eitaa logo
تربیت دینی کودکان و نوجوانان و جوانان
1.1هزار دنبال‌کننده
190 عکس
81 ویدیو
0 فایل
آکادمی مهدوی، تسهیلگر ازدواج،خانواده، تربیت فرزند ✅ با استاد مهدوی: متخصص روانشناسی مثبت نگر وخدامحور فارغ التحصیل روانشناسی مثبت گرا مدرس کارگاههای ازدواج،زناشویی تربیت فرزند دارای مدرک WTG روانشناسی بلوغ ✅ هماهنگی وقت مشاوره👇 @mahdiyar_moshavereh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 220 ) سلام بچه دو سال و نیم ام رو که از پوشک گرفتمش.بعد تو مهمانی و...دستشویی میکنه.با توجه به عرف مان که بد میدونه و درک نمیکنه چه کنم؟ مهمانی نروم؟ پوشک کنم=موجب دوگانگی نمیشه؟یا ضرر خاص؟ دستمال ضخیم بذارم بجای پوشک...؟ممنون 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام بهترین کار در اینگونه موارد ، پیشگیری است. یعنی ابتدای حضور در میهمانی او را با تشویق دستشویی ببریم تا مثانه تخلیه شود. اما اگر باز هم بخواهیم چاره ای دقیق تر بیندیشیم ، قطعا راهش میهمانی نرفتن نیست بلکه استفاده از (شورت آموزشی) کارگشا خواهد بود. موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
واقعا فکر کرده ایم که خیلی از این تصاویری که از مجرمان و تبهکاران می بینیم و به دیدنش عادت کرده ایم ، ریشه در کوتاهی تربیتی والدین از سنین کودکی و نوجوانی دارد ؟؟!!! چقدر برای فرزندانمان وقت می گذاریم ؟ ... http://eitaa.com/joinchat/1341718530Cd2f645f4fa
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 221 ) مربوط ب کانال مشاوره. سلام ممنون بابت وقتی که میزارید من همیشه کانال شمارو دنبال میکنم و مطالب رو مطالعه میکنم که همیشه راهنمایی های ارزنده تون بدردم خورده. من یه سوالی دارم ک تابحال توی کانال به همچین مطلبی برنخوردم که جوابم روبگیرم. ازتون خواهش میکنم جوابموبدید چون واقعا درمونده شدم. من یه پسر دارم که الان دوسال و پنج ماهشه ولی هنوز نتونستم ازپوشک بگیرمش پسرم به پوشک خیلی وابسته شده و وقتی میبرمش دستشویی به هیچ عنوان تودستشویی کارشو انجام نمیده و حتی اگه جیش داشته باشه نگه می داره و وقتی میاد بیرون متاسفانه تو خونه کارشو میکنه. من خیلی کارها کردم براش تودستشویی شعر میخونم قول جایزه بهش میدم ولی فایده نداره چندماه پیش که میخواستم ازپوشک بگیرمش یک بار که بردم دستشویی جیش کرد و وقتی جیش خودشو دید احساس کردم ترسید. نمیدونم شاید علتش این باشه.خواهش میکنم یه راهی جلوم بزارید چون واقعا فکرمو درگیر کرده و موندم چکارکنم. ممنونم🙏 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام و تشکر از ابراز لطف شما 👈 هر بچه ای در یک سنی توانایی های جسمی و روانی لازم برای استفاده از لگن را کسب می کند و معمولا این توانایی ها بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی نمایان می شوند، اما هستند کودکانی که حتی تا ۴ سالگی اعلام آمادگی نمی کنند، پس جای نگرانی نیست. 💚 👈هر چه آموزش دیر تر شروع شود کودک آمادگی بیشتری دارد و بهتر با این مسئله کنار می آید. پس برای نتیجه بهتر پیش از هر تصمیمی ابتدا به دنبال نشانه ها و علائم اشتیاق برای کنار گذاشتن پوشک در کودک تان باشید. معمولا زمانی کودک آماده آموزش است که از خیس یا کثیف بودنش آگاه شود و بتواند به نوعی شما را خبردار کند. 💚 👈توصیه می کنم به طور معمول قبل از حمام یا پس از صرف مایعات ، او را با پوشک روی لگن بنشانید تا احساس امنیت کرده و به این کار عادت کند و وقتی به نشستن روی لگن در این زمان ها عادت کرد ، اجازه دهید بدون پوشک روی لگن بنشیند .