🔰 اراده فتح قله های پیشرفت و ترقی و حقارت طبع های بیمار
حس صعود و فتح قلههای مرتفع و دست نیافتنی ذاتاً لذت بخش است. وقتی کوهنوردی از اراده اش بر فتح قله ای مرتفع و صعب العبور سخن می گوید، علیرغم سختی هایی که در این کار وجود دارد، از شنیدن چنین سخنی شاد می شویم و او را تشویق کرده و برای موفقیتش دست به دعا بر می داریم.
وقتی اخبار لحظه به لحظه نزدیک شدن کوهنورد به قله و فتح آن را می شنویم، از خود بی خود می شویم و از شدت خرسندی در خود نمی گنجیم. حتی وقتی هم که کوهنوردمان در رسیدن به قله موفق نشود، او را سر زنش نمی کنیم بلکه به او امید می دهیم و از او می خواهیم دست از چنین اراده بزرگی بر ندارد.
این شکل از مواجهه با اراده معطوف به فتح قله های بلند مرتبه موافق با بلند طبعی انسان است. چون سرشت انسان متعالی است و اهداف رفیعه را طلب می کند.
بخاطر بلند طبعی است که می گوییم " ما ز بالاییم و بالا می رویم ". و بر اساس همین طبع متعالی است که اهداف پست و دَنیه را مذموم می شماریم و از انتخاب آنها حذر می کنیم. تنها طبع های ثانوی دَنیه است که چنین اهدافی را بر می گزیند.
چنانکه راه رسیدن به خدا در صعود و رفعتی است که به کمک کلمه طیبه و عمل صالح میسر می شود: " مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ۚ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ " ( فاطر : 10 ).
پس، سرشت استعلایی انسان خاستگاه اراده رشد و ترقی خواهی در همه عرصه های مادی و معنوی است. حتی اگر این اراده در رفتن به قعر دریاهای عمیق باشد.
هیچ صعودی و فتح قله ای بدون وجود سرشت استعلایی در انسان اتفاق نمی افتد. چون آدمی در این جهان به هبوط عادت کرده است و به دنائت در طبع خو گرفته است. به همین خاطر، اراده فتح قله ها کار هر کس نیست.
اینکه برخی ها برابر اراده های قدسی و آهنین در فتح قلههای پیشرفت و ترقی بجای احساس شادی غضبناک و برآشفته می شوند و چنین اراده ای را از راه مغالطه و شبیه سازی های ناروا تحقیر می کنند، بخاطر دنائت طبع شان است. در غیر این صورت، دلیلی ندارد که اراده بر فتح قله ها را تحقیر کنیم.
نقد اراده فتح قله از جهت انتخاب و اولویت و نحوه راهبری معقول است اما نفی اساس صعود غیر عقلایی است تا چه رسد به تحقیر آن.
فرضاً هم جامعه ای در فتح قله پیشرفت نام کام شود ولی حق نداریم او را بخاطر چنین اراده مترقیانه ای سرزنش و تحقیر کنیم. بلکه حقارت و فرومایگی از آن خود این افراد است. چون آشکارا اذعان به ارزشمندی دنائت طبعی و بی ارزشی اراده بر پیشرفت و ترقی انسان و جامعه کرده اند.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadega
اراده فتح قله های پیشرفت و ترقی و حقارت طبع های بیمار | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020905000561/%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D9%82%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D9%88-%D8%AD%D9%82%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B7%D8%A8%D8%B9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1
❗️ گفتگوی بیهوده
" به طور فشرده از باب یادآوری عرض میکنم نظام اخلاقی دنیای سنت و اخلاق دینی نه تنها نتوانستند با "انسانِ مدرن" و "جامعهی جدید" سر سازگاری پیدا کنند، بلکه با اخلاق مدرن و انسان مدرن سر ستیز را هم باز کردند".
