eitaa logo
تبیان مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
39 عکس
19 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜 : «آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را به او سپردند» ⃣: چرا فاعلِ سپردن اختیار بدست پروردگار را ، آسمانها و زمینها معرفی کرده اند؟ مگر نه اینکه آنان هیچ گونه اختیاری از خود ندارند و همیشه کلید شان بدست خدا بوده؟ ⃣: کلید گفته شده در این خطبه چیست؟ : ✍ اولاً: این عبارت و عبارت قبلی و بعدی اش به زیبایی از صنعت تشبیه و استعاره بهره برده است. 👌ثانیاً: حضرت با توصیف مذکور می‌خواهند این حقیقت را بیان کنند که خداوند هر جا را اراده کند مى گشاید و هر جا را اراده کند قفل مى نماید و همه کارهاى او مطابق حکمت است. 👈این تبیین، شرح اسم قابض و باسط الهی یا اسم معطی و مانع است و امثال آن . : «و از شاخه های درختان،‌نور سرخ رنگی‌ شعله ور شده، میوه های رسیده را به انسانها تقدیم می دارند» ⃣: منظور از نور سرخ‌ رنگ از شاخه های درختان شعله ور شده چیست؟ : ✍ شاید مراد از این فراز آتشی باشد که با سوزاندن شاخه های درختان تولید می شود. 💯 همان طور که در سوره مبارکه واقعه فرمود. 📖ونیز مى فرماید : « (الَّذِى جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الاَْخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ) 📣همان خدایى که براى شما از درخت سبز آتش آفرید و شما به وسیله آن آتش مى افروزید» : «خدا پیامبر را پس از یک دوران طولانی که دیگر پیامبران نبودند فرستاد» ⃣: آیا با توجه به اینکه ادیان پیامبران _ که حجت خدا بر مردم بودند_ تحریف شده بود، نتیجه این است که در آن زمان زمین از حجت خدا خالی بوده است ؟ ⃣: در بین عرب جاهلیت(بجز مسیحیان و یهودیان آنان) آیا دین و مذهب خاصی بوده ؟ حال آنکه می‌دانیم اغلب به آداب آبا و اجدادیِ خود عمل می‌کردند. : ✅اولاً: زمین از حجت خالی نبود زیرا ما یک رسول داریم، یک نبی! 💯اگرچه با عروج حضرت عیسی به آسمان تا زمان پیامبر اعظم نبی صاحب شریعتی نیامد اما رسولان الهی وجود داشته اند. ✅ثانیاً: کافران دو گروه بودند : 🔴گروهى که به کلى خدا را به فراموشى سپرده و اعتقادى به حق نداشتند 🔴و گروه دیگرى که مشرک بوده و براى خداوند همتایانى قرار داده بودند. ↩️پیامبر (صلى الله علیه وآله) با هر دو گروه جهاد کرد. 🖇نخست جهاد فرهنگى و تبلیغی سیزده سال تمام به این جهاد پرداخت و گروه زیادى را از این طریق به آیین اسلام درآورد. 📌سپس هنگامى که مشاهده کرد گروه معاندان و بندگان زر وزور، سدّ راه مردم پاکدل و مانع پذیرش آیین خدا هستند، دست به جهاد نظامى زد تا مانع را از سر راه بردارد، بى آن که کسى را مجبور به پذیرش آیین خود کند، چرا که (لاَ إکْراهَ فِی الدِّینْ). : «حیات و زندگی‌ چونان حکمت و دانش است که حیات دل مرده و بینایی چشم های نابیناست و مایه شنوایی برای گوشهای کر و آبی گوارا برای تشنگان است که همه در آن سالم و بی نیازند» ⃣: لطفاً توضیح دهید. : ✍ منظور از «حکمت» در عبارت فوق، علم و دانش است. 💯همان علم و دانشى که : 🔹انسان را به خدا نزدیک کند 🔹و امور زندگى مادى و معنوى را نظام بخشد 🔹و از بیهوده کارى باز دارد 🔹و در یک جمله، همان گونه که در قرآن مجید آمده است : خیر کثیر را عائد صاحبش بنماید. 📖(وَمَنْ یُؤتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً)  📜امام (علیه السلام) در عبارت پر معنى بالا، اوصاف پنجگانه اى براى حکمت بیان مى کند، و موقعیّت آن را در زندگى مادى و معنوى بشر روشن مى نماید. ✅نخست مى فرماید : حکمت، حیات قلب مرده است . 🔖یعنى ارواح و افکارى که بر اثر جهل همچون مردگان هیچ حرکت و اثر مثبتى ندارند، در پرتو علم و حکمت جان مى گیرند و زنده مى شوند و به حرکت در مى آیند. ✅دوّم و سوّم این که : حکمت، چشمان کوردلان و گوشهاى ناشنوایان را بینا و شنوا مى کند و حقایقى را که به خاطر فرو افتادن پرده هاى جهل بر چشم و گوش ناآگاهان قابل دیدن و شنیدن نبود براى آنها روشن مى سازد. 🔁 به گونه اى که چهره حق را در سرتاسر آفرینش مى بینند و آواى تسبیح موجودات را مى شنوند و پیام رهبران الهى را درک مى کنند.  ✅ و در چهارمین و پنجمین وصف مى فرماید : تشنگان حق از سر چشمه حکمت سیراب مى شوند و تمام بى نیازى و سلامت را در آن مى یابند و به این ترتیب چیزى از خیر و برکت و سعادت و خوشبختى باقى نمى ماند، جز این که در حکمت و دانش نهفته است.  📣در واقع امام (علیه السلام) مى فرماید : دو نوع حیات وجود دارد: 🔻حیات مادى و جسمانى که غالباً مردم از آن سیر نمى شوند. 🔻و حیات معنوى و روحانی: که از آن برتر است و آن، علم و دانش مى باشد که خردمندان و آگاهان هیچ گاه از آن، سیر و ملول نخواهند شد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
