eitaa logo
مهدوی زادگان
368 دنبال‌کننده
177 عکس
55 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 اسرائیل رفتنی است و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند حمله تروریستی صهیونیست های جنایتکار به کنسولگری ایران در سوریه که منجر به شهادت هفت نفر از دلاورمردان مستشاری بلند پایه میهن عزیزمان شد‌؛ موجی از خشم و نفرت مردمی علیه این حرکت مذبوحانه را به دنبال داشت و افکار عمومی را بر اصل لزوم انتقام سخت بسیج کرد. صهیونیست های غاصب با این خبط بزرگ شان نه فقط درماندگی و استیصال خود را نشان دادند بلکه نا توانی شان در مهندسی و مدیریت میدان را آشکار کردند. بدین ترتیب، خود نیز در تسریع پایان عمر منحوس شان سهیم شده اند. البته این درماندگی و بیچارگی را در جمع اپوزیسیون داخلی نظام خصوصاً بعد نتیجه انتخابات ۱۱ اسفند سال گذشته کاملا مشهود است. هر دو جریان مخالف نظام اسلامی ( محور آمریکایی - صهیونیستی و جریان ضد انقلاب ) روی نتایج متوقع شان از انتخابات امید زیادی داشتند. ولی انتخابات بر خلاف انتظار آنان موجب افزایش یکپارچگی ملت شد. اکنون شاهد آن هستیم که از یک سو، رژیم صهیونیستی از روی خشم و عصبانیت دیوانه وار در آتش اعمال جنایتکارانه بر مردم مظلوم غزه و رفتار تروریستی خود دمیده است. از سوی دیگر، رفتار و ادبیات اپوزیسیون داخلی خشونت بارتر و غیرعقلانی تر شده است. چون هر دو دنبال راهی برای نجات از مخمصه و تله ای که گرفتارش شده اند، می گردند. به همین خاطر، تشدید رفتار و گفتار خشونت آمیز آنان قابل پیش بینی است. اما ضد انقلاب درمانده در شرایط کنونی همسو با پروژه شکست خورده صهیونیست ها دو هدف مهم را تعقیب می کنند. نخست، منصرف کردن ایران از انتقام سخت علیه رژیم صهیونیستی و دیگری برهم زدن انسجام و یکپارچگی ملی از طریق تزریق افکار سازشکارانه و ترس از دشمن. همین ها که اگر خبطی از کارگزار حکومت سر بزند با بی رحمانه ترین ادبیات در پی دریدن و حذف فیزیکی او هستند، اما نسبت به جنایات صهیونیست ها یا ساکت اند و یا از ادبیات به شدت محافظه‌کارانه بهره می گیرند. بنابراین، باید مراقب تاثیر گذاری منفی و حقیرانه این جریان بود. امروز باید ملت و حاکمیت بیش از گذشته در راستای مصالح ملی و امت اسلامی و نفی دشمن صهیونیستی، یکپارچه و متحد عمل کند. مردم با پیروی قاطع تر از فرامین و هدایت گری های ولی فقیه امکان مناسبی را برای مسئولین امر فراهم می سازند تا در اجرای انتقام سخت تصمیم معقول و حکیمانه ای را اتخاذ کنند. بی تردید، برخی ها از روی عمد یا نا آگاهی سعی دارند میان مساله انتقام سخت و جنگ رابطه مثبتی برقرار کنند تا بدین ترتیب، دلاورمردان ایران را از گزینه انتقام منصرف سازند. لکن انتقام سخت لزوماً منجر به جنگ نمی شود. چنانکه ایران پایگاه عین الاسد را موشک باران کرد ولی آمریکایی ها دست به هیچ اقدامی نزدند. بلکه انتقام سخت می تواند از جهت وقوع جنگ بازدارنده باشد و دشمن را وادار به عقب نشینی و ترس کند. یکی از اشتباهات محاسباتی که همواره ولی فقیه ملت و دولت مردان را از ابتلای به آن حذر داده است، همین مترادف گرفتن انتقام سخت و جنگ است. ایشان بارها تاکید داشته اند که دوره بزن و در رفتن گذشته است. اگر دشمن ملت بزند سیل پشیمان کننده ای خواهد خورد. اما این سخن هیچگاه به معنای آغاز گری جنگ نبوده است. نباید فراموش کرد که قرآن کریم در چهار آیه شریفه باری تعالی را به " ذو الانتقام " توصیف کرده است ( آل عمران: ۴؛ مائده: ۹۵؛ ابراهیم: ۴۷؛ زمر: ۳۷ ). علاوه بر این که قرآن کریم مساله مقابله به مثل را برای کسی که ظلمی بر او شده جایز شمرده است تا چه رسد به ظلمی که بر یک ملت وارد آمده است: "فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ "( البقرة : ۱۹۴ )؛ " أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ " ( الحج : ۳۹ ). مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس با فریاد مرگ بر اسرائیل و حمایت از مردم مظلوم غزه گوشه ای از خشم و خواست انتقام سخت از صهیونیست های جنایتکار را ابراز می دارند. اما آن انتقام سخت در وقت حساب شده در میدان اتفاق خواهد افتاد انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
بیانیه ضدصهیونیستی جمعی از اساتید و فضلای حوزوی سراسر کشور بسم الله الرحمن الرحیم «وَ كَتَبنَا عَلَيهِمۡ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفسَ بِٱلنَّفسِ وَ ٱلعَينَ بِٱلعَينِ وَ ٱلانفَ بِٱلأَنفِ وَ ٱلأُذُنَ بِٱلأذُنِ وَ ٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَ ٱلجُرُوحَ قِصَاصٌ»(مائده/45) شهادت سرداران و پاسداران رشید اسلام به ویژه شهید سردار زاهدی داغ تازه‌ای بر قلوب مؤمنین و همه آزادگان از ایران تا لبنان، از عراق تا یمن و فلسطین و اقصی نقاط جهان گذاشت. این تهاجم وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی، مهر تأیید دیگری بر کارنامه پرافتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشت. ملت عزیز ما، ملتی امام حسینی است که «القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة» را در طول بیش از چهار دهه و در جبهه‌های مختلف به اثبات رسانده است و شکی نیست که به فرموده امام خمینی کبیر «هر پرچمی از دست توانای سرداری بیفتد سردار دیگری آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامی به کوشش برخیزد»(صحیفه،ج15،ص226) حضور مستمر مردم در میدان مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی اقتضای آن دارد که به تکلیف شرعی و ملی در حفظ اقتدار جمهوری اسلامی بعنوان ام‌القرای تحولات آخرالزمانی و قلب تپنده مستضعفان جهان با جدیت عمل کنیم. مجاهدت خستگی‌ناپذیر رزمندگان بدون‌مرز ایران در حفظ دماء مردم مقتدر و مظلوم غزه که بر دوست و دشمن پوشیده نیست، مایه‌ی آبرو و عزت ملت ایران در بین جهانیان و همه ملت‌های ستمدیده است. ارتقای سطح تهدیدات خصمانه از ترورهای فردی به حمله رسمی و علنی به کنسولگری جمهوری اسلامی نشان‌گر ناکارآمدی مدعاهای واهی و انتزاعی پیروان خط سازش در توصیف واقعیت‌های میدانی است که در مواردی، اقدامات مدافعان غیور امنیت برای تحقق انتقام سخت و اعلان علنی آن را با محدودیت‌هایی مواجه می‌کرد. ضرورت حفاظت از امنیت ایران و حراست از فرزندان جان‌برکف ملت اقتضای آن دارد که در عقبه این نبرد بزرگ و تاریخ‌ساز مقاومت، اجماع‌سازی ملی و فراملی صورت بگیرد. درصورت شکل‌گیری و صیانت از چنین اجماعی، اصابت ضربت متقابل‌ و پیشگیری از همه تهدیدات و مقابله سخت و متناسب برای نیروهای میدانی مقاومت کاملا دست‌یافتنی است. اکنون که رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتا راهبرد