چند شب پیش، متن بالا را از یکی از مدرن خواهان متصلب که دستی در قلم دارد در شبکه اجتماعی خواندم. او در این جمله به اصطلاح فشرده هر آنچه که بزعم وی سنتی است اعم از دین و اخلاق دینی و گفتمان دینی را به ناسازگاری و ستیزه خویی با اخلاق مدرن و انسان مدرن متهم کرده است.
این سخن نمونه ای از صدها و هزاران متن مدرن جویان متصلبی است که علیه اندیشه و اخلاق و آیین و گفتمان دینی وارونه گویی و نفرت پراکنی می کنند.
نویسنده غربگرای متصلب در حالی این جملات را بیان میکند که مسلمانان مظلوم غزه با هزاران تن بمب صهیونیست های غاصب به خاک و خون کشیده شدند و بیش از بیست هزار نفر اعم از زن و مرد و کودک به شهادت رسیدند و شهرشان ویران شد و هزاران نفر آواره کوی و برزن های بی آب و برق شدند و اغلب بیمارستان هایشان از کار افتاده است.
و در این جنایت بزرگ جنگی اغلب دولت های مدرن به سرکردگی آمریکا، ابر دولت مدرن، نقش مستقیم یا حمایتی داشتند.
بسیار تعجب آور و اسفبار است که اینگونه نویسندگان متصلب حتی در چنین شرایطی که غرب مدرن اینچنین خشونت بار و دهشتناک بر مسلمانان هجوم آورده است، همچنان بر این باورند که اخلاق دینی و آیین مسلمانی سر نا سازگاری و ستیز با انسان و اخلاق مدرن را دارد!
چرا این دسته از غربگرایان متصلب خود را به خواب زده اند و بی رحمانه و سنگدلانه از کنار واقعیت های فاجعه باری که دنیای مدرن علیه جهان اسلام پدید آورده است عبور می کنند و شعار کنش انتقادی آنان فعال نمی شود؟! آیا بیدار کردن این جماعتی که خود را به خواب زده ممکن است؟ اصلاً آیا گفتگو با آنان فایده ای دارد؟
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
🖌 نظارت استصوابی در مصاف با فساد سیستمی
وقتی فساد مالی در جایی کشف می شود و افکار عمومی از آن مطلع می شوند؛ جریان معاند و مخالف، گویی جان تازه گرفته حاکمیت را آماج حملات خود قرار داده او را به فساد سیستمی متهم می کند. در حالی که نظام های فاسد، همواره سعی می کنند فساد شان بر ملاء نشود و همچنان پنهان بماند. نه آنکه خود حاکمیت کاشف و آشکار کننده فساد کارگزاری خود باشد.
لذا تردیدی نیست که جبهه معارض و مخالف هیچگونه دغدغه ای نسبت به وجود فساد ندارد. اهمیت این مساله نزد آنان از جهت دستاویز قرار دادن برای هجمه به نظام دینی است. اگر این نظام نبود، چنین هجمه ای هم در کار نبود و لو سراسر مملکت را فساد در بر بگیرد. چنانکه این جریان پیش از انقلاب چشم و قلم خود را به سوی فساد سیستمی حاکمیت طاغوت بسته بود.
هنوز فراموش نکرديم که چگونه این جماعت در جریان محاکمه شهردار یکی از کلان شهرها سعی در تبرئه و تطهیر و نا چیز شمردن جرم او را داشتند. حتی همان زمان یکی از روزنامه چی های شان وجود فساد در کلان شهرهای مدرن را امری طبیعی می دانست. البته این حرف چندان هم بی ربط نیست. چون خاستگاه مفهوم " فساد سیستمی " (Systemic corruption) همان شهرهای متروپل مدرن است.
اما یکی از دلایل مهم نبودن مساله فساد نزد جبهه معارض و معاند، برخورد سرد و بلکه تند آنان با اقدامات پیشگیرانه است. یک نمونه آن مبارزه سر سختانه این جریان با نظارت استصوابی است.
