eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
15 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️در حریمت خبر از عرش خدا می‌آید بوی سیب حرم کرب و بلا می‌آید... ⚡️شیعیان خالص،وقت سحر در حرم سیدالشهداء علیه‌السلام بوی سیب استشمام می‌کنند... امّ‌سلمه گوید: یک بار که حَسنَین علیهماالسلام به حضور رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمدند، جبرئیل به صورت «دِحیه کلبی» در حضور آن حضرت بود. حسنین علیهماالسّلام در اطراف جبرئیل که گمان می‌کردند دحیه کلبی است، جست و خیز می‌کردند. جبرئیل دست خود را حرکت داد و این طور وانمود کرد که چیزی در دست دارد. ناگاه دیدند که او یک سیب، یک گلابی و یک انار در دست دارد. جبرئیل آن میوه‌ها را به حسنین علیهماالسلام داد. حسنین در حالی که از شدت خوشحالی چهره شان برق می‌زد به طرف پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رفتند. 🔻رسول خدا آنها را گرفت، بویید و فرمود: «با همین میوه‌ها نزد مادرتان فاطمه سلام‌الله‌علیها بروید، اگر قبل از آن نزد پدرتان بروید بهتر است. » آنها دستور پیغمبرخدا را اجرا کردند و چیزی از آن میوه‌ها نخوردند تا اینکه پیامبر خدا نیز نزد آنها رفت و همگی از آن میوه‌ها خوردند. 🔹تا زمان شهادت رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، هر چه که آنها از آن میوه‌ها می‌خوردند، چیزی از آنها کم نمی‌شد و همچنان به حالت اول خود باقی بودند. 🔻امام حسین علیه السّلام فرمود: تا مادرم زنده بود، آن میوه‌ها دچار هیچ گونه تغییر و نقصانی نشدند. زمانی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از دنیا رفت، انار گم شد، ولی سیب و گلابی در زمان حیات حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام باقی ماندند. هنگامی که مولا علی علیه‌السلام را شهید کردند، گلابی نیز مفقود شد، ولی سیب به همان حالت برای امام حسن علیه‌السلام باقی بود، تا زمانی که آن حضرت را به وسیله زهر کشتند. آنگاه آن سیب همچنان باقی بود، تا آن زمانی که آب را در کربلا به روی من بستند. 🔹من هر گاه که تشنه می‌شدم، آن سیب را می‌بوییدم و تشنگی‌ام کاهش می‌یافت. هنگامی که تشنگی من به نهایت رسید و یقین کردم که دیگر ساعتی بیشتر زنده نیستم، مقداری از آن سیب را خوردم. ▪️ إمام سجاد علیه‌السلام فرمودند: پدرم، ساعتی قبل از آنکه که شهید شود، این مطلب را می‌فرمود. زمانی که پدرم شهید شد بوی آن سیب از قتلگاه آن حضرت به مشام می‌رسید. من به جستجوی آن سیب پرداختم، ولی اثری از آن نیافتم. بوی آن سیب بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام همچنان باقی بود. من قبر مقدس آن حضرت را زیارت کردم و بوی آن سیب از قبر مبارکش استشمام می‌شد. فَمَنْ أَرَادَ ذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا الزَّائِرِينَ لِلَقْبِرِ فَلْيَلْتَمِسْ ذَلِكَ فِي أَوْقَاتِ السَّحَرِ فَإِنَّهُ يَجِدُهُ إِذَا كَانَ مُخْلِصاً 🔸شیعیانی که به زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام می‌روند، اگر با اخلاص باشند در موقع سحر بوی آن سیب را احساس خواهند کرد. 📚 المناقب،‌ج۳ ص۳۹۱ @Maghaatel
