#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس با مادرش حضرت امّالبنین «سلاماللهعلیهما» به هنگام خروج از مدینه...
در نقلی آمده است:
به هنگام حرکت قافله سیدالشهداء علیهالسلام از مدینه بود که حضرت امّالبنین علیهاالسلام برای بار دیگری آمد تا با حضرت عباس علیهالسلام و دیگر پسرانش وداع کند.
🥀 در آخرین کلامی که به فرزندانش گفت، اینچنین فرمود:
📋 أطيعُوا إمامَكمُ الحُسين علیهالسلام و قاتِلوا دُونَهُ أعدٰاءَه.
▪️از امامتان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با تمام وجود اطاعت کنید و در پیش پای او با دشمنانش بجنگید.
📋 قاتِلُوا قِتالاً حَيدَرياً، كَرّاراً، بَتّاراً… يا بِلا هَوادَة، ولا تَهابُوا المَوتَ يا لُيُوثيَ البَواسِل.
▪️چون پدرتان، حیدارانه و با صلابت بجنگید؛ با دشمنان مولایتان، مدارا به خرج ندهید و از مرگ هراسی نداشته باشید ای شیران دلیر من!
🥀 ... در اینجا ابالفضل العباس علیهالسلام لب به سخن گشودند و فرمودند:
📋 أمّاه يا أمَّ البنين، لا تَقلَقي فأنا الحسينُ والحسينُ أنا، أنا زينب و زينب أنا، نفسي لِنَفسهما الوِقىٰ، روحي لِروحِهمَا الفِدىٰ،
▪️ای مادرجان من! ای أمّ البنین! هیچ نگران نباشید؛ چرا که جان من، جان حسین علیهالسلام است و جان او، جان من؛ جان من، جان زینب کبری سلاماللّهعلیها است و جان او، جان من؛ به فدایشان بشوم؛ جان و دلم به قربانشان.
📋 و مَشَتِ القٰافلةُ و مَشَت خَلفَها عَينًا أمُّالبنين حتّى حَجَبَتْها الدُّموعَ، وَ مَشَتْ بِرِجلَيها حتّى غابتِ القافلةُ
▪️سپس قافله به راه افتاد و حضرت امالبنین سلاماللهعلیها پشت سر آنها به راه افتاد تا اینکه، اشک چشمانش مانع دید او شد؛ چند قدم دیگر به پیش رفت تا اینکه قافله از دیدهگانش غائب شد.
📚أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۱۴۵.
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص۱۰۳
✍ دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر!
دوباره گفتم و گفتی: "به روی چشم عزیز"
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر
مدام بر لب من "إن یکاد" و "چارقل" است
که چشم بد ز رُخت دور، بهتر از جانم!
بدون خُوود و زره نشنوم به صف زدهای
اگرچه من هم "جوشن کبیر" میخوانم
شنیدهام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیدهام که علم بر زمین نمیافتاد
شنیدهام که به آب فرات لب نزدی
فدای تشنگیات...، شیر من حلالت باد
بگو چه شد لبِ آن رود، رودِ تشنهی من!
بگو چه شد لب آن رود، ماهِ کامل من!
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست، تو را چید میوهی دل من!
همین که نام مرا میبرند میگریم
از این به بعد من و آه و چشم تَرشدهای
چه نامِ مرثیه واریست "مادر پسران"
برای مادر تنهای بیپسر شدهای
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸من نیامدهام تا جای مادرتان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها باشم؛ بلکه آمدهام تا «خادمهٔ» شما شوَم ...
در برخی از نقلها آمده است:
شب اول عروسی حضرت امالبنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین عليهالسلام شد و مشاهده نمود که حسنین و زینبین علیهمالسلام گرداگرد هم نشستهاند. ام البنین عليهاالسلام پیش آمد و عرضه داشت:
📋أَنَا ما جِئتُ هُنا لِأُحِلَّ مَحلَّ أُمِّكُما فَاطِمة سلاماللهعلیها
▪️من نیامدهام اینجا تا جای مادرتان فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" برای شما باشم!
📋 ثُمَّ اِختَنَقَتْ بِعَبرتِها وقالَتْ:
▪️ام البنین علیهاالسلام این جمله را گفت و بغض، راه گلویش را بست و اشکش جاری شد و فرمود:
📋 أََنَا هُنا خادِمَةٌ لَكُم جِئتُ لِخِدمَتِكُم فَهَلْ تَقبلونَ بِهٰذا و إلّا فَإنّي راجِعَةٌ إلَىٰ داري
▪️من خادم شما هستم و آمدهام تا به شما خدمت کنم؛ آیا مرا به اين خدمت گذاری میپذیرید؟ و اگر مرا نپذیرید به خانهام برمیگردم!