💚 👈در انجام اینکار عجله نکنید و به کودک فشار روانی وارد نکنید و با صبر و حوصله و تدریج ، نتیجه بگیرید.💚 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 222 ) سلام مربوط به کانال مشاوره ببخشید من مربی پیش دبستانی ام.می خواستم بگم یکی از شاگردان دخترم که شش سالشه اصلا حرف نمی زنه. من تا الان سعی کردم رابطه خوبی باهاش برقرار کنم و تا حدودی بهتر شده ولی برای مسائل آموزشی ، اصلا همکاری نداره و کلا کناره گیره و از بچه ها دوری می کنه. و کارهای کلاسی شو انجام نمیده. مادرش می گفت تو خونه اصلا اینجوری نیست و حرف می زنه. وقتی دلیل حرف نزدنش را پرسیدم گفت دوست ندارم البته یه خواهر بزرگتر داره مادرش می گفت همینطــوری بوده و با رفتن به مدرسه بهتر شده خیلی ممنون می شم راهنماییم کنید چون دوست دارم به عنوان مربی کمک درستی بهش بکنم. 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام این حالت که کودک 6 ساله در محیط داخل منزل با نشاط و فعال است ولی در محیط خارج از منزل انزوا دارد ، ممکن است در اثر اضطراب ناشی از موقعیت ناشناخته یا شرایط دیگر در کودک بروز کند که به آن اختلال سکوت انتخابی می گویند.🌽🍒 سن بروز این مشکل معمولا 4 تا 6 سالگی است و در دخترها شایع تر است و در برخی موارد متاثر از موارد ژنتیکی است. 🌽🍒 علی ایحال به گذشت زمان این مشکل قابل رفع است. شما می توانید در برابر رفتار انزوا گونه ی او ، با مهربانی او را به شرکت در فعالیتهای گروهی دعوت کنید تا کم کم به تعامل اجتماعی بپردازد.🌽🍒 برای شروع هم ابتدا او را در فعالیتهای گروهی دونفره ، بعد سه نفره و ... شرکت دهید و تشویق کنید. جای نگرانی نیست عادی و صبورانه عمل کنید و سعی کنید علاقه هایش را شناسایی کنید و آنها را به عنوان اهرم ارتباط با او شکل دهید.🌽🍒 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
✅ مشارکت والدین در بازیهای کودک ، حس ارزشمندی را در او نهادینه می کند ... http://eitaa.com/joinchat/1341718530Cd2f645f4fa
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 223 ) سلام پسرم ۴سالشه خیلی مهربونه حرفمم گوش میکنه چون همش باخوبی باهاش صحبت میکنم اگه کارنادرست انجام میده بازم باخوبی گوش میده می فهمه ولی اگریه جامیریم کسی دعواش کنه زود گریه میکنه قلبه من درد میگیره خیلی ناراحت میشم راهنماییم کنید ممنون میشم چون منوباباش خیلی باهاش دوستیم توجریان دعوا وقهر اصلآ نیست مهمانی هم که میبرمش بعضی جاها بهش اسباب بازی نمیدن ولی زورم نمیشه بگیره چون میگم ولش کن ولی وقتی بچه فامیل میاد بهش میگم بهش بده دوست نداره ولی بخاطر من که بهش میگم مهمونه دوساعت اینجاست بعدمیره ، بهش میده ایا کارم درسته؟ 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام رفتار شما و پدرش در محیط منزل بسیار عالی و ستودنی است اما مواقعی که در میهمانی هستید دو حالت پیش می آید : ✅1- حالت اول اینست که فرزند شما خطایی مرتکب می شود و خودتان قبل از دیگران وارد عمل می شوید و با مهربانی او را از خطایش مطلع می کنید و می خواهید که کارش را با عذرخواهی و تمیز کردن آنچه ریخته و ... جبران کند.🌸 ✅2- حالت دوم اینست که شما مطلع نمی شوید و دیگران او را دعوا می کنند. هر چند که شاید رفتار دیگران و نوع برخورد عمومی آنان ، صحیح نباشد ولی شما ناراحت و نگران نباشید. فرزندتان کم کم به تفاوت رفتارها پی خواهد برد و بیشتر جذب والدین خواهد شد. خوب است که بچه ها گاهی طعم ناکامی را بچشند و همیشه از حمایت والدین برخوردار نشوند. پس قلب شما نباید درد بگیرد. صبوری کنید.