┏─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─┑ : «کسی که جامه ی تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهای نیکوی او آشکار شود و در کارش پیروز می گردد» ⃣: چرا در اینجا، وعده ی آشکارشدن کارهای نیکو را دادند؟ ⃣: آیا اشکار شدن آنها خیلی مهم است؟ : ✍ روشن است اگر تقواى الهى در اعماق دل انسان ریشه بدواند، شاخ و برگ و میوه هایش از دست و زبان و چشم و گوش او ظاهر مى شود. 🖇چرا که تقوا همان حالت خدا ترسى درون است که انگیزه اى است نیرومند براى اعمال نیک و عامل بازدارنده اى است در برابر گناه. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─╯
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 ⃣ : در مورد این بند و تطابق آن با عملیات غواصان ایران در بصره ، و نیز توصیفاتی که از بصره شده توضیح بیشتری بفرمایید. : ✍ این خطبه هیچ ارتباطی با عملیات والفجر ۸ یا کربلای ۴ غواصان دلاور ایرانی ندارد. 👈 زیرا در متن خطبه ویرانی و کشتار بصره آمده است در حالی که رزمندگان ایرانی اصلاً وارد بصره نشدند. ↩️بلکه در والفجر ۸ وارد شهر فاو شدند و در کربای ۴ هم به دلیل خیانت ستون پنجم، عملیات لو رفت و غواصان عزیز ما غریبانه تار و مار شدند. 👌اما اصل ماجرا مربوط به قیام صاحب الزنج است . زنج مُعَرّب ( عربی شدهء) واژه زنگ است یعنی سیاه پوست.  🔰در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خود را «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند. ⚜و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند. 🔖او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد. 💰و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در به وضع خانه هاى پرزرق و برق آنها اشاره فرموده و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد. 🚫او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعله‌ور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد. ⏪هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند، و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد. : «پیامبر برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد» ⃣: پس شیوه آموختن پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) به امیرالمومنین( علیه السلام) بصورت دعایی بوده است؟ ⃣: یعنی پیامبر خودشان چیزی را مستقیماً به امیرالمؤمنین نمی آموختند بلکه دعا می‌کردند خدا علم آن را در سینه شان جای دهد؟ ⃣: آیا منظور از «...و اعضا و جوارح من از آن(علم) پر گردد» این است که یاد بگیرند و عمل کنند؟ ⃣: آیا این خطبه ارتباط با 92دارد؟که در این حکمت در قسمت آخر گفته شده برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار گردد. : ✍ اولاً طبق این دسته از علوم فقط با ظرفیت قلبی بالا قابل درک است. ↩️لذا اینکه پیامبر دعا می کنند به این معناست که از خداوند برای مولا توسعه ظرفیت قلب برای دریافت و نگهداری این علوم می کنند. ⬅️نه به این معنا که دعا می کنند تا خداوند این علوم را به مولا بدهد. 🔁بلکه رسول الله این علوم و حکمتها را به امیرالمؤمنین به اذن خدا منتقل می کنند ولی از خداوند می خواهد که به مولا ظرفیت و سعه وجودی این معارف غیبیه را عنایت کند. ‼️لطفاً کسانی که می‌خواهند بهره وافی از این مطلب ببرند یک بار دیگر با تأنی و توسل، را ببینند. ✅ثانیاً نمی دانم چرا مرحوم دشتی تعبیر به اعضا و جوارح کرده است. 📚در حالی که در متن عربی واژهء "جوانحی" آمده است که به معنای قلب و باطن و قوای روحی است در مقابل "جوارح" که اعضا و جوارح است. لذا این ترجمه خطا به نظر می رسد! ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : «این است آن علم غیبی(ذاتی) که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب اکتسابی) و او به من آموخته است.» ⃣: یعنی خدا علم «قیامت و نزول باران و آنچه در شکم مادران است، و کاری‌که هر فرد در فردای خود می‌کند و سرزمینی که در آن می میرد» را به پیامبر نداده است؟ چون فرموده است سوای اینها علومی است که خدا به پیامبرش داده است. ⃣: بعضی از این علوم، امروزه از طریق تکنولوژی های روز قابل فهم است مانند آنچه در بطن مادران است. پس چگونه است که فرمودند اینها را غیر از خدا کسی نمی داند؟ ⃣: آیا این تکنولوژی ها که غالباً خاستگاه آنها غرب است، مصداق علوم دزدی است؟ ⃣: باتوجه به سؤال قبل آیا علم غیب، با تکنولوژی های بشری قابل کشف است؟! : ✅اولاً: یادمان باشد که فهم همه آنچه که حضرت دارند و حتی همه آنچه که ایشان بیان می کنند برای هر کسی و با هر روشی مقدور نیست. 👌همانطور که فهم همه آنچه خداوند دارد برای پیامبر و اهل بیت علیهم السلام جز با اذن و عنایت خود پروردگار مقدور نیست. ✅ثانیاً: همانطور که در آمده راه رسیدن به پشت پرده غیب، جستجو و ژرف نگری نیست. ↩️بلکه این ها اعتراف به عجز و ترک ژرف نگری اهل بیت را راسخون فی العلم (آیه ۷ آل عمران) کرد و مورد مدح الهی. ⬅️با این دو مقدمه؛ مطلب بسیار ذی قیمتی درباره نحوه علم غیب اهل بیت علیهم السلام دارم که حیفم می‌آید به همین راحتی بیانش کنم تا خدای ناکرده هدر نشود. ‼️لذا خواهش می کنم با دقت و حوصله به مطالب زیر گوش بدهید.👇👇👇 🔰مطلب اول اینکه: اول باید به نیت خودتان مراجعه کنید ، ببینید برای چه می خواهید از پاسخ این سؤالی که کردید سر در بیاورید ؟ ⁉️ما برای چه می خواهیم ببینیم نحوه و اقسام علم غیب چیست ؟ ⁉️بالاخره اهل بیت علیهم السلام علم غیب دارند یا ندارند ؟ ⁉️اگر علم غیب دارند ، به چه اموری تعلق می گیرد ؟ ⁉️اگر علم غیب ندارند پس چرا بعضی از خبرها و پیشگویی ها را جلو جلو انجام می دهند؟ 💯قصد و غرض و نیت در این قصه بسیار بسیار مهم است . ⚠️خواهش میکنم این مسأله را جدی بگیرید . ⏳گاهی وقتها نداشتن یک نیت درست حتی در قالب یک پرسش اعتقادی تیرگی برای قلب و روح ما می آورد . 📜همانطور که حضرت در این خطبه و خطبه متقین در مقابل یک سؤال اولاً هشدار می دهند ، عصبانی می شوند و بعد هم آن را نسبت به شیطان می دهند . 🔊می گویند : شیطان این سؤال را در زبان تو قرار داد . ⏪با اینکه ظاهر سؤال ، سؤال اعتقادی است و بالاخره پرسش را باید پرسید تا از جهل خارج شد؛ اما حضرت بدون تعارف و اغماض می‌فرمایند این پرسش را شیطان در زبانت قرار داده تا بیانش کنی . 🔰ثانیاً :اینکه مفسرین بزرگوار تلاش کرده اند توجیهی برای این مسأله ایجاد کنند ، با تمام احترام و تکریمی که نسبت به همه بزرگواران داریم روش درستی به نظر نمی رسد . 🔎بعنوان نمونه فقط عرض می کنم ، قصدی ندارم ، مثلاً در تفسیر همین مراجعه کنید به فرمایشات مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیةالله العظمی مکارم شیرازی ، ببینید در آن تلاشی که ایشان و تیم محققین زیر نظر ایشان کرده اند ، چقدر ناکام مانده اند . 🖇آخر آن‌هم مشخص نشد که پاسخ این سؤال چه می شود؟! 🔖دلیلش هم این است که خیلی وقتها فهم این حقایق با تلاش ذهنی و مطالعه و فیش برداری و امثال این ، میسور نمی شود . 📝بلکه چند نکته در اینجا باید مورد توجه باشد : 🔻۱- اساسا قرار نیست ما خیال کنیم همه چیز را می فهمیم . ◀️ما هم باید مثل اهل بیت علیهم السلام که در مقابل خدا اظهار به عجز کرده اند و در آن جاهایی که دسترسی نداشته اند و تکلیف دسترسی هم نداشته اند ترک ژرف نگری کرده اند ، امتحان پس بدهیم . ♨️این امتحان ، امتحان بسیار پیچیده ایست که عبارت باشد که از طرفی معتقد باشیم که دین اسلام دین تحقیقی است و حرف زور و بی حکمت و دلیل در آن نیست . 💢و از طرف دیگر معتقد باشیم که قرار نیست ما همه دلایل و حکمتها را بفهمیم . 👈در سوره مبارکه آل عمران ، عبارت بسیار ظریفی هست که متأسفانه بسیاری از مفسرین قرآن به آن دقت نکرده اند. 📖آنجا می فرماید: که اهل بیت علیهم السلام در مقابل آنچه که از خدا دارند ، «یقولون کُلٌ مِن عندِ ربِّنا » 🔁بصورت کلی و اجمالی می گویند که هر چه که هست از نزد پروردگار است دیگر ، نه اینکه دانه دانه باید برایشان باز شود تا قبول کنند . 💯نه !! آنها پایه ها و اساس را که قبول کردند حالا در ادامه هر چیزی که از خداست می دانند درست بوده و حکیمانه است و خدا گزاف نمی گوید . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ : «همانا شامیان، بدون ضربت نیزه های پیاپی هرگز از حای خود خارج نشوند. ضرباتی که بدنهایشان را سوراخ نماید چنان که وزش باد از این سو فرو شده بدان سو در آید. ضربتی که ماسه سر را بپراند و استخوان های بدن را خرد و بازوان و پاها را قطع و به اطراف پخش کند!!!» ⃣: اینها تعبیرات شگفتی است! یعنی تنها راه برخورد باشامیان، کشتن آنها بود ؟ ⃣: عامل چنین دشمنی شدید شامیان با امیرمومنان چه بوده است که تنها راه رفعش چنین جنگی است؟ : ✍ از نکات مهمى که امام علی(علیه السلام) در این بخش از خطبه به آن پرداخته، این است که پیروزى بر دشمن را نیمه کاره نگذارند. ‼️اى بسا عقب نشینى ها جنبه غافلگیرانه دارد، و هدف، حملات سخت ترى است، باید دشمن را تا اقصى نقاط شهرهایش تعقیب کنند و همه جا را تحت اشغال خود درآورند تا احتمال حمله مجدّد به کلّى از میان برود. ⬅️اگر لشکر امام (علیه السلام) در «صفّین» که این خطبه، قبل از جنگ «صفّین» ایراد شده، همین یک دستور را عمل مى کردند فتنه بنى امیّه براى همیشه خاموش مى شد و بساط ظلمشان برچیده و سایه حکومت شومشان از سر مسلمانان کوتاه مى گشت. ↩️ ولى با نهایت تأسّف همه این دستورات امام (علیه السلام) را شنیدند ولى به هنگام عمل کنار گذاشتند و طعم تلخ آن را نیز چشیدند. 🔰عامل دشمنی عمیق شامیان با امیرالمؤمنین علیه السلام این بود که از ابتدا شامیان اسلام را با قرائت معاویه و بنی امیه شناختند. ⏪ یعنی اسلام آوردن آنها در پایان دوران پیامبر بود و چون از مرکز حکومت اسلامی یعنی مدینه دور بودند دسترسی به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نداشتند و دستگاه بنی امیه بغض اهل بیت را به عنوان دین به آنها منتقل کرده بود. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «مردم! اگر همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بودید ازخانه ها کوچ می کردید، در بیابانها سرگردان می شدید و بر کردارتان اشک می‌ریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه خود می زدید و سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها می‌کردید و هرکدام ازشما تنها به کارخود می پرداختید و به دیگری توجه نداشتید. افسوس آنچه را به شما تذکر دادند فراموش کردید و از آنچه شما را ترساندند ایمن گشتید. گویا عقل از سر شما پریده و کارهای شما آشفته شده است.» ⃣: آیا منظور امام، خبرهای آینده و آینده ناگوار کوفیان بوده است؟ ⃣: این خطبه در مورد نبرد کوفیان در کدام جنگ است؟ : ✍در مورد اینکه مقصود امیرالمؤمنین از این دو اوصاف و توصیفات هولناک و نگران کننده آینده چیست ؟ می توان دو احتمال داد که به نظر من باهم منافاتی ندارند و قابل جمع هستند . ✅یکی درباره احوال روز قیامت است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام گویا می خواهند بفرمایند اگر شما هم مثل من عالم قبر و برزخ و ترس و حول قیامت را می دیدید و خبر داشتید اینقدر آرامش کاذب نداشتید . ✅یکی احتمال اینکه چون حضرت این فرمایشات را برای تحریک و تشویق مردم جهت مبارزه و جهاد علیه مردم شام و بنی امیه و معاویه بیان می کردند و مردم اطاعت نمی کردند ، چون در این مسیر فرموده باشند ، شاید احتمال این باشد که بعد از من به حاکمی مثل حجاج ابن یوسف سقفی مبتلا می شوید که چنان روزگاری را بر سر شما می آورد که اگر می فهمیدید از الان سر به بیابان می گذاشتید. ↩️ و کذا و کذا ... . ⏪بنابراین هر دو احتمال می تواند با هم جمع شود ، یعنی هم آینده نزدیک که دوران حکومت حاکمان ظالم بعد از شهادت امیرالمؤمنین باشد و هم آینده دور که دوران قبر و برزخ و قیامت باشد . : «...آنان مردمی بودند نیک اندیش، ترجیح دهنده بردباری، گویندگان حق و ترک کنندگان ستم. پیش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در بدست آوردن زندگی جاویدان و کرات گوارا پیروز شدند» ⃣: آیا منظور از راه راست، شهادت است؟ (باتوجه به جمله ی: پیش از ما به راه راست قدم گذاشتند) ⃣: کرامت گوارا چیست؟ : ✍ این تعبیرات، اشاره روشنى به پیامبر و گروهى از اصحاب خاص او دارد که داراى ویژگیهاى ششگانه بالا بودند. 🔹دو ویژگى در فکر و اندیشه (داشتن اندیشه هاى پربار و عقل کافى) 🔹و دو ویژگى در برنامه هاى زندگى (طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم) 🔹و دو ویژگى در عمل (گام برداشتن در طریق حق و سرعت براى رسیدن به مقصد) 🔁و نتیجه این ویژگیها را که سعادت جاویدان و زندگى گوارا و پرارزش است نیز بیان فرموده اند. ⬅️مراد از کرامت گوارا زندگی کریمانه در نعمت های گوارای بهشت است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «فرشتگانی که در پشت پدران قرار‌ نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق ‌نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است» ⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟ ⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟ : ✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها. 👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى. 👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند. ⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد. با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆 ⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟ : ✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست. : «فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند» ⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمی‌دارد...؟ : ✍همانطور که می‌دانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیق‌تر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود . 👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود . ⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند . ↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد. : «خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی» ⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟ ⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟ ⃣: ما چگونه می‌توانیم دیگران را درست آزمایش‌کنیم؟( آنگونه که در‌ فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» ) : ✍در عبارت عربی این بند از واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک . ⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند . : «هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمار‌کرده با چشمی بیمار می‌نگرد و با گوشی بیمار می شنود» ⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدر‌خطرناک است،‌چگونه عشقی است؟ : ✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «کسانی از شما می ترسند که نه ترس از حکومت شما دارند و نه شما بر آنان حکومتی دارید» ⃣:پس از چه چیزی می‌ترسند؟ : ✍ مسلّم است، به مضمون حدیث شریف: «مَنْ خَافَ اللهَ أَخَافَ اللهُ مِنْهُ کُلَّ شَىْء وَ مَنْ لَمْ یَخِفِ اللهُ أخافَهُ اللهُ مِنْ کُلِّ شَىْء; 📣کسى بنده خدا باشد و از خدا بترسد، دیگران از او مى ترسند و براى او هیبت قائلند و آن کس که بنده هوا و شیطان باشد، از همه چیز بیمناک و ترسناک است». ☑️مسلمانانى که به حقیقت اسلام عمل کنند و دستورات خداوند را به درستى اجرا نمایند و تقواى الهى را پیشه سازند، نزد دیگران نیز محترم و پرهیبتند. ↔️این یک واقعیّت است و هرگز مبالغه اى در آن نیست. 📚مورّخ و جامعه شناس معروف غربى «گوستاولبون» در «تاریخ تمدّن اسلام و عرب» نقل مى کند: 📌هنگامى که بعضى از فرماندهان بزرگ آماده جنگ و ستیز با مسلمین مى شدند، آگاهان تعجب کردند که حمله بردن به محلّ و موطن نیرویى که تا مدّت پانصد سال، تمام اروپا را به وحشت و اضطراب انداخت، اقدامى متهوّرانه است». 🖇اینها به خاطر آن بود که مسلمین در پرتو ایمان، افرادى شجاع و فداکار و از جان گذشته و شکست ناپذیر شده بودند. 💯اضافه بر این، امدادهاى غیبى و عنایات الهى نیز شامل حال آنها بود. 