#سلام_همسایه
#پندانه
✍ به آینده فکر کن اما بابت مسائل پیش پا افتاده، زندگی کردنت را هدر نده
🔹دوستی داشتم که پلوی غذایش را خالی میخورد، گوشت و مرغش را میگذاشت آخر کار و میگفت:
میخواهم خوشمزگیاش بماند زیر زبانم.
🔸همیشه هم وقتی پلو را میخورد، سیر میشد. گوشت و مرغ غذا میماند گوشه بشقابش. نه از خوردن آن پلو لذت میبرد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جاهای خوشمزه غذا.
🔹زندگی هم همین طور است. گاهی شرایط ناجور زندگی را تحمل میکنیم و لحظههای خوبش را میگذاریم برای بعد، برای روزی که مشکلات تمام شود.
🔸هیچکداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم. همه خوشیها را حواله میکنیم برای فرداها، برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد.
🔹غافل از اینکه زندگی دستوپنجهنرمکردن با همین مشکلات است.
🔸روزی به خودمان میآییم و میبینیم یک عمر در حال خوردن پلوی خالیِ زندگیمان بودهایم و گوشت و مرغ لحظهها، دستنخورده مانده گوشه بشقاب.
🔹دیگر نه حالی هست و نه میل و حوصلهای.
@mahale114
شبنامه 1052.mp3
10.93M
#خبر
پیش بینی آینده از نگاه اسرائیل / چه چیزی در انتظار ایران و چه در انتظار دشمنان ایران است؟!
شبنامه / شاید یک سوال جدی برای کسانی که در ایران و فلسطین اشغالی حاضر هستند تحت این عنوان وجود داشته باشد: آینده قرار است چگونه باشد؟/ یک ژنرال که در بخش ضد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی کار میکند از زاویه نگاه خود به این سوال پرداخته و به آن پاسخ داده است./ گزارشی بسیار مهم که باید آن را بارها و بارها مرور کرد / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
سخنرانی-حجت-الاسلام-میرباقری_تجلی-نور-چهارده-معصوم-در-حضرت-معصومه-سلام-الله-علیها.mp3
4.56M
#منبر کوتاه
#حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها
استاد_میرباقری
‼️موضوع👇
تجلی نور چهارده معصوم در حضرت معصومه سلام الله علیها
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#سخنرانی تاثیرگذار
#من_غلام_اهلبیتم
@mahale114
4_5803221383559253594.mp3
17.08M
🔊 صوتی | شور
📝 از جون و جوونیشون گذشتن...
👤 کربلاییسیدرضا نریمانی
#بیاد_شهدا
#حضرت_مادر
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
@mahale114
باعرض سلام:
📣ان شاء الله از امروز سلسله جلسات تفسیری دعای ندبهٔ استاد رائفی پور را در کانال بارگزاری میکنیم.
📚دعای پرفیض ندبه توسط
هیئت مع امام منصور زیرمجموعه مؤسسه مصاف ایرانیان در تهران برگزار میشود.
توضیح:
🔻به دلیل حجم زیادفیلم اصلی، دوستان آن را به چند بخش تقسیم کرداند.
🔻 بخشهایی که مربوط به یک جلسه است را سعی میکنیم در طول یک هفته برای استفاده شما عزیزان در کانال به نمایش دربیاوریم.
🤲آن شاء الله مورد استفاده شما عزیزان محترم قراربگیرد.
التماس دعا
✍️سیدنا
#گروه_جهادی_منتظران_موعود
#مسجد_امام_حسن_مجتبی
#محله_شهید_محلاتی
#دعای_ندبه
#مهدویت
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
باعرض سلام: 📣ان شاء الله از امروز سلسله جلسات تفسیری دعای ندبهٔ استاد رائفی پور را در کانال بارگزاری
43.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلسله مباحث مهدوی
👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی
👈 #استاد رائفی پور
جلسه اول قسمت 1⃣( ادامه دارد...)
✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه ،تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
👈#نشر حداکثری
لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید
#مهدویت
#امام_زمان
#دعای_ندبه
@mahale114
👇👇👇👇
خیلی جالب بود
از دستش ندید
💢دلایل قرآنی خشونتهای بیحد اغتشاشگران💢
چگونه دشمن توانست یک ایرانی را به این حد از قساوت برساند که یک بسیجی را بگیرد، دست و پایش را ببندد، دهانش را باز کند، بنزین درون دهانش بریزد و آتش بزند تا این بسیجی از درون بسوزد و حتی نتواند داد بزند و زجر بکشد تا بمیرد؟
*خدا در قرآن علتش را گفته و فرموده دو علت دارد که هرکس آن دو را مرتکب شود قادر خواهد بود بزرگترین جنایتهای تاریخ را انجام دهد:*
*سماعون للکذب : خیلی زیاد دروغ شنیدن (علاقه به دروغ شنیدن)*
*اکالون للسحت: خیلی زیاد حرام خوردن*
اشاره به دو جنایت تاریخی که طبق بیان معصومین ع، جنایتکاران یکی از این دو علت را مرتکب شده بودند
🔺 *حادثه اول:*
وقتی در مدینه جمع شدند خانه حضرت زهرا(ع) را بسوزانند حضرت از پشت در صدا زد حسن و حسین ۵، ۶ ساله در خانه اند، گفتند : «و ان» حتی اگر آن دو هم باشند.
آنگاه حضرت به علت اول اشاره کردند فرمودند علتش این است که شما از «سماعون للکذب» هستید (دروغ را دوست دارید و دوست دارید زیاد دروغ بشنوید)
🔺 *حادثه دوم:*
وقتی در کربلا جنایتکاران کوفه امام را محاصره کرده بودند حضرت هر چه با آنها صحبت کرد، حضرت را هو می کردند آخرش گفتند: حسین خودت را خسته نکن تو را آنگونه میکشیم که کمترینش بریدن سر تو و بچه هایت و تکهتکه کردن بدنهای شما باشد.
