eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸بر سر سفره‌ای که إمام صادق علیه‌السلام نشسته بودند، - العیاذبالله - ، «شراب»‌ حاضر کردند ... راوی گوید: 🥀 وقتی‌که امام صادق علیه‌السلام را به نزد منصور دوانیقی آوردند، در خدمت در خدمت آن حضرت بودیم. یکی از فرماندهان منصور، یک مهمانی را در قصر منصور تدارک دیده بود. 🥀 امام صادق علیه‌السلام نیز بین مهمانان حضور داشت؛ سر سفره وقتی‌که مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، یک نفر از آنها آب خواست و قدحی که شراب در آن بود، آوردند؛ همین که قدح به‌دست آن مرد رسید، امام صادق علیه‌السّلام از جا برخاست. 🥀 پرسیدند: آقا! چرا بلند شدید؟ إمام علیه‌السلام فرمود: جدّم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: 📋 مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَی مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ. ▪️هر کس بر سر سفره‌ای بنشیند که شراب در آن سفره خورده می‌شود، ملعون است. 📚الکافی ج۶ ص۲۶۸ ✍ آه یا امام صادق... همین‌که یک شیعهٔ جعفری، می‌شنود که بر سر سفره‌ای که شما نشسته بودید، شراب آوردند، قلب او درد می‌گیرد... امّا تا اسم «شُرب خمر» می‌آید، مصائبی را به تصویر میکشد که نزدیک است قلب انسان متلاشی شود... ➖ یکی از سربازان لشکر عمر بن سعد ملعون می‌گوید: 📜 وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️در مسیر بین کربلا تا شام، هنگامی که شب می‌شد، سَر إمام حسین علیه‌السلام را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن می‌نشستیم و مشغول شُرب خمر می‌شدیم.(۱) 📝 هر منزل و روستا که بُردند پای سر تو «شراب» خوردند... ➖ یا امام صادق ... اگر بر سر سفره شما شراب آوردند، دیگر شراب بر سَر و روی‌تان نریختند؛ اما ای‌کاش ما می‌مُردیم برای آن ساعتی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف ▪️يزيد ملعون شراب می‌خورد و تَه‌مانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليه‌السّلام می‌ريخت.(۲) 📚(۱)لهوف ص١۵٢ 📚(۲)نفس المهموم، ص۴۳۹ ؛ معالي السّبطين، ج۲ص۵۸ 📝 با پیرمرد خسته که دعوا نمی‌کنند با دست بسته وارد بَلوا نمی‌کنند بر خانهٔ امام که حمله نمی‌برند اینگونه با بزرگ حرم، تا نمی‌کنند در خانه‌ای که هست زن و بچه بین آن آتش به پشت خانه که برپا نمی‌کنند وقتی هنوز نالهٔ زهرا رسد به‌گوش تکرار داغ حضرت زهرا نمیکنند شاید زنی به پشت درِ خانه آمده در را که با فشار لگد وا نمی‌کنند شه را پیاده در پیِ مرکب نمی‌کِشند با کینه هتک حرمت آقا نمی‌کنند هفتاد ساله را که دگر هول نمی‌دهند یک ذرّه رحم ، یا که مدارا نمی‌کنند پیش امام پشت سرِ هم شراب خورد این رسم را به دِیر و کلیسا نمی‌کنند بزم شراب ریشه ز بزم یزید داشت یکجا بگو که ظلم در آنجا نمی‌کنند با خیزران زد و ز لبش خون دوباره ریخت یک عدّه چشم بسته ، تماشا نمی‌کنند دندان سنگ خورده دوباره شکسته شد خجلت ز جای بوسهٔ طاها نمیکنند تَه ماندهٔ شراب خودش را به طشت ریخت فکری به حال زینب کبری نمی‌کنند @maghaatel
