توییت پزشک دانمارکی؛
نظرسنجی گذاشته که شما طرفدار کدومین؟ ایران یا اسرائیل؟
۹۴,۶۳۹ نفر رأی دادن که ۷۲٪ گفتن ترجیح میدن کنار ایران بایستن تا اسرائیل.
انتهای توییت نوشته: دنیا قطعاً داره بیدار میشه 🇮🇷
@maghzesabz
سورهی حشر بخونید تا ویژگیهای قوم یهود رو بشناسید:
ترس آنها از شما در دلهاشان، بیش از ترس از خداست...
با شما نمیجنگند جز از قلعهها و پشت دیوارها...
دلاوریشان، بین خودشان شدید است...
آنان را متحد میپنداری، در حالی که دلهاشان پراکندهست...
آنان گروهیاند که تعقل نمیکنند...
@maghzesabz
هدایت شده از آقای نفوذی
🔴در مورد توان دفاعی ایران و حمله احتمالی رژیم صهیونسیتی:
اساسا اسرائیل در حوزه موشکی توان چندانی ندارد، بخصوص توان موشکی که قابلیت شلیک از خاک اسرائیل به ایران را داشته باشد. تنها موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای هست که حماقت استفاده از آنها بدون کلاهک هستهای هم غیرممکن است.
توان قابل توجه اسرائیل در حوزه نیروی هوایی خود و جنگندههای آمریکایی خود است.
یعنی باید از حریم هوایی یکی از کشورهای همسایه، وارد حریم هوایی ما بشوند.
نفس اجازه عبور اسرائیل از حریم هوایی کشورهای همسایه که یک فرصت برای انتقامگیری است و به نظرم تنها ظرفیت ممکن حریم هوایی رژیم الهام علیاف است که فرصت خوبی برای سرنگونی رژیم علیاف را فراهم میکند.
ورود جنگندههای اسرائیلی به حریم هوایی ایران، طبیعتاً به منظور ضربه به تأسیسات هستهای مثل نطنز و اراک و... شکل خواهد گرفت، همان آرزوی دیرینه رژیم. به نظر میرسه کشوری که اصل تمرکزش در حوزهی بازدارندگی است، وجه آفندی و پدافندی را توأما ارتقاء داده است.
در حوزه پدافندی، قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا ظرفیتهای بینظیری دارد.
سامانهای که توان رهگیری و منهدم کردن گلوبالهاوک آمریکایی را دارد، رهگیری جنگندههای آمریکایی برایش نباید چندان سخت باشد.
بماند که بخشی از ظرفیت پدافندی کشور استفاده از قدرت بازدارندگی جنگندههای تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در جنگ هوایی رخ به رخ است که اعتماد و اطمینان به ارتش بر همه روشن است. تیزپروازانی که در جنگ تحمیلی، یکی از ستونهای پیروزی بودند.
فرض کنید حماقت حمله نظامی به ایران را اسرائیل انجام بدهد، ضربه احتمالی و قابل پیشبینی ایران، بخش دیگری از قدرت پوشالی رژیم صهیونسیتی را رسوا خواهد کرد و مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی را تشدید خواهدکرد.
از دید من، اقدام ممکنتر اسرائیل جنگ سایبری و اختلال در حوزه انرژی و... است که قطعاً پاسخ بدتری دریافت خواهد کرد.
علی ایحال، جنگ برای ما، بحث ایدئولوژیک دارد، ما به جنگ آخرالزمانی منتهی به امر مقدس ظهور باور داریم. کشوری که هشت سال جنگ با تمام دنیا و شکست آن را با حدود ۱۸۰ هزار شهید در کارنامه دارد، ترسی از جنگ با اسرائیل ندارد، ترسی از هزینههای احتمالی هم ندارد، و باور دارد برای نابودی اسرائیل، هزینه دادن طبیعی است.
ما به قرارگاه پدافندی و ظرفیت آفندی به عنوان مجموعه « اقتدار بازدارنده» اعتماد داریم، آنچه نگران کننده است، ضعف در قرارگاه پدافندی علیه نفوذیهای داخلی هست.
