eitaa logo
مهدوی زادگان
354 دنبال‌کننده
144 عکس
42 ویدیو
18 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 ارزش حق انتخاب مطلق نیست هر انتخابی پیامد های مثبت یا منفی می تواند داشته باشد. لذا وظیفه امام عادل تنها این نیست که مردم را متوجه حق انتخاب کند بلکه وظیفه مهم تر او آن است که اگر پیامد انتخاب، بدفرجام و ناگوار باشد مردم را آگاه کند و هشدار دهد و آنها را به قدر توان از چنین انتخابی منصرف سازد. مفهوم قرآنی چنین وظیفه ای در واژه " وال " نهفته است که وصفی از اوصاف الله است. اگر خدا قومی را بخاطر اعمال زشت شان عذاب کند کسی جز خدا نمی تواند آن قوم را از راه انتخاب شده عذاب آور بازگرداند: " وَ إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ " ( رعد: ۱۱ ). واقعه حکمیت در جنگ صفین و صلح امام حسن علیه السلام دو نمونه تاریخی عبرت آموزی است که برای دو امام معصوم علیهما السلام اتفاق افتاد. هر دو امام عادل تمام تلاش مشفقانه و سوزناک خود را کردند تا بیعت کنندگان از یک انتخاب نامیمون؛ یعنی کنار آمدن و صلح با معاویه ملعون، منصرف شوند و به ضرر و زیان خود عمل نکنند. مع الأسف، هر دو امام ناچار از تن دادن به انتخاب شوم و پذیرش توافقنامه‌ای شوم تر شدند. پیامد این دو واقعه ناگوار برای مسلمانان جز خفت و خواری و ترکتازی و غارتگری دشمن و تضعیف قدرت امیر المومنین علی علیه السلام از یک سو، و نجات معاویه از شکست حتمی و استیلای نامشروع وی بر کیان اسلامی و تبدیل شدن حکومت نبوی به سلطه استبدادی اموی از سوی دیگر، چیز دیگری نبود. ❗️اکنون بنگرید به گفتار برخی از عالمان فاسد العقیده و قلم بدستان سکولار که چگونه این دو واقعه تاریخی را که هر دو امام معصوم از آنها با نا رضایتی و نامیمونی یاد کرده اند، اینان به نیکی و الگوی سیاسی مطلوب یاد می کنند. ناشایسته ترین بخش گفتار جماعت فاسد العقیده این است که انتخاب رخ داده در هر دو واقعه ( حکمیت و صلح ) را به امام علی و امام حسن علیهما السلام نسبت می دهند و می گویند آن دو حضرت علیرغم مخالفت شان ولی بخاطر اصل حق انتخاب، با تصمیم جمعیت بر توافق با معاویه راضی شدند!! فاسد اندیشان اینگونه دو واقعه تاریخی عبرت آموز را به مثابه دو الگوی درس آموز معرفی می کنند. می گویند هر انتخابی حتی اگر پیامد ناصواب و ناگواری داشته باشد به دلیل حرمت حق انتخاب، مطلوب و مقبول است. و این گفتاری است که با عقل سلیم و آموزه های وحیانی سازگاری ندارد. ارزش اصل حق انتخاب مطلق نیست بلکه این اصل توأم با پذیرش مسئولیت، ارزش و احترام دارد. مشکل امام علی و امام حسن با عوامل تحمیل توافقنامه با معاویه در همین عدم پذیرش مسئولیت پیامدهای بد فرجام آن از سوی آنها بود. اسفبارتر آنکه اهل خوارج و کج اندیشان مسئولیت این بد فرجامی را به آن دو حضرت نسبت می دهند. مانند برجام که دنبال کنندگانش آن را به عنوان خواست نظام معرفی می کنند ✍ داود مهدوی زادگان @mahdavizadegan
