eitaa logo
مهدوی زادگان
371 دنبال‌کننده
168 عکس
54 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 رهبر انقلاب اهانت‌های اخیر به قرآن در کشورهای اروپایی را محکوم کردند 👈 علیرغم توطئه‌ استکبار، آینده از آن اسلام است 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی اهانت‌های اخیر به مقدسات اسلامی و قرآن کریم را در چند کشور اروپایی محکوم کردند. رهبر انقلاب اسلامی این اهانت‌ها را نشانه دشمنی استکبار با اصل اسلام دانستند و همه آزادی‌خواهان جهان را به مقابله با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی، فراخواندند. 📝 متن موضع‌گیری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در حساب توئیتر رسانه KHAMENEI.IR منتشر شد به شرح زیر است: «اهانت جنون آمیز به قرآن با شعار آزادی بیان نشان میدهد هدف حملات استکبار، اصلِ اسلام و قرآن است. علی‌رغم توطئه استکبار، قرآن روزبه‌روز پرفروغ‌تر شده و آینده از آن اسلام است. همه‌ آزادی‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند.» 💻 Farsi.Khamenei.ir
سفیر انگلیس به ایران برگشت سایمون شرکلیف: 🔹تازه به ایران برگشتم. همچنان روی دیوار سفارت ما چیزهایی نوشته می‌شود. 🔹طبق تجربه من اکثر ایرانی‌ها نسبت به خارجی‌ها مهربانی نشان می‌دهند. @TasnimNews 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🖊 دو کلمه حرف حساب با سفیر انگلیس بیش از یکصد و پنجاه سال است که همچنان سفارت انگلیس بر قلب های رنج دیده مردم ایران اثری دردناک و غمبار از خوی استکباری و استعمارگری بر جای می گذارد اما حالا جناب سفیر از اینکه مردم گوشه ناچیزی از آن آلام را بر دیوار سفارت انگلیس انعکاس می دهند، ناخشنود است!! اقای سفیر! اگر حقیقتا اعتراف می کنید که تجربه شما و دیگر خارجی ها از برخورد اکثر ایرانی ها چیزی غیر از مهربانی نبوده است؛ پس چگونه است که پاسخ تان نامهربانی است؟! آیا پاسخ مهربانی ملت ایران، استکبار و استعمار و استثمار است؟! تا کی می خواهید به پاسخ های خودخواهانه و نامهربانانه قرون وسطایی تان ادامه دهید؟! 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 فراخوان علیه پروژه جهانی و سیستمی قدسی زدایی از قرآن کریم داود مهدوی زادگان 🖊 آیا غربی ها معنا و مفهوم بیان و آزادی را نمی دانند که سوزاندن قرآن کریم را از مصادیق آزادی بیان می دانند؟! مگر آتش زدن، بیان است که پلیس سوئد این اقدام ضد فرهنگی و غیر انسانی را آزادی بیان می داند؟! اگر آزادی بیان تا این اندازه یله و رها است، دیگر خط قرمزی باقی نمی ماند. در این صورت، آیا دیگران حق ندارند مثلا مقابل سازمان ملل، اعلامیه جهانی حقوق بشر را به آتش بکشند یا قانون اساسی کشور سوئد یا فرانسه را به آتش کشند؟ چه فرقی میان این سوزاندن ها می کند. بویژه که قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان است. توهین به ساحت مقدس اسلام، بی حرمتی به حدود دو میلیارد مسلمان است. لذا اینگونه رفتارهای توهین آمیز سیستمی در غرب تردیدی باقی نمی گذارد که مبانی غربی آزادی خواهی نسبت به دیگری ها نا همسو خط قرمز ندارد و هر گونه بی احترام و هتک حرمت را مجاز می شمرد. 🖊 تردیدی نیست که عمده نگرانی نظام سلطه جهانی از قدرت یافتن اسلام سیاسی در دنیای سراسر عرفی شده است. قدرت های غربی راه حل مساله را در قدسی زدایی از اسلام می دانند. هتک حرمت مقدسات و ایجاد نظام های سیاسی عرفی و راه اندازی آشوب های خیابانی خشونت آمیز از جمله اقدامات پروژه قدسی زایی در جهان اسلام است. چنانکه هتاکی های اغتشاشگران در پاییز امسال ریشه در همین پروژه دارد. 🖊 متأسفانه برخی از اسلامیان نا آگاه با آدرس غلط دادن های شان و ایجاد انحراف در افکار عمومی مسلمانان، نا خواسته عامل اجرای پروژه قدسی زدایی غربی ها شده اند. در حالی که عمده مصائب جهان اسلام از جهل نامقدس ناشی می شود، آنان ریشه مشکلات را به جهل مقدس ارجاع می دهند. همین امر موجب شده حرمت شکنان دغدغه مجازات اعمال شان را نداشته باشند. به همین خاطر، ولی فقیه فراخوان ایستادگی و مقابله برابر اهانت جنون آمیز قرآن کریم با شعار آزادی بیان را داده است: " همه‌ آزادی‏خواهان جهان باید درکنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به مقدسات و نفرت‌پراکنی مقابله کنند." 