▪️ علم امام به شهادت خویش ▪️
پرسش اجمالی
اگر امام حسین(ع) علم به شهادتش داشته است پس با قیامش خودکشی کرده است؛ و اگر علم نداشته است پس چگونه امام و حجت خداست؟
👌 پاسخ اجمالی:
1️⃣ لزومی ندارد که امام به همه چیز به طور بالفعل علم داشته باشد؛ زیرا علم امام مشیئتی است؛
2️⃣ مبنای رفتار معصومان علم عادی است و علم غیر عادی تکلیف آور نیست.
3️⃣ علم مشروط، تکلیف آور است نه علم مطلق؛
4️⃣ در صورت وجود ضرورت و مصالح برتر، جانفشانی نه تنها جایز بلکه گاهی واجب است.
5️⃣ رفتار معصومان بر اساس امرِ (مستقیم یا غیر مستقیم) الهی است و به میل خود رفتاری نمی کنند.
🤔 پرسش یا شبهه تفصیلی
اینکه گفته می شود امامان به همه چیز آگاهند در مورد کشته شدن آنها نقض می شود؛ زیرا مثلا اگر امام حسین از کشته شدنش باخبر بوده است پس نباید به کربلا می آمد و آمدنش به منزله خودکشی است؛ اگر هم بگویید که از کشته شدنش باخبر نبوده است پس چگونه او را امام و حجت خدا و آگاه به همه امور می دانید؟
👈 پاسخ تفصیلی:
1️⃣ اینکه گفته شده اگر امام، از کشته شدنش باخبر نباشد امام نیست اشتباه است.
یکی از تفاوتهای علم خدا با علم امام این است که #علم_خدا بالفعل به همه اشیاء تعلق می گیرد؛ اما #علم_امام بالفعل نیست بلکه بالمشیئه است؛ به این معنا که «هرگاه امام اراده کند که چیزی را بداند، به اذن الهی آگاه می گردد»(1)
بنابراین اگر امام چیزی را نخواهد بداند نمی داند و حتی اگر بگوید نمی دانم نیز دروغ نگفته است؛ درست مثل کسی که دسترسی به اینترنت دارد و اگر اراده کند چیزی را بداند به کمک اینترنت آگاه می شود و اگر نخواهد نمی داند. بنابراین حتی اگر کسی معتقد باشد که امام از زمان ومکان شهادتش اطلاع نداشته است اشکالی پیش نمی آید هر چند بنابر اسناد معتبری، ایشان از این مسئله آگاه بوده اند.(2)
2️⃣ مبنای رفتار معصومان(ع) علم عادی است و اگر از طرق غیر عادی برای آنها علمی حاصل شود، آن را مبنای عمل قرار نداده و برای آنها تکلیف آور نیست حتی در امور مهمی مثل قضاوت کردن؛ بدین جهت پیغمبراکرم(ص) فرمودند: من در بین شما با شهادت و قسم حکم می کنم؛ درحالی که برخی از شما در اقامه دلیل، قوی تر و خوش بیان تر از طرف مقابل خود است. پس هر کسی که من به نفع او حکم کردم، ولی حق با طرف مقابل بود، (بداند که قضای من چیزی را تغییر نمی دهد، بلکه) او قطعه ای آتش را به خانه خود خواهد برد(3) بنابراین، آگاهی غیبی ائمه(علیهم السلام) از سرنوشت خودشان تکلیف آور نبود.
3️⃣ علم مشروط، تکلیف آور است نه علم مطلق؛ مثلا اگر کسی بداند که اگر در جایی بماند کشته می شود ولی اگر برود کشته نمی شود، در حالت عادی موظف است که از آنجا برود؛ اما اگر بداند که چه بماند و چه برود کشته می شود دیگر تکلیفی ندارد. امام حسین (ع) می دانستند که چه در مدینه باشد یا مکه یا کربلا کشته می شود و از این رو تکلیفی از این جهت نداشتند که البته حضرت در آن شرایط، بهترین مرگ را انتخاب کردند.
4️⃣ درصورت وجود ضرورت و مصالح برتر، جانفشانی نه تنها جایز بوده و خودکشی محسوب نمی شود بلکه فضیلتی ارزشمند و حتی گاهی فریضه ای بزرگ است.
روشن است که امام حسین (ع) در شرایطی قرار داشتند که اگر قیام نمی کردند چیزی از اسلام باقی نمی ماند و در چنین شرایطی، قیام کردن واجب است حتی اگر منجر به کشته شدن گردد.
5️⃣ رفتار معصومان به طور مستقیم یا غیر مستقیم به دستور ویژه الهی و مطابق با خواست خداست و ایشان با وجود داشتن اختیار، مطابق هوی و هوس رفتاری نمی کنند. حتی بر اساس برخی روایات، پیامبر گرامی اسلام (ص) کتابی را به وحی الهی در اختیار جانشین خویش قرار دادند که وظایف اصلی هر یک از امامان را در زمان خویش بیان کرده بود و هر امام آن را در اختیار جانشین خویش می گذاشت. وظیفه امام حسین علیه السلام در این کتاب، خروج با همراهان به سوی شهادت دانسته شده است(4) وروشن است که آن ثمرات ارزشمند، جز باشهادت حضرت و اسارت اهل بیت ایشان ممکن نبود.
📚 پی نوشت ها:
1) اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، باب أن الأئمة (ع) إذا شاءوا أن يعلموا عُلّموا
2) کافی، ج۱، ص۲۵۸
3) شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۲۲۹، ح۵۵۲
4) کافی، ج۱، ص۲۸۳، باب أن الأئمة(علیهم السلام) لم یفعلوا شیئاً و لا یفعلون إلاّ بعهد من الله عزّوجلّ و أمر منه لا یتجاوزونه.
منبع: وبلاگ ایمان نو
@mahad313