📝 آقای نفوذی
@mr_nofoozi
هدایت شده از اخبار مقاومت اسلامی
#فوری
🔺 منبع روسی: سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه در پیامی به وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد در صورت دخالت در حمله انتقامی احتمالی اسرائیل علیه ایران،روسیه نیز در حمله متقابل ایران شریک خواهد بود.
اجازه نخواهیم داد به متحد ما آسیبی وارد شود.
#اخبار_مقاومت_اسلامی
@akh_moq_is
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
✊ اجتماع مردمی #وعده_صادق
با حماسی خوانی حاج #میثم_مطیعی
در حمایت از حمله تنبیهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به رژیم صهیونیستی در حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام)
📆 چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۳
⏰ حوالی ساعت ۲۰:۳۰
📍حرم مطهر رضوی، رواق امام خمینی (ره)
✅ @MeysamMotiee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونم چقدر این جملات منسوب به آیتالله حائری شیرازی صحت دارن که:
«شما به جز هرزهها هیچکس زیر چترتان و پرچمتان نخواهد ماند و ما تمام پاکان جهان را از چنگ شما بیرون میآوریم.
ما با شما عالَم را قسمت میکنیم. پاکان عالم را از شما خواهیم گرفت و شما هرزههای ما را از ما خواهید گرفت؛ هرزههای ما برای شما و پاکان عالَم برای ما»
اما هرچی هست عین حقیقته
ویدئو: شورش دانشجویی تگزاس
@maghzesabz
دیدهست جهان به دستت آبادی را!
بر نعش زمین هلهلهی شادی را
حالا بِسُرا به ضربِ قنداقِ تفنگ
منظومهی #زن_زندگی_آزادی را
عکس سمت چپ: عکس یادگاری سرباز آمریکایی با جنازهی ویتکونگها، جنگ ویتنام
عکس سمت راست: #آمریکا ، ۲۰۲۴
@maghzesabz
هدایت شده از علیرضا زادبر
#استوری_کنید
پنجاه و چهار سال پیش اردیبهشت سال ۱۳۴۹
دانشجوی آمریکایی "جفری میلر" در اثر اصابت گلوله مستقیم گارد ملی ایالات متحده در صحن دانشگاه کشته شد.
آمریکا از اول همین بود!
وحشی و بی رحم
اما کراوات زده، شیو کرده، نایس، شیک و با کلاس!
با قدرت هالیوودی و تسلط بر رسانه توانسه بود اذهان ما و نخبگان ما جهان سومی ها را تسخیر کند. مدینه فاضله و آرمان شهر شود.
امروز پرده ها افتاده
حال عریان شده
زشتی ها عیان شده و
تسلط بر رسانه را از دست داده است.
آمریکا از ابتدا همین بود. وجه هار لیبرالیسم را با هنرمندی پوشانده بودند.
.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
خرمالوی نارس فتحی
چند خطی دربارهی سینمایی «مست عشق»
من نه مولویشناسم نه شمسآشنا. از جلالالدین محمد بلخی همانقدر میدانم که هر دخترک ایرانی شاعر و شعردوست دیگری که پیشهاش چیزی غیر از واژه و رقص قلم و کتابت است، اما با دنیای واژه دوستی کهن دارد، میداند. امروز «مستِ عشق» را دیدم؛ گذشته از حواشی نقشپیشگانش که عرصهی سینما کم از این قسم بالا وپایینها به خود ندیده، به پیشواز اثری رفته بودم که حلاوت شعر مهربان و در عین حال جنونآمیز و عشقپرور مولوی را در کامم زنده کند. بیانصاف نباید بود. فتحی رقص دوربین و نور و صدا و نقش درخشان از جان هنرمند بیرون کشیدن را خوب بلد است. اما فیلم چیزکی کم داشت. مثل چشیدن غذای خوشرنگولعاب فلان رستوران برندی بود که نمیدانی چرا به جان نمینشیند و با روانت آنی نمیکند که باید. نمک ندارد؟ ادویه کم است؟ نمیدانی. فقط میدانی اعجاز ندارد. «آن» ندارد.