🌸 در رابطه با اسباب بازی هم در میهمانی ها خودتان برایش دو تا اسباب بازی ببرید و از او بخواهید با بقیه به اشتراک بگذارد و بازی کند. حتی اشکالی ندارد که یک ماشین مال خودش را برگرداند و ماشین دیگر را اگر بقیه پس ندادند ، بگذارد تا بماند...🌸 از طرفی کودک شما نیز (حس تملک ) دارد و باید در کنار این حس تملک یاد بگیرد که به کسانی که منزلتان میهمانی می آیند هم اسباب بازی بدهد. لذا توصیه می کنم : 1- بگذارید تعدادی از اسباب بازی ها را مشخص کند که صرفا برای خودش باشد و به دیگران ندهد.💦 2- از او بخواهید تعدادی از اسباب بازی هایش را مشخص کند که با دیگران به مشارکت بگذارد.💦 3- از او بخواهید اسباب بازی های (بند 1 ) را بیشتر محافظت کند و از دید میهمانان و یا خواهر کوچکترش پنهان کند تا از او مطالبه نکنند.💦 4- در مواقع بازی با همسالان میهمان ، قبل از بازی از او بخواهید اسباب بازیهایی را که مایل است در اختیار بقیه بگذارد ، جدا کند.💦 5- برای ایجاد روحیه مشارکت ، اسباب بازیهای دو نفره برایش تهیه کنید که برای بازی با آن به شخص دیگری نیاز باشد.💦 6- شما نیز بعضی از وسایلتان مانند ماشین حساب را برای مدتی در اختیار او بگذارید.💦 7- بازی نوبتی با اسباب بازی ها را به او بیاموزید و در صورت انجام ، با خوراکی ، تحسین اش کنید.💦 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 224 ) مربوط به کانال مشاوره سلام اول جا داره یک تشکر و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و بزرگوار عرض کنم بابت زحمات و دلسوزی های بی دریغ و بی منت... استاد عزیز بنده دو فرزند پشت سر هم دارم که یکی 3ساله و اون یکی هم 2 ساله است و هر دو هم پسر هستن . متاسفانه نمیدونم چراااا مادرشوهر بنده بین بچه های من در صورتی که همجنس هم هستن اینقدر تبعیض قائل میشه یعنی یک طوری تبعیض قائل میشه که حتی تمام فامیل هم متوجه این رفتارش شدن و از اونجایی هم که همه رو اخلاق و رفتار و کردار مادرشوهر من احترام خاصی قائل میشن این رفتار ناپسند به دیگران هم ابلاغ شده😔مادرشوهرم پسر بزرگم رو که 3 سالشه میمیره براااش ، حتی طاقت چند روز ندیدنشو نداره اما نسبت به پسر دیگم خیلی بی تفاوت تره اصلا براش مهم نیست .بود و نبودش یکیه براش. زمانیکه که وارد خونشون میشم سریع میاد جلو اینقدر پسر بزرگمو بوس و بغل و نوازش میکنه و.....اما پسر دیگم رو در حد یک بوس ساده بعدم اگه پسر بزرگم بدترین خرابکاری رو به بار بیاره انگار اتفاقی نیفتاده میگه فدای سرش .حتی در یک حدی که یکبار پسر بزرگم تو خونشون رو فرش شون جیش کرد با وجودی که مادرشوهرم بسیاااار وسواسیه گفت فدای سرش . اما خدا نکنه پسر کوچیکم کوچیکترین خطا ازش سر بزنه اینقدر بلند سرش داد میزنه و دعواش میکنه....اعضای خانواده رو( مثلا عمه هاش و عموهاش وپدر بزرگ) هم نسبت به پسر کوچیکم و نسبت به پسر بزرگم همینطوری کرده با رفتاراش! واقعا موندم چه عکس العملی داشته باشم در مقابل این تبعیض مادرشوهرم از یک طرف دوست دارم بهشون با ملایمت بگم ،اما میترسم نقطه ضعف بدم دستشون. از یک طرف هم این جریان خیلی منو دلخور کرده ضمنا ناگفته نماند که هر دو پسرام به یک نسبت شر و شیطون هستن یعنی طوری نیست که بزرگه مظلومتر باشه و کوچیکه شر که باعث بشه اونو نخوان.تازه بزرگه خیلی شر تر و شیطون تره و هر دو هم از لحاظ شکل و قیافه شبیه هم هستن یعنی هیچ علتی من خودم نمیبینم نمیدونم والا....