🔰 من خدای شما را نمی پرستم.
🔸من خدای ابراهیم کلیم الله را می پرستم ؛
که وقتی جان خویش را به مسلخ عشق برد ،تیغ از برندگی کند شد و آسمان زبان گشود؛ و عطیه الهی را بعنوان قربانی فرستاد.
وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ...
🔸من خدای ابراهیم گلستان را می پرستم؛
وقتی آتش قهقهه می زد و دهان گشوده بود ابراهیم دست در دست تو نهاد و صدا زد :حاجت زکه خواهی جایی که خدا باشد ؛ زهر است عطای خلق جایی که خدا باشد .
و تو چه شاعرانه سرودی" قُلْنا يا نارُ كُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ
🔸من خدای موسی را می پرستم؛
وقتی که لشکریان فرعون نزدیک شدند، و نیل آشفته خروشان بود، که عصای الهی دل شکاکان و وسواسان را به اعماق دریاها فرستاد .
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُون
🔸من خدای مریم را می پرستم؛
که قدرت نمایی را برای انسانهای ضعیف العقیده، رخ نمایاند و قوی اندامان را به خاک کشاند و زبان تند و تیز بی ادبان به حریم الهی را برید.
آنجا که عیسی (ع) را بدون لمس بشر متولد ساخت و دنیا بر اریکه قدرت الهی تو؛ مبهوت ،نظاره گر است .
و تو چه ساده گفتی هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ...
🔸من خدای جوانمردان کهف را می پرستم ؛
آنانی که عزم جزم کردند، تا لبخند بر لبان تو ببار آورند و پشت پا زدند به مطامع دنیا و پست و مقام و راهی نا کجا آباد شدند .
اما خورشید تعظیم کرد و تو بسان یک مادر پرستاری کردی، تا مبادا خواب سیصد ونه ساله شان لحظه ای به تلخی بیانجامد .
و چه ناباورانه گفتند : وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ . قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ.
🔸من خدای نوح را می پرستم ؛
که عقل را مدهوش خود ساخت تا کشتی به گل نشسته، را بر آبهای نامرئی سوار کند و انگشت همه را در دهان میخکوب نماید .
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا
🔸من خدای محمد را می پرستم؛
زمانی که دشمنانش تمام خرد نابخرد خود را روی هم انباشته ساختند و از آن یک قوم چهل نفره دوختند؛
و علم کردند تا جان بستانند، غافل از آنکه بستر را محافظانی است!
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ
🔸من خدای یونس را می پرستم؛
وقتی سوار بر کشتی قرعه به نامش افتاد و همه فکر کردند او از باختگان روزگار است و فاتحه اورا با صدای بلند قرائت کردند . فاتحه مع الصلوات ، اما تو اورا در دل نهنگ آرمیدی و سکنی دادی تا قند در دلش تکان نخورد .فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ
🔸من خدای یوسف را می پرستم؛
که وقتی برادران غیظ کرده ،او را به چاه انداختند و قصه گرگ و خون را بافتند تا چشمان یعقوب نبی را تیره کنند، ندانستند که یوسف در آغوش تو سر نهاده.
زلیخای شهوت پرست مامور تو بود تا عزت و بزرگی را به یوسف هدیه کند
تُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
✅من خدا را می پرستم.
@mahammmadzadeseyedjavad
🍀زهد ؛دو کلمه است :
🍁بر آنچه از دست می دهید، افسوس نخورید.
🍁بر آنچه به دست می آورید، شادمان نشوید .
《امیر المومنین علی علیه السلام. 》
@mahammmadzadeseyedjavad
🍁عکس های پروفایل ، المان تفکر
چند وقتی است که فضای مجازی از چشمهایمان عبور کرده و تبدیل به پروتئین های ذهنی ما گشته است.
و اگر می خواهی معنای صله رحم و دید و بازدید و گردشگری و استراحت و مطالعه و هزاران موضوع دیگر را درک کنیم؛ باید یه سری به شبکه های مجازی بیندازیم .
رگ های فکری ما بجای خون پر شده از کانال ها و گروه ها و استیکر ها، انگشتان بیچاره ای که مدام در حال کپی پیست کردن مطالب هستن .
اگر امروز آیه ای نازل می شد بجای یا ایها الذین آمنوا قطعا این بود که یا ایها الشبکه های مجازی تا شاید گوشهایمان می شنید و دلهایمان می خرید ....
امروز اگر انقلابی صورت بگیرد دیگر در خیابانها نیست ، تانک و موشک و رگبار خبری نیست ! بلکه باید جنگ ها را در صفحات مجازی و اینستا جستجو کرد ... اگر کسی چند روز سرش را به این گوشی های رنگارنگ بدوزد نا خود آگاه دکترا خواهد گرفت و فارغ التحصیل خواهد شد
و از همه جالب تر این است که عکس های پروفایل اشخاص دیدنی ترین بخش این شبکه ها است و تلاش برای خود داری از این کار مانند کندن کوه بوسیله سوزن است که اگر آن شد این هم می شود . و انسانهایی که ساعتها و روزها فکر می کنند و وقت می گذارند تا
عکسی برای پروفایل خود انتخاب کنند و مظاهر شخصیتی خود را نمایش دهند ..
اگر بگویید برای ازدواج شخصیت افراد را چگونه می توان شناخت ؟ امروز راحت ترین روش دیدن عکس های پروفایل اوست که نشان از تفکر ترس و شجاعت و علاقه و محبت و ثبات شخصیت و دمدمی مزاج بودن و سیاسی و اخلاقی و دینی و تفریحی ......دارد و اگر عکس نداشت باز تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ......