«مست عشق» شورانگیز نبود؟ شاید بود. عاشقپیشه نبود؟ نمیتوان گفت. اما نه بخشی از وجودِ تاریخیات میشد، آنچنان که «کمالالملک» و «از کرخه تا راین» و چرا راه دور برویم، همین «غریب» با قلب هر ایرانی پیوند میخورد، و نه تلاطمی به جان میافکند آنگونه که «ای دل پاره پارهام، دیدن اوست چارهام؛ اوست پناه و پشت من، تکیه بر این جهان مکن / کارِ دلم به جان رسد، کارد به استخوان رسد؛ ناله کنم بگویدم، دم مزن و بیان مکن...» ِ خود مولوی.
چیزکی کم دارد این فیلم. اعجازی که باید قلبت را بتپاند برای از زیر خاک برآمدن پیشینیان و نسب تاریخیات؛ برای لمس کردن لحظههای زیست یکی از حیرتانگیزترین وشورآفرینترین شاعرانِ تاریخ ایران.
گمان میکنم «آن»ِ گمشدهی «مست عشق»، وصلهپینهای بودنش باشد. فتحی قبلاً هم در «شهرزاد» ثابت کرده که در عین مهارتش در فیلمسازی، در وصله کردن معتقداتش به آثارش هم کاربلد است. اما این وصلهها، هیچگاه نایافتنی و نادیدنی نبوده. حالا ما با فیلمی طرفیم که میخواهد روایت زندگی پرتلاطم جلالالدین مولانای بلخی را کند در بحبوحهی حملهی مغول؛ جلالالدینی که با یافتن محبوبش، شیخِ به جنونِ عشق درافتادهای شده و رسوای یار و اغیار و مست عشق شمسِ دلدار. اما چیزی که دوربین فتحی به رخ مخاطب میکشد، بیش از آنکه روایت آشفتگی و شیدایی مولوی باشد، ملغمهایست از قصههای آدمهایی که قرار است پیامهای وصلهشدهی موردنظر کارگردان را به خورد بیننده بدهند:
اول اینکه جنگ چیز خوبی نیست! باید عاشق ماند و خدا نیز عاشق است، پس کسوت رزم که سراسر خشونت است لاجرم در قامت عاشق نمیگنجد؛ فیلم اینجا نمیگوید اگر سرداری چون «اسکندر» که در دفاع از مام میهن مقابل درّندگان مغول میجنگد، جامهی رزم به در آرد و ردای صوفیگری بپوشد و به رقص سماع روی آورد، پس چه کسی خاک وطن را از کرکسها و لاشخورها بزداید و دست حرامیها را از تعرض به ناموس و جان و مال مردم حفاظت کند؟ و باز هم نمیگوید که اگر عشق حقیقی باشد و عاشق، پاکباز و راستطینت، چطور میتواند رنج مردمان و به خون نشستن جوانان و غارت وطن را ببیند و برقصد؟! داستان صوفیگری و زهدِ بیعمل و عشقِ بیخطر، البته که در تمام تاریخ اسلام عرصهی کشمکش و بگومگو بوده و حالا روی پرده دیدن یک روی این جدالِ همواره، عجیب نیست.
دوم؛ میشود فیلم با تیم ایرانی ساخت و زنان بیحجاب باشند! راه رفتن روی خط قرمزها عادت سینماگران روشنفکرنمای ماست. حالا در «مست عشق»، شهاب حسینی و پارسا پیروزفر همسرانی ترکیهای دارند که در خانه سربرهنهاند و بیرون از خانه باحجاب. البته که باید «زنان» نقش اول ترکی باشند، چون زن ایرانی محذوریت دارد. پس الا ای اهل ایران! ببینید که میشود بانوان آکتور نیز مانند آنچه در حقیقتِ داستانها رخ میدهد، در خانه و مقابل همسر فرضیشان موی افشان کنند و حتی وقتی کنیز مسیحی (مریم) فانوس را از پسر مسلمان (اسکندر) میگیرد، دستان هم را لمس کنند _همانطور که در فیلمهای ترکی میبینید_ و آسمان هم به زمین نیاید! بله شدنیست. این دقیقاً همان نچسبی و وصلهپینههای اجباریِ سبک فتحیست که شیرینی فیلم را گس میکند در دهان مخاطب. سازندهی فیلم میخواهد مرزها را به لطایفالحیلی درنوردد و مخاطب را در حیرت آنچه که دیده با خود تنها بگذارد.
