eitaa logo
مَهبد
304 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
48 ویدیو
1 فایل
خسته‌ام‌ از شب پر ابر؛ بگو ماه کجاست؟! مهبد؟نگهبان ماه🌚✨ خوش اومدین:) برای برقراری ارتباط با ما: https://daigo.ir/secret/7326139497
مشاهده در ایتا
دانلود
پرنده بر شانه های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نيستم . تو نمی‌توانی روی شانه من آشيانه بسازی پرنده گفت: من فرق درخت ها و آدمها را خوب می‌دانم اما گاهی پرنده ها و آدمها را اشتباه می‌گيرم انسان خنديد و به نظرش اين خنده دارترين اشتباه ممکن بود پرنده گفت: راستی چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهميد اما باز هم خنديد پرنده گفت: نمی‌دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است! انسان ديگر نخنديد . انگار ته ته خاطراتش چیزي را به ياد آورد. چيزی که نمی‌دانست چيست؛ شايد يک آبی دور يک اوج دوست داشتنی .. پرنده گفت: غير از تو پرنده های ديگری را نيز می‌شناسم که پر زدن از يادشان رفته است! درست است که پرواز برای يک پرنده ضرورت است اما اگر تمرين نکند فراموش می‌شود. پرنده اين را گفت و پر زد. انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اينکه چشمش به يک آبی بزرگ افتاد و به ياد آورد روزي نام اين آبي بزرگ بالای سرش، آسمان بود و چیزي شبيه دلتنگی توي دلش موج زد . آنوقت خدا بر شانه هاي کوچک انسان دست گذاشت و گفت : "يادت می‌آيد؟ تو رابا دو بال و دو پا آفريده بودم؟ زمين و آسمان هر دو برای تو بود، اما تو آسمان را نديدی. راستي عزيزم بالهايت را کجا جا گذاشتی ؟ " انسان دست بر شانه هايش گذاشت و جای خالی چيزي را احساس کرد . آنوقت رو به خدا کرد و گريست...
___
درخت پشت پنجره دوستت دارد دارد دست‌هایش را تکان می‌دهد تو نیز برخیز برگ‌های سبزت را تکان بده میوه‌های شیرینت را فرو بریز تا دنیا از تو یاد بگیرد زیبا باشد. شهاب مقربین
تحمل نداره نباشی، دلی که تو تنها خداشی : ) 🫀
هدایت شده از - گمشده‌‌میان‌افکار -
زندگی می‌تونه خیلی ناگهانی مثل آب و هوا عوض بشه ؛ قرار نیست که همیشه هوا آفتابی باشه و قرار هم نیست که همیشه برف بباره‌ . Demon Slayer "
باید احترام درخت‌ها را حفظ کرد و شعری نوشت که شایسته کاغذ باشد
پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست پشت پرچین من این سو همه اش ویرانیست
مَهبد
پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست پشت پرچین من این سو همه اش ویرانیست
انفرادی شده سلول به سلول تنم خود من در خود من در خود من زندانیست
مَهبد
انفرادی شده سلول به سلول تنم خود من در خود من در خود من زندانیست
دست های تو کجایند که آزاد شوم؟ هیچ جایی به جز آغوش تو دیگر جا نیست
مَهبد
دست های تو کجایند که آزاد شوم؟ هیچ جایی به جز آغوش تو دیگر جا نیست
ابرها طرحی از اندام تو را می سازند که چنین آب و هوای غزلم بارانیست
مَهبد
ابرها طرحی از اندام تو را می سازند که چنین آب و هوای غزلم بارانیست
شعر آنیست که دور لب تو می گردد شاعری لذت خوبیست که در لب خوانیست
شب بخیر🥲✨
ایستاده ام؛ قاطعانه، مصمم و چشم در چشم روزگار ترش و عبوسی که آدمی را دست کم می گیرد... نرگس صرافیان طوفان
___
میدانی جان دلم خیلی ها میگویند عشق شهریار حسابی ناب بود میگویند ای کاش کسی شبیه شهریار ما را میخواست ولی من ترجیح میدهم عشقمان شبیه شاملو باشد تو بخواهی ،من هم بخواهم شهریار یک عمر ، تنها و یک تنه خواست من این عشق را نمیخواهم اما به تو قول میدهم تو احمد باشی بیدرنگ ،یک عمر آیدا خواهم شد
دیدنِ‌ صورتِ‌ماه تو‌ چه‌ دیـدن‌ دارد ناز ِتو ای‌ حضرت‌ماه‌ کشیدن‌ دارد
شب بخیر🥲✨
هدایت شده از مَهبد
و تو در من از من،فراوان تری...♥️
عاشق شده ام، حضرت معشوقه کجایی؟ من "مولوی ام" ، "شمس" اگر جلوه نمایی..
مَهبد
عاشق شده ام، حضرت معشوقه کجایی؟ من "مولوی ام" ، "شمس" اگر جلوه نمایی..
"سعدی" نشوم تا درِ بستان دو چشم و آغوش گلستان شده ات را نگشایی!
مَهبد
"سعدی" نشوم تا درِ بستان دو چشم و آغوش گلستان شده ات را نگشایی!
"وحشی" شده ام تا ز تو جامی بستانم جامی بستانم نه به شاهی، به گدایی
مَهبد
"وحشی" شده ام تا ز تو جامی بستانم جامی بستانم نه به شاهی، به گدایی
در مجلس خوبان، تو چه کردی که شنیدم شرمنده ی لطفت شده صد "حاتم طایی"
مَهبد
در مجلس خوبان، تو چه کردی که شنیدم شرمنده ی لطفت شده صد "حاتم طایی"
ای شرب دهان تو می دولت عشاق ای قند لبت نسخه ی "عطار و دوایی"
مَهبد
ای شرب دهان تو می دولت عشاق ای قند لبت نسخه ی "عطار و دوایی"
ای مردمک چشم تو منظومه ی شمسی ای چشم تو آتشکده ی عهد هخایی