eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
16 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم دوستان جهت دسترسی به فهرست لینک‌دارِ مقاتل و مصائبی که در این کانال بارگذاری شده، به کانال «فهرست مقاتل» مراجعه بفرمایند. 👇👇👇 https://eitaa.com/maghaatel2 ❗️قابل استفاده بسیار برای مداحان و منبریان محترم .
🩸مصائب دردناکی که با لفظ «رَضَضَ» از آن تعبیر کرده‌اند... در نقل سه مصیبت دردناک ، از این ماده (رَضَضَ) به معنای «کوفته‌شدن» و «خُردشدن» استفاده شده است: 🥀 معروف و مشهورِ استعمال این لفظ، در مصیبت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام وارد شده است، که در صلوات بر آن حضرت عرضه می‌داریم: 📋 ... ذِی السّاقِ المَرضوضِ بِحِلَقِ القُیودِ ▪️خدایا! سلام و درود بفرست بر آن آقایی که ساق‌پایش به واسطه غل و زنجیرهای سنگین، خُرد شده بود.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 این لفظ (رَضَضَ) در مصیبت حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها نیز ذکر شده است؛ مرحوم سیدصالح حلّی( از علمای قرن ۱۲) و همچنین مرحوم‌ غروی اصفهانی با این لفظ از مصیبت در و دیوار یاد می‌کنند: 📋 وَ رَضّ‌ََ مِن فاطمةَ ضِلعَها ▪️«دوّمی»،(با آن ضرباتی که به آن حضرت وارد کرد) پهلوی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را ، خُرد کرد.(۲) 📋 إِذْ رَضُّ تِلكَ الأضلُعَ الزَّكِيَّةُ / رَزِيَّةً ما مِثْلُها رَزيَّه ▪️خُرد کردن آن پهلوی پاک و مطهر، مصیبتی است که دیگر مثل آن نیست. 📋 وَ مِن نُبوعِ الدَّمِ مِن جَنبَيها / يُعْرَفُ عُظمُ مَا جَرى عَلَيْها ▪️و از جاری شدن خون از پهلوی آن حضرت می‌توان فهمید که چه بلای بزرگی بر سر او آورده‌اند.(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 و امّا هیهات از آخرین مصیبت دردناکی که با این لفظ از آن تعبیر کرده‌اند: ... کار از کار، گذشته بود که عمر بن سعد ملعون فریاد زد: چه کسی حاضر است بر بدن حسین «علیه‌السلام» اسب بتازد؟ در این هنگام ده نفر نانجیب پیش قدم شدند. 📋 فَداسُوا حُسَيناً بِخُيُولِهِم، حَتّى رَضُّوا صَدرَهُ و ظَهرَه. ▪️آن‌ها با اسبانشان، بدن امام علیه‌السلام را لگدمال کرده و پشت و رویش را کوبیده و خُرد کردند. 🔻همین نانجیبان پیش ابن‌زیاد ملعون رفته و آن نانجیب از آن‌ها پرسید: شما در روز عاشورا چه کردید؟ آنان گفتند: 📋 نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِکُلِّ یَعبوبٍ شَدیدِ الأَسرِ ... نَحنُ الَّذینَ وَطِئنا بِخُیولِنا ظَهرَ الحُسَینِ حَتّی طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ. ▪️ماییم آن ده نفر که اول پُشت حسین «علیه‌السلام» و سپس سینه‌اش را به وسیله اسبهای پُر قدرت، دَرهم شکستیم و خُرد کردیم؛ آن‌قدر بر آن بدن تاختیم که استخوان‌های سینه‌اش به زیر سُم اسب‌های‌ما، آسیاب شد.(۴) ✍ غروب روز دهم اسب‌ها امامی را برای گندم ری آسیاب می‌کردند ... 📚(۱)مصباح‌ الزائر، ص ۵۸۹ 📚(۲)ظلامات فاطمة الزهراء عليهاالسّلام، عقیلی،ص ٢٠٨؛ و موسوعة أدب المحنة، ص٤٢٣ 📚(۳)الأنوار القدسیه،ص۲۶ 📚(۴)لهوف،ص۲۱۴؛ و مثیرالاحزان ص۴۱؛ و مقتل الحسین علیه‌السلام، خوارزمی،ص۱۷۳ @Maghaatel