🥀 حسنین و زینبین علیهمالسلام به او خوشآمد گفتند و فرمودند:
📋 أنتِ عَزيزَةٌ كَريمَةٌ و هٰذا بَيتُكِ
▪️تو بزرگواری و کریم... و این خانه، خانه توست!
✍ ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلّای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی...
📚 أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۶۷
📚 المجالس الشجیه،تاجالدین، ص۱۴۰
@maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸احترام ویژه امام حسن مجتبی علیهالسلام به حضرت ام البنین علیهاالسلام ...
در نقلی آمده است:
📋 کانَ الاِمامُ الحَسَن علیهاالسلام إذا دَخَلَتْ أمُالبنین علیهاالسلام و هو جالسٌ، یَقومُ و یَجلِسُها فِی مَحَلِّه
▪️هر وقت که حضرت امالبنین علیهاالسلام وارد بر امام حسن مجتبی علیهالسلام میشدند و آن حضرت نشسته بودند، به احترام حضرت ام البنین علیهاالسلام از جا بلند می شدند و جای خود را به ایشان میدادند.
📋 و یَقوُل لَها «أنتِ أُمّي»
▪️سپس به آن بانو میفرمودند: شما هم (مانند) مادر من هستی!
🥀در ادامه، نویسنده محترم، نقل میکند:
«همینگونه احترام را امام حسین و حضرت زینب سلاماللهعلیهما، برای حضرت امُّالبنین علیهاالسلام قائل بودند.»
📚 العباس علیهالسلام حامل اللواء، قُرَشی، ص۱۰.
✍ محرمانِ این حرم هستیم با أُمالْبَنِینَ
معنیِ یافاطمه یعنی که یا أُمالْبَنِینَ
عقل از درکِ مقامات بلندش عاجز است
عشق میگوید «سلامالله عَلیٰ أُمالْبَنِینَ»
مرقدِ این فاطمه پایینِ پای فاطمه است
نیست از آن قبرِ پنهان راه تا أُمالْبَنِینَ
در نجف نقشِ ضریحِ مرتضی یافاطمه است
در حرم دیدم به ایوانِ طلا أُمالْبَنِینَ
از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو
از همان روزی که دختر شد تو را أُمالْبَنِینَ
مادری کردی برای تشنگیهای حسین
مادری کردی برای مجتبی أُمالْبَنِینَ
"ای تمامِ مادران قربان این نامادری"
ای پس از سوءُ القضا، حُسنُ القضا أُمالْبَنِینَ
@Maghaatel
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸وقتی که مولا امیرالمومنین علیهالسلام برای حضرت امُّالبنین علیهاالسلام، روضهٔ دستانِ ابالفضل علیهالسلام را میخواند...
مرحوم علامه مُقرّم در کتاب شریف «العباس علیهالسلام» نقل میکند:
روزی حضرت ام البنین علیهاالسلام وارد بر امیرالمؤمنین علیهالسلام شدند و مشاهده نمودند که،
📋 أجلَسَ أباالفضلَ علیهالسلام عَلَى فَخِذِه، و شَمَّرَ عَن ساعدَيه،و قَبَّلَهُما و بَكىٰ
▪️آن حضرت، أباالفضل العباس علیهالسلام را بر روی زانو مبارکش نشانده؛ آستین از دستان پسرش بالا زده و آن دو دست را میبوسد و گریه میکند.
🥀 حال امالبنین علیهاالسلام با مشاهده این صحنه دگرگون شد؛ چون تا به حال ندیده بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام طفلی را بگیرد و بیسبب دستان او را ببوسد و گریه کند.
🥀 چون امیرالمؤمنین علیهالسلام حال امّالبنین علیهاالسلام را دید، او را بر مصائبی که بر سر این «دستانمبارک» میآید، آگاه نمود.
📋 و بَكَتْ و أعوَلَتْ ، و شارَكَها مَن فِي الدّار فِي الزَّفرةِ و الحَسرَة
▪️حضرت امالبنین علیهماالسلام با شنیدن این مصائب، گریه کرد و هر آن کس که در خانه بود، با گریههای و نالههای آن حضرت همراهی کرد...
