eitaa logo
تبیان مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
39 عکس
19 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ : .... خداوندی که ذات او را فکرها و عقل های ژرف اندیش نتوانند بشناسند و با نیروی اندیشه اندازه ای نتوانند برای او تصور کنند ...... ای کسی که برای توصیف پروردگارت به زحمت افتاده ای ! اگر راست می گویی جبرییل و میکائیل و لشکرهای فرشتگان مقرب را وصف کن ، که در بارگاه قدس الهی سر فرود آورده اند و عقلهایشان در درک خداوند سرگردان و درمانده است . .... 1⃣: با توجه به اینگونه فرمایشات حضرت امر شناخت پروردگار کاری سخت و تقریبا غیر ممکن بنظر میرسد . در این باره توضیح مختصری بفرمایید . : ✍حضرت نمی خواهند بفرمایند که راه شناخت خداوند بسته است بلکه می خواهند ما را از این خطا و انحراف که بخواهیم خدا را با عقل ناقص و گرفتار هوا و هوس خود بشناسیم برحذر دارند. ‼️و به ما بفهمانند که توحید حقیقی شناخت خدا با خداست نه با غیر خدا. ⚠️به عبارت دیگر مشاهده پدیده ها و مخلوقات دنیا حداکثر می تواند به ما خبری بدهد از اینکه این مخلوقات، خالقی حتماً دارند و آن خالق چقدر دانا و حکیم و قادر است! ↔️برهان عقلی هم می تواند همان را با جزئیاتی بیشتر و اتقانی بیشتر اثبات کنند. 🔴هر دوی این روشها لازم است اما آیا ما را خداشناس می کند؟ ✔️نه ، آنچه برای شناخت حقیقی خود و شهود حضور و وحدت و اشراف مطلق و ولایت مطلقه او در هستی لازم است جز از طریق خدا و پیامبر و امامان هدایتگر قابل دریافت نیست. 💯آنان هستند که قلب انسان را با حقیقت توحید مرتبط می کنند. 💢لذا در به کسی که انتظار داشت با عقل و ذهن خود بتواند خداشناس حقیقی شود حضرت با عصبانیت برخورد کردند و مطالب بی نظیری فرمودند که ان شاءالله به آن خواهیم رسید. : در وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )؛ زره دانش بر تن دارد ، و با تمامی آداب و با توجه و معرفت کامل آنرا فرا گرفته است . حکمت گمشدهٔ اوست که همواره در جستجوی آن می باشد ، و نیاز اوست که در بدست آوردنش می پرسد . ... 2⃣:مگر حضرت مهدی به عنوان امام معصوم تمام علوم را از پدران بزرگوار خود به ارث نبرده اند و در قلب شریفشان نهفته ندارند که نیازشان حکمت است و به دنبال آن سؤال میکنند ؟ : ✅از آنجایی که علم و حکمت از صفات ذاتی خداوند هستند، این ها هیچ وقت تمام نمی شوند و بی نهايت هستند. ⏪بنابراین اهل بیت علیهم السلام و انبیا هم می توانند دائما در حال رشد باشند و از حکمت و علم الهی بیشتر دریافت می کنند. ↩️لذا مسیر و باب حکمت و علم هیچ وقت پایان پیدا نمی کند تا ما بگوییم چون حضرت معصوم هستند همه چیز را دارند. 🔊نه خداوند در قرآن کریم دائما به پیامبر اشاره می کند که ما به تو علم یاد می دهیم و حکمت می دهیم. ↔️یعنی بر اساس ظرفیت و سعه وجودی که دارد بیشتر از دیگران علم و حکمت دارد . ♻️اما باز هم نسبت به آنچه که در خزانه علم خداوند هست چیزهای زیادی هست که می تواند فرا بگیرد. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ : 3⃣:در رابطه با فراگیری دانش با توجه و رعایت آداب چیزهایی شنیده ایم اما چگونه آن را با معرفت کامل فرابگیریم؟ : ✅اگر متن فرمایش امیر المؤمنین را با دقت بخوانیم ، و اگر مقداری بتوانیم به عربی آن مراجعه کنیم؛ می بینیم که حضرت در عبارت اول درباره امام زمان علیه السلام می فرمایند که ایشان زره حکمت به تن کردند با تمام آدابش . ⬅️بعد با یک مِن شروع می کنند آن آداب را توضیح دادند . 🔻من الاقبال علیها ، ۱- نسبت به حکمت آموزی اقبال نشان میدهند . ۲- معرفت بها . ۳- و التفرغ لها. ⬅️این آداب را اشاره کرده اند ، اما معرفت حکمت ، و دانستن ارزش حکمت راهش این است که انسان ورود کند . ↩️یعنی همین مقدار هم که الان با نهج البلاغه آشنا شدید چه آنهایی که اهل مطالعات زیاد و گسترده بودند چه آنهایی که کمتر اهل مطالعه بودند ، تفاوتی که هم در حرفها و هم آثاری که در شخصیت شما گذاشته به راحتی می توانید مشاهده کنید . ↔️این یعنی شناخت ارزش حکمت . اگر به این شناخت توجه کرده و قدر بدانید وشکر گزاری کنید . 🔴که شکرگزاری آن عبارت است: از اینکه بیشتر و بهتر به نهج البلاغه و امثال قرآن و ...توجه و عمل کنید ،آن معرفت دائم افزایش پیدا می کند . : حکمت ... نیاز اوست که در بدست آوردنش می‌پرسد... 4⃣:باتوجه به توضیحات قبلی، این جمله هنوز غیرملموس است... : 🔴اولاً: امیرالمؤمنین در این عبارت از واژه ی حکمت استفاده کرده اند؛ اما مرحوم آقای دشتی ترجمه کرده اند به دانش . ⬅️بین دانش و علم و سواد و حکمت تفاوت هست . ‼️همه آنچه ما بعنوان سواد و علم یاد می گیریم مقدمه ی حکمت می تواند باشد. ↩️لذا لزوماً هر دانشمندی حکیم نیست و لزوماً هر بی سوادی محروم از حکمت نیست . این یک نکته . 🔴دو اینکه: این جمیع ادبها یعنی حضرت مهدی علیه السلام با همه آدابش حکمت را بدست می آورد ، خودشان بلافاصله توضیح دادند ، می فرمایند یکی از آنها این است که اقبال دارند بسمت حکمت یعنی با تمام وجودشان رو به حکمت می کنند و هر جا هم پیدا می کنند با تمام وجود می روند بسراغش که یاد بگیرند . ⚠️اقبال دارند یعنی اصلاً رغبت قلبی شان دریافت حکمت است. 🔰دیگر اینکه: قدر و ارزش حکمت را خیلی خوب می دانند . ⏪ما خیلی از اوقات مثل نهج البلاغه را در اختیار داریم و سال تا سال اصلاً آن را باز هم نمی کنیم؛ چون ما ارزش حکمت را درک نمی کنیم . 🔴سوم اینکه : حضرت مهدی علیه السلام برای اینکه بتواند حکمت را کامل و دائم دریافت کند؛ خودش را از همه کارها فارغ کرده است . ⬅️یعنی از افکار بی خود از رفت و آمدهای اضافی ، از معاشرتهای بیجا از حرف زدنها و گفتگوهای بی خاصیت چنان خودشان را پرهیز دادند و فارغ کردند که حکمت بدستشان رسیده . ↩️چون شما در بخشهای دیگر نهج البلاغه خواندید که مثلاً یکی از چیزهایی که به انسان حکمت می دهد ، صمت است یعنی سکوت با تفکر هست. ✔️انسانی که کم حرف میزند ؛ این انسان ظرفیت حکمت پیدا می کند . ⁉️اما آدمی که زیاد حرف میزند و حرفهایش هم بی ارزش است او خود را دائم مشغول میکند ، روح و روانش دیگر آمادگی دریافت حکمت را ندارد . 