🔰 منزّه‌ است خدایی که به واسطه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دوستداران او را از آتش جهنم جدا نمود.... مرحوم سید بن طاووس در باب بیست و سوم از کتاب شریف «اقبال الاعمال»، در ذیل اعمال و ادعیه وارده در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، دعای مأثوری را ذکر می‌کند که در فرازی از آن چنین عرضه می‌داریم: 📋 سُبْحانَ‌ مَنْ‌ فَطَمَ‌ بِفاطِمَةَ‌ مَنْ‌ أَحَبَّها مِنَ‌ النَّارِ 🔹منزّه‌ است خدایی که به واسطه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دوستداران او را از آتش جهنم جدا نمود. 📚 اقبال الاعمال،ج۱ ص۳۳۷ ✍ نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است علت خلق دوعالَم، عَلَمِ فاطمه است سر سجاده به‌جایی نرسیده‌ست کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌ و بازدم فاطمه است روی این نام همه اهل‌ِ کرم حساس‌اند استجابت به خدا در قَسَم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟! تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهراً خلوت‌ و خاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریحِ حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن‌روز که پایانِ غم فاطمه است... @Maghaatel
🩸اگر آن‌قدر برای از دست‌دادنِ زهرا «سلام‌الله‌علیها» خون گریه کنم تا نابینا بشوم، بازهم کم است... در دیوان اشعار منسوب به امیرالمومنین علیه‌السلام، از قول آن حضرت اینگونه نقل شده است که فرمودند: 📋 شَيْئَانِ لَوْ بَكَتِ الدِّمَاءُ عَلَيْهِمَا عَيْنَايَ حَتَّى تُؤْذِنَا بِذَهَابٍ‌ لَمْ يَبْلُغَا الْمِعْشَارَ مِنْ حَقَّيْهِمَا فَقْدُ الشَّبَابِ وَ فُرْقَةُ الْأَحْبَابِ‌ ▪️دو مصیبت است که اگر چشمانم آن‌قدر خون گریه کند تا نابینا بشوم، یک‌دهم حق آن دو ادا نمی‌شود؛ یکی از دست رفتن جوانی و دیگری از دست‌دادن محبوب؛ (که من، محبوبم را در سنّ جوانی از دست دادم) 📚انوار العقول من اشعار وصی الرسول‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله،کیدری(قرن۶) ص۱۲۵ ✍ خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت دری که ساختم آخر به من خیانت کرد گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت خودم ز سینه او میخ را در آوردم ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت زن جوان مرا می‌زدند نامردان مدینه فاطمه‌ام را در احتضار انداخت و یک قلاف که دست چهل نفر چرخید و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت مغیره هم که کم آورد و پشت پا میزد زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت نفس نفس زدنش هم پر از جلالت بود سقیفه را نفس او از اعتبار انداخت... @Maghaatel
. ضمناً ما به احترام اعضای محترم کانال، به هیچ وجه «تبلیغات» قبول نکرده❌ و بسیار محدود صرفاً با کانال‌های مرتبط تبادل داریم. 🔹 لذا از عزیزان تقاضا داریم، مرام بگذارند و کانال «معارف و مقاتل آل الله» را به دوستان هم‌فکر خود (خصوصاً مداحان و منبریان) معرفی بفرمایند؛ تا ان‌شاءالله جمع بیشتری با معارف اهلبیت علیهم‌السلام آشنا شده و با مصائب ایشان بگریند و بگریانند. 🔻 پُست بعد را می‌توانید برای دوستان‌تان ارسال بفرمایید👇 .
