#ضرب_المثل
استخوان لای زخم گذاشتن (ضرب المثل)
قصابی بود که هنگام کار با ساتور دستش را بریده بود و خون زیادی از زخمش می چکید . همسایه ها جمع شدند و او را نزد حکیم باشی که دکتر شهرشان بود بردند . حکیم بعد از ضد عفونی زخم میخواست آن را ببندد که متوجه شد لای زخم قصاب استخوان کوچکی مانده است . می خواست آن را بیرون بکشد اما پشیمان شد و با همان حالت زخم دست قصاب را بست و به او گفت : زخمت خیلی عمیق است و باید یک روز در میان نزد من بیایی تا زخمت را پانسمان کنم.
از آن روز به بعد کار قصاب درآمد . هر روز مقداری گوشت با خود میبرد و با مبلغی به حکیم باشی میداد و حکیم هم همان کار همیشگی را می کرد اما زخم قصاب خوب نشد که نشد .
مدتی به همین منوال گذشت تا اینکه روزی حکیم برای مداوای بیماری از شهر خارج شد و چند روزی به سفر رفت و از آنجایی که پسرش طبابت را از او یاد گرفته بود به جای او بیماران را مداوا می کرد .
آن روز هم طبق معمول همیشه قصاب نزد حکیم رفت و حکیم باشی دست او را مداوا کرد و پس از ضد عفونی می خواست پانسمان کند که متوجه استخوان لای زخم شد و آن را بیرون کشید و زخم را بست و به قصاب گفت : به زودی زخمت بهبود پیدا میکند .
دو روز بعد قصاب خوشحال نزد پسر حکیم آمد و به او گفت : تو بهتر از پدرت مداوا می کنی . زخم من امروز خیلی بهتر است . پسر حکیم هم بار دیگر زخم را ضدعفونی کرد و بست و به قصاب گفت :از فردا نیازی نیست که نزد من بیایی.
چند روزی گذشت و حکیم از سفر برگشت . وقتی همسرش سفره را پهن کرد متوجه شد که غذایش گوشت ندارد و فقط بادمجان و کدو در آن است . با تعجب گفت : این غذا چرا گوشت ندارد؟ همسرش گفت تو که رفتی پسرمان هم گوشتی نخریده . حکیم با تعجب از پسر سوال کرد : مگر قصاب نزد تو نیامد ؟ پسر حکیم با خوشحالی گفت : چرا پدر آمد و من زخمش را بستم و استخوانی که لای آن مانده بود را بیرون کشیدم . مطمئن باشید کارم را خوب انجام دادهام .
حکیم آهی کشید و روی دستش زد و گفت : از قدیم گفته بودند : نکرده کار ، نبر به کار .پس بگو از امشب غذای ما گوشت ندارد. من خودم استخوان را لای زخم گذاشته بودم تا قصاب هر روز نزد من امده و مقداری گوشت برایمان بیاورد .
از آن روز به بعد درباره ی کسی که جلوی پیشرفت کارها را بگیرد یا دائم اشکال تراشی کند ، می گویند : استخوان لای زخم می گذارد…
امثال و حکم – دهخدا
🌸🍂🍃🌸
@mah_mehr_com
🔶 #غلطگیر | درس بخون چون ....
🔸 برای تشویق فرزندتان به درس خواندن مراقب باشید از چه کلماتی استفاده میکنید. پدر و مادری که عاقلانه و هوشیارانه رفتار میکند، سرزنش و تحقیر نمیکند و با نگاه ابزاری به درس و دانشگاه توصیه نمیکند
@mah_mehr_com
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹امام علی(ع): دانش سه قسم است: فقه برای دین، پزشکی برای تن و نحو برای زبان.
امروز جمعه
۲۹ دی ماه
۷ رجب۱۴۴۵
۱۹ ژانویه ۲۰۲۴
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش درست کردن دفترچه یادداشت📚
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
شمع تولد .mp3
3.74M
.
📢 قصه صوتی شمع تولد
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀راستی
الآن قیمت یک بچه چند هست؟؟😳😳
"حجت الاسلام وافی"
#فرزندآوری
@mah_mehr_com
💠 #احکام دانش آموزی: نماز جمعه
🔻 کدام نماز باید به جماعت خوانده شود؟
🔹 نماز صبح
🔸 نماز جمعه
🔹 نماز مغرب
🔸 نماز زلزله
✅ فرشته های مهربون، وقتی جمعه می ریم نماز جمعه، اگه بخوایم نماز جمعه دو رکعتی بخونیم، باید به جماعت بخونیم.
@mah_mehr_com
سلام سلام مامانای مهربون😍😍😍با دفتر دیکته یا مشق نقاشی شده به کوچولوهاتون کلی انرژی و ذوق هدیه بدید
#دفتر دیکته یا مشق فرزندتو زیبا کن
@mah_mehr_com
محله ی با صفا_صدای اصلی_442615-mc.mp3
10.37M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: کتابخونه محله با صفا
🌸هدی و عزیز جون توی کتابخونه محلهشون هستن.کتابخونه رو دارن رنگ می زن. عزیز جون درباره اینکه این کتابخونه قبلا یه بقالی بوده و صاحبش اینجا رو وقف کتابخونه کرده برای هدی توضیح می ده. توی این کتابخونه یه عالمه کتاب کهنه و نو وجود داره...
🌸کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که خداوند انسان ها رو به پوشیدن لباس های تمیز سفارش کرده.
🌼در این قسمت از برنامه «یک آیه، یک قصه» عزیز جون به آیه ۴ سوره مبارکه «مدثر» اشاره می کنه.
🍃خداوند در این آیه می فرمایند:
وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ
و لباس (جان و تن) خود را از هر عیب و آلایش پاک و پاکیزه دار.
🌸🌼🍃🌼🌸
@mah_mehr_com