سوم؛ عشق سوزان شمس به کیمیا، جایگزینِ سرگشتگیاش در عشق یگانهی الهی شده و داستان سیر معکوس از عشق آسمانی به زمینی دارد!
بگذریم از فلاشبکهای متعددی که ذهن بیننده را مشوش میکند و از سیر و سبک و نمایی که بیشتر ترکیهایست تا ایرانی.
با این همه شخصاً موافق حذف چنین آثاری نیستم. چرا که باب گفتوگو و تفکر و مطالعه را در جهانِ مجازیزدهی این روزها باز میکند. اما حیف و صدحیف که مست عشق، حلاوت تماشای روزگار مولوی دلداده را در کاممان چون خرمالوی نارسی گس کرد.
@maghzesabz
http://heiran.blogfa.com/post/23
دختره و صدای
خندهی پرطنینش
میچرخه دور خونه
دااامنِ چینواچینش
سنجاقِ پروانهای
النگوهای رنگی
موهایی که بسته با
کشِ سرِ پلنگی
دختره و یه دنیااا
تاج و تِل و روسری
لاکشو سِت میکنه
با رنگ انگشتری
رازشو با کی میگه؟
تو گوش قاصدکها!
کو؟ کجا رفت دوباره؟
دنبال شاپرکها!
دختره و حسرتِ
قد کشیدن تا طاقچه
آشی که پخته خانوم
با سبزیای باغچه
میچینه تنگ دیوار
همه عروسکاشو
میپوشه با افاده
کفشای تابهتاشو
رو موهای سیاهش
گلای تزئیینیه
رو دامنش رنگ و رنگ
خمیرِ گلچینیه
وقت نماز که باید
فرشتهها به صف شن
زود میرسه مبادا
از خستگی تلف شن
وقتی میخنده فندق
با نازِ دخترونهش
فرشتهها میخندن
به چالِ روی گونهش
نقله، نباته، قنده
عطر بهاره دختر
چه حسرتی میخوره
هرکی نداره دختر
روز دختر مبارکِ همهی دخترها و دختردارها 🌸
@maghzesabz
دوستانم،
نماز امروز رو اگر تونستین بخونین
سفارش رسول اکرم(ص) برای توبه به درگاه خداست
اگر لایق دونستین برای منم دعا کنین 🌱
@maghzesabz
هدایت شده از هجرت | مامان دکتر |موحد
شب میلاد ابالحسن الرضا علیه السلام هست
نذر امام رئوف،
پیشکش به محضر حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف
برای سلامتی کامل حاجآقا رئیسی و همراهان شون، این مسئولین دلسوز و انقلابی،
هر مبلغی دوست دارید به این کارت واریز کنید تا با هم گوسفند قربانی کنیم (توزیع برای نیازمندان) :
5041721098651525موحدی نیا نیازی به اطلاع واریزی نیست @hejrat_kon
«الهي رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ وَ لا مَعْبودَ سِواكَ يا غِياثَ الْمُستَغيثين»
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنا...»
💔
@maghzesabz
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتخب ما رو خدا انتخاب کرد 🌱
@maghzesabz
شهریور سال ۱۳۶۳، همان روزهایی که حضرت آیتالله خامنهای رئیسجمهور ایران بودند، امام خمینی (ره) در جمع هیأت دولت فرمودند:
«از اول من مکرر این را گفتهام که شما کارهایی که میکنید به مردم بگویید. یک کاری شما در سیستان میکنید، در آنور کشور مطلع نمیشوند... شما باید دائماً مسائلی را که، خدمتهایی را که کردید و من میدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهای بوده است اینها را ذکر کنید برای مردم. مقدسمآبی نکنید که مبادا خداینخواسته چه بشود.»
