eitaa logo
مهدوی زادگان
363 دنبال‌کننده
188 عکس
57 ویدیو
19 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 راز بقای دو قطبی انقلابی و برانداز ✍ داود مهدوی زادگان 🔺 عرصه سیاست تا پیش از انقلاب اسلامی محدود و کنترل شده بود. اما بعد انقلاب اسلامی این عرصه وسعت چشمگیری پیدا کرد و افراد و جریانات سیاسی مختلفی را در خود جای داد. تمام این جریانات در طول این سال های پر افت و خیز، فعالانه به کنش‌گری سیاسی مشغول بوده و هستند. جدید ترین این کنش‌گری را در حوادث شهریور امسال شاهد هستیم. صف آرایی این عمل سیاسی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، به تدریج در چارچوب دو قطبی انقلابی و ضدانقلاب یا برانداز شکل گرفته است. کنش سیاسی گروهی در راستای حفظ و تثبیت نظام اسلامی است و گروه دیگر در جهت ضد نظام و مخالفت عملی با آن کنش گری می کنند. 🔺 اکنون، سوال مهم این است که راز بقای این دو قطبی سیاسی در چیست؟ دلیل مانایی دو قطب سیاسی انقلابی و ضد انقلاب چه چیزی است؟ 🔺 راز بقای جریان سیاسی هر آن چیزی است که اگر از او ستانده شود، معدوم و مطرود می شود. بر همین اساس، بقای جریان انقلابی به صداقت و راستگویی است. اما بقای ضد انقلاب به وارونه گویی و بی صداقتی است. چون بنیاد جریان اسلام سیاسی بر اخلاق مداری و دینداری است. به همین خاطر، مردم از کنشگر انقلابی فقط راستگویی و راست کرداری را انتظار دارند. اما بنیاد جریان مخالف و برانداز در رئالیسم سیاسی و ماکیاوللی بودن است. این جریان بر پایه اصل هدف وسیله را توجیه می کند، هر گونه وارونه گویی را جایز می سٌمارد. ماکیاولیسم سیاسی برای تصاحب و حفظ قدرت، هر گونه دروغ و نیرنگ و بد اخلاقی های بظاهر مثبت را توصیه می کند. لذا اگرچه مردم از فرد انقلابی اخلاق گرا انتظار وارونه گویی و بی صداقتی را ندارند ولی اگر ضدانقلاب دروغ بگوید و خشونت بورزد، تعجب نمی کنند. چون مردم برای تحلیل قطب های سیاسی، بر اساس کل شئٍ یرجع الی اصله، آنها را به اصل و بنیادشان بر می گردانند. 🔺 بنابر این، اگر انقلابی را دیدید که دیگر انقلابی نیست، بدانید که عامل بقای انقلابی بودن خود را از دست داده یا کنار گذاشته است. اگر او را در جبهه ضد انقلاب و برانداز مشاهده کردید، تردید نکنید که او با بنیاد اخلاق مداری خدا حافظی کرده است و برای احیای خود و بدست آوردن عامل جدید بقای سیاسی به ماکیاولیسم و رئالیسم سیاسی رو آورده است. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 قاعده سازی فقه خوارجی برای شعله ور ماندن آتش فتنه ✍ داود مهدوی زادگان 🔸 ویژگی فقه خوارجی این است که از سنت نبوی و علوی بهره بگیرد تا از سویی بر حکومت اسلامی اتهام زند و آن را نفی کند، و از سوی دیگر حکومت طاغوت و نظام سلطه جهانی را مشروعیت ببخشد. آنچنان که در آستانه میلاد پیامبر فرصت را برای تشویش اذهان عمومی مغتنم شمرده از سنت نبوی برای روشن نگه داشتن آتش فتنه اخیر، قاعده سازی می کند. 🔸 فقه خوارجی با دانش اصول الفقه که حاصل زحمات خالصانه علمای پاک سرشت است، نگاه نا پاک انداخته آن را خرج امیال سیاسی خشونت طلبانه خود می کند. بنگرید که چگونه قاعده " اصاله البرائه " را در دو جای بظاهر متفاوت به خدمت می گیرد. 🔸 فقه خوارجی در جایی که حاکمیت بدلیل اهمیت و خطیر بودن مساله واگذاری امر حکمرانی به افراد، باید صلاحیت داوطلبان انتخابات را احراز کند؛ بر مبنای اصالت البرائه با لزوم احراز صلاحیت داوطلب مخالفت می کند تا به این وسیله، داوطلب غیر ذی صلاح هم بتواند وارد حاکمیت شود. اما فقه خوارجی وقتی می خواهد حاکمیت را به ناحق محکوم کند، جریان اصالت البرائه را منتفی می داند تا بتواند مأمور انتظامی را تحت هر شرایطی متهم کند!! 