روایـتـۍاز"طُ":)✨🌼
زمـانۍڪه آمـریڪایۍهـا بـه عـراق حمـلہ ڪردنـد،رفـتیم زیـارت عـتبـات.اواخـر حڪومـت صـدام بـود.پـیشنهادش را مـحمدحـسین داد.جمـعے شـش نفـره رفـتیم.هفـدههجـدهسـالہ بـود.مـسیرۍ را پـیاده رفـتیم تـا بـه ڪربـلا رسـیدیـم.خـستـه وڪوفـته.آب ڪم آورده بـودیم.هـمان جـا گـفت:(چـقدر تشـنگے سخـته.چـی گـذشـتہ بـہ اربـابــ؟)در حـرم امـامحـسین{ع} هـمہ شـور مۍگـرفتـند.تـازه راه ڪربـلا بـاز شـده بـود.خـود عـراقۍ هـا هـم تشـنہی زیـارت بـودنـد.وقـتۍ مےآمـدمحـل اسـڪان،تـمام سر و رویـش بـه هـم ریـخـتہ بـود.دائـم نـگران بـود ڪہ شـاید بـار آخـر بـاشد. مۍگفـت کہ بـاید نـهایـت اسـتفاده را ببـریم.عـاشقـانـہ زیـارت مۍڪرد.🧡
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماه_رجب
توعدلی،امانی،شکوهِاذانی...♥️
#استوریولادتامامعلی📲
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
‹🔗📘›
ـ ـ ـــــ᯽ـــــ ـ ـ
نامونامـخانوادگے:‹حسینولایتےفࢪ›
محلتولد:‹دزفول›
تاریختولد:‹¹³⁷⁵›
تاریخشھادت:‹¹³⁹⁷›
محلشهادت:‹اهواز›
محلمزار:‹خوزستاטּ ›
ـ ـ ـــــ᯽ـــــ ـ ـ
خاطراتشھید↶
مادرشھیداینگونہتعریفمیڪند
:«یڪسالقبلشهادتشتو؎زمستاטּ
باراننمنممےزد. دیدمحـسینعڪسرهبر؎راباموتوربہخانہآورد... بہشگفتم:«عڪسراباموتوراززیرپلآورد؎تااین
جا؛زیراینباروטּ!» عڪسراقشنگگذاشتبالاودرستشڪرد.
بہمگفت:«ازاینجاتڪانشندهے.»
بہشگفتم:«باشہ،چقدرقشنگہ.»
خیلےروحـضرتاقاحساسبودシ...!
ـ ـ ـــــ᯽ـــــ ـ ـ
#شهیدانه
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
.
.
زیارتعاشوراراکهمیخوانی؛
-اَللّٰهمَلَكالْحَمْدُحَمْدَالشاکرین...
رابایدجوردیگربخوانی!!
بایدیادتبیفتددرجاخداراصداکنی..
خداراشکرکنی..
آرامشویوآرامشبگیری
بایدخداییکهدرونتجریانداردراببینی..🪴
#خدایاشڪرت✨
#الحمداللهعلےڪلحال🦋
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
+جنگ، جنگِ اراده هاست
_جنگ،جنگِ عقیده هاست
+چقدر جبهه داریم پس!
_ هرکسی میتونه عقیده درست داشته باشه
ولی اراده نه !
عقیده اشتباه هیچ وقت اراده محکمی نداره ...
پس کسی که اراده داره ؛
عقیده خوبی داره!!!!
اول باید عقیده رو درست کرد
تا اراده قوی شه ...:))))
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
|•هواۍِنفـس•|
ازشخصـےپرسیدنـد:
تابهـشتچقـدرراههست⁉️
گفت:یڪقـدم..
گفتندچطـور؟!
گفـت:مثـلشهیـداݩیڪ
پایتـانراڪہروۍِنفـسبگذاریـد..
پـاۍِدیگرتـاندربهشـتاست..!
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
https://harfeto.timefriend.net/16443127358718
انتقاد ونظرات خود را با ما درمیان بڱذارید ممنونم😊🌹🌹
#سهشنبههایجمکرانی
🍂بی لطفتان ایّام ما دائم خزان است
حتّی تصوّر کردنش بر ما گران است...
🍂خورشید عالم تاب حتّی پشت ابرش
نافع به خلقی از زمین تا کهکشان است...
🍂هر هفته چون ابری بهاری می تراود
چشمان عشّاقی که سوی جمکران است...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
4_5855017447903461990.mp3
12.44M
#بسیارمهم
حتما این مباحث را
با توجه گوش بدهید
#استادعالی
اضطرار به امام زمان...
سه نوع اضطرار به امام زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
#جلسه_دوم
ادامه دارد ...
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
عزیزی میگُفت:
هر وقت احساس کردید از
#امامزمان
دور شدید و دلتون
واسه آقا تنگ نیسٺ:)
این دعای کوچک رو بخونید!
بخصوص توی قنوت هاتون:
لـَیِّنْ قَـلبی لِوَلِیِّ أَمرِک
یعنی خدا جون!
دلمُ واسه امامم نرم کن…(:♥️😓
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#طنز_جبهه😁🌿
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
داشتم تو جبهہ مصاحبہ مے گرفتم
ڪنارم ایستادہ بود ڪہ یهو یہ خمپارہ اومد و بوممم...
