هدایت شده از گفتار پسندیده
#بخوانید
#برشی_از_کتاب_حیا
چیستی حیا(7)
📃درک نظارت
مسأله حضور و نظارت از مهمترين و اساسى ترين مفاهيم حيا است. حيا فقط هنگامى برانگيخته مىشود كه عنصر نظارت وجود داشته باشد. البته صرف وجود نظارت به عنوان واقعيتى خارجى ، براى برانگيختن حيا كافى نيست . حيا هنگامى برانگيخته مى شود كه نظارت موجود از طرف شخص «درك» شود و حتّى ممكن است احساس وجود نظارت موجب برانگيخته شدن حيا شود بدون آنكه ناظرى وجود داشته باشد. پس «درك نظارت موجود» و يا دست كم «احساس وجود نظارت» شرط لازم براى حيا است نه صرف وجود ناظر . در حقیقت اگر «بدانيم» كسى ناظر است ، حيا نيز برانگيخته مىشود. امام صادقعليه السلام مىفرمايد: دانستم كه خداوند بر من مطلع است ، پس شرم كردم: وعلمت أنّ اللَّه عزوجل مطّلع علي فاستحييت.
در اين حديث شريف به خوبى روشن است كه « آگاهى » از اطلاع خداوند ، مقدم بر حيا است. صرف وجود نظارت كافى نيست بايد شخص از وجود آن نظارت آگاهى داشته باشد. بر همين اساس مىتوان نتيجه گرفت كه راه برانگيختن حيا در افراد ، توجه دادن آنان به نظارت است.
📃 تكريم ناظر
مسأله ديگر اينكه براى برانگيختگى حيا ، گذشته از لزوم «وجود ناظر» و گذشته از لزوم «درك نظارت» ، نكته سومى كه لازم است ، محترم بودن ناظر است. اگر ناظرى وجود داشته باشد ولى داراى ارزش و احترامى نزد فرد نباشد ، حتّى اگر علم به حضور وى داشته باشد ، از او حيا نمى كند. چون تكريم و احترام او را لازم نمى داند و بى حرمتى نسبت به او را روا مى دارد .
حرمت داشتن ناظر لازمه حياى از او است و هر چه درجه حرمت و احترام ناظر بالاتر برود ، ميزان حياى از وى نيز بيشتر مى شود و از اينرو مقدار حيايى كه شخص از يك فرد غريبه دارد ، با حيايى كه از پدر ، مادر ، معلم ، عالم دينى و يا اولياى الهى دارد ، متفاوت است.
از آن جا كه حرمت فرد ناظر نيز از عوامل اساسى در حياى از ناظر است ، در مواردى كه پيشوايان دينى صحبت از نظارت فرشتگان كرده و قصدشان بر اين بوده كه حياى مردم را نسبت به آنان برانگيزانند ، از آنان به «فرشتگان كرام» تعبير كرده اند و از مردم خواسته اند تا آنان را « تكريم » كنند. مسلّم است كسى كه كريم دانسته نشود ، شايسته تكريم نيز دانسته نمىشود و قطعاً از او شرم نيز نخواهد شد.
همچنين از امام على عليه السلام آمده كه هر كس از خودش حيا نكند ، براى خودش ارزش قايل نيست. اين نشان مى دهد انسان از كسى حيا مى كند كه براى او ارزش و احترام قايل باشد و اگر از او شرم نكرد ، معلوم مى شود كه ارزشى براى وى قايل نبوده و بى حرمتى نسبت به وى را جايز شمرده است. به همين جهت در پارهاى از روايات آمده كه هر كس بداند خداوند او را مى بيند و با اين حال در محضر او معصيت كند ، در حقيقت خداوند را خوارترينِ ناظرها دانسته است.
در اين دسته از روايات اولاً مسأله «درك نظارت» خدا آمده است و ثانياً تصريح شده كه نگهنداشتن حيا در برابر خداوند ، نشانه بى ارزش دانستن خداوند است .
📚منبع: فرهنگ حيا ، ص51(با تلخیص)
ادامه دارد...