🩸نوحُ‌الأئمه گفت: «نُوحُوا عَلَي الْحُسَينِ»... مرحوم حاج سید مرتضی نُجومی کرمانشاهی - که از علمای برجسته شیعه در عصر حاضر بوده‌اند - در کتاب «فیض قلم» این روایت را از امام صادق عليه‌السلام نقل کرده‌اند که حضرت فرمودند: 📋 نُوحُوا عَلَي الْحُسَينِ علیه‌السلام نَوحَ الثَّکْليٰ عَلَي وَلَدِها ▪️ همچون مادرِ بچه‌مُرده بر إمام حسين عليه‌السلام نوحه کنيد! 📚فیض قلم، ص۵۰ ✍نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود دربین سی هزار نفر بی حبیب بود نوحوا علی الحسین که یک شاه بی پناه تنها فتاده بود به چنگال یک سپاه نوحوا علی الحسین لبش تشنه وکباب می‌گفت از عطش جگرم آب آب آب نوحوا علی الحسین غریبانه کشته شد نوحوا علی الحسین چو بیگانه کشته شد نوحوا علی الحسین هوا گشت قیرگون شد آسمان به رنگ کبودی و نیلگون نوحوا علی الحسین به سرزینبِ غمین آمد دوان به خیمه‌گه زین العابدین تا عمه جان پردهٔ آن خیمه را کشید یعقوب کربلا چو هوا را به دیده دید نوحوا علی الحسین سری روی نیزه هاس سر از تنش جدا و تنش از سرش جداس @maghaatel
🩸إمام‌صادق علیه‌السلام با روضهٔ «اسارت»،‌ از حال می‌رفتند | شرح گوشه‌ای از أسرار گودال قتلگاه ... شخصی به نام «ابن‌حبیب» گوید: 🥀 نزد مولایم امام صادق علیه‌السلام بودم که شنیدم در سجده‌اش می‌فرمود: 📋 اللّٰهمَّ اْغفِرْ لِمَنْ زارَ جَدِّیَ الحُسین وَ مَنْ بَکیٰ عَلَیه ▪️خدایا ببخش زائرین قبر سیدالشهداء علیه‌السلام را و کسانی که برای او گریه می‌کنند. 🥀 وقتی مناجات حضرت تمام شد، نشست در حالی که اشک‌ها، محاسن حضرت را خیس کرده بود. ➖ عرض کردم: ای مولای‌من! چرا کعبه به رنگ سیاه است؟ 🥀 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: وقتی حضرت ابراهیم علیه‌السلام خانه کعبه را ساخت، پارچه سبز روی آن انداخت،اما خدای متعال وحی فرستاد که: ای ابراهیم! پارچه کعبه را سیاه کن که منِ خدا، در عالم معنا عزادار سیدالشهداء علیه‌السلام نوهٔ سیدالانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله هستم. ➖ عرض کردم: ای سروَر من! به ما خبر رسیده در بدن جدّ شما از سینه تا پایین هزار زخم تیر و نیزه و شمشیر و چوب و غیره بوده؛ آیا درست است؟ 🥀 حضرت فرمودند: بلکه بیش از این بوده است. ➖گفتم: چگونه در یک بدن، این همه جراحت می‌تواند باشد؟ 📋 فبَکیٰ عندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه. ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند؛ 🥀 سپس فرمودند: 📋 قَدْ ضَرَبُوا السَّیفَ عَلَی مَوضِعِ السَیفِ وَالسَّنانَ عَلَی مَوضِع السَّنان وَالسَّهمَ عَلَی مَوضِعِ السَّهم ▪️همانا شمشیر بر جای شمشیر می‌زدند؛ نیزه بر جای نیزه می‌زدند؛ تیر بر روی تیر می‌زدند. ➖ بعد عرض کردم: علت بوی عطر تربت سیدالشهداء علیه‌السلام و عظمت کربلا چیست؟ 🥀 امام علیه‌السلام فرمودند: خاک کربلا با خون جدّم مخلوط شد، وقتی که اسب‌ها را بر بدن او تاختند. و حضرت فرمودند: می‌توان از خاک کربلا برای شفا خورد. ➖ بعد عرض کردم: مخدّرات وقتی به شام رسیدند، «کاشفات الوجوه» بودند؛ آیا این مطلب درست است؟ 🥀 راوی گوید: 📋 وَاللّهِ رَاَیتُ مَولایَ جَعفَرَ الصّٰادِقَ علیه‌السلام عِندَ ذٰلکَ قَد بَکیٰ بُکاءً شَدیداً بِحَیثُ لَم یَقدرْ اَنْ یُجیبَ عَنْ ذٰلکَ وَلٰکِنْ اَومَئَ الیٰ ذٰلکَ بِرَأسِهِ ▪️وقتی این را گفتم به خدا قسم دیدم حضرت چنان گریه کرد که توان صحبت‌کردن نداشت، اما با سر مبارکش در تأیید این مصیبت، اشاره فرمود. (در نقل‌های دیگر آمده است که کسی نمی‌توانست به صورت‌هایشان نگاه کند‌ و هاله‌ای از نور حجاب شده بود.) 📚بحرالمصائب،(نسخه خطی) ج۳ ص۴۰۸ @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
◾️فهرستِ لینک‌دار مصائب و مقاتل حضرت بیرون‌کشاندنِ إمام صادق علیه‌السلام از خانه و دواندنِ آن حضرت در پیِ مرکب | گریز به روضه اسارت آل اللهآتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام و راه رفتن آن حضرت در بین آتش | گریز به آتش کشیدن خیمه‌های عاشوراتداعی غروب عاشورا و آتش زدن خیمه‌ها به هنگام آتش زدن خانه إمام صادق علیه‌السلام | حال و روز زنان و فرزندان إمام علیه‌السلام به هنگام آتش زدن خانه حضرتشمشیر کشیدن منصور دوانیقی به قصد کشتنِ إمام صادق علیه‌السلام و منصرف شدن او | گریز به گودال قتلگاه نحیف‌شدنِ بدن مبارک إمام صادق علیه‌السلام در ساعات پایانی عمر | گریز به روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جگر امام صادق علیه‌السلام در اثر زهر، پاره پاره شدحاضر کردن شراب بر سر سفره امام صادق علیه‌السلام | گریز به مجلس شراب یزید و...آوردنِ طفل شیرخواره در مجلس روضه امام صادق علیه‌السلام و تداعی مصیبت حضرت علی اصغر علیه‌السلام امام صادق علیه‌السلام با روضه اسارت آل الله از حال می‌رفتند... | گوشه‌ای از اسرار گودال قتلگاهروایت : نُوحُوا عَلَی الحُسین علیه‌السلام... @Maghaatel2
. سلام علیکم ، اَعظَمَ اللهُ اُجورَکم ➖ دوستان می‌تواند فهرست لینک‌دارِ بالا 👆 را برای عاشقان و دلسوختگان غمِ امام صادق علیه‌السلام، «» کنند تا در این ایام، دل‌های بیشتری هم‌غصّه با غصّه‌های حضرت حجة‌بن‌الحسن ارواحنافداه بشود. ➖ ضمناً اگر عزیزان تمایل دارند مثل فهرست بالا، به فهرست لینک‌دارِ مصائب ، و مصائب و مقاتل دسترسی داشته باشند، به کانال فهرست مقاتل مراجعه فرمایند. 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3209822579C0f720607da .