🖌 خصومت مثلث طاغوت با حکمرانی علوی جامعه ایمانی همواره مبتلا به سه آفت خانمان سوز سیاسی و اجتماعی است: ( ۱ ) تنزّه طلبان خشک مقدس، ( ۲ ) پیمان شکنان بد عهد، ( ۳ ) قدرت طلبان ستم گر است. این سه جریان شوم مادامی‌که خطری تهدیدشان نکند با آسودگی خاطر سرگرم خشکاندن ریشه های دینی جامعه ایمانی هستند. اما وقتی احساس خطر کنند فرعون وار برآشفته شده کمر به مقابله با تهدیدات احتمالی و بالفعل می بندند و در این راه، مثلث شوم طاغوت را پدید می آورند. ظهور مردان خداجوی طاغوت ستیز و شکل گیری نهضت و انقلاب دینی و بالاخره برآمدن حکمرانی ناب دینی مهم ترین تهدیدات برای این سه جریان مفسد است. هیچ متحجر عافیت طلب و پیمان شکن و اقتدارگرا یافت نمی شود که با این سه پدیده متعالی کنار آمده باشند. چنانکه در چهره نفاق با رسول خدا صلی الله علیه و آله کنار نیامدند و آشکارا با امام علی علیه السلام مخالفت کردند و درگیر شدند. این سه جریان فاسد در مدت ۲۵ سال کناره گیری و صبوری امام علی علیه السلام دست به فتنه گری و اغتشاش و افتراق جامعه نوپای اسلامی نزدند. اما به مجرد برآمدن حکمرانی علوی برآشفته شده هر یک بنا به ادبیات و گفتمان خاص خود برابر آن حضرت صف آرایی کردند و حکومت آن حضرت را با چالش های جدی روبرو ساختند. امام علی علیه السلام در خطبه معروف شقشقیه ( خ ۳ نهج‌البلاغه ) می فرماید به مجرد آن که زمام اداره جامعه اسلامی را به دست گرفتم سه جریان مفسد مارقین و ناکثین و قاسطین سر برآوردند و دست به کار ستیزه جویی و تضعیف حکومت اسلامی شدند. هر یک از دشمنان حکمرانی علوی خواسته نا مشروعی را مطالبه کردند؛ یک جریان ( طلحه و زبیر ) سهمی از قدرت، جریان دیگر ( معاویه ) تمام قدرت را می طلبید و جریان سوم ( خوارج ) با اساس حکمرانی مخالف بود: فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَكَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ؛ اما همين كه به امر حکومت اقدام نمودم گروهى پيمان شكستند، و عده اى از مدار دين بيرون رفتند، و جمعى ديگر سر به راه طغيان نهادند. امام علیه السلام در بطلان هر سه جریان چنین استدلال می آورد که اینان دعوی ایمان به الله و آخرت را دارند ولی گویی این سخن خدا را نشنیده اند که اهل تقوی و آخرت در روی زمین برتری جو نیستند و مفسده به پا نمی کنند: " كَأَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ : تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ". ولی چنین نیست که این سخن خدا را نشنیده باشند بلکه آن را حفظ کرده اند؛ لکن دنیا در چشم شان از آخرت زیباتر آمده است و زیورهای دنیوی آنها را شیفته خود ساخته است:  " بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا. وَ لَكِنَّهُمْ حَلِيَتِ الدُّنْيَا فِي أَعْيُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا ". این طبیعی است که هر گاه حکمرانی علوی حسب تقدیر الهی برپا شود، این سه طایفه مفسده جو نیز مثلث شوم طاغوت را برپا می کنند و دست به کار براندازی از درون و برون نظام اسلامی می شوند. و البته بد عاقبت ترین این سه طایفه همانا جماعت خوارجی مسلکان هستند که نه دنیا را دارند و نه آخرت. بنابر این اگر در حکمرانی دینی وجود این سه جریان مفسد دنیا طلب را شناسایی نکنیم و یا آنکه مشاهده کردیم که هر سه طایفه از آن حکومت حمایت می کنند، باید در اسلامیت و علوی بودن آن حکمرانی تردید کرد. چنانکه در جمهوری اسلامی آشکارا شاهد شکل گیری و ستیز مثلث طاغوت با آن هستیم ✍ داود مهدوی زادگان @mahdavizadegan