اقدام پشیمان‌کننده را اعلان فرموده‌اند، باید تمام مطالبات و هدف‌گذاری‌ها و اجماع‌سازی‌ها در همین جهت پیش برود و برای مقابله با زمزمه‌های عناصر معدود از اصحاب خط سازش در داخل کشور و وسوسه‌های شیطانی برخی مزدوران خارجی، راهی جز جهاد تبیین وجود ندارد که بار اصلی آن بر دوش ما حوزویان است. امروز ارکان نظام اسلامی به‌ویژه نیروهای نظامی، در اوج اقتدار، شهامت و کیاست‌اند و هرگونه تصویرسازی چهره‌ای انفعالی و غیرانقلابی، جز جفا به نظام و یاران پاکباخته آن نیست. حضور میدانی و پرشور و شعور مردم سراسر کشور در ساعات اولیه اعلام خبر حمله وحشیانه رژیم غاصب، نشان داد که ملت شهادت‌طلب ایران به‌هیچ وجه از تحلیل‌های بی‌پایه‌ای که عقب‌نشینی، انفعال و سازش با شیطان بزرگ را تنها راه نجات معرفی می‌کند، تأثیر نگرفته و هم‌چنان با اعتماد به قدرت درون‌زای جمهوری اسلامی فریاد مطالبه انتقام سرمی‌دهند. ما بعنوان جمعی از اساتید، پژوهشگران و مبلغین حوزه‌های علمیه سراسر کشور با تکیه بر پیام الهی_سیاسی مقام معظم رهبری و فرمان قاطع ایشان مبنی بر اقدام پشیمان‌کننده علیه رژیم منفور صهیونیستی، با اعتماد کامل به مسئولین نظامی و امنیتی و کارگزاران سیاسی جمهوری اسلامی ایران، مطالبات و نکات ذیل را صراحتا اعلام می‌داریم: ۱.انتقام پشیمان‌کننده و سخت علیه رژیم کودک‌کش صهیونیستی و اعلان جهانی آن جهت صیانت از چهره مقتدر جمهوری اسلامی در جبهه جهانی مقاومت که با مجاهدت‌های طولانی یاران حاج‌قاسم عزیز به دست آمده است. ۲.تبیین حداکثری در جهت آماده‌سازی ذهنی جامعه برای درک واقعیت‌های جنگ فعلی و تعریف جامعه‌ی اسلامی ایران به عنوان یک جامعه در جنگ دائمی با دشمنان بشریت، برای خروج افکار عمومی و فضای رسانه‌ای از شرطی شدن نسبت به شروع جنگ ۳.برنامه‌ریزی جدی برای شبکه‌سازی نخبگانی و مردمی در جهت تحقق جبهه جهانی مستضعفین و خصوصا مردم محور مقاومت و تقویت تولیدات رسانه‌ای بین‌المللی به‌جهت حمایت معنوی از جبهه مقاومت، به‌ویژه فلسطین ۴.اقدام مؤثر متولیان حوزوی در جهت تحقق فرمان راهبردی ولی فقیه مبنی بر تشکیل کانون بزرگ تبلیغی؛ که در تقویت عمق راهبردی مقاومت و پیشگیری از وسوسه‌های خط سازش و مطالبه در جهت تسریع در خدمت‌رسانی به مردم، فوریت دارد. ۵.اجماع‌سازی حول آرمان‌های انقلاب اسلامی بر محور فرامین صریح و قاطع ولایت عموم حوزویان با رصد دقیق تحولات، در کنار دانشگاهیان ارجمند و سایر اقشار، به‌وظیفه ذاتی خود در صیانت از آرمان‌های امام و شهدا عمل خواهند کرد. ▫️اسامی امضاءکنندگان👇 ص ۱ ص ۲ ص ۳ ص ۴ ص ۵ @rozaneebefarda
بیانیه جمعی از اساتید، مبلغان و پژوهشگران حوزوی در محکومیت جنایات رژیم غاصب صهیونیستی، حمایت از مدافعان امنیت و تأکید بر ضرورت انتقام و اقدام پشیمان‌کننده [صفحه ۱ از ۵] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اسامی امضاکنندگان؛ حجج اسلام والمسلمین آقایان: ۱.محمدعلی برکتین استاد درس خارج، مدیر مدرس دارالعلم امام حسن(ع) و مدیر مؤسسه فقهی صاحب الامر(عج) قم ۲.حسام الدین ربانی|| استاد سطح عالی حوزه قم ۳.رجبعلی مقیسه|| استاد سطح عالی و خارج حوزه قم ۴.محمدمهدی حقانی|| استاد مبانی انقلاب اسلامی و مدیر مؤسسه فرهنگی حدیث لوح و قلم قم ۵.عبدالله کیوانی|| استاد سطح عالی حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۶.علی رستم‌پور|| مدیر مؤسسه فقهی امام علی بن موسی‌الرضا(ع) قم ۷.سیدجواد ابن‌الرضا|| مدیر مؤسسه فقهی سیدالساجدین(ع) قم ۸.حسین مظفری|| استاد سطوح عالی حوزه و عضو مجلس خبرگان رهبری ۹.روح‌الله شاکری زواردهی|| استاد رشته کلام و ریاست دانشگاه معارف اسلامی ۱۰.داود مهدوی‌زادگان|| رئیس سازمان سمت ۱۱.جواد مجتهد شبستری|| استاد سطح عالی حوزه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۱۲.سعید صلح‌میرزائی|| استاد سطح عالی قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۱۳.ناصر فقیه|| استاد سطح عالی حوزه قم ۱۴.حسین ارجینی|| معاون آموزش دانشگاه معارف اسلامی ۱۵.محمد الهی خراسانی|| استاد سطح عالی حوزه مشهد، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، استاد دانشگاه ۱۶.سیدعلیرضا موسوی جوردی|| استاد سطح عالی حوزه قم ۱۷.محمد عابدی|| استاد سطح عالی قم ۱۸.حسن غفاری‌فر|| استاد جریان‌شناسی و عضو هیأت علمی مؤسسه امام رضا(ع) ۱۹.عبدالمجید مقامی|| استاد سطح عالی قم و نائب رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین ۲۰.عبدالجلیل محمودی|| مدیر مدرسه علمیه خاتم‌الانبیاء(ص) ۲۱.محى‌الدين مكارم شیرازی|| استاد سطح عالی قم ۲۲.محمدباقر پورامینی|| استاد سطح عالی قم ۲۳.احمد پاک‌نهاد|| استاد سطح عالی قم ۲۴.علی‌اصغر گرجی|| استاد سطح عالی قم ۲۵.علی کرمزاده|| استاد سطح عالی و مدیر مؤسسه فقهی حضرت قائم(ع) قم ۲۶.محمدجواد بوربور|| استاد سطح عالی و مدیر مؤسسه فقهی شمس‌الشموس(ع) قم ۲۷.سیدمجید غنائی|| استاد سطح عالی قم و معاون آموزش مؤسسه فقهی صاحب الامر(عج) ۲۸.حامد دارابی‌نیا|| استاد سطح عالی و معاون آموزش مؤسسه فقهی امام حسین(ع) قم ۲۹.سیدمحمد مجیدی|| استاد سطح عالی قم و معاون آموزش مؤسسه فقهی علی بن موسی الرضا(ع) قم ۳۰.محمدباقر علیمردانی|| استاد سطح عالی و مدیر مرکز پژوهشی فقه‌الرضا(ع)قم ۳۱.محسن انبیائی|| استاد سطح عالی قم ۳۲.علی صادقیان|| استاد سطح عالی قم ۳۳.مهدی گرامی‌پور|| استاد سطح عالی قم ۳۴.محمدرضا تیموری|| استاد سطح عالی قم ۳۵.سیدجواد پنجتنیان|| مدیر مدرسه علمیه جعفریه(ع) مشهد ۳۶.محسن پوراکبر|| استاد سطح عالی حوزه قم ۳۷.روح الله شیرمهد|| استاد سطح عالی قم ۳۸.محمدعلی طائب|| استاد سطح عالی قم ۳۹.سیدموسی صدر|| استاد سطح عالی مشهد ۴۰.سیدمحمدحسین احمدی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۱.محسن قدیری|| استاد سطح عالی مشهد ۴۲.مجتبی فرحناکی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۳.سیدعباس علوی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۴.حسین شریعتی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۵.محمدعلی حسینی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۶.علی نعمت‌شاهی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۷.مجتبی جاهد|| استاد سطح عالی مشهد ۴۸.سیدجواد شریعتی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۹.محمود احمدی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۰.رضا جهانگیر فیض‌آباد|| استاد سطح عالی مشهد ۵۱.سیدمحمود محمدی چنارانی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۲.سیدعلی دریاباری|| استاد سطح عالی مشهد ۵۳.علیرضا عابدینی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۴.