🩸صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در وقت شهادت، اول برای مظلومیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام گریه می‌کند... در روایتی امام جعفر صادق علیه‌السّلام فرمودند: وقتی که شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها نزدیک شد،مادر ما به گریه افتاد. حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام به وی فرمود: 📋 یَا سَیِّدَتِی مَا یُبْکِیکِ ▪️ای سی‍ّده من! چرا گریه می‌کنید؟ 🥀 زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها فرمود: 📋 أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی ▪️برای آن مصیبت‌ها و مظلومیت‌هایی که تو بعد از من خواهی دید، گریه می‌کنم. 📋 فَقَالَ لَهَا لَا تَبْکِی فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکِ لَصَغِیرٌ عِنْدِی فِی ذَاتِ اللَّه ▪️امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: گریه نکن! به خدا قسم در راه رضای خدا آن مصائب نزد من کوچک و ناچیزند. 🥀 آنگاه به مولا علی عليه‌السلام وصیت نمود که به اولی و دومی اجازه تشییع جنازه و نماز ندهد. آن حضرت نیز به وصیت آن بانو عمل کرد. 📚روضة الواعظین ج١ ص١۵٠ 📚بحارالانوار ج ۴۳ ص١٩١ ✍ جگرم خون و دلم سر به گریبان علی‌ست صبح هم در نظرم شام غریبان علی‌ست گرچه با چاه کند دردِ دل خود ابراز چاه هم بی‌خبر از غُصه‌ی پنهان علی‌ست سند غربت مولاست رخ نیلیِ من سند غربت من، سینه‌ی سوزان علی‌ست بارها دشمن اگر آید و دستم شکند دست بشکسته‌ی من باز به دامان علی‌ست اهل یثرب! ز چه از گریه‌ی من خسته شدید؟ دو سه روز دگری فاطمه مهمان علی‌ست درِ آتش‌زده و ناله‌ی مظلومی من سند مستند سوختنِ جان علی‌ست رفتم اما جگرم بهر علی می‌سوزد به خدا خانه‌ی بی‌فاطمه زندان علی‌ست دارم امید که در حشر پریشان نشود حال آن سوخته‌جانی که پریشان علی‌ست... @maghaatel
🩸هیچ «عزایی» حقِّ مصیبت زهرا سلام‌الله‌علیها را برای من أدا نمی‌کند... در نقل‌ها آمده است: ساعات پایانی عمْر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر بالین آن حضرت حاضر شدند و وقتی که متوجه شدند بانوی خانه‌اش دیگر از این جهان، رفتنی است، رو به آن حضرت نموده و فرمودند: 📋 قَدْ عَزَّ عَلَیَّ مُفَارَقَتُکِ وَ تَفَقُّدُکِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ ▪️حقا که جدایی و فقدان تو برای من بسیار سخت است، ولی چه باید کرد، چاره‌ای نیست. 📋 وَ اللَّهِ جَدِّدْتِ عَلَیَّ مُصِیبَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُکِ وَ فَقْدُکِ ▪️به خدا قسم که تو مصیبت پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را برای من تجدید کردی! حقًا که مصیبت و فقدان تو برای من بسیار سنگین و بزرگ است. 📋 فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ مِنْ مُصِیبَةٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا ▪️إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. به خدا قسم که این مصیبت، فجیع‌ترین، دردناک ترین و غصه‌دارترین مصیبت هاست. 📋 هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِیبَةٌ لَا عَزَاءَ لَهَا وَ رَزِیَّةٌ لَا خَلَفَ لَهَا ▪️هیچ تسلیت و تعزیتی جبران این مصیبت را نمی‌کند و جانشین آن نخواهد شد. 📋 ثُمَّ بَکَیَا جَمِیعاً سَاعَةً وَ أَخَذَ عَلَی رَأْسِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَی صَدْرِهِ ▪️سپس هر دو ساعتی گریستند و آنگاه حضرت امیر علیه‌السلام سر مبارک فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را برداشت و به سینه خود گذاشت... 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۲۱۸ ✍عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست اين درِ سوخته تا حشر، گواهِ من و توست غربتم را همه ديدند و تماشا کردند بی‌پناهی فقط انگار پناهِ من و توست کوچه آن‌روز پر از ديده‌ی نامحرم بود همه‌ی روضه، نهان بين نگاهِ من و توست صورت نیلی تو، از نفس انداخت مرا گرچه زهرای من! اين اول راهِ من و توست آه از اين شعله که خاموش نگردد ديگر آه از آن روز که بر نی، سرِ ماهِ من و توست... @Maghaatel