اساس ایده نظارت استصوابی بر فکر سالم سازی و فساد ستیزی پیشگیرانه در دستگاه اجرایی استوار است. نظارت استصوابی مهم ترین ساز و کار پیش گیری از وقوع فساد و نهادینه شدن آن در حاکمیت است. نظارت استصوابی اقدامی مثبت برای حضور افرادی پاک سرشت و پاکدست در امر کارگزاری و تصدی امور است.
با وجودی که نظارت استصوابی در حاکمیت چنین نقش مثبت و سازنده ای دارد، جبهه معارض ِ متظاهر به فساد ستیزی به شدت با آن مخالف است و همواره خواهان رفع آن هستند. آنان حتی در توجیه خواسته خود مساله اصل بر برائت را پیش می کشند.
یکی از پارادوکس های جبهه معارض در همین کاربست اصل برائت در نفی نظارت استصوابی است. زیرا دعوی فساد سیستمی با اصرار بر اصل برائت سازگاری ندارد. نمی توان از سویی حاکمیت را به فساد سیستمی متهم کرد و از سوی دیگر خواهان کنار گذاشتن نظارت استصوابی شد.
اگر فساد سیستمی واقعیت دارد، ضرورت نظارت استصوابی دو صد چندان می شود.
بنابر این، اگر دغدغه مبارزه با فساد را داریم، نباید با اقدامات پیشگیرانه مانند نظارت استصوابی مخالفت کرد بلکه باید به استقبال آن رفت و از آن دفاع کرد. مخالفت با نظارت استصوابی بیانگر جدی نگرفتن مبارزه با فساد است
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
نظارت استصوابی در مصاف با فساد سیستمی
اگر فساد سیستمی واقعیت دارد، ضرورت نظارت استصوابی دو نظارت استصوابی در مصاف با فساد سیستمی
اگر فساد سیستمی واقعیت دارد، ضرورت نظارت استصوابی دو صد چندان می شود. در چندان می شود.
https://www.farsnews.ir/news/14020915000279/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B5%D9%88%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D9%81-%D8%A8%D8%A7-%D9%81%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85%DB%8C
🖌 نظریه پنهان نگاری اشتراوس و تعقیب و آزار آمریکایی
➕ سکوت چندش آور روشنفکران و آموزگاران تجدد و غرب باوران در دو ماه گذشته نسبت به جنایات جنگی و نسل کشی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه و پشتیبانی همه جانبه دولت های غربی به سرکردگی آمریکا از آن ذهن انسان های دردمند را به خود مشغول کرده است.
چرا این جماعت که در هر محفل و هر گپ و گفتی که می نشینند دل نگرانی خود را از انسان های گوشت و استخوان و پوست دار اعلام می دارند، اما نسبت به این فاجعه تلخ ضد انسانی سکوت اختیار کرده اند و آن را محکوم نمی کنند. چرا برابر شیون و ناله های مادران و پدران و فرزندان عزیز از دست داده فلسطینی متاثر نمیشوند و جبهه ضد صهیونیستی، ضد استکباری تشکیل نمی دهند.
➕ دنبال فهم و تفسیر این سکوت بودم که ترجمه کتاب " تعقیب و آزار و هنر نوشتن " اثر مشهور لئو اشتراوس ( ۱۴۰۲، ترجمه یاشار جیرانی و شروین مقیمی، نشر ققنوس) به دستم رسید و با خواندن مقاله دوم که عنوان کتاب از آن گرفته شده است، تا حدودی به پاسخ مساله نزدیک شدم. البته از این مطالعه بر ناصواب بودن تحلیل اشتراوس درباره شجاعت روشنفکری و فیلسوف مدرن بیشتر واقف شدم.
