eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حکایت اراذل اوباشی که آمده بودند إمام کاظم علیه‌السّلام را به قتل برسانند اما در مقابل آن حضرت به سجده افتادند... در روایت آمده است: 🔹زمانی هارون الرشید ملعون تصمیم گرفت که امام موسی بن جعفر علیه‌السّلام را به قتل برساند؛ کشتن ایشان را به هر یک از سربازان و سپه‌داران خود که پیشنهاد می‌کرد، هیچ کدام قبول نمی‌کردند. لذا نامه‌ای به کارگزاران خود در ممالک فرنگ نوشت که: 📜 اِلتَمِسُوا لی قَوماً لا یَعرفونَ اللهَ و رسولَه 🔻برایم عده‌ای را پیدا کنید که نه خدا را بشناسند و نه پیغمبری را. 🔸گروهی را فرستادند که از اسلام و زبان عربی هیچ چیز نمی‌دانستند و پنجاه نفری می‌شدند. وقتی نزد هارون رسیدند، به آن‌ها احترام نمود و از آن‌ها پرسید: پروردگار شما کیست؟ و پیامبرتان چه کسی است؟ گفتند: ما هرگز پروردگار و پیامبری نمی‌شناسیم. 🔹هارون الرشید آن‌ها را وارد خانه‌ای که امام علیه‌السّلام در آن جا زندانی بودند کرد تا إمام را بکشند و خودش از روزنه اتاق به تماشای آن‌ها نشست. 📜 فلَمّا رَأَوهُ رَمَوا أسلِحَتَهم و ارتعَدَتْ فَرائصَهم و خَرّوا سُجَّدًا یَبکونَ رَحمةً لَه 🔻 همین که چشم آنان به امام علیه‌السلام افتاد، سلاح‌های خود را انداختند و بدن‌هایشان به لرزه درآمد و به سجده افتادند و از روی مهر و عطوفتی که به امام علیه‌السلام پیدا کرده بودند، گریه می‌کردند. 🔸 امام علیه‌السّلام دست بر سر آن‌ها کشیدند و به زبان خودشان با آن‌ها صحبت نمودند و آن‌ها نیز اشک می‌ریختند. وقتی هارون این صحنه را دید، ترسید فتنه‌ای بر پا شود؛ لذا بر سر وزیرش فریاد کشید که آن‌ها را بیرون بیاندازد. آن‌ها به جهت احترام به إمام علیه‌السلام عقب عقب رفتند و سوار بر اسب‌های خود شدند و بدون اجازه هارون به طرف شهرهای خویش راه افتادند. 📚بحارالانوار ج۴۸ ص۲۴۹ @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸برپایی مجالس روضه، خواب را از چشمِ دلسوختگان سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه»، ربوده است... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها داد، آن بانوی مکرّمه فرمود: 📋 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟ ▪️ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او گریه و زاری می‌کند؟ چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری می‌کند؟ 🥀 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋اِعلَمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه و یَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه ▪️ای فاطمه جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علی علیه‌السلام خلق می‌کند که بر حسین تو اقامه عزاء می‌کنند؛شب‌ها بیدار می‌مانند و به عزاداری و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 📋 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ ▪️در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛هیچ امر دیگری آنان را مشغول از عزاداری نمی‌کند؛ هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی عزا شود. 📋 و یُنفِقونَ أموالَهم و یُتعِبونَ أرواحَهم وأبدانَهم لزیارةِ قبرِه ▪️آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه زیارت قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام به سختی می‌اندازند. 