eitaa logo
تبیان مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
39 عکس
19 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ بند_دوم : «خدایا طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند ، برمن ستم کرده و بیعت مرا شکستند و مردم را برای جنگ با من شوراندند» در جامعه ای که انقلابیون پشیمان (مانند طلحه و زبیرها) از مواضع انقلابی خود منصرف می‌شوند و در مقابل ولی حق جبهه میگیرند و مردم را علنی یا آشکار بر ضد ولی حق ، صف بندی می کنند:👇👇 ⃣: ولی حق چگونه باید با آنها برخورد کند؟ ⃣: مردم ، چگونه؟ (درحالی که آنان وجهه و آبرو دارند و هنوز عداوت خود را کاملاً آشکار نکرده اند. ⃣: آیا نفی آنان توسط مردم مساوی با مخدوش کردن وحدت جامعه است؟ ⃣: ظاهراً ناکثین با خوارج شباهت زیادی دارند. لطفاً ناکثین را با خوارج مقایسه کنید. ⃣1⃣: چگونه شر چنین خواصی را که با اتحاد تعداد کمی از آنان، آشوبهای بزرگ و هزینه های سنگین بر جامعه اسلامی تحمیل میشود را خنثی کنیم؟ ⃣1⃣: تحلیلی از وضعیت جبهه حق و ضعف و قوت آن در ایجاد ماجرای ناکثین، برخورد با آنان و رفع آن بفرمایید. ⃣1⃣: آیا ماجرای ناکثین، مصداق فتنه بود؟ : ✍ اولاً یقیناً هر دو ماجرای ناکثین (طلحه و زبیر) و مارقین (خوارج) از مصادیق بزرگ فتنه بود همچنان که حضرت در نهج البلاغه هر دو را نامیده است. ‼️دلیل این مطلب در مورد هر دو گروه _ که به نوعی شباهت آنها هم هست_ این بود که: ✅ اولاً: هر دو ماجرا به دلیل حضور افراد سرشناس، مقدس و سابقه دار در اسلام ظرفیت متحیر شدن جامعه را فراهم می کرد. ⏪یعنی بسیاری از عوام و توده مردم مردد می شدند که آیا حق با علی علیه السلام است یا با جریان مقابل وی؟ 👌حداقل در نوع مواجهه حضرت در ایستگاه آخر با هر دو گروه، در دلها شک و تردید بوجود می آمد که آیا کشتن انها درست و مشروع است یا نه؟ 📖که باز هم این نکته در نهج البلاغه اشاره شده است ماجرای ربیع بن خثیم و قصه حارث بن حوط در ✅ثانیاً: در هر دو ، دو بهانه به ظاهر شرعی در دست مخالفین بود: ⛔️در جمل، بهانه دروغین نقش علی در قتل عثمان ! ⛔️و در جمل، بهانه جاهلانه خروج علی از دین به دلیل پذیرش حکمیت غیر خدا در صفین! ↩️اما بین این دو ماجرا فرقهایی هم بود نظیر اینکه خوارج جاهل بودند ولی اصحاب جمل عالمانه و عامدانه ضربه می زدند. ⁉️اما عکس العمل ولی حق: 🔻۱. روشنگری گسترده و مستمر و مرحله ای 🔻۲. دعوت از سران فتنه قبل و در حین فتنه برای ارشاد آنها و لااقل اتمام حجت با آنها 🔻۳. صبر و مدارا به نیت پیشگیری از درگیری 🔻۴. برحذر داشتن آنها از عواقب فتنه ای که به راه انداخته اند 🔻۵. تبیین دقیق و شفاف مرز بین جبهه حق و جبهه باطل برای بصیرت یابی توده مردم 🔻۶. کمک گرفتن از خواص جبهه حق برای روشنگری 🔻۷. در نهایت برخورد با فتنه و حفظ امنیت جامعه و اقتدار حکومت اسلامی به عنوان دو امانت الهی : «خدایا آنچه را بستند تو بگشا» ⃣1⃣:منظور چیست؟ : ✍ یعنی بیعتى را که از مردم گرفته اند نافرجام کن : «خدایا...آنچه را محکم رشته اند پایدار مفرما» ⃣1⃣:چه چیز را محکم رشته بودند؟ : ✍ یعنی کارهایى را که تصمیم قطعى بر آن گرفته اند استحکام نبخش، مرادشان براندازی حکومت امیرالمؤمنین بود . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════ : «بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند » ⃣:آیا حضرت این میانه روی را حد فاصل دوستیِ افراطی ایی که ایشان را خدا بدانند تا کینه توزی و دشمنی می دانند؟ : 👌بله منظور همین است . 🖇یعنی کسانیکه در محبت امیرالمؤمنین مسیر اعتدال و حق را می روند. ↔️یعنی همان جایی که خداوند برای اهل بیت علیهم السلام قرار داده را به آن اعتقاد دارند و در آن افراط نمی کنند . : «همواره با بزرگترین جمعیت‌ها باشید که دست خدا با جماعت است» ⃣: منظور حضرت از بزرگترین جمعیت‌ها چیست؟ : ✍  همیشه توده هاى مؤمن، در مسیر حق حرکت مى کنند و اگر گروهى دچار اشتباه شوند، گروه دیگر آنها را آگاه مى سازند و از خطر گمراهى نجات مى دهند. 👌ولى افراد تکرو و گروه هاى کوچک و منزوى از جامعه اسلامى، گرفتار انواع خطاها و انحرافات مى گردند. 📛و شیطان همیشه وسوسه هاى خود را در میان آنها تشدد مى کند، و صید خوبى براى لشکر شیطانند . ⏪همان گونه که وقتى گوسفندى از گله گوسفندان جدا و از زیر نظر چوپان خارج مى شود، گرگها به او حمله مى کنند و طعمه خود مى سازند. : «از پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها، بهره ی شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه ی گرگ خواهد بود» ⃣: آیا تنهایی مذکور، تنهاییِ حاصل از تفرقه های دینی و اعتقادی ست(باتوجه به ابتدای جمله) ؟ ⃣: و آیا کلاً انسانی که تنهاست طعمه ی شیطان است؟ : ✅مراد از تنها و تنهایی در این خطبه همان جدا شدن از اکثریت مؤمنین است که حاصل تفرقه و پراکندگی است. 💯اگرچه تنها بودن فردی هم در بسیاری از موارد برای انسانهای عادی مقدمه گناه می شود و شیطان انسان تنها را بهتر فریب می دهد ، اما در این خطبه مراد از تنهایی در مقابل و وحدت جامعه است . : «آگاه باشید هرکس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند او را بکشید هرچند که زیر عمامه ی من باشد» ⃣: مگر حضرت در جای دیگری فرمان تحمل خوارج را نداده بودند؟ : ✍ آنجا که حضرت امر به مدارا می کنند و خود نیز بیش از همه مدارا می کنند، تا جایی است که خوارج فقط به توهین و تشکیک نسبت به حقانیت حضرت مبتنی بر خطای پذیرش حکمیت مشغولند. ⬅️ اما وقتی با جمع آوری عده و عُدّه قصد اختلاف افکنی در متن جامعه را کردند دیگر مدارا مشروع و منطقی نیست. ↩️لذا خود حضرت با آنان جنگیدند . : آگاه باشید ! هر کس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند او را بکشید ، هر چند که زیر عمامه ی من باشد . ⃣: با توجه به اینکه ، این فرموده حضرت در زمان ما مصادیق بسیاری دارد ، (از جمله سید صادق شیرازی ) و طرفدارانی که گاها از دوستان و نزدیکان ما هستند ، وظیفه ما نسبت به رهبران آنها چیست ؟ ⃣: و برخوردمان در مواجهه با طرفدارانشان چگونه باید باشد ؟ : ✍ تفرقه در همه شرایط مخلّ به مصالح اسلام و مسلمین است . 👈خصوصاً وقتی سازمان یافته و با هدف براندازی نظام اسلامی باشد. 👌اما کشتن و مواجهه فیزیکی از هر سنخ آن محتاج اذن ولی امر است. مثل زمان امیرالمؤمنین. ⃣: آیا باتوجه به این خطبه و تلخی هایی که خوارج به کام امام ریختند، می‌توان گفت خوارج(که انقلابیون ِ بسیار پشیمان! بودند) موجب قتل اباعبدالله (علیه السلام) شدند؟ : ⛔️اگر منظورتان این است که قاتلان ابی عبدالله الحسین علیه السلام از خوارج بودند به معنای خوارج که در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام ظهور کردند ، این حرف چندان درست نیست . ⏪اما اگر مقصود این باشد که همانطور که خوارج به نوعی پشیمان شدند یا به انحراف کشیده شدند از انقلابی گری حقیقی، کسانی هم که در کربلا مسبب اصلی این مصیبت اعظم شدند مثل عمر سعدها ، اینها انقلابیهای آلوده به دنیا بودند ؛ که نوعی پشیمانی و انحراف محسوب می شود . ⚠️به عشق رسیدن به قدرت مثل همان حکومت ری برای عمرسعد ناگزیر شدند تا روی ارزشهایی که قبلاً به آن اعتقاد اجمالی داشتند پا بگذارند و سوابق و جایگاه خود و پدرشان را ضایع کنند . ‼️از این جهت درسته . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : در حضرت می فرمایند : مادام که افکار شما پراکنده است،فراوانی تعداد شما سودی ندارد. منظور چیست؟ : ✍یعنی درست است که جمعیت ظاهری شما خیلی زیاد است ، اما چون اتحاد ندارید بر محور ولایت من و اختلاف دارید ، انگار که اجتماع مردگان باشید . ⁉️چه خاصیت و فایده ای دارد ؟ 