محسن قمصری‌فر|| استاد سطح عالی مشهد ۵۵.حامد کاظم‌نژاد|| استاد سطح عالی مشهد ۵۶.حسین مرادی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۷.سیدسعید مرتضوی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۸.سیدحسن موسوی‌مهر|| استاد سطوح عالی مشهد ۵۹.محمدرضا با خدا|| استاد سطح عالی مشهد ۶۰.محمدحسین سلیمانی|| استاد سطح عالی قم ۶۱.علیرضا محمدی‌نژاد|| استاد سطح عالی قم ۶۲.روح‌الله مسعودیان|| استاد سطح عالی قم ۶۳.علی زهرابی|| استاد سطح عالی قم ۶۴.محمدمهدی خسروی|| استاد سطح عالی قم ۶۵.حمیدرضا نصیبی‌نیا|| استاد سطح عالی قم ۶۶.محمدرضا زارع|| استاد سطح عالی مشهد ۶۷.روح‌الله قدرتی|| استاد سطح عالی قم ۶۸.محمدصادق حیدری|| استاد سطح عالی قم ۶۹.محمدجواد قاسمی|| استاد سطح عالی قم ۷۰.سیدمحمدرضا موسوی|| استاد سطح عالی قم ۷۱.محسن چگینی|| استاد سطح عالی قم ۷۲.محمد رئیسی|| استاد سطح عالی قم ۷۳.سیدمصطفی احمدی|| استاد سطح عالی قم ۷۴.سیدعلی هاشمی|| استاد سطح عالی قم ۷۵.حسین عاقلی|| استاد سطح عالی قم ۷۶.قربان یاس‌بلاغی|| استاد سطح عالی قم ۷۷.محمدتقی نصرالهی‌نیا|| استاد سطح عالی قم ۷۸.محمد مروارید|| استاد سطح عالی حوزه خراسان ۷۹.محمد مختاری|| استاد دوره مقدمات حوزه مشهد ۸۰.سیدمهدی سجادی‌خصال|| استاد سطح عالی قم @rozaneebefarda
🔸 توصیه های حکومتی مرجعیت دینی نجف اشرف سایت عصر ایران وابسته به جریان فکری که از لزوم کاهش سطح مشارکت مرجعیت دینی در امر سیاسی دفاع می کند گفته ای قدیمی از استاندار اسبق نجف اشرف، عدنان الزرفیه ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ م ) را که به نظر همسو با این دیدگاه می آید با ذوق زدگی باز نشر داده است ( ر. ک: asriran.com/0040g9 ). این گفته برداشت استاندار اسبق نجف از نحوه تعامل مرجع تقلید نجف حضرت آیت الله سید علی سیستانی با حکومت عراق است. به نقل از عصر ایران وی گفته است که: " این مرجع بزرگ تقلید، در طول 15 سال از استانداری، سه مطالبه اصلی داشته است و هیچ گاه توصیه های دینی مانند امر به معروف و نهی از منکر و نظایر آن نداشته است. عدنان الزرفیه تاکید می کند: به‌خدا قسم تمام ‏توصیه‌های آیت الله سیستانی یا "حفظ امنیت" بود و یا "خدمات اجتماعی" یا "رسیدگی به فقرا". عصر ایران گمان کرده سند خوبی برای دیدگاه عدم مداخله مرجعیت دینی در امر سیاست یافته است؛ لکن این چنین نیست که آنان فکر می کنند و سخت در اشتباهند بلکه این نقل قول مویدی برای دیدگاه مقابل است. وقتی مرجعیت دینی نجف خطاب به کارگزار حکومت رسیدگی به سه مساله مهم سیاست را گوشزد می کند؛ این توصیه ها به معنا ورود مستقیم مرجعیت دینی در امر سیاست است. خصوصاً با این فرض استاندار که این توصیه ها دینی نیست. اگر دینی بود می توانستیم بپذیریم که توصیه های مرجعیت دینی از چارچوب توصیه های دینی خارج نشده است. بلکه درست آن است که گفته شود مرجعیت دینی نجف با چنین توصیه هایی ( توجه به حفظ امنیت، خدمات اجتماعی و رسیدگی به فقرا ) در صدد آن است که برداشت سکولارها ( بخوانید عرفی گرایان ) از دامنه شمول آموزه دینی امر به معروف و نهی از منکر را اصلاح کند. آموزه دینی امر به معروف و نهی از منکر بر خلاف تصور سکولارهای حوزوی و غیر حوزوی مضیق نبوده شامل پرداختن به مسائل حکومتی نیز می شود بلکه این مسایل از اهم معروف هایی است که می بایست به حاکمیت گوشزد نمود. چون این سه توصیه از ماموریت های اصلی حکومت های مردمی است. بنابر این، مرجعیت دینی نجف اشرف با اینگونه توصیه ها به حاکمیت پیام مستقیم و رسایی را به جهان مخابره می کند که فقه و علمای امامیه هیچگاه نه در گذشته و نه امروز از پرداختن به مسائل مهم سیاسی و اجتماعی بدور نبوده است و همواره وظیفه دینی و شرعی خود دانسته حاکمان را در انجام وظایف شرعی و قانونی شان توصیه و تشویق و احیاناً عتاب کند. برداشت غلط این است که مرجعیت دینی جدا از سیاست فرض شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر عموم مسلمانان جهان بویژه ملت شریف ایران و رزمندگان جبهه مقاومت علیه رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی مبارک باد. انشالله 🌸🌸🌸 @mahdavizadegan
🔸 وظیفه اعلام هلال ماه با کیست. مساله مهم در باب هلال ماه های قمری بویژه ماه های تکلیف آور رمضان و ذی الحجه آن است که اعلام رؤیت هلال وظیفه کیست. آیا علاوه بر حاکم شرع یا ولی فقیه سایر مراجع دینی نیز مکلف به اعلام رؤیت هستند یا خیر؟ وظیفه مرجع دینی بیان احکام شرعی موضوعات مختلف مانند رؤیت هلال ماه های قمری است. مجتهد فتوای می دهد که روزه ماه رمضان با رؤیت هلال این ماه آغاز و با رویت هلال ماه شوال خاتمه می یابد. اما تشخیص آن مانند تشخیص سایر موضوعات احکام جزو وظایف مرجع دینی نیست. اگر مرجع دینی رؤیت هلال ماه را تشخیص ندهد یا اعلام نکند، کوتاهی نکرده است. اما تشخیص و اعلام رؤیت هلال ماه های قمری مانند هلال ماه رمضان یا شوال بخشی از وظایف شرعی ولی فقیه است. چون ولی فقیه علاوه بر مفتی شرع بودن حاکم شرع است و حاکم شرع مکلف به صدور حکم بر اساس تشخیص موضوع است. لذا اعلام رؤیت هلال از باب تشخیص موضوع، وظیفه ولی فقیه است و مرجع دینی از این باب تکلیفی ندارد. مفتی مکلف به تشخیص موضوع نیست. می توان گفت که تشخیص و اعلام رویت هلال از احکام حاکمیتی ولی فقیه است. بر این اساس، کارگزار حکومت در مقام تشخیص رؤیت هلال ماه مکلف به رأی تشخیص ولی فقیه است و نمی تواند در امر کارگزاری به تشخیص خود عمل کند. چون در عرصه حکمرانی فقط تشخیص ولی فقیه رسمیت دارد. با این بیان، مساله تکثر رأی مراجع دینی برای کارگزار حکومت نیز حل می شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔹 اعتراف به حقانيت ایران در انتقام سخت * * * نتانیاهو: هرکس به ما آسیب بزند او را می زنیم نخست وزیر رژیم صهیونیستی: ما برای سناریوها و چالش‌های حوزه‌های دیگر آماده می‌شویم و هرکس به ما آسیب برساند، او را خواهیم زد @Afsaran_ir نخست وزیر منحوس و جنایتکار رژيم صهيونيستی با این گفته اعتراف به حقانيت ایران برای انتقام سخت کرده است. 👉 @mahdavizadegan