🔸 سوال اینجا است که اگر حاکمیت، داوطلب نیروی انتظامی را بر مبنای اصالت البرائه به استخدام خود در آورده است، دیگر نمی توان مامور انتظامی را با نفی قاعده برائت متهم کرد. چون صلاحیت او پیش تر با همان قاعده، مسلم فرض شده است. لذا تا وقتی جرمی علیه مأمور انتظامی اثبات نشود، اتهامی بر او متوجه نیست. و در این مورد " اصل برائت " جاری است. 🔸 اما استنباط قاعده حکومتی از این فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله: " کل من طرق رجلا باللیل فاخرجه من منزله فهو له ضامن ..." ( کافی . فقیه . تهذیب )؛ محل تردید است و دلالتی بر حاکمیت ندارد. چون روایت مربوط به قطاع الطریق ( راهزنان ) است. نمی توان فروعات اتهام علیه مأمور حکومت را از این روایت نبوی استخراج کرد. بلکه برای شمول ضمانت کارگزار حاکمیت به دلایل دیگری مانند اتفاقی که برای خلیفه دوم افتاد ( سقط جنین زن متهمه ) نیاز است. حتی امیر المومنین علی علیه السلام خلیفه را متهم به قتل نکرد بلکه فقط او را محکوم به پرداخت دیه جنین کرد. مجازات قاتل قصاص است و نه پرداخت دیه. از کلام فقهای بزرگ مانند مرحوم علامه حلی نیز بیش از این فهمیده نمی شود. بویژه که گفتار آنان در بستر فقه حکومتی شکل نگرفته است. 🔸 اگر فقه خوارجی در نیت و گفتار خود صادق است و تقوای الهی را در نظر دارد و صرفاً در صدد بیان حکم مساله درگذشت متوفا است‌؛ باید برای مردم حکم فقهی کسانی که به ناحق مأمور انتظامی را آتش زدند و مضروب ساختند و بسیجیان پشتیبان نظم و امنیت را به شهادت رساندند و چادر و روسری از زن مسلمان کشیدند، معلوم کند. خصوصاً باید حکم فقهی آن کسانی که با صدور بیانیه های سیاسی آتش اغتشاش و هرج و مرج را شعله ور کردند، معلوم کند. 🔸 اگر فقه خوارجی در پاسخ به این پرسش از جریان " اصل بر برائت " استفاده کند، نباید در بی شرمی او تردید کرد حتی اگر از پاسخ دادن به این سوال طفره رود. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 ادبیات استعاری اپوزیسیون دیگر نخ نما شده است ✍ داود مهدوی زادگان 🔹 سالها ست که جریان مخالف و برانداز و خوارجی مسلکان در ستیز با نظام اسلامی از ادبیات استعاری و رمزنگاری شده استفاده می کنند. اپوزیسیون از این نوع ادبیات در نظام های استبدادی و دیکتاتوری به دلیل مواجهه با محرومیت و سرکوب شدید، استفاده می کند. مانند کتاب نامه های ایرانی منتسکیو که با ادبیات استعاری نظام پادشاهی فرانسه را به نقد کشیده بود. 🔹 اما اپوزیسیون جمهوری اسلامی که غالباً با برخورداری از امکانات و ظرفیت های بالا و نفوذ در حاکمیت، آزادانه می نویسند و حرف می زنند و عمل می کنند. با وصف این، آنان نیز از ادبیات سیاسی استعاری استفاده می کنند. 🔹 مفاهیم زیادی مانند گفتگو، اعتراض، آزادی، استبداد، نفی خشونت، تسامح و تساهل و غیره در ادبیات اپوزیسیون وجود دارد که میان تهی شده است و از معنای حقیقی برخوردار نیست و غالباً ماهیت استعاری و رمزی شده پیدا کرده است. بطوری که عدم التزام حقیقی آنان به این مفاهیم را می توان در آشوب های خیابانی مشاهده کرد. این معنا در حوادث خشونت بار اخیر کاملا بر مردم آشکار شد. مردم دیدند که چگونه جریان مخالف و برانداز که سالها از مفاهیم مردم پسند بهره می برد، به یکباره در چشم بر هم زدنی باطن خشونت طلبانه و سرکوب گرانه شان را نشان دادند و شهر را به آتش کشاندند. اپوزیسیون در چند هفته ای که فرصت جولان را پیدا کرده بود، ترس و وحشت را در خیابان مستولی کرد. 