آنگاه امام حسین (ع) به علت دوم اشاره کردند فرمودند علتش این است که زیاد مال حرام خوردید.
چگونه دشمن این دو عامل را روی برخی از ایرانیان پیاده کرد:⁉️
🔺 *نحوه ی پیاده کردن عامل اول( سماعون للکذب)*
دشمن سه سال در پیامرسانهای خارجی اینستاگرام و واتساپ و تلگرام، توانست آنقدر دروغ در جان طرف بکند که داعش آمد شیراز کشتار کرد و خود داعش به عهده گرفت، اما افرادی خاص و برخی ایرانیان که «سماعون للکذب» شده بودند، میگفتند کشتار کار نظام است و طرف باور می کرد یعنی معتاد به شنیدن دروغ شدهاند و دروغ شنیدن را دوست داشت هرچند میدانست که دروغ است.
🔺 *نحوه ی پیاده کردن عامل دوم(اکالون للسحت)*
علاوه بر اینکه دشمن(بدون مرز جغرافیایی و به معنای عام) با ترویج بهره، رباخواری و سبکزندگی غربی، بعضیها را وادار به حرام خوری و دزدی کرده بود، خود دشمن برای هر جنایتی قیمتی تعریف کرده بود. از اعترافات برخی داعشیان اغتشاشگر فتنهی اخیر بدست آمد که دشمن برای هر جنایتی یک قیمت گذاشته بود و هزینهای پرداخت می کرد. نقش شبکهی قمار و شرطبندی در اینستاگرام را هم در تزریق لقمه حرام به جامعه نباید از نظر دور نگاه داشت...
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل نهم : صفحه هشتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل نهم : صفحه نهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
نماز مغرب و عشا را خواندیم و دو گروهان باقیمانده، سوار بر کامیونهایی شدیم که برای انتقال ما تدارک دیده بودند. یک راهبلد با موتور جلو افتاد و ما پشتسرش راهی شدیم. از محور گردانهای مختلف و خطوط آنها یکبهیک عبور میکردیم و جلو میرفتیم. در آخرین مرحله به خط لشکر 27 حضرت رسول رسیدیم. سوار بر کامیون، محمدرضا کهریزی را دیدم. او برزولی بود، اما از لشکر 27 اعزام شده بود. حین حرکت، او را صدا زدم و برای هم دستی به شوق تکان دادیم.
بعد از این خط، دوباره مستقیم حرکت کردیم و در تاریکی مطلق غرق شدیم. هیچچیز به چشم نمیآمد. گهگاهی بیرون را میپاییدم، اما ظلمات بود. زیاد دور نشده بودیم که ناگهان نورافکن تانکهای دشمن بهسمت ما روشن شد. تازه فهمیدیم راه را اشتباه آمدهایم و در چه مخمصهای در برابر تانکهای دشمن قرار گرفتهایم. صدا از همهطرف بلند شد: «برگردید. دور بزنید. اشتباه اومدیم.»
نتوانستم به داد زدن اکتفا کنم. از کامیون پایین پریدم و چهرهبهچهره به رانندهها گفتم دور بزنند. از بخت خوبمان عرض جاده خوب بود و میشد یکفرمانه دور زد، اما فاصله کم کامیونها از یکدیگر راه پس و پیش برایشان نگذاشته بود. رانندهها هول کرده بودند و حاجمیرزا آشفتهحال، صحنه را مدیریت میکرد. لحظات سختی بود. همه وضع درهمی داشتیم. چند ثانیهای طول کشید تا رانندهها بر کار مسلط شوند. ابتدا راه را برای اولین کامیون باز گذاشتند و سپس بهترتیب دور زدند.
هر لحظه انتظار گلولۀ تانک را میکشیدم. تیربارِ روی تانک برای قلعوقمع ما کافی بود، چه رسد به شلیک خود تانک که بهراحتی میتوانست کامیون و سرنشینانش را به هوا بفرستد. هیچکس نمیداند چه شد که از آن مهلکه جان سالم بهدر بردیم، اما چیزی که قطعی است لطف خدا و اهلبیت(علیهمالسلام) بود که دوباره در آن لحظههای حساس شامل حال ما شد. با برگشت سالم کامیونها از آن گمراهه و پدیدار شدن دوبارۀ خط، صراط مستقیم را پیدا کردیم و در خط جدیدی مستقر شدیم که دژی مستحکم داشت.
ارتفاع دژ بهمانند تپهماهور بلندی بود و خاک کوبیدهشدهی آن جانپناه مناسبی در برابر تیر و حملۀ مستقیم دشمن به شمار میرفت. هرچند در برابر خمپارههای سرکش، کاری از آن برنمیآمد و باید سنگر میگرفتیم. حاجمیرزا دستور لازم را صادر کرد و اصرار داشت در پای این خاکریزهای بلند، سنگر حفر کنیم تا محافظی در برابر ترکشها باشد.
نیمههای شب بود و صدای انفجار و رگبار گلوله در منطقه پیچیده بود. بچهها خسته از این کامیونسواری طولانی که طی این چند روز به رنجی مزمن تبدیل شده بود، در سنگرها به خواب رفته بودند. چند تانک خودی همان نزدیکی متوقف بود. تعدادی از بچههای «گیان» بین تانکها رفتند و همانجا استراحت کردند. آنها را به گروه «گیانیها» میشناختیم. خواب و خوردوخوراکشان باهم بود و از هم جدایی نداشتند.
