eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
15 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 عنایت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و متعلّقات آن حضرت، سببِ فتح و پیروزی خاتم الأنبیاء تا خاتم الأوصیاء «علیهم‌السلام» ... {مطلبی و } چند روایت و گزارش تاریخی به دست ما رسیده است که حاکی از این مطلب است: {{ سبب فتح و پیروزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمومنین علیه‌السلام در جنگ‌ها و همچنین سبب فتح و پیروزی حضرت حجت ارواحنافداه در روز ظهور، عنایتِ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و متعلّقات آن حضرت بوده و می‌باشد؛}} 🔖 و اما روایات و گزارشات: ♦️ پیراهن دست‌بافِ آن حضرت سبب محفوظ ماندن و پیروزی امیرالمؤمنین علیه‌السلام در جنگ‌ها بود؛ چنانچه کتاب شریف «المناقب» می‌نویسد: 📋 كانَ لِعَليًّ قَميصٌ مِنْ غَزلِ فاطِمةَ يَتّقِي بِهِ نَفسَهُ فِي الحُروبِ 🔹 مولا علی علیه‌السلام همیشه در جنگ‌ها، پیراهن دست‌باف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را به تن می‌کرد، تا محفوظ بماند.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ♦️ تکّه‌ای از روسری صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، سبب پیروزی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در جریان فتح مکه بود؛ چنانچه طبق کتاب شریف «معالی‌السبطین» رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در روز فتح مکه، دستور داد تا پرچمی را بگشایند تا سبب فتح و پیروزی بشود؛ 📋 وَكَانَ فِيهِ رُقْعَةٌ مِنْ خِمَارِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَيْهَاالسَّلَامُ؛ 🔹که بخشی از آن پرچم، تکه‌ای از روسری فاطمۀ زهرا علیهاالسلام بود.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ♦️ این «روسری مبارک» امروز در نزد حضرت حجت «ارواحنافداه» می‌باشد چنانکه در زیارت‌نامه‌های مأثورهٔ مولانا صاحب‌الزمان «ارواحنافداه» وارد شده است: 📋 ... وَ الْمُنْتَهَى إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ 🔹 سلام بر آنکه میراث پیامبران به او رسیده، و آثار برگزیدگان الهی، در نزد او موجود است.(۳) 👈 و همین «روسری مبارک» است که در روز ظهور، به همراه امام زمان ارواحنافداه بوده و سبب فتح و ظفر آن حضرت و شیعیانش می‌شود؛ چراکه در توضیح و تفسیر آیات اولین سوره مبارکه روم، دو روایت به ما رسیده است که این مدّعا را ثابت می‌کند: 📖 ... وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللّٰهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشٰاءُ (روم؛ ۴ و ۵) 🔅{روزی که مؤمنین به واسطه نصرت و یاری خدای متعال، شاد و خوشحال می‌شود} 💢 طبق روایت إمام صادق علیه‌السلام، مراد از این روز ، روز ظهور حضرت حجة بن الحسن علیهماالسلام است.(۴) 💢 و همچنین طبق روایت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مراد از «بِنَصْرِ اللّٰهِ» در آیه شریفه، نصرت و یاریِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌باشد.(۵) 👈 پس معلوم می‌شود همین معجر و روسری مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که خاتم الأنبیاء تا خاتم الأوصیاء علیهم‌السلام را یاری نموده و ان‌شاءالله در روز ظهور، سبب فتح و ظفر امام زمان علیه‌السلام و شیعیانش می‌شود. 📚(۱)المناقب،ج۳ص۲۴۶ 📚(۲)معالی السبطین،ص۵۲ 📚(۳)مصباح الزائر، ص۶۴۴ ؛ و المزار الکبیر، ص۸۵۰ 📚(۴)تأويل الآيات،ص۴۳۴؛ و البرهان،ج۴ ص۴۳۵ 📚(۵)تفسیر فرات کوفی،ج۱ ص۶۵۱؛ و معاني الأخبار، ص۳۹۶ ✍ و خـداونـد اگر "وَاعْتَصِمُـوا" می‌گوید از کـرامـات نـخِ چــادر او می‌گوید... @Maghaatel