💯کثرت جمعیت وقتی اثر دارد که این جمعیت همه وحدت کلمه داشته باشند و بتوانند همه با هم بار بزرگی را با محوریت ولی و امام جامعه بردارند . ⏪اما اگر صدهزار نفر در یک کوچه حتی عبور کنند و ماشینی که در برف گیر کرده را یک عده از جلو و یک عده هم از عقب و مخالف هول بدهند ، این ماشین هیچ وقت تکان نخواهد خورد . ↩️اجتماع کثیری از مردم در جامعه وقتی ارزش دارد که وحدت بین آنها باشد . 🖇افکار واحد ، عقیده و آرمانهای واحد و اقدام واحد با محوریت امام داشته باشند و الا انگار یک میلیارد نفر مرده در یک جا جمع شده باشند ، هیچ اثر دیگری ندارد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «مردم! اگر همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بودید ازخانه ها کوچ می کردید، در بیابانها سرگردان می شدید و بر کردارتان اشک می‌ریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه خود می زدید و سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها می‌کردید و هرکدام ازشما تنها به کارخود می پرداختید و به دیگری توجه نداشتید. افسوس آنچه را به شما تذکر دادند فراموش کردید و از آنچه شما را ترساندند ایمن گشتید. گویا عقل از سر شما پریده و کارهای شما آشفته شده است.» ⃣: آیا منظور امام، خبرهای آینده و آینده ناگوار کوفیان بوده است؟ ⃣: این خطبه در مورد نبرد کوفیان در کدام جنگ است؟ : ✍در مورد اینکه مقصود امیرالمؤمنین از این دو اوصاف و توصیفات هولناک و نگران کننده آینده چیست ؟ می توان دو احتمال داد که به نظر من باهم منافاتی ندارند و قابل جمع هستند . ✅یکی درباره احوال روز قیامت است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام گویا می خواهند بفرمایند اگر شما هم مثل من عالم قبر و برزخ و ترس و حول قیامت را می دیدید و خبر داشتید اینقدر آرامش کاذب نداشتید . ✅یکی احتمال اینکه چون حضرت این فرمایشات را برای تحریک و تشویق مردم جهت مبارزه و جهاد علیه مردم شام و بنی امیه و معاویه بیان می کردند و مردم اطاعت نمی کردند ، چون در این مسیر فرموده باشند ، شاید احتمال این باشد که بعد از من به حاکمی مثل حجاج ابن یوسف سقفی مبتلا می شوید که چنان روزگاری را بر سر شما می آورد که اگر می فهمیدید از الان سر به بیابان می گذاشتید. ↩️ و کذا و کذا ... . ⏪بنابراین هر دو احتمال می تواند با هم جمع شود ، یعنی هم آینده نزدیک که دوران حکومت حاکمان ظالم بعد از شهادت امیرالمؤمنین باشد و هم آینده دور که دوران قبر و برزخ و قیامت باشد . : «...آنان مردمی بودند نیک اندیش، ترجیح دهنده بردباری، گویندگان حق و ترک کنندگان ستم. پیش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در بدست آوردن زندگی جاویدان و کرات گوارا پیروز شدند» ⃣: آیا منظور از راه راست، شهادت است؟ (باتوجه به جمله ی: پیش از ما به راه راست قدم گذاشتند) ⃣: کرامت گوارا چیست؟ : ✍ این تعبیرات، اشاره روشنى به پیامبر و گروهى از اصحاب خاص او دارد که داراى ویژگیهاى ششگانه بالا بودند. 🔹دو ویژگى در فکر و اندیشه (داشتن اندیشه هاى پربار و عقل کافى) 🔹و دو ویژگى در برنامه هاى زندگى (طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم) 🔹و دو ویژگى در عمل (گام برداشتن در طریق حق و سرعت براى رسیدن به مقصد) 🔁و نتیجه این ویژگیها را که سعادت جاویدان و زندگى گوارا و پرارزش است نیز بیان فرموده اند. ⬅️مراد از کرامت گوارا زندگی کریمانه در نعمت های گوارای بهشت است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