🔹 متاسفانه تولیدکنندگان فکری این جریان و روشنفکران شان، نه فقط برابر این فجایع سکوت اختیار کردند بلکه بعضاً در صدد توجیه آن بر آمده اند و نا جوانمردانه حاکمیت را مقصر دانسته اند. 🔹 اما این رفتار خشونت طالبانه اپوزیسیون و توجیه گری نویسندگان شان بر مردم آشکار ساخت که ادبیات استعاری آنها به مثابه اسم رمزی برای آشوب و اغتشاش خیابانی بوده است. مردم بویژه با حوادث اخیر پی برده اند که تلاش رسانه ای آنها برای زمینه سازی فکری و آماده سازی افکار عمومی است. به همین خاطر، این ادبیات مظلوم نمای استعاری نزد مردم نخ نما شده است و اثر خود را از دست داده است. 21 مهر 1401 @mahdavizadegan
بیانیه بانوان نهایی.pdf
281.4K
بیانیه بیش از 4000 نفر از بانوان اندیشمند و فعالان فرهنگی-اجتماعی، دانشجویان، طلاب، استادان حوزه و دانشگاه در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و محکومیت مواضع غرب در موضوع زن و خانواده 🔶متن این بیانیه به زبان‌های عربی، انگلیسی، روسی و اردو نیز ترجمه شده است: ترجمه عربی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11721 ترجمه انگلیسی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11723 ترجمه روسی: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11724 ترجمه اردو: https://eitaa.com/rozaneebefarda/11726 ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
🔰 احساسات شایست و نا شایست ✍ داود مهدوی زادگان 📌 برخی از مدافعین حوادث اخیر برای توجیه احساساتی شدن جوانان شرکت کننده در اغتشاشات خیابانی، به مقایسه احساسات آنان با احساسات جوانان دهه شصتی شرکت کننده در دفاع مقدس رو آورده اند. بزعم آنها چه فرقی میان آن شور و احساس جوان جبهه ای با این کنش هیجانی جوان دهه هشتادی است. کنش گری هر دو از جنس احساس و هیجان است. اما آیا حقیقتاً هیچ فرقی میان این دو احساس و هیجان نیست؟ 📌 البته آن جوان احساساتی دهه شصتی همچنان پابرجاست و امروز هم حضور پر رنگی دارد. یک نمونه آن شهید حججی است که هزاران نفر مثل او بسیجیان جوان جان برکفی هستند که در جمع دانشجویان و دانش آموزان حضور دارند. لذا لزومی ندارد که آن برخی ها، جوان اغتشاشگر را با جوان جبهه ای دهه شصتی مقایسه کنند بلکه با همین حججی های امروز هم می توان مقایسه کرد. 📌 عمل مقایسه، کار درست و ارزشمندی است. علی الخصوص در جایی که امر مشتبه شده است و ابهام پیدا کرده است و به راحتی نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد بلکه ممکن است امر ناشایست را شایسته تلقی کنیم. در اینجا از راه مقایسه می توان به حقیقت امر نزدیک شد. لکن به شرط آن که مقایسه بجا و معقول باشد. در غیر این صورت، مقایسه شیطانی می شود. آنجا که شیطان با قیاسی نا بجا خود را برتر از آدم دانست. پس، باید مقایسه به گونه ای نباشد که بگویند خلق را از قیاسش خنده آمد. 📌 اما خوب است بدانیم جوان بسیجی دهه شصتی برای چه چیزی احساساتی شده بود؟ او برای مقاومت برابر دشمن متجاوز، برای حفظ آب و خاک میهن خود، برای حفظ امنیت و آرامش هموطنانش، برای دفاع از دین و ایمان مردم، برای مقابله با تجزیه طلبان، برای صیانت از ناموس و حفظ حجاب و شرف خواهر و مادرش و دفع رعب و وحشت از آنان، برای آنکه دشمن ملت به ایران نگاه چپ نیاندازد، برای عشق بازی با خدا و عرض ارادت به ساحت مقدس امام زمان عج و دفاع از حرم ائمه اطهار علیهم السلام، ووو 📌 آری جوان بسیجی دیروز و امروز بخاطر این امور، احساساتی و هیجانی می شد و در جبهه‌های دفاع مقدس و سوریه برابر صدام حسین متجاوز و داعشیان جنایتکار می ایستاد. هیچ کس نیست که چنین احساساتی را ناشایست بداند بلکه خیلی ها غبطه چنین احساساتی را می خورند. 