🩸گوشه‌ای از حالات امام صادق «علیه‌السّلام» در مصیبتِ سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» حضرت امام صادق علیه‌السّلام همواره، روضه‌دارِ عزای سیدالشهداء علیه‌السلام بودند و به هر بهانه به یاد آن حضرت می‌افتادند و منقلب می‌شدند ... در پاره‌ای از روایات، به احوالاتِ امام صادق علیه‌السلام به هنگام یاد سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» ، اشاراتی شده است که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم: 🔖 چنان غَمی بر قلب آن حضرت می‌نشست که دیگر اختیار حال خود را نداشتند ... روزی جناب ابابصیر در محضر امام صادق علیه‌السلام بودند که یکی از فرزندان آن حضرت وارد شدند؛ امام علیه‌السلام آن پسر را به آغوش کشیدند و به شدت گریه کردند ... سپس به جناب ابابصیر فرمودند: 📋 یَا أَبَا بَصِیرٍ إِذَا نَظَرْتُ إِلَی وُلْدِ الْحُسَیْنِ أَتَانِی مَا لَا أَمْلِکُهُ بِمَا أَتَی إِلَی أَبِیهِمْ ... (۱) ▪️ای ابابصیر! هر گاه به یکی از فرزندان امام حسین علیه‌السلام نگاه می‌کنم، حالتی به من دست می‌دهد که دیگر اختیار آن حال را ندارم به خاطر مصیبتی که بر سر جدّشان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام آوردند ... (امام صادق علیه‌السّلام «فرزند خودشان» را می‌بینند، اما به یاد مصائب جدّ غریب‌شان سیدالشهداء علیه‌السلام می‌افتند!؟ گوئیا دنبال بهانه‌اند برای بی‌تاب شدن برای اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ...) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 مانند مروارید، قطرات اشک از چشمان‌شان می‌افتاد ... عبدالله بن سنان گوید: در روز عاشورا خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسیدم؛ 📋 فَأَلْقَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ ظَاهِرَ الْحُزْنِ وَ دُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ.(۲) ▪️دیدم که رنگ چهره آن حضرت پریده، سرتاپای وجودش را حزن گرفته است؛ اشک از چشمان مبارکش همانند دانه‌های مروارید، می‌افتاد. ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 با یاد سیدالشهداء علیه‌السلام دیگر در آن روز، تبسّمی هم بر لب نداشتند ... در روایت آمده است: 📋 مَا ذُکِرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی یَوْمٍ قَطُّ فَرُئِیَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُتَبَسِّماً فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ إِلَی اللَّیْلِ (۳) ▪️هیچ روزی نبود که یادی از سیدالشهداء علیه‌السلام در نزد امام صادق علیه‌السّلام بشود، مگر آنکه دیگر کسی آن حضرت را تا شب، خندان نمی‌دید. و یا در جای دیگر فرمودند: 📋 فَمَا أَنْغَصَ ذِکْرَ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لِلْعَیْشِ!إِنِّی مَا شَرِبْتُ مَاءً بَارِداً إِلَّا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ (۴) ▪️یادِ سیدالشهداء علیه‌السلام چقدر عیش و آسایش را تلخ و ناگوار مى‌كند! من هيچ گاه آب سرد نمى‌نوشم مگر اينكه امام حسين علیه‌السلام را ياد مى‌كنم! ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🔖 به گونه‌ای گریه می‌کردند که نزدیک بود از حال بروند و غشّ کنند ... راوی گوید: وقتی که از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: چگونه می‌شود در یک بدن (پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام) بیش از هزار زخم جا شود؟! 📋 فبَکیٰ عِندَ ذٰلکَ یَکادُ اَنْ یُغشیٰ عَل‍َیه.(۵) ▪️در این هنگام، حضرت آن‌قدر گریه کردند که نزدیک بود، غش کنند و از حال بروند! 📚(۱) کامل الزیارات، ص۸۳ 📚(۲) مصباح المتهجد، ص۵۴۷ 📚(۳) الأمالی الصدوق، ص۱۲۲ 📚(۴) الأمالی الصدوق، ص۲۰۵ 📚(۵) بحر المصائب، ج۵ ص۲۴۵ @Maghaatel