═════ ೋღ🕊ღೋ════ «دنیای حرام،...کشنده ای تبهکار است» ⃣: در این که دنیا کشنده است حرفی نیست اما چرا حضرت او را تبهکار (گناهکار و مجرم) نامیده اند ؟ : ✍ به نظرم پاسخ شما در خود خطبه داده شده است آنجا که می فرماید: 📣«چه بسيار کسانى که بر آن (دنيا) تکيه کردند ناگهان آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به آن اطمينان نمودند ولى آنها را بر زمين کوبيد. 🚫چه افراد صاحب جاه و جلال که دنيا آنها را حقير و کوچک ساخت ‼️و متکبران فخر فروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپايدار و همواره دست به دست مى گردد، زندگى گوارايش ناگوار، شيرينى آن تلخ، غذاى آن مسموم، و طنابهايش کهنه و پوسيده است. 📛 زندگانش همواره در معرض مرگند، و تندرستانش در معرض بيمارى. ♨️حکومتش بر باد است، نيرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش رو به فنا، و همسايگانش غارت زده اند. ⃣: آیا در واقع این عذابهای دوزخ هست که عنوان شده یا برزخ است ؟ : ✍بند آخر بخشی مربوط به دورانی است که جسم ما در قبر و روح ما در برزخ است . 📛و بخشی هم مربوط می شود به محشر و روزی که از قبرها مبعوث و برانگیخته می شویم یعنی قیامت . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «فرشتگانی که در پشت پدران قرار‌ نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق ‌نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است» ⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟ ⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟ : ✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها. 👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى. 👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند. ⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد. با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆 ⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟ : ✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست. : «فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند» ⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمی‌دارد...؟ : ✍همانطور که می‌دانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیق‌تر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود . 👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود . ⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند . ↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد. : «خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی» ⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟ ⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟ ⃣: ما چگونه می‌توانیم دیگران را درست آزمایش‌کنیم؟( آنگونه که در‌ فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» ) : ✍در عبارت عربی این بند از واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک . ⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند . : «هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمار‌کرده با چشمی بیمار می‌نگرد و با گوشی بیمار می شنود» ⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدر‌خطرناک است،‌چگونه عشقی است؟ : ✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ : «پیامبر طبیبی است که برای درمان بیماران سیار است . مرهم های شفا بخش او آماده و ابزار داغ کردن زخمها گداخته . برای شفای قلب‌های کور و گوشهای ناشنوا و زبانهای لال ، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است .» ⃣: آیا ویژگی «سیار» بودن برای یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان، براستی در پیامبر بوده؟ یعنی پیامبر به شهرهای مختلف سفر می‌کرده اند؟ ⃣: منظور از این تعبیرات درباره بیماران ، مرهم های شفا بخش ، ابزار داغ کردن زخمها ، چیست ؟ ⃣: منظور از بیماران فراموش شده چه کسانی می باشد ؟ : ✍ یعنی پیامبر رحمتش را با نهایت خضوع و تواضع به همه جا نشر و گسترش می داد. 