ببخشید خییییلی طولانی شد از بس دلم پر بود دیگه.....شرمنده فقط تو رو خدا یک راهی بذارین پیش پام . چون با خانواده مادرشوهرم خیلی رفت و آمد دارم نمیشه این جریان و نادیده بگیرم.... 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام و تشکر فراوان از ابراز لطف و محبت شما رفتارهای مادر شوهر شما قطعا پسندیده نیست . با توجه به سن و سال مادر شوهر شما ، تغییر رفتار خیلی سخت خواهد بود و نیاز به مراجعه حضوری ایشان به روانشناس است. من احساس می کنم این مساله بیشتر از اینکه برای بچه ها سخت باشد ، برای شما و اطرافیان غیر قابل هضم و سخت جلوه کرده است. اما توصیه می کنم : 1- شما سعی کنید این رفتار تبعیض گونه را خودتان متعادل کنید و حساسیت زیادی به خرج ندهید. یعنی وقتی فرزند شما مورد عِتاب قرار می گیرد ، خودتان به مساله ورود کنید و بگویید اشکالی ندارد و ... (البته فرزند 2 ساله شما قطعا درکی از تبعیض و ... نخواهد داشت و فعلا بیشتر شما باید صبوری کنید و نادیده بگیرید)🌸 2- در آینده چنانچه در سن و سال بزرگتری بچه ها ، این قضیه ادامه دار بود و احساس کردید مشکل ساز خواهد بود ، می توانید حدود دو سال دیگر در یک موقعیت عاطفی با مادرشوهر خود خواسته تان مبنی بر عدم تبعیض بین فرزندان را مطرح کنید.🌸 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
اشکالی ندارد که قبل از آمدن میهمان در خانه تان ، بگذارید کودک ، تعدادی از اسباب بازی ها را مشخص کند که صرفا برای خودش باشد و به دیگران ندهد و در کمد بگذارد.( حس تملک ) از او بخواهید تعدادی از اسباب بازی هایش را نیز مشخص کند که با دیگران به مشارکت بگذارد... http://eitaa.com/joinchat/1341718530Cd2f645f4fa
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 225 ) سلام خسته نباشید من یک پسر۱۱ساله دارم که اون توسن ۸سالگی پدرش را ازدست داده .خداییش پسر بدی هم نیست .حرف گوش کن هم هست. خداراشکر درسهاشم خیلی خوبه ولی امسال فکرمیکنه خیلی بزرگ شده . یه حرفایی میزنه که من خوشم نمیاد بعدش میگه مامان شوخی میکنم دیگه توی خونمه دیگه. منم ازهیچی کم نمیزارم براش خودم سرکارمیرم پیش مادر و پدرخودم میمونه سرکارم نزدیکه . یکسره همدیگر رو می بینیم . میاد پیشم ولی من میخوام بیشتربامن باشه هرچی حرف داره به خودم بگه چجوری رفتارکنم باهاش اینم بگم حتی ازسر کار میرم خونه ، اول ازش سوال میکنم امروزچکارا کردی؟ مدرسه چطور بود ؟ چیکارمیکنی ؟ یکم شوخیم میکنم باهاش.ممنون ازلطفتون کانالتون واقعاعالیه من تازه اومدم ولی واقعاحرف نداره.خیلی ممنون🙏🙏 راستی اینم بگم پدرومادرم و کلاطایفه خودم خیلی دوسش دارن مخصوصاپدرومادرخودم پدرم یکم لوسش کرده ممنون میشم بگید چجوری رفتارکنم که منو رازدار خودش بدونه اعتمادکنه بهم. 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام رفتارهای فرزند شما ، رفتاری غیر طبیعی نیست. خدا را شکر که توانسته اید تا حد زیادی خلاء نبود پدر را جبران کنید. ان شاالله سایه والدینتان و سایه خودتان بر سر این نوجوان ، مستدام باشد.💚 رفتارهایی که ذکر کرده اید ( حرف زشت و ...) از روی لجاجت و عناد نیست بلکه از روی شرارت و جلب توجه است.💚 ارتباطتان را صمیمانه با او بهبود ببخشید. سعی کنید هر روز فضایی دوستانه با او داشته باشید که با شما به راحتی گفتگو کند و در گفتگوها (شنونده فعال ) باشید. تداوم گفتگوی روزانه و مهربانانه شما ، او را به بیان راز دل با شما تشویق خواهد کرد. اگر خیلی به او امر و نهی زیادی نداشته باشید و روابطتان را بر مبنای مهربانی حفظ کنید راز دارش خواهید بود. 