🔸 رفراندم جمهوری اسلامی؛ تبلور خواست اراده مطلقاً جمعی مردم جامعه شناسان قیام های مردمی را به دو دسته کلی شورش و انقلاب تقسیم می کنند. شورش مردمی اعتراض علیه وضع موجود است بی آنکه تقاضایی برای وضع جایگزین داشته باشند. لذا حاکمیت می تواند شورش مردمی را با انجام پاره‌ای تغییرات در وضع موجود یا سرکوب، خاموش کند. نهضت ملی شدن نفت از این دسته اعتراض های مردمی بود. چون اساساً رهبری نهضت تقاضا و برنامه ای برای تغییر رژیم نداشت. لذا این شورش مردمی از طریق کودتای آمریکایی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرکوب شد. حتی می توان نهضت مشروطیت را در این دسته از اعتراضات مردمی قرار داد. معترضین در میانه راه به یکباره هنگام بست نشینی در سفارت انگلیس به خواسته شان رنگ مشروطه خواهی دادند. با وصف این، خواست مردم مشروطه خواه تغییر هیئت حاکمه از قاجار به پهلوی نبود. اما انقلاب مردمی نوعی اعتراض علیه وضع موجود توأم با تقاضای جایگزینی نوع دیگری از نظام سیاسی است. یعنی قیام مردم تنها این نیست که چه چیزی را نمی خواهند بلکه خواسته معین و مشخصی برای تغییر هیئت حاکمه دارند. مانند انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ که منجر به تغییر رژیم طاغوت شد. میشل فوکو به عنوان تاثیر گذارترین نظریه پرداز قرن بیستم که از نزدیک شاهد انقلاب ملت ایران بود این نکته اساسی را خوب متوجه شده بود که این اعتراض، انقلاب است و نه شورش. مردم می دانند که چی می خواهند. به عقیده وی مردم حتی در شعار " شاه باید برود " خواسته بزرگی را دنبال می کردند: " همیشه صحبت از یک چیز است، یک چیز واحد و بسیار مشخص: شاه باید برود. اما برای مردم ایران، این چیز ِ یگانه معنیش همه چیز است... اما این همه چیزی که می خواهند" آزادی امیال " نیست بلکه آزادی از هر چیزی که در کشورشان و زندگی روزانه شان نشانه حضور قدرت های جهانی است " ( فوکو میشل، ۱۳۷۷، ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند؟، ترجمه حسین معصومی همدانی، هرمس: ۶۴ ). به عقیده میشل فوکو اراده جمعی که ابزار نظری حقوق دانان و فیلسوفان برای تحلیل و توجیه نهادها و کنش های اجتماعی است به مثل خدا یا روح، قابل رؤیت نیست و هرگز کسی نمی تواند با آن رو برو شود. " اما ما در تهران و سرتاسر ایران با اراده جمعی یک ملت برخورد کردیم " ( فوکو میشل، ۱۳۷۹، ایران: روح یک جهان بی روح، ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهان دیده، نشر نی: ۵۷ ). به گفته فوکو این روح مطلقاً جمعی خواسته ای رادیکال تر از صرف تغییر رژیم را در سر داشت: " یعنی اراده به تغییر کل هستی شان با بازگشت به تجربه ای معنوی که فکر می کنند در قلب اسلام شیعه می یابند" ( همان: ۶۱ ). و همین امر بود که خشم همه هواداران چپ یا راست را بر انگیخته بود! ( همان: ۵۳ ). خیلی از غرب باوران و غربزدگان اعم از چپ ها و راست های غربگرا در بحبوحه‌ی انقلاب ملت ایران تلاش کردند این خواسته اراده جمعی را تغییر دهند یا بر آن خدشه وارد کنند تا کسی انقلاب ۵۷ را انقلاب اسلامی نخواند. اما قاطبه ملت کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب، خیلی صریح و شفاف در رفراندم ۱۲ فروردين ۵۸ خواسته انقلابی خود را بیان کردند. رفراندم ۱۲ فروردين برگ زرینی از تاریخ انقلاب اسلامی است که نشان داد قیام ملت ایران یک انقلاب است و خواسته ای فراتر از انقلاب های مدرن دارد و آن خواسته چیزی غیر از جمهوری اسلامی نیست. بدین ترتیب، رفراندم جمهوری اسلامی فصل الخطاب همه منازعات بیهوده و تفسیر های ناصواب احتمالی آینده در فهم خواست واقعی اراده مطلقاً جمعی مردم ایران است. و بدون تردید، این اتفاق بزرگ دست نیافتنی می شد، اگر تدبیر و اصرار امام خمینی ره بر برگزاری آن نبود. روح شان همراه با ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی از ابتدا تا به امروز شاد و پر رهرو باد. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🏴 سوگواری با طبیعت در روز بیست و یکم رمضان برای اینکه مردم قصد کنند که یک روز از سیصد و شصت و پنج روز سال را به کوه و دشت و چمنزار بروند و با شادابی و دلنوازی طبیعت خالق هستی نفسی تازه کنند و شکر گزار نعمت های الهی باشند، هیچ نیازی به اسطوره سازی نیست بلکه توصیه کتاب وحی است که در زمین سیر کنید و بنگرید چگونه قادر مطلق این طبیعت را چنین زیبا و با شکوه خلق کرده است و به یاد آخرت افتید: " قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ "( العنكبوت : ۲۰ ) و نیز بدانند و بفهمند که طبیعت با همه وجودش تسبیح گوی الله است: " يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ " ( الجمعة : ۱ ) طبیعتِ تسبیح گو در هر روز و شب چشم به عرش واسعه الله تعالی دوخته از انبساط آن گشوده می شود و از غضب و خشمش غمگین و عزادار می شود. چنانکه طبیعت در روز ولادت ولی خدا مفرح می گردد و در روز شهادت ولی خدا به عزا می نشیند. فرق نمی کند که این روز عزا با چه روزی از روزهای بنی آدم مصادف شود. پس، کمترین انتظار طبیعت از بنی آدم آن است که در روز عزا، همچون او حرمت بگذارند و به سوگ بنشینند. و به یقین بیست و یکم ماه رمضان، روز شهادت والاترین ولی خدا بعد رسول الله امیر المومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام، یکی از همان روزهایی است که طبیعت در ماتم و عزا است. روز طبیعت روز تکریم و احترام طبیعت است. التماس دعا ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🖌 زمینه های فکری اسلام سیاسی قدمای امامیه در تدوین نهج‌البلاغه کتاب شریف نهج‌البلاغه مجموعه ای از سخنان امیر بیان و ولاء علی بن ابی طالب علیه السلام است که در سه بخش خطبه ها ( ۲۴۱ ) و نامه ها ( ۷۹ ) و کلمات قصار یا حکمت ها ( ۴۸۰ ) توسط محمد بن حسین موسوی بغدادی مشهور به سید رضی علیه الرحمه ( ۳۵۹ - ۴۰۶ ق ) گردآوری و تنظیم شده است. سید رضی ره که نسبش از پدر به ابراهیم مجاهد فرزند امام کاظم علیه السلام و از مادر به امام سجاد علیه السلام می رسد، از شاگردان برجسته شیخ مفید رحمت الله علیه است. وی در همان دوران جوانی در علوم مختلف تبحر یافته بود ولی شهرتش در ادبیات عرب بود چنانکه او را سرآمد شاعران آل ابی طالب دانسته اند. سید رضی ره نگارش نهج‌البلاغه را در ماه رجب ۴۰۰ هجری قمری به اتمام رسانده است او در مقدمه کتاب، دلیل نامگذاری آن به نهج‌البلاغه را در شگفتی و عظمت رسایی و بلاغت سخنان امام علی علیه السلام عنوان کرده است: " بعد از تمام شدن كتاب، خوب ديدم كه نامش را نهج البلاغه بگذارم؛ زيرا اين كتاب درهاي بلاغت را به روي بيننده مي گشايد، حاجت عالم و متعلم و هم خواسته ي شخص بليغ و زاهد در آن يافت مي شود. در بين كلمات امام ـ عليه السّلام ـ سخنان شگفت انگيزي در مورد توحيد، عدل و تنزيه خداوند از شباهت به خلق مي بينم كه تشنگان را سيراب مي كند و پرده ها را از روي تاريكي شبهات برمي گيرد ". اما شاید اگر سید رضی در روزگار خواجه نظام الملک طوسی ( ۴۰۸ - ۴۸۵ ق ) که اندکی بعد از درگذشت وی بدنیا آمده است، می زیست و یا در دنیای معاصر که توجه به سیاست نامه و فلسفه سیاسی نویسی شدت یافته است به سر می‌برد، نام دیگری مانند سیاست‌نامه علوی، نهج السیاسه یا نهج الحکومه را برای کتاب خود انتخاب می کرد. شاید هم سید رضی ره بر همین قصد بوده است ولی از باب تقیه چنین