📌 اما آیا گوشه و شمه ای از این احساسات ناب و مقدس را می توان در احساسات جوان اغتشاشگر مشاهده کرد که تا احساسات او را به مثل جوان بسیجی شایسته و مقدس دانست؟ 📌 چگونه می توان احساساتی که موجب تهدید امنیت و آرامش، تخریب اموال عمومی و خصوصی، تجزیه آب و خاک میهن و طمع ورزی دشمن به آن، نفوذ داعشیان به میهن، تهدید شرافت و کرامت مادران و خواهران، ایجاد رعب و وحشت خیابانی، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و بی حرمتی به ماموران امنیت جان و مال و ناموس و دین، سوزاندن قرآن کریم و مساجد و تعطیلی بازار می شود، چگونه احساسات جوانی را که به اینگونه فجایع ختم می‌شود، می توان با احساسات جوان دهه شصتی هم تراز دانست؟! کدام عقل سلیمی چنین احساس و هیجانی را شایسته می داند و می توان به آن غبطه می خورد؟! 26 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 دولت بی حاشیه و دغدغه های اقتصادی آن ✍ داود مهدوی زادگان 🔺 هر از گاهی که در سال های اخیر موضوع حجاب به میان می آمد و حاکمیت بر مشروع و قانونی بودن اجرای آن در جامعه ایستادگی می کرد؛ مخالفین و جریان برانداز به یکباره هجمه می آوردند که مسائلی بسیار مهم تر از حجاب وجود دارد و باید به آنها بپردازید. مهم ترین این مسائل، مشکلات اقتصادی است. اما کنش گری جبهه معارض در اغتشاشات چند هفته گذشته نشان داد که آنان اساساً دغدغه رفع مشکلات اقتصادی مردم را ندارند بلکه بیشتر برای باز داشتن حاکمیت از پرداختن به مسائل فرهنگی و تربیتی جامعه بوده است که اهمیت مسائل اقتصادی را طرح می کردند. زیرا خواسته ها و شعارهای معترضین و آشوب طلبان در چند هفته گذشته معطوف به مشکلات اقتصادی مردم نبوده است. چنانکه شعار زن، زندگی، آزادی دلالت روشتی بر مطالبات اقتصادی مردم ندارد. 🔺 دقیقا به همین خاطر بود که طبقات پایین جامعه با این حرکت خشونت طلبانه همراهی نکرد. چون آنها شاهد این معنا بودند که حرکت اعتراضی پیش آمده توسط طبقه مرفهین بی دردی سازمان دهی شده که دغدغه حل مشکلات اقتصادی مردم را ندارند. مردم مشاهده کردند که چگونه همان کسانی که در پدید آمدن مشکلات اقتصادی موجود نقش بسزایی داشتند یا سلبریتی هایی که هیچگونه دردمندی با طبقه کارگر و مستضعف ندارند از حوادث خشونت بار اخیر حمایت و پشتیبانی می کنند. 🔺 اما آشوب خیابانی چند هفته گذشته نه تنها جدی نبودن معترضان در حل مشکلات اقتصادی را معلوم ساخت بلکه از آن طرف، معلوم شد که دولت سیزدهم توجه جدی در حل مشکلات اقتصادی مردم را دارد. اکنون بر همگان معلوم گشت که دولت آیت الله رئیسی بی حاشیه ترین دولت بوده است و بی آنکه از التزام به اجرای قانون عفاف و حجاب پا پس بکشد، دغدغه حل معضلات و مشکلات اقتصادی مردم را دارد. در همین چند هفته که اغتشاشگران در حال ضربه زدن و ایجاد اختلال در نظام اقتصادی مملکت بودند، دولت آیت الله رئیسی دغدغه بازسازی و ارتقاء جایگاه اقتصادی ایران در نظام بین الملل را داشته است. عضویت رسمی ایران در پیمان شانگهای و بازگرداندن کارخانه های ورشکسته به چرخه اقتصاد و اجرای طرح های بزرگ عمرانی و فعال سازی طرح های دانش بنیان و کاهش 40 درصدی واردات گندم و موارد دیگر، همگی بیانگر آن است که حرکت اغتشاشی دشمن ملت برای متوقف کردن دولت