💚 👈سعی کنید طوری عمل کنید که شما را به عنوان یک دوست در کنار خودش بپذیرد و بداند. نه اینکه شما را به عنوان یک مادر پیگیر ، در مقابل خود ببیند...💚 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 226 ) سلام دکتر .خسته نباشید.سوال من برا فرزندم نیست براخودم هست دکتر من از 9سالگی تا الان ک 27سالمه عادت ناخن جویدن رو دارم ،جوری ک پوست انگشتامو میکنم ک باعث میشه خون دربیارن خیلی درد دارن ،اصلأ دست خودم نیست چیکارکنم؟ توروخدا راهنماییم کنید ک این عادتو ترک کنم من متاهلم ی بچه هم دارم ،میترسم بچم هم یادبگیره ،هرکاری میکنم نمیتونم ترک کنم این عادت رو وقتی فکرم مشغوله بدترمیشم 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام ، این رفتار شما متاثر از عوامل مختلفی چون اضطراب ، کمال گرایی و ... می تواند باشد. گاهی هم منشاء مشکل برطرف شده است ولی تداوم رفتار به یک عادت تبدیل شده است. 🍋🍇 معمولا اشخاصی که این مشکل را دارند : 🍋- همیشه فکر می‌کنند، باید کاری انجام دهند که بهتر شوند. 🍋- اگر زمانی بفهمند کار نادرست یا اشتباهی کرده‌اند، کاملاً به هم می‌ریزند . 🍋- همیشه یک ترس درونی از اشتباه کردن در آن‌ها وجود دارد. 🍋- سرزنش‌های درونی فراوانی دارند به همین دلیل همیشه در درون شان احساس گناه و سرزنش می‌کنند. 🍋 - در تمام طول زندگی شان به دنبال انجام کارهایی هستند که مفید باشد. 🍋- این آدم‌ها معمولاً از لحظات شان لذت نمی‌برند و نمی‌توانند در همان لحظه باشند یعنی همیشه در آینده به دنبال نتیجه هستند و تنها وقتی به نتیجه برسند احساس خوبی خواهند داشت. 🍋 - مدام در حال ارزیابی خودشان هستند ، یعنی همیشه در درون شان دادگاهی برپاست. 🍋 - بسیاری از اوقات ناراضی و سرخورده و ناراحت هستند . 🍋 - همیشه فکر می‌کنند، تنها یک راه درست وجود دارد. 🍋 - آنقدر به دنبال بی نقص‌ها و کامل‌ها هستند که چندان از زندگی لذت نمی‌برند. 🍋 - نظم و هماهنگی و همیشه مرتب وبا برنامه بودن برای شان خیلی مهم است. 🍋 - بسیار افراد تحمل ناپذیری هستند که این حالات معمولا نشات گرفته از کمال گرایی است و با اضطراب نیز توام خواهد بود. 🍋🍇 👈توصیه می کنم با استفاده از شیوه (تلقین مثبت) سعی کنید منشاء این کار را از بین ببرید و بیش از پیش آرامش را به خود و خانواده تان هدیه کنید و با انجام راهکارهای ساده ای مانند : ( تلخ کردن انگشتان - درگیر کردن دهان با آدامس ، ایجاد مشغولیت با دستانتان در قالب بافتنی و ... ) این عادت ناپسند را ترک کنید.🍋🍇 از تاثیر دعا در این مسیر غفلت نکنید و با رعایت حجاب و نماز از خدای منان مدد بگیرید. موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh
✅ نوجوانی که والدین را به عنوان یک دوست و همراه همیشگی قبول نداشته باشد ، در مواقع مشکلات هم راز دل را با (رفیق) در میان می گذارد که نتیجه اش در بسیاری مواقع ، گمراهی بیشتر است... http://eitaa.com/joinchat/1341718530Cd2f645f4fa