🔴ونکته آخر: هم اینکه فرمودند مثل گمشده ای دنبال حکمت میرود . ❇️اینطور نیست که حالا اگر فرصت کرد سری هم به نهج البلاغه یا قرآن یا یک روایت بزند . ‼️نه اصلاً گمشده ی اوست . گمشده ی ما که شد هر جا باشد بدنبالش میرویم . ✅در بخش حکمتها هم خواندیم که الحکمة ضالة المؤمن أخذها حیث وجدها . هر جا پیدا کند می گیرد . ⏪و هم خواندیم که گاهی حکمت در سینه منافق است آنجا آرام و قرار ندارد تا اینکه با کلامی از زبان منافق خارج می شود و وارد قلب و سینه مؤمن می شود و در آنجا آرام می گیرد . ☑️اینها بخش مهمی از آداب کسب حکمت است . آگاه باشید ! آنچه از دنیا روی آورده بود پشت کرد و آنچه پشت کرده بود روی آورد ، و بندگان نیکوکار خدا آماده کوچ کردن شدند و دنیای اندک و فانی را با آخرت جاویدان تعویض کردند ... 5⃣:منظور حضرت از پشت کردن و روی آوردن دنیا چیست ؟ : ✍ دنیا یک ظاهری دارد و یک حقیقت و باطنی. ⏪ظاهر آن لهو و لعب و زینت و تفاخر تکاثر به اموال و اولاد است ⏪و باطنش فراق و فنا و مرگ و نیستی. 📣حضرت می فرمایند : آنچه از ظواهر دنیا بود رو به اتمام است. ↩️(چون با گذشت عمر فانی و گذرا بودن لذات دنیا آشکار می شود) ⏪و آنچه پنهان بود یعنی بی وفایی و بی رحمی دنیا آشکار شد. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ : «زبان و دل را هماهنگ کنید» 7⃣ :هماهنگ کردن زبان و دل چگونه ممکن است؟ ما خیلی وقتها حرف یا عمل خوبی را وقتی در رو دربایستی قرار می گیریم می گوییم یا انجام می دهیم در حالی که قلباً مایل به آن نبودیم...چگونه آن دو را هماهنگ کنیم؟ و یا برای عمل خیر دشواری که می خواهیم انجام بدهیم و قلباً راضی نیستیم، باید به زحمت دل خود را قانع کنیم به انجام آن... و جالب است که از این مسئله رنج هم می بریم.آیا اینها بیماری‌ و بدی برای دل است؟ آنها را چگونه زایل کنیم؟ : ✅اولاً: آنچه در این فراز از سخنان حضرت مدنظر بوده اهمیت کنترل زبان و نقش آن در تقویت و صدق ایمان است. ✅ثانیاً: اینکه برای ما که در مراتب اولیه ایمان هستیم انجام خوبیها، تلخ و انجام گناه شیرین است نشانه نفاق نیست. ⏪زیرا تلاش داریم می کنیم که اصلاح شویم و ان شاءالله اگر این دشواریها را بپذیریم آهسته آهسته به مراحلی می رسیم که اطاعت شیرین و معصیت تلخ خواهد شد. ان شاءالله «ایمان بنده ای استوار نشود تا دل او استوار شود و دل استوار نشود تا زبان، استوار شود» 8⃣: اهمیت کنترل زبان درحد استواری ایمان است؟!! 9⃣:چگونه اظهار کردن یا نکردن کلامی موجب استواری یا سستی ایمان میشود؟! : ‼️انسانی که زبان خودش را کنترل نمی کند ، قطعاً در بین گفته های خودش به آبروی مردم تعرض می کند ، نسبت به شخصیت انسانهای مؤمن دچار غیبت ، تهمت ، تمسخر و امثال این می شود . ⁉️خب معلوم است کسی که در پرونده اعمال خودش دائماً چنین گناهان کبیره ای را ثبت می کند آرام آرام این خصلت های نادرست و این رذیلت های اخلاقی ایمان او را تضعیف و بلکه نابود می کند . : « و همانا مردم دو دسته اند: گروهی پیرو شریعت دین و برخی بدعت گذارند که از طرف خدا دلیلی از سنت پیامبر و نوری از براهین حق ندارند» 🔟:یعنی هرکس که از شریعت پیروی نکرده است، در شمار بدعت گذاران حساب میشود؟ 