🖌 پوستین وارونه اسلام رحمانی امام علی علیه السلام در خطبه بلیغی دینداری برخی از مردمان در آینده را چنین توصیف کرده است که پوستین اسلام را به گونه ای وارونه به تن می کنند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً» ( نهج‌البلاغه: خ ۱۰۸ ). گرچه ما علم به آخر الزمان نداریم و فقط خدا می داند و بس، اما دلیل نمی شود که این خطبه امام علی علیه السلام را بویژه همین جمله آخر را با زمانه خود انطباق ندهیم. شاید هم ما به آخر الزمان نزدیک شده ایم. امروز شاهد فعالیت جریانی هستیم که خود را نواندیش دینی می نامند و از بر تن داشتن پوستین اسلام رحمانی سخن می گویند و مردم را به آن دعوت می کنند‌؛ لکن از گفتار و کردار شان پیداست که آنان لباس اسلام رحمانی را وارونه بر تن کرده اند. برای فهم اینکه آیا لباس اسلام را مقلوبه و وارونه بر تن کرده ایم یا نه، باید به کلام وحی رجوع کرد. آیات قرآن کریم بهترین محک برای درست پوشیدن لباس اسلام است. در اینجا به آیه ای اشاره می شود که ما را متوجه پوستین وارونه مدعیان اسلام رحمانی می کند. " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا "؛ محمّد فرستاده‌ی خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آن‌ها را در‌حال ركوع و سجود مى‌بينى درحالى‌كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‌طلبند ( فتح: ۲۹ ). مطابق این آیه شریفه، اسلام فقط رحمانیت نیست بلکه زاجریت و تندی و سرسختی هم دارد. رحمانیت اسلام معطوف به مؤمنین و مومنات است و تندی و شدت اسلام متوجه کفار و منافقین و بطور کلی متوجه دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله است. باید با مومنین به مهربانی رفتار کرد و با دشمنان خدا به سختی و درشتی. اکنون بنگرید به گفتار و رفتار مدعیان اسلام رحمانی که چگونه آن را بر تن کرده اند. آنان با مؤمنین و دینداران انقلابی به درشتی و تندی برخورد می کنند ولی با دین ستیزان و ظالمین و مستکبرین با ادبیاتی نرم و لطیف و دوستانه مواجه می شوند. اگر مؤمنی خبطی کند، اینان تا مرزهای هتاکی و تهمت و حذف فیزیکی پیش می روند و بخاطر آن قیصریه را به آتش می کشند. اما وقتی اغتشاش گران مسجد و قرآن و مامور امنیت را آتش می زنند و طلبه مؤمن را با شکنجه به شهادت می رسانند و پیکر بی جان بسیجی را کف خیابان می کشند، با آنان مدارا می کنند و در توجیه جنایت و کینه توزی آنان به اضطرار سیاسی احتجاج می کنند . جماعت اسلام رحمانی برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان بی دفاع غزه سکوت می کنند و حاضر نیستند حتی بیانیه خنثی انسان دوستانه صادر کنند. ترور دلاورمردان خدایی را محکوم نمی کنند بلکه دفاع آنان از مظلومان فلسطین و لبنان و یمن و سوریه را با ادبیات سخیف تقبیح می کنند ولی با جنایتکاران تروریست از سر نرم خویی و مهربانی وارد می شوند بلکه به نمایندگی از آنها با جامعه ایمانی تندی و پرخاشگری می کنند که چرا به دشمنان خدا چپ نگاه می کنید. بنگرید به ادبیات تند و پرخاشگرانه این جماعت با جامعه ایمانی تا معلوم گردد که هیچ نشانی از رحمانیت و شفقت در فکر و جان شان نیست. اما در برابر دشمنان دین و ملت از ادبیاتی نرم و خائفانه و برده وار بهره می گیرند. طبیعی است که اسلام رحمانی وارونه مؤمنین و مومنات را به خواری و خفت می کشاند و دشمنان دین و ملت را به شادکامی و سلطه می رساند. و خداوند چه بد عاقبتی در دنیا و آخرت برای کسانی که اسلام رحمانی را وارونه بر تن کرده‌اند، مقدر فرموده است. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 ذکر قرآنی رزمندگان اسلام در شبهای عملیات وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ( يس : ۹ ) این آیه شریفه ذکر رزمندگان اسلام به هنگام شروع عملیات برای عبور از موانع دشمن بود. پس، خواندن آن فراموش نشود. انشالله @mahdavizadegan
🖌 اسلام سیاسی؛ گفتمان اقتدار آفرین بعد از موسس سلسله قاجاریه که تقریبا مرزهای کهن ایران را احیا کرده بود، هر یک از شاهان بعدی به دلیل سستی و بی تدبیری تکه تکه از این سرزمین مادری را به باد فنا دادند تا جمهوری اسلامی وارث بخش کوچک شده آن شد. خدا می داند که اگر شاه پهلوی باقی بود، با آن دست و دلبازی هایش که بحرین را از ایران جدا کرد، چقدر دیگر از این آب و خاک اجدادی را از دست می دادیم. اگر چه در همان زمان هم با استیلایی که به مستشاران آمریکایی و اسرائیلی داده بود عملا مملکت به تاراج رفته بود. اما بر خلاف پهلوی ها و شاه سلطان حسین ها، اصلی ترین راهبرد نظام اسلامی حفظ امانت الهی و ملی؛ یعنی آب و خاک میهن عزیز مان تا آخرین نفس است. به همین خاطر، گفتمان اسلام سیاسی نسلی جان برکف از مجاهدان و دلاور مردان خدایی را تربیت کرده است که هرگز به بدخواهان و طمع ورزان این مرز و بوم حتی اجازه نگاه چپ و تحقیر آمیز هم نمی دهند. سیلی سخت و پشیمان کننده ای که مردان مرد ایران اسلامی در عین الاسد به آمریکا و در سرزمین های اشغال شده فلسطینی ها به صهیونیست ها زدند بیانگر آن است که شور انقلابی مجاهدان در ستیز با دشمنان این آب و خاک و امت اسلامی روز به روز شدت یافته است تا بدانجا که جهانیان را به حیرت و شگفتی واداشته است. موشکباران رژیم جنایتکار صهیونیستی نه فقط برتری قدرت گفتمان اسلام سیاسی را ثابت کرد بلکه امیدها را در جان مردم مظلوم منطقه زنده کرد. اقتدار آفرینی از مهم ترین دستاوردهای این گفتمان است. آنچه که مردم منطقه را در یک صد سال گذشته رنجور تر ساخته بحران گفتمان اقتدار است که موجب نا امیدی و سرخوردگی از اینکه بتوان حقوق و عزت از دست رفته شان را احیا کنند. چون تمام گفتمان های سیاسی ملی گرا و مارکسیستی عملا نشان دادند که در تولید اقتدار ملی و روحیه مقاومت عاجز و نا توانند. اینگونه گفتمان ها بیش از آنکه اقتدار آفرین باشند، اقتدارگرا هستند. اما امروز ملت های مسلمان منطقه با هر نوع گرایش سیاسی و مذهبی دریافتند که با گفتمان اسلام سیاسی می توانند آن عزت و شکوه اسلامی گذشته را باز یابند و بدان افتخار کنند. این گفتمان نشان داد که می تواند برای امت اسلامی اقتداری را که جباران و نظام سلطه را به زانو در آورد، باز سازی و ایجاد کند انشالله. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 علوم انسانی و تجربه وعده صادق عملیات وعده صادق در نوع خود بی نظیر است. چون دستاورد این عملیات فراتر از موشکباران چند پایگاه نظامی و مرکز جاسوسی رژیم جنایتکار صهیونیستی بود. چنانکه این مطلب از تحلیل های چند روز اخیر دوست و دشمن کاملاً پیدا است. به همین خاطر، لازم است صاحب نظران منصف این واقعه عظیم را نه فقط در قاب عملیات نظامی و مطالعات استراتژیک بلکه از جهات فلسفی، جامعه شناختی، فرهنگی و نظام بین الملل و حتی از بعد آینده پژوهشی بدان توجه عمیق پیدا کنند. پیش از این عملیات، حجم گسترده تبلیغات غربی و نظام سلطه علیه ایران انقلابی نه فقط افکار عمومی بلکه حتی اندیشه ورزان غربزده را دچار توهم بزرگی کرده بود. تمام تحلیل های آنان مبتنی بر آموزه‌های علوم انسانی مدرن بر این باور کاذب متصلب شده بود که طرف غربی برنده بازی و غالب و برتر مطلق است و طرف مقابل یا همان اسلام سیاسی، بازنده و مغلوب و مرعوب مطلق است. در نتیجه مغلوب در برابر غالب چاره ای جز تسلیم و رضا ندارد. در غیر این صورت، محکوم به فنا و نیستی است. بیش از چهل سال است که این آگاهی کاذب توسط رسانه های نظام سلطه و روشنفکران غربزده و مرعوبین رسانه ای و خوارجی مسلکان و ستون پنجمی ها در قالب های مختلف در افکار عمومی تزریق شده است. حتی حجم این تبلیغات در روزهای منتهی به عملیات وعده صادق بسیار گسترده تر شده بود. اما همه این تلاش های ایدئولوژیک چندین ساله علیرغم سختی و استواری کاذب رسانه ای شان یک شبه دود شد و به هوا رفت. بطوری که اردوگاه داخلی و خارجی جبهه معارض با خلاء ایدئولوژیک مواجه شده است. آنان بالاخره، امروز یا فردا از خود می پرسند که این چه تجربه ناشناخته ای بود که رخ داده است؟ این شوک وارده بر ذهنیتِ ذهنیت سازان غرب گرا خیلی عمیق تر از آن است که آنان بتوانند با سرعتی بالا به تحلیلی واقعی و دقیق دست یابند. آنان در چنین حالتی یا صرفاً به ابراز شگفتی رو می آورند یا مجبور به سکوت و گذر زمان و خود فراموشی می شوند. چون علوم انسانی که آنان را تغذیه فکری می کند هیچ تحلیل و نظریه ای برای پدیده عملیات وعده صادق ندارد. قطعاً اگر علوم انسانی مدرن به دنبال فهم درست و دقیق تجربه وعده صادق باشد؛ باید به سراغ لایه های معنوی آن برود. واگذاری این کار به متخصصان صنعت موشک سازی سودی برای آنان ندارد. چون آنچه که به این عملیات جان داده است، جهان بینی است که با ولایت الله پیوند وثیق دارد. همانطور که ولایت طاغوت به موشک‌های آمریکایی - صهیونیستی جان شیطانی می دهد. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
انا لله و انا الیه راجعون درود و رحمت خدا بر دکتر پرویز داودی اکنون در سوگ فقدان انسانی بسیار متخلق و وارسته نشسته‌ایم. به یقین ایشان از رهروان ترویج علوم اسلامی بود. چنانکه خود نیز در دانش اقتصاد اسلامی صاحب نظر و خوش فکر بود و شاگردان خوبی در دانشگاه و حوزه تربیت کرد. از افتخارات سازمان «سمت» عضویت ایشان در هیئت امناء و شورای سازمان بود که با بیان نظرات دقیق و دلسوزانه‌اش راهنما بود. خداوند ایشان را با اولیای الهی محشور فرماید و به خانواده‌شان صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرماید. آمین یا رب العالمین داود مهدوی زادگان
🖌 خیر بی حجابی در چیست؟ عقل سلیم به ما می‌گوید برای ترجیح یا تخییر هر امری نسبت به امر دیگر به ملاک و دلیل نیاز است. ترجیح بدون دلیل مرجح یا برابر انگاری معقول و شنیدنی و محکمه پسند نیست. این اصل عقلایی را حتی آن دسته از آخوندهای سکولار و عرفی گرا می دانند و قبول دارند. لذا برای اثبات آن نیاز به استدلال نیست. بلکه مساله مهم کشف ملاک دلیل رجحان است. قرآن کریم ملاک دلیل رجحان و برتری و انتخاب خوب را در خیر بودن هر امری عنوان کرده است. چنانکه اگر دنبال برترین و بهترین حافظ باشیم، او الله است: " فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ" ( يوسف : ۶۴ ). او برترین یاری دهنده است: "بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ" ( آل عمران : ۱۵۰ ). فضیلت و برتری حکمت بر هر دانش دیگری به دلیل آن است که حکمت حامل خیر کثیر است. و البته این را صاحبان خرد ناب می دانند:" يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ" ( البقرة : ۲۶۹ ). قرآن کریم از رستگارانی ( مفلحون ) یاد می کند که مردم را به امر خیر دعوت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند:" وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ " ( آل عمران : ۱۰۴ ). قرآن کریم پوشش و عفاف را برای زنان سن بالایی که امیدی به نکاح ندارند، به دلیل خیر بودن آن نسبت به نا پوششی ترجیح داده است: " أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ " ( نور: ۶۰ ). حتی دلیلی که ابلیس برای سجده نکردنش بر آدم می آورد همان خیر و بهتر دانستن خود نسبت به آدم است:" قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ " ( اﻷعراف : ۱۲ ). بنابراين، قرآن کریم ملاک برتری و رجحان هر چیزی یا امری بر هر چیز یا امر دیگر را در خیر بودن عنوان کرده است. هر امری که نسبت به امر دیگر بهتر است یا خیرش بیشتر باشد، آن امر رجحان دارد و باید همگان را به آن امر راجح دعوت کرد. اکنون در بحث پوشش و نا پوششی، سوال این است که کدامیک نسبت به دیگر خیری دارد یا خیر بودن آن بیشتر است، آیا خیر بودن در جانب حجاب و پوشش است یا در طرف بی حجابی و نا پوششی است؟ تا یکی را بر دیگری ترجیح دهیم. گمان نمی رود که کسی قائل به خیر بودن حجاب نباشد. برای خیر بودن پوشش دلایل زیادی می توان ذکر کرد. اما چه دلیل یا دلایلی برای خیر بودن بی حجابی و نا پوششی می توان ذکر کرد تا گفته شود بی حجابی بر امر پوشش رجحان دارد یا زنان را در انتخاب هر طرف مسأله مختار می سازد. بنابراین، آن دسته از حوزویان عرفی گرایی که ایده مقاصد الشریعه را طرح می کنند و حجاب را اختیاری می دانند، باید به مخاطبان خود توضیح دهند که بی حجابی چه خیری دارد که بانوان را در نسبت با حجاب مختار می دانند. چون اگر خیری در بی حجابی نباشد، اختیاری بودن حجاب معنا ندارد. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
⁉️ چرا برخی ها وقتی نیروی انتظامی وارد کار می شود به یاد کار فرهنگی می افتند؟! سالهای مدیدی است که هر گاه نیروی انتظامی وظیفه شناس در مقابله با هنجار شکنان و هرزه گردی های خیابانی جدیت بیشتری از خود نشان می دهد - مانند این روزها که طرح نور را اجرا می کند - به یکباره جماعتی از نویسندگان و اصحاب علوم انسانی و روزنامه چی های غربگرا بسیج شده با طرح این مساله که اول باید کار فرهنگی کرد، سد راه انجام وظیفه این عزیزان می شوند. اما چرا این حضرات مدافع کار فرهنگی هر وقت که نیروی انتظامی برای مقابله با هنجار شکنی و عفاف ستیزی دست به کار می شود، به یاد لزوم کار فرهنگی می افتند. چرا آخرین باری که این شعار را سر دادند به سهم خود کار ترویج فرهنگ عفاف و حجاب را شروع نکردند تا نیروی انتظامی مجبور به تشدید در وظیفه شناسی خود نشود. مسلما طرح ضرورت کار فرهنگی از سوی این جماعت فی نفسه اعتراف مهمی است بر اینکه بی حجابی و بی عفتی ناهنجاری اخلاقی است و باید از طریق کار فرهنگی و تربیتی با آن مقابله و برخورد کرد. اگر این جماعت مدعی، علیرغم باور قلبی شان چنین مساله ای را طرح می کنند، معلوم می شود که نفاق می ورزند و در واقع، خواهان عدم مقابله با هنجار شکنی هستند و هیچ مخالفتی با بد اخلاقی ها و بزهکاری های اجتماعی ندارند. قرآن کریم از این دسته افراد که به زبان، ابراز لزوم کار فرهنگی می کنند ولی در باطن خواهان ترویج منکرات هستند به روشنی با عنوان منافق یاد کرده است. آنان کسانی هستند