حاجمیرزا وقتی همه را سامان داد، پای سنگر فرماندهی از خستگی افتاد و همانجا خوابید. درون سنگر، جواد سیاوشی، بیسیمچی و موحد، پیکِ حاجی از قبل در حال استراحت بودند. موحد اهل گیلان بود و بهعنوان سرباز به گردان ما آمده بود. بسیار دوستداشتنی بود و خوشبرخورد. اتفاقاً همان ایام، سربازیاش تمام شده بود و حاجمیرزا او را آزاد گذاشته بود که برگردد؛ اما او قبول نکرد و گفت: «تا الان سربازیم اجباری بود، اما حالا خودم میخوام بمونم و بعد از عملیات برمیگردم.»
من در کنار این گردانِ آرامگرفته، نگهبان بودم و بیدار پاس میدادم. هرازگاهی خمپارهای دور و نزدیک سوت میکشید و چرت بعضی را پاره میکرد، اما آرامش قبل از طوفان حاکم بود.
بهناگاه ورق برگشت و چلچلۀ کاتیوشای دشمن، دژ را هدف گرفت. موشکها یکی پس ازدیگری منفجر میشدند و دژ را درهم میکوبیدند. اولین سنگر سنگر فرماندهی بود که ویران شد. خودم را به آنجا رساندم. سنگر آوار شده بود و حاجمیرزا زیر آوار دیده میشد. الوار را کنار زدیم و او را بیرون کشیدیم. جراحتی برنداشته بود، اما موجگرفتگی شدید، همان درد و رنج جراحتهای گذشته را تجدید کرده و حال میرزا وخیم بود. زیر بغلش را گرفتم و او را گوشهای نشاندم. همزمان برای تسکین او دلداریاش میدادم و از پای کار بودن بچهها میگفتم.
در همین لحظات، کاتیوشایی دیگر بین تانکها فرود آمد و قتلگاه گیانیها شد. چهار نفر درجا شهید شدند و بقیه جراحت شدید پیدا کردند. عباس مالمیر، معاون گردان، ماشین را آماده کرد تا مجروحان را به بیمارستان صحرایی ببرد. قصد داشت حاجمیرزا را هم همراه کند، اما ایشان نپذیرفت. با کمک بچهها، مجروحان را پشت ماشین گذاشتم و خودم کنار دست عباس نشستم.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
27.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند میراث آمریکایی
مروری بر دستاوردهای بیست ساله ایالات متحده در افغانستان
🔸 مرور خاطرات فقط جهت یادآوری!
#بصیرت
#جنگ_نابرابر
#افغانستان_مظلوم
#حق_را_فریاد_بزن
@mahale114
#خبر
🔴 شکست نقشه ترور آیت الله علم الهدی در مشهد مقدس
🔸روابط عمومی سپاه امام رضا علیه السلام استان خراسان رضوی از دستگیری یک تیم تروریستی گروهک جیش الظلم توسط سازمان اطلاعات سپاه استان خراسان رضوی خبر داد.
🔹در متن این اطلاعیه آمده است:
🔹یک تیم تروریستی از گروه جیش الظلم که قصد انجام اقدامات ضد امنیتی و عملیات تروریستی در مشهد مقدس از جمله حمله به استانداری و ترور امام جمعه معزز مشهد را داشت شناسایی و اعضای آن دستگیر شدند.
🔹از مخفیگاه این افراد مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات و مواد منفجره کشف شده است و مرتبطین و عوامل پشتیبانی آنها در سایر استانها نیز شناسایی و تحت رصد اطلاعاتی قرار دارند.
#منافق
#اغتشاشگر
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
از هو کردن خاتمی در دانشگاه تهران و آتش زدن عکس احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر تا برگزاری مسابقه آشپ
{ بنام خدا }
#خبر
چندروز گذشته جناب سید محمدخاتمی بمناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو لب به سخن گشودند و..... بهتره باهم بخوانیم بعد مطالبی را پیوست ارائه خواهم کرد.
»»»»»»»«««««««
پیام باغی انقلاب بمناسبت #روز_دانشجو
🔹️سید محمد خاتمی با صدور پیامی به مناسبت روز دانشجو، با اظهار تأسف از درد و داغ حاصل از خونهای ریخته شده و آسیبهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وارد بر جامعه و بازداشتهای گسترده دانشجویان و ایجاد محدودیت برای دانشگاه حضور و ابراز وجود دانشجویان جای خوشوقتی دانست.
به نام خدا
🔹️شانزدهم آذرماه را باید در متن آنچه در بیش از یک قرن بر این مرز و بوم رفته است و سیر و صیرورتی که ملت شریف ایران داشته است، دید و ارزیابی کرد. مدار حرکت ملّت: نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی، تبعیض و فساد و متناظر آن مطالبه آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت و در یک کلام دستیابی به "زندگی" متناسب با شأن انسان و اقتضائات زمان بوده است. ولی پاره ای از حادثهها و ایام جنبه نمادین پیدا کرده است؛ ازجمله شانزده آذر که نمایانگر جایگاه والای دانشگاه و پیشتازی دانشجو در تحولات اجتماع روبه آینده است.
🔹️با وجود درد و داغی که از خونهای ریخته شده و آسیبهایی که مردم در عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به خصوص اخلاقی دیده و میبینند، بر دل داریم، جای خوشوقتی است که پس از انفعال تحمیل شده بر دانشگاه، اینک شاهد حضور و ابراز وجود دانشجویان در جریانهای اخیر هستیم و خوشوقتی بیشتر اینکه همدلی و همسخنی بخش مهمی از استادان را با دانشجویان میبینیم.