🩸علی جان! حسینم از خواب بیدار شده و بهانه مادر گرفته است ‌... در نقلی آمده است: 🥀 امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه هر شب بر سر قبر مطهر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آمده و گریه می‌کردند. در یکی از شب‌ها حسنین علیهماالسلام را در حجره‌ای خوابانده و به سر قبر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمدند. 🥀 مولا علی علیه‌السلام پیوسته مرثیه‌خوانی نموده و می‌فرمودند: فاطمه جان! دیگر بعد از تو زندگانی دنیا را نمی‌خواهم! دیگر بعد از تو علی به که پناه ببرد؟ 🥀 در همین حال که گریه می‌کردند، روی قبر مطهر به خواب رفته و در عالم رؤیا وارد بوستانی شدند و دیدند در وسط آن باغ، تختی گذاشته شده و صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها بر روی آن تخت نشسته است؛ در حالتی که تاجی از نور به سر مبارک دارد و لباس های بهشتی در بر فاطمه سلام‌الله‌علیها است؛ حوریان بهشتی نیز در اطراف این تخت دست ادب به سینه گرفته‌ و ایستاده‌اند. 🥀 مولا فرمودند: فاطمه‌جان! احوالت چگونه است؟ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: الحمدلله! ... و بعد از کلماتی که با هم صحبت داشتند، فرمودند: یاعلی‌جان! حالا برخیزید به خانه بروید! چرا که حسینم از خواب بیدار شده و حجره، تاریک است! دلش بهانه مادر گرفته و گریه می‌کند! بروید او را از گریه ساکت نمایید! 🥀 مولا به خانه آمدند و دیدند سیدالشهداء علیه‌السلام از خواب بیدار شده و در حجره تاریک سر به دیوار گذاشته و گریه می‌کند! 📚الروضة الحسینیه، ابن‌خباز، مجلس۲۸، ص۱۰۳.(نسخه خطی) 📚الزهراء و الحسين علیهماالسلام، انصاری، ص۲۴۳. (با تفاوت) ✍ برای گریه علی، بی‌تو کم بهانه ندارد ولی به غیرِ همین هق‌هقِ شبانه ندارد درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچه‌ای باریک برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد مرا که روز، سکوتِ یتیم‌های تو کُشته‌است به خانه‌ای که دری بین آستانه ندارد خدا کند نرسد صبح، برنخیزم از خاکت کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت : که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد شبیه روضه‌ی تو روضه‌ای زمانه ندارد : رسید طعنه‌ی قنفذ به کودکانِ غریبم چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن زنی که خورده زمین ضربِ تازیانه ندارد @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸روز محشر، تمام انبیاء، ملائکه و مؤمنین همراه با ضجّه‌های حضرت زهرا بر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیهما» گریه می‌کنند ... در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🥀 زمانی که روز قیامت فرا می‌رسد، قبّه‌ای از نور برای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بر پا خواهد شد. 📋 وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام رَأْسُهُ فِی یَدِهِ ▪️و سیدالشهداء علیه‌السلام در حالی که سر بریده خود را در دست گرفته، جلو می‌آید. 📋 فَإِذَا رَأَتْهُ شَهَقَتْ شَهْقَةً لَا یَبْقَی فِی الْجَمْعِ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَی لَهَا ▪️وقتی‌که چشمان مبارک فاطمه زهرا به سیدالشهداء علیهماالسّلام می‌افتد، ضجه‌ای زده و آنچنان گریه می‌کند که تمام ملائکه، تمام پیامبران و تمام مؤمنینی که در محشر حاضرند، با ضجّه‌های صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، به گریه می‌افتند... 📚ثواب الاعمال، ص۲۵۸ 📚بحارالانوار،ج۴۳، ص۲۲۱ ✍ مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت به‌هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله ... @Maghaatel