👈 چیستی حیا(6)
📣 رسانه دینی باشیم
🌐 صفحات مجازی
هدایت شده از گفتار پسندیده
#بخوانید
#برشی_از_کتاب_حیا
چیستی حیا(8)
📃ویژگی های حیاکننده
ركن ديگر حيا ، شخص حيا كننده است. براى اينكه حيا شكل بگيرد ، خود شخص نيز بايد ويژگى هايى داشته باشد. يكى اين كه شخص حيا كننده ، حضور ناظر و نظارت او را «درك» كند و ديگرى اينكه براى ناظر «احترام و ارزش» قايل باشد. اين امور پيش از اين مورد بررسى و اشاره قرار گرفتند.
شرط ديگر اين است كه شخص از زشتى كار اطلاع داشته باشد. كسى كه نداند فلان كار قبيح است ، دليلى هم ندارد كه از انجام آن شرم كند. اين قبيل افراد كار زشت را و حتّى زشت ترين و شرم آورترين كارها را ممكن است بسيار راحت انجام دهند به گونه اى كه شگفتى ديگران را برانگيزد. ولى جاى شگفتى نيست چون از ديدگاه وى آن كار قبحى ندارد. و بر عكس ممكن است كارى واقعاً قبيح نباشد اما شخص تصور كند كه قبيح است. همين تصور كافى است كه شرم وى را برانگيزد.
پس در مسأله قبيح بودن عمل ، ملاك واقعيت كار نيست بلكه تصور و ارزيابى فرد از آن در بروز حيا تعيين كننده است .
و اما نكته چهارم مسأله «كرامت نفس» يا «خود ارزشمندى» فرد حيا كننده است. حيا در كسى بروز مى كند كه كريم النفس باشد زيرا اولاً براى خود ارزش قايل است و هرگز حاضر نيست شخصيت خود را با كارهاى زشت و ناپسند آلوده سازد...
ثانیاً شخص كريم براى آبرو و حيثيت خويش نزد ديگران ارزش قايل است و به وجهه اجتماعى خود اهميت مى دهد و حاضر نيست تصوير ناخوشايندى از او در اذهان مردم به وجود آيد. اما شخص لئيم و پست ، براى آبروى خويش ارزش قايل نيست . به همين جهت نه از آنچه انجام مى دهد باكى دارد و نه به آنچه درباره اش مى گويند اهميت مى دهد.
در فرهنگ روايات ، از اين دسته افراد با تعبير «لا يبالي ما قال ولا ما قيل فيه» ياد شده و تصريح شده است كه: اللئيم لا يستحيي؛ فرومايه حيا نمى كند....
بنا بر اين يكى از ضرورت هاى برانگيخته شدن حيا ، كرامت نفس و احساس خود ارزشمندى فرد است. به همين جهت آن گاه كه مى خواهند حياى خداوند را يادآور شوند ، نخست به كريم بودن او اشاره مى كنند و سپس به حياى او . امام باقرعليه السلام مى فرمايد:
فإنّ اللَّه عزوجل كريم يستحيي و يحب أهل الحياء ؛ خداوند عزيز و جليل ، كريم است و حيا مى كند و اهل حيا را دوست مى دارد.
📚منبع: فرهنگ حيا ، ص59(با تلخیص)
ادامه دارد...
👈 چیستی حیا(7)
📣 رسانه دینی باشیم
🌐 صفحات مجازی
هدایت شده از پژوهشیار پلاس
فرهنگ دانشجویی.pdf
227.9K
شیوه تعامل با اساتید (استاد درس یا استاد راهنما)
🔻در این فایل چند صفحهای مطالب بسیار جالب، دقیق و ارزشمندی در مورد شیوه تعامل دانشجویان و اساتید نوشته شده است.
🔻این نکات و تشریفات، شاید مطالبی باشد که در حوزه علمیه کمتر بدان نیاز باشد اما دانشجویان محترم حتما نیازمند آن هستند.
زمان مطالعه: حدود ۶دقیقه
📌اثر دکتر فرهنگ مهروش
#بخوانید
*┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄*
🔎کانال علمی مهارتهای پژوهشی پژوهشیار
https://eitaa.com/joinchat/4176085290C7e1572999a
*┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄*