eitaa logo
باز خوانی مقتل سیدالشهدا علیه‌السلام🥀🏴
112 دنبال‌کننده
26 عکس
28 ویدیو
3 فایل
🏴بازخوانی "کتاب آه" به قلم استاد یاسین حجازی ترجمه مقتل 🗞 "نفَسُ المَهموم" مرحوم حاج شیخ عباس قمی 🕯السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ🩸 راه ارتباطی کانال: @M_taeb کانال دوم: @namazemahboob کانال سوم : @chekaraa
مشاهده در ایتا
دانلود
📗داستان کربلا ❤️‍🔥 چون امام دید که جماعت قصد جنگ و کشتن او دارند، قرآن را گرفت و گشود و بر سر نهاد. سپس فریاد زد: _ میان من و شما این کتاب خدا و جدم، محمد رسول او... ای مردم! به چه سبب خون مرا حلال می‌دانید؟ !! جُبه‌ای از خز پوشیده بود و عمامه بر سر داشت و با خضاب کرده بود. بر اسب خویش سوار شد و به قصد نبرد با دشمنان تاخت. در مقابل مردم ایستاد. شمشیر برهنه در دست، نومید از زندگی و آماده مرگ...😭 و امام، اینچنین از حریت و آزادی می‌سرود: _ما چراغ‌های خداییم. نورافشان در میان مردمان. هدایت و وحی در خاندان ماست و وحی هم، ما را به نیکی یاد می‌کند. ما امان همه مردمانیم (از آتش دوزخ) ما صاحبان حوض هستیم ( منظور امام، حوض کوثر در بهشت بود) پیروانمان را با جام رسول خدا می‌نوشانیم. پیروان ما، جوانمردترین پیروان هستند. و دشمنانمان روز قیامت زیان‌کارانند... سپس دشمنان را به مبارزه طلبید و هر کس جلو می‌آمد، کشته میشد... عده بسیاری به دستان شیرپسر علی‌بن ابی‌طالب کشته شدند. سپس به سمت راستِ سپاه حمله کرد و فرمود: _ کشته شدن بهتر از آن است که انسان تن به ننگ دهد. و سرزنش مردم، بهتر از آن است که انسان وارد دوزخ شود. مدتی پس از آن، به سمت چپِ سپاه حمله کرد در حالی که می‌فرمود: _ من حسین، فرزند علی هستم و سوگند خورده‌ام که از راه خویش برنگردم. حامی خاندان پدرم هستم و بر راه پیامبر استوارم. ادامه داستان از زبان مردی که در لشکر کوفه بود: _ کسی شجاع‌تر و جسورتر از حسین‌بن علی ندیدم که دشمنان بسیار بر او بتازند و تمام یاران و فرزندانش کشه شده باشند...! مردان به او حمله می‌کردند و او با شمشیر چنان آنان را تارومار می‌کرد، گویی گرگی در گله‌ای از بز افتاده است. ما ۳۰,۰۰۰ نفر بودیم؛ وقتی حسین حمله می‌کرد، مضطرب می‌شدیم و مانند ملخ پراکنده می‌گشتیم. تا دوباره حسین به جای خویش باز می‌گشت و " لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" می‌گفت. ‎‌ 🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰ عضو شوید⏮ @maghtal
38.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. این که اکثرا تو مسیر پیاده روی نجف تا کربلا تو ایام یا جاهای دیگه شنیدیم اشعارش همون اشعاری هست که یکی از علما در خواب دیده که (علیه السلام) برای زوار میخوانند 😭😭 وقتی بیدار می شود همه را می‌نویسد و بعدها توسط باسم کربلایی خوانده شده 💔 ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
هدایت شده از لحظاتی با احکام
🔻🔻🔻🔻🔻 🤔 چرا امام حسین(ع) موقع کربلا اول اصحاب خود رو فرستاد میدان و بعد خودش رفت چرا خودش اول نرفت؟👇 ▪️◀️ اولاً) خواست خود اصحاب بود. اصحاب با یکدیگر عهد کرده بودند تا آنها زنده هستند حتی از بنی هاشم کسی به میدان نرود چه رسد به خود امام حسین (علیه السلام). ▪️◀️ ثانیاً) از این گذشته معقول همین است و همه جا رعایت می شود که فرمانده نباید در ابتدا به جنگ برود چون اگر فرمانده کشته شود، روحیه بقیه نابود می‌شود و شیرازه سپاه از هم می‌پاشد. در این صورت چه بسا تأثیر این قیام کاهش می‌یافت. چون حماسه‌هایی که اصحاب آفریدند، در ماندگاری این حرکت و انتقال پیام آن به تاریخ نیز نقش به‌سزایی دارد. ◦•●◉✿ ✿◉●•◦ 🆔https://eitaa.com/joinchat/729743599Cdc863cab97 ✴️✴️✴️✴️✴️