🩸وقتی‌که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام تنها شده، به نیابت از من زیر گلویش را ببوس... در نقلی آمده است: لحظات آخر عمر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را به خود فراخواند و وصایایی را به او نمود که در ضمن آن وصایا فرمود: 📋 لمَّا صارَ أخيكَ الحُسين عليه السّلام في كربلاء وحيداً فريداً،قَبِّلِي حُلقُومَهُ نِيابةً عَنِّي. ▪️وقتی که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام در کربلا تنها مانده و یار و یاوری ندارد؛ پس در آن موقع به نیابت از من زیر گلویش را ببوس... 🥀 ... روز عاشورا نیز به وقت وداع سیدالشهداء علیه‌السلام، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد و عرضه داشت: ای برادر! به من اجازه بفرما سینه و زیر گلویت را ببوسم؛ آن حضرت سینه و زیر گلویش را نمایان کرد و زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها پیش آمد و آنجا را بوسید؛ سپس رو به سمت مدینه کرد و صدا زد: 📋 یا أُمّاه، هذه الأمانةُ قد أدَّیتُها! ▪️ای مادرجان! این امانت‌‌ شما را من به جا آوردم. 🥀سیدالشهداء علیه السلام فرمود: آن أمانت چه بود؟ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها عرضه داشت: ای برادرم! همانا وقتی که شهادت مادرمان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نزدیک شد به من فرمود: ای زینب! سینه و حفره گلویت را برایم نمایان کن. پس من نمایان نمودم سینه و حفره گلویم را و مادرمان آنجا را بوسید. سپس به من فرمود: 📋 هذه وَدیعَةٌ منّي إلي أخیكِ الحسینِ یا زینبُ، إذ رأیتِ أخاكِ الحسینَ في کربلا وحیداً فریداً ▪️این (بوسه) امانتی است از سوی من به جانب برادرت حسین علیه‌السلام؛ پس هنگامی که برادرت حسین را در کربلات تنها وبی کس دیدی؛ 📋 یَستَغیثُ فلا یُغاثُ و یَستَجیرُ فلا یُجارُ علیه و یَطلُبُ الماءَ فلا یُسقیٰ منه فلیس له ناصرٌ ولا معینٌ ولا شفیقٌ حمیمٌ قَبِّلیه في صدرِه و شَمّیهِ في نَحرِهِ نیابةً عَنّي ▪️دیدی که طلب یاری می‌کند ولی کسی به او یاری نمی‌رساند؛ دیدی که پناه می‌خواهد ولی کسی‌ به او پناه نمی‌د‌هد؛ دیدی‌که آب طلب می‌کند ولی کسی به او آبی نمی‌رساند؛ دیدی که که هیچ یاور و رفیقِ دل‌رحمی ندارد، پس به نیابت از من سینه و زیر گلوی او را ببوی و سپس ببوس... ✍یکدم برو آهسته‌تر، جانا شتابان می‌روی رو سوی قربانگه چرا؟ خود سهل و آسان میروی؟ ای خسرو خونین جگر، از ما زنانِ در بدر کردی مگر صرف‌نظر، کاین‌سان خرامان می‌روی ای یادگار رفتگان، ای رهبر دلخستگان مهلًا دَمی آهسته ران، بی‌حد شتابان می‌روی جانا چه سازد خواهرت، با این عیال مضطرت جز اینکه از هجر و غمت، نالد که گریان می‌روی کرده وصیت مادرت، بوسم گلو و حنجرت ک‍ انْدر وداع آخرت، آن دَم که میدان می‌روی... 📚بحرالمصائب ج۵ ص۷۴ 📚موسوعة الکبری، ج۱۵ ص۱۰۹ به نقل از: لوامع الأنوار (مرندی) نسخه خطی، ص٩٩ @Maghaatel
🩸امام زمان «ارواحنافداه» به هنگام ظهور، خون‌خواهان حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» را به دور خود فرا می‌خواند... در نَقلی آمده است: وقتی که حضرت حجة بن الحسن علیهماالسلام ظهور کند، ندا سر می‌دهد: 📋 یَا لَثَاراتَ جَدَّتِی فَاطِمَةَ! أَلَیسَ الصُبحُ بِقَریبٍ؟! 🔹 ای خون خواهان جدّه طاهره من، فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"... آیا صبح روز انتقام نزدیک نبود؟! 📚موسوعة الکبری، ج١۵ ص٢٨۴ 📚قِدّیسة الإسلام،میلانی، ص٢٩١ @maghaatel
