eitaa logo
تبیان مهدوی
3هزار دنبال‌کننده
22 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ 1⃣: لطفاً این حکمت را توضیح دهید، یعنی انسان برای گرفتن حقش خواری را تحمل کند؟ ✍ یا مربوط به ماجرای سقیفه است یا شوراى شش نفره عمر براى انتخاب خلیفه سوم. 🔰لذا اشاره به مسئله خلافت دارد که حق مسلّم اهل بیت و امیر مؤمنان على(علیه السلام) بود. ✳️مى فرماید: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزادیم) وگرنه (همچون اسیران و بردگانى خواهیم بود که) در عقب شتر سوار خواهیم شد، هرچند زمانى طولانى این سیر در تاریکى بگذرد» ⚜با توجه به این که در متن عربی «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سیر شبانه است سه معنا برای قابل فهم است: 🔴 اگر حق ما به ما داده نشود همچون بردگان و اسرا که بر تَرک و عقب شتر سوارشان می کنند، خوار خواهیم شد. 🔴 اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهیم افتاد همان گونه که شخص ردیف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنین حالى را خواهد داشت. 🔴اگر ما به حقمان نرسیم مخالفان ما براى مدتى طولانى ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صبر مى کنیم و براى گرفتن حق خویش دست به شمشیر نخواهیم برد. ♻️اما می توان هر سه تفسیر را با هم در مفهوم کلام امام جمع کرد: ⭕️به این معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خوارى مى کشانند و هم به زحمت و مشقت مى افکنند و هم مدت طولانى ما را از حقمان محروم مى دارند و به فرمان پیغمبر اکرم ناچاریم صبر کنیم. ⬅️ همان گونه که تاریخ این واقعیت را نشان داد که دشمنان امام هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن مى کردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشیدند و خاندان او را به اسارت کشاندند و آنچه از دستشان بر مى آمد از ظلم و ستم بود روا داشتند ولى آنها صبر کردند، تا این شب تاریک و سیاه و ظلمانى برطرف شود و البته باور ما این است که پایان این شب سیاه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود خواهد بود. 📢این از معدود جملاتی است که به نظر می رسد که سید رضی ره صرفا از جنبه ادبی فوق العاده اش آن را انتخاب کرده نه از حیث معارف آن لذا نیازی نیست ما به بررسی آن وقت بگذاریم. : ⚠️در این حضرت کنایه از حق خلافت خود می زنند که بعد از رسول مکرم اسلام، ظالمانه غصب شد و این حق شخصی و فردی نبود. 🔴از طرفی هم نهج البلاغه و هم سایر کتبی که سیره و زندگانی مولا را نقل کرده اند اثبات می کنند که حضرت با وجود همه ظلمهایی که به شخص و شخصیتشان شد باز هم برای بقای اسلام و حفظ وحدت، از حق خود بزرگوارانه گذشتند... ⏪پس در حقوق شخصی اگر گذشت منجر به ظالم پروری نمیشود ، مقتضای بخشش است. ⏪ولی اگر حق جنبه اجتماعی و عمومی و از همه مهمتر جنبه شرعی دارذ، تا جایی که پیگیری حق از طریق قانون باشد و منافات با مصلحت بالاتری مانند وحدت امت نداشته باشد، خوب و حتی لازم است... 2⃣:این حکمت آیا شاهد تاریخی دارد ؟ 3⃣:این تلاش سخت درباره همه افراد و همه انواع حقوق مصداق پیدا میکند ؟ 4⃣:مگر حق را نباید دنبالش رفت وگرفت پس چطور امام فرموده اند «اگر ندهند بر پشت شتران...» 5⃣: توضیحی که سید رضی داده اند پایین این حکمت درست است که نوشته اند اگر حق مارا ندهند خوار خواهیم بود؟ : ✳️ توضیح سید رضی ذیل این حکمت اصولاً با سیاق جمله امیرالمومنین سازگار نیست؛ ⭕️زیرا حصرت در این حکمت در مقام بیان دو مطلب به هم پیوسته اند: 🔴نخست اینکه حق حکومت ، حق ما بوده و هست اگرچه از ما گرفتند و غصب کردند. 