👌گاه خودش به خانه مرد یهودی که هر روز بر سر مبارک حضرت زباله می ریخت و چند روزی از او خبری نبود می رفت و او با دیدن این بزرگواری پیامبر، مسلمان می شد. ⬅️گاه محرومان و زجردیدگان را مورد ملاطفت خویش قرار می داد و به یتیمان و جزامیان رسیدگی می کرد. ⏪و گاه بیماران اعتقادی را با اعزام مبلغ و ازسال نامه ها به چشمه سلامت یعنی اسلام دعوت می نمود. 🖇آری شرک و کفر و نفاق و گناه اگر باطنش خوب درک شود جز زخم و چرک و نقص چیزی نیست و دعوت به توحید و تقوا و اخلاق در حکم مرهم و دارو است همان طور که قرآن شفا و رحمت است برای مؤمنین. : «ای مردم کوفه...چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحیت می بینم» ⃣: مگر عبادت کردن صلاحیت می خواهد؟ ⃣ :صلاحیت عبادت یافتن در چیست؟ : ✍ امام(علیه السلام) در این عبارات، با تشبیهات زیبا و رسایى که فرموده، یک حقیقت مهم را بیان مى کند که یکى از سرچشمه هاى گمراهى، تکیه کردن بر پندارهاى بى اساس و گمان هاى باطل و آراى فاسد و غیر مستدل است. ‼️اینها گاه ظاهر فریبنده اى دارد! همچون لب رودخانه ها، یا پرتگاه هایى که ظاهرش محکم، امّا زیر آن خالى شده است! 📛افراد بى خبر، پاى بر آن مى نهند و ناگهان در درون رودخانه، یا قعر درّه سقوط مى کنند. 🚫اینها با اصرار بر پندارهاى جاهلانه خود، همانند کسانى هستند که اسباب مرگ و سقوط خویش را بر دوش گرفته، به هر سو مى برند. ⁉️و یکى از ناهنجارى ها و بدبختى هاى آنان این است که براى توجیه افکار باطل خود به امور باطل دیگرى استناد مى کنند و به این ترتیب، روز به روز و لحظه به لحظه، در گمراهى عمیق ترى فرو مى روند. ⚠️اینها نقطه مقابل کسانى هستند که در آغاز این بخش، به آنان اشاره شد: کسانى که از چراغ هدایت رهروان راستین، نور مى گیرند و از چشمه هاى زلال علم آنها سیراب مى شوند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «خداوندا بهره فراوانی از عدل خود به پیامبر اختصاص ده» ⃣: چرا مولا برای پیامبر از خدا درخواست عدالت می کنند؟ منظور چیست؟ : ✍ مراد از این عدل، این نیست که به پیامبر عدالت عنایت کن چون این دعا بعد از فوت پیامبر عزیز است. 👌بلکه مقصود در خواست ثواب و پاداش عادلانه به پیامبر است . ⬅️پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مقتضاى عدل الهى استحقاق پاداش فراوانى دارد و به مقتضاى فضل پروردگار پاداش هاى مضاعف، قرآن مجید مى گوید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا; کسى که کار نیکى کند، ده برابر به او پاداش داده مى شود». ‼️ به یقین یک پاداش به مقتضاى عدل است، و نُه پاداش به مقتضاى فضل پروردگار. : «خداوندا...برشرافت پیامبر نزد خود بیفزا و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما» ⃣: وسیله تقرّب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به خدا در آن دنیا چیست؟ ⃣: آیا رسول خدا در نزدیکترین مقام به خداوند قرارندارد و باید مقرّب تر گردند؟ (باتوجه به «لافرق بینک و بینهم الا أنَّهم عبادک» بنظر می رسد آنها آیینه تمام نمای حق شده اند وگرنه نمی‌گفتند فرقی بین او و معصومین ما نیست)؟ : ✍ در فرهنگ اسلامی آنچه که یک مسلمان از اعمال صالحی که قابل جاری شدن است به اصطلاح صدقات جاریه، از خودش باقی میگذارد برای بعد از مرگش هم عامل تقرب و رشد و کمال است و ثواب و اجر او می شود . 🕌مثلاً کسیکه مسجدی در این دنیا می سازد مادامی که آجری از آجرهای مسجد پابرجاست و در آن مکان نماز برپا می شود اجر این مسجد سازی و نمازی که در آنجا خوانده می شود برای او هم قرار داده می شود . 