♦️خوشا به حال مدّاح و شاعری که «رُوح‌ُالقدُس» بر زبان او شعر می‌گذارد... ⚡️ روزی امام صادق علیه‌السلام در رابطه با «عبدالله بن غالب» - که در وصف اهلبیت علیهم‌السلام شعر می‌سرود - فرمودند: إِنَّ مَلَكاً يُلْقِي عَلَيْهِ الشِّعْرَ وَ إِنِّي لَأَعْرِفُ ذَلِكَ الْمَلَكَ 🔹یک فرشته‌ای بر زبان او شعر می‌گذارد که من آن فرشته را خوب می‌شناسم. 📚رجال الكشّيّ ج۲ ص۶۳۰ ⚡️در جای دیگر نیز، دِعبل خُزاعی می‌گوید: روزی در محضر حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام اشعاری را سرودم؛ وقتی که به این دو بیت رسیدم: خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ / يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَكَاتِ 🔻و قیام امامی که حتما قیام خواهد کرد و قیام او بر پایه نام خدا و برکات است يُمَيِّزُ فِينَا كُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ/ وَ يُجْزِي عَلَى النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ 🔻و هر حق و باطلی را در حق ما از هم جدا می‌سازد و بر نعمت و یا نقمت جزا می‌دهد. بَكَى الرِّضَا بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ لِي 🔻امام رضا علیه‌السّلام به شدت گریستند؛ سپس سر مبارک خود را به سوی من بلند کردند و فرمودند: يَا خُزَاعِيُّ نَطَقَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى لِسَانِكَ بِهَذَيْنِ الْبَيْتَيْنِ 🔹ای خُزاعی! این دو بیت را روح‌القدس بر زبانت جاری کرد. 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۶۵ @maghaatel
♦️ حسرتْ‌به‌دلانِ زیارتِ کربلا، هر شب بر بام خانه روند و این‌گونه سیدالشهداء علیه‌السلام را زیارت کنند... ابوالحسن فارسی گوید: بسیار به زیارت مولایمان ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام می‌رفتم و مدتی بعد سرمایه‌ام اندک و بُنیه‌ام به خاطر پیری، سُست گشت و از زیارت آن حضرت بازماندم. شبی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در خواب دیدم در حالی که امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام نیز همراه آن حضرت بودند و من به نزدیک ایشان رسیدم. 🔻امام حسین علیه‌السلام فرمود: ای رسول خدا! این مرد بسیار مرا زیارت می‌کرد و مدتی بعد از من دست کشید. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: آیا سزاوار است که از کسی چون حسین‌من، دوری کردی و زیارتش را ترک گفتی؟ عرض کردم: ای رسول خدا! حاشا و کلّا که من از مولایم دوری کنم؛ حقیقت آن بود که فَرتوت و ناتوان گشتم و از این رو زیارت وی بر من دشوار گشت و به خاطر فقر، زیارت وی را ترک گفتم. پس رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: اصْعَدْ کُلَّ لَیْلَةٍ عَلَی سَطْحِ دَارِکَ وَ أَشِرْ بِإِصْبَعِکَ السَّبَّابَةِ إِلَیْهِ وَ قُلْ 🔹 هر شب بر بام خانه ات برو و با انگشت سبّابه(اشاره) به سوی قبر مطهر او اشاره کن و بگو: السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی جَدِّکَ وَ أَبِیکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أُمِّکَ وَ أَخِیکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَنِیکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الدَّمْعَةِ السَّاکِبَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَةِ الرَّاتِبَةِ؛ لَقَدْ أَصْبَحَ کِتَابُ اللَّهِ فِیکَ مَهْجُوراً وَ رَسُولُ اللَّهِ فِیکَ مَحْزُوناً وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی أَنْصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ السَّلَامُ عَلَی أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِکْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ کِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ وَ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ 🔻 سپس هر آنچه که می‌خواهی، درخواست کن که زیارتت از دور یا نزدیک، مقبول است. 📚بحارالانوار ج۹۸ ص۳۷۷ @Maghaatel
🔘 ۲۳ ذی‌القعده، روز زیارتی خاصّ امام رضا علیه‌السلام و به نقلی هم شهادت آن حضرت... سید بن طاووس می‌نویسد: رأیتُ فی بَعضِ تَصانیفَ أصحابنَا العَجَم «رضوان اللّٰه علیهم» أنّه یُستحبُّ أن یُزارَ مَولانا الرضّا علیه‌السلام یَوم الثالث والعِشرین مِن ذی القعدة من قُربٍ أو بُعدٍ، بِبعضِ زیاراته المعروفة؛ 🔻در بعضی از تألیفات علمای امامیهٔ عَجَم، دیدم که نقل کرده‌اند: زیارت مولای‌مان حضرت رضا علیه‌السلام در روز بیست و سوم ذی‌القعده، مستحب است؛ حال چه از دور و چه از نزدیک سزاوار است با یکی از زیارتنامه های معروفه، آن حضرت را زیارت کرد. 📚إقبال الأعمال، ج۲ ص۲۳ ◾️ بنابر قولى در اين روز در سال ۲۰۳ ه‌ق حضرت امام رضا عليه‌السّلام به شهادت رسيدند. 📚مسار الشيعه ص۱۶ 📚العدد القوية: ص ۲۷۵. @maghaatel
🔘 السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ 🔘 این ایام، ایام زیارت خاصه امام رضا علیه‌السلام است؛ خصوصاً روز «دحوالارض» که مرحوم میر محمدباقر داماد در «رسالة اربعة ایام» نقل می‌کند که: زیارة مولانا و سیدنا الرضّا علیه‌السلام ... فی هذا الیوم أفضل الأعمال المستحبّة، وآکد الآداب المسنونة 🔸زیارت مولا و آقای‌مان حضرت رضا علیه‌السلام در روز «دحوالارض» از افضل اعمال مستحبی و از مؤکّدترین آدابی است که در سیره و سنّت بوده است. 📚رسالة اربعة ایام،ص۵۲ 🔻لذا متن کامل زیارت «جوادیّه»، که در پُست قبل به فراز هایی از آن اشاره شد، به صورت فایل pdf، در کانال بارگذاری می‌شود تا ان‌شاءالله از راه دور و نزدیک، بهترین بهره را از این زیارتنامه شریف، ببریم.👇 @Maghaatel
زیارت جوادیه.pdf
768.9K
«زيارت جوادیه» ✅ فایل pdf ✅ بررسی متن و سند + ترجمه فارسی ✅ آراء بزرگان و علما در مورد این زیارت شریفه 🔻این زیارتنامه مورد سفارش علما و بزرگان بوده است. @maghaatel
🔘 ۲۵ ذی‌القعده ، سالروز خروج امام رضا علیه‌السلام از مدینه به سمت خراسان... در روز ۲۵ ذی‌القعده، با نامه مجبورانهٔ مأمون عباسی ملعون ، امام رضا علیه‌السلام همراه با مأموران مأمون، مدینه را به سمت خراسان ترک نمودند. 📚مستدرک سفینة البحار، ج۸، ص۵۵۶ 🔻چند فراز تاریخی و معرفتی را در این رابطه‌ ذکر می‌کنیم 👇👇👇 @Maghaatel