عنوانی را برای کتاب خود برگزیده است. چون سید در همان مقدمه اشاره به این نکته دارد که برخی خطبه های حضرت وصی درباره زهد و تقوی به حدی جذاب و پندآموز است که شنونده گمان می کند گوینده آن تارک دنیا بوده و به خانه و غار نشینی رو آورده است در حالی که این چنین نیست و این سخنان از کسی است که امیر لشکر و کشور بوده است: " هر گاه كسي در سخن آن حضرت درباره ي زهد و مواعظ تأمل كند بدون آن كه توجه داشته باشد كه اين سخن شخصي عظيم القدر و نافذ الامر است كه همه در برابر او سر فرود مي آورند، شك و ترديد نخواهد كرد كه گوينده ي اين سخن كسي است كه جز در وادي زهد و پارسايي قدم نگذاشته و هيچ اشتغالي به جز عبادت نداشته و در گوشه ي خانه اي يا در يكي از غارها تنها و دور از اجتماع قرار گرفته كه جز صداي خودش را نمي شنود و غير خويش، ديگري را نمي بيند و همواره مشغول عبادت است؛ و هيچ گاه نمي تواند باور كند كه اين سخنان از كسي است كه به هنگام جنگ در درياي لشكر دشمن فرو مي رفت و پهلوانان و جنگ جويان نيرومند را بر زمين مي افكند و، با اين حال،در زهد و درستكاري و پاكي نمونه اي بي نظير است". اینکه اغلب خطبه ها و تمام نامه های نهج‌البلاغه مربوط به دوره حکمرانی امام علی علیه السلام است، دلیل آشکاری است بر اینکه سید رضی ره توجه ویژه‌ای به امر حکمرانی آن حضرت داشته است و در پی حفظ آن بوده است. خصوصاً که وی سعی نکرده مطالب را موضوع بندی کند و مثلاً اخلاقیات را از سیاسات جدا کند. این امر، فرض زمینه دیدگاه اسلام سیاسی در اندیشه سید رضی ره را قوت می بخشد. بلکه دیدگاه قدمای امامیه بر فکر اسلام سیاسی استوار بوده است. لکن به دلیل وجود شرایط تقیه آمیز و حوادث ایام مجبور به پنهان نگاری بودند. اگر اسلام سیاسی در اندیشه قدمای امامیه تا این اندازه قوت حضور نمی داشت، کتاب شریف نهج‌البلاغه به اینگونه که هست گردآوری نمی شد و به همان سخنان اخلاقی و حکمت آموز بسنده می شد. درک قدمای امامیه از جامعیت سیره نبوی و علوی در عدم تفکیک دین از سیاست بود که سخنان امام علی علیه السلام اینچنین گردآوری شد و به یادگار مانده است. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
📢 هم‌اکنون؛ KHAMENEI.IR 🔹پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی شهادت سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و همرزمانش؛ 🔹️رژیم خبیث صهیونیستی را از این جنایت پشیمان خواهیم کرد 👈‌ به حول و قوه‌ی الهی. 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند: آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوه‌ی الهی. ✍ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: ✏️ بسم الله الرحمن الرحیم سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز. ✏️ شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هم‌اکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهی‌اند. ✏️ سردار زاهدی از دهه شصت در میدان‌های خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کرده‌اند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران به‌ویژه هرکه آنان را می‌شناخت سنگین است. رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوه‌ی الهی. والسلام علی عبادالله الصالحین سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🖌 اسرائیل رفتنی است و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند حمله تروریستی صهیونیست های