🔹️از سوی دیگر آنچه موجب تأسف فراوان است، بازداشت گسترده دانشجویان و ایجاد محدودیتهای آموزشی، صنفی و سیاسی برای آنان و اخراج و اعمال فشار بر استادان است؛ امری که نه با مبانی و موازین آزادی و حقوق انسانی سازگار است و نه در نهایت امنیّت پایدار دانشگاه و جامعه را تأمین میکند.
🔹️از دانشگاه بخصوص انتظار میرود که توجه داشته باشد که همچنانکه آزادی یک نیاز مبرم و مطالبه مهم است، امنیت نیز برای کشور اهمیت دارد و مراد، از آزادی، آزادی ملّت و از امنیّت، امنیّت میهن است. نباید گذاشت تا آزادی و امنیت در برابر هم قرار گیرند و در نتیجه آزادی به بهانه حفظ امنیّت، پایمال شود یا امنیّت که شرط استقرار سامان و نظم خوب در جامعه است به نام آزادی نادیده انگاشته شود.
🔹️اینک که جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان میدهد، بگونهای کمسابقه و شاید بیسابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر میبینیم.
🔹️به مسئولان توصیه میکنم که این حضور را قدر بدانند و بجای برخورد ناروا با آن، دست یاری به سوی آنان دراز کنند و با کمک آنان وجوه ناصواب حکمرانی را بدرستی بشناسند و پیش از آنکه دیر شود به سوی حکمرانی خوب حرکت کنند.
🔹️امید، که به لطف حضرت پروردگار و توجه به خواستهای بحق جامعه، در همه زمینهها گشایش موثرتر پدید آید.
#نفوذی
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
{ بنام خدا } #خبر چندروز گذشته جناب سید محمدخاتمی بمناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو لب به سخن گشودند و.....
#خبر
⭕️آقای خاتمی! مالک اشتر دیگر از میدان باز نمیگردد
♨️ حسین شریعتمداری در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس درباره بیانیه اخیر خاتمی و اینکه آیا بیانیه را دیدهاید؟ گفت: این بیانیه بعد از اعتراف آشکار دشمنان بیرونی به شکست آشوبهای اخیر نوشته شده است. متن بیانیه را بخوانید و با مواضع رسماً اعلام شده آمریکا و انگلیس و اسرائیل در حمایت از آشوبها مقایسه کنید! کمترین تفاوتی با یکدیگر ندارند!
🔻مدیر مسئول کیهان در ادامه به متن بیانیه خاتمی اشاره کرد و گفت: آقای خاتمی مینویسد: «جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان میدهد، به گونهای کمسابقه و شاید بیسابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر میبینیم»!
🔴 شریعتمداری افزود: آیا از آقای خاتمی به عنوان یک روحانی، تعجبآور نیست که ترویج فرهنگ برهنگی، حمله وحشیانه آشوبگران به خانمهای محجبه و کشیدن چادر و روسری از سر آنها را اقدامی «زیبا»! و «حرکت به سوی آیندهای بهتر»! معرفی میکند؟!
🔹مدیر مسئول کیهان ابراز داشت: این جمله را از متن بیانیه ایشان نقل میکنم. شرم آور نیست؟!
💢 شریعتمداری به بخش دیگری از بیانیه خاتمی اشاره کرد که نوشته است: «به مسئولان توصیه میکنم که این حضور را قدر بدانند و بجای برخورد ناروا با آن، دست یاری به سوی آنان دراز کنند و با کمک آنان وجوه ناصواب حکمرانی را بدرستی بشناسند و پیش از آنکه دیر شود به سوی حکمرانی خوب حرکت کنند» و ادامه داد:
‼️میبینید که به مسئولان توصیه میکند حضور آشوبگران را قدر بدانند! و با آنها همراهی کنند! اغتشاشگران غیر از بریدن گلوی مامور نیروی انتظامی، آتش زدن آمبولانسهای حامل بیمار، حمله مسلحانه به مردم کوچه و بازار، شکنجه و به شهادت رساندن بسیجیان، ترورهای خیابانی، سوزاندن قرآن، حمله به مساجد و انواع جنایات دیگر چه ویژگیای داشتهاند که آقای خاتمی اصرار دارد مسئولان با آنها همراهی کنند؟! آیا این مواضع خاتمی دقیقاً با مواضع آمریکا و انگلیس و اسرائیل درباره آشوب و آشوبگران کمترین تفاوتی دارد؟!
❌ شریعتمداری افزود: حالا قابل درک است که چرا نتانیاهو، آقای خاتمی و حزب او را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران میداند و ایشان جرات تکذیب هم ندارد؟! و یا این که چرا خاتمی قبل از فتنه آمریکائی اسرائیلی ۸۸ با جرج سوروس، سرمایهدار صهیونیست آمریکائی و یکی از تامینکنندگان بودجه کودتاهای رنگی ملاقات میکند و از افشای آن وحشت دارد؟! و یا این که چرا به طور خصوصی اعتراف میکند تقلبی در انتخابات صورت نگرفته ولی فتنه ۸۸ را با همین بهانه کلید میزند و دنبال میکند.
🔻شریعتمداری در پایان گفت: اگر دقت کنید به وضوح میبینید که تقریباً همیشه صدور اینگونه بیانیهها با شکست توطئههای دشمن همزمان بوده و با کاربرد لاپوشانی این شکستها صادر شده است.