🩸درد و دل‌ها و اشک‌های امام رضا علیه‌السلام بر سر قبر مطهر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها... راوی‌گوید: 🥀 من در مدینه بودم آن زمانی که برای بُردن حضرت رضا علیه‌السلام آمده بودند؛ 📋 فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ لِیُوَدِّعَ رَسُولَ اللَّه فَوَدَّعَهُ مِرَاراً کُلَّ ذَلِکَ یَرْجِعُ إِلَی الْقَبْرِ وَ یَعْلُو صَوْتُهُ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ ▪️ دیدم که آن حضرت برای وداع با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد مسجد شد؛ چندین مرتبه وداع کرد. هر بار که به طرف قبر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برمی‌گشت، صدایش به گریه و زاری بلند می‌شد. 🥀 جلو رفتم و سلام کردم. جواب سلامم را داد. من تهنیت عرض کردم. إمام علیه‌السلام فرمود: 📋 زُرْنِی فَإِنِّی أَخْرُجُ مِنْ جِوَارِ جَدِّی فَأَمُوتُ فِی غُرْبَةٍ وَ أُدْفَنُ فِی جَنْبِ هَارُونَ ▪️مرا خوب ببین و زیارت کن که از جوار قبر جدم خارج می‌شوم و در بلاد غربت از دنیا خواهم رفت و در کنار هارون دفن می‌شوم. 📚عیون اخبارالرضا علیه‌السلام ،ج۲ ص۲۱۷ 📝 در نَقلی دیگر آمده است: 🥀 امام رضا علیه‌السلام بعد از وداع با قبر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به روضه جدّهٔ طاهره‌اش حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام مشرّف شد و درد دل‌های خود را به آن حضرت عرضه داشت. 📚 حدیقه الرضویة، ص۷۴ @Maghaatel
♦️ زهرا سَنَدی بَهر شفاعت دارد بر شیعه و ذُرّیه عنایت دارد دنبال تمام دوستان می‌گردد بَه بَه که چقدر او سخاوت دارد... در روایت آمده است: وقتی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها شنید که پدرش او را تزویج نموده و درهم‌ها را مِهر او قرار داده است، عرضه داشت: پدر جان! دختران سائر مردم بر درهم و دینار شوهر می‌کنند شما هم مرا بر درهم و دینار تزویج نمودید؟! پس چه فرقی است بین دختر شما و سائر مردم؟ فَاسْأَلِ اللَّهَ أَنْ یَجْعَلَ مَهْرِی شَفَاعَةَ عُصَاةِ أُمَّتِکَ 🔹از خدای متعال بخواهید که مِهریه مرا شفاعت گنهکاران امّت شما قرار دهد. جبرئیل همان لحظه نازل شد و در دستش حریری بود که در آن نوشته بود: جَعَلَ اللَّهُ مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ بِنْتِ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی صلی‌الله‌علیه‌وآله شَفَاعَةَ أُمَّتِهِ الْعَاصِینَ 🔸«خداوند، مهر فاطمۀ زهرا سلام‌الله‌علیها، دختر محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله را شفاعت گنهکاران امت او قرار داد». 🔻حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به هنگام رفتن از این دنیا وصیت نمود تا آن حریر در کفنش گذاشته شود و فرمود: إِذَا حُشِرَتُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أرْفَعُ هَذَا الْحَرِیرَ وَ أشْفَعُ عُصَاةَ أُمَّةِ النَّبِیِّ صلی‌الله‌علیه‌وآله 🔹وقتی روز قیامت محشور شوم این حریر را بر می‌دارم و گنهکاران امّت پدرم را شفاعت می‌کنم. 📚شرح إحقاق الحق،مرعشی نجفی، ج۱۹، ص۱۲۷ @maghaatel
◾️اللّٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدِ بنِ علِیٍّ باقِرِ العِلمِ وَ إمامِ الهُدیٰ، و قائِدِ أهلِ التَّقویٰ، وَ المُنتَجَبِ مِنْ عِبادِکَ◾️ با مدد از ساحت قدسیِ حضرت باقرالعلوم علیه‌السلام ، ان‌شاءالله از امروز تا سالروز شهادت آن حضرت (۷ ذی‌الحجه): ➖ مصائب و مقاتل مرتبط با آن حضرت ➖ مصائب کربلا و شام از زبان مبارک آن حضرت ➖ گوشه‌ای از حالات و فرمایشات آن حضرت در فضلیت زیارت و نوحه‌سرایی بر سیدالشهداء علیه‌السلام در کانال «معارف و مقاتل آل الله» قرار داده می‌شود. @Maghaatel