سید جواد محمدزاده
پازل #دانشجو .
🍁سر سپردن به علم ، از اعجاز خداوند در درون یک انسان است . و دانشگاه محل عروج به کرسی لوح و قلم است اگر این را در سجود کلمات #دانشجو بیابد .
🍁پر کردن انباری ذهن از آزمون و کلید واژه های اعجوج و معجوج و در نهایت دریافت مدرک ؛ بالاترین ظلم به دانشجو است .
اخلاق و یافتن رسالت انقلابی در دانشگاه از لوازم رشد علمی و معرفتی است .
چند واحد پاس کردن بدون اضلاع ساختمانی ،ریزش فکری را در بزنگاه های حساس محتمل تر میکند.
🍁دانشجو اگر دانشجو بخواهد بماند ؛ باید تراز را بیابد ،شهید چمران از دانشگاه تا لبنان ،از لبنان تا دهلاویه ، از دهلاویه تا مجلس ،از مجلس تا وزارت دفاع ،و در نهایت شهادت مصداق دانشجوی تراز است.
🔰سید جواد محمدزاده
♻هاونگ
همه با این وسیله فلزی خاطره ها دارند ، تا جایی که وارد گنجینه ،ضرب المثل شد و خود نمایی کرد ؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
یعنی :پوچ ، زحمت بیهوده کشیدن ، خستگی مفرط بی ثمر ، بیل زدن در کویر ، ایستادن در سایه ، پول خرج کردن بدون سود علی الحساب ، تاختن دور سنگ آسیاب ، هیج اندر هیج .
اینکه با جایزه و عروسک بخواهید ، بجه ها را اهل نماز و رکوع و سجود کنید؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
اینکه برای جذب جوانان تغییر شکل بدهید و لاین زندگی را عوض کنید؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
اینکه برای فرهنگ سازی حجاب، دست روی دکمه حجاب بماند ؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
اینکه تمام زور و بازوی فضای مجازی را جمع کنید تا خوب و بد را به نسل جوان بیاموزید؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
اینکه همه کارها را در مشت خودتان محکم نگه می دارید و به دیگران مسئولیت نمی دهید توقع رشد شخصیت داشتن ؛
آب در هاونگ کوبیدن است .
اینکه میدان زحمت و تلاش را رها کرده ایم و به امید نزول باران الهی هستیم آب در هاونگ کوبیدن است .
🔰 سید جواد محمدزاده
🌸مستند نیست ،حقیقت است .
🌷خاطرم هست دوران طلبگی با دوستان عزیزم ، در کنار درس ؛ نمایشگاه هایی ،با تم شهید، تو روستا و شهر با چندین غرفه می زدیم .
شهید علمدار هم تازه شهید شده بود و ما هم دلداده این شهید عزیز بودیم .
گعده های ما هم با فیلم شهید علمدار شروع می شد .
🌷اما مستند #تنهایی روایت زندگی شهید #برونسی از زبان همسر بزرگوارشان ،تفاوت اساسی با دیگر مستند های شهدا دارد .
زنی مقاوم و با ایمان که بعد از شهادت همسر چندین فرزند را تربیت می کند .
ببینید .
🌷مستندی راه گشا ، حقیقی ، زندگی ،الگو ،
توحید محور ،مقاومت ،توسل ،تربیت اسلامی ، مادر ،
حلال، دلنشین،
🌷#شهید #برونسی #مستند #تنهایی
♺چند و چونی درباره ترویج حجاب
انقلاب که شد ، یکی از دغدغه های جدی ، موضوع حجاب و پوشش خانم ها بود . رژیم منحوس طاغوت تا توانسته بود ، زنان جامعه را به سمت بی حجابی تشویق می کرد و بنیان زن را به جنسیت زنانه تقلیل داده بود .
حجاب و پوشش ، فرای ظاهر ، باورمند سازی زن بعنوان اشرف مخلوقات و نقش آفرین بودن در کنار مرد در همه عرصه های زندگی و اجتماعی را فریاد می زند .
انقلاب به حرکت خود ادامه داد.
اما جنگ فرهنگی شروع شد و دشمن همین چند تکه پارچه که بر سر زنان را هدف قرار داده بود . می خواست عفت وحیا را نابود کند که موفق نشد و به همین حجاب متوقف شد .
♺ چه باید کرد ؟ مشکل حجاب را چگونه باید در جامعه ترویج داد ؟
🍁 زیبا شناسی
حجاب اگر در ذهن و فکر دختران زیبا جلوه کند هیچ تانک و موشکی نمی تواند آن را آسیب بزند ، دختران و زنان چند بخش از فکر و اندیشه خود را به زیبایی اختصاص داده اند که این با نوع خلقت زنانه آنان سازگار است و خداوند هم توجه ویژه ای به زیبایی کرده است . پوشش و ظاهر آنچنان که در زنان توجه آمیز است در مردان نیست . دادن گل و ایجاد نمایشگاه ، و گفتن فواید حجاب فایده های اندک دارد . زیبای و شناخت زیبایی ها می تواند لکوموتیو حجاب و پوشش صحیح اسلامی را در میان زنان به حرکت سریع مبدل سازد .
