📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
(قسمت_اول)
1⃣شگفتی آفرينش انواع پرندگان
♦️خداوند پديده های شگفتی از جانداران حرکت کننده و بی جان، برخی ساکن و آرام، بعضی حرکت کننده و بی قرار، آفريده است، و شواهد و نمونه هايی از لطافت صنعت گری و قدرت عظيم خويش بپاداشته، چندان که تمام انديشه ها را به اعتراف واداشته، و سر به فرمان او نهاده اند، و درگوش های ما بانگ براهين يکتايی او پيچيده است. آن گونه که پرندگانِ گوناگون را بيافريد، و آنان را در شکاف های زمين، و رخنه درّه ها و فراز کوه ها مسکن داد، با بال های متفاوت و شکل و هيأت های گوناگون، که زمام آنها به دست اوست، پرندگانی که با بال های خود در لابلای جوّ گسترده و فضای پهناور پرواز می کنند. آنها را از ديار نيستی در شکل و ظاهری شگفت آور بيافريد، و استخوان هاشان را از درون در مفصل های پوشيده از گوشت به هم پيوند داد. برخی از پرندگان را که جثّه سنگين داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور بازداشت، آن گونه که آرام و سنگين در نزديکی زمين بال می زنند. پرندگان را با لطافت قدرتش و دقّت صنعتش، در رنگ های گوناگون، با زيبايیِ خاصّی رنگ آميزی کرد، گروهی از آنها را تنها با يک رنگ بياراست که رنگ ديگری در آن راه ندارد؛ دسته ای ديگر را در رنگ مخالف آن فروبرد، جز اطراف گردنشان که چونان طوقی آويخته، مخالف رنگ اندامشان است.
2⃣شگفتيهای آفرينش طاووس
♦️و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است، که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد، و رنگ های پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست، با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود، آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد، و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند، و سوی مادّه می تازد، چون خروس می پرد، و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت، با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را از روی مشاهده می گويم، نه چون کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد: اگر کسی خيال کند؛ باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که می گويند: زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد، که همين عامل باردار شدن زاغ است!. گويا نی های پر طاووس چونان شانه هايی است که از نقره ساخته، و گِردی های شگفت انگيز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پاره های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی، خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است، و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانندسازی، پس چون پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است، و اگر آن را با زيورآلات مقايسه کنی، چون نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زینت داده شده است.
3⃣ روانشناسی حيوانی طاووس
♦️طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه می رود، دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد، امّا چون نگاهش به پاهای او می افتد، بانگی برآورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است، و گواه صادق دردی است که در درون دارد، زيرا پاهای طاووس چونان ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييد است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه165
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
(قسمت_دوم )
4⃣ شگفتی رنگ آمیزی پرهای طاووس
♦️بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده، و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است، و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس، خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد، يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست، و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد، و تن عريان می کند، پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند، تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل، و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد، و گاه به زردی زر ناب جلوه می کند.
5⃣عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها
♦️راستی، هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش، چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس، گمان ها از شناخت درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار، با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند! (حال چگونه خدا را می توانند درک کنند؟.)
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه165
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
(قسمت_سوم )
6⃣ شگفتي آفرينش جانداران كوچک
♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه، و مگس ريز، پاها پديد آورد، و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا، و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد، و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد.
7⃣وصف ويژگيهاي بهشت
♦️ "اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد، و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری، و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند، و ريشه های آن در توده های مشک پنهان، و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند، و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته، و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد، و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه165
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
#خطبه165
#سوال 1⃣ :با توجه به این که محل زیست طاووس ، هندوستان است، حضرت چگونه طاووس را با این جزئیات توصیف میکنند؟
#جواب:
✅اولاً: اینکه امیرالمؤمنین در جزیرة العرب یا سایر بلادی که به آنها برای جنگ یا تبلیغ دین سفر کرده طاووس را ندیده باشد هیچ مدرک و دلیلی ندارد.
✅ثانیاً: مگر علم امیرالمؤمنین علیه السلام متوقف بر مشاهده با چشم سر است؟
👈🏻اگر اینگونه بود چگونه توانسته است بدن یک مورچه در آن زمان کالبد شکافی کنم و تمام سیستم هاضمه و غیره او تشریح کند؟
⁉️چگوه توانسته است خلقت هفت آسمان و زمین را در #خطبه اول با تمام جزئیات تبیین نماید؟
↩️پس علم علی علیه السلام را نباید با علم خود و ابزار و روشهای خود قیاس نمود.
🔖بقول مثنوی:
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نوشتن شیر،شیر
#بند_سوم :
«...طاووس چون به خود بالنده ی مغرور راه میرود، دم و بالهای زیبایش را برانداز میکند.پس باتوجه به زیبایی جامه و رنگهای گوناگون پرو بالش قهقهه سر می دهد...»
