينكه من نيز او را دوست بدارم. پس هنگامي كه او را دوست بدارم، شنوايي او مي ‌‌شوم آن گاه كه مي‌‌شنود، .بينايي او مي‌‌شوم آن گاه كه مي‌‌بيند . زبان او مي‌‌شوم آن گاه كه سخن مي‌‌گويد . دست او مي‌‌شوم آن گاه كه ضربه مي‌‌زند، .پاي او مي‌‌شوم آن گاه كه راه مي‌‌رود، هنگامي كه به درگاه من دعا كند، اجابت مي‌‌كنم و اگر از من درخواست كند، به او مي‌‌دهم. https://eitaa.com/magamat
امیر مومنان امام علی علیه السلام: یا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْیا لایَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَریفُ اَنْیابِ الْحِدْثانِ. اَیُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِکُمْ تَأْدیبَها، وَ اعْدِلُوا عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها اى اسیران هوا و هوس، آرزو‌ها را کوتاه کنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان‌هاى حوادث، از این دنیا نمى‌ترساند، اى مردم، خودتان عهده‌دار ادب کردن خود شوید و نفس را از جرأت بر عادات هلاک‌کننده بازگردانید. https://eitaa.com/magamat
فی أخبارِ داوودَ (ع) أنَّ اللّهَ أوحى إلَیهِ: … یا داوودُ، إنّی خَلَقتُ قُلوبَ المُشتاقینَ مِن رِضوانی، وَنعَّمتُها بنُورِ وَجهی … فقالَ داودُ: یا رَبِّ، بِمَ نالُوا مِنکَ هذا؟ قالَ: بحُسنِ الظَّنِّ، و الکَفِّ عَنِ الدُّنیا و أهلِها، و الخَلَواتِ بِی ومُناجاتِهِم لِی، و إنَّ هذا مَنزِلٌ لا یَنالُهُ إلّا مَن رَفَضَ الدُّنیا و أهلَها، و لَم یَشتَغِلْ بشیءٍ مِن ذِکْرِها، و فَرَّغَ قَلبه لِی و اختارَنی على جَمیعِ خَلقی، فعِندَ ذلکَ أعطِفُ علَیهِ فاُفَرِّغُ نَفسَهُ لَهُ، و أکشِفُ الحِجابَ فیما بَینی و بَینَهُ؛ حتّى یَنظُرَ إلَیَّ نَظَرَ النّاظِرِ بعَینِهِ إلَى الشّیءِ؛ محجه البیضاء، ج8، ص59. در اخبار داوود (ع) آمده است که خداوند به او وحى فرمود: اى داوود، من دل‌هاى مشتاقان را از خشنودى (رضوان) خود آفریدم و آن‌ها را به نور ذات خود متنعّم گردانیدم داوود عرض کرد: پروردگارا، چگونه به این جایگاه نزد تو رسیدند؟ فرمود: به خوش‌گمانى و دورنگه‌داشتن خویش از دنیا و اهل آن و خلوت گزیدن و مناجات نمودن با من. این مقامى است که بدان دست نیابد، مگر کسى که از دنیا و اهل آن کناره جوید و دلش مشغول به یاد آن نباشد و دلش را براى من فارغ گرداند و مرا بر همه آفریدگانم برگزیند. در این صورت است که من به او رو مى‌کنم و نفْس او را برایش فارغ گردانم و حجابِ میان خود و او را کنار زنم، به طورى که مرا [با چشم دل] ببیند، همچون کسى که با چشم [سر] خود چیزى را مى‌بیند. https://eitaa.com/magamat