روزهایی که این جملات را خواندم، چقدر یاد رئیسجمهور حاضرمان افتادم، چقدر دولت اخیر شبیه آن دولت بود!
داشتم فکر میکردم روزهایی که شهید رئیسی (سرهم گفتن این عبارت بسیار برایم سخت است) داشت استان به استان میدوید و کارخانه به کارخانه راه میانداخت و مردم را چهره به چهره میدید و میفهمید و میشنید، خیلیهامان ناراحتِ همین ضعفِ رسانهایِ دولتش بودیم؛ که البته به حق هم بود.
حالا فکر میکنم در کنار اینکه شاید نشود این نقطه ضعف را انکار کرد، و حالا اصلا وقت گفتنش هم نیست، چیزی در این مرد بود که چنین فرجام نیکی برایش رقم زد: مردمداری و اخلاص.
بعضی آدمها، زندگیشان برکت است، بعضی آدمها رفتنشان، و برخی هر دو.
سردار دلها از آن دستهی آخر بود. و #شهید_جمهور هم. بیشک اگر به همین منوال میماند و میکوشید و خدمت میکرد، بارهای بیشتری از دوش این سرزمین برمیداشت و گرههای بیشتری میگشود. اما خدا شطرنج خودش را میچیند. رئیسی باید اینگونه میرفت تا دیده شود. تا خدماتش گفته و شنیده شوند. تا مردم بدانند در سختترین روزهای این وطن، در بحران اقتصادی و جنگ رسانهای و کرونا و هزار مسألهی ریز و درشت دیگر، او بدون کلکل و حاشیه و زدوخورد و تبلیغ، فقط کار کرد. فقط!
باید اینگونه میرفت تا مسئولین این مملکت از دانهدرشتترینشان تا همان مدیر جزء فلان اداره بدانند «میشود» بیهیاهو و مزد و منت شبانهروز خدمت کرد و بیتوقع بود و مردم را ولینعمت دانست و خواب را بر خود حرام کرد و خستگیناپذیر بود. میشود، و باید.
من از قدیسسازی آدمها دل خوشی ندارم. اما شهید رئیسی را باید همانطوری شناخت، که حقیقتا بود؛ بیریا، پرتلاش، مردمی، صبور و اخلاقمدار.
گمان میکنم رفتن رئیسی نقشهی ویژهی خداست. گمان میکنم رفتنش از بودنش هم پربرکتتر خواهد بود، چرا که امروز شناختنش -که وقت زنده بودن میسر نبود-، سطح انتظار و فهم مردم را بالا برده، و مسئولین آینده را در قیاس با دولت سید محرومان، ناچار به دویدن و دویدن و دوری از بوقچیها میکند؛ و خونش به امید خدا پرثمر خواهد شد تا جوانان تازهنفس مسیر سبز و پرامیدش را ادامه دهند.
@maghzesabz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«که زد بر یاری ما چشم زخمی اینچنین یارا
که روزی شد پس از وصل چنان هجر چنین ما را
تو خود رفتی ولی باد جنون خواهد دواند از پی
بهسان شعلهی آتش من مجنون رسوا را»
این چند ثانیه را برسانید به سرانِ ممالک دنیا،
تا حاصل عشق و مردمداری و اخلاص را
ببینند و بیاموزند
@maghzesabz
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️«اللّهمّ إنّا لا نعلم منهم إلاّ خيرا»
🎥 اقامه نماز توسط حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بر پیکر رئیسجمهور شهید و همراهان گرامی ایشان
🖤 وداع رهبر انقلاب با #رئیسی_عزیز
➕ فرزندان شهدا در آغوش رهبر انقلاب
💻 Farsi.Khamenei.ir
💡چرا عروج سید ابراهیم نسبت به شهادت حاج قاسم، اثر ژرف تری بر جامعه ایران خواهد گذاشت؟
🖊مهدی افراز
🔸ماجرای شهادت سردار سلیمانی و بدرقه شکوهمند او بی شک یکی از جدی ترین نقاط عطف در تاریخ اجتماعی ایران را رقم زد، بهره مندی این واقعه از یک پیرامون عاطفی، هیجانات قدرتمندی را برای آن آفرید که موجب شد این رخداد به عنوان قله ای دست نیافتنی برای درگیر نمودن نظام حساسیت های جامعه ایرانی قلمداد شود. این امتیاز موجب شد تا پس از وقوع حادثه شهادت رئیس جمهور و همراهانش بسیاری از اذهان درگیر مقایسه ابعاد اثرگذاری این دو رخداد استثنائی باشند. شاید برای قضاوت های قطعی کمی زود باشد اما بنابر وجوه متعددی به نظر می رسد پیامدها و دستاوردهای اتفاق اخیر برای ملت ایران در لایه های شدیداً عمیق تری نسبت به شهادت حاج قاسم، خود را بروز خواهد داد.