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 تقابل نگاه انفتاحی و انسدادی در نسبت اسلام و سیاست داود مهدوی زادگان ✔️ نویسنده محترمی در نبشته ای با عنوان " دغدغه مندان دینداری و آگاهی در جهان معاصر " بر ضرورت توجه به پروژه فکری اندیشوران دینی تاکید کرده است و در این راستا به اختصار درباره کلان پروژه فکری شخصیت های بزرگی چون امام خمینی ره، آیت الله خامنه ای، استاد شهید مطهری، مرحوم علامه مصباح یزدی ره و مرحوم آیت الله حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی، اشاراتی کرده است ( ر. ک: https://www.javanonline.ir/fa/news/1132832 ). ✔️ اندیشوران دینی که در نبشته یاد شده به کلان پروژه فکری آنان توجه شده مربوط به جریان فکری غالب در حوزه امامیه است. وجه مشترک همه آنان در احیای فکر دینی در حوزه جامعه و سیاست و نیز مجاهدت برای برپایی حکومت دینی و اجرا و اقامه احکام و حدود شرعی است. این جریان فکری غالب را می توان در چارچوب گفتمان اسلام سیاسی صورت بندی کرد. ✔️ اما در کنار گفتمان غالب ( اسلام سیاسی ) در حوزه علمیه، جریان عرفی گرا وجود دارد که در تقابل جدی با گفتمان اسلام سیاسی قرار دارد. کلان پروژه فکری این جریان نفی ساحت های اجتماعی و سیاسی از دین، تحدید قلمرو دین به زندگی خصوصی و پاره ای امور عام المنفعه و امور حسبیه به شرط تمکن در عمل، نفی حاکمیت دینی و ترجیح حکمرانی غیر دینی بر آن و تاریخ مندی دین است. ✔️ هر اندازه که پروژه فکری اسلام سیاسی ریشه در آموزه های دینی دارد و مستندات محکمی از کتاب و سنت می تواند اقامه کند، پروژه فکری عرفی گرایان حوزوی از این امتیاز محروم اند و قادر به توجیه دینی گفتار خود نیستند. آنان مجبورند خیلی از مستندات دینی اسلام سیاسی را انکار کنند یا به سکوت بگذرانند. چنانکه ساحت الهی و یلی الربی ( اطیعوا الله ) حکمرانی نبوی و علوی را انکار کرده ولی بر وجه یلی الخلقی ( بیعت ) آن دو تاکید دارند. و نیز واقعه غدیر خم که دلالت آشکار بر حکومت اسلامی دارد، مسکوت می گذارند. ✔️به هر روی، هر اندازه که گفتمان اسلام سیاسی در صدد انفتاح باب ورود اسلام به جامعه و سیاست است، گفتمان اسلام عرفی در پی اثبات انسداد آن است. از این رو، در مساله نسبت اسلام با جامعه و سیاست با دو رویکرد انفتاحیون و انسدادیون مواجهیم. 8 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 ارمغان سیاسی تبعید داود مهدوی زادگان 🔸 سیزده سال دوری امام خمینی ره از وطن در نگاه چشم ظاهر بین، تبعید است لکن از نگاه اهل معرفت این جدایی، دعوتی ربانی برای تعلیم ناب ترین آموزه های ولایی بود. ردای ولایت همچون خلافت نیست که بر دوش هر کس قرار گیرد. بلکه باید در جوار امیر ولایت مقام گیرد و سیر و سلوک خاصه را طی کند تا شایسته ردای ولایت علوی گردد. ما از اسرار الهی تبعید امام به نجف بی خبریم. ولی این اندازه را می توان فهمید که اگر قرار است رسالتی الهی بر عهده ایشان گذاشته شود، همجواری با مولای متقیان علی علیه السلام ضرورت دارد. 🔹 امام خمینی ره سالها بود که زیر نظر استاد اعظم خود، مرحوم آیت الله شاه آبادی با مبانی فلسفی و عرفانی اسلام سیاسی آشنایی پیدا کرد و از رهگذر سلوک استاد و شاگردی با ایشان رساله شریف "کشف اسرار" پدید آمد. بعد آن هم ولایت فقهی مرحوم آیت الله بروجردی را درک کرد و از پی آن قیام پانزده خرداد را پدید آمد. اما این مقدار از درس آموزی ولایت فقهی کافی نبود بلکه باید مستقیما از الطاف خفیه علوی در نجف بهره مند می شدند تا تحمل بار سنگین انقلاب و نظام اسلامی بر ایشان سهل و آسان گردد. از همین همجواری معنوی بود که فکر ولایت مطلقه فقیه در برترین و ناب ترین شکل آن تکوین یافت و بلافاصله در میان مردم دست به دست گشت. 