✍سید جواد محمدزاده
نقش اراده
ملاصالح مازندرانی که از بزرگان و اندیشمندان شیعه است، در نقل حالات خود چنین می گوید:
اوایل خیلی فقیر بودم، آن قدر که پدر و مادرم می گفتند: تو حالا سی ساله شده ای و باید خرج خودت را تأمین کنی. آن زمان در مدرسه علمیه، شام و نهار می دادند. [با خود [گفتم، بروم مدرسه علمیه، به بهانه درس چیزی بخورم. اسمم را نوشتم، در اولین امتحان رد شدم و نتوانستم آنجا بمانم. گفتم می روم به مدرسه دیگری، باید به خاطر نهار هم که شده درس بخوانم. اومی گوید: من در سی سالگی رفتم الفبا را یاد گرفتم، آن قدر هم کند ذهن بودم که درس را بعد از چهل بار تکرار یاد می گرفتم. این طریق درس خواندن آسان نبود. غذایی هم که به من می دادند، سیرم نمی کرد. شب می رفتم باقیمانده غذاها را می خوردم تا از گرسنگی در امان باشم. چراغی هم برای درس خواندن نداشتم. شب ها در کنار دست شویی مطالعه می کردم. با این حال درس می خواندم. با اولین پولی که گرفتم، یک چراغ خریدم، تا مجبور نباشم کنار دست شویی درس بخوانم. من بر تمام عالَم، در فردای قیامت حجت هستم. اگر کسی بگوید سن من بالاست و نمی توانم درس بخوانم، بداند من از سی سالگی شروع کردم. کسی بگوید من فقیرم، بداند من را به خاطر فقر از خانه بیرون کردند. کسی بگوید ذهنم یاری نمی دهد، حداقل خواندن من چهل بار بود. هر کس بهانه ای در راه تحصیل علم بیاورد، خدا مرا در روز قیامت حجت برای او قرار دهد.
ملاصالح مازندرانی پس از گذراندن دوران تحصیل، در مقام یکی از عالمان برجسته دینی، شرحی بر اصول کافی نوشت که بی نظیر است.
@mahammmadzadeseyedjavad
♻چرا دانشگاه ؟
🔸 دو واحد چرایی ؟
📌همیشه با این پرسش مواجه می شوم ، چرا باید دانشگاه بروم ؟
دانشگاه چه بدردی می خورد؟
مسئولیت زندگی بر عهده مرد هاست ، خانم ها چرا باید درس و کنکور و دانشگاه را انتخاب کنند ؟
این همه سختی و مشقت چرا؟
📌ناآگاهی
گردن کشی جهالت و نادانی در انسان سر به فلک می کشد ،اگر با شمشیر علم و دانش گردنش را نزنی .
هیکل بزرگ کردن و چند بشقاب سیر غذا خوردن؛ رستم های درس نخوانده را چنان بر زمین نا آگاهی می کوبد که تا عرش صدایش به گوش می رسد .
📌رسالت
انسان ، انسان آفریده شده است. این تفاوت با سایر مخلوقات الهی نه در تسبیج و ذکر و نماز؛ بلکه در انسانیت نهفته است .
نجات انسانها از اعماق گمراهی ، فقر و نداری اقتصادی و فرهنگی ، رسالت افرادی است که پای کلاس دانشگاه و علم زانو می زنند و راه بر جامعه می شوند .
📌استعمار
تاریخ را دوباره بخوانید ، چند باره بخوانید "قرارد ترکمانچای ، رژی ، تنباکو. تحصیل کرده های دانشگاهی غربی،
ملت مظلوم ایران را با چند کلاس درس و مدرک فخیمه آکسفورد ؛ غارت کردند . زیر بنای استعمار کم آگاهی و عدم رشد علمی است .
📌عصر علم
چاه های نفت دیگر رمق ندارند ، نفس های آخر را می کشند ، برای زندگی بهتر نسل پیش رو باید دست از دوش نفت برداشت و بر گردن علم نهاد .
دانش بنیان شدن ، هسته ای ، نانو ، مراکز علمی می تواند غبار را از چهره جامعه آینده و حال بردارد .
📌 رشد
نظام آموزشی هر چند ایراداتی دارد ولی دانشگاه یک مرحله از رشد است که دختر یا پسر بعد از ورود به آن به یک رشد حقیقی و علمی خواهند رسید .
آشنا شدن با اساتید متبحر و خلاق ، افراد نخبه و تاثیر گذار ، مسئولیت اجتماعی و بسیاری دیگر از محاسن رشد است .
📌اثر گذاری
یک فرد چوپان و دانشگاه نرفته یا زن خانه دار هم می تواند اثر بگذارد ، اما چه میزان ؟ مقایسه کنید اثر گذاری یک عالم و اندیشمند مانند شهید شهریاری ، فخری زاده را با یک شخص معمولی .
نور خورشید با شمع را در یک ترازو بگذارید؛ سطح اثر گذاری را خواهید دانست . دانشگاه و مدارج علمی به انسان نور می دهد برای درخشندگی بر این اثر گذاری در جامعه.
📌تربیت نسل
نقش ها همیشه یکسان نیست روزی فررزند و روزی دیگر برادر یا خواهر ، وروزی هم مادر یا پدر خواهید شد.
این یعنی باید نسلی را تربیت کنید که برای سالهای آینده بدرخشد و رشد کند ، کسانی می توانند در نقش مادری یا پدری بر قله بنشیند و نظاره گر باشند که روزی از دامنه این قله یعنی دانشگاه بالا رفته باشند و درس و کلاس و واحد را پاس کرده باشند تا بتوانند از دیده ها بگویند و بسرایند .
📌 شکوفایی استعداد ها
مدرسه و نظام آموزش و پرورش مقدور نیست تا در دوازده سال تحصیلی به استعداد ها بپردازد و شرایط سنی و اقتضائات فردی هم مجال بروز استعدا را نمی دهد . دانشگاه بستری مناسب و مهیا برای گشودن استعداد ها و بارور سازی این شکوفه ها است .