📚 بحرالمصائب ج۱ ص۳۷۲ 📚 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌علیها،ص۷۴ ✍ روزی که جسم و جانِ مرا آفریده‌اند با عشقِ سیدالشهدا آفریده‌اند دارم یقین که گریه کنانِ حسین را با خاک های کرب و بلا آفریده‌اند وقتی قرار شد که عزادارتان شویم ما را بدونِ چون و چرا آفریده‌اند ما را برای سینه زدن خلق کرده‌اند ما را بـرای بـزمِ عزا آفریده‌اند از گریه های دم به دمم حدس می‌زنم با گریه، چشم‌های مرا آفریده‌اند در کـنجِ یک حـسینیه در شـهرِ آسمان مدّاح و روضه خوانِ تو را آفریده‌اند از خاکِ خون گرفته‌ی گودالِ قتلگاه بـر دردهای شیـعه دوا آفریده‌اند ما را به دست های کریمت سپرده‌اند آری بـرای شاه ، گدا آفریده‌اند @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸نسل به نسل، هر سال عدّه‌ای می‌آیند که عزای «حُسَیْنَت» را برپا می‌کنند … در روایت آمده است: 🥀 هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را از شهادت فرزندش حسین «صلوات‌الله‌علیه» و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانوی مکرمه، گریه شدیدی کرد و فرمود: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ می‌دهد؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: در آن زمان که من و تو و علی «علیهم‌السلام» در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه خواهد کرد و چه کسی عزای او را بر پا می‌کند؟ 🥀 رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَی نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَی رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ ▪️ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل‌بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید می‌کنند. 🥀 هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. 📋 وَ کُلُّ مَنْ بَکَی مِنْهُمْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ ▪️ هر یک از ایشان که در مصیبت امام حسین «صلوات‌الله‌علیه» گریه کند، ما اهل‌بیت دست او را می‌گیریم و وارد بهشتش می‌کنیم. 🥀 ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین علیه‌السّلام گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمت‌های بهشت به وی داده خواهد شد. 📚 بحارالانوار،ج۴۴ ص۲۹۳ ✍این مجمع عشق است نه بازیچه دست‌ست هر مبحثی از مبحث آن بحث اَلَست‌ست اینجا سخن از ساقی و میخانه و مَست‌ست ما بوسه بگیرانِ مِیِ دست حسینیم ما شیفتگان در دو جهان مَست حسینیم هر دل که شود پاره ز غم دوختنی نیست اسرار جنون، جان من! آموختنی نیست این دل به‌جز از عشق حسین سوختنی نیست ما یک دلِگان خاک کف پای حسینیم ما نسل به نسل عاشق و شیدای حسینیم @Maghaatel
. سلام علیکم و رحمةالله 🏴 با توجه به فرارسیدن ماه محرم، لازم است چند نکته مهم را خدمت اعضای محترم کانال عرض کنم: 🩸مقاتل و مصائب مرتبط با هر یک از شبهای دهه اول، ظهر روز قبل در کانال قرار داده میشود. (مثلا مصائب شب سوم - حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها - ،ظهر روز اول ماه محرم در کانال قرار داده می‌شود) تا عزیزان منبری و روضه‌خوان، یک روز قبل، به کانال مراجعه نموده و از مقاتل و مصائبی که در کانال قرار داده شده، در جلسات خود استفاده لازم را ببرند. 🩸مصائب و مقاتلی را که سال های گذشته در کانال قرار داده‌ایم، دیگر مجدّدًا در کانال قرار نمی‌دهیم. بلکه مصائب و مقاتلی را که اخیرا تحقیق نموده، تایپ و ویراستاری کرده‌ایم، در کانال قرار می‌دهیم. 👈 اما در انتهاء، فهرست لینک‌دار تمام مصائب و مقاتل (چه مطالب امسال و چه مطالب سال‌های گذشته) را در کانال قرار می‌دهیم تا عزیزان به راحتی به همه مطالب مرتبط، دسترسی لازم را داشته باشند. 🩸عزیزانی که می‌خواهند یکباره به فهرست لینک‌دار تمام مقاتل و مصائب محرم و صفر دسترسی داشته باشند، به کانال «فهرست مقاتل» مراجعه بفرمایند. 🩸ان‌شاءالله بنا داریم در پایان تمام مصائب و مقاتل محرم و صفر، شعر مناسب و مرتبط با آن مصیبت را، قرار بدهیم. 🩸ما در دهه اول، صرفاً مصائب مرتبط با هر شب را می‌گذاریم؛ 👈 اما بزرگوارانی که می‌خواهند به معارف حسینی (فضائل،کرامات،عجائب و غرائب و عظمت سیدالشهداء علیه‌السلام در تمام عوالم و ...) دسترسی داشته باشند و در منبر و مجلس خود از آن‌ دسته مطالب استفاده کنند، می‌توانند هشتگ را در کانال جستجو بفرمایند تا به نزدیک دویست مطلب ناب و مستند در این رابطه دسترسی پیدا کنند. 