همانطور که می دانید نظریه پنهان نگاری اشتراوس مشهور است. به زعم وی فیلسوفان و متفکرین گذشته به دلیل آزار و اذیت و سرکوب حکومت ها مجبور به پنهان نگاری و سخن گفتن در بین خطوط بودند. آنان نمی توانستند حرف شان را آشکارا بیان کنند.
اشتراوس در این زمینه گفته است: " پس تعقیب و آزار به ظهور یک فن نوشتن خاص و بدین وسیله به ظهور نوع خاصی از آثار نوشتاری منجر می شود، که در آن حقیقت تمام امورِ تعیین کننده یا مهم منحصراً در بین خطوط ارائه می شود" ( اشتراوس، ۱۴۰۲ : ۳۷ ).
به زعم وی مزیت این نوع نوشتن برخورداری از ارتباط عمومی بدون رنج بردن از مجازات های بزرگی چون اعدام مولف است.
اما اشتراوس این نوع نوشتن و خوانش بین خطوطی را در دنیای مدرن بویژه در جامعه لیبرال بی رونق دانسته است. ما در زمانی به سر می بریم که " تعقیب و آزار دیگر نه تجربه ای نیرومند بلکه خاطره ای کمرنگ شده است" ( همان: ۴۵ ). به همین خاطر، او از خود می پرسد اینگونه آثاری که تحت تعقیب و آزار نوشته شده در جامعه حقیقتاً لیبرال چه کاربردی می تواند داشته باشد ( همان: ۵۲ ).
اشتراوس بر پایه چنین تحلیلی از نوع نوشتن های بزرگان گذشته بويژه فیلسوفان قضاوت جالبی کرده است. به عقیده وی " در این زمینه فیلسوفان پیشا مدرن در مقایسه با فیلسوفان مدرن ترسوتر هستند". از اواسط قرن هفدهم به بعد تعداد رو به افزایشی از فیلسوفان مدرن به مقابله با تعقیب و آزار رو آوردند. آنها امیدوار به روزی بودند که در نتیجه پیشرفت تربیت مردمی، آزادی کامل سخن عملاً ممکن شود ( همان: ۴۸ ).
➕ اکنون مائیم و فاجعه دردناک مردم مظلوم غزه از یک سو، سکوت فیلسوفان و بزرگان اندیشه مدرن برابر این دد منشی و نسل کشی صهیونیست ها و حمایت دولت های غربی به سرکردگی آمریکا از سوی دیگر و نیز تحلیل و قضاوت اشتراوس از دیگر سو.
این سکوت روشنفکری و فیلسوفان مدرن خصوصاً در جامعه لیبرال آمریکا برمبنای تحلیل اشتراوس چه معنایی دارد و چگونه باید قضاوت کرد؟
اگر این سکوت را ناشی از ترس بدانیم، لاجرم باید بر خلاف اشتراس اذعان کرد که تجربه تعقیب و آزار در دنیای مدرن آن هم از نوع آمریکایی- صهیونیستی آن همچنان نیرومند است و به خاطره ای کمرنگ تبدیل نشده است.
در نتیجه، شاید باید دفاعیه هابرماس از جنایات ارتش صهیونیستی را با خوانش بین خطوطی مطالعه کرد.
اما اگر این سکوت چندش آور را ترس ناشی از تعقیب و آزار ندانیم بلکه علامت رضامندی تلقی شود، باید انحطاط روشنفکری و پایان جامعه لیبرال غربی را اعلام کرد
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
نظریه پنهان نگاری اشتراوس و تعقیب و آزار آمریکایی | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020924000046/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%B3-%D9%88-%D8%AA%D8%B9%D9%82%DB%8C%D8%A8-%D9%88-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C
🏴 السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🏴
#صلوات_خاصه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ.
زهرا(س) شدی که نام علی(ع)را عَلَم کنی
پنهان شدی که هر دو جهان را حرم کنی
●➼┅═❧═┅┅───┄
🏴 سالروز شهادت بانوی دوعالم، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تسلیت باد.