📌مدرک
مدرک گرایی از سرطان های مزمن بر پیکره علم و دانشگاه است . اما داشتن مدرک و گذراندن مرحله به مرحله از تحصیل و ارتقای آن مذموم و ناپسند نیست . چرا که انسان وقتی به سنی می رسد خدا مدرک تکلیف به او می دهد و مجاز می شود به دریافت ثواب و عقاب . 📌تجربه
از قدیم بر پیشانی ما نوشتند تجربه بالاتر از علم است و دانشگاه می تواند دست نو آموز را بگیرد و با غواصی به دل دریاهای علمی و اساتید مبرز قدری از تجربه را به کام بنشاند .
✍سید جواد محمدزاده
🍁کجا ایستاده ایم ؟ گردن فرازی چین و چروک زندگی مدرن ،چه بسیار آدمها را به سردرگمی ،کشانده است .
🔸کجا ایستاده ایم ؟
📌مهم این است ...
بر فراز بالکن آپارتمان ، ایستاده ای ؟
یا بر قله فخر فروشی ، ایستاده ای ؟
یا کنج آلونک بی خیالی ،ایستاده ای ؟
یا میان قبرستان منیت ، ایستاده ای ؟
یا میان دو تفکر معاش و آخرت، ایستاده ای ؟
یا غرق در سیل جهاد ،ایستاده ای ؟
یا بر حجر الاسود ابرهیم، ایستاده ای ؟
یا بر قایق طمع و حرص، ایستاده ای ؟
یا بر دب اکبر کینه و خشم ، ایستاده ای ؟
یا بالای دوش پیامبر در کعبه ،ایستاده ای ؟
یا سر سجاده دعا، ایستاده ای ؟
یا کف پای پدر ،ایستاده ای ؟
یا بر دریچه قلب مادر ،ایستاده ای ؟
یا درون قفس خودخواهی ،
ایستاده ای ؟
یا زیر پای یتیم، ایستاده ای ؟
یا بر اریکه کاخ قدرت، ایستاده ای ؟
یا بر لب حوض عشق ،ایستاده ای ؟
یا برسیاهه دانش خود ،ایستاده ای ؟
یا دست بر دوش حاج قاسم،
ایستاده ای ؟
یا بالای دست حسین تشنه ایستاده ای ؟
یا میان سوال و جواب ،ایستاده ای ؟
یا رو در روی امام ،ایستاده ای ؟
یا پشت به پشت برادر ،ایستاده ای ؟
یا زیر خروارها خاک، ایستاده ای ؟
یا چشم در چشم نکیر و منکر،
ایستاده ای ؟
یا نشسته ،ایستاده ای ؟
یا با قلم، ایستاده ای ؟
🍀 ایستادن را باید آموخت ،
آموزش داد .
✍سید جواد محمدزاده
🍁اکوسیستم دخترانه
یورش آلاینده ها بر مولکول های ذهنی دختران ، اثری از مهارت های زندگی، باقی نگذاشته است .
گلدوزی ، قلاب بافی ، آشپزی ، کوبلن دوزی ، خیاطی ؛ دیگر بر انگشتان آنان نمی چرخد .
تربیت فرزند ، پرورش نبوغ و خلاقیت فرزند به مهد کودک ها کنترات واگذار شده است .
همسر ،همراهی، مجاهدت ، مقاومت ، تکامل ،رشد ،معنویت ؛تغییر دکوراسیون شده است .
🍁اما
درس و کلاس زبان انگلیسی ، کنکور ، کلاس تست زنی ؛ دو نیمکره مغزی دختر خانم ها را احاطه کرده است .
وگوش ، بینی و دستگاه هاضمه تحلیل و فکری آنان ، دچار آسیب های شنوایی ، بینایی ، بویایی ، و قدرت تصمیم گیری شده است.
اینکه توقع داشته باشیم دختران امروز ما ، مانند گذشته قالی ببافند و با چرخ خیاطی چند پیراهن و شلوار بدوزند ؛ خطای راهبردی است .
اما غرق ساختن دختران و زنان جامعه که مسئول مستقیم تربیت هستند ؛
در کنکور و تست زنی ، بدون مهارت های اختصاصی اشتباه اندر اشتباه است .
✍سید جواد محدزاده
🍁معمولی معمولی و انتظار
✔انتظار چیست ؟ منتظر کیست ؟ وظیفه منتطران کدام است ؟
زیر آسمان بارانی انتظار ؛این سوال به چهارده روایت بر زبان منادیان چرخیده است .
اما هنوز تیزی شمشیر سوال ،برق می زند ؟!
انتظار یعنی ؛خروج از یک انسان معمولی معمولی و صعود به یک انسان رشد یافته ؛
انتظار یعنی؛ خروج از تفکر خور و خواب وشهوت و صعود به جهاد و خدمت و شهادت ؛
انتظار یعنی ؛خروج از یک زندگی بی دردسر و پهلو گرفتن به یک زندگی سراسر دغدغه ؛
انتظار یعنی؛ علامه عسگری ها ، مطهری ها ، سلیمانی ها ، بهشتی ها ، رجایی ها ،
منتظر یعنی ؛ نماز تکراری ممنوع، سجده بی کالری ممنوع،
نشستن پای سجاده و خواستن بدون اشک یعنی معمولی معمولی.
منتظر یعنی ؛ بیداری ، قلم و دوات علم افشاندن ، خون دل خوردن ،با اشک نوشتن.
منتظر یعنی ؛ فرمانده شدن .
🍁وظیفه منتظر
انسان معمولی شدن ، چند کلاس درس و شغلی پیدا کردن ، صبح جمعه دعای ندبه خواندن ، نشانه یک انسان معمولی است .