🔹وجه اول؛ شهادت حاج قاسم در امتداد مسیری از مجاهدت در خط آتش و معرکه بود که همواره انتظار آن می رفت، او در حماسی ترین نقطه قرار گرفته بود، شهادت او با این که شدیدا برانگیزاننده احساسات ملی بود اما ما را در وضعیت دگرگون شده ای با این شخصیت و موقعیت قرار نداد، با شهادت و اربا اربا شدن او، ما با معنای جدیدی از فرمانده و قهرمان نظامی روبرو نشدیم و توانستیم اسطوره های مورد انتظار خود را در یک انسان معاصر بازیابی نمائیم. اما ماجرای شهادت سید ابراهیم داستان دیگری را برای جامعه ایرانی قلم زد، تصویر تاریخی ما از پدیده دولت و دولتمرد به این راحتی ها به چنین سناریوهایی نزدیک هم نمی شد و به این جهت کیفیت ارتحال او معنای شدیدا متفاوتی از مقوله رئیسِ جمهور و دولتمرد را در آینده برای ما خلق خواهد نمود.
🔸وجه دوم؛ در قضیه شهادت حاج قاسم، جامعه ایران با یک شخص وارد یک مرادوه روحی شد، حاج قاسم برای ما به عنوان یک هویت فردی، به یک اسطوره مبدل شد. اما در سی ام اردیبهشت ماه، ما با سرگذشتی برای یک هویت جمعی به نام دولت مواجه شدیم، تاثرات دیگر شخصی نیست، مراوده ما با یک ساختار حقوقی - سیاسی است که عمیقاً متفاوت از یک شخصیت است. در زمانه ای که تعیین الگوی حکمرانی و تحقق دولت اسلامی مساله فرارناپذیر ماست، این هویت فرافردی به شدت راهگشاتر خواهد بود.
🔹وجه سوم؛ حاج قاسمِ شهید برای ما قویاً هویت بخش بود، اما این هویت سازی مقدس به حسب موقعیت راهبردی اش، از مسیر سلبی و غیریت ساز و با برجسته نمودن مرزهای درگیری ما با دیگری های ملی مان بود. سیدالشهدای خدمت هم برای ما هویت ساز می شود، اما گویی هویت سازی او برای ما مساله مندانه تر خواهد بود. من ایرانی که سید ابراهیم برای ما بازسازی خواهد کرد این بار نه از مسیر تقابل با غیر و بیگانه های بیرونی که از رهگذر تعامل با خویشتن و پیکره های درونی است. اساسا ایده سیاست ورزی او به این جهت درخشید که پاسخی به این نیاز زمانه ما بود، ایده ای که بیش از آن که زبان باشد، گوش بود و بیش از آنی که بخواهد خودش باشد خواست محوری برای دیگران شود.
🔸وجه چهارم؛ در دوران انکار قدسیت جمهوری اسلامی، حاج قاسم شهید نظام شد، اما این شهید، شخصیت محافظ نظام بود نه خود نظام. در مغزای نظام بود اما در نقش بادیگارد. اگر شهادت حاج قاسم به همگان نشان داد دفاع از جمهوری اسلامی مقدس است اما شهادت سید ابراهیم و همراهان نشان داد نه صرفاً دفاع که خودِ جمهوری اسلامی مقدس است.