سیزدهم از تغییر وضعیت موجود و اصلاح امور اقتصادی با شکست جدی روبرو شده است. آیت الله رئیسی به خوبی نشان که هرگز وارد بازی دشمن نخواهد شد و از مسیر درست خود منحرف نمی شود. 26 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 دستآورد سند 2030 در کف خیابان ✍ داود مهدوی زادگان ◀️ حوادث خشونت بار چند هفته اخیر تجربه ای بود برای نقد و ارزیابی طرح ها و سندها و اقدامات بظاهر اصلاح جویانه ای که مدافعین آنها هر گونه قضاوت و داوری قبل از اقدام و عمل را پیشینی و ایدئولوژیک می خواندند و حاضر به شنیدن سخن منتقدان نبودند و به کمک قدرت دولتی دیکتاتورمابانه، زیر پوستی و آشکارا به کار خود ادامه دادند. ◀️ اکنون دستاورد عینی اسناد فرمایشی بیگانگان، مانند سند 2030 را که از سوی دولتمردان غربگرای گذشته اصرار زیادی بر انجام آن داشتند، مشاهده می کنیم. خشونت و نفرت خیابانی که در این چند هفته از ناحیه جماعتی آشوب طلب و هرج و مرج خواه مشاهده کردیم، نتیجه عمل به سند 2030 بود. محتوای این سند علیرغم دعوی تغییر وضع موجود برای توسعه پایدار، چیزی بیش از حيات میان مایگی این جهانی نیست. ◀️ خواسته ها و شعارهای آشوب طلبان همسویی زیادی با غایت میان مایگی سند 2030 و بلکه نازل تر از آن دارد. بی جهت هم نیست که این حرکت اغتشاشی از ناحیه طراحان و مجریان سند 2030 مورد حمایت قرار گرفته است. ◀️ تجربه اغتشاش خیابانی هفته های گذشته نشان داد که نویسندگان و مجریان آن یا هیچ آگاهی از ریشه های الهیاتی دنیای مدرن و قواعد جامعه مدنی و اصول توسعه پایدار همگانی ندارند یا اساساً در پی یکسان سازی و رفع نابرابری در جهان نبودند بلکه آنان بیشتر در صدد تسلیم کردن جوامع سرکش برابر سلطه جهانی سرمایه داری بودند. چنانکه رفتار اغتشاشگران، شورشی علیه سرکشی های جامعه انقلابی برابر امپریالیسم بود. بی جهت نبود که نظام سلطه جهانی با همه توان مادی و رسانه ای خود از این حرکت خیابانی حمایت و پشتیبانی کرد. ◀️ امروز سند 2030 را علاوه بر داوری های پیشینی می توان با التفات بر حوادث فاجعه بار اخیر به نحو پسینی نیز ارزیابی کرد. دستاورد سند 2030 همین چیزی است که مردم در کف خیابان شاهد آن بودند. این سند جوامع ترقی خواه را به سمت تعالی و توسعه پایدار سوق نمی دهد. ◀️ امروز، باید مجریان سند 2030 پای میز محاکمه آورده شوند و نسبت به نتایج کارشان پاسخگو باشند. آنان نمی توانند طلب کارانه در جایگاه معترض و شاکی قرار گیرند. معترض واقعی، ملت شریف بویژه نسل دهه هشتادی هستند که از الگوهای آموزشی و تربیتی آنان پیروی کردند. باید مجریان سند 2030 در ایران به سوالات بسیاری پاسخ دهند. آنان باید پاسخ دهند که چگونه می خواستند با پرورش جماعتی پرخاشگر و آشوب طلب، توسعه پایدار را در ایران محقق سازند؟ 27 مهر 1401 @mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرمعظم انقلاب : اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید؛ ان شاءالله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیسم را خواهید دید. الهم عجل لوليك الفرج