🩸«اُمّ‌أیمَن» که اینگونه طاقت ندارد؛ دیگر خدا رحم کند به دل مولا ... در روایت آمده است: 📋 أَنَّ أُمَّ أَيْمَنَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سلام‌الله‌علیها حَلَفَتْ أَنْ لَا تَكُونَ بِالْمَدِينَةِ ▪️وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید،«امّ‌اَیمن» سوگند خورد که دیگر در مدینه نماند؛ 📋 إِذْ لَا تُطِيقُ النَّظَرَ إِلَى مَوَاضِعَ كَانَتْ فِيهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَكَّةَ 👈 زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محل‌هایی که حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در آنجا بود را نداشت. لذا از مدینه خارج شد و به سوی مکّه حرکت کرد.... 📚 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۰ ✍ منم شمعی که از جان دادن پروانه میلرزد به روی گونه هایم اشک، دانه دانه میلرزد از آن روزی که دشمن پشت پا بر هستی من زد دل ویـرانـه‌ام از دیـدن بیـگـانه میلرزد چرا از من حسن حرف دلش را می‌کند پنهان چه بغضی در گلو دارد که بی‌تابانه میلرزد حسینم روضۀ دیوار و در هر لحظه میخواند زمین و آسمان همراه این دردانه میلرزد پریشان است موی کودکانم، فاطمه برگرد ببین با آه طفلان تو دارد شـانه میـلرزد چه آمد بر سر این خانه بعد از رفتنت بانو صدای در که می‌آید تـمام خانه میلرزد @Maghaatel
🩸اهانت‌هایی از جانب «اولی» که چه بسا زخمش دردناک‌تر از تازیانه‌های «دومی» است ... 🔖 به حکم روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که فرمود: 📋 ضَرْبُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السِّنَانِ. ▪️ضربت و زخم زبان شدیدتر از ضربت شمشیر و نیزه است.(۱) 🖇 بخش عظیم و دردناکی از مصائب صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها ناظر به اهانت‌های زبانی اصحاب سقیفه به آن حضرت است. 📄 بعد از ایراد خطبه فدکیه، ملعون «اولی» بر فراز منبر رفت و اهانتی را به صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها نمود که به فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام:«اگر تا روز قیامت بر روی پا ایستاده و به درگاه الهی، «اولی» و «دوّمی» را لعنت کنیم، بازهم کوتاهی کرده‌ایم.»(۲) 📉 آن نانجبیب بعد از آنکه _ العیاذبالله, العیاذبالله, العیاذبالله _ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را به «روباه» و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به «دُم روباه» تشبیه کرد، دهان نحسش را باز کرد و گفت: 📋 يَسْتَعِينُونَ بِالضَّعَفَةِ وَ يَسْتَنْصِرُونَ بِالنِّسَاءِ كَأُمِّ طِحَالٍ أَحَبَّ أَهْلُهَا إِلَیْهَا الْبَغْیَ... (۳) ▪️از محضر امام زمان «ارواحنافداه» شرم دارم که این اهانت را ترجمه کنم...😭 خدا عذاب «اولی» را مضاعف بگرداند! ✍ اللَّهُمَّ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً یَسْتَغِیثُ مِنْهُ أَهْلُ النَّارِ ... 📚(۱)جامع الأخبار،ص۲۳۷ 📚(۲)کتاب سُلیم،ص۱۴۷ 📚(۲)بحارالانوار ج۳۰ ص۳۲۱ 📚(۳)بحارالانوار ج۲۹ ص۳۲۶ 📚(۳)شرح نهج البلاغه،ابن ابى‌الحديد،ج۱۶، ص۲۱۴ @Maghaatel
🔰 او که جای خود … غبار مرقدش طوفان کند! عالم ربانی مرحوم آیت الله مولوی قندهاری می‌فرمودند: 📄 شبی وارد حرم مطهر امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه شدم؛ دیدم خدّام مشغول جاروب‌کردن هستند و گرد و غباری بلند شده و مردم درِ بینی و دهانشان را گرفته و عبور می‌کنند تا گرد و غبار وارد حلقشان نشود. 👈 ولی من به جهت اینکه این گرد و غبار از مرقد منوّر آن امام هُمام و از خاک پای زائرین‌شان می‌باشد، به جهت تیمّن و تبرّک {در میان آن گرد و غبار رفته و} استنشاق عمیق می‌کردم! 