🔸 پهلوی طاغوتگر گمان کرده بود که تبعید، میان امام و مردم، فراموشی و جدایی قلبی می آورد. حال آن که چنین تبعیدی موجب بی قراری و بی تابی شد. انسان و جامعه بی قرار مادامی که به مطلوب و محبوب خود نرسد، آرام و قرار نمی گیرد. این بی قراری را از استقبال میلیونی ملت از امام در دوازدهم بهمن 57 می توان به خوبی درک کرد. هنوز آن حرارت شوق دیدار امام در طول مسیر استقبال از فرودگاه تا بهشت زهرا در آن زمستان سخت را می توان حس کرد. 🔹 اما امام خمینی ره به هنگام بازگشت از تبعید یا سفر معنوی با خود توشه ای بس گران بها برای ملت به ارمغان آورده بود. دستاورد تبعید، آموزه ناب حکمرانی علوی و اسلام سیاسی بود که امام راحل در جوار امام علی علیه السلام آن را به عمیق ترین شکل آموخته بود. 🔸 ایده ولایت مطلقه فقیه همان گوهر سیاسی است که اگر ملت ایران بخواهد در دنیای جدید سر بلند و آزاد و مستقل و در امان باشد، به آن نیاز دارد. بطوری که مردم ایران در سال‌های بعد انقلاب در کوران حوادث سیاسی و اجتماعی بیش از پیش به حقیقت این مطلب پی برده است. چنانکه ملت جدیدترین چنین معرفتی را در جریان فتنه اخیر تجربه کرد. 12 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 *غیر شناسی انقلاب اسلامی* داود مهدوی زادگان معروف است که اشیا با ضد آنها شناخته می شوند؛ تعرف الاشیاء باضدادها. این سخن حقی است. چون ضد شئ حامل ویژگی هایی است که شئ فاقد آن خصوصیات است. بنابر این، ما از طریق ویژگی های ضد شئ به شناخت سلبی شئ دست می یابیم. یعنی تا اینجا نیمی از راه شناخت شئ با غیر ‌شناسی طی می شود. اما این نوع شناخت برای کسانی است که مستقیماً قادر به شناخت شئ نیستند بلکه باید از طریق غیر شناسی به شناخت شئ نائل شوند. بسیاری از افراد جامعه انقلاب اسلامی را در چهل و اندی سال گذشته از راه مواجهه مستقیم با آن شناخت پیدا کرده اند. اما افرادی بوده و هستند که قادر به ارتباط مستقیم با انقلاب اسلامی نیستند. لکن بد یا خوب، بعد از حوادث اوایل دهه 60 که ضد انقلاب در کف خیابان حضور خشونت آمیزی داشت و مردم حقانیت انقلاب اسلامی را بیشتر درک کردند، بعد آن سالها چنین موقعیتی پیش نیامده است تا آن عده قلیل از طریق غیر شناسی بر حقانیت انقلاب اسلامی معرفت پیدا کنند. دهه هفتادی ها و هشتادی ها به مانند دهه شصتی ها فرصت شناخت انقلاب اسلامی از طریق مواجهه با ضد انقلاب را نداشته است. نهایت زمینه مواجهه آنها با ضد انقلاب در فضای مجازی بوده است. ولی فضای مجازی باطن و چهره واقعی ضد انقلاب را نشان نمی دهد بلکه آن را پنهان نگه می دارد تا ریزش ضد انقلاب اتفاق نیفتد. ضد انقلاب در فضای مجازی خیلی اتو کشیده ظاهر می شود. با وصف این، اگر حضور خیابانی ضد انقلاب در سال 88 برای دهه هفتادی ها عبرت آموز و روشنگرانه بود و آنها خیلی روشن پی به حقانیت انقلاب اسلامی بردند و در حماسه 9 دی همراه با دیگر اقشار ملت حضور چشمگیری داشتند؛ حضور خشونت بار خیابانی ضد انقلاب در پائیز 401 نیز چنین فرصتی را برای دهه هشتادی های متاثر از فضای مجازی فراهم آورد تا انقلاب اسلامی را از طریق کنش‌گری خشونت بار ضد انقلاب شناخت پیدا کنند. البته اغتشاشات پاییز 401 تنها فرصتی برای دهه هشتادی ها و حتی دهه هفتادی ها نبود بلکه فرصتی نیز برای عده ای از دهه شصتی هایی که خشونت ضد انقلاب در آن روزگار را فراموش کرده اند، بود. به هر روی، فتنه 401 برای عموم مردم ایران فرصتی پیش آورد تا انقلاب اسلامی را از طریق غیر شناسی ضد انقلاب بهتر و عمیق تر درک کنند. مردم آشکار و شفاف فاصله نظری و عملی میان انقلاب اسلامی و ضد انقلاب را درک کردند. آنها مشاهده کردند که چه فاصله عمیقی میان آن دو برقرار است و اساساً ضدانقلاب نمی تواند رقیب و بدیل جدی برای انقلاب اسلامی به شمار آید. ضد انقلاب در همه جهات کنش‌گری سیاسی و ایدئولوژیکی گفتار و ایده در خور شأنی نداشت تا بتواند با گفتمان و عینیت انقلاب اسلامی هم آوردی کند. به همین خاطر، گمان ما این است که راهپیمایی 22 بهمن امسال همانند راهپیمایی 13 آبان بسیار با شکوه تر و پر شورتر و پر حرارت تر از سال های گذشته بر گزار خواهد شد. انشالله 👇👇👇 @mahdavizadegan