🔰 فتنه، محکی برای درستی ملاک احراز صلاحیت داود مهدوی زادگان 🔹 ملاک شورای نگهبان در تعیین صلاحیت داوطلبان نامزدی انتخابات، احراز صلاحیت است. اما مخالفین نظارت استصوابی با این ملاک شورای نگهبان مخالفند و اصل را بر جریان برائت می دانند. آنان بر همین اساس، نسبت به رد صلاحیت داوطلبان همسو با دولت مستقر در انتخابات 1400 معترض بودند. 🔹 برای درستی ملاک احراز صلاحیت، دلایل مختلفی را می توان ذکر کرد. از جمله اینکه جریان اصل برائت، اثبات صلاحیت نمی کند. در حالی که برای انتخاب نماینده مجلس یا رئیس جمهور به احراز شرایط لازمه نیاز است. 🔹 یکی از راه های احراز شرایط صلاحیت، نحوه تعامل و مواضع داوطلبان نامزدی انتخابات در حوادث و فتنه های زمانه است. طبیعی است که نمی توان زمام حکومت را به کسانی که برابر فتنه سکوت یا همسو با آن موضع گیری می کنند، واگذار کرد. چون حکومت، امانت مردم در دستان کارگزار است و ساکتین و هم داستانان با فتنه امانتدار خوبی نیستند. لذا فتنه، محک معقولی برای درستی ملاک احراز صلاحیت است. 🔹 وقتی جریان یا شخصیت سیاسی برابر فجایع ضد امنیت ملی و علیه حکمرانی دینی سکوت می کنند یا شعارهای اعتراضی خود را از اغتشاش گران تفکیک و تمییز نمی دهند، چگونه می توان کارگزاری حاکمیت را به آنان واگذار کرد. این شکل از موضع گیری سیاسی واجد شرط اصلی کارگزاری؛ یعنی امانت داری نیست. بر این اساس، همسویی با فتنه دلیل قاطعی بر رد صلاحیت است و نه بهانه و اسم رمز. 28 مهر 1401 @mahdavizadegan
ایام قبل از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را یادتان هست که اصولگرایان هر روز سخنرانی و مصاحبه می کردند و ائتلاف و حزب جدید راه می انداختند؟ یادتان هست برای کسب رای از این مسجد به آن مسجد و از این دانشگاه به آن دانشگاه می رفتند؟ در 30 روز گذشته که کشور دچار التهاب شد، چند نفرشان در مساجد و دانشگاه ها حاضر شدند تا با همان مردم حرف بزنند؟ چند نفرشان اصلا در دسترس هستند؟ چند نفرشان اصلا اگر هم در دسترس باشند، از خودشان تحلیل دارند که به مخاطب منتقل کنند؟ چند نفرشان اصلا قدرت اقناع دارند و بلدند با مردم حرف بزنند؟ بگذارید نام ببرم. در انتخابات های اخیر «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی» میدان داری کرد و گفت به هر لیست و فردی که ما می گوییم رای بدهید. هرکسی هم غیر این عمل کند وحدت شکن، خائن، بی بصیرت و... است. شد آنچه شد و هر آنچه که این آقایان دیکته کردند را بخشی از مردم نوشتند و بخش زیادی از مردم هم اصلا در انتخابات شرکت نکردند و در هر صورت آنچه این جریان دوست داشت به وقوع پیوست. حالا سوال اینجاست که چند نفر از آقایانی که برای جبهه انقلاب پشت پرده تصمیم می گرفتند و لیست می بستند و نامزد معرفی می کردند الان وسط میدان هستند؟ این روزها از آقایان حداد عادل، باهنر، بادامچیان، چمران، متکی، سروری، پیرهادی، رسولی و... نامی شنیده اید؟ سخنرانی خاصی دیده اید که بتوانند نه عامه مردم بلکه فقط نیروهای اصولگرا را قانع کنند؟ یادداشت خاصی دیده اید که دست به دست بچرخد و پاسخ سوالی را بدهد؟ طبیعتا خیر. بلکه بار این روزها هم بر دوش نیروهای کف میدان است. چه آن هایی که در سنگر خیابان با اوباش جنگیدند و جانباز و شهید شدند و چه آنهایی که مشغول جنگ در کارزار رسانه هستند. اما از سال دیگر همین ایام اسامی نامبرده با تعداد کثیر دیگری از چهره های مشابه، هر روز در مساجد، دانشگاه ها و سایر محافل رویت خواهند شد. چرا؟ چون باز هم زمان انتخابات فراخواهد رسید و مجبور به حضور در برابر مردم هستند. این ایام، زمان استراحت آقایان است! مزاحم شان نشوید و سال بعد هم هر چه گفتند را چشم بسته اطاعت کنید تا این دور باطل اصولگرا- اصلاح طلب بچرخد. متاسفانه برخی چهره های گفتمانی هم به همراهی منفعلانه با اینها عادت کرده اند و شب انتخابات تسلیم بازی آنها خواهند شد. باور ندارید؟ یک سال دیگر صبر کنید... عضو کانال شوید: 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b