جنایتکار به کنسولگری ایران در سوریه که منجر به شهادت هفت نفر از دلاورمردان مستشاری بلند پایه میهن عزیزمان شد‌؛ موجی از خشم و نفرت مردمی علیه این حرکت مذبوحانه را به دنبال داشت و افکار عمومی را بر اصل لزوم انتقام سخت بسیج کرد. صهیونیست های غاصب با این خبط بزرگ شان نه فقط درماندگی و استیصال خود را نشان دادند بلکه نا توانی شان در مهندسی و مدیریت میدان را آشکار کردند. بدین ترتیب، خود نیز در تسریع پایان عمر منحوس شان سهیم شده اند. البته این درماندگی و بیچارگی را در جمع اپوزیسیون داخلی نظام خصوصاً بعد نتیجه انتخابات ۱۱ اسفند سال گذشته کاملا مشهود است. هر دو جریان مخالف نظام اسلامی ( محور آمریکایی - صهیونیستی و جریان ضد انقلاب ) روی نتایج متوقع شان از انتخابات امید زیادی داشتند. ولی انتخابات بر خلاف انتظار آنان موجب افزایش یکپارچگی ملت شد. اکنون شاهد آن هستیم که از یک سو، رژیم صهیونیستی از روی خشم و عصبانیت دیوانه وار در آتش اعمال جنایتکارانه بر مردم مظلوم غزه و رفتار تروریستی خود دمیده است. از سوی دیگر، رفتار و ادبیات اپوزیسیون داخلی خشونت بارتر و غیرعقلانی تر شده است. چون هر دو دنبال راهی برای نجات از مخمصه و تله ای که گرفتارش شده اند، می گردند. به همین خاطر، تشدید رفتار و گفتار خشونت آمیز آنان قابل پیش بینی است. اما ضد انقلاب درمانده در شرایط کنونی همسو با پروژه شکست خورده صهیونیست ها دو هدف مهم را تعقیب می کنند. نخست، منصرف کردن ایران از انتقام سخت علیه رژیم صهیونیستی و دیگری برهم زدن انسجام و یکپارچگی ملی از طریق تزریق افکار سازشکارانه و ترس از دشمن. همین ها که اگر خبطی از کارگزار حکومت سر بزند با بی رحمانه ترین ادبیات در پی دریدن و حذف فیزیکی او هستند، اما نسبت به جنایات صهیونیست ها یا ساکت اند و یا از ادبیات به شدت محافظه‌کارانه بهره می گیرند. بنابراین، باید مراقب تاثیر گذاری منفی و حقیرانه این جریان بود. امروز باید ملت و حاکمیت بیش از گذشته در راستای مصالح ملی و امت اسلامی و نفی دشمن صهیونیستی، یکپارچه و متحد عمل کند. مردم با پیروی قاطع تر از فرامین و هدایت گری های ولی فقیه امکان مناسبی را برای مسئولین امر فراهم می سازند تا در اجرای انتقام سخت تصمیم معقول و حکیمانه ای را اتخاذ کنند. بی تردید، برخی ها از روی عمد یا نا آگاهی سعی دارند میان مساله انتقام سخت و جنگ رابطه مثبتی برقرار کنند تا بدین ترتیب، دلاورمردان ایران را از گزینه انتقام منصرف سازند. لکن انتقام سخت لزوماً منجر به جنگ نمی شود. چنانکه ایران پایگاه عین الاسد را موشک باران کرد ولی آمریکایی ها دست به هیچ اقدامی نزدند. بلکه انتقام سخت می تواند از جهت وقوع جنگ بازدارنده باشد و دشمن را وادار به عقب نشینی و ترس کند. یکی از اشتباهات محاسباتی که همواره ولی فقیه ملت و دولت مردان را از ابتلای به آن حذر داده است، همین مترادف گرفتن انتقام سخت و جنگ است. ایشان بارها تاکید داشته اند که دوره بزن و در رفتن گذشته است. اگر دشمن ملت بزند سیل پشیمان کننده ای خواهد خورد. اما این سخن هیچگاه به معنای آغاز گری جنگ نبوده است. نباید فراموش کرد که قرآن کریم در چهار آیه شریفه باری تعالی را به " ذو الانتقام " توصیف کرده است ( آل عمران: ۴؛ مائده: ۹۵؛ ابراهیم: ۴۷؛ زمر: ۳۷ ). علاوه بر این که قرآن کریم مساله مقابله به مثل را برای کسی که ظلمی بر او شده جایز شمرده است تا چه رسد به ظلمی که بر یک ملت وارد آمده است: "فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ "( البقرة : ۱۹۴ )؛ " أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ " ( الحج : ۳۹ ). مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس با فریاد مرگ بر اسرائیل و حمایت از مردم مظلوم غزه گوشه ای از خشم و خواست انتقام سخت از صهیونیست های جنایتکار را ابراز می دارند. اما آن انتقام سخت در وقت حساب شده در میدان اتفاق خواهد افتاد انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
