eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
401 دنبال‌کننده
6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
100 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سربازان آل‌سعود 🔹از مرکز اعتدال در ریاض تا اینترنشنال در لندن؛ همه چیزهایی که باید درباره بازوهای رسانه‌ای آل‌سعود بدانید @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امنیت آسان به دست نیامده است! 🔹‌ رهبر انقلاب: آدم های ماجراجو خیال نکنند این کشور کسی را ندارد. این انقلاب دربرابر سخت ترین توطئه ها ایستاد. @mahale114
73.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دادگاه عجیب و خنده دار یک آشوبگر حرفه ای / شعار زنده باد ریگی در آشوب خاش / آیا اینها مردم اند؟ فیلم های منتشر شده از دادگاه یکی از آشوبگران نشان میدهد که به آنها آموخته شده حتی با وجود انتشار فیلم اقداماتتان در دادگاه هم آنچه را انجام داده اید گردن نگیرید. فیلم دیگری از خاش نشان میدهد که در بین آشوبگران عده ای در شعارهایی به بردن نام سرکرده گروهک جندالشیطان می پردازند. این فیلم ها یک سوال جدی را مطرح میکند : آیا ما با خود مردم طرفیم؟ @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 همه رو می‌کشن؛ چه بی‌ حجاب چه با حجاب!!! @mahale114
علیه السلام میفرماید: 💠 من حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ ❇️ کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آرزویش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد گرفتار می‌شود. 📚تحف العقول، صفحه ۲۴۸ @mahale114
✍ با هر دست بدی، از همون دست می‌گیری شبی «ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود» ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ می‌کرد ﻭ نمی‌توانست ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ. ﺑﻪ ﺭئيس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ به صورت ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. 🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ‌ﻭﮔﺬﺍﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ می‌شوند ﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ نمی‌کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩیک‌تر ﺷﺪﻧﺪ، ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ می‌گذرد. 🔹 ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ‌ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ می‌شدند، ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ و ﺩﺍئم‌ﺍﻟﺨﻤﺮ ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ. 🔹ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ. ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ! ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ می‌دهم ﮐﻪ ﺗﻮ ﻭﻟﯽ‌ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻫﺴﺘﯽ! 🔹ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ می‌گویی ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ حالی که ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ‌ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌ﺍﺵ می‌گویند؟! 🔹 ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏﻓﺮﻭﺷﯽ می‌رفت ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ می‌توانست ﻣﺸﺮﻭﺏ می‌خرید ﻭ می‌آورد ﺧﺎﻧﻪ و ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ. می‌گفت: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ‌ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ مردﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ. 🔹ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ می‌رفت ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ می‌داد ﻭ می‌گفت: ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮمی‌گشت ﻭ می‌گفت: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ‌ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪه‌ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ می‌کردم ﻭ می‌گفتم: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ می‌کنند ﻭ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺖ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. 🔹ﺍﻣﺎ ﺍﻭ می‌گفت: ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ. ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺴﺘﻢ. ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ‌ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ. 🔹 ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﻪﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﻣﺸﺎﯾﺦ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩند. ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ 📚 شیخ ﺑﻬﺎﯾﯽ @mahale114
شبنامه 1021.mp3
11.95M