🩸اگر دوستان احساس می‌کنند، مطالب کانال برای برخی از دوستان و آشنایان‌شان مفید فایده است، کانال «معارف و مقاتل آل الله» را به ایشان نیز معرفی بفرمایند.(خصوصا اهل منبر و روضه) 🩸در آخر از همه عزیزان، درخواست دارم که بنده حقیر را از دعای خیر خود محروم نفرمایند ... باشد که حضرت مولانا اباعبدالله الحسین «صلوات‌الله‌علیه» توفیق نوکری خالصانه را در این دو ماه پیش رو به همه ما و شما عنایت بفرماید. @Maghaatel
🩸به فدای آن آقایی که با دست خود حتی به اسب‌های لشگر دشمن هم آب داد؛ همان اسب‌هایی که چند روز دیگر ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در منزل «ذو حَسْم» بود که لشکر هزار نفری حرّ ، از راه رسید و جلوی قافله سیدالشهداء علیه‌السلام قرار گرفت؛ إمام علیه‌السلام تا مشاهده نمود آنان تازه از راه رسیدند و تشنه هستند، رو به اصحاب خود نمود و فرمود: 📋 اُسْقُوا الْقَوْمَ وَ أَرْوُوهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ رَشِّفُوا الْخَیْلَ تَرْشِیفاً ▪️اين لشگر را آب دهيد و سيرابشان كنيد و دهان اسبان‌شان را نيز تَر كنيد. 🥀 پس چنان كردند، و پيش آمده كاسه‌ها و جام‌ها را از آب پر كرده نزديك دهان اسب‌ها مى‌بردند و همين كه سه دهن يا چهار يا پنج دهن مى‌خوردند، از دهان آن اسب دور مى‌كردند و اسب ديگرى را آب مى‌دادند تا همه را به اين كيفيت آب دادند. 🔖 على بن طعان محاربى گويد: 🥀 من آن روز در لشكر حرّ بودم و آخرين نفرى بودم كه دنبال لشكر بدان جا رسيدم. چون امام حسين عليه‌السّلام تشنگى من و اسبم را ديد، فرمود: «بياشام!» 🥀 من هرچه مى‌خواستم بياشامم، آب از دهانه مشك فرو‌ مى‌ريخت. آن حضرت تا دید من نتوانستم آب بنوشم، فرمود:«سرِ مشك را بپيچان! » من ندانستم چه بكنم. 📋 فَقَامَ فَخَنَثَهُ فَشَرِبْتُ وَ سَقَیْتُ فَرَسِی. ▪️پس خود آن حضرت از جای خود برخاست و آمد دهانه مشک را پيچاند. پس آشاميدم و اسبم را نيز سيراب كردم. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۳۷۵ بر روی جسمش رَدِی مانده ز پای اسب‌ها کو نجابت؟ کو ملاحت؟ کو وفای اسب‌ها نعل های تازه غوغا می‌کند بر جسمِ شاه ناله هایش گم شده در زیرِ پای اسب‌ها بر سرش دستی نهاد و ناله زد کاش ای‌خدا خواهرش سدّی شود در لابلای اسب‌ها کی فراموشم شود با خاک و خون در هم‌شدن منزجر هستم حسین جان از جفای اسب‌ها سینه‌ات بُرده مرا پشتِ در آتش زده... شکلِ مادر گشته‌ای از این بلای اسب‌ها کاش می‌مُردم نمی‌دیدم چنین تصویرِ بد بر تنت مانده رَدی از ضربه های اسب‌ها @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فهرست مقاتل
🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب و مقاتل حضرت مسلم علیه‌السلاماشک بر مصیبتِ حضرت مسلم عليه‌السلام، مَحک ایمان هر مؤمن | گریه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر مصائب غریب کوفه...ترحُّم سیدالشهداء علیه‌السلام به حمیده دختر مسلم بعد از شهادت پدرش | گریز به روضه مستند حضرت سکینه علیهاالسلام در غروب عاشوراگریه حضرت مسلم، به هنگام محاصره، برای سیدالشهداء علیه‌السلام و اهل و عیال آن حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام در خواب، بشارت شهادت را به حضرت مسلم می‌دهد...سنگ و آتش به درون خانه طوعه انداختند و اینگونه حضرت مسلم را از خانه بیرون کشیدند | گریز به روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهاپناه آوردن حضرت مسلم علیه‌السلام به خانه طوعه | جملهٔ غریبانه حضرت مسلم به طوعه به فدای آن سفیری که مقدّر بود مثل مولایش با کام عطشان به شهادت برسد...ای پسر عمو! آیا می‌دانی که با پسر عمویت چه کردند ؟!من امیری غیر از مولایم حسین بن علی علیهماالسلام، ندارم...