بیانیه ضدصهیونیستی جمعی از اساتید و فضلای حوزوی سراسر کشور بسم الله الرحمن الرحیم «وَ كَتَبنَا عَلَيهِمۡ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفسَ بِٱلنَّفسِ وَ ٱلعَينَ بِٱلعَينِ وَ ٱلانفَ بِٱلأَنفِ وَ ٱلأُذُنَ بِٱلأذُنِ وَ ٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَ ٱلجُرُوحَ قِصَاصٌ»(مائده/45) شهادت سرداران و پاسداران رشید اسلام به ویژه شهید سردار زاهدی داغ تازه‌ای بر قلوب مؤمنین و همه آزادگان از ایران تا لبنان، از عراق تا یمن و فلسطین و اقصی نقاط جهان گذاشت. این تهاجم وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی، مهر تأیید دیگری بر کارنامه پرافتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشت. ملت عزیز ما، ملتی امام حسینی است که «القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة» را در طول بیش از چهار دهه و در جبهه‌های مختلف به اثبات رسانده است و شکی نیست که به فرموده امام خمینی کبیر «هر پرچمی از دست توانای سرداری بیفتد سردار دیگری آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامی به کوشش برخیزد»(صحیفه،ج15،ص226) حضور مستمر مردم در میدان مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی اقتضای آن دارد که به تکلیف شرعی و ملی در حفظ اقتدار جمهوری اسلامی بعنوان ام‌القرای تحولات آخرالزمانی و قلب تپنده مستضعفان جهان با جدیت عمل کنیم. مجاهدت خستگی‌ناپذیر رزمندگان بدون‌مرز ایران در حفظ دماء مردم مقتدر و مظلوم غزه که بر دوست و دشمن پوشیده نیست، مایه‌ی آبرو و عزت ملت ایران در بین جهانیان و همه ملت‌های ستمدیده است. ارتقای سطح تهدیدات خصمانه از ترورهای فردی به حمله رسمی و علنی به کنسولگری جمهوری اسلامی نشان‌گر ناکارآمدی مدعاهای واهی و انتزاعی پیروان خط سازش در توصیف واقعیت‌های میدانی است که در مواردی، اقدامات مدافعان غیور امنیت برای تحقق انتقام سخت و اعلان علنی آن را با محدودیت‌هایی مواجه می‌کرد. ضرورت حفاظت از امنیت ایران و حراست از فرزندان جان‌برکف ملت اقتضای آن دارد که در عقبه این نبرد بزرگ و تاریخ‌ساز مقاومت، اجماع‌سازی ملی و فراملی صورت بگیرد. درصورت شکل‌گیری و صیانت از چنین اجماعی، اصابت ضربت متقابل‌ و پیشگیری از همه تهدیدات و مقابله سخت و متناسب برای نیروهای میدانی مقاومت کاملا دست‌یافتنی است. اکنون که رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتا راهبرد اقدام پشیمان‌کننده را اعلان فرموده‌اند، باید تمام مطالبات و هدف‌گذاری‌ها و اجماع‌سازی‌ها در همین جهت پیش برود و برای مقابله با زمزمه‌های عناصر معدود از اصحاب خط سازش در داخل کشور و وسوسه‌های شیطانی برخی مزدوران خارجی، راهی جز جهاد تبیین وجود ندارد که بار اصلی آن بر دوش ما حوزویان است. امروز ارکان نظام اسلامی به‌ویژه نیروهای نظامی، در اوج اقتدار، شهامت و کیاست‌اند و هرگونه تصویرسازی چهره‌ای انفعالی و غیرانقلابی، جز