زائرهای کربلا! یه نامه از طرف امام حسین(ع) دارید💌
زیر قبه حرمم دعا مستجاب است
برای ظهور فرزندم مهدی بسیار دعاکنید
🥀 🕯🍂
📗داستان کربلا ❤️‍🔥 حسین مردانه می‌جنگید و کسی زنده یا سالم از زیر دستش بیرون نمی‌رفت. عمر سعد همچنان فریاد میزد: _وای بر شما!می‌دانید با چه کسی کارزار می‌کنید؟ این پسر دلاور عرب است. از هرسو بر او بتازید... سربازان از هرسو بر وی تیر باریدند و شمربن‌ذی‌الجوشن با حدود ۱۰ نفر سوی خیمه‌های حضرت رفتند و میان امام و سراپرده‌اش حایل شدند. امام بانگ زد: _وای بر شما! ای پیروان آل ابی‌سفیان اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، لااقل در دنیا آزادمرد باشید.. و اگر از نژاد عرب هستید، به گوهر خود بازگردید. شمر فریاد زد: _ای پسر فاطمه (س) چه می‌گویی؟ امام فرمودند: _ما با هم کارزار می‌کنیم و بر زنان گناهی نیست... تا من زنده‌ام، آن سرکشانت را از رَحل و عیال من بازدار! شمر به اذن خدا و امر امام نتوانست خلافی کند و بی‌اختیار به سربازانش دستور بازگشت داد. و فریاد زد: به خودش حمله کنید که حریفی بزرگوار و دلاور است و به امام نزدیک شدند... (اسامی این ده تن در کتاب آه دقیقا آمده است 😔) شمر به تک‌تک آن ده نفر با تحسین می‌نگریست و تشویقشان می‌کرد... به ابوالجنوب که سرتاپا غرق در سلاح بود، نگاه کرد و با عتاب گفت: پیش رو!! تو را چه شده؟؟ ابوالجنوب پاسخ داد: با من گستاخی می‌کنی؟ شمر گفت: تو با من گستاخی می‌کنی ؟؟ و شروع کردن به دشنام دادن یکدیگر... ابولجنوب که پهلوانی دلیر و پُردل بود، می‌خواست با نیزه به چشم شمر بزند که شمر دور شد و گفت: _به خدا سوگند در فرصتی مناسب، تو را سخت به سزای کارت خواهم رساند. امام علیه السلام قصد نمود تا قدری به خیمه‌ها نزدیک شود؛ اما شمر و همراهیانش مانع شدند. مالک‌بن‌نَصر کِندی شتابان پیش آمد و به امام حسین علیه‌السلام دشنام داد و با شمشیر بر سر امام زد. بُرنُسی که حسین بر سر داشت، پاره شد و سر مبارکش زخم برداشت. خون روان شد و برنُس پر از خون شد. امام فرمودند: _با دست راست خود دیگر نخوری و نیاشامی تا خداوند تو را با ستمکاران محشور کند. و سپس با دستمالی زخم سر خود را بست و کلاهی دیگر خواست. آن را بر سر نهاد و بر روی آن عمامه بست. حسین خسته شده بود... آن مرد کِندی کلاه غرق خون امام را برداشت. خز بود... بعدها نزد همسر خویش برد. در حالیکه آن را از خون می‌شست، همسرش به او گفت: _ جامه پسر دختر پیامبر را که ربوده‌ای به خانه من آورده‌ای؟؟ و با نفرین او را از خانه بیرون کرد... بنا به نقل تاریخ آن مرد کندی مدتی به گدایی و دریوزگی افتاد و بعد در خفّت مرد. ‎‌ 🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰ عضو شوید⏮ @maghtal
26.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشرف شویم زیارت سیدالشهدا علیه السلام❤️‍🔥 التماس دعا... ✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام @namazemahboob
اربعین حسینی تسلیت باد🖤