🔖«ابن ابى الحدید» داستان عبرت انگیزى نقل مى کند که شاهد گویاى این معناست. 📜مى گوید: «هنگامى که لشکر اسلام از دجله به سوى کاخ سفید مدائن عبور کرد، در زمانى بود که دجله در حال «مَد» و همچون دریاى موّاجى بود. آنها سوار بر اسب (و اسب ها شناکنان) در حالى که نیزه ها بر دست داشتند، نه زرهى در تن و نه کلاه خودى بر سر آنها، راه مى پیمودند. ⏪لشکر ساسانیان بعد از یک تیراندازى شدید، عقب نشینى کردند و مسلمانان همچنان پیش مى آمدند و از تیرها نمى ترسیدند. ◀️کشاورزى که در آن نزدیکى بود و بیلى در دست داشت، به یکى از لشکریان ساسانى که از تیراندازان ماهر بود گفت: «واى برشما! شما با این همه سلاح از برابر این جمعیّت بى دفاع فرار مى کنید! راستى شرم آور و خجلت آور است!» ⁉️آن مرد لشکرى که سوار بر مرکب بود، گفت: بیل خود را در گوشه اى روى زمین نصب کن! او چنین کرد. ↔️سوارِ تیرانداز، آن را هدف قرار داد، به طورى که تیر بیل را شکافت و از سوى مقابل درآمد. سپس به آن مرد کشاورز گفت: «الآن نگاه کن!» در همین حال، بیست تیر به سوى یکى از لشکریان اسلام پرتاب کرد، ولى یکى از آنها نه به او و نه به اسبش اصابت نکرد، در حالى که فاصله زیادى نداشت. ‼️بعد به او گفت: دیدى؟ گویى این جمعیت در پوششى از حمایت (الهى) قرار دارند!». : «به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زیر ستارگان آسمان بپراکنند باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از دست ستمگران گرد هم می آورد» ⃣: بنظر این جمله با چند جمله قبل همخوانی ندارد چون آنجا امام از خشم نگرفتن مردم به نقض قوانین و پیمانهای الهی و... ناراحتند پس چگونه بلافاصله به همین افراد جمله بالا را می فرمایند؟ ⃣:آیا منظور در روز ظهور امام عصر است؟ ⃣1⃣: این «شما» خطاب عام است؟یعنی همه مسلمین را خداوند برای انتقام گیری از ستمگران جمع می کند؟ : ✍ برخی گمان کرده اند که مراد از این بخش خطبه، زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه است. ⁉️اما چنین نیست بلکه مقصود این است که خداوند علیرغم گنهکاری قومی می تواند از همان ها برای در هم کوبیدن کفار استفاده کند. ⬅️همانطور که عباسیون را عامل نابودی بنی امیه قرار داد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹🕊🌹🕊؛ 🕊؛ 🌹؛ 🕊؛ : «اگاه باشید بینا ترین چشم ها آنست که در دل نیکی ها نفوذ کند» ⃣: آیا منظور آنست که بیناترین دیدگان آنست که نیکی و درستی ها را ببیند؟ : ✍ با توجه به کل خطبه و لحن آن نتیجه می گیریم که این سخن اشاره دارد به اینکه اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیداکردن راه خیر و سعادت، مخفى و پیچیده نیست. ‼️ولى افسوس! که هواى نفس و هوس هاى سرکش، چنان پرده ظلمانى بر چشم و گوش انسان مى اندازد، که حقایق واضح را نمى بیند و دوستانه ترین اندرز را نمى شنوند. : «ای مردم ...ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید» ⃣: آیا منظور از چشمه ، حکمت است؟ : ✍ منظور کلام و بیان خود امیرالمؤمنین است که همه حکمت است. 👌زیرا قبل از آن می‌فرمایند: ای مردم چراع دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید" 📣 و گوینده با عمل طبق ، خود امیرالمؤمنین هستند آنجا می فرمایند: ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر این که پیش از آن خود عمل کرده ام..." : «خدا را ، خدا را ، مبادا شکایت نزد کسی برید که آن را برطرف سازد و توان گره گشایی ندارد» ⃣: چرا حضرت برای این امر، قسم داده اند؟ ⃣: آیا حاکم طاغوت هم شامل این افراد می شود؟ : ‼️این سخنرانی همانطور که در متن ترجمه آن هست ، فقط پنج روز بعد از بیعت گرفتن از مردم و بدست گرفتن حکومت ایراد شده است . ↩️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام گویا دارند می‌فرمایند: همانطور که سه دوره شکایت خودتان را نزد نااهلانی که قبلاً خلیفه بودند بردید و هیچ نتیجه ای جز ضرر ندیدید دیگر این کار را نکنید . ⏪با وجود حاکم الهی و حاکم مورد تأیید شریعت مقدس ما حق نداریم سراغ حاکم غیر الهی که حاکم طاغوت است برویم . 👌پس امیر المؤمنین علیه السلام همانطور که شما فرمودید دارند به ما اشاره می کنند که ما نمی توانیم سراغ حکومت طاغوت برویم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊 🌹 🕊 🌹🕊🌹🕊