*علی و محبت خوارجی* شیعیان با حب امام علی علیه السلام زاده می شوند و اکثریت شان در کوران افت و خیز های زندگی دنیوی، کم یا زیاد، با همان حب علی دار فانی را وداع گفته به امید آنکه در جهان ابدی مشمول شفاعت رسول خدا و جانشین بر حقش شوند در آرامستان ها قرار می گیرند. از میان این همه حب علی ها تنها یک حب است که رهزن شیعیان عاشق است و آن حب خوارجی است. محبت خوارجی به روز واقعه بجای آنکه ارادت بورزد، کینه و نفرت می پراکند و بر محبوب خود شمشیر می کشد و عِدّه و عُدّه گرد می آورد و در محراب بر فرق مبارکش تیغ می کشد. اما آنچه که این محبت خوارجی را باطنا به نفرت و کینه تبدیل کرده است، همانا ولایت علی است. این فرقه خارجی در بیست و پنج سال دوری آن حضرت از ولایت سیاسی خاموش مانده بودند و خروج نکردند. در حالی که در آن بیست و پنج سال زمینه های خروج وجود داشت. اما همین که مردم با علی علیه السلام بیعت کردند و ولایت علوی عینیت یافت، آن خشم و کین فرو خفته خوارجی خلجان پیدا کرد و در کمتر از سه سال با شعار قرآن خواهی و نفی حاکمیت از غیر الله بر حاکمیت حقه امام علی که در روز غدیر از سوی خدا بر رسول الله ابلاغ گشته بود، شوریدند و در نهروان با ولی خدا جنگیدند. آنچه که محبت واقعی شیعیان را از حب ظاهری خوارجی جدا می کند و مرز تعیین می کند، همانا ولایت علوی است. هرجا که نامی از ولایت علوی نظرا و عملاً به میان آید تردیدی نیست که باید منتظر ظهور خوارجی مسلکان بود. گمان نشود که حب خوارجی تاریخی است و تکرار ناپذیر است بلکه این حب عقیدتی است. عقیده خوارجی لا حکم الا لله که بفرمایش امام علی علیه السلام سخن حقی است که از آن اراده باطل را می کنند، همه جایی و همه زمانی است. هر جا و هر زمان که علم ولایت علوی بر پا شود، همانجا و همان زمان عقیده خوارجی ظهور خواهد کرد. به همین خاطر، اگر در حکمرانی که داعیه پیروی از ولایت علوی را دارد، خوارج ظهور نکنند، باید در آن ادعا تردید کرد. مردم در حکمرانی های علوی تبار نا باورانه با کسانی روبرو می شوند که تا دیروز از حب علی دم می زدند، اما اکنون که اراده بر پایی جلوه ای از ولایت علوی شکل گرفته است با انکار آن از سوی این جماعت مواجه می شوند. چگونه ممکن است جماعتی علیه اراده برپایی حکمرانی علوی که بنیاد آفرینش روز غدیر است، بشورد و با قاسطین و ناکثین همداستان و هم مسیر شوند. این حیرتی است که بواسطه خوارجی مسلکان در میان شیعیان حضرت وصی امام علی علیه السلام پدید می آید. خوارجی مسلکان نه با علمداری ولایت علوی بلکه با خود ولایت علوی مخالفت می ورزند حتی حکومت عرفی را بر حکمرانی علوی ترجیح می دهند و عصر غیبت را بهانه آورده از شوق حکمرانی علوی سر باز زده به حکمرانی جور دل می بندند. ربط میان عشق و ولایت را از همین حب خوارجی می توان فهمید. چنانکه گفته شده تعرف الاشیاء باضدادها؛ حب واقعی علی را از فهم حب خوارجی می توان شناخت. در حب خوارجی رابطه میان این عشق و ولایت قطع است. هر جا عشقِ علی است، ولایت علی نیست و هکذا بالعکس. حب علی نزد خوارج محدود به همان دوران دوری از ولایت سیاسی است و شامل دوران حکمرانی آن حضرت نمی شود. از این رو، به زعم خوارجی مسلکان شیعیان ولایت مدار از حب علی دورند. چون در صدد بر افراشتن علم حکمرانی علوی هستند. آنان کینه شیعه ی ولایت مدار را در دل دارند و زبان و قلم شان در راه هدم آنها و خواباندن علم حکمرانی علوی به خدمت می گیرند. اما مهم آن است که بدانیم این حب خوارجی و این به خدمت گرفتن های زبان و قلم در نهایت به نفع قاسطین و ناکثین تمام می شود و هیچ عایدی برای خوارجی مسلکان در دنیا و آخرت نخواهد داشت. ✍ داود مهدوی زادگان 13 رجب 1444 ق 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 ریشه های فرهنگی انقلاب اسلامی انقلاب های مدرن غالباً ریشه اقتصادی دارند و در اثر نابسامانی های اقتصادی و گسترش فقر و محرومیت شکل گرفته اند. به همین دلیل نظریه های مدرن جامعه شناسی انقلاب با محوریت محرومیت و فقر شدید مادی تدوین و ارائه شده است. و دقیقاً به همین خاطر است که جامعه شناسان غربی در فهم و تحلیل درست انقلاب اسلامی با چالش جدی مواجه شدند. زیرا آنان التفاتی به ریشه های فرهنگی در پدید آمدن این انقلاب ندارند. ریشه های فرهنگی انقلاب اسلامی