🔴 مدیر مسئول کیهان درباره مواضع و عملکرد خاتمی و برخی دیگر از مدعیان اصلاحات گفت: در جریان جنگ صفین، جناب مالک اشتر به خیمه معاویه رسیده بود که تعدادی از خوارج، حضرت امیر علیهالسلام را مجبور کردند مالک را برگرداند! خاتمی و دوستان داخلی و خارجی او بعد از ۴۳ سال هنوز درک نکردهاند که در انقلاب اسلامی، مالک هرگز خیمه معاویه زمان را رها نکرده و از میدان باز نمیگردد.
#نفوذی
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
#خبر ⭕️آقای خاتمی! مالک اشتر دیگر از میدان باز نمیگردد ♨️ حسین شریعتمداری در پاسخ به پرسش خبرنگار
#خبر
💠شورای هماهنگی اصولگرایان استان قم با صدور بیانیه ای نسبت به مواضع اخیر محمد خاتمی در همراهی با براندازان و تجزیه طلبان واکنش نشان داد.
متن بیانیه به شرح ذیل می باشد:
بسمه تعالی
🔹در این روزها و با بیانیه صادره از سوی لیدر جریان اصلاحات ،می بینیم که این گروه رسوای فتنه گر دست اتحاد به سوی براندازان و تجزیه طلبان دراز کرده است.
🔹 سال ۸۸ و در جریان موج فتنه ، محمد خاتمی منافقانه عمل کرد. در جلسات خصوصی بر عدم تقلب و اشتباه موسوی تأکید میکرد، مواضع علنیاش اما مؤید فتنهگران بود.
🔹و حالا در بزنگاهی دیگر نفاق خود را علنی کرد و ثابت نمود جریان اصلاحات که عرضه همراه نگاه داشتن مردم را نداشت با موج سواری بر فضای اغتشاشات میخواهد بر جنازه پوسیده جریان اصلاحات جانی دوباره بدمد و جریان اغتشاش را مصادره کند.
🔹او در بیانیه اش نوشته «اینک که جامعه با شعار زیبای زن زندگی آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می دهد، بگونه ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر میبینیم.»
🔹این فرد گمراه خیلی واضح بر تلاش براندازان و تجزیه طلبان مهر تایید میزند و همراهی خود را اعلام میدارد.
🔹او در سال ۹۸ هم در بیانیه ای بر لزوم اداره فدرالی کشور تاکید کرده بود و وقتی خیرخواهان سیاسی در مورد حمایت او از تجزیه کشور فریاد زدند عده ای از حامیان گمراه تر از خودش آن هشدار دلسوزانه را رد و این ادعا را تکذیب کردند.
🔹 و اینک رئیس جمهور اصلاحات با تمام وجود فریاد همراهی با ضلالت پیشگان و براندازان را سر می دهد و از درون تابوت فراموشی دستی برای احیا به سوی مستکبران عالم دراز کرده است.
🔹اعضای شورای هماهنگی اصولگرایان استان قم ضمن محکومیت این جریان شکست خورده و این فرد گمراه، از دادگاه ویژه روحانیت و قوه معزز قضاییه درخواست دارند لباس مقدسی را که این فرد معلوم الحال سرقت کرده باز بستانند و اورا مانند هر فتنه گر و اغتشاش پیشه دیگری به سزای اعمال مجرمانه خود برسانند.
🔸شورای هماهنگی اصولگرایان استان قم.
#نفوذی
#بصیرت
#جهاد_تبیین
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
🔴اگر برای وحدت بین شیعه و سنی تلاش کنی و از ولایت فقیه پیروی کنی و با منافقان همصدا نَشی باید حذف بشی ...
«مولوی شهید عبدالواحدریگی یکی از نیروهای انقلابی و وفاداری بود که تحمل بودنش برای دشمنان انقلاب خیلی سخت بود.
بنابراین در روز گذشته آن را ربودند بعد آن را به شهادت رساندند.
#نفوذی
#بصیرت
#تروریست_تکفیری
#مولوی_عبدالحمید
@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتوگو با الیاس احتشام؛ رئیس اندیشکده فرهنگ و انسانشناسی از تگزاس و منوچهر خردمند؛ کارشناس مسائل عمومی و بین الملل از بوستون پیرامون صحتسنجی اعتصاب حسین رونقی یکی از لیدرهای اعتراضات مردمی
«وجود غذاهایی مثل آب قلم و خود آب کلهپاچه باعث ترمیم سریع پاهای ایشون شده»
«نخوردن تهدیگ ماکارونی و سیبزمینی سرخکرده و مرغ سوخاری کار سختی هست که فقط از قهرمانهایی مثل ایشون بر میاد که دو ماه بتونن جلوی شکمشون رو نگه دارن»
🤣🤣🤣🤣🤣🤣👍
واقعا براندازهای احمق و اغتشاشگرها احمق تر......
#برعنداز
#اغتشاشگر
#فضای_مجازی
#دروغ_های_فضای_مجازی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل نهم : صفحه نهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل نهم : صفحه دهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
در حین رانندگی اورژانسی عباس، خمپارهای نزدیکی ما خورد و ترکش آن صورت عباس را خونی و مجروح کرد. بااینحال، عباس پا را از روی گاز برنداشت و به هر ترتیبی شده ما را به بیمارستان رساند. مجروحان آنقدر وضع بدی داشتند که سه تن از آنان تا بیمارستان بهشهادت رسیدند. کرمعلی کیانی یکی از همان شهدا بود. در بیمارستان، عباس درگیر پانسمان زخم خود شد و من با ماشین دیگری نزد بچهها برگشتم.
همان چند ساعت حملات توپخانهای دشمن، پانزده شهید و حدود سی مجروح روی دست ما گذاشته بود. تازه هنوز به خط مقدم راه پیدا نکرده بودیم و همین اندوه ما را بیشتر میکرد، زیرا بدون درگیری داشتیم تلفات میدادیم.