🩸أَنَا کَفَّنْتُ أَبِی ... در نقلی آمده است: امام کاظم علیه‌السلام در عزای پدر بزرگوارش با گریه چنین می‌فرمود: 📋 یاأَبَتاه مَن بَعدَكَ، وا طولَ حُزناه، وا حَسرَتاه مِن بَعدِكَ، يا أَبَتاه وَا انقِطاعَ ظَهراه (۱) ▪️پدر جان! پس از شما چه کسی را داریم؟ وای از طولانی بودن اندوهم! وای از حسرتم پس از شما! وای از شکستن کمرم!». 🥀 به روایت کتاب شریف «کافی»، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمودند: 📋 أَنَا کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا وَ فِی قَمِیصٍ مِنْ قُمُصِهِ ▪️من، بدن مبارک پدرم را در دو پارچه مصری (معروف به شَطوی) که در آنها اِحرام بسته بود و در یکی از پیراهن‌های خود ایشان، 📋 وَ فِی عِمَامَةٍ کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام وَ فِی بُرْدٍ اشْتَرَیْتُهُ بِأَرْبَعِینَ دِینَاراً (۲) ▪️و همچنین در عمامه‌ای که متعلّق به حضرت امام سجاد علیه‌السلام بود و نیز در پارچه‌ای که آن را به چهل دینار خریدم، کفن کردم. 📚(۱) کتاب الوفیات،ج۲، ص۲۴۹. 📚(۲) الکافی ج ۱ ص ۴۷۵. ✍ آه یا موسی بن جعفر... الحمدالله که شما با دستان مبارک خودتان بدن مطهر پدرتان را در چند پارچه و کفن گران‌قیمت، کفن نمودید ... 🥀 ای‌کاش جدّ شما امام سجاد علیه‌السلام هم می‌فرمود: «کَفَّنْتُ أَبِی...» اما گویا اینگونه زین‌العابدین علیه‌السلام فرموده باشند: «جَمَعْتُ أَبِی...» ➖ چرا که «مقاتل» نوشته‌اند: 🥀 وقتی که امام سجاد "علیه‌السلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ‌السَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند: «حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!» 🥀 دو دست (از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند. 📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۸۷۰ 📚سحاب رحمت،یزدی، ص ۶۵۳ 📝 غیر از این خاکِ بلاکَش، وطنی نیست تو را جز سنان و نی و خنجر، چمنی نیست تو را گفتم از خاتم انگشت، تو را بشناسم تو که انگشت نداری، یَمَنی نیست تو را تو پس از قتل حسن، گفته‌ای «غارت زده‌ام» حال، غارت شده‌ای، پیرهنی نیست تو را استخوان های تنت مثل دلت نرم شده جز من و مادرمان، سینه زنی نیست تو را بسکه اسب از بدنت رد شده چون خاک شدی تا رسیدم به تو دیدم، بدنی نیست تو را بوریا بود بهانه، که بدن جمع شود ورنه جز خاک بیابان، کفنی نیست تو را @Maghaatel
🩸اهتمام امام صادق علیه‌السّلام نسبت به فراگیری و حفظ «اشعار نابِ مدح و مرثیه اهل‌البیت علیهم‌السلام» ... در بین شعرای شیعه در زمان امام صادق علیه‌السّلام، شاعری است به نام «سَیف (یا سفیان) بن مُصعب عَبدی»؛ 🔖 سید حِمیری که خود از شاعران نامدار شیعه در زمان امام صادق علیه‌السّلام است، می‌گوید: «من از همه مردم شاعرتر هستم الّا از سیف بن مُصعب عبدی» (۱) 🔖 امام صادق علیه‌السّلام به جناب «عبدی» می‌فرمودند: 📋 قُلْ شِعْراً تَنُوحُ بِهِ النِّسَاءُ ▪️به گونه‌ای (در مصائب آل الله) شعر بگو که زن ها و مخدّرات، با شعر تو، بلند بلند نوحه کنند و ناله سر دهند! (۲) 🔖 روزی جناب «عبدی» به محضر امام صادق علیه‌السّلام شرفیاب شد و حضرت به او فرمودند: «أُمّ فَروَه» (ظاهراً در اینجا مراد، دختر آن حضرت بوده است) را صدا بزن تا بیاید و بشنود که با جدّ غریبش چه کرده‌اند؟! وقتی که «أمّ فروه» حاضر شد و پشت پرده نشست، جناب «عبدی» به گونه‌ای شعر خواند و مرثیه‌سرایی نمود، که زن‌ها و مخدّرات، فریاد می‌زدند...