را در چارچوب مفهومی، "تحمیلات فرهنگی ناصواب" در دوره پهلوی ها می توان تحلیل کرد. استبداد پهلوی جنبه هایی از فرهنگ ناصواب را بر مردم تحمیل کرده بود که برای مردم قابل پذیرش و تحمل نبود. شعور تاریخی/ فرهنگی مردم ایران این اندازه از تحمیلات نادرست فرهنگی را نمی توانست پذیرا باشد. به همین خاطر، وقتی مردم در آستانه بی تابی فرهنگی قرار گرفتند، کافی بود که رهبری انقلابی ندای مقابله با تحمیلات فرهنگی نا صواب را سر دهد تا ملت به این ندا پاسخ مثبت دهد. در اینجا تحمیلات فرهنگی پهلوی ها را که عمدتاً به کمک جریان روشنفکری غربگرا طراحی و اجرا می شد بر سه دسته زیر می توان بر شمرد. باستان گرایی پوشالی ایران باستان علیرغم حاکمیت شاهنشاهی آن از شکوه و اقتدار جهانی برخوردار بود. جهان باستان زیر سلطه دو امپراتوری بزرگ ایران و یونان و بعد ایران و روم قرار داشت. در منطقه غرب آسیا، مناطق غربی آن یعنی شام و فلسطین زیر سلطه دولت روم بودند و مناطق شرقی و جنوبی مانند عراق و یمن زیر سیطره دولت ایران به سر می بردند. حتی دولت نو ظهور قریش در مرکز شبه جزیره نیز ملاحظات جلب رضایت مندی این دو امپراتوری را داشت. اگرچه تاریخ نویسان درباری عصر پهلوی به گونه ای گسترده دست به کار بازخوانی امپراتوری ایران باستان شدند، اما از این بازخوانی هیچ اثری از آن اقتدار و سلطه جهانی ایرانیان برون نمی طراوید. مردم همزمان با این بازخوانی سلطه یونان و روم را در شکل جدید استکبار آمریکا بر مملکت خود احساس می کردند. طبیعی بود که مردم از خود بپرسند که اگر ما در دوره باستان از چنین اقتدار جهانی برخوردار بودیم، چگونه است که اکنون زیر سلطه امپراتوری غربی قرار گرفته ایم. چرا باید شاه این مملکت که از شکوه پادشاهی هخامنشی دم می زند، بدون اجازه قدرت های غربی جرأت تصمیم گیری و شاهی کردن را نداشته باشد. دین ستیزی ملت ایران از پیش از اسلام تا کنون مردمی دیندار و آیینی بوده و هستند. پادشاهی های پیش از اسلام نسبت خوبی با دین و دینداری برقرار کرده بودند و در ترویج دیانت نقش زیادی داشتند. سال ها پیش از یک مورخ ایرانی به هنگام دیدن تخت جمشید شنیدم که می گفت اینجا پایتخت مذهبی هخامنشیان بوده است. اما مردم روحیه و فرهنگ دینداری خود را با آیین نو ظهور اسلام بسیار سازگارتر دیدند. لذا از زمان ورود اسلام به ایران تا به امروز وفا دار و مومن به آن باقی مانند. در حالیکه معماران فرهنگی پهلوی ها در صدد دین زدایی و غیر دینی شدن مردم برآمده بودند. جلوه های گسترده ای از دین زدایی دولتی در دوره پهلوی را می توان در کتب تاریخی مطالعه کرد. سبک زندگی فرو مایه غربی پهلوی ها از طریق عناصر و نهاد های فرهنگی خود تلاش گسترده ای را به راه انداختند تا سبک زندگی غربی را بر مردم ایران تحمیل کنند. لکن این سبک زندگی وارداتی بیش از آنکه غربی باشد، غربزده بود. سبک غربزده هم غربی است و هم نیست. در چنین سبکی آن جنبه های عقلانی که موجب پیشرفت و ترقی می شود، دیده نمی شود بلکه جنبه های روبنایی زندگی غربی که عاری از هر گونه عقلانیت و اخلاق مداری است، در آن دیده می شود. فرهنگ بی بند و باری، لا ابالی گری، عریان گری و زندگی اشرافی و فرد گرایی های منحط از خصوصیات سبک زندگی غربزده است که پهلوی ها سعی در تحمیل آن بر مردم داشتند. لذا مردم با عفت و اخلاق مدار ایرانی دیر یا زود علیه چنین تحمیل فرهنگی قیام می کنند و تحمل پذیرش آن را ندارند. سنگینی تحمیلات ناروای سه گانه بر ملت برای کسی که با فرهنگ و خلقیات ایرانی آشنایی دقیقی دارد، قابل پیش بینی بود که انقلابی با ریشه های فرهنگی در شرف وقوع است. مردم تا این اندازه تاب چنین تحمیلات ناروای فرهنگی را ندارند. اگر نسل جوان که تجربه عصر پهلوی را ندارد خواهان درک آن تحمیلات فرهنگی باشد، می تواند محتوای اغتشاشات پاییز امسال را از این منظر باز خوانی و باز فهمی کند. در فتنه 401 جلوه ای از خواست باستان گرایی پوشالی، اسلام ستیزی و سبک زندگی فرو مایه غربزده را شاهد بودیم. و البته از آنجا که ملت خواهان بازگشت به دوره منحط پهلوی نیستند، بار دیگر برابر چنین اراده شوم و ضد فرهنگی ایستادگی و مقاومت کردند و آن را پس زدند. ✍ داود مهدوی زادگان 17 بهمن 1401 👇👇👇 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا قم یا تهران نیست. اینجا حوزہ علمیه جامعة العروة الوثقی لاھور پاکستان است یک کاربر فضای مجازی در خصوص نفوذ انقلاب ایران در پاکستان نوشت: این اون چیزی هست که غرب و شرق ازش میترسند؛ عمق نفوذ سیاسی انقلاب اسلامی ایران. انقلاب ایران در خیلی کشورها طرفدار داره. اینجا نه تهرانه نه قم اینجا حوزه لاهور پاکستانه