🩸من در اين شهر، اهل و عیال و خانه‌ای ندارم... در نقل‌ها آمده است: 🥀 ... شب هنگام بود که حضرت مسلم عليه‌السلام در كوچه‌هاي كوفه سرگردان مي‌گشت؛ نمی‌دانست به كجا رود؟ تا اين كه بر در خانه پیرزني به نام «طوعه» رسيد، در آنجا توقّف كرد، از او آب خواست، آن زن آب آورد و مسلم عليه‌السلام نوشيد. 🥀 آن زن، ظرف آب را به خانه برد، بعد بيرون آمد و او را درب خانه‌اش ديد؛ گفت: اي بنده خدا! مگر آب نياشاميدی؟فرمود:آري؛ طوعه گفت: پس چرا به نزد خانواده خود نمی‌روي؟ حضرت مسلم عليه‌السلام سکوت کرد و چيزي نگفت. باز آن زن تكرار كرد و مسلم ساكت شد. 🥀 دفعه سوم «طوعه» گفت: سبحان الله! اي بندهٔ خدا! خداوند تو را از بدي‌ها دور كند، از اينجا برخيز و نزد خانواده خود برو، زيرا كه خوب نيست جلوی درب خانه من توقّف كني و من دوست ندارم در اين وقت شب، كنار خانه من باشي! حضرت مسلم عليه‌السلام برخاست و فرمود: 📋 يا أمَة الله! مالي في هذا الْمِصْر أهْلٌ وَ لا عَشيرَة، فَهَل لَكِ في أجْرٍ وَ مَعْروفٍ، وَلَعلّي مُكافِئكِ بَعْد هذا الْيَوْم؟ ▪️اي بندهٔ خدا! من در اين شهر خانه و قوم و خویشی ندارم، آيا مي‌تواني در حقّ من احسان نموده و امشب در منزل خود جاي دهي؟ شايد پس از اين، پاداش احسان تو را داده و جبران نمايم؟ 🥀 طوعه گفت: اي بنده خدا! چگونه خانه نداري؟ حضرت‌ مسلم عليه السلام گفت: 📋 أنَا مُسْلِم بن عَقيل، كَذَّبني هولاءِ الْقَوْم، وَ غَرّوني و أخْرَجوني. ▪️من مسلم بن عقيل هستم، اين مردم به من دروغ گفتند، و مرا فريب داده و سرانجام يكّه و تنها بيرونم كردند. 🥀 طوعه گفت: به راستي تو مسلم هستي؟ فرمود: آري. گفت: بفرماييد. آن گاه حضرت مسلم عليه‌السلام را به يكي از اتاق‌هايي كه خود سكونت نداشت، راهنمايي كرد و لوازم استراحت را فراهم نمود و شام آورد، ولي حضرت مسلم عليه‌السلام شام ميل نفرمود... 📚مقاتل الطالبین، ص۶۷ 📚الارشاد، ج۲ ص۵۴ ✍ سیر و سلوک من شده آواره‌بودن بی "چاره" بودن با وجود چاره‌بودن هرکس کسی دارد ولیکن من ندارم کاری به جز زانو بغل کردن ندارم من دوست دارم کوچه گرد شب شدن را شب تا سحر دلواپس زینب شدن را رفتند اما یک نفر دوروبرم بود آن یک نفر هم سایه ی پشت سرم بود گشتم ولی این شهر پروانه ندارد انگار جز طوعه کسی خانه ندارد این شهر بی‌درد است ، یک زن اهل درد است طوعه پناهم داد ، خیلی طوعه مرد است چه مردم نامهربانی داشت کوفه ای کاش ده تا مثل هانی داشت کوفه در کوفه دیگر حرمت مهمان شکسته این چند روز آنقدرها دندان شکسته اینجا وفا دارد ، وفاهای دروغی بازار هم دارد ، چه بازار شلوغی !!! بازار ، دنبال وفا رفتم ، جفا داشت اما خدا را شکر دیدم بوریا داشت حالا که دستم بسته شد یاد علی‌ام معلوم شد امروز داماد علی‌ام از بام نه از چشمشان افتادم آخر دیدی چه کاری دست زینب دادم آخر؟!! مانند قربانی تنم را میکشیدند دست مرا بستند و از پا میکشیدند میخواستم خونم به پای رب بریزد گل در مسیر محمل زینب بریزد ... @maghaatel