برسانید به مولایم حسین «صلوات‌الله‌علیه» تا که برگردد …آه یا اباعبدالله … چقدر مشتاق دیدارت هستم …متمثّل‌شدن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام شهادت حضرت مسلم عليه‌السلام …جنازه مطهر حضرت مسلم عليه‌السلام را ابتدا در بازار کشاندند، سپس به صورت واژگون در بازار قصاب‌ها به دار آویختند …عزاداری حیوانات در پی شهادت حضرت مسلم عليه‌السلام …وقتی‌که سر مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در شام، در برابر سر حضرت مسلم عليه‌السلام قرار می‌گیرد …اشک بر مصیبتِ حضرت مسلم عليه‌السلام، محک ایمان هر مؤمن...دو تعبیر والا از إمام حسین علیه‌السلام نسبت به حضرت مسلم عليه‌السلام... @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸باید این زمین از خون من سیراب شود … باید از اینجا سرم را برای بدترین از خلق خدا، هدیه ببرند … در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که قافله سیدالشهداء علیه‌السلام به نزدیک سرزمین کربلا رسید، 📋 كانَ الحُسينُ علیه‌السلام تِلكَ الساعة يَنظُرُ يَميناً و شِمالاً و هو يَقول: هِيَ هِيَ، هو واللّه وَعدٌ لا خُلفَ فيه ! ثم اختَنقَ بِع‍َبرتِه و بَكىٰ ▪️آن حضرت در آن ساعت دائماً به سمت راست و چپ خود نگاه می‌کرد و می‌فرمود: «آری، اینجا همان جاست؛ به خدا اینجا همان جایی است که خدا وعده داده است و هیچ خُلفی در وعده او نیست»؛ سپس بغض راه گلوی آن حضرت را بست و شروع به گریه کردن، نمود. 🥀 از اصحاب آن حضرت شخصی به نام «عبدالرحمن» به پیش آمد و عرضه داشت: آقای من! چه شده است که اینگونه گریان شده‌اید؟! سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه در جواب او فرمود: 📋 يا عبدالرحمن! لا بُدّ أن تُروىٰ هذه الأرض مِن دِماِئنا و تُعلٰى رُؤوسُنا علَى الرِّماح و تُهدىٰ إلى أشَرّ خَلقِ الله! ▪️ای عبدالرحمن! ناچاراً این زمین باید از خون ما سیراب شود؛ باید سر های ما در اینجا بر روی نیزه رود و برای بدترین خلق خدا، هدیه برده شود‌... 📚أسرار الشهاده ج۲ ص۱۲۸۸ ✍ با احتیاط لاله‌ی ما را پیاده کن عباس جان! سه ساله‌ی ما را پیاده کن با احتیاط بار حرم را زمین گذار زانو بزن وقار حرم را زمین گذار با احتیاط تا که نیفتد ستار‌ه‌ای می ترسم آنکه گیر کند گوشواره‌ای چشم مخدرات به سمت نگاه تو دوشیزگان محترمه در پناه تو این حوریان عزیز خدایند و بس, همین این دختران کنیز خدایند و بس, همین این دختر علی ست که بالش شکستنی است ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است این دختران من که بیابان ندیده‌اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده‌اند یک لحظه هم ز خیمه‌ی طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو تو هستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه‌ات همه در استراحتند تو هستی و به روز حرم شب نمی‌رسد چشم کسی به قامت زینب نمی‌رسد احساس می‌کنم که جوابم نمی‌دهند با آب آب گفتنم آبم نمی‌دهند اول مرا به نیزه‌ای از حال می‌برند بعدا کشان کشان لب گودال می‌برند اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است راضیّم و ... رضایت یزدانم آرزوست از سنگها شکستن دندانم آرزوست من راضیم به پای خدا دست و پا زنم با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم باید به روی نی سر ِمن نیز رو شود تا که مقام خواهر من نیز رو شود جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا این جام را الست گرفتیم ما دو تا می‌خواستیم عبد شدن را نشان دهیم پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم از آن همه به خواهر من ماتمش رسید وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید با احتیاط لاله ی ما را سوار کن زینب بیا سه ساله‌ی ما را سوار کن با احتیاط خسته شدند این ستاره ها این گوش‌پاره ها، سر گوشواره ها @maghaatel