🔰رهبر انقلاب: در تاریخ طولانی‌ای که داریم هیچ روزی برای ملّت ایران افتخارآمیزتر از بیست‌ودوّم بهمن نیست. بیست‌ودوّم بهمن زنده نگه داشته شده؛ باید هم زنده بماند. 🎄«بیست و دوم بهمن امسال ان‌شاءالله به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیه‌ام هم این است به همه‌ی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.» ۱۴۰۱/۱۱/۱۹ 💻 Farsi.Khamenei.ir
*چرا انقلاب اسلامی را دوست می داریم* خیلی خوشحال و شکر گزار خدا هستیم که شیرین ترین دوران حیاتمان با انقلاب اسلامی سپری گشته است و از حضرت حق می خواهیم به فضل و رحمتش تا همچنان باقی عمرمان را با این نعمت عظمی مسرور بگرداند. انشالله ما چون مغروق نعمت اللهی انقلاب اسلامی هستیم کمتر به قدر و قیمت آن توجه می کنیم اما مباد وقتی که خدا اراده پس گرفتن نعمتش را کند. و آن وقتی است که متنعمین دست از شکر گزاری برداشته باشند. البته گاه این جدایی و محرومیت از نعمت خدا همراه با غضب و مجازات کیفری است. و آن وقتی است که نه فقط قدر دان نعمتش نیستند بلکه کفر می ورزند. مانند گوساله پرست شدن قوم بنی اسرائیل بعد برخورداری از نعمت توحید. آنگاه بود که خدا بر قوم موسی غضب فرمود و امر کرد که یکدیگر را بخاطر ظلمی که بر خود روا داشتید، بکشید: "وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ" ( البقرة : 54 ). اما خدا اگر اراده کند که نگذارد جامعه برخودار از نعمت الهی به آن مرتبه ناشکری قوم موسی برسد، آن جامعه متنعم را مبتلا به فتنه می کند. آنگاه است که جامعه موحد به خود می آید و قدر دان و شاکر نعمت الهی باقی می ماند. آنچنانکه فتنه های پس از انقلاب همواره برای جامعه موحد ایرانی یادآور چرایی عشق به انقلاب اسلامی و شکر گزاری این نعمت بوده است: " إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ" ( اﻷعراف : 201 ). ما انقلاب مان را دوست داریم، چون خدا به این واسطه دست ولایت بر سر ملت ایران کشید و ملت را از سیطره طاغوت خارج کرد و در مسیر توحید و بندگی الله قرار داد: " اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ" ( البقرة : 257 ). عالم سکولار، عالم طاغوت است. گوشه گوشه دنیای سراسر سکولار و دنیوی شده امروز نشان از طاغوت دارد. ظلمت طاغوت عالم گیر شده است و شیطان های بزرگ و کوچک در نابود کردن نعمت زیست این جهانی آدمیان از یکدیگر سبقت می گیرند و برنامه های شیطانی شان را در پرتو تولید آگاهی های کاذب و رواج ابتذال اخلاقی بطور جمعی و انفرادی عملیاتی می کنند. با وصف این، حضرت حق با معجزه انقلاب اسلامی بر ملت ایران منّت نهاد تا از ولایت طاغوت خارج شده در مسیر ولایت الله قرار گیرد. چرا که نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه امتداد ولایت الله است. بی جهت نیست که عالم سکولار با تمامی عدة و عده علیه نظام ولایی جمهوری اسلامی بسیج شده است. لذا همین یک دلیل تا قیام قیامت برای چرایی عشق به انقلاب اسلامی و شکر گزاری چنین نعمتی کافی است. *چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی بر ولی فقیه و امت مسلمان در سراسر جهان مبارک باد* ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