برد موشکهای ایران به ۱۲ هزار کیلومتر رسید / ایران یکی از ۵ کشور عضو باشگاه بُرد بلندهای قاره پیما شبنامه / در روزهای گذشته فیلم‌ها و تصاویری از تست یک ماهواره بر، رسانه‌ای شده است / غربی ها میگویند تست موفق این ماهواره بر به معنای ان است که ایران رسماً وارد باشگاه موشک‌هایی با برد دوازده هزار کیلومتر شده است / سی و یک کشور عضو باشگاه موشک های بالستیک هستند که از این بین فقط ۵ کشور دارد / حالا یکی از این پنج کشور ایران است... / @mahale114
400-08-16 farahzad ta'at va ekhlas~1.mp3
8.64M
کوتاه سلام الله علیها استاد_فرحزاد ‼️موضوع👇 لقب کریمه اهل بیت علیهم السلام سلام الله علیها تاثیرگذار @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل هفتم : صفحه ششم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل هفتم : صفحه هفتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... اردشیر مثل موجی‌ها پشت تیربار بود و بی‌محابا رگبار می‌گرفت. برای همین شیوۀ جنگش، به او اردشیر موجی می‌گفتند. می‌گفتند او سرش از خودش نیست. اسم بامسمایی بود، زیرا هم مثل ما موجی بود و هم در جنگیدن، سر نترسی داشت. بعد از حاج‌میرزا، آرپی‌جی‌زن‌ها دست‌به‌کار شدند و دومین گلوله به کامیون نشست. با این انفجار تعدادی بعثی آتش گرفتند و به دادوهوار افتادند. همین‌طور، سومین و چهارمین آرپی‌جی آمد و آنجا به مهلکۀ نیروهای ویژۀ صدام تبدیل شد. کامیون سوخته تا آخر حضور ما جلوی خاکریز باقی ماند و به درس عبرتی برای صدامیان تبدیل شد. این حربه‌ای بود که دشمن به‌سبک اسب تروآ، برای جلو فرستادن نیروهایش به‌کار گرفته بود. ما در صحنۀ نبرد از شکی که حاج‌میرزا، حاج‌رضا زرگری و حاج‌مهدی ظفری در مواجهه با این کامیون داشتند، خبر نداشتیم. بعدها با حوصله پای صحبت‌های حاج‌میرزا و خواندن خاطراتش در کتاب آب هرگز نمی‌میرد نشستیم و فهمیدیم چه لحظات حساس و بلای عظیمی‌ را از سر گذرانده‌ایم. بعد از ماجرای کامیون، دوباره حملات دشمن شروع شد و تانک‌ها جلو آمدند. علاوه‌بر تانک، دشمن از جادۀ فاو-البحار در سمت راست تیر مستقیم می‌زد و نیروهایش را جلو می‌فرستاد. در این عرصه، گل چسبناک آن منطقه کمک‌کارمان شده بود و اجازۀ حرکت به آن‌ها نمی‌داد. خیلی از آن‌ها وقتی دیدند نمی‌توانند حرکت کنند، برگشتند و بعضی هم در گل گیر کردند. تا پایان استقرارمان در خط، تعدادی بعثی را در میان همین باتلاق اسیر کردیم. آن روز بدین صورت گذشت. معمولاً بعثی‌ها با تاریک شدن هوا، حملات خود را متوقف می‌کردند و درگیری‌ها کمتر می‌شد؛ اما جادۀ ام‌القصر استثنا بود و دشمن برای گرفتنش شب و روز نمی‌شناخت. همۀ این‌ها در حالی بود که لحظه‌ای از فکر رضا بیرون نمی‌رفتم. گودالی در اثر انفجارات خمپاره در چندصدمتری ما ایجاد شده بود. کسانی که رفتن رضا و رحمان را دیده بودند، می‌گفتند: «هر خبری هست اونجاست. ما تا رفتن رضا و رحمان در گودال رو دیدیم و بعدش نفهمیدیم چه شد.» نیمه‌های شب دلم گرفت و هوا را عطر دلتنگی گرفت. رضا چگونه با حضورش به شکوفه‌های شب‌بو تنه می‌زد که اینچنین شب را از عطر ملکوتی خود آکنده بود؟ نمی‌دانم. دقایقی به سنگر حسین خویشوند رفتم. نگاهش به‌سمت دشمن بود و لبش تکان می‌خورد. از حالش پرسیدم، جوابم را نداد. سری تکان داد و بعد از دقیقه‌ای گفت: «ببخشید، ذکر می‌گفتم.» می‌دانستم نمازشب می‌خواند و نمازشبش هیچ‌گاه ترک نمی‌شود. گفتم: «قبول باشه. از رضا چه خبر؟» آهی کشید و با نگاه به آن‌سوی خاکریز گفت: «غصه نخور؛ می‌رم پیداش می‌کنم.» آنچه در این بین، جانمان را آتش می‌زد نگاه‌های منتظرانۀ احمد بر روی خاکریز، در فراق برادرش رضا بود. هر دو برادر باهم به جبهه آمده بودند و اکنون احمد تک‌وتنها مانده بود. نوع نگاه کردنش خاص بود. با وجود آن‌همه شلوغی و در بین آن‌همه تانک و بعثی، دنبال رضا می‌گشت. بی‌قرار روی خاکریز راه می‌رفت و از این و آن سؤال می‌کرد. به حرف دیده‌بان راضی نمی‌شد، دوربین دیددرشب را می‌گرفت و خودش نبودن رضا را می‌دید و از همه دردناک‌تر، وقتی نیمه‌شب، خاکریز خلوت می‌شد، روی خاکریز، منتظر می‌ایستاد. می‌گفتم: «احمد، خطرناکه؛ بیا پایین.» می‌گفت: «شاید برگرده. شاید مجروح باشه و بتونم کمکی بهش بکنم.» حاج‌مهدی ظفری وقتی حال‌وروزش را دید گفت: «احمد، برگرد عقب.» اما احمد جواب می‌داد: «چرا برگردم؟ می‌خوام مثل برادرم بجنگم و راهش رو ادامه بدم.» ایستادن احمد بر روی خاکریز و نگاه نگران او مرا یاد تل زینبیه و اضطرار زینب کبری(س) می‌انداخت؛ جایی که حضرت زینب جز به گودال قتلگاه توجهی نداشت و جز نگاه، کاری از او برنمی‌آمد. احمد هر لحظه به امیدی بالای بلندی می‌رفت، اما ناامید و بی‌برادر از آن برمی‌گشت. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این اشتباه را تکرار نکنید! 🔹امام خمینی (ره) خطاب به سپاه، ارتش و بسیج: هر قدمی که عقب نشینی کنید آنها ده قدم جلو می‌آیند. با شدت و شجاعت تفاله ها آمریکا را کشور بیرون بریزید! @mahale114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مواظب توپخانه دشمن باشید! 🔹‌ رهبر انقلاب: در جنگ تبلیغاتی، هزاران توپخانه دروغ پردازی و بزرگنمایی مشکلات به سمت این ملت در حال شلیک است. فضای مجازی این است. @mahale114