(۳) 🔖 مرحوم علامه امینی در «الغدیر» نقل می‌کند که امام صادق علیه‌السّلام به «أباعُمارة» فرمودند: 📋 أنشِدْنِي لِلعَبدِيّ فِي الحُسَينِ علیه‌السلام ▪️ای ابا عُماره! شعری را که «عبدی» در رثای سیدالشهداء علیه‌السلام سروده است، برایم بخوان!(۴) {این روایت،‌ حاکی از اُنس امام صادق علیه‌السّلام با شعر «عبدی» دارد} 👈 اما نکته‌ای که حائز اهمیت است اینکه امام صادق علیه‌السلام - از آنجا که اشعار جناب عبدی در مدح و رثای آل الله ، بسیار ناب و جانسوز بوده است - خطاب به شیعیان امر نموده و فرموده‌اند: 📋 یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ عَلِّمُوا أَوْلَادَکُمْ شِعْرَ الْعَبْدِیِّ فَإِنَّهُ عَلَی دِینِ اللَّهِ 🔻 ای شیعیان! به فرزندان‌تان شعر «عبدی» را یاد دهید، زیرا او این اشعار را بر طبق دین خدا سروده است.(۵) 📚(۱) الأغانی، ج۷ ص۲۹۳ ؛ الغدیر، ج۲ ص۴۰۹ 📚(۲)رجال کَشّی،ص۳۴۳ 📚(۳)الکافی،ج۸ ص۲۱۵ 📚(۴)الغدیر، ج۲ ص۲۹۵ 📚(۵)رجال کَشّی، ص۷۰۴ ✍ ای‌کاش همان‌قدر که دوستداران آل الله «علیهم‌السلام» دغدغه کسب نمرات عالی در مدارس و دغدغه فراگیری برخی از زبان‌های خارجه و ... را نسبت به فرزندان‌شان دارند، لااقل همان اندازه نیز دغدغه فراگیری اشعار ناب در مدح و مراثی اهل‌البیت علیهم‌السلام را نسبت به خود و فرزندان‌شان داشتند ... @Maghaatel
🩸به فدای آن إمامی که هرگاه یک «روضه‌خوان» را می‌دید، او را در کنار خود می‌نشاند و می‌فرمود: «بسم الله … روضه بخوان!» جناب «زید شَحّام» گوید: 🔖 ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق علیه‌السّلام نشسته بودیم که، 📋 فَدَخَلَ جَعْفَرُ بْنُ عَفَّانَ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فَقَرَّبَهُ وَ أَدْنَاهُ ▪️جعفر بن عَفّان به حضور امام صادق علیه‌السلام مشرف شد. حضرت او را به نزدیک خود فراخواند و در کنار خود به او جای داد. { معلوم می‌شود که روضه‌خوان سیدالشهداء علیه‌السلام یک جایگاه ویژه‌ای در نزد امام زمان خود دارد... } 🔖 سپس امام صادق علیه‌السلام به او فرمودند: ای جعفر! او گفت: لبیک! خدا مرا فدای شما گرداند! امام علیه‌السلام به او فرمودند: 📋 بَلَغَنِی أَنَّکَ تَقُولُ الشِّعْرَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ تُجِیدُ ▪️به من خبر رسیده که تو خیلی خوب در مصیبت امام حسین علیه‌السّلام شعر می‌گویی؟! 🔖 او گفت: آری؛ فدای‌تان شوم! حضرت به او فرمود: پس برایمان شعرت را بخوان! 📋 فَأَنْشَدَهُ فَبَکَی وَ مَنْ حَوْلَهُ حَتَّی صَارَتِ الدُّمُوعُ عَلَی وَجْهِهِ وَ لِحْیَتِهِ ▪️وقتی که وی شروع به خواندن اشعار کرد، امام صادق علیه‌السّلام به قدری گریه کردند که اشک‌های آن حضرت بر گونه‌های صورت و محاسن مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند گریان شدند. 🔖 سپس حضرت صادق علیه‌السّلام به او فرمودند: 📋 یَا جَعْفَرُ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَهِدَتْ مَلَائِکَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ هَاهُنَا یَسْمَعُونَ قَوْلَکَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام وَ لَقَدْ بَکَوْا کَمَا بَکَیْنَا وَ أَکْثَرَ ▪️ای جعفر! به خدا قسم ملائکه مقرّب خدا شعری را که در اینجا برای امام حسین «صلوات الله علیه» گفتی، شنیدند و بیشتر از ما هم گریه کردند! 