1⃣1⃣: آیا بیانگر آن است که هرکس برای عملش، شاهدی از سنت پیامبر‌(ص) و یا برهان الهی باید داشته باشد؟ 2⃣1⃣: «ازطرف خدا» ، دلیلی بر سنت پیامبر ندارند یعنی چه؟ : ⚠️بله هر کس که آگاهانه شریعت پیامبر را کنار زده و به دروغ خواسته و روش خود را سیره و سنت پیامبر جا می زند بدعت گذار است. 🔰مثل خلفای بعد از رسول الله و امروز علمای وهابی و ... ↩️لذا هر کس ادعا می کند که عملش بر اساس سنت پیامبر است باید بر این ادعا حجت اقامه کند. 🔴یکی از این حجت ها سازگاری سنت ادعایی با آیات قرآن است. ⏪مثلاً :در ماجرای غصب فدک خلیفه اول ادعا کرد که انبیا برای ورثه خود مال و زمین به ارث نمی گذارند بلکه فقط علم و دانش میراث می دهند. 💯حضرت زهرا در رد این بدعت به او فرمود ای پسر ابی قحافه آیا این در کتاب خدا آمده که تو از پدرت ارث می بری ولی من نمی برم؟؟؟ «ظلمی که نا بخشودنی است، شرک است» 3⃣1⃣: آیا سخن حضرت شامل شرک های خفی هم می شود؟ 4⃣1⃣: چه کنیم شرک های ناشناخته یا عادت کرده ی درون مان را که فقط در لحظه عمل، خود را نشان می دهند بشناسیم و درمان کنیم؟ : ✅ظاهراً منظور حضرت علی علیه السلام از این شرک ، شرک خفی به معنای ریا نیست به دو دلیل: ⭕️اول اینکه: در قرآن کریم در سوره مبارکه فرقان خدا سه گناه را ذکر کرده است. 👈و بعد فرموده است هر کس این سه گناه را انجام بدهد؛ ‼️اولاً در دنیا او را به خاری می کشانم، ‼️ثانیاً در قیامت با خفت وارد جهنم می شود . ‼️و ثالثاً برای همیشه در جهنم می ماند. ⚠️سه گناه فرموده یکی از این گناهان شرک است . ⏪علامه طباطبایی (رحمت الله علیه) وقتی بحث را باز می کنند نکات خیلی جالبی می فرمایند و یکی از آنها همین نکته است که عرب در زمان جاهلیت به هر سه این گناهان مبتلا بوده است از جمله شرک . 💯خوب معلوم است آن شرکی که عرب به آن مبتلا بوده ریا در عبادت نبوده است ، بت پرستی، گاو پرستی ، ستاره پرستی و... بوده است. ↩️بنابراین این شرک عبادت کردن هر خدا است نه اینکه در عبادت خدا غیر خدا را هم شریک کردند،اگرچه شرک خفی هم نوعی ظلم است چون حق خدا بر ما این است که ما خالص فقط او را بپرستیم . 🔁پس وقتی غیر خدا را هم در نیت خود شریک می کنیم حق خدا را ضایع می کنیم و تضییع حق هر کسی ظلم است. ♻️اما این ظلمی نیست که نابخشودنی باشد. 📣خدا در قرآن فرمودند: ان الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء (خدا کسی را که مشرک باشد نمی بخشد ولی پایین تر از آن را می بخشد) 🔴این لسان و این لحن کلام نشان می دهد که منظور این ریاهایی که ما از روی ضعف مبتلا به آن ها هستیم نیست، و الا باید اکثر بندگانش را نبخشد. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜 : «آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را به او سپردند» ⃣: چرا فاعلِ سپردن اختیار بدست پروردگار را ، آسمانها و زمینها معرفی کرده اند؟ مگر نه اینکه آنان هیچ گونه اختیاری از خود ندارند و همیشه کلید شان بدست خدا بوده؟ ⃣: کلید گفته شده در این خطبه چیست؟ : ✍ اولاً: این عبارت و عبارت قبلی و بعدی اش به زیبایی از صنعت تشبیه و استعاره بهره برده است. 👌ثانیاً: حضرت با توصیف مذکور می‌خواهند این حقیقت را بیان کنند که خداوند هر جا را اراده کند مى گشاید و هر جا را اراده کند قفل مى نماید و همه کارهاى او مطابق حکمت است. 👈این تبیین، شرح اسم قابض و باسط الهی یا اسم معطی و مانع است و امثال آن . : «و از شاخه های درختان،‌نور سرخ رنگی‌ شعله ور شده، میوه های رسیده را به انسانها تقدیم می دارند» ⃣: منظور از نور سرخ‌ رنگ از شاخه های درختان شعله ور شده چیست؟ : ✍ شاید مراد از این فراز آتشی باشد که با سوزاندن شاخه های درختان تولید می شود. 💯 همان طور که در سوره مبارکه واقعه فرمود. 📖ونیز مى فرماید : « (الَّذِى جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الاَْخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ) 📣همان خدایى که براى شما از درخت سبز آتش آفرید و شما به وسیله آن آتش مى افروزید» : «خدا پیامبر را پس از یک دوران طولانی که دیگر پیامبران نبودند فرستاد» ⃣: آیا با توجه به اینکه ادیان پیامبران _ که حجت خدا بر مردم بودند_ تحریف شده بود، نتیجه این است که در آن زمان زمین از حجت خدا خالی بوده است ؟ ⃣: در بین عرب جاهلیت(بجز مسیحیان و یهودیان آنان) آیا دین و مذهب خاصی بوده ؟ حال آنکه می‌دانیم اغلب به آداب آبا و اجدادیِ خود عمل می‌کردند. : ✅اولاً: زمین از حجت خالی نبود زیرا ما یک رسول داریم، یک نبی! 💯اگرچه با عروج حضرت عیسی به آسمان تا زمان پیامبر اعظم نبی صاحب شریعتی نیامد اما رسولان الهی وجود داشته اند. ✅ثانیاً: کافران دو گروه بودند : 🔴گروهى که به کلى خدا را به فراموشى سپرده و اعتقادى به حق نداشتند 🔴و گروه دیگرى که مشرک بوده و براى خداوند همتایانى قرار داده بودند. ↩️پیامبر (صلى الله علیه وآله) با هر دو گروه جهاد کرد. 🖇نخست جهاد فرهنگى و تبلیغی سیزده سال تمام به این جهاد پرداخت و گروه زیادى را از این طریق به آیین اسلام درآورد. 📌سپس هنگامى که مشاهده کرد گروه معاندان و بندگان زر وزور، سدّ راه مردم پاکدل و مانع پذیرش آیین خدا هستند، دست به جهاد نظامى زد تا مانع را از سر راه بردارد، بى آن که کسى را مجبور به پذیرش آیین خود کند، چرا که (لاَ إکْراهَ فِی الدِّینْ). : «حیات و زندگی‌ چونان حکمت و دانش است که حیات دل مرده و بینایی چشم های نابیناست و مایه شنوایی برای گوشهای کر و آبی گوارا برای تشنگان است که همه در آن سالم و بی نیازند» ⃣: لطفاً توضیح دهید. : ✍ منظور از «حکمت» در عبارت فوق، علم و دانش است. 