🩸صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در ساعات احتضار، با نگاه بر سیدالشهداء علیه‌السلام، دائم از دل «آه» می‌کشید... در نقلی آمده است: در روزهای آخر عمر شریف صدیقه کبری "سلام‌الله‌علیها" بود، که اسماء می‌گوید: فاطمه زهرا "سلام الله علیها" مرا طلبید و بعضی از وصایا را به من سفارش نمود. سپس رو به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام کرد و فرمود: 📋 يَا قُرَّتَا عَينِي! إنَّ أُمَّكُمَا مَريضَةٌ؛ اِذهَبا إلَى رَوضَةِ جَدِّكُما وَ اْدْعُوا لَها. و قَبَّلتْهُما وَ بَكَتْ ▪️ای دو نور دیده‌ام! مادرتان بیمار است؛ بر سر مزار جدّتان روید و برای او دعا کنید. سپس آن دو را بوسید و گریه کرد. 📋 فَنَظَرَتْ إلَى الحُسينِ عَليهِ‌السّلام نَظَرَ حَسْرَىٰ وَ تَأَوَّهَتْ ▪️و از روی حسرت نگاهی به امام حسین علیه‌السلام می‌انداخت و «آه» می‌کشید... 📚 لوامع الأنوار،مرندی(خطی)؛ ص٩٩ ✍ از بازی غریب فلک آه می‌کشید از زخم های خورده نمک آه می‌کشید آن چهره‌ای که تاب نسیم سحر نداشت حتی ز باد بال ملک آه می‌کشید حالا چه آمده به سرش که تمام شب از جای زخم های فدک آه می‌کشید او بار شیشه داشت که در کوچه خُرد شد آئینه بود و غرق ترک آه می‌کشید وقتی که می‌بُرید لباس حسین را تنها خودش بدون کمک آه می‌کشید... @maghaatel
🩸زینبم! وقتی که حسینم این پیراهن رو از تو خواست، بدان که دیگر آخرین دیدار تو با اوست... در نقل‌ها آمده است: آخرین روزهای عمر شریف صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که، 📋 أَعطَتِ الزَّهراء عَلَيهاالسّلام قَميصَ إبراهيمَ الخَليلِ لِزَينب علیهاالسلام ▪️زهرای مرضیه علیهاالسلام، پیراهن حضرت ابراهیم علیه السلام را (که از آباء و اجدادش به ارث رسیده بود) به زینب کبری علیها‌السلام داد. 🥀 سپس به دختر خود، فرمود: 📋 إذَا طَلبَه منكَ أخوكَ الحسينُ عليه‌السّلام فَاعلِمي أنَّهُ ضَيفكَ ساعةً،ثمّ يُقتلَ بأشدّ الأحوالِ بِيَدِ أولادِ الزّنا ▪️وقتی که این پیراهن را برادرت حسین علیه‌السلام از تو طلب کرد، بدان که دیگر لحظاتی بیشتر مهمان تو نیست و ساعتی دیگر به سخت‌ترین حالت به دست اولاد زنا به شهادت می‌رسد. ✍ هر چند کهنه، پیرهنی داشتی؛ چه شد؟ گر بود پیرهن، کفنی داشتی؛ چه شد؟ ای یوسف عزیز! چه کردند گرگ‌ها؟ آخر تو "کهنه‌پیرهنی" داشتی؛ چه شد؟ جسم تو ذرّه ذرّه در این دشت، پخش گشت در زیر آفتاب، تنی داشتی؛ چه شد؟ ای دور از دیار که تا دِیْر می‌روی! آواره تا به کی؟ وطنی داشتی؛ چه شد؟ خود را چه خوب خرج خدا کردی ای کریم! سر داشتی؛ چه شد؟ بدنی داشتی؛ چه شد؟ 📚عوالم العلوم،ج ١١ ص ٩٠٦ 📚وقائع الشهور و الأيام،بيرجندی، در ذیل وقایع جمادی الاولی 📚مسند فاطمة عليها‌السّلام، تويسركاني، ص۳۲۴ @maghaatel
🩸استخوانی شده‌ام که پوستی به آن چسپیده است ... در نقلی آمده است که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: روزهای آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بود که روزی با أسماء چنین درد و دل نمود: 📋 كَيْفَ أَصْنَعُ وَ قَدْ صِرْتُ عَظْماً قَدْ يَبُسَ الْجِلْدُ عَلَى الْعَظْمِ ▪️من چه باید بکنم با این وضعی که دارم؟! استخوانی شده‌ام که پوستی به آن چسپیده است؟! 🥀 در این هنگام أسماء به آن حضرت فرمودند: 📋 فَدَيْتُكِ أَنَا أَصْنَعُ لَكِ شَيْئاً لَا يَرَى الرَّجُلُ شَيْئاً إِذَا حُمِلْتِ عَلَى نَعْشِكِ... ▪️جان من به فدای‌تان بشود! من برای شما یک تابوتی درست می‌کنم که مرد، چیزی از بدن زن را در آن تابوت نمی‌بیند؛ این تابوت را در سرزمین حبشه برای زن‌هایشان قرار می‌دهند. 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: 📋 فَأُحِبُّ أَنْ تَجْعَلِينَ ذَلِكِ ▪️من دوست دارم که از همین تابوت برایم بسازی... 📚الجعفریات،ج۱ ص۲۰۵ 📚دعائم الاسلام،ج۱ ص۲۳۲(با اندکی تفاوت) ✍بیتوته کرده درد به هر عضو جسم من گشته است معدنی ز جراحات، این بدن دیگر کسی به خانه من سر نمی‌زند ای مرگ لا اقل تو به من یک سری بزن از من نمانده است به جز استخوان و پوست گم گشته است پیکر من بین پیرهن تعظیم من به پیش علی شد همیشگی دیگر مرا نیاز نباشد به خَم شدن آتش به جان خسته و پر درد می‌زند این گریه های مخفی و بی هق‌هق حسن لرزه نشانده بر بدنم وقت احتضار آیندهٔ پر از غم این طفل بی کفن... @Maghaatel