📝 در این هنگام، ناگهان در وجودم احساس انقلابی کردم که به وصف نمی‌آید! به خانه آمدم و از آن نشئه، لذّت می‌بردم و در همان حال قلم برداشتم و مشغول سرودن شدم که در خاتمه به یاد آن عنایت علوی نام سروده‌هایم را «غبار نجف» گذاشتم. (و بدین واسطه به این عالم بزرگوار، طبع شعری عنایت شد) 📚الدرجات الرفیعه، ص۷۲ ✍ برای جنت و دوزخ نمی‌کنم اصرار بهشت بی‌تو عذابی‌ست، تَحتِهَا الأنْهار مسیح زنده کند مرده را ,تعجب نیست!! چرا که مدح تو هر خفته را کند بیدار خدا به شکل تو خود را به خلق ظاهر کرد خدایی تو ازین رو نمی‌شود انکار چه سجده ها که نکردم به سمت ایوانت همیشه ذره کند عجز خویش را اظهار کمی غبار نجف را به عاشقان برسان که در هوای تو باشد جنون‌مان بسیار شراب عشق تو را خوردم و به زاهد ها تقیّه کردم و گفتم نمی‌کنم تکرار به لطف چشم تو امید دارم ای ساقی اگرچه کرده دلم بر گناه خود اصرار بیا و خرده کلاف مرا بخر آقا که شرمگین نشود عاشقت سر بازار به روی دارِعلی رند گونه باید رفت شبیه اشک پر از شوق میثم تمار تولدِ منِ دیوانه لحظه‌ی مرگ است فمن یمت یرنی علتی براین گفتار @Maghaatel
🩸این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر!؟ 🔖 آقا [مرحوم آیت الله بهجت] بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. 🔎 احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌هایشان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. 👈 بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت… 📚 در خانه اگر کس است؛ ص۵٩ ✍️ «دلسوختگان»، از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا در مصائب حضرت زهرا و سیدالشهداء علیهماالسلام بسوزند و گریه کنند ... گویا غم مصائب اهلبیت علیهم‌السلام، دل و جان‌شان را در غالب اوقات درگیر کرده است ... {طوبیٰ لَهُم و حُسنُ مَآب} 📝 ما گوشه‌نشینان غم فاطمه هستیم محتاج عطا و کرم فاطمه هستیم یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است دل سوختهٔ عمر کم فاطمه هستیم @maghaatel
🩸برای هیچ‌کس به اندازه امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» دلم نسوخت... عدیّ بن حاتم طائی گوید: 📋 مَا رَحِمْتُ أَحَداً رَحْمَتِی عَلِیّاً حِینَ أُتِیَ بِهِ مُلَبَّباً ▪️برای هیچ کس به اندازه علی علیه‌السلام دلم نسوخت؛ هنگامی که گریبانش را گرفته و او‌ را می‌کشاندند.... 📚 بحارالانوار ج۲۸ ص۳۹۳ ✍ نگاه حیدری‌اش خیره خیره بر در بود و نیمه‌های وجودش میان بستر بود نفس نفس زدن فاطمه عذابش داد که چشم او همه شب تا خود سحر تر بود زمین نخورده کسی پیش چشم غیرتی‌اش یگانه یار غریبان شهر، حیدر بود علی، علی است میان مدینه تا وقتی... کنار حضرت مولا، وجود کوثر بود و پشت‌ْگرمی او در کشاکش سختی نگاهِ فاطمیِ دختر پیمبر بود فدک بهانه شده بود، کینه دیرینه است تمام نقشه‌ی شان انتقام خیبر بود برای قتل علی تیر و نیزه کاری نیست برای کشتن او راه های بهتر بود... هجوم و آتش و دود و غلافِ نامردی... دو دست بسته و چشمی که سوی دلبر بود ندای (فضه خُذینی) بلند شد، یعنی... ز دست رفته...تمامِ امیدِ مادر بود هنوز فکر و خیالش چقدر آشفته است به یاد کوچه باریک و حال معجر بود @Maghaatel
🩸من این مرد را می‌شناسم... او همان کسی‌است که درب خیبر را با یک ضربه از جا کَنْد... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی‌که امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه را كشان‌كشان براي بيعت با ابوبكر به مسجد می‌بردند، يك مرد يهودی كه آن وضع و حال را ديد، بی‌اختيار لب به تهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد. 🥀 چون علت آن را پرسيدند،گفت: من اين شخص را می‌شناسم؛ او‌ همان كسی است كه وقتی در ميدان‌های جنگ ظاهر مي‌شد، دل رزم‌جويان را ذوب كرده و لرزه بر اندام‌شان می‌افكند؛ 🥀 او‌ همان كسی است كه قلعه‌های مستحكم خيبر را گشود و درب آهنين آن‌ را كه به وسيله چندين نفر باز و بسته مي‌شد، با يك تكان از جايگاهش كَند و به زمين انداخت. 