وظیفه انسان منتظر درس خواندن و رسیدن به یک شغل و خدمت نیست . این همان اول راه است ؛ خدمت .
سیصدو سیزده نفر یک نشانه است ، علامت است ، چراغ است ، تا راه را گم نکنیم .
تلاش برای قرار گرفتن در لیست این لشکر ؛فارغ التحصیلی از دانشگاه انسان معمولی را می طلبد .
تا معمولی معمولی مشی کنیم هیچگاه نمی توانیم اعلام کنیم که ما به وظیفه یک منتظر عمل کرده ایم .
یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است را در همین خروج از انسان معمولی معنی کنید.
⛰سید جواد محمدزاده
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🍁 اکوسیستم دخترانه
یورش آلایندهها بر مولکولهای ذهنی دختران، اثری از مهارتهای زندگی، باقی نگذاشته است.
گلدوزی، قلاب بافی، آشپزی، کوبلندوزی، خیاطی؛ دیگر بر انگشتان آنان نمیچرخد.
تربیت فرزند، پرورش نبوغ و خلاقیت فرزند به مهد کودکها کنترات واگذار شده است.
همسر، همراهی، مجاهدت، مقاومت، تکامل، رشد، معنویت؛ تغییر دکوراسیون شده است.
🍁اما
درس و کلاس زبان انگلیسی، کنکور، کلاس تستزنی؛ دو نیمکره مغزی دختر خانمها را احاطه کرده است.
و گوش، بینی و دستگاه هاضمه تحلیل و فکری آنان، دچار آسیبهای شنوایی، بینایی، بویایی، و قدرت تصمیمگیری شده است...
✍ سید جواد محمدزاده
#دختران #همسرداری #خانواده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸کالبد شکافی تک لیف
رسیدن به سن تک لیف ، از حجله شب عروسی هم ، لذیذتر است .
آمدن و ایستادن ، سوگند خوردن.
نماز به پا داشتن ، کوله برداشتن برای مسیر پر پیچ و خم زندگی .
سند زدن به نام نامی انسان،
در دفتر اسناد رسمی ثبت احوال، عرش الهی .
تعظیم ، تسبیح ، تهلیل بر زبان جاری ساختن ؛تک لیف است.
شگفت آور ترین لحظات زندگی،
یک دختر و پسر نو رسیده است.
و نظاره گری این سکانس برای پدر و و مادر ، اوج احساس است.
🍁اما
بشکافید این وعده الهی را ؛
چه می گوییم ؟ چه می خوانیم ؟
این جوان تازه رسیده به این موقف، چه تصوری دارد از تک لیف ؟
*نماز بخوانید هر صبح دو رکعت ، ظهر چهار رکعت ، عصر چهار رکعت ، مغرب سه رکعت ، عشاء چهار رکعت ؛ در سال یک ماه قمری روزه ؛
اشانتیون را هم سخنران با بلندگو اعلام می کند : مبادا پای خود را جلوی پدر و مادر پهن کنید ، اول هر غذا بسم الله فراموش نشود ، والسلام .
🔹این سبک از تک لیف؛
نه حیات می دهد !
نه جان می بخشد !
نه قدرت ،به بازوان عقل می دهد !
نه نشاط به جسم و جان !
یک بخور و زنده باشی را به روح، می بخشد، که اگر همین چند رکعت هم دچار ویروس تکرار نشود و عادت تکرار جانش را نستاند.
♻تکلیف یک معراج برای جوان است .
یک مرحله دریافت پیام الهی است .
رسیدن به مقام گفت و گویی با خدا.
دختر عزیزم ،پسر گلم تکلیف ؛
♻ تکلیف یعنی ؛
اکنون که از بازی عروسک ها و گرگم به هوا ، دست برداشتی ؛
خود را در میان دستان خدا ببین .
فرشتگان الهی را گرداگرد اعمالت بنگر . زمین و آسمان را تسخیر خود بگردان .
♻ تکلیف یعنی؛
کوله افکار را ،مرتب بچین .
که هر فکر تو خانه ای در بهشت ، می سازد، اگر اندیشه را ساخته باشید .
♻تکلیف یعنی ؛
آنقدر بزرگ شده ای که می توانی رسالت خلیفه اللهی را بر دوش بگیری . بایستی در مقابل ظلم ، با ظالم بجنگی ، اسلحه به دست بگیری ،لباس رزم بپوشی ، مبارزه کنی در مقابل باطل .
♻تکلیف یعنی؛
زبان تو را، خدا اینک گشود ،
بگو ، می شنوم ،
بخواه ، می دهم ،
فریاد بزن ، نترس،
اشک بریز ،که من اشکهایت را پاک می کنم ،
ناله بزن در درگاه من، که کرور کرور ثواب می دهم.
♻تکلیف یعنی؛
شما وارد نظام امامت و ولایت شده اید . نام شما را امام بر زبان جاری می سازد ، ثبت نام شده اید ،
دستتان در دست امام است ،
این را محکم کن .
♻تکلیف یعنی؛
مسئولیت داری برای برپایی حکومت حضرت ولی عصر( عج).
تو هستی، تا بتوانی گامی برای تسریع در حکومت امام برداری .
نقش پیدا کردی ای جوان.
♻تکلیف یعنی؛
عقاب و ثواب ..
ثانیه ثانیه عمر شما، محاسبه می شود . حرف به حرف جملات شما، اندازه گیری می شود .
نگاه به نگاه شما ،نگاشته می شود .
نیت به نیت شما ،قلم می خورد .