🔖 ای جعفر! خدا هم اکنون بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید. آنگاه فرمود: ای جعفر! آیا زیادتر از این هم برای تو بگویم؟ گفت: آری ای مولای من. امام علیه‌السلام فرمود: 📋 مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِی الْحُسَیْنِ علیه‌السلام شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی بِهِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَهُ ▪️احدی نیست که در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر اینکه خدای متعال، بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد. 📚 رجال کشّیّ، ص۱۸۷. ✍ گر لطف دوست می‌طلبی از «غم حسین» آتش بگیر اوّل و آتش بزن به خلق ... @Maghaatel
🩸به فدای آن آقایی که هیچ‌گاه از «روضهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام» سیر نمی‌شد ... جناب «ابا عُماره» گوید: 🔖 به محضر امام صادق علیه‌السّلام شرفیاب شدم و حضرت به من فرمودند: 📜 یَا أَبَا عُمَارَةَ أَنْشِدْنِی فِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام ▪️ای ابا عُماره! در مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام شعری برایم بخوان! 🔖 «اباعمارة» گوید: 📜 فَأَنْشَدْتُهُ فَبَکَی علیه‌السلام ▪️وقتی که من شعری در عزای سیدالشهداء علیه‌السلام خواندم، آن حضرت گریان شدند. 📜 ثُمَّ أَنْشَدْتُهُ فَبَکَی علیه‌السلام ▪️دوباره شعر گفتم و روضه خواندم و آن حضرت دوباره گریستند. 🔖 «اباعُماره»گوید: 📜 فَوَ اللَّهِ مَا زِلْتُ أُنْشِدُهُ وَ یَبْکِی حَتَّی سَمِعْتُ الْبُکَاءَ مِنَ الدَّارِ ▪️به خدا قسم من همچنان شعر می‌گفتم و روضه می‌خواندم و آن حضرت می‌گریستند تا اینکه صدای گریه را از داخل خانه آن حضرت شنیدم. 🔖 سپس امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند: ➖ ای ابا عُماره! کسی که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد پنجاه نفر را بگریاند بهشت بر او واجب خواهد شد. ➖ اگر کسی در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد سی نفر را گریان کند جزای او بهشت است. ➖ هر کس در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد بیست نفر را بگریاند بهشت جزای او خواهد بود. ➖ کسی که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تعداد ده نفر را گریان نماید بهشت از آن اوست. ➖ و هر کس که در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و یک نفر را گریان کند جزایش بهشت خواهد بود. ➖ اگر کسی در عزای امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و خودش گریه کند اهل بهشت می‌شود. ➖ اگر شخصی در مصیبت امام حسین علیه‌السلام شعر بگوید و تظاهر به گریه کند پاداش وی بهشت خواهد بود. 📚ثواب الأعمال، ص ۴۷. 📚کامل الزیارات ص ۱۰۵. ✍ گویا امام صادق علیه‌السّلام خطاب به روضه‌خوان های سیدالشهداء علیه‌السلام می‌خواهند این را بفرمایند که به هیچ‌وجه دنبال عِدّه و عُدّهٔ جلسه و مستمع‌تان نباشید ... چه یک نفر مستمع باشد چه هزار نفر ...‌ فرقی ندارد ؛ حتی اگر مستمع نداشتی، برای خودت روضه بخوان! که اگر «خالصًا لِوَجهِ الله» روضه خواندی، پاداش تو بهشت است ... @Maghaatel