صبح بیسیم زدند و برای محور نهرجاسم ما را فراخواندند. گردانهای دیگر قبل از ما در آن منطقه عمل کرده بودند و دشمن مانع موفقیت آنها شده بود. حالا قرار بود نیروهای 33 المهدی از جانب راست و گردان ما از سمت چپ، برای گرفتن این خط سرتاسری که بهشکل کانال کشیده شده بود، به خط بزنیم.
این خبر را که محمدحسین محجوب داد، غم عالم به دل حاجمیرزا نشست. حالوروز او اصلاً برای همراهی نیروها مناسب نبود و خودش این را میدانست. اما از طرفی، دغدغۀ گردان را داشت و نگران تنهایی ما بود. آنجا گفتم: «حاجی، غصه نخور؛ بالاخره ما هستیم. هر طوری صلاح بدونید کارها رو انجام میدیم. نیروهای دستۀ ما آمادۀ رزماند. خودم گوشبهفرمان شما هستم و آمادگی کامل دارم. شما فقط دستور بدید. لازم نیست حتماً خودتون با این حالوروز بیاید.»
پس از من، بچهها با زبان خودشان همین حرفها را زدند و به حاجی دلگرمی دادند. تجدیدبیعت اصحاب حاجمیرزا بهنحو احسن برقرار بود و شور و حماسه از کلمات دوستان میبارید. با این حرفها، حاجمیرزا خوشحال شد و جان دوبارهای گرفت. گفت: «پس نیروهاتون رو آماده کنید. فقط یه گروهان جلو ببرید. گروهان دست محمدرضا شهبازی، اصلانی و ضرغام شیراوند باشه. محجوب هم جانشین منه.»
مادامیکه حاجآقا سعادت در گردان تشریف داشتند، جایی برای عرضاندام من نبود. ایشان بزرگ و استاد ما محسوب میشدند؛ اما آنجا بهضرورت، دقایقی کوتاه برای رزمندگان از عاشورایی بودن ثانیهها گفتم و شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را بر شرایط حساس کربلای5 تطبیق دادم. تصمیم را هم با خودشان گذاشتم و گفتم هرکس میخواهد بیاید و هرکس میخواهد بماند. بعد از حرفهای من، بچهها داوطلب حضور در عملیات شدند و یک گروهان نیروی باروحیه مهیا شد.
از دستۀ ما همه از جا پریدند و با شوق اعلام حضور کردند. چون ظرفیت محدود بود، تعدادی از اسدآبادیها را راه ندادم. ناراحت شدند و گفتند: «چرا پارتیبازی میکنید؟ همهچیز اینجا برای نهاوندیهاست و ما دیگه به گردان نهاوند نمیآیم.»
با دیدن روحیه و صلابتشان به آنان مباهات کردم. گفتم: «شما اسدآبادیها دین خودتون رو با شهادت مجتبی زیوری در این دسته ادا کردید. حالا نوبت این بچههاست.»
حماسهای که از دستۀ جهاد شاهد بودیم را با دوستان کادر گردان در جریان گذاشتم و یادآوری کردم اینها همان بچههایی هستند که کسی باور نمیکرد روزی بهدرد بخورند.
بعدازظهر بود که محمدحسین محجوب جلو افتاد و پشتسر او، بهسمت نهر جاسم حرکت کردیم. هرچه جلو میرفتیم به حجم آتش دشمن افزوده میشد. حوالی سهراه شهادت، در میانۀ راه، کانالی بود که از فرط خمپاره به آن پناه بردیم. از سه جهت روی سر ما آتش ریخته میشد. راست کانال ماهی بود. چپ اروندرود بود و جلو نیز همان نهرجاسمی بود که بهسمتش در حال حرکت بودیم. محجوب ما را همانجا گذاشت و جلو رفت تا هماهنگیها را انجام دهد. دقایقی نگذشته بود که خمپارهای درون کانال افتاد. دو-سه نفر بهشهادت رسیدند و عموعیسی فلکی موجی شد. بلند دادوقال راه انداخت و نمیدانم از چه میگفت. اطرافیان او را گرفته بودند که فقط از کانال بیرون نزند. بالاخره حاجآقا سعادت ماشینی را نگه داشت و عموعیسی راسوارماشین کرد. عموعیسی میگفت: «من که چیزیم نیست؛ چرا باید برم؟» اما راننده سریع گازش را گرفت و رفت.
یک ساعتی نگذشته بود که صدای ممتد انفجارها مثل لالایی همه را آرام کرد. آتش عجیبوغریب آنجا نه رمقی برایمان گذاشته بود و نه مجالی برای گفتگو. هرکسی سرش توی لاک خودش بود و انتظار گذشت زمان را میکشید. شیخ محمدرضا گودرزی کنارم بود. پاهایش را در بغل جمع کرده بود و بیحرکت سرش را به زانوانش تکیه داده بود. یک لحظه با خودم گفتم نکند طوریاش شده باشد. خواستم صدایش کنم، اما نامش بر زبانم نیامده محو شد. دستم را بلند کردم تکانش دهم، اما دستم در هوا ماند. میترسیدم او را صدا کنم و صدایی نشنوم. میترسیدم شهید شده باشد.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
4_5796282859597598896.mp3
21.94M
🔊 #سخنرانی استاد رائفی_پور
📑 «تربیت فرزند برای ظهور»
🗓 ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۱ - پرند
🎧 صوت
#تربیت_فرزند
#تربیت_مهدوی
#کرامت_خانواده
@mahale114
صفات #مؤمن
المؤمنُ حَسَنُ المَعونةِ ، خفيفُ المَؤونةِ، جَيّدُ التّدبيرِ لِمَعيشتِهِ ، لا يُلْسَعُ مِن جُحْرٍ مرّتينِ
امام صادق عليه السلام
مؤمن، ياورى خوب و كم خرج و كم زحمت است؛ زندگى اش را خوب اداره مى كند؛ از يك سوراخ دوبار گزيده نمى شود.