💯همان علم و دانشى که : 🔹انسان را به خدا نزدیک کند 🔹و امور زندگى مادى و معنوى را نظام بخشد 🔹و از بیهوده کارى باز دارد 🔹و در یک جمله، همان گونه که در قرآن مجید آمده است : خیر کثیر را عائد صاحبش بنماید. 📖(وَمَنْ یُؤتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً)  📜امام (علیه السلام) در عبارت پر معنى بالا، اوصاف پنجگانه اى براى حکمت بیان مى کند، و موقعیّت آن را در زندگى مادى و معنوى بشر روشن مى نماید. ✅نخست مى فرماید : حکمت، حیات قلب مرده است . 🔖یعنى ارواح و افکارى که بر اثر جهل همچون مردگان هیچ حرکت و اثر مثبتى ندارند، در پرتو علم و حکمت جان مى گیرند و زنده مى شوند و به حرکت در مى آیند. ✅دوّم و سوّم این که : حکمت، چشمان کوردلان و گوشهاى ناشنوایان را بینا و شنوا مى کند و حقایقى را که به خاطر فرو افتادن پرده هاى جهل بر چشم و گوش ناآگاهان قابل دیدن و شنیدن نبود براى آنها روشن مى سازد. 🔁 به گونه اى که چهره حق را در سرتاسر آفرینش مى بینند و آواى تسبیح موجودات را مى شنوند و پیام رهبران الهى را درک مى کنند.  ✅ و در چهارمین و پنجمین وصف مى فرماید : تشنگان حق از سر چشمه حکمت سیراب مى شوند و تمام بى نیازى و سلامت را در آن مى یابند و به این ترتیب چیزى از خیر و برکت و سعادت و خوشبختى باقى نمى ماند، جز این که در حکمت و دانش نهفته است.  📣در واقع امام (علیه السلام) مى فرماید : دو نوع حیات وجود دارد: 🔻حیات مادى و جسمانى که غالباً مردم از آن سیر نمى شوند. 🔻و حیات معنوى و روحانی: که از آن برتر است و آن، علم و دانش مى باشد که خردمندان و آگاهان هیچ گاه از آن، سیر و ملول نخواهند شد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
═════ ೋღ🕊ღೋ════ «دنیای حرام،...کشنده ای تبهکار است» ⃣: در این که دنیا کشنده است حرفی نیست اما چرا حضرت او را تبهکار (گناهکار و مجرم) نامیده اند ؟ : ✍ به نظرم پاسخ شما در خود خطبه داده شده است آنجا که می فرماید: 📣«چه بسيار کسانى که بر آن (دنيا) تکيه کردند ناگهان آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به آن اطمينان نمودند ولى آنها را بر زمين کوبيد. 🚫چه افراد صاحب جاه و جلال که دنيا آنها را حقير و کوچک ساخت ‼️و متکبران فخر فروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپايدار و همواره دست به دست مى گردد، زندگى گوارايش ناگوار، شيرينى آن تلخ، غذاى آن مسموم، و طنابهايش کهنه و پوسيده است. 📛 زندگانش همواره در معرض مرگند، و تندرستانش در معرض بيمارى. ♨️حکومتش بر باد است، نيرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش رو به فنا، و همسايگانش غارت زده اند. ⃣: آیا در واقع این عذابهای دوزخ هست که عنوان شده یا برزخ است ؟ : ✍بند آخر بخشی مربوط به دورانی است که جسم ما در قبر و روح ما در برزخ است . 📛و بخشی هم مربوط می شود به محشر و روزی که از قبرها مبعوث و برانگیخته می شویم یعنی قیامت . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════