🔰 اگر از دوری امام زمان ارواحنافداه، «گریان» و «سرگردان» شدیم، عاقبت به درِ خانه‌اش می‌رسیم ... جناب «هشام بن سالم» - که از اصحاب نزدیک به امام صادق علیه‌السّلام است - گوید: 🔹 پس از شهادت امام صادق علیه‌السّلام ما در مدینه بودیم؛ من و مؤمن‌ُالطّاق و ابو جعفر (که از دیگر اصحاب امام صادق علیه‌السلام بودند) و سایر مردم به امامت عبد‌اللَّه (أفطح) اعتقاد داشتیم. 🔸 {هشام به همراه مؤمن‌ُالطّاق وارد بر عبدالله أفطح (فرزند امام صادق علیه‌السّلام) می‌شوند و سوالاتی از او می‌پرسند که از جواب‌های او دچار تشکیک در امامت او می‌شوند} 🔖 لذا جناب «هشام بن سالم» گوید: با گمراهی و سرگردانی از پیش عبدالله أفطح خارج شدیم؛ نمیدانستیم به که پناه ببریم؟! 👈 فَقَعَدْنَا فِی بَعْضِ أَزِقَّةِ الْمَدِینَةِ بَاکِینَ حَیَارَی، لَا نَدْرِی إِلَی مَنْ نَقْصِدُ وَ إِلَی مَنْ نَتَوَجَّهُ؟! 🔻میان کوچه‌های مدینه نشستیم؛ گریه می‌کردیم و حیران و سرگردان بودیم؛ نمی‌دانستیم به که پناه ببریم؟! امام ما کیست؟! 🔹 با خود می‌گفتیم به «مُرجئه» بپیوندیم؟ یا به «قدریه»؟، جزو «زیدی‌ها» شویم؟ یا به «مُعتزله» ملحق گردیم؟ یا جزو «خوارج» شویم؟! (همه این‌ها جزو فرقه‌های انحرافی در جامعه مسلمین آن زمان بودند) 🔸 در همین موقع ناگاه چشمم به پیرمردی افتاد که با دست به من اشاره می‌کند؛ ترسیدیم که او از جاسوس‌های منصور دوانیقی باشد؛ زیرا او در مدینه جاسوس‌هایی داشت که مواظب باشند چه کسانی از شیعیان حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام، تا گردن او را بزنند! 🔹 ترسیدیم این شخص از همان‌ها باشد. من به مؤمن‌ُالطّاق گفتم تو کناره بگیر! من از این شخص می‌ترسم! اکنون که مرا می‌خواهد و به تو کاری ندارد خودت را به دام نینداز و بی‌جهت به کشتن مده! او فاصله گرفت؛ من به دنبال پیرمرد رفتم؛ گویا از چنگ او خلاصی نداشتم مرتب او را تعقیب می‌کردم تا به در خانه حضرت موسی بن جعفر علیهماالسّلام رسیدیم؛ پیرمرد مرا رها کرد و خودش رفت. 🔸 در این موقع غلامی بر در خانه ایستاد و به من گفت: وارد شو! خدا تو را رحمت کند؛ وارد شدم؛ در آن لحظه، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام قبل از هر چیز، به من نگاهی انداختند و فرمودند: 📋 لَا إِلَی الْمُرْجِئَةِ وَ لَا إِلَی الْقَدَرِیَّةِ وَ لَا إِلَی الزَّیْدِیَّةِ وَ لَا إِلَی الْمُعْتَزِلَةِ وَ لَا إِلَی الْخَوَارِجِ؛ إِلَیَّ إِلَیَّ إِلَیَّ 🔻 نه به «مُرجئه» ؛ نه به «قدریه» ؛ نه به «زیدیه» ؛ نه به «مُعتزله» و نه به «خوارج» پناه نبر! به سوی من، به سوی من! بیا به سوی من!! 🔖 ... در آن هنگام، به آن حضرت گفتم: فدایتان شوم! آیا شما هم «امام» دارید؟! آن حضرت فرمود؛ نه. 📋 فَدَخَلَنِی شَیْ ءٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ إِعْظَاماً لَهُ وَ هَیْبَةً أَکْثَرَ مَا کَانَ یَحُلُّ بِی مِنْ أَبِیهِ 🔻ناگهان چنان هیبت و جلال و عظمت آن آقا بر دلم وارد شد، بیش از هیبتی که در زمان امام صادق علیه‌السّلام از ایشان در دل داشتم ... 📚الکافی، ج۱ ص۳۵۱ 📚رجال کشّیّ، ص ۱۸۲. ✍ عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟! ای خواجه! درد نیست... وگرنه طبیب هست! @Maghaatel
🔰 زائر حضرت معصومه علیهاالسلام، گوئیا زائر حضرت علی بن موسی الرضا عليهماالسلام است... در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام نقل شده که حضرت فرمودند: 📋 مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی. 🔻کسی که حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را در قم زیارت کند، مانند آن کسی است که مرا زیارت کرده است. 📚ناسخ التواریخ،زندگانی حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) ج۷، ص۳۳۷ 📚ریاحین الشریعة، ج۵، ص۳۵. ✍ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است ✍ وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او فاطمه‌ی معصومه @maghaatel