الكافي : 2 / 241 / 38
#حدیث_روز
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ به خدا که بسپاری، حل میشود
🔹خودم دیدم؛
وقتی که از همه بریده بودم، بیهیچ چشمداشتی هوایم را داشت. در سکوت و آرامش، کار خودش را میکرد و نتیجه را نشانم میداد، که یعنی ببین! تو تنها نیستی.
🔸خودم دیدم؛
وقتی همه میگفتند این آخر خط است، با اشاره حالیام میکرد که به دلت بد راه نده، تا من نخواهم هیچ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی بدون اذن من سر نمیگیرد!
🔹خودم دیدم؛
وقتی همه سعی بر زمینزدنم داشتند، دستان مرا محکم میگرفت و مرا بالاتر میکشید تا از گزندشان در امان باشم.
🔸هرکجا آدمها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یکتنه پر میکرد.
🔹اوست از پدر، پناهدهندهتر و از مادر، مهربانتر. اوست از هرکسی تواناتر.
🔸من کارم را به خدا سپردهام و او هرگز بندهاش را ناامید نمیکند.
🔰 أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ؟! چرا، کافیست، خدا همهجوره برای بندهاش کافیست.
@mahale114
شبنامه 1053.mp3
10.68M
#خبر
وحشت عجیب غرب از همکاری نظامی ایران و روسیه / بیشتر از قوی شدن ایران میترسیم تا روسیه
شبنامه / برخی مقامات آمریکایی میگویند روسها در حال آموزش کار با جنگنده سوخو به نظامیان ایران هستند / آنها میگویند ایران همزمان قرار است تسلیحاتی به روسیه بدهد / صهیونیستها میگویند نگران کننده اینجاست که این همکاری متأثر از نیاز روسیه به ایران است / انگلیس میگوید: نگرانیم که ایران در این ماجرا قدرتمند بشود / #آقای_تحلیلگر
@mahale114
48.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلسله مباحث مهدوی
👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی
👈 #استاد رائفی پور
جلسه اول قسمت2⃣ ( ادامه دارد...)
✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد.
👈#نشر حداکثری
لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺
#مهدویت
#امام_زمان
#دعای_ندبه
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
نه به اعدام! تا زمانی که اسلحه دست اغتشاشگر هست ومردم بیگناه را به رگبار میبندند کسی کارش را محکوم
🔻اعدام یک کارگر حافظ قرآن به اتهامِ واهیِ اقدام برای ترورر !
🔹عبدالرحمن مرادی #ابن_ملجم کارگر زحمت کش و حافظ قرآنی که اخیرا نیز در آستانه ازدواج بود و در دوران نامزدی به سر میبرد، به بهانه تلاش برای ترور خلیفه وقت دستگیر و در آستانه اعدام است.
🔹نامزد وی #قطام نیز بخاطر حال روحی نامساعد و از ترس نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی، گریخته است...
عوضی ها چه زود جای شهید و جلاد را عوض میکنند، و
عوضیترهاهم چه زود هشتک اعدام نکنید زدند!....
خدایا ما را آگاه کن....
#نفوذی
#فتنه_گر
#اغتشاشگر
#پایان_مماشات
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
🔻اعدام یک کارگر حافظ قرآن به اتهامِ واهیِ اقدام برای ترورر ! 🔹عبدالرحمن مرادی #ابن_ملجم کارگر زحمت
کار اینترنشنال، عوضکردن جای شهید و جلاده!
🔻 اگه اینترنشنال سال ۶۶ قمری بود، تیتر میزد:
🔸اعدام یک فعال مدنی موسوم به «شمر» توسط مختار ثقفی!
پ ن:
اما سوال من از هموطنم اینه شما کنار شمرهای زمانه چه میکنید؟ هشتک نه به اعدام یک ظالم، یک جانی، یک آدم کش و یک بر هم زنندی امنیت کشور،
یعنی کنار شمر ایستادن...!
شمر زمانه آت را بشناس...
✍️سیدنا
#قانون
#بصیرت
#اغتشاشگر
#جنگ_ترکیبی
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل نهم : صفحه دهم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل نهم : صفحه یازدهم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
پدرش که آنطور در عملیات مسلم شهید شد، حالا اگر او هم همان سرنوشت را داشت، جواب مادرش را چه میدادم؟ تحملش برایم سخت بود. به صبر تن دادم و دوباره سر در گریبان فرو بردم.
با انفجار هر خمپاره در کنار کانال، لایهای از خاک روی سر و صورت ما پاشیده میشد و بیآنکه بدانیم داشتیم زیر خاک دفن میشدیم. بهناگاه فرشتۀ نجات ما، محجوب از راه رسید و با انرژی دستانش را به هم زد و گفت: «ماشالّا بچههای نهاوند! بچههای نهاوند شیرن. بلند شید. بلند شید.»
با این صدا همه باهم از جا پریدند. انگار رستاخیز بود و از قبر سر بلند میکنیم. خاک از سروروی بچهها میریخت و گردوغبار معلق در فضا در پسزمینۀ غروب آفتاب، صحنۀ زیبایی را رقم زده بود. یک لحظه دیدم محمدرضا کنارم ایستاده و لباسش را میتکاند. با دیدنش آنقدر خوشحال شدم که نگو. گفتم: «تو که ما رو جونبهلب کردی. چرا تکون نمیخوردی؟»
گفت: «خواب بودم.»
در آن وانفسا خوابش برده بود.