🔴ثانیاً :اگر این حق را به ما برگردانند که هیچ وگرنه ما دست بردار نیستیم و برای رسیدن به حق خود هر سختی را به جان می خریم همانند کسی که سختی بر ترک شترسوار نشستن و طی کردن راه طولانی را با همین اوضاع به جان میخرد تا به مقصد برسد. 💢زیرا امامی که از خلافت کنار زده شده ولی پیگیر حق خود هست شبیه کسی است که پشت شتر سواری نشسته و با او قدم به قدم و لحظه به لحظه همراه است و با همه سختیهایی که نشستن در ترک شتر از درد و تکان های شدید دارد و با همه تلخی ای که بر ترک شتر نشستن از نظر منزلت اجتماعی دارد . ⚜زیرا معمولا ارباب جلو می نشیند و عبد در پشت سر او اما رها نمی کند تا بالاخره به مقصد می رسد. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع 🆔 @mahdavi_tebyan ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 1⃣: چگونه میشود تشخیص داد کسی تنها سخن خوب میگوید یا عامل به حرف و علمش نیز هست؟ 2⃣:آیا اجازه فحص و جستجودر باره عمل عالم به دین و سخنانش را داریم؟ : اولا مرکز ثقل 98 این نیست که ما ببینیم کدام راوی به علمی که بیان می کند عمل میکند و کدام عمل نمیکند و راه اینکه کشف کنیم کدام عالم عامل و کدام عالم عامل نیست. چیست؟ بلکه بار اصلی و مقصود اصلی این حکمت نورانی ، که مخاطبش خود ما و تک تک افراد هستند این هست که شماها از آن گروهی نباشید که فقط خبر را می شنوند و نقل می کنند مثل ضبط صوت و هیچ توجهی به عملکرد و دقت در عمقش ندارند. بلکه شماها با عقل رعایت به خبر گوش بدهید نه با عقل روایت. یعنی هر خبری را که میشنوید: 🔴 اولاً خوب در موردش تعقل و تفکر کنید، بعد بر اساس نتایج آن تفکر صحیح بروید سراغ اینکه به آن عمل کنید یا نه و چقدر عمل کنید، چطور عمل کنید و با چه شرایطی. 🔴ثانیا اگر بر فرض کسی خواست ببیند که راوی علم خودش عامل هست یا نه از نظر شرعی مجوز اینکه در جزییات و امور پنهانی زندگی هر کسی ولو راوی علم تجسس کنیم را نداریم. همان مقدار که در ظاهر عمل او آشکار می شود به همان مقدار باید کفایت کرد. اگر حسن ظاهر دارد ما مکلفیم که بگوییم ان شاالله دارد عمل به علمش می کند. اگر حسن ظاهر ندارد حتی نمی توانیم متهمش کنیم. بگوییم این شخص فعلا عملش قابل اعتنا نیست گرچه روایتش قابل اعتناست. 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═ 2⃣1⃣: درترجمه مرحوم دشتی آمده : "شناخت علم آیینی است که پاداش داده میشود" اما در ترجمه آقای شهیدی آمده: " شناخت علم دین و حقی است که در صورتی که به آن گردن نهادیم پاداش داده میشود" آیا این صحیح و دقیقتر نیست؟ : ✳️اختلاف ترجمه مرحوم دشتی با آقای شهیدی دراین است که آقای شهیدی یک بخشی رابه متن اضافه کرده وآن عبارت است از این قسمتی که"" اگر به آن گردن نهاده شود"" بهتر است به متن عربی ابتدا مراجعه کنیم حضرت علی علیه السلام در این قسمت از میفرماید:"معرفةُالعلمِ دینٌ یُدانِ به" حرفی از عمل زده نشده اگرچه قطعا همه ما وامیرالمومنین قبول دارند که علم باید همراه باعمل باشد منتهی مسأله امانت داری از متن است. ✳️در متن فقط شناخت علم موضوع بحث است میفرمایند: شناخت علم آن روش ومنش و آیینی است که بواسطه آن اجروپاداش داده میشود پس ترجمه مرحوم دشتی به الفاظ متن نزدیکتر است اگرچه ترجمه آقای شهیدی به محتوایی که ما از معارف نهج البلاغه آشناشدیم هم سازگار است یعنی علم با عمل. ✅خلاصه: این است که درمتن حرفی از عمل نبوده فقط حرف از شناخت علم بود. 3⃣1⃣:(بند5)، می فرمایند:"آنچه را خوش گذران ها دشوار می شمارند، آسان گرفتند و با آنچه ناآگاهان ازآن هراس داشتند، انس گرفتند" را اگر ممکن هست کمی بیشتر توضیح دهید. منظور از آنچه آسان گرفته اند، رعایت حدود الهی است؟ : از پس و پیش متن به وضوح می توان فهمید که اولیای خدا چون نظر با یقین به حقیقت عالم دارند، آنچه ظاهرش به نظر اهل دنیا سخت و دشوار است برایشان آسان و گواراست مثل اطاعت از حق در موقعیتی که نفس ابا دارد و پرهیز از باطل در جایی که نفس میل شدید دارد. 4⃣1⃣: با توجه به توضیحات برای این حکمت، علوم راستین ، فقط و فقط علوم و معارف الهی و دینی هستند ؟ و هرکس با هرشغل و منصب و تحصیلاتی ، به میزان اهتمامش در یادگیری این علوم دینی، لقب ِ متعلم علی سبیل النجاة می گیرد... حالا نقش بقیه ی علوم که کسب می کنیم چیست؟ اگر موجب نجات و رستگاری نیستند، پس این علوم را تنها برای رفاه دنیا می آموزیم؟ آیا این علوم در آخرت، مطرح هستند؟ و همانگونه که گفته اند انسان مسیر رشدش را پس از مرگ هم خواهد داشت و فراگیریِ علوم را در آن دنیا نیز خواهد داشت، آیا این علوم هم شامل آنها می شود؟ : دراین حکمت مسأله رتبه بندی مراتب علم از نظر ارزش واثری است که بر هدایت وسعادت حقیقی انسانهادارد. قاعدتاً دراین رتبه بندی: 🔴الف)آن علم بی مثال وبی بدیل علم الهی است وعلوم ومعارفی که مستقیماً انسان رابر سرچشمه سعادت وهدایت میبرد. 🔴ب) در رتبه بعد علومی هستند که نسبت به این علوم ومعارف درجه یک نزدیکترند همینطور میتوان علوم را دسته بندی کرد تابه علوم بی خاصیت وحتی مضّر برسیم. بنابراین به این معنا نیست که اگر میگوییم علوم ومعارف الهی آن علم راستین هستند ما بقی علوم چیزی بی خود هستند، نه؛ درهمین نهج البلاغه حضرت علی علیه السلام میفرمایند العلمُ علمان: علمُ الادیان و علمُ الابدان. بهترین علوم دوتا هستند: ۱) علم دین ۲) علم بدن ، طب وسلامتی بنابراین مسأله ما دراین حکمت دسته بندی علوم وپرداختن به عالی ترین علوم که علم دین است ، میباشد. 5⃣1⃣:مراد از "دانشمند" که تا د نیا برقرار است زنده اند، منحصر به دانشمندان علوم الهی است؟ : هر دانشمندی که علمش نفع حقیقی برای بشر داشته باشد نه نفع اعتباری و توهمی!!! ممکن است کسی فلسفه و عرفانی بگوید که نفعی در سعادت بشر نداشته باشد و برعکس ... 6⃣1⃣: آیا باتوجه به خود حکمت ، ویژگی های انسان ژرف اندیش بود، اینها میشوند؟ : دنیاطلب نباشد، علم را خرج دنبا و تفاخر نکند، از نظر فهم ضعیف نباشد و ... ؟ : حضرت علی (علیه السلام) دراین حکمت دو گروه را در مقابل هم قرار دادند یعنی انگار میفرمایند: افرادی که قراربود این علم را کسب کنند یا : 🔴الف) تسلیم حاملان وحی هستند اما ژرف اندیش نیستند 🔴ب) تسلیم حاملان وحی نیستند اما ژرف اندیش هستند یعنی دنبال هوس ها وآرزوهای خودشان هستند. بنابراین آنچه در سوال مطرح شده مصداق ژرف اندیشی نیست ژرف اندیشی یکی از شرایط لازم برای دریافت علوم امیرالمومنین علیه السلام است شرط دوم در متن تسلیم حاملان وحی بودن است. 7⃣1⃣: قسمت آخر که حضرت میفرمایند: «ای کمیل هر گاه خواستی بازگرد»، منظور حضرت چیست؟ : ✍ یعنی آنچه باید امشب به تو می گفتم ، گفتم اگر دوست داری برگردی به خانه برگرد. 🔴چون قطعاً کمیل آنقدر مؤدب است که بی اذن امام حرکت نمی کند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 1⃣:باتوجه به پس چرا در جای دیگر فرموده اند فقر باعث تکامل اوست اگر صبر پیشه کند؟ : ⁉️نه هیچ جا فقر مدح نشده آنجا هم فرموده است «زینت فقرا عفاف است» ✳️ یعنی حالا که نقصی به نام فقر ناخواسته پیدا شده با عفت به خرج دادن و دریوزگی نکردن جبران می کند و زیبایی اخلاقی اش را حفظ می کند. 2⃣:آیا اثرات فقر (ناقص کردن دین و سرگردان کردن عقل و برانگیزاننده خشم خدا یا بندگان خدا)، برای همه موثر است؟ (از مؤمن تا کم ایمان) 3⃣: پس چرا در نهج البلاغه آمده است که هرکس ما را دوست بدارد باید فقر و محرومیت ها را بپذیرد؟ : 🔴اولاً: نفس فقر از دید اسلام و نهج البلاغه امری مذموم و حتی خطرناک است 👈لذا حضرت می فرمایند: «کاد الفقر آن یکون کفرا» یعنی نزدیک بود فقر به کفر بیانجامد. 🔴ثانیاً:مخاطب اولیه این حکمت محمد حنفیه برادر ناتنی «حسنین علیهما السلام» که از نظر علم و تقوا فرد کوچکی نیست پس معلوم میشود حداقل نگرانی از فقر خیلی جدی است حتی درباره افرادی مثل او. 🔴ثالثا: البته ممکن است درباره افراد خیلی بزرگ مانند معصومین فقر چنین آثاری نداشته باشد. 🔴رابعاً: اینکه هر کس ما را دوست دارد... فقط خبر از مشکلاتی است که در هر زمانی ممکن است دامنگیر دوستان اهل بیت خصوصا از طریق حاکمان ظالم بشود. 4⃣:با توجه به این ویژگی در مورد فقر چگونه فقرا از این خصلت مبرا شوند و اگر دلیل برای ضعف دینشان آوردند چه توجیه و جوابی میشود به آنها داد؟ : ⭕️اولاً :فقر علت برای بی دینی نیست ⭕️ثانیاً: فقط یک زمینه از زمینه های بی دینی احتمالی است. ✳️توضیح اینکه گاهی چیزی علت برای چیز دیگری است و گاهی زمینه برای چیز دیگری است . 👆تفاوت این دو در آن است که هرگاه علت بیاید ، معلول قطعی و صددرصد خواهد آمد. 💬مثلاً جمعه علت تعطیل بودن مدارس و ادارات است؛ پس هر وقت جمعه بیاید مدارس تعطیل می شود‌. ✔️ولی زمینه فقط می تواند کمک کند به اینکه پدیده ای رخ بدهد یا ندهد . 💯مثلاً چاقی ، زمینه ابتلاء به سرطان است نه اینکه لزوماً هر انسان چاقی، سرطان بگیرد بلکه معنایش این است که افراد چاق ، زمینه ابتلاء به سرطان شان بیش تر از افراد لاغر است؛ ‼️لذا می بینیم که اولاً همه چاقها، سرطان نمی گیرند و از طرفی اینطور نیست که هیچ فرد لاغری هم سرطان نگیرد! 💢حالا فقر هم مانند چاقی زمینه بی دینی دارد که اگر فقیر تقوا بخرج بدهد و از لحاظ اعتقادی خود را تقویت کند، قطعاً ضعف در دین پیدا نمی کند. ⛔️ولی اگر پایه های عقیدتی و اخلاقی اش ضعیف باشد، احتمال بی دین شدنش بخاطر فقر بیش از دیگران است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 ⃣ : در مورد این بند و تطابق آن با عملیات غواصان ایران در بصره ، و نیز توصیفاتی که از بصره شده توضیح بیشتری بفرمایید. : ✍ این خطبه هیچ ارتباطی با عملیات والفجر ۸ یا کربلای ۴ غواصان دلاور ایرانی ندارد. 👈 زیرا در متن خطبه ویرانی و کشتار بصره آمده است در حالی که رزمندگان ایرانی اصلاً وارد بصره نشدند. ↩️بلکه در والفجر ۸ وارد شهر فاو شدند و در کربای ۴ هم به دلیل خیانت ستون پنجم، عملیات لو رفت و غواصان عزیز ما غریبانه تار و مار شدند. 👌اما اصل ماجرا مربوط به قیام صاحب الزنج است . زنج مُعَرّب ( عربی شدهء) واژه زنگ است یعنی سیاه پوست.  🔰در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خود را «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند. ⚜و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند. 🔖او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد. 💰و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در به وضع خانه هاى پرزرق و برق آنها اشاره فرموده و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد. 🚫او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعله‌ور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد. ⏪هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند، و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد. : «پیامبر برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد» ⃣: پس شیوه آموختن پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) به امیرالمومنین( علیه السلام) بصورت دعایی بوده است؟ ⃣: یعنی پیامبر خودشان چیزی را مستقیماً به امیرالمؤمنین نمی آموختند بلکه دعا می‌کردند خدا علم آن را در سینه شان جای دهد؟ ⃣: آیا منظور از «...و اعضا و جوارح من از آن(علم) پر گردد» این است که یاد بگیرند و عمل کنند؟ ⃣: آیا این خطبه ارتباط با 92دارد؟که در این حکمت در قسمت آخر گفته شده برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار گردد. : ✍ اولاً طبق این دسته از علوم فقط با ظرفیت قلبی بالا قابل درک است. ↩️لذا اینکه پیامبر دعا می کنند به این معناست که از خداوند برای مولا توسعه ظرفیت قلب برای دریافت و نگهداری این علوم می کنند. ⬅️نه به این معنا که دعا می کنند تا خداوند این علوم را به مولا بدهد. 🔁بلکه رسول الله این علوم و حکمتها را به امیرالمؤمنین به اذن خدا منتقل می کنند ولی از خداوند می خواهد که به مولا ظرفیت و سعه وجودی این معارف غیبیه را عنایت کند. ‼️لطفاً کسانی که می‌خواهند بهره وافی از این مطلب ببرند یک بار دیگر با تأنی و توسل، را ببینند. ✅ثانیاً نمی دانم چرا مرحوم دشتی تعبیر به اعضا و جوارح کرده است. 📚در حالی که در متن عربی واژهء "جوانحی" آمده است که به معنای قلب و باطن و قوای روحی است در مقابل "جوارح" که اعضا و جوارح است. لذا این ترجمه خطا به نظر می رسد! ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «و چه باعظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم» ⃣: راز توانایی مشاهده ملکوت چیست؟ : ‼️آنچه که بعنوان ملکوت معرفی می شود یعنی حقیقتهای پشت پرده ظواهر دنیا ! 👌طبیعی است همانطور که ظواهر همیشه موجود هستند و ما آنها را می‌بینیم یا حس می کنیم ، حقایق آنها به طریق اولی موجود هستند . ⁉️مشکل ما با ملکوت این است که ما پشت حجاب غفلت ، جهل و معصیت قرار گرفتیم . ⬅️ پس راه عبور از این حجابها ترک جهل و غفلت و عصیان است تا ما به ملکوت برسیم و آن را مشاهده کنیم . 🔖همانطور که خدا در قرآن وعده داده هر کس مثل ابراهیم علیه السلام از حجاب نفس عبور کند و فقط به خداوند متعال متوجه باشد؛ "و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض " 🖇همه ی ملکوت آسمانها و زمین را مثل ابراهیم به او ارائه می‌کنیم . ✍پاسخ دیگر استاد درباره ملکوت : ✅اولاً: مراد از ملکوت در برابر مُلک، مشاهده اسرار نهفته در پشت پرده ظاهر دنیا است. ♻️دنیا ظاهری دارد که به آن عالم مُلک می گویند . ♻️و باطنی دارد که به آن عالم ملکوت می گویند که با چشم سِرّ قابل مشاهده است. ↩️بحث ملکوت و ابعاد و راه های ورود به ملکوت بحث بسیار مهم اما دامنه داری است که اینجا مجال بیان همه آن نیست لذا به یک نکته اش اکتفا می کنم. 📝یکی از تعابیری که حکایت از باز شدن چشم مؤمن به ملکوت می کند واژه است. 📣خداوند در قرآن کریم می فرماید:" خداوند به هر کس که مشیت اش تعلق بگیرد، حکمت می دهد و به هر کس حکمت داده شود، به او خیر کثیر داده شده است. ‼️حالا شما با مطالعه نهج البلاغه به دو حقیقت می رسید: 🔘۱. برخی راههایی که حضرت برای رسیدن به چشمه حکمت بیان فرموده اند مانند صَمت که فرمودند:" الصَّمتُ بابً مِن ابوابِ الحِکمه" 🔘۲. خود نهج البلاغه به شرط 👇👇 ● اعتقاد قلبی ● مطالعه با نیت فهم و عمل کردن ● طهارت نفس 👈تمامش حکمت بلکه چشمه حکمت است. : «رهایی از تو جز‌ به تو ممکن نیست» ⃣: این جمله یعنی چه؟ : ✍ یعنی اگر بنده با ارتکاب به گناه و عصیان مبتلا به سخط و غضب تو شود راهی جز عفو غفران خودت برای نجات وی از عواقب خشم تو ندارد. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