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲 ( 227 ) با سلام و عرض ادب (مربوط ب کانال مشاوره ) من یک دختر ده ساله دارم که از تابستون تا حالا وضعیت روحیش ناگهانی بهم ریخت و همش گیر میده که باید توی اتاق ما بخوابه . وقتی مقاومت می کنم به شدت گریه میکنه که حداقل بیا بیرون بشین پیش من تا خوابم ببره . تو این موضع پدر منو در اورده. شبها واقعا از خستگی بعضی وقتا نای هیچ کاری رو ندارم درضمن دیسک شدید گردن دارم قرص مصرف میکنم که خواب آوره . اینم هرشب بدون استثنا این بلا رو سر من میاره واقعا دیگه خسته شدم . البته نا گفته نماند که این اتفاق دقیقا توی ماه رمضان افتاد .روزه گرفته بود ضعیف شده بود و همزمان من هم بیماری معده گرفته بودم و به تنفسم زده بود و دکتر به من اسپری داده بود دخترم خیلی از نظر روحی بهم ریخت .از پنج ساله پیش که مادر من در اثر تصادف فوت شدن دختر من همش ترس از دست دادن داره و همش می ترسه که منم به دلیلی بمیرم هر جام که درد میگیره این بدتر میشه حتی برای گردنم باید عمل جراحی انجام بدم .از ترس این نمی تونم خیلی گریه میکنه.شبها همین که خاموشی میزنیم برای خواب احساس میکنم یه استرسی تو وجودشه وگریه هاش شروع میشه وهمین که پیش من هست واقعا آرومه . از وقتی مادرم فوت شدن هیچ جا نمیمونه تا من حتی یه دکتر برم باخودم می برمش. دختر کوچیکم هم اینو می بینه داره کاراشو تقلید میکنه. واقعا ازتون ممنون میشم راهنماییم کنید.ببخشید طولانی شد 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 📚 👫 با سلام . آنچه بیان داشته اید همه نشان دهنده ی این است که عوامل مختلف باعث شده است که فرزند شما از نظر عاطفی احساس امنیت نداشته باشد. ✅ 1- بخشی از این رفتار متاثر از نحوه برخورد شماست. گاهی والدین اینقدر در حالت بیماری ، مایوس و در حال مرگ خودشان را نشان می دهند که این رفتار ، خاطرات از دست دادن عزیزان را برای فرزند تداعی می کند و بخاطر ترس از جدایی ، حاضر به دوری از آنها حتی به صورت لحظه ای نیستند.☘🍇 تنها راه حل این مشکل ، نشان دادن روحیه ای خوب و عالی ( مخصوصا در حضور فرزندان ) ، علیرغم داشتم دیسک گردن و ... است . که این خود به بهبودی شما نیز کمک شایانی خواهد کرد.☘🍇 و می بایست از آه و ناله و ... جدا بپرهیزید. ✅ 2- در خانواده هایی که عزیزی به رحمت خدا می رود نوع عملکرد و بی تابی والدین ، هر چقدر بیشتر و شدیدتر باشد ، ترس فرزند نیز بیشتر خواهد شد. اولِ زمانی که عزیزی از دست می رود ، بی تابی و گریه و زاری برای از دست دادن یک عزیز طبیعی است ☘🍇 ولی بعد از گذشت چندین روز ، می بایست والدین با گفتگو و تبیین مساله مرگ برای فرزندان، آن را حق جلوه دهند و برای فرد میت آرزوی غفران بنمایند. ☘🍇 باید بچه ها عملا آموزش ببینند که میت نیاز به خیرات دارد و می توانیم بعضی از کارهای نیک را به نیابت از او انجام بدهیم. در این موردی که بیان کرده اید : باید سعی کنید برای فرزندتان تبیین کنید که مرگ برای همه اتفاق می افتد و حتی درختان و گنجشکهاو کبوترها هم روزی خواهند مُرد و هیچ کس جز خدا برای همیشه زنده نمی ماند . بدین ترتیب مسئله عمومیتِ مرگ برای او قابل درک می شود و این از بار فشار و ناراحتی او می کاهد و باعث آرامش بیشتر او می شود . ☘🍇 این نحوه برخورد و تبیین موضوع مرگ و اینکه بالاخره همه یک روزی خواهند مرد و عادی جلوه دادن موضوع ، آرامش را به قرزند شما بر می گرداند. از طرفی گاهی می توانید داستانها و واقعیتهایی از دیگران را برای او تعریف کنید که با وجود داشتن بیماری و سرطان و ... سالها به عمر خویش ادامه داده اند.☘🍇 ✅ 3- در مواقع عصبانیت از بیان جملاتی مانند : بالاخره منم یک روزی می میرم ، از دست تو راحت می شم و ... خودداری کنید. هر چقدر شما نسبت به موضوع مرگ با طمانینه و آرامش بیشتری برخورد کنید ، این نگرش صحیح و آرامش به فرزندتان ، نیز منتقل خواهد شد.☘🍇 موفق باشید-مهدوی https://eitaa.com/Mahdavi_Moshavereh