حین حرکت از دژ، نیروی جدیدی به من سپرده بودند. یک نوجوان بود. فقط بهاندازۀ پرسیدن اسمش با او آشنا شدم و چیز زیادی از او نمیدانستم. وقتی محجوب آمد و خواستیم از کانال حرکت کنیم، من احساس کردم انگار یکی نیست و کسی جا مانده. اما اصلاً ذهنم به آن نیروی جدید نرفت و او را جا گذاشتیم.
محجوب ما را به مقری انتقال داد که فاصلهای چند ساعته با خط داشت. مقر ساختمان دوطبقه و مستحکمی از جنس بتنآرمه بود که چون در سمت نهر دوعیجی واقع شده بود به آن مقر دوعیجی میگفتیم. بهستون، دواندوان، خودمان را به آنجا رساندیم. من دستشویی شدیدی داشتم و ازبس همهجا پر از نیرو بود، جای مناسبی پیدا نمیکردم. همینطور که اطراف ساختمان دنبال جای خلوت بودم، برادر عزیزم فریبرز موسیوند را دیدم. خوشحال دست در گردن هم انداختیم و احوالپرسی کردیم.
او همکلاسی من در مدرسه بود و حالا سرباز شده بود. همانطور که گرم صحبت بودیم نگاهم به شخصی در محوطۀ مقر افتاد که حال طبیعی نداشت و زیر آتش شدید دشمن، بدون واهمه قدم میزد. به فریبرز گفتم: «این بندهخدا اینجا چه میکنه؟»
گفت: «هیچی،موجی شده. هرکسی هم که بره سمتش با مشتولگد ازش استقبال میکنه.»
گفتم: «اینطور که نمیشه؛ باید نجاتش داد.»
رفتم سلام کردم و گفتم: «بیا بریم داخل، اینجا خطرناکه.»
لحظهای نگاهم کرد و ناغافل یک سیلی آبدار خواباند توی گوشم. دستم را بیاختیار روی گوشم گذاشتم و گفتم: «برای چی نمیآی داخل؟»
گفت: «میخوام برم پارک.»
کاتیوشاهایی که اطرافمان میخورد مرا هم به وحشت انداخته بود.
گفتم: «خب من هم میخوام برم پارک؛ بیا باهم بریم.»
گفت: «جدی؟»
گفتم: «آره؛ پارک همین جلوئه. بیا ماشین بگیریم.»
ماشین تویوتایی در حال بیرون رفتن از مقر بود. خودم را جلوی ماشین انداختم و ماشین را متوقف کردم. به راننده گفتم: «این بندهخدا موجی شده و اینجا تلف میشه. من سوارش میکنم و تو سریع گازش رو بگیر و برو اورژانس. اگه پرسید کجا میریم، بگو داریم میریم پارک. فقط چهارچشمی حواستون باشه پیاده نشه.»
به شخص موجی گفتم: «بیا، ماشین گرفتم.»
او هم خوشحال آمد و در ماشین نشست. وقتی دید سوار نشدم گفت: «پس چرا خودت نمیآی؟»
راننده فرصت پاسخ نداد. تویوتا گازش را گرفت و با سرعت از مقر خارج شد.
از اینکه جان یک انسان را نجات دادهام از خوشحالی بال درآوردم. فریبرز گفت: «چهکار کردی؟ هرکسی میرفت حریفش نمیشد.»
گفتم: «هیچی، فرستادمش بره پارک.»
محمدحسین محجوب فرمان داد: «بچهها رو جمع کنید، باهاشون کار دارم.»
من تا آن شب سخنرانی محجوب را ندیده بودم. او همیشه کمحرف، آرام و متین بود، ولی حالا در کسوت فرماندهی رفتار دیگری داشت و همین فرماندهی را برازندۀ او کرده بود. از شهدای گردان و شجاعت و رزمآوری نهاوند گفت و تأکید کرد ما باید این راه را ادامه دهیم. باید روحیاتمان را با امامحسین(ع) یکی کنیم. گردان151 حضرت علیاصغر(ع) قبل از ما به خط زده، اما با شهدای بسیار نتوانسته کار را تمام کند. چشم آن شهدا به ماست. اگر ما موفق نشویم این دو نقطه به هم وصل نمیشود.
صحبتهای زیبا و دلنشینش که تمام شد گفت: «دو نیروی تدارکاتی میخوام.»
جوادحسن گاویاری و موسیرضا ملک که هردو از برزول بودند برای این کار داوطلب شدند. آرپیجیهایشان را گذاشتند و کلاش برداشتند تا کار سخت تدارکات و پشتیبانی را عملی کنند که در زیر آتشباران دشمن، هیچ کم از جنگیدن نداشت. موسیرضا بااینکه سواد چندانی نداشت، اما یکی از نخبگان برزول در زمینۀ کارهای صوتی و فنی بود.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
◼️◼️◼️◼️◼️◼️
إنا لله و إنا إلیه راجعون
با نهایت تأثر و تأسف مطلع شدیم روح بلند استاد بزرگ اخلاق ، اسوه زهد و تقوا
حضرت آیت الله حاج سیدمجتبی معصومی لاری
به ملکوت اعلا پیوست.
این ضایعه جبران ناپذیر را محضر حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف ،مقام معظم رهبری،
حوزه های علمیه و
ارادتمندان ایشان تسلیت عرض نموده و هم نشینی با اولیاء الله را برای آن عزیز سفر کرده آرزومندیم.
رحمت خدا بر تمام گذشتگان به ویژه این استاد عزیز.
#گروه_جهادی_منتظران_موعود
#مسجد_امام_حسن_مجتبی
#محله_شهید_محلاتی
@mahale114