📚العباس علیهالسلام، مُقرّم، ص۱۳۰
✍ قیام میکنم و میدهم سلام به دستت
که مثل واجبِ عینیست احترام به دستت
به ما نمیرسد افسوس غیرِ حسرتِ پابوس
مقامِ توست پُر از بوسهی امام به دستت
شفای اهلِ قبور از تو نیست کارِ بعیدی
که داده است خدا اختیارِ تام به دستت
میان نیزه و شمشیر و مشک بود رقابت
که ظهر روز دَهُم میرسد کدام به دستت
حسین، لب تَر کرد و به مشکِتشنه، نظر کرد
سپرده شد غمِ یک کارِ ناتمام به دستت
در آن طواف که بودند جمع آب و ملائک
رسید قرعه به تیری در استلام به دستت
قیامِ رایتِ حق را نوشتهاند به پایت
حسین داده عَلم را عَلیَالدوام به دستت
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸دیگر مرا امّالبنین نخوانید ...
از جمله مرثیههای حضرت امّالبنین علیهاالسلام این بود که در بقیع مینشست و اینگونه نوحهسرایی مینمود:
📋 لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ / تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ
▪️وای بر شما مردم! مرا دیگر «مادر پسران» مخوانید که مرا به یاد شیران بیشهام میاندازید.
📋 کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَی بِهِمْ / وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
▪️مرا پسرانی بود، که به آنان خوانده میشوم اما امروز برای من پسرانی نیست.
📋 أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَی / قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
▪️چهار پسر مانند کرکسان بلندیها که با بریده شدن رگ حیات، یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.
📋 تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ / فَکُلُّهُمْ أَمْسَی صَرِیعاً طَعِینَ
▪️نیزهها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند؛ همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند.
📋 یَا لَیْتَ شِعْرِی أَ کَمَا أَخْبَرُوا / بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ
▪️ای کاش میدانستم این خبر درست است که دست عباسم بریده شده است؟!
📚إبصار العين، ص۳۱
📚نفس المهموم،ص۶۶۳
📚أعيان الشّيعة، ج۸ ص۳۸۹
✍ خوشی را در نگاه من نجویید
گلی دیگر به باغ من نرویید
پسر در بر ندارم، آی مردم!
به من ام البنین دیگر نگویید
همیشه من پی بوی حسینم
همیشه من دعاگوی حسینم
پسرهای مرا کشتند انگار
فدای تاری از موی حسینم
تمامش کن دگر این گفتگو را
حسینم کو؟ بگو راز مگو را
به چشمم نیست آرام و قراری
«گلی گم کردهام میجویم او را»
@Maghaatel
.
بسم الله الرحمن الرحیم
❗️قابل توجه عزیزانی که تازه به کانال پیوستند...
👈 اگر بزرگواران میخواهند مثل فهرست بالا، به فهرست لینکدارِ مصائب و مقاتل امامان معصوم علیهمالسلام ، مقاتل محرم و صفر و فاطمیه دسترسی پیدا کنند، حتما در کانال «فهرست مقاتل» عضو شوند.👇👇👇
https://eitaa.com/maghaatel2
https://eitaa.com/maghaatel2
https://eitaa.com/maghaatel2
.
#معارف_حسینی
🩸السّلام ای که به گودال «کرمخانه» زدی...
در برخی از زیارتنامههای سیدالشهداء علیهالسلام اینگونه آمده است:
📋 ...فَقَدْ قاتَلَ کَریماً، وَ قُتِلَ مَظلوماً
🔹به درستی که امام حسین علیهالسلام، کریمانه جنگید و مظلومانه به شهادت رسید. (۱)
👈 گوشهای از این «قتالِ کریمانه» در اینجا تفسیر میشود که در مقاتل آمده است:
... در آن حال که امام حسین علیهالسلام به لشکریان عمر بن سعد ملعون حملهور شده بودند و آن حرامیانِ پَست را میکشتند و میانداختند، ناگاه از بغل خود «دستهٔ مرواریدی» را در آوردند و به یکی از لشکریان عمر بن سعد دادند و فرمودند:
🥀 این مرواریدها را بگیر و برای دخترت به ارمغان ببر؛ چون وقتی که از خانهات برای جنگیدن با من بیرون میآمدی، دخترت به تو گفت: «از این سفر برای من ارمغانی بیاور» (۲)
📚(۱)مصباح الزّائر ص۳۹۶
📚(۲)تذکرة الشهداء ج۲ ص۱۱۹
✍ کِشتیِ آشفتگیِّ خَلق را ساحل، حسین
خوشبهحالِ هر که دارد در دلش منزل، حسین
هیچکس با دستِ خالی رد نشد از محضرش
اولین و آخرینْ امید هر سائل، حسین
بُغض او یعنی جهنم، حُب او یعنی بهشت
روز محشر دوزخ و فردوس را حائل، حسین
دلخوشیِ ما همین اشک است در یوم الحساب
یا اِله العالمین! اِغفر ذنوبی بِالْحُسین
او به فکر کلّ مخلوقات بود الّا خودش
عاقبت حتی سفارش کرد بر قاتل، حسین
شأن او تشت طلا و بزم مِیْخواری نبود
آه… نوِر حق کجا و مجلسِ باطل، حسین...