♻تکلیف یعنی؛
از تو پرسیده می شود ، با علم چه کردی؟ با نعمت عمر چه کردی؟ با نعمت عقل چه کردی ؟با نعمت سلامتی چه کردی؟ با نعمت انقلاب چه کردی؟ با نعمت امام واهل بیت چه کردی؟ با نعمت استاد چه کردی ؟
این کم مقامی نیست جان عزیز.
♻تکلیف یعنی؛
دیگر حق نداری ساندویج را تنهایی در گلو ،فرو ببری ،
همسایه را مواظبت کن ،
دوست را محافظت کن ،
جامعه را بساز ، خانواده تشکیل بده .
✍سید جواد محمدزاده
🍁دانشگاه بین المللی کرونا
همه ما ؛ پذیرفته شده ایم .
و درآزمون تافل ماسک و دستکش؛ صاحب رتبه اول شده ایم .
مصاحبه را هم با قدری محلول ضد عفونی کننده گذراندیم.
ترم اول دانشگاه، با رعایت فاصله فیزیکی ؛ ممتاز گشته ایم .
جناب مستطاب کرونا ، ریاست محترم دانشگاه ،در سخنرانی سالانه خود در سالن آمفی تئاتر دانشکده ویروس ؛
پنهان نمودن دستها ، صمیمت ها ، دورهمی ها ، شادی ها ، خنده ها ، رفاقت ها ، فرصت ها ،را از اهداف عالیه سند جامع کرونا برشمرد .
فارغ التحصیلان دانشگاه کرونا با نگارش پایان نامه های خود به موضوعات ؛
شناخت فرصت ها ، قدرشناسی از خانواده ها ، درک سلامت ، امنیت ، جامعه و مردم پرداختند .
در منابع و کتب معتبر این دانشگاه کرونایی علاوه بر آموزش ماسک زدن و دستکش بر دستان آویختن ،به مسئله مجاهدت شبانه روزی پرستاران و کادر درمانی ، تهیه بسته های معیشتی ، اشاره شده است .
اساتید فرهیخته این دانشگاه فوق مدرن در قلب قاره زمین ؛ کرونا را یک پدیده عالم تاب معرفی کردند ؛
و از دانشجویان خواستند؛
اگر ماسک بر دهان می زنند؛
ماسکی را بر زبان غیبت بیاویزند که آن کشنده تر است .
اگر ماسک بر صورت می گذارند تا ویروس منتشر نشود ؛
ماسکی بر زبان آبرو ریز بکوبند؛ که دوز میراندن آن بالاتر است.
اگر دست به هم نباید بدهند ؛
دست از دامان وسواس شیطان برکشند،که آن لازم تر است .
اگر دست در دست هم نمی توان بگذارند ؛ دست به دامان اهل بیت بیاویزند؛ که آن نجات دهنده تر است .
اگر محلول می پاشند تا ضد عفونی کنند ؛ بر اخلاق تند و خشن، بشکه محلول ضد عفونی را بپاشند؛که آن نفس گیر تر است .
اگر قرنطینه شدند برای سلامت جسم ، قلب و روح را با نماز شب ، روزه قرنطینه کنند؛ که آن شفا بخش تر است .
اگر دستگاه تنفس به مریض متصل می کنند تا نفس بکشد ؛ دستگاه اخلاص را به اعمال متصل کنید؛ که آن نفس است.
اگر روزی تنگ شد ، کاسبی کساد شد ، روزی ایثار و خودگذشتی را به منزل ها ببرید که آن غنی تر است .
✍ سید جواد محمدزاده
🔵قطعی سخن گفتن نشانه #جهل است
💠 یکی از آداب قرآن این است که آدم چیزی را که یقین ندارد، نگوید. کلمات ِشاید، احتمال دارد، فکر میکنم و به نظر میرسد را زیاد به کار ببریم.
👈 نشانه آدم جاهل این است که قطعی حرف میزند. آدم عالم هم همهاش میگوید شاید.
🔹 امام خمینی در تلویزیون تفسیر قرآن میفرمود. نوارش را یکبار گوش بدهید، یک ساعت که تفسیر میگفت یک آیه را ترجمه نمیکرد، چه برسد به تفسیر. میگفت یحتمل که معنی این باشد، شاید که معنی این باشد. این طور آدمی عالم است.
🔹 کسی هم که به ضرس قاطع میگوید معنی این است، نشانه آدم جاهل میباشد. قطعی حرف زدن نشانه جهل و خلاف ادب قرآن است. ادب قرآن این است که جزم گرا نباشیم.
💠 ادب قرآن این است که بدانیم کسی که قطعی حرف میزند، خدا و چهارده معصوم علیهمالسلام هستند. ما هر چه میگوییم شاید، شاید... .
🔹 این را من مکرر گفتم، شاید 12- 10 سال داشتم که خدمت علامه طباطبایی بودم؛ یک آقایی آمد یک مسئله شرعی از علامه پرسید که من با آن سن، جواب مسئله را بلد بودم. علامه وقتی جواب داد، سه بار فرمود این مسئله را حتماً از کس دیگری بپرسید. این عالم است، قطعی حرف نمیزند و در فهم خودش تردید میکند.
🔹 نشانه جاهل بودن من هم این است که وقتی استاد مطلبی را میگوید، نمیگویم آقا سؤال دارم، فوری میگویم آقا مطلبتان اشکال دارد. خوب این نشانه جهل من است؛ لااقل بگو سؤال دارم یا این به ذهن من میرسد، از کجا میگویی که این اشکال دارد و غلط است؛ یعنی شما بهتر از آن آقا فهمیدید؟!