💥حال اگر پیامبری باشد که بشریت را هدایت کرده باشد و این هدایت همچنان مستمراً دارد ادامه پیدا می‌کند تصورش به راحتی حتی قابل درک نیست که چه صدقه جاریه ای پیامبر برای خودشان فراهم کرده اند . ↩️بنابراین حضرت دائم درحال تقرب بیشتر و شرافت بیشتر هستند . ⬅️اما اینکه با وجود اینکه آنها نزدیکترین مخلوقات به خدا هستند آیا باز هم تقرّب معنا دارد ، بله چون کمال ، بی نهایت است و آنها هم به سمت کمال ، یعنی خداوند متعال حرکت می کنند . ⏪پس حرکت آنها متوقف نشده و همچنان به سمت کمال بالاتر در حرکت هستند و رشد می کنند . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹🕊🌹🕊؛ 🕊؛ 🌹؛ 🕊؛ : «اگاه باشید بینا ترین چشم ها آنست که در دل نیکی ها نفوذ کند» ⃣: آیا منظور آنست که بیناترین دیدگان آنست که نیکی و درستی ها را ببیند؟ : ✍ با توجه به کل خطبه و لحن آن نتیجه می گیریم که این سخن اشاره دارد به اینکه اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیداکردن راه خیر و سعادت، مخفى و پیچیده نیست. ‼️ولى افسوس! که هواى نفس و هوس هاى سرکش، چنان پرده ظلمانى بر چشم و گوش انسان مى اندازد، که حقایق واضح را نمى بیند و دوستانه ترین اندرز را نمى شنوند. : «ای مردم ...ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید» ⃣: آیا منظور از چشمه ، حکمت است؟ : ✍ منظور کلام و بیان خود امیرالمؤمنین است که همه حکمت است. 👌زیرا قبل از آن می‌فرمایند: ای مردم چراع دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید" 📣 و گوینده با عمل طبق ، خود امیرالمؤمنین هستند آنجا می فرمایند: ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر این که پیش از آن خود عمل کرده ام..." : «خدا را ، خدا را ، مبادا شکایت نزد کسی برید که آن را برطرف سازد و توان گره گشایی ندارد» ⃣: چرا حضرت برای این امر، قسم داده اند؟ ⃣: آیا حاکم طاغوت هم شامل این افراد می شود؟ : ‼️این سخنرانی همانطور که در متن ترجمه آن هست ، فقط پنج روز بعد از بیعت گرفتن از مردم و بدست گرفتن حکومت ایراد شده است . ↩️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام گویا دارند می‌فرمایند: همانطور که سه دوره شکایت خودتان را نزد نااهلانی که قبلاً خلیفه بودند بردید و هیچ نتیجه ای جز ضرر ندیدید دیگر این کار را نکنید . ⏪با وجود حاکم الهی و حاکم مورد تأیید شریعت مقدس ما حق نداریم سراغ حاکم غیر الهی که حاکم طاغوت است برویم . 👌پس امیر المؤمنین علیه السلام همانطور که شما فرمودید دارند به ما اشاره می کنند که ما نمی توانیم سراغ حکومت طاغوت برویم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊 🌹 🕊 🌹🕊🌹🕊
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند.» ⃣: لطفاً در اینباره توضیحی بفرمایید . : ✍همانطور که می‌دانید ؛ اَنفَعُ المعارف مَعرفةُ النَّفس ، یعنی سودمندترین شناختها ، خودشناسی است . ⁉️چرا ؟ چون انسان اولین و محبوبترین ، نزدیکترین و مهمترین موجودی را که ابتدا با آن سروکار دارد خودش است . 👈اگر انسان خودش را ارزشمند پیدا نکند ، خودش را درست نشناسد چطور می تواند دیگر چیزها را بشناسد ؟؟!! : «و این روزگاری است که جز مؤمن بی نام و نشان از ان رهایی نیابد. اگر درمیان مردم باشد او را نمی شناسند و اگر در میان مردم نباشد کسی سراغ او را نمی گیرد. آنها چراغ های هدایتند» ⃣: آیا صفت «بی نام و نشان» بودن برای مؤمنی که نجات می یابد هم بمعنای «ناشناس بودن درمیان مردم» و هم «شناخته شده درمیان مردم اما مهجور» است؟ : ✍ بدیهى است در زمان هایى که فساد جامعه را فرا مى گیرد و مدیران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند؛ افراد مؤمن و با شخصیّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند جبّاران آنها را رها نمى کنند. ⛔️یا باید تسلیم شان شوند و در ردیف کارگزاران آنها قرار گیرند و یا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از میان برمى دارند. ↩️بنابراین، صلاح کار افراد مؤمن و با شخصیّت در این است که گمنام و دور از شهرت زندگى کنند، تا کسى به سراغ آنها نیاید. ⏪در عین حال این گمنامى ظاهرى، چیزى از مقام آنها نمى کاهد و نقش معنوى خود را در جامعه خواهند داشت. ⤵️📣 از این رو امام(علیه السلام) در ادامه سخن مى افزاید: «آنها چراغ هاى هدایت و نشانه هایى براى حرکت در شب هاى تاریک رهروان راه حقّ اند». 