🔹وجه پنجم؛ حاج قاسم طراح و پناه مقاومت بود و از این رو همه دلدادگانِ مقاومت دل نگران او بودند اما این دلدادگی هیچگاه در نقطه گره زدنِ سرنوشت مقاومت به بود و نبود او جلوه نکرد و از این جهت با رفتنش احساس به میدان آمدن هم برای ما پدید نیامد. با ظهور حجه الاسلام رئیسی در افق سیاست ایران، ما همچون بسیاری و بسیاری، برای امروز و فردای کشور و انقلاب دل به وجود راهگشای او داده بودیم و همه بار امانت را با دلالت های تقدیرگرایانه به دوش او زده بودیم. حالا اما با رفتنش همه حس خواهند کرد که بار به دوش همه است. دیگر احساس میشود میدان، میدان ظهور همه است، گویی حس استغنا از غیر به بیشینه خود رسیده و این احساس پیامدهای شگرفی خلق خواهد نمود.
…
@maghzesabz
هدایت شده از علیرضا زادبر
حرف بزنید نگرانتان هستم.
چرا روشنفکران و جامعه شناسان ما این "جمعیت" را تحلیل نمیکنند!؟ تحلیل پیشکش، چرا اصلا نمی بینند!!! این جمعیت میلیونی قابل اعتنا نیست!؟ اگر جمعیت ۱٪ در اغتشاش یا مطالبه ای حق به حق علیه نظام سیاسی شرکت کنند از دل آن هزاران تحلیل در ایجاد شکاف و فروپاشی اجتماعی دَر می آورند. حال چرا در سکوت فرورفته و سخن نمی گویند!؟ شهید رئیسی مرجع تقلید یا رهبردینی نبود. دولت او هم نیمه کاره ماند و به بسیاری از توفیقات دست نیافت! اما علت این میزبانی مردم در شهرهای مختلف از یک سیاستمدار و مجری چیست؟ حرف بزنید. تحلیل دست و پا کنید. چند سال پیش یک خواننده جوان به رحمت خدا رفت و تعدادی نوجوان و جوان درگذشت او را به اشکال مختلف برگزار نمودند(مرحوم مرتضی پاشایی) خاطرتان هست آن "جمعیت محدود" را چگونه بزرگنمایی کرده و چه تحلیل هایی ساختند! پرسش نیست که چرا بعد از چهار دهه باز چنین جمعیتی به تشییع پیکر یک رئیس جمهور می آیند. حرف بزنید نگرانتان هستم.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
یادت هست سیدابراهیم؟
روزی که برای تجمع انتخاباتی به مشهد آمده بودی، باران گرفت.
گفتیم چه برکتی دارد قدوم این سید.
حالا باز تو به شهر امامت آمدهای،
و ما باز هم جمع شدیم
برای دیدنت، برای هواداریات، برای بدرقهات تا خانهی ابدی
میلیونها نفر...
آنقدر که بارها متوقفمان کردند
تا در ازدحام جمعیت تلف نشویم
تو باز برکت آوردی سیدابراهیم
باران که بارید، بغض ما هم شکست
آرام بخواب که بار روی دوشت را در آغوش امام محبوبت بر زمین گذاشتی
آرام بخواب...
@maghzesabz
به این آتش برس! هیزم مهیا کن! مهیاتر!
گلستانیم ما در آتش نمرود زیبا تر
مهیا کن که ما از آتش شیطان نمیترسیم
که در آغوش آتش میشود ققنوس ماناتر
خبر از دود آه ما به دلها میرود مادام
تو در هر شعله نفرینیتری هر شعله رسواتر
تو مست از شعله فریاد ما آرام میگیری
و ما را نالهای ماندهست صدها بار گیراتر
...
بسوزانیدمان، خورشید محشر نیز در راه است
خدا، تنها خدا با ماست با مایی که تنهاتر
اغثنی یا غیاث المستغیثین! راه دشوار است
اگرچه نیست در رنج سفر از ما شکیباتر
#میلاد_عرفان_پور
#RafahOnFire
@maghzesabz