💠 ادب قرآن این است که این چیزها را رعایت کنیم، حرف کسی را راحت نگوییم اشتباه است، شاید من اشتباه میکنم.
👈 در درسهای خودمان در حوزه، چند درصد میشود که استاد به طلبه بگوید که حق با شما بود؟ آیا همیشه طلبهها اشتباه میگویند و استاد همیشه درست میگوید؟
استاد احمد عابدی
🍉 هدیه شب یلدا
🍏یکباره انگاری
ثانیه ها در شبی از سال اکسیرطلا
می شوند .
و پدر و مادر بزرگ ها، در زیر چرخ دنده های وایفا و هشتگ ها ،رخ می نمایند.و برای فرزندان دلبری می کنند .
پسته و آجیل هم مشتاقانه خود را به سفره شب یلدا می رسانند؛ تا جان سپاری کنند ؛
برای شادی و خنده انسان ها .
غول بی شاخ و دم کرونا ،
نفس ها را در سینه حبس کرده است ، بوسیدن دست پدر را به آرزو رسانده ، دورهمی های محبت آمیز را به اسکلت های بلورآجین کشانده، سرها را درون ماسک فرو برده ،بهار و تابستان را به برگ ریزان ؛جان سپاری مبدل ساخته .
🍉یلدا در هوای مه گرفته کرونا و یخبندان پسته و خوراکی های رنگارنگ می تواند بزرگ ترین هدیه را به نسل نازک و نحیف آینده بدهد .
🍉و آن هدیه کوفتن بر سر یکباره انگاری است .
معادله زندگی ، دو بعلاوه دو نیست که بشود چهار .
گاهی پنج می شود و گاهی هم سه . این منطق بر پلاسمای شریانی رگهای فرد فرد انسان حاکم است و هیچ راه گریزی نیست .
زندگی ایستگاه به ایستگاه تغییر مسیر می دهد ، مسافر می گیرد ، سرعتش را کند یا تند می کند . حتی یک ویروس کرونا می تواند به راحتی بدون ریزش ساختمان ، آرماتور بندی برنامه ها را کن فیکون بسازد .
ایستادن تا مسکن ، شغل ، وام ، ماشین ، مهیا بشود و ازدواج صورت بپذیرد ، این شیوه تفکر ،زهری است که باید در شب یلدا به آن خاتمه داد .
در مسیر راه باید زندگی ساخته شود .
توقف در فرزند آوری ، با چند استدلال آبکی ، سرابی خانمان سوز است .
شیوه آفریدگار و خالق هستی را دریاب .
🍉 یکباره انگاری در تمام دایره لغات الهی یافت نمی شود . یلدا را با این راه برد طولانی تر کنید .
فرزند برای حیات از نطفه به علقه ، و مضغه ، عظام ،لحم ، روح ؛در طول نه ماه در رحم مادر شکل می گیرد ، بدون دندان شیر را از پستان مادر می مکد ، آهسته آهسته سخن می گوید ، راه می رود ، فریاد می زند ، استخوان می ترکاند ، قد بلند می سازد ، قامت می افراشد ، بازو کلفت می کند ، این یعنی در میانه راه و قدم به قدم خداوند آتشفشان عنایت و لطفش را فوران می سازد .
🍉خواستن و یافتن آرزوها ،یکباره !در یک مرحله ! خیال باطلی است که شیطان ،به هفت قلم آرایش بزک کرده ،گول نباید خورد.
🍉هدیه شب یلدا همین است ،بخورید و بیاشامید که نسل تان پر ثمر خواهد شد .
✍ سید جواد محمدزاده
🍎درنگ
دعا یعنی صدا زدن ،
تا اشک از چشمان سرازیر نشود ؛
هیچ صدایی تولید نشده است .
🍏فریاد و شیون و ناله با شیپور جنگ
هم باشد ،از سقف دهان بالاتر نمی رود.
🍈صدای ناله اشک است ،اشک .
✍سید جواد محمدزاده
🍎شب یلدا و چند راهکار
🍉 ثانیه ثانیه های شب یلدا برای ما ایرانی ها ، از کریسمس بابا نوئل خاطره انگیزتر است .
دورهمی کنار خانواده و بزرگتر ها ، فال حافظ و سعدی گرفتن با چند دانه انار سرخ ، در آخرین شب پاییز بهار بهار است .
حالا که ویروس کرونا این فرصت دورهم نشینی را از ما گرفته است می توان با چند راهکار این شب را متفاوت برگزار کنیم .
🏠 نامه بنویسیم .
تکنولوژی ؛ قلم ها را شکانده ، مداد تراش ها زنگ زده اند ، پاک کن هم در سی سی یو به کما رفته اند.
همه اعضای خانواده یک کاغذ و قلم بردارند و برای پدر ، مادر ، عمه ، دائی یک نامه بنویسند و آن را داخل پاکت نامه قرار بدهند و آن را هدیه بدهند .
🏤 بازی گروهی .
فضای مجازی سالهاست که جان صمیمیت و خانواده را گرفته و هر فرد را به گوشه ای از مبل یا اتاق میخکوب وایفا ساخته است .
در این ساعت های پایانی پاییز کودک درون را فعال کنید وبا کمی گردو ، گردو بازی کنید ، یا می توانید منچ و مارپله را پهن کنید و با خانواده بازی کنید . بازی اسم فامیل را هم می تواند نشاط را به اعضای خانواده برگرداند . تهیه غذای سنتی خانم و آقای خانه ، چند غذای سنتی را در نظر بگیرند و در شب یلدا با پخت غذاهای سنتی در گذشته البته حاضری می توانند لذت یک خاطره را ایجاد کنند .