2⃣ :آیا اینها صرفا توصیفاتی از طاووس است یا او حقیقتاً در ذات خود غرور دارد و قهقهه ی سرمستانه سر می دهد؟...
#جواب :
✍ اولاً: وقتی حضرت می فرماید: طاووس از سر غرور قهقهه مستانه سر می دهد ما می گوییم چشم!
✔️ثانیاً: بله مگر حیوانات خصلتهای ذاتی و غرائز ندارند همان طور که گرگ می درد و عقرب نیش می زند و خروس غیرتی می شود و کلاغ حیا می کند ...
⏪البته یقیناً بین این رفتارها و غرائز حیوانات با اخلاق و خصال انسانی تفاوت است و آن تفاوت عبارت است از این که:
🔴اولاً: در حیوانات فقط یک یا چند شبه خصلت خوب یا بد وجود دارد ولی انسان زمینه همه خوبیها و بدیها را دارد.
🔴ثانیاً: این شبه خصلت ها در سایر حیوانات بدون تلاش و غریزی است اما در انسان کمالات با ریاضت و خودسازی اختیاری شکوفا می شود.
#بند_سوم:
«...اما چون نگاهش به پاهای او می افتد بانگی برآورد که گویا گریان است . فریاد میزند گویا که دادخواه است...!!...»
3⃣ :اینها توصیفات عادی ایی نیست که حضرت از طاووس کرده اند... ! غرور و قهقهه و گریه و...
آیا حضرت با این اوصاف علاوه بر بیان زیبایی های خلقت این موجود ، قصد بیان این را دارند که خدا به هیچ کس همه چیز را یکجا نداده است ؟
4⃣ :آیا در عالم، مسئله وجود نقص در هرموجودی(یعنی همه چیز یکجا به کسی داده نمی شود مثل پاهای زشت طاووس در مقابل زیبایی خیره کننده اش)، موجب مخدوش شدن چهره ی أحسن بودن نظام خلقت نمی شود؟
#جواب :
✍ می تواند چنین اثری هم داشته باشد و حتی آثار دیگری که قطعاً برای حضرت مهمتر از توصیف طاووس است مثل درس گرفتن از ترکیب خوبیها و بدیها، راه نجات و فرونشاندن آفت نفسانی غرور (از طریق توجه به عیوب خویش) و ...
⁉️تعریف شما از نظام احسن چیست؟
آیا منظور این است که همه موجودات اعم از مختار و غیرمختار از ابتدای خلقت بدون هیچ کمبود و نقصی باشند؟ طاووس پاهای زشت نداشته باشد؟ خفاش ضعف بینایی در روز نداشته باشد؟ و ... حتی انسان ناقص الخلقه یا معلول ذهنی نداشته باشیم؟
⚠️نه! این دیگر نظام احسن نیست این یک نقاشی بی روح است که در آن اشتباه هیچ کس در عملش دیده اثر ندارد و کسی طعم شیرین اختیار و اراده نمی چشد و هیچ موجودی مانند طاووس وجود ندارد تا ظاهرش برای موجودی مانند انسان مایه درس و عبرت باشد!
#بند_ششم:
«...پاک و منزه است خدایی که ... بر خود لازم شمرد که هیچ کالبد جانداری را وانگذارد و بدرستی اداره اش کند جز آنکه میعادگاهش را مرگ و پایان راهش را نیستی قرار داد...»
5⃣ :چرا موجودات در عالم ماده قرار گرفتند که حتماً نیاز به جسم داشته باشند؟ نمی شد بصورت مجرد مثل فرشته ها زندگی کنند؟
#جواب :
👌🏻در هستی موجودات مجرد کم نیستند که یک دسته ی آنها فرشتگانند اگر انسان ، حیوان و امثال این در عالم مادی خلق نمی شدند این ایراد به خدای متعال وارد بود که آیا علم به اینکه می توان موجوداتی داشت که در عالم مادی از نظر جسمانی باشند اما از نظر روحانی در عالم مجردات باشند و بعد با اختیار خودشان و عقل و اراده خودشان از این پست ترین مرتبه هستی که عالم مادی است خودشان را با هدایت انبیاء و اطاعت از دستورات عقل سلیم برسانند دوباره به عالم اعلی .
⁉️اولاً: این سوال پیش می آید که آیا خدا علمش را نداشته؟
‼️سوال دوم اینکه: آیا اگر خدا علم به امکان خلقت این موجودات را که امروز به آنها می گویند انسان را داشته آیا عجز داشته از اینکه این علمش را پیاده کند و انسان را خلق کند ؟
⏪و یا سؤال سوم ، اگر علم داشته و عجز هم نداشته ، قدرت داشته ، آیا بر سر لجاجت و لجبازی این کار را کرده که خلق نکرده انسان را ؟؟
↔️که هر سه صفت جهل و عجز و این غرض ورزی هر کدام باعث می شود این اصلا خدا نباشد ، در حالیکه خدا هم بکل شیء علیم است هم علی کل شیء قدیر است و هم حکیم است .
حجت الاسلام مهدوی