| مَـہْـدَوٖیَّت |
📌یک دریا علم اندک غذایی برمیدارم،سوارٍ الاغم میشوم تا به کربلا برسم.میخواهم شب جمعه کنار قبر شش
📌قسمت آخر
سؤال آخرم تیرآخر است. میپرسم. با شنیدن جواب لبخند مینشیند کنج لبم. جوابش اشتباهست. داناست اما بی خطا نیست.
- این طور که میگویی نیست. این فتوا برخلاف اصل و قاعده است و دلیل و خبری نداریم که مستند آن باشد. از حرفی که میزنم مطمئنم، درتمام کتابهایی که حفظ هستم چنین اصل و قاعدهای نیامده است. بدون مستند نمیشود فتوا داد. منتظرجوابش میمانم.
نگاه نافذش را به من میدوزد:
«دلیل بر این است حکم حدیثی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب خود نوشته است.»
-چنین حدیثی در تهذیب نیست و در خاطر ندارم که دیده باشم که شیخ یا غیراو آن را ذکر کرده باشد.
- آن نسخه کتاب تهذیب که خود داری
فلان مقدار از اول آن ورق بشمار در فلان صفحه و فلان سطر این حدیث هست.
جا میخورم. حرفش آنقدر برایم عجیب و باورنکردنی است که تازیانه از دستم میافتد روی خاک. فکری به سرم زده. نکند او رازهای نهانی بداند؟ یعنی میتواند به بزرگترین سؤال زندگی من جواب دهد؟ سؤالی که اگر تمام عمر کتاب بخوانم جواب برایش نمیيابم. لبخندش به من جرئْت میبخشد.
- مرد یعنی در زمان غیبت کبری درک و دیدار حضرت مهدی امکان دارد؟|
ابرو بالا میدهد. خم میشود. تازیانهام را ازروی خاک برمیدارد.
زیر لب تشکرمیکنم و چشم میدوزم به دهانش. تازیانه را به سمتم دراز میکند
دستم را جلو میبرم. دستم را میفشارد. لب هایش میجنبد و قلب مرا با خود میبرد: «چگونه نمیتوان دید. حال آن که الان دست او میان دست توست؟»
حال خودم را نمیفهمم. از اسب پایین میآیم. میافتم روی خاک. سر که بلند میکنم رفته است. به سختی بغضم را فرو میدهم و راهی میشوم.
در حرم میگردم دنبال او اما نیست. هیچ از زیارت نمیفهمم. با دلی پر تشویش به خانه برمیگردم. کتاب شیخ طوسی را از میان انبوه کتابهای دیگر بیرون میکشم. دستم میلرزد، جانم میلرزد و چشمانم حریصتر از هر زمانی به دنبال صفحات و خطوط کتاب میدود.
روی همان صفحه میایستم. همان شماره صفحهای که ازآن یاد میکرد. خط ها را با چشم دنبال میکنم. حدیثی که گفته بود همین جاست. دقیقاً درهمان صفحه و خطی که میگفت. باد ازپنجره سرک میکشد داخل, به ورقههای کتاب می خورد. ورقه ها میرقصند.دستم را روی صفحه میگذارم. قطره اشکم روی برگه کتاب میریزد. قلم در دستم میلرزد و کنار حدیثی که مولایم نشان صفحه و خطش را داده مینویسم: «اين حدیثی است که مولای من صاحب الامر-عجلاللهفرجه- مرا به آن خبر داد»
📚 #شب_چهلم
❥| @mahdaviiat_313
هرسال برای اربعینی شدنمون شب
شهادت حضرت رقیه دست به دامان
سه ساله میشدیم و #اربعین رو
میگرفتیم...💔😭
یعنی امسال هیچ چاره ای نیست...؟!😭
❥| @mahdaviiat_313
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی شهادت #حضرت_رقیه
🌹شما فرستادید
❥| @mahdaviiat_313
Shab3Moharram1392[05].mp3
9.04M
🏴مداحی #شهادت_حضرت_رقیه
بماند چه ها که ندیدم..
بماند چه ها که شنیدم😭💔
🎤حاج میثم مطیعی
❥| @mahdaviiat_313
چون سؤال کرده بودین چجوری کتاب شب چهلم رو میشه تهیه کرد،این معرفی رو میکنم(اصلا تبلیغ نیست)
این پیج در اینستاگرام همیشه ۱۰ تا ۳۰ درصد تخفیف داره
غیر از شب چهلم هم کتاب های مفید؛ خیلی داره
❥| @mahdaviiat_313
[همہگفتندحسینوهمہرفتندحرم
خاڪعــٰالمبہسرمنحرمازدستمرفت]
#اربعین
❥| @mahdaviiat_313
سید رضا نریمانی_19 مهر 97 - هیئت فدائیان - تک - اگر که عمرِ زیادم دهد خدای حسین-1539594947.mp3
18.24M
مداحے #اربعین
حب #الحسین_یجمعنا
| رفیق ڪربـ♥️ـلا
دعوتیاست... پولی نیست...
برات ڪرب و بلا چیست؟
یڪ دعاے حسیـݩ💚 |
🎤سیدرضا نریمانی
▪️| @mahdaviiat_313