@maghaatel
#معارف_مهدوی
🟢 یا صاحب الزّمان!
مگر من چه کسی را غیر از شما دارم؟!
مرا به خودت برسان … از خودت جدایم مکن …
در فراز یکی از زیاراتی که مرحوم علامهمجلسی در ذیل زیارات مخصوص حضرت ولی عصر ارواحنافداه نقل میکند، این چنین به آن حضرت عرضه میداریم:
📋 مَنْ لِی إِلَّا أَنْتَ فِیمَا دِنْتُ وَ اعْتَصَمْتُ بِکَ فِیهِ تَحْرُسُنِی فِیمَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ
🔻یا صاحب الزمان! مگر من جز تو چه کسی را دارم!؟ من به تو متوسل شدهام تا به واسطه نزدیکیام به تو مرا محافظت فرمایی.
📋 یَا وِقَایَةَ اللَّهِ وَ سِتْرَهُ وَ بَرَکَتَهُ أَغْنِنِی أَدْنِنِی أَدْرِکْنِی صِلْنِی بِکَ وَ لَا تَقْطَعْنِی
🔻ای کسی که مایه حفظ (دین) خدا، پوشش او و خیر و برکت از جانب او هستی؛ مرا از عطای دیگران بی نیاز گردان... مرا به خودت نزدیک کن... مرا دریاب... مرا به خودت برسان... مرا از خودت جدا مکن...
📚بحارالانوار ج٩٩ ص٩١
✍فانیام... آغاز و پایانی ندارم جز خودت
مُحیِیَ الاموات من، جانی ندارم جز خودت
سال ها محتاج نانم از تنور خانهات
از کسی در سفرهام نانی ندارم جز خودت
هر کسی که دل به او بستم دلم را زد شکست
با دل ویرانه خواهانی ندارم جز خودت
پاره کردم این گریبان را بدانی عاشقم
بهرِ کَس پاره گریبانی ندارم جز خودت
بین خلوتگاه قبرم شک ندارم آخرش
فاتحه خوانی و مهمانی ندارم جز خودت
در قیامت هم بهشت من تویی یابنالحسن
خوب میدانی که رضوانی ندارم جز خودت
آرزویم کربلا رفتن به همراه شما است
همسفر تا کوی جانانی ندارم جز خودت
@maghaatel
.
🔸السَّلامُ علَیکِ یا فاطمةُ الزَّهراءُ🔸
با مدد از ساحت قدسیِ حضرت زهرا سلاماللهعلیها، انشاءالله تعالی از امروز تا سالروز ولادت پُر خیر و برکت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلاماللّهعلیها، قطرهای از دریای فضائل و مناقب بیمثل و مانند آن بانوی مکرّمه را در کانال قرار میدهیم.
« به امید قُرب و معرفت بیشتر به ساحت قدسیِ صدیقه کبری فاطمه زهرا سلاماللّهعلیها »
@Maghaatel
#معارف_فاطمی
🔰 عایشه در تاریکیِ شب، با نور روی مبارک حضرت فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» خیاطی و بافندگی میکرد...
خودِ عایشه اعتراف کرده و میگوید:
📋 كُنّا نَخيطُ وَ نَغزِلُ وَ نَنظِمُ الإِبرَةَ بِاللَّيلِ فِي ضَوءِ وَجهِ فَاطِمَة؛
🔻ما در شب ها با نور صورت فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" خیاطی و بافندگی کرده و نخ را داخل سوزن میکردیم.
📋 إذَا أَقبَلَتْ فاطمةُ كانَتْ مِشيَتُها مِشيَةَ رسولِ اللّه صلّى اللّه عَليه و آله و سَلّم.
🔻زمانی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از راه میرسید، راه رفتن او عیناً همانند راه رفتن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود.
📚إحقاق الحق، ج۱۰ ص۲۴۴
📚عوالم العلوم، ج ۱۱ ص۷۵
✍ نور زهرا عین ظلمت را درخشان میکند
نور حق را از دل ناحق نمایان میکند
کیست این بانو که هر شب وحی میآید بر او؟
حضرت جبرییل را در خانه مهمان میکند
با همان پای ورم کرده به محراب دعا
پایههای ظلم را با خاک یکسان میکند...
@maghaatel