که بر زبان سخنی جاری می کنند که نسبت به آن اعتقاد و باور قلبی ندارند: " يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ " ( آل عمران : ۱۶۷ ) اما اگر باور شان این نیست و بی حجابی و بی عفتی را منکر می دانند و با وصف این، چنین مساله ای را مطرح می کنند، معلوم می شود که اینان اساساً با هر گونه مقابله قهر آمیز قانونی و شرعی با نا هنجاری های اخلاقی و فرهنگی مخالفند. در این صورت، آنان نه فقط باید توضیح دهند که چگونه چنین چیزی ممکن است بلکه باید مصادیق تاریخی آن را نشان دهند. به هر روی، آن دسته از کسانی که در مساله هنجار شکنی های اخلاقی صادقانه از ضرورت کار فرهنگی دفاع می کنند و مخالفتی با انجام وظیفه نیروی انتظامی ندارند؛ باید پیش قدم شده قبل از اینکه نیروی انتظامی وارد عمل شود و خیابان را با کار فرهنگی که همان امر به معروف و نهی از منکر است صیانت کنند. اگر هم توان چنین کاری را ندارند، بگذارند نیروی انتظامی به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنند. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🖌 قدرت روشنگری وعده صادق معترضی طرح نور را با عملیات وعده صادق اینطور پیوند زده که: " فناوریِ موشک آن بود که در آسمان تل‌آویو دیده شد و الاهیاتِ موشک آن است که در خیابان‌های تهران شاهدیم. این هردو (فناوری و الاهیات) را در پیوست و امتداد هم باید دید و فهم و تفسیر کرد". به زعم وی این دو عملیات خروجی یک سیستم حکمرانی است. البته فناوری موشک وعده صادق در آسمان تل آویو دیده نشد بلکه در آسمان پایگاه های جاسوسی و نظامی رژيم اشغالگر قدس دیده شد. بگذریم که در غیر نظامی بودن تل آویو تردیدهایی وجود دارد. پیش تر در یادداشتی عرض کردم که نباید بازتاب عملیات وعده صادق را محدود به دستاوردهای نظامی و امنیتی کرد بلکه آثار آن فراتر از این است و حوزه های معرفتی را نیز در بر می‌گیرد. چنانکه یک نمونه آن جمله ای است که در بالا نقل کردیم. سالیان درازی است که گفتمان اسلام سیاسی می کوشد به بزرگ و کوچک روشنفکر وطنی این مطلب را بفهماند که فناوری و ایدئولوژی ( بخوانید فناوری و الهیات ) در پیوست و امتداد هم هستند. هر موشکی منضم با الهیات است. موشک هایی که در دو جنگ جهانی در آسمان شهرهای اروپایی دیده شدند در پیوست با الهیات سیاسی فاشیسم، لیبرالیسم و کمونیسم بودند. پرتاب دو بمب اتمی بر سر مردم بی دفاع دو شهر ژاپنی در پیوست با الهیات سیاسی لیبرالیسم بود. و همینطور در ویتنام و عراق و هٔ٠سوریه و لبنان و یمن. همچنین آن مدالی که فرمانده ناو جنگی آمریکایی بخاطر پرتاب موشک به هواپیمای مسافربری ایران دریافت کرد، ریشه در همین الهیات سیاسی لیبرالیسم دارد. الهیات فناوری موشک های آمریکایی و انگلیسی را که توسط نظامیان صهیونیست بر سر مردم مظلوم غزه ریخته می شود، باید در دانشگاه‌های آمریکایی مشاهده کرد که چگونه دانشجویان معترض به جنایات صهیونیست ها توسط پلیس سرکوب و دستگیر می شوند. آن موشک و این سرکوب، هر دو خروجی حکمرانی لیبرالیسم سیاسی است و باید هر دو را در امتداد و پیوست با هم دید و فهم و تفسیر کرد. این واقعیتی است که غربگرایان وطنی تا پیش از عملیات وعده صادق مایل به فهم و درک آن نبودند و همواره از پذیرفتن آن طفره می رفتند تا این که وعده صادق اتفاق افتاد و این جماعت را متوجه ساخت که فناوری و الهیات در امتداد و پیوست با هم هستند و به سختی می توان این دو را از هم جدا کرد. اما دلیل اینکه چرا این جماعت با دیدن موشک‌های وعده صادق بر آسمان رژيم غاصب صهیونیستی متوجه چنین پیوست و امتدادی شدند و نه با موشک های آمریکایی صهیونیستی، خیلی روشن است. چون موشک های وعده صادق قدرت روشنگری دارند و می توانند خواب زده ها را از غفلت عدم پیوست میان فناوری و الهیات نجات دهند. با وصف این، گمان نمی رود که جماعت خود تحقیر وطنی مایل باشند این فهم صادق را در جای درست به کار بندد. آنان هرگز پیوست و امتداد میان موشک‌های آمریکایی ریخته شده بر سر مردم بی گناه غزه با سرکوب دانشگاهیان آمریکا را اذعان نخواهند کرد. چون می دانند که با چنین اعترافی، الهیات سیاسی لیبرالیسم فرو می ریزد و بی اعتبار می شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
⁉️ تنها فقیه خوارجی است که دشنام و ناسزاگویی بر شخص اول حکومت علوی را جایز می شمارد برنامه سحری یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان امسال بود که خطیب مشهور پایتخت در تحلیل حسادت ورزی حسودان امام علی علیه السلام جمله اهانت آمیزی را از آنان علیه آن حضرت نقل کرد. فردای همان شب به یکباره خوارجی مسلکان و مقدس نمایان حوزوی و تابعین شان بلوایی به راه انداختند که ای مسلمان چه نشسته ای که منبری نزدیک به حاکمیت مولای مان علی را به باد فحش و اهانت گرفته است. آنان در تلاش بودند که به این وسیله جامعه دینی را به آشوب کشانند و به اصطلاح قیصریه را به آتش کشند. اگرچه منبری مشهور در برنامه سحری بعدی ضمن عذر خواهی توضیح داد که قصد نقل گفتار حسودان امام علی علیه السلام را داشته‌ است و نه اهانت به آن حضرت، اما از آنجا که خناسان در پی فتنه انگیزی و التهاب آفرینی هستند به توضیحات وی گوش ندادند و او را تا سر حد مجرم خطرناک محکوم کردند و خواهان اشد مجازات برای او شدند. ‌اما حضرت حق چه زود نفاق گفتار این جماعت نیرنگ باز را بر مردم آشکار کرد. چنانکه به تازگی یکی از آنان در کانون توحید نما از سیره رواداری امام علی علیه السلام در مواجهه با تعرض و اهانت اهل خوارج چنین نتیجه هتاکانه ای را گرفته است که " گویی فحش و اهانت به شخص اول حکومت از اساس جرم انگاری نشده است"!! این چه سواد فقهی و لسان دینداری است که با کژ فهمی از سیره حکمرانی علوی اینگونه فحش و ناسزا بر شخص اول حکومت را - علی باشد یا هر حاکم شرع دیگر - جایز می شمارد و جرمی بر آن مترتب نمی داند؟! با این کژفهمی جواز ناسزاگویی به بزرگان دین را تئوریزه کرده است. چگونه‌ ممکن است که محب علی دشنام بر آن حضرت را نه فقط بشنود و قلبش به درد نیاید بلکه آن را جایز هم بداند. چقدر باید این مساله برای مدعی فقاهت مهم باشد که بر بالای منبر جواز فحش و اهانت بر معصوم علیه السلام را روا می دارد و می پرسد " چرا ما نمی‌توانیم در عمل از این سیره امیرالمؤمنین(ع) استفاده کنیم؟ ". اسفبار تر اینکه به زعم وی فحش و اهانت چونان حقی برای مخالف و معترض مفروض است! اگر اینچنین است، پس من نیز که معترض و مخالف با این مدعی هستم، حق ناسزاگویی با او را دارم. در این صورت، آیا در جامعه ایمانی چیزی از ادب و احترام متقابل باقی می ماند. بگذریم که جواز ناسزاگویی راه را بر اخلاق مداری می بندد و باب خشونت گفتاری را مفتوح می گرداند. این معمم مدعی، هنوز نفهمیده است که امام علی علیه السلام فحش و اهانت به شخص اول حکومت را جایز نشمرده است بلکه از حق خود که جواز مجازات شخص هتاک است، گذشت کرده است. فرق است میان عفو در مجازات با جواز عمل مجرمانه. هیچیک از فقهای امامیه از این سیره علوی برداشت جواز فحش و هتاکی را نکرده اند. بخصوص که روایات سابّ النبی اشد مجازات را تعیین کرده است. در کجا حضرات معصومین علیهم السلام که مخالف و معترض خلفای اموی و عباسی بودند آنان را به باد فحش و اهانت گرفته اند. آیا آنها از این سیره جدّ شان خبر نداشتند. این آقای معمم در خلوت نفسانی خود گمان کرده به مکاشفه فقهی مهمی نائل شده و باید بر بالای منبر همگان را خبر دهد که فحش و اهانت به شخص اول حکومت جایز است! آیا اینان با اینگونه توصیه های مشعشع فقه نما می خواهند جامعه را به سمت اخلاق مداری و مدارا با دیگران سوق دهند؟! تنها جامعه سکولار و اهل خوارج است که بر مبنای آزادی بیان هر گونه بی حرمتی به مقدسات را جایز می شمارند. او گمان باطل برده که جامعه سکولار میان مقدس و نا مقدس تمایز می گذارد و فحش و اهانت بر یکی را جایز می شمارد و بر دیگری روا نمی دارد. قرآن کریم مؤمنین را نهی کرده که به معبود كسانى كه غير الله را مى‌خوانند دشنام ندهند تا مبادا آن‌ها [نيز] از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند: " وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ" ( اﻷنعام : ١٠٨ ). این آیه شریفه اصل و سنت الهی و طبعاً قاعده فقهی است ولی این فقه خوانده حوزه برای مخالفین و معترضین شخص اول حکومت علوی فتوا به جواز فحش و اهانت علیه او را می دهد! حقیقتاً معلوم نیست که آیا این آقای معمم فقیه امامیه است یا فقیه اهل خوارج و سکولارها. به هر روی، راه مخالفت و اعتراض با سیره حکمرانی علوی رفتن به راه قاسطین و ناکثین و مارقین نیست. چون اصلا چنین راهی مشروعیت ندارد. چنانکه معصومین علیهم السلام در مخالفت با بنی امیه و بنی العباس به این سه راه نرفتند بلکه به راه جدّ شان رفتند و هیچگاه فحاشی و هتاکی دشمن را جایز نشمردند. چنانکه داستان خدو انداختن عمرو بن عبدود بر گونه پاک و مطهر امام علی در جنگ خندق را همه شنیده ایم ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🖌 از بوسنی تا کانادا؛ تغییر موضع یا انداختن نقاب نفاق افراطی دیروز و امروز که اکنون به دعوت فرزندش که کارمند یکی از بزرگ‌ترین رسانه های نظام سلطه جهانی و ضد ایرانی است، در کانادا به سر می برد. به گفته خودش این اولین سفرش به غرب نیست. او اول بار در سال ١٣٧٠ برای گزارش اخبار جنگ تحمیلی غرب علیه مسلمانان مظلوم بوسنی ( ١٩٩٢ - ١٩٩۵ م ) به بلاد کفر سفر کرده بود. از آنجا که زمانه آبستن تغییر و تحول است، فهم نماد شناسانه کنشگران سیاسی بویژه گونه های افراطی آن در بستر زمان مهم است. چون با شناخت نمادها است که می توان به درک عمیق تری از میزان صلابت و پایداری گفتمان های سیاسی نائل گشت. آیا تغییراتی که در فاصله زمانی میان این دو سفر در سوژه بحث شاهد آن هستیم نتیجه تحول چه امری است؟ آیا میدان تغییر کرده است یا کارگزار؟ حق و باطل جابجا شده است یا مدعیان و عاملان آن تغییر کرده اند؟ آنچه مسلم است، تغییری در میدان رخ نداده است. چون سی سال پیش مسلمانان مظلوم بوسنی گرفتار نسل کشی و جنگ تحمیلی نظام سلطه جهانی شده بود و امروز هم مردم مظلوم غزه مبتلا به شدیدترین جنایات جنگی توسط دولت های غربی به سر کردگی آمریکا و اسرائیل غاصب شده است. جمهوری اسلامی هم تغییر نکرده است. گفتمان اسلام سیاسی همچنان بر عهد خود در دفاع و پشتیبان از مسلمانان مظلوم در سراسر جهان باقی مانده است. دیروز حامی مظلومان بوسنیایی بود و امروز هم مدافع مردم مظلوم غزه است. تنها تغییر محسوس تشدید پشتیبانی از مردمان مظلوم است. بنابر این، وقتی دو نقطه تقابلی و متعارض در گذر زمان دچار تغییرات ایدئولوژیکی و راهبردی نشده‌اند، لاجرم باید تغییرات اساسی را در مسافران میان این دو نقطه جستجو کرد. آنهایی که از اردوگاه استکباری و نظام سرمایه داری رو به جانب جبهه مقاومت و استکبار ستیزی کرده اند و آنهایی که عکس این سفر را سیر کرده‌اند. ممکن است که تغییرات پدید آمده در سوژه را نمادی از بیان سیر هویتی در قرآن کریم تلقی کرد؛ یعنی سیر از طاغوت به نور یا بالعکس ( بقره: ٢۵٧ ). چون دیگر خبری از دفاع از مسلمانان مظلوم و استکبار ستیزی در گفتار سوژه نیست. افراطی دیروز و امروز نه فقط از احیای حکومت طاغوت حمایت می کند و در این راه خواهان اتحاد " تاج زاده و شاهزاده" است بلکه تا ترجیح بلاد کفر بر بلاد اسلامی هم پیش رفته است. اما از آنجا که در سنخ شناسی سیاسی قرآن کریم گونه نفاق گری هم وجود دارد، اینگونه از کنش‌گری سیاسی را نمی‌توان مصداقی از آن بیان قرآنی ( سیر هویتی ) دانست. چون قرآن کریم هرگونه تغییر در شخصیت منافق را نفی کرده است: " هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ ۚيَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ ۗوَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ " ( آل عمران : ١۶٧ ). مهم ترین نشانه نفاق ورزی افراطی گری کنشگر سیاسی است. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
مهدی نصیری مایه عبرت! یادداشت ذیل با عنوان "مسیر نصیری و پیچ تاریخی حیرت" در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ در روزنه منتشر شد. https://eitaa.com/rozaneebefarda/4288 این روزها که مهدی نصیری رسما از اردوگاه ضدانقلاب سر درآورده و دنبال وحدت معاندان و مخالفان خارج‌نشین نظام است، خواندن آن یادداشت نسبتا قدیمی خالی از لطف نیست! آن روزها عده‌ای در همین قم تلاش داشتند انحراف نصیری را نبینند و از آن بالاتر، اگر کسی از آینده نصیری احساس نگرانی می‌کرد، تخطئه می‌شد! بیچاره‌ را مدام حلوا حلوا کردند و حرف در دهانش گذاشتند و مدام به حرفهایش ضریب دادند و او هم توهم کرد خیلی مؤثر است! حالا همان ، رندانه گوش خوابانده‌اند و اصلا آن روزها را به روی خودشان نمی‌آورند و در پی تولید نصیری‌های جدید هستند! زمان زیادی نخواهد گذشت که صدای تحرکات مرموزانه امروز هم در خواهد آمد! حتما فردا که نصیری‌های آینده انحراف‌شان علنی شد، بازهم گوش می‌خوابانند و می‌روند سراغ یک بدبخت دیگر که با چهره‌سازی از او مزخرفات شان را القا کنند! امت حزب‌الله اما این روزها برایش است؛ فقط کافیست نصیری و و نصیری‌چی‌ها و نصیری‌های آینده را بشناسد و بشناساند! نصیری را یک خصلت بیش از هر چیزی زمین زد؛ موضع بالا و خودعاقل‌پنداری مطلق و توهم اینکه "من از بچه‌های بالا هستم" و لذا من از همه بیشتر مصالح نظام را می‌فهمم، حتی