نگاہ ڪردم دیدم یہ ترڪش بهش خوردہ و افتادہ روے زمین😕😱
دوربین رو برداشتم و رفتم سراغش
بهش گفتم توے این لحظات آخر اگہ حرف و صحبتے دارے بگو😍😭
در حالے ڪہ داشت شهادتین رو زیر لب زمزمہ مے ڪرد ، گفت :
من از امت شهید پرور ایران یہ خواهش دارم :
اونم اینڪہ وقتے ڪمپوت مے فرستید جبهہ...
خواهشاً اون ڪاغذ روے ڪمپوت رو جدا نڪنید😢😁
بهش گفتم : بابا این چہ جملہ ایہ؟😳😅
قرارہ از تلویزیون پخش بشہ ها!
یہ جملہ بهتر بگو برادر...
با همون لهجہ ے اصفهانیش گفت :
اخوے! آخہ نمے دونے ، تا حالا سہ بار بہ من رب گوجہ افتادہ..😕😂
شهیدصادقعدالتاکبری✨♥️
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#شهیدانه
مادرِتمیگفـت :
یـِكهفتـِہقبـلشـَهآدت،
شـَبازلآےدردیدمسـَرسَجـٰاده دارهگـِریہمیکنہ!
وبـٰاامـآمزمـٰانحَـرفمیزنـِہ...
رفیـقچۍگفتۍکـِہدلامـآمزمـٰانـوبـُردے!؟🙂
سفـٰارشمـآروهـَممیکـنۍ؟🙃
#شهیدمغنیه❤️
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃
🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری
#مادر_شهید_محمد_معماریان
#نویسنده_اکرم_اسلامی
فصل پنجم...( قسمت سوم)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
خانه ما به خیابان اصلی نزدیک بود با خودم فکر کردم موقع تظاهرات وقتی مامورها می زنند به دل مردم و هرکسی یک طرفی هراسان می دود و دنبال پناه می گردد این بچه ها جایی را ندارند و پناه بگیرند اصلا ساید مال این محل نباشند و کوچه پس کوچه ها را نشناسند بد نیست به جوان ها بگویم بدوند دنبال من تا ببرمشان سمت خانه می توانستم از حیاط که به کوچه پشتی راه داشت فراری شان بدهم همین کار را هم کردم بهشان سپرده بودم من را نشان کنند شروع می کردیم به شعار دادن و کم کم از جمعیت زیاد می سد سربازها می ترسیدند هم از مردم هم از مافوق شان. می دیدیم که چند قدم جلو می آیند و دوباره بر می گردند عقب. خب بچه های همین مملکت بودند سربازی های وظیفه کم سن و سالی که مانده بودند بین مردم و حکومت مجبور می شدند شلیک کنند چون جمعیت متفرق نمی شدند چند تا تیرهوایی می زدند اما کسی ترس نداشت سر اسلحه را می گرفتند سمت مردم. صدای تیر که بلند می شد جمعیت هم به دنبالم می آمد تا به در خانه برسم می دیدم پانزده شانزده نفر پشت سرم می دوند فرز کلید می انداختم که در کوچه داخلش باز می شد حیاط هم پشت خانه بود می چسبیدم به سینه دیوار هال و لنگه در را نگه می داشتم تا بسته نشود. جوان ها یکی یکی خودشان را می انداختند داخل خانه. سریع در رل می بستم و حیاط را نشانشان می دادم می پریدند روی دیوار و پشت بام بعد هم کوچه پشتی.
یک بار همین طور که فرار می کردم و بچه ها دنبالم چند تا مامور نشانمان کردند با تمام توانم می دویدم چادرم را جمع کرده بودم زیر بغلم و با یک دستم روی سری ام را محکم گرفته بودم چشمم هم جلو بود که کوچه و در خانه را رد نکنم نزدیک خانه توی آن شلوغی و بدو بدوها همین طور که بر می گشتم و به آدم هاب پشت سرم با داد و اشاره دست قوت قلب می دادم که خانه مان همین جاست دیدم پیرمردی خمیده عصا زنان یک گوشه راه می رود گفتم خدایا خودت بهش رحم کن اینها که مروت ندارند و حالی شان نیست این پیرمرد برای تظاهرات و این حرف ها نیامده از کنارش که رد شدم و جثه کوچکش را دیدم دلم نیامد رهایش کنم فکر کردم ضرب دست این ها به جوان می خورد نقش زمین می شود این پیرمرد که جای خود دارد معطل نکردم برگشتم و دو دستی از روی زمین بلندش کردم خیلی ریز میزه بود بنده خدا تا خودش بیاید و بفهمد چه خبر است دید من دارم می دوم و یک عده هم پشت سرم. هی داد و بیداد کرد که دختر چه کار می کنی من را بذار زمین با من پیرمرد چه کار داری مدام دست و پا می زد عصایش افتاد زمین . وقت حرف زدن و توضیح دادن نبود اگر نمی اوردمش زیر دست و پا می مانو نفس زنان بریده بریده فقط گفتم بابا جون صبر کن الان می رسیم خونه جلوی در خانه گذاشتمش زمین کلیدم انداختم و رفتم تو از کتش گرفتم و کشیدمش داخل بعد از او هم هفده هجده نفر آدم پشت سرم آمدند تو .
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهدویت
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️❤️
*خاک پای حیدرم* ...
۷ *روز* *تا* *ولادت* *امیر* *المومنین*🎈💐
*افتخارم* - *این* - *است* - *شیعه* *مولا* - *هستم* 😍
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫خـدایا
بجز خودت به دیگرى واگذارمان نكن تویى پروردگار ما
پس قراردہ بى نیازى درنفسمان
یقین در دلمان
روشنى در دیدہ مان
بصیرت درقلبمان . . .
شبتون مملو از عطر خدا.
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