💫(أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى، وَ أَعْلاَمُ السُّرَى). 🔖گر چه خاموشند، ولى راه و رسم آنها براى افراد آگاه و بیدار سرمشق بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هایى مى مانند که در مسیر مسافران نصب مى شود، تا در شب تاریک راه را گم نکنند و بى راهه نروند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾ : ⃣: معنی «فتنه ، فرزند خویش را به دندان کشد» چیست؟ ⃣: چرا از این تعبیر استفاده شده است؟ : ✍ جمله «عَصَّنتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیَابِهَا; فتنه فرزندان خود را با دندان مى گزد» 👈 اشاره به این است که این آشوبها و فتنه ها همه جا و همه کس را فرا می گیرد. 🔎مانند گربه ای که اطفال کوچک خود را به دهان می گیرد و با خود به این سو و آن سو می برد. 🖇حتّى دامن فتنه گردان را نیز رها نمى کند! ⏪ آنها نیز با اختلافات داخلى به جان هم مى افتند و یا دشمنانشان - آن گونه که در تاریخ اسلام آمده - به پا مى خیزند و طعم تلخ ظلم و بیدادگرى را به آنان نیز مى چشانند و در هر حال، فضاى جهان اسلام تاریک مى شود و پیر و جوان و خُرد و کلان در امواج فتنه غرق مى شوند. : «و بزودی دستجات مختلف به جان یکدیگر یورش آورند.آنها که سر پا ایستادند درو شوند و آنها که بر زمین افتادند لگدمال گردند» ⃣: آیا منظور از دستجات مختلف،‌ دستجات مختلف فتنه گر هستند که به جان مردم می افتند؟ ⃣1⃣: و آیا منظور از «آنها که بر سر پا ایستادند درو شوند و آنها که بر زمین افتادند لگدمال گردند» توده های‌ مختلف مردم هستند که به مقابله با فتنه گران بلند شوند؟ : ✍ مراد حضرت از دسته جات، گروه های مردم هستند که به دلیل شبهه افکنی فتنه گران هر یک به طرفداری از جریانی که آن را حق می پندارند به جان گروه دیگر می افتند. 👌مراد از کسانی که سرپا هستند کسانی است که قدرت در آن روز و تا آن روز در دست آنها بوده که بزودی به زیر کشیده خواهند شد مانند بنی امیه که با قیام بنی العبای به زیر کشیده شدند. ‼️و مقصود از زیر دست ماندگان افراد بی بصیرتی است که به دلیل نداشتن بصیرت مانند کسی هستند که زیر دست و پاها مانده و دید درستی نداند لذا لگدمال فتنه ها خواهند شد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «راهنمای این پرچم با درنگ و آرامش سخن میگفت و دیر و حساب شده به پا میخاست» : منظور از دیر به پا خاستن، همان حساب شده به پا خاستن است؟ چرا که میدانیم دیربه پا خاستن همیشه ارزش نیست و درمواقعی آفت است . : ✍ تعبیر به «مَکِیثُ الْکَلاَمِ» به این معنا نیست که او کم سخن مى گوید. ↩️بلکه مفهومش این است که با تأنّى و دقّت و تفکّر سخن مى گوید و به تعبیرى دیگر: همیشه سنجیده سخن مى گوید. 👌و توصیف او به «بَطِیءُ الْقِیَامِ، سَرِیعٌ إِذَا قَامَ» تأکید بر این معنا است که اعمال او نیز، همچون گفتارش سنجیده است. ⬅️ شتابزده براى انجام کارى قیام نمى کند؛ امّا هر زمان، وقت کارى فراهم شد فرصت را از دست نمى دهد. ⏪قاطعانه بر مى خیزد و بدون تردید به انجام آن مى پردازد! ‼️هر کس با زندگى امیرمؤمنان على(علیه السلام) آشنا باشد، وجود این اوصاف را آشکارا در حضرتش مى بیند. 🔖 بارها بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله) افراد سرشناسى آمدند و حضرتش را دعوت به قیام کردند، امّا چون شرایط آماده نبود و دشمن سوء استفاده مى کرد، نپذیرفت. 🖇 ولى در آن زمان که شرایط فراهم گشت، تردیدى به خود راه نداد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