حالا تو همون گیر و دار یه دختر حدود 3،4 ساله با موهای خرگوشی وایستاده بود کنار باباش دستاشو باز کرده بود گفت :
بابا بغلم کن خسته شدم 💔..
< مقتل >
حالا تو همون گیر و دار یه دختر حدود 3،4 ساله با موهای خرگوشی وایستاده بود کنار باباش دستاشو باز کرده
باباش بغلش کرد..
پیشونی دخترشو بوسید..
یه دست رو موهای خرگوشیش کشید 💔..
< مقتل >
هرسال شب سوم به خودم میگم چرا نمیمیرم؟
یعنی میخوام چیو ببینم چیو تجسم کنم دیگه که جون بدم؟
< مقتل >
پا بر زمین نکش، جگرم تیر میکشد ای نور دیده، پلک ترم تیر میکشد
گفتم عصای پیری من میشوی، نشد
یاری رسان مرا، کمرم تیر میکشد
< مقتل >
گفتم عصای پیری من میشوی، نشد یاری رسان مرا، کمرم تیر میکشد
ای میوۀ دلم چقدر آه میکشی!
این سینه از غمت پسرم، تیر میکشد
< مقتل >
ای میوۀ دلم چقدر آه میکشی! این سینه از غمت پسرم، تیر میکشد
با خود نگفتی آخر از این دست و پا زدن
قلب شکستۀ پدرم تیر میکشد؟
< مقتل >
با خود نگفتی آخر از این دست و پا زدن قلب شکستۀ پدرم تیر میکشد؟
ای پارۀ تنم چقدر پاره پارهای
با دیدنت علی جگرم تیر میکشد💔..
< مقتل >
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند.. در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین💔!
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود'
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین💔..
< مقتل >
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود' با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین💔..
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع-"
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین💔،
< مقتل >
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع-" رفته تن بدون سرت تا کجا حسین💔،
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند..
حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین💔