«انقلاب زیبا» ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺اول. انقلاب زیبا است. البته نه هر انقلابی. انقلابی زیباست که زیبایی اش را حفظ کند. امر زیبا در انقلابی معنا دارد که امکان خلق زیبایی از او سلب نشده باشد. هم در خلق زیبایی تداوم داشته باشد، هم توانایی زدودن نازیبایی ها را داشته باشد. انقلاب می تواند به یک امکان هنری تبدیل شود. در هنر است که امرزشت و زیبا معنا می شود. امر زیبا میل به مانایی دارد، هیچ گاه گرد کهنگی بر او نمی نشیند، همیشه معنا دار است، در هر دوره ای حرف هایی دارد، زبان ها و بیان هایی را بر می انگیزد. امر زیبا زنده است، گذر زمان امر زیبا را زنده تر هم می کند. انقلاب می تواند به یک اثر هنری تبدیل شود، نه صرفا برای تحسین و تقدیر که برای ماندگاری و خلق زیبایی بیشتر. یک انقلاب را مردم، زیبا می کنند.‌ اثر هنری مخاطب را به صاحب اثر ارجاع می‌دهد. اما در انقلاب به عنوان یک اثر هنری، هم صاحب اثر، هم مخاطب یکی است، انقلاب به مردم بر می‌گردد.انقلاب، هنری مردمی است. رمز ماندگاری اش در مردمی ماندنش است. یک اثر هنری همیشه پیشرو است. جلوتر از واقعیت زمان حال حرکت می کند، به یک معنا واقعیت های زمان حال را به دنبال خویش می کشد. این انقلاب است، یک اثر هنری، یک انقلاب اسلامی که هر سال بر زیبایی هایش می افزاید. ادامه در پیام بعدی👇
🔺لینک یادداشت «انقلاب زیبا» در خبرگزاری فارس👇 http://fna.ir/1u826k
✍ دکتر فتح الهی خداوند دعای حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام را که بعثت در ذریه آنها اتفاق افتد رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (129بقره) در میان امیین مستجاب کرد. «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ»(2جمعه) قرآن کریم امیین را به نوعی مترادف با مؤمنین ذکر کرده است. آیه 164 سوره آل عمران تقریباً همان آیه 2 سوره جمعه است با این تفاوت که به جای امیین عبارت مؤمنین آمده است. لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ (164آل‌عمران) به نظر می رسد که امی بودن در مناسبت با ایمان قرار دارد. از آنجا که تشکیل جامعه هم بر پایه ایمان استوار می شود می توان گفت که جامعه را امیین می سازند. در واقع بعثت رسول خدا در میان سه گروه امیین، مؤمنین و ذریه ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام اتفاق می افتد. البته مضمون آیه بعثت در ادامه آیات مربوط به تغییر قبله هم آمده است. اهمیت تغییر قبله هم تا آنجاست که مثل آیه اکمال با تعبیر اتمام نعمت و نترسیدن پیامبر ذکر شده است. وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(بقره150) کَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (بقره151) به این ترتیب سه گروه پیش گفته نسبتی هم با تغییر قبله دارند و آن هم در مناسبت با تحقق امت وسط ذکر شده است.
برگزیدگان نخستین جشنواره کتاب درسی دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی مشخص شدند. برای مشاهده ادامه خبر، بر روی لینک زیر کلیک کنید. http://samt.ac.ir/fa/news/preview/519 💥 ما را در کانال‌های اطلاع‌رسانی زیر دنبال کنید: http://splus.ir/sazman.samt http://eitaa.com/sazman_samt https://ble.ir/sazman_samt
بیانیه پایانی نخستین جشنواره کتاب درسی دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی برای مشاهده متن کامل بیانیه، بر روی لینک زیر کلیک کنید. samt.ac.ir/fa/news/520/ 💥 ما را در کانال‌های اطلاع‌رسانی زیر دنبال کنید: http://splus.ir/sazman.samt http://eitaa.com/sazman_samt https://ble.ir/sazman_samt
به گزارش روابط‌عمومی «سمت» متن بیانیه پایانی نخستین جشنواره کتاب درسی دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی به شرح زیر است: خدای متعال را سپاس می‌گوییم با اهتمام استادان عالیقدر و همراهی مراکز نشر دانشگاهی، نخستین جشنواره کتاب درسی دانشگاهی سازمان «سمت» در اسفندماه ۱۴۰۱ برگزار گردید. اندیشه پرداختن به مطالعات کتاب درسی دانشگاهی از سال‌های پیش در «سمت» مطرح بوده و ضرورت توجه به این مهم از همان ابتدای انتشار مجله «سخن سمت» مطرح و در سازمان مطالعه و تدوین دنبال گردید و هدف آن ارتقاء سطح علمی کتابهای درسی دانشگاهی بوده است. ثمره این توجه جدی، در نخستین همایش بین‌المللی کتاب درسی دانشگاهی که در ۲۷ و ۲۸ دی‌ماه سال ۱۳۸۵ در سازمان «سمت» و با همراهی مراکز معتبری همچون سازمان یونسکو و شورای عالی وقت اطلاع‌رسانی وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی جلوه پیدا کرد. ماحصل پژوهش‌های استادان عالیقدر در کمیته‌های علمی وابسته که با حضور دانشمندان برجسته و صاحب‌نام برپا گردید مورد بررسی واقع و در نهایت منتهی به چاپ دو اثر ارزشمند با عناوین کتاب درسی دانشگاهی (ساختار و ویژگی‌ها) و کتاب درسی دانشگاهی (فناوری اطلاعات و ارزشیابی) گردید. در همایش یاد شده سازمان «سمت» به ارائه تعریفی از استانداردهای نگارش کتاب درسی دانشگاهی پرداخت که نتایج آن را در قالب اعمال در آثار خود و هم در انتخاب آثار نخستین جشنواره کتاب درسی دانشگاهی بکار بسته است. سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) در رویکرد جدید خود که به گونه جدی اهتمام به اعمال اصول و معیارهای تدوین محتوای کتاب درسی دانشگاهی به عنوان راهنمای عمل خود و نشر آثار علمی در قالب اصول نهادینه شده علوم اسلامی و انسانی پرداخته است، این جشنواره را محکی در راستای ارزیابی آثار علمی دانشگاهی دانسته و تلاش دارد این امر را به عنوان یک وظیفه ملی تلقی نموده و در راه اجرای هر چه بهتر آن، از مجامع و مراکز علمی و پژوهشی کشور مدد بگیرد. با یاری خداوند متعال جشنواره کتاب درسی دانشگاهی سازمان «سمت» تلاش خواهد داشت که در دوره‎های آتی خود بصورت منظم و در ابعاد ملی و بین‌المللی برگزار نماید، و زمینه‌های استفاده از فناوری اطلاعات و تولید آثار الکترونیکی و جنبه‌های گوناگون نشر محتوای علمی دانشگاهی را در داوری آثار، مدنظر خود قرار دهد. جنبه‌های گوناگون تولید محتوای درسی دانشگاهی، نیازمند اعتنای جدی به رعایت ضوابط ساختاری و شکلی بود و تلاش شده است که در انتخاب آثار برتر این دوره از جشنواره به این امور توجه جدی مبذول گردد. هر چند که مراکز معتبری در کشور عزیزمان به امر مهم برگزاری جشنواره‌های کتاب اشتغال دارند با اینحال دارابودن ویژگی خاص سازمان «سمت» در نشر کتاب درسی دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی و همچنین سابقه علمی این سازمان در برپایی همایش کتاب درسی دانشگاهی و نشر تنها مجله تخصصی دوفصلنامه علمی پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، جایگاه منحصر بفردی به سازمان اعطا داشته است. لازم است از همکاری بی‌دریغ و مشفقانه وزارت علوم تحقیقات و فناوری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی و خانه کتاب و ادبیات ایران که در مراحل برگزاری این جشنواره همراهی لازم را مبذول داشتند تشکر بعمل آوریم. پس از اولین فراخوان جشنواره و تا آخرین روز دریافت آثار، در مجموع ۵۰۰ عنوان از سوی صاحبان آثار توسط دبیرخانه جشنواره دریافت و از میان آنها تعداد ۱۳ عنوان مفتخر به کسب عناوین برگزیده و شایسته تقدیر شدند.
یادداشت ۱۰۰(۹): رهبر یا ولی‌فقیه ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺دو روز پیش رخصت یافتم در یکی از جلسات درس استاد گرامی جناب آقای دکتر مهدوی‌زاگان حضور پیدا کنم. فارغ از مباحث ارزشمند مطرح شده در این نشست، بعد از جلسه، نکته‌ای بیان داشتند که گفتم از این طریق به مخاطبین محترم انتقال دهم. ایشان بنده را تنبه دادند بهتر است برای ارجاع دادن یا استناد به بیانات رهبری یا نام بردن از ایشان، در کنار کلماتی نظیر مقام معظم رهبری یا رهبر انقلاب از واژه «ولی‌فقیه» نیز استفاده شود. بنظرم شاید این غفلت شایع در ادبیات نوشتاری و گفتاری‌مان، تا حدودی ما را نسبت به بهره‌گیری از ظرفیت‌های عظیم این مفهوم بی‌اعتنا کرده باشد. متاسفانه در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که مدلول‌ها به شدت مورد دست‌کاری قرار گرفته و بر اهمیت مادیت مفاهیم در قالب کلمات افزوده شده است. امروزه درست یا غلط به جای اصالت معنا، تسلسل دال‌ها اعتبار یافته است. کلمات به خودی خود انرژی مضاعف یافته‌اند، حتی اگر به معنایی خاص دلالت نکنند. باید استفاده از واژه «ولی فقیه» عمومی شود. این یک کلمه ساده نیست، ظرفیتی است که هم تداولش انرژی ایجاد می‌کند و هم معنا یا مدلولش تأمل و تفکر برمی‌انگیزد. واژه «ولی فقیه» مدلولی است که هنوز در حد ظرفیت بالایش تجسد پیدا نکرده. یاد بگیریم از این کلمه بیشتر استفاده کنیم.