🏢 آلبوم عکس
با بهره گیری از فضای مجازی از خانواده ها بخواهید عکس های قدیمی خود را در گروه خانوادگی به اشتراک بگذارند . اگر عکس های کودکی باشد می تواند تبدیل به یک مسابقه پر خاطره گردد .
🏚تولید متن دوست داشتن .
هر یک از اعضای خانواده و فامیل با هنرمندی خود یک متن زیبا برای اظهار دوستی و محبت به فامیل طراحی کنند و برای هم ارسال نمایند و در پایان به بهترین متن هدیه ای داده شود .
🏫شعر خوانی .
فرزندان و جوانان با خواندن یک غزل از حافظ و ارسال آن در جمع فامیل می توانند مشارکت در شعر خوانی داشته باشند .
✍سید جواد محمدزاده
⏏تا کجا ؟
🚫وحدت حوزه و دانشگاه
🔹 مگر هزار وچهار صد سال زمان کمی است ؟ دست و پاها قطع کرده اند ! زن و خردسالان را زنده زنده سوزاندند ! شیخ فضل الله ها را به دار آویختند ! نواب صفوی ها را تیربار کردند ! نسل کشی ها به راه افتاد ! تا انقلاب سر برآورد ، نضج پیدا کرد ، استخوان دار شد ، امتداد پیدا نمود ، موج آفرید ، عراق و سوریه و لبنان و نیجریه ، افغانستان ، پاکستان ، آفریقا ، اروپا و جهان را حیات بخشید .
🔹 تا کجا این فرصت ها را باید سوزاند و پودر کرد به هوا؟شخصیت مبرز شهید مفتح پنچره ای را به سوی آرمان وحدت حوزه و دانشگاه گشود تا متفکران و نخبگان حوزوی و دانشگاهی کنار هم بنشیند و راه را برای جامعه و تمدن نوین اسلامی هموار سازند .
مبدا برای جامعه سازی همین دو رکن دانشگاه و حوزه است .
🔹تا کجا باید تکرار کرد نشستن چند فرهیخته روحانی با جنابان دکتر ها در یک مدرسه علمیه یا دانشکده و سخنرانی و مناقب گویی از برکات وحدت ! اینکه جمعی هر ساله مقید باشند با یک کلام الله مجید و چند شاخه نبات کلام وحدت آفرین این غنیمت بزرگ انقلاب را پاس بدارند جای خوشحالی دارد اما تا کجا باید این مرثیه سرایی ادامه یابد ! تا کجا حرفهای چندین نسل گذشته را در این محافل باید شنید و گوش فرا داد و تحسین کنیم ! تا کجا نشسته باید قیام کنیم !
🔹تا کجا حرفهای خوب و قشنگ و شیک بر زبان جاری سازیم ! دانشجو و طلبه هر دو برخوردار از نعمت جوانی هستند و آینده این انقلاب بر دوش آنان بار شده است ، کنار هم نهادن این دو عنصر با یک سازکار صحیح و مدرن می تواند قله علم و دانش را بشکافد .
🔹 تشکیل کمیته های تخصصی علمی و دینی بصورت جامع و هدفمند ، سبک زندگی اسلامی با محوریت خانواده و فضای مجازی ، روشهای نوین انتقال مفاهیم دینی ، اخلاق و زندگی مومنانه ، استکبار و جهانی سازی ، تمدن نوین اسلامی ، موضوعاتی هستند برای بالندگی فرصت وحدت حوزه و دانشگاه .
✍ سید جواد محمدزاده
@mahammmadzadeseyedjavad
🔹معمای ساده
چرا سلیمانی ؟
نزدیک یک سال از شهادت مردی می گذرد که میلیون ها انسان در فراقش اشک ها ریختند ، نذرها کردند ، و دست به دست تابوت او را تشییع کردند .
یک انسان چگونه می تواند به چنین مقام و درجه ای بین قلوب مردم و امام جامعه برسد ؟
با چه مکانیزمی قله را طی کرده است ؟ چه کتابی خوانده ؟
چه ورزشی را حرفه ای کار کرده که مدال آور جهان گشته ؟
در چه بانکی حساب پس انداز باز کرده که اینچنین سود آور بوده است ؟
در قنوت نماز شب چه دعایی بر لب جاری ساخته ، که یک جهان را شیفته خود در آورده ؟
برای پاسخ به این معما ها یک جواب کافی است .
🔹 عمل به وظیفه.
والسلام
✍سید جواد محمدزاده
🚫خف گیری کلاسیک
⚠مشتری مداری یا مشتری خف کردن
🔸امروز برای انجام کاری وارد بانک شدم ، نشستم و کارم انجام شد .
در یک لحظه با یک خف گیر حرفه ای مواجه شدم . اما نترسیدم و هیج قمه ای در دست نداشت ، شکل و قیانه هم حسابی رسیده بود و عطر و ادکلن زده بود . از من پرسید اینجا حساب دارید گفنم نه ، گفت همراه بانک در گوشی خودتان نصب کرده اید ؟ گفتم نه . هر سوالی کرد پاسخم نه بود .
با حرفهایش یقه مرا گرفت و برد پشت میز خودش و مرا نشاند و با یک اسلحه نامرئی وادارم کرد که حساب باز کنم . تلفن همراه مرا با شوخی و خنده از چنگم در آورد و نرم افزار همراه بانک را بلوتوث کرد ، چند امضای ناقابل هم ستاند .
⚠این روش مشتری خف کردن است نه مشتری مداری .
✍سید جواد محمدزاده