🥀 اما حالا كه در برابر جنجال يك مُشت آشوبگر سكوت كرده، بی‌حكمت نيست و سكوت او براي حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانت‌ها صبر و تحمل نمي‌كرد؛ اينست كه حق‌بودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم. 📚علی کیست؟!،کمپانی،ص۲۵۵ ✍ علی: آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را ولی نامردها در خانه‌اش بستند دستش را دهانِ صبر وا مانده است از صبر جوانمردی که دیده روزگاری درب خیبر، نازِ شَستش را نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را، اما در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را به اسم دین درِ آن خانه‌ای را می‌زنند آتش که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟! تصور کن، خرابه خانه‌ای بعد از نشستش را اگر اسلام این باشد که این‌ها مدعی هستند الهی که خدا ویران نماید پای بستش را! @Maghaatel
سلام علیکم و رحمةالله در این ایام، عزیزان زیادی به بنده پیام داده‌اند که چرا مطالب فاطمیه سال‌های گذشته رو مجدداً در کانال نمی‌گذاریم؟! ✍ مکرّر بنده خدمت اعضای محترم کانال عرض کرده‌ام: ✔️ اولاً به جهات متعددی مِن جمله شلوغ‌نشدن کانال و ... ، بنایی بر قراردادن مطالب تکراری نداریم. ✔️ ثانیاً تمام مطالب کانال، به صورت موضوعی، هشتگ‌گذاری شده و با جستجوی هر یک از هشتگ‌ها _ که در بالای کانال سنجاق شده _ می‌توانید به تمام مطالب آن موضوع، دسترسی پیدا کنید. ✔️ ثالثاً اساساً ما کانال «فهرست مقاتل» را برای همین قضیه ایجاد کردیم؛ عزیزانی که زیاد مراجعه به مقاتل اهل‌بیت علیهم‌السلام دارند، در کانال «فهرست مقاتل» عضو شده و به راحتی به مطالب مورد نظرشان دسترسی پیدا کنند. 🖇 لینک کانال فهرست مقاتل 👇 https://eitaa.com/maghaatel2 .
🩸خلاصهٔ مصائب وارده بر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از لسان مبارک خود آن حضرت... اصحاب سقیفه و پیروان آن‌ها به اندازه‌ای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را اذیت و آزار دادند، که در خطبه فدکیهٔ، صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به آن‌ها فرمود: 📋 وَ نَصْبِرُ مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى وَ وَخْزِ السِّنانِ فِي الْحَشا... ▪️در برابر آزارهایتان صبر می‌کنیم؛ مانند صبر کسی که با چاقوهای بزرگ و پهن پیکرش را بُرِش دهند و سر نیزه را در شکمش فرو برند! 📚الاحتجاج ج۱ ص۲۶۷ ✍ آه از غصه‌ای گلوگیر و آه از یاس زخمی و پرپر آه از بستری به خون گلگون آه از حال و روز یک مادر آه از بوی دود دلگیری که در جای‌جای خانه پیچیده می‌کند زنده صحنه‌ای را که فاطمه بین شعله‌ها دیده آه از خانه‌ای که هر دم از آن ناله‌ای سینه‌سوز می‌آید آه از زخم سینه‌ای که از آن‌ خون تازه هنوز می‌آید آه از درد سینه و بازو آه از زخم کاریه پهلو ای خدا! من چگونه گویم از جای دستی که مانده بر ابرو آه از صورت کبودی که روی زخم علی نمک می‌زد تا که می‌دید، با خودش می‌گفت: «همسرم را عمر کتک می‌زد!» آه… تنها علی و یک زهرا آه… تنها امام و یک مأموم آه… از لحظه‌ای که در کوچه رفت مظلومه در پیِ مظلوم آه نفرین به یثربی که در آن لِه‌ شده دیگر احترام علی بی‌سر و پاترین‌شان حتی روی گردانَد از سلام علی آه از یک نگاه پُر دردی که دگر میل پَر کشیدن داشت  آه از التماس یک مردی که کجا طاقت بریدن داشت؟! آه از حال بچه‌هایی که نیست اصلاً گمان و باورشان که به هر صبح و شام و هر لحظه آب می‌رفت جسم مادرشان آه از روح و از روان حسن! آه از اشک بی‌امان حسن! آه از لُکنت زبان حسن! آه از مادر جوان حسن! آه از قلب مضطر زینب غصه های برابر زینب ای فلک! عاقبت بگو با من که چه می‌آوری سرِ زینب؟! @Maghaatel