eitaa logo
مهدوی‌ ارفع
59.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
179 فایل
🔰 کانال رسمی استاد مهدوی‌ارفع 🎙️ سفیر نهضت جهانی نهج‌البلاغه خوانی لینک پیام ناشناس: ( بدون نیاز به ارائه نام و هرگونه مشخصات می توانید انتقادات و‌ پیشنهادات و سخنان خود را با استاد مهدوی ارفع در میان بگذارید) https://daigo.ir/secret/71414212448
مشاهده در ایتا
دانلود
واقعا جگرم سوخت و توانم کم شد. داغ احمد عزیز خیلی ناگهانی بود. دو روز پیش تلفنی باهاش حرف زدم. حالش خوب نبود. در بیمارستان علی بن ابی طالب قم بستری بود. گفتم اجازه ملاقات می دهند؟ گفت: نه اگر هم می دادند شما با آن ریه های شیمیایی تون اصلا نباید بیایید.... یادم میاد دو سال پیش که بخاطر عوارض شیمیایی حالم در همین بیمارستان علی بن ابی طالب وخیم شد و پزشکان آنجا اعلان کردند که کاری ازشون بر نمیاد و فورا باید به تهران منتقل بشی، احمد عزیز بود که بسیجی تر از همه سوار آمبولانس شد و تا تهران تو اون لحظاتی که از جان دادن بدتر بود کنارم بود و دلداریم می داد. در طول دوران طولانی بستری در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران هم او کسی بود که اکثر شبها زن و بچه را در قم رها می کرد و تا صبح کنارم بود. چقدر بی لیاقت بودم‌که لااقل نتوانستم این روزهای سخت بیماری کنارش باشم. .... برادران و خواهران بزرگوارم! رحلت امثال احمدها زنگ هشداری است برای همه ما که دنیا خیلی زودگذر و عمر خیلی کوتاه و مرگ در کمین است؛ پس بیایید عبرت بگیریم ؛ قدر عمر را بدانیم با هم مهربان و یکدل باشیم تا می توانیم خدمت کنیم خصوصا به محرومین که کسی جز خدا را ندارند، مال و تن و جانمان را تا قبل از رسیدن اجل، پاک کنیم؛ وصیتنامه هایمان را بنویسم و آماده سفر باشیم و لااقل این دفعه بانگ بلند و سوزناک هر شب مولا علی (علیه السلام) را بشنویم که : « تجهزوا رحمکم الله فقد نودی فیکم بالرحیل»: آماده بشوید ، خدا رحمتتان کند. که در میان شما ندای کوچ از دنیا سر داده شده ( ، خطبه ۲۰۴) 🖊حمیدرضا 🆔 @mahdavi_arfae
سحر برای ارسال صوت گزارش نامه های نهج البلاغه، گوشی را روشن کردم چشمم افتاد به این عکس که یکی از رفقا برام فرستاده بود. دلم لرزید این عکس برای ایامی است که در بیمارستان خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم تهران بستری بودم. فردی که با لبخند مشغول سلفی گرفتن است، طلبه مخلص، بی ادعا، جهادی و شهید احمد خسروی است. او یک روز شاگرد من بود در دروس مصطلح حوزوی ولی به سرعت استاد من شد در درس اخلاص و عمل و تقوی با این تفاوت که او درسهای مرا خیلی خوب فرا می گرفت و عمل می کرد ولی من، نه! روحش شاد که در جریان بستری شدن من هم خیلی زیرکانه و بی سروصدا ایثار کرد. از لحظه ای که پای من به بیمارستان بی خاصیت .... در قم باز شد که نزدیک بود مرا بکشند (همان بیمارستانی که چند سال بعد همین احمد عزیز در آن بستری شد و جنازه اش بیرون آمد) تا داخل آمبولانسی که جسم نیمه جانم را با سرعت از قم به تهران آورد و در اکثر شبها او آری فقط او کنارم بود. جگرم از فقدانش می سوزد و هرگز خنک نخواهد شد..... روحش با امیرالمومنین علیه السلام محشور باد @mahdavi_arfae