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند.» ⃣: لطفاً در اینباره توضیحی بفرمایید . : ✍همانطور که می‌دانید ؛ اَنفَعُ المعارف مَعرفةُ النَّفس ، یعنی سودمندترین شناختها ، خودشناسی است . ⁉️چرا ؟ چون انسان اولین و محبوبترین ، نزدیکترین و مهمترین موجودی را که ابتدا با آن سروکار دارد خودش است . 👈اگر انسان خودش را ارزشمند پیدا نکند ، خودش را درست نشناسد چطور می تواند دیگر چیزها را بشناسد ؟؟!! : «و این روزگاری است که جز مؤمن بی نام و نشان از ان رهایی نیابد. اگر درمیان مردم باشد او را نمی شناسند و اگر در میان مردم نباشد کسی سراغ او را نمی گیرد. آنها چراغ های هدایتند» ⃣: آیا صفت «بی نام و نشان» بودن برای مؤمنی که نجات می یابد هم بمعنای «ناشناس بودن درمیان مردم» و هم «شناخته شده درمیان مردم اما مهجور» است؟ : ✍ بدیهى است در زمان هایى که فساد جامعه را فرا مى گیرد و مدیران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند؛ افراد مؤمن و با شخصیّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند جبّاران آنها را رها نمى کنند. ⛔️یا باید تسلیم شان شوند و در ردیف کارگزاران آنها قرار گیرند و یا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از میان برمى دارند. ↩️بنابراین، صلاح کار افراد مؤمن و با شخصیّت در این است که گمنام و دور از شهرت زندگى کنند، تا کسى به سراغ آنها نیاید. ⏪در عین حال این گمنامى ظاهرى، چیزى از مقام آنها نمى کاهد و نقش معنوى خود را در جامعه خواهند داشت. ⤵️📣 از این رو امام(علیه السلام) در ادامه سخن مى افزاید: «آنها چراغ هاى هدایت و نشانه هایى براى حرکت در شب هاى تاریک رهروان راه حقّ اند». 💫(أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى، وَ أَعْلاَمُ السُّرَى). 🔖گر چه خاموشند، ولى راه و رسم آنها براى افراد آگاه و بیدار سرمشق بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هایى مى مانند که در مسیر مسافران نصب مى شود، تا در شب تاریک راه را گم نکنند و بى راهه نروند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «نیکوحال ترین آنها کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد» ⃣: یعنی حتی برای مؤمنین هم چنین حالت رقت بار و شدیدی وجود دارد؟ ⃣: جایی برای آسوده ماندن؟ آیا این تعبیر به معنی این است که ابدا چنین جایی نمی یابد؟ : ✍ از تعبیر روایات بر مى آید که هول محشر و وحشت حساب رسى اعمال، مسأله عامّى است که همه حاضران در محشر را فرا مى گیرد. ♨️چرا که حتّى نیکوکاران از حساب رسى دقیق پروردگار، بیم ناکند! ⏪هول محشر عوامل فراوانى دارد که یکى از آنها همان ضیق مکان است که در جمله بالا آمده است. ⃣: اگر ممکن است درباره هول محشر توضیحات بیشتری بدهید ، یا کتابی معرفی بفرمایید . : ✍ ظاهراً آنچه که از آیات و روایات برمی آید ترس مبعوث شدن از قبرها و محشور شدن در محشر برای حساب و کتاب و میزان امری بسیار بسیار نگران کننده و وحشتناک است و گریزی هم از آن نیست مگر آنچه که در روایات برای کاستن از این ترس و هراس آمده و شاید فقط عده ای از مخلَصین باشند که این هول و هراس را ندارند . 🔖خداوند در ابتدای مبارکه می‌فرماید :" آن روز چنان ترسناک است که زنهای باردار بارشان و فرزند داخل شکمشان را سقط میکنند. 🖇و بعد می فرماید: آنقدر وحشتناک است که مادری که در حال شیر دادن به فرزند خود است از هول قیامتی که در حال برپا شدن است فرزند شیرخواره اش را رها می کند و می رود تا به داد خودش برسد . " ‼️اگر خواستید مطالعه کنید در اینطور موارد شاید یکی از بهترین کتابها ، کتاب منازل الاخرة نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی است که به زبان فارسی هم هست. «در این هنگام وای بر تو ای بصره از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است.بی گردوغبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی‌ غبارآلود دچار می گردند» ⃣: آیا این توصیفات باتوجه به پاورقی آقای دشتی، با حمله غواصان رزمنده ایران به بصره همخوانی دارد؟ : ✍ با توجه به اینکه بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام ، بارها شهر بصره مورد هجوم قرار گرفته ، هیچگاه نمیتوان بطور قاطع گفت حتماً منظور امیرالمؤمنین حمله والفجر ۸ هست که رزمندگان عزیز ما از اروند عبور کرده و بصره را تهدید کردند ، ضمن اینکه ما در این عملیات اصلاً وارد شهر بصره نشدیم . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «فتنه جویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتگری آنان اندک است» ⃣ : لطفاً در مورد این عبارت بیشتر توضیح دهید. : ✍ در اینکه آن قوم فتنه گر که امام(علیه السلام) از ظهور و فجایع آن ها خبر مى دهد، کیستند و مجاهدانى که در برابر آنها برخاستند و بعد از مدّتى فتنه را خاموش کردند چه کسانى بودند؟ در میان مفسّران نهج البلاغه گفتگوى زیادى است. 👈جمعى آن قوم فتنه گر را طرفداران مردى به نام «صاحب الزنج» مى دانند که نام اصلى اش «علىّ بن محمّد» بود و خود را منتسب به خاندان پیامبر مى کرد (هر چند انتساب او کاملا مشکوک است). 👌و گروهى از بردگان سیاه پوست را دور خود جمع کرد و به همین دلیل، لقب، «صاحب الزنج» به او دادند (صاحب بردگان سیاه پوست). ⬅️وى در نیمه قرن سوم به پا خاست و در اطراف بصره، آشوب و فتنه عظیمى بر پا نمود و بعد از ۱۲ سال، حکومت بر آن منطقه، به دست جمعى از مجاهدان کشته شد. 👈بعضى دیگر آن را اشاره به فتنه «مغول» مى دانند که نه تنها سرزمین عراق، بلکه بخش هاى عظیم جهان اسلام را زیر پوشش خود قرار دادند و بعد از مدّت طولانى، فتنه آنها به وسیله جنگجویان اسلام خاموش شد. 👈گروهى آن را به حوادث «آخر الزّمان» تفسیر کرده اند که فتنه گرانى به پا مى خیزند، نه تنها سرزمین عراق، که مناطق وسیعى را زیر ضربات شدیدترین فتنه ها قرار مى دهند و سرانجام به دست سپاهیان مهدى(علیه السلام) که از مجاهدین فى سبیل الله اند، از میان مى روند. ‼️اما در بین این احتمالات احتمال قوی تر فتنه صاحب زنج است. 🗓در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خودرا «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند. 📝و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند. 💰او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد. ⏪و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در خطبه بالا به وضع خانه هاى پر زرق و برق آنها اشاره فرموده ⏪و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد. ⛔️او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعله ور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند. 🚫و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد. 📚مورخ مشهور «مسعودى» در «مروج الذهب» مى گوید : «صاحب الزنج» بزرگ و کوچک و مرد و زن را مى کشت و اموال و وسایل آنها را مى سوزاند و خانه هایشان را خراب مى کرد. ↔️و در یک مورد در «بصره» سیصد هزار نفر را به قتل رسانید و آنها که از این کشتار به بیابان ها فرار کردند مجبور شدند که از گوشت حیواناتى همچون سگ و موش و گربه تغذیه کنند و گاه گوشت انسان هاى مرده را مى خوردند.  ⁉️او بر بخش عظیمى از عراق و ایران مسلّط شد و قیام و فرمانروایى او بیش از چهارده سال طول کشید (و این نشان مى دهد که شورش او یک شورش زودگذر نبود بلکه ریشه در اعماق جامعه آن روز داشت).  💯کار «صاحب زنج» تا جایى بالا گرفت که نزدیک بود دولت عباسى را براندازد. ↩️ ولى سرانجام «ابو احمد» ملقب به «موفق» برادر خلیفه عباسى با لشکرى عظیم و وسایل جنگى فراوان به جنگ او برخاست و بعد از نبردى طولانى و خونبار در ماه صفر سال ۲۷۰ هجرى او را کشت و لشکرش پراکنده شدند. 📚درباره شورش زنگیان و قیام «صاحب زنج» کتاب هاى متعددى به رشته تحریر درآمده است و به یقین پدیده اى نبود که بتوان آسان از کنارش گذشت. 📌زیرا جمع آورى کردن لشکرى که به گفته بعضى از مورخان هشتصد هزار نفر و به گفته بعضى دیگر سیصد هزار نفر بود در آن عصر و زمان کار آسانى نبود. ◀️همچنین برخوردارى از یک حکومت نسبتاً طولانى مدت، و اینها همه، نشان مى دهد که این شورش، ریشه هایى قوى در نابسامانى هاى جامعه آن روز و بى عدالتى ها داشت هر چند این شورش نیز سرچشمه مظالم و جنایت هاى بى شمارى شد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