از آقا! دقیقا یعنی همین! یعنی کسی که بدون مبنا و استدلال و تکیه‌گاه عینی و میدانی قابل اثبات، تنها توهمات خودش را قبول داشته باشد! خود را نماد انقلابی‌گری بداند و نه آنکه در پی فهم ماهیت و چارچوب‌های درست انقلابی‌گری از اهلش باشد! سوپرانقلابی همان وقت که سوپرانقلابی است، سقوط کرده است نه آنکه هنگام سر در آوردن از اردوگاه دشمن سقوط کند! وقتی در عصر غیبت همه را به فقهای امین ارجاع داده‌اند و هنگامی که از نعمت ولایت فقیه برخورداریم، یعنی هر کسی نمی‌تواند و نباید با ، بلکه با ، طی طریق کند! شاخصه مهم و بنیادین ، حرکت در چارچوب‌ها و محکمات فکری بزرگان دین و خصوصا در عصر ما امام و رهبری است. پندارهای پوچ اغیار، مصداق آن بیت حکیمانه است که؛ از هر طرف که رفتم/جز وحشتم(بخوانید: جز حیرتم!) نیفزود! امروز هم با جماعتی از مواجهیم که با و ، از موضع بالا و با تظاهر به اینکه از موضع نظام و از موضع پشت‌پرده‌ها دارند حرف می‌زنند، امت حزب‌الله را تخطئه می‌کنند و در این راه از تندگویی و تندخویی و حذف و لجن‌مال کردن مخالفان شان ابایی ندارند. گرچه به ظاهر خود را اهل گل و لبخند نمایش می‌دهند اما در مواضع‌شان نمایان است! اهالی رسانه‌ای، نصیری‌های آینده‌اند. روزی خواهد رسید که مقابل رهبر شان هم موضع بگیرند. تاریخ انقلاب اسلامی از این طیف آدمهای پرمدعای کم‌مایه، کم به خود ندیده است! زردنوشت‌های گرچه موجب تکدر خاطر مؤمنین و احیانا ایجاد در دل طیفی از مردم و مایه خوشحالی دشمن است، اما در بلندمدت جز بی‌‌آبرویی برای‌شان چیزی نخواهد داشت. شاخصه مهم این جماعت آن است که را تأویل می‌برند و به متشابهات تبدیل می‌کنند و در پی شخصی‌سازی فهم محکمات رهبری هستند! و دو نمونه بارز و عینی برای شناخت نحله نصیری مسلکان است! عاقل را اشاره کافیست. اینها هزار بار از آن معدود حزب‌الهی‌هایی که از روی عدم شناخت مبانی امام و رهبری گاهی موضع یا اقدام خطایی دارند، خطرناک‌تر اند. چرا که حزب‌الهی مخلص که دچار خطای شناختی شده، به محض آنکه حقیقت را متوجه شود اشتباه قبل را جبران می‌کند. اما این جماعت که جز خودشان کسی را قبول ندارند، فقط خدا باید هدایت‌شان کند، چندات کاری از دیگری ساخته‌ نیست! باشد که خداوند همه را عاقبت به خیر کند. @rozaneebefarda
شهادت جانسوز امام صادق علیه السلام به عموم مسلمانان جهان بویژه ملت شریف ایران تسلیت باد. @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از كجا بفهميم ما ناجی هستیم؟ ✏️ شرح از امام صادق علیه‌السلام، توسط رهبر انقلاب 💻 Farsi.Khamenei.ir
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1714731467443888974 از بوسنی تا کانادا؛ تغییر موضع یا انداختن نقاب نفاق از آنجا که زمانه آبستن تغییر و تحول است، فهم نماد شناسانه کنشگران سیاسی به ویژه گونه‌های افراطی آن در بستر زمان مهم است. چون با شناخت نمادها است که می‌توان به درک عمیق‌تری از میزان صلابت و پایداری گفتمان‌های سیاسی نائل شد.
🔶 سنجش اعتماد ملی در وعده صادق جامعه شناسان سرمایه اجتماعی را از جمله پشتوانه های مهم دولت ها می دانند. هر اندازه سرمایه اجتماعی غنی تر و قوی تر باشد، دولت با اقتدار و اطمینان بیشتر عمل می کند. اما مهم ترین شاخص سرمایه اجتماعی اعتماد ملی است. وقتی باور ملت به تصمیمات و اقدامات دولت در سطح بالایی باشد و سطح نگرانی و اضطراب ملی در وضع پایینی باشد، نشانه ی وجود اعتماد ملی به حاکمیت است. این مساله خصوصاً در شرایط منازعه آمیز و جنگی بیش از هر وضعیت دیگری خود را نشان می دهد. چون احساس نگرانی و اضطراب عمومی در وضعیت مخاصمات امنیتی و مرزی فراگیرتر و سریعتر از شرایط دیگر مانند بحران اقتصادی است. به همین خاطر، جبهه معارض سال‌ها است که در مصاف با انقلاب و نظام اسلامی روی مسأله سرمایه اجتماعی متمرکز شده است و پروژه سیاه نمایی گسترده ای را به راه انداخته است تا در ذهنیت عمومی چنین القا کند که حکمرانی دینی در حال از دست دادن سرمایه اجتماعی است. بطوری که اعتماد ملی به حاکمیت در وضعیت ضعیفی قرار دارد. اما این ادعای واهی ( بی اعتمادی ملی ) را چگونه می‌توان اثبات یا رد کرد؟ طبعاً باید به موقعیت های اضطراب خیز مانند شرایط بحران زای اقتصادی یا منازعات نظامی و امنیتی رجوع کرد. چنانکه جبهه معارض روی فشارهای اقتصادی بر مردم خیلی سرمایه گذاری کرده است. فشارهایی که خود این جبهه در پدید آمدن آن نقش بسزایی داشته است. این جماعت خیلی سعی کردند که بی اعتمادی ملی را از طریق افزایش نگرانی ها و اضطراب عمومی در شرایط فرضی تخاصمات امنیتی با دشمن خارجی، القا کنند. بطوری که شرایط برای حاکمیت در اتخاذ تصمیمات راهبردی علیه اقدامات گستاخانه و خصومت ورزانه دشمن ملت خیلی سخت و مخاطره آمیز کرده بود. عملیات وعده صادق در موشکباران پایگاه‌های نظامی و جاسوسی رژیم صهیونیستی که پاسخ تنبیهی جمهوری اسلامی به حمله موشکی صهیونیست ها به کنسولگری ایران در سوریه بود، نشان داد که اعتماد ملی به نظام اسلامی در بالاترین سطح خود قرار دارد. زیرا این عملیات نه فقط موجب نگرانی و افزایش اضطراب عمومی نشد بلکه برای مردم شعف انگیز و غرور آفرین بود و خللی در زندگی عادی مردم پدیدار نگشت. بطوری که ملت پاسخ تنبیهی جمهوری اسلامی را حق طبیعی خود می دانستند. عملیات وعده صادق آشکارا ثابت کرد که مردم در مساله مقابله با رفتارهای مخاصمه گرانه دشمن اعتماد کاملی به حاکمیت دارد. مردم می دانستند که حاکمیت اهل ماجراجویی و جنگ طلبی نیست و تامین مصالح ملی را توأم با حفظ عزت و غرور ملی در نظر دارد و به آنچه که می گوید صادق است و از قدرت عملیاتی بالایی برخوردار است و اهل لاف زنی نیست. ملت با ملاحظه این دلایل بود که از عملیات وعده صادق احساس نگرانی و اضطراب نکرد و حق را به حاکمیت داد. بی تردید، اگر چنین اعتماد عمومی در میان نبود، جامعه در شرایط غیر عادی قرار می گرفت. اما پرسش مهم آن است که آیا عملیات وعده صادق کاشف واقعیت اعتماد ملی است یا پدید آورنده آن؟ احتمال اول بیشتر به ذهن می آید؛ یعنی وعده صادق این واقعیت را آشکار کرد که اعتماد ملی به حاکمیت برخلاف القائات دشمنان ملت در سطح مطلوبی قرار دارد و تاثیر عملیات وعده صادق در افزایش اعتماد ملی بوده است و نه در احیا و بازسازی آن. ✍ داود مهدوی زادگان @mahdavizadegan
هو الحق جناب آقای دکتر زارعی انتخاب شایسته جنابعالی در کسوت نمایندگی ملت را تبریک و تهنیت عرض می کنم. از خداوند سبحان توفیقات روز افزون برای جنابعالی در انجام وظایف شرعی و ملی در خانه ملت و پشتیبانی از نظام مقدس جمهوری اسلامی را خواستارم. عنایات بقیة الله الاعظم عج همیشه ایام بدرقه راه تان باد. انشالله 🌸🌸🌸🌸 مهدوی‌زادگان