جفا به نظام و یاران پاکباخته آن نیست. حضور میدانی و پرشور و شعور مردم سراسر کشور در ساعات اولیه اعلام خبر حمله وحشیانه رژیم غاصب، نشان داد که ملت شهادت‌طلب ایران به‌هیچ وجه از تحلیل‌های بی‌پایه‌ای که عقب‌نشینی، انفعال و سازش با شیطان بزرگ را تنها راه نجات معرفی می‌کند، تأثیر نگرفته و هم‌چنان با اعتماد به قدرت درون‌زای جمهوری اسلامی فریاد مطالبه انتقام سرمی‌دهند. ما بعنوان جمعی از اساتید، پژوهشگران و مبلغین حوزه‌های علمیه سراسر کشور با تکیه بر پیام الهی_سیاسی مقام معظم رهبری و فرمان قاطع ایشان مبنی بر اقدام پشیمان‌کننده علیه رژیم منفور صهیونیستی، با اعتماد کامل به مسئولین نظامی و امنیتی و کارگزاران سیاسی جمهوری اسلامی ایران، مطالبات و نکات ذیل را صراحتا اعلام می‌داریم: ۱.انتقام پشیمان‌کننده و سخت علیه رژیم کودک‌کش صهیونیستی و اعلان جهانی آن جهت صیانت از چهره مقتدر جمهوری اسلامی در جبهه جهانی مقاومت که با مجاهدت‌های طولانی یاران حاج‌قاسم عزیز به دست آمده است. ۲.تبیین حداکثری در جهت آماده‌سازی ذهنی جامعه برای درک واقعیت‌های جنگ فعلی و تعریف جامعه‌ی اسلامی ایران به عنوان یک جامعه در جنگ دائمی با دشمنان بشریت، برای خروج افکار عمومی و فضای رسانه‌ای از شرطی شدن نسبت به شروع جنگ ۳.برنامه‌ریزی جدی برای شبکه‌سازی نخبگانی و مردمی در جهت تحقق جبهه جهانی مستضعفین و خصوصا مردم محور مقاومت و تقویت تولیدات رسانه‌ای بین‌المللی به‌جهت حمایت معنوی از جبهه مقاومت، به‌ویژه فلسطین ۴.اقدام مؤثر متولیان حوزوی در جهت تحقق فرمان راهبردی ولی فقیه مبنی بر تشکیل کانون بزرگ تبلیغی؛ که در تقویت عمق راهبردی مقاومت و پیشگیری از وسوسه‌های خط سازش و مطالبه در جهت تسریع در خدمت‌رسانی به مردم، فوریت دارد. ۵.اجماع‌سازی حول آرمان‌های انقلاب اسلامی بر محور فرامین صریح و قاطع ولایت عموم حوزویان با رصد دقیق تحولات، در کنار دانشگاهیان ارجمند و سایر اقشار، به‌وظیفه ذاتی خود در صیانت از آرمان‌های امام و شهدا عمل خواهند کرد. ▫️اسامی امضاءکنندگان👇 ص ۱ ص ۲ ص ۳ ص ۴ ص ۵ @rozaneebefarda
بیانیه جمعی از اساتید، مبلغان و پژوهشگران حوزوی در محکومیت جنایات رژیم غاصب صهیونیستی، حمایت از مدافعان امنیت و تأکید بر ضرورت انتقام و اقدام پشیمان‌کننده [صفحه ۱ از ۵] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اسامی امضاکنندگان؛ حجج اسلام والمسلمین آقایان: ۱.محمدعلی برکتین استاد درس خارج، مدیر مدرس دارالعلم امام حسن(ع) و مدیر مؤسسه فقهی صاحب الامر(عج) قم ۲.حسام الدین ربانی|| استاد سطح عالی حوزه قم ۳.رجبعلی مقیسه|| استاد سطح عالی و خارج حوزه قم ۴.محمدمهدی حقانی|| استاد مبانی انقلاب اسلامی و مدیر مؤسسه فرهنگی حدیث لوح و قلم قم ۵.عبدالله کیوانی|| استاد سطح عالی حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۶.علی رستم‌پور|| مدیر مؤسسه فقهی امام علی بن موسی‌الرضا(ع) قم ۷.سیدجواد ابن‌الرضا|| مدیر مؤسسه فقهی سیدالساجدین(ع) قم ۸.حسین مظفری|| استاد سطوح عالی حوزه و عضو مجلس خبرگان رهبری ۹.روح‌الله شاکری زواردهی|| استاد رشته کلام و ریاست دانشگاه معارف اسلامی ۱۰.داود مهدوی‌زادگان|| رئیس سازمان سمت ۱۱.جواد مجتهد شبستری|| استاد سطح عالی حوزه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۱۲.سعید صلح‌میرزائی|| استاد سطح عالی قم و عضو مجلس خبرگان رهبری ۱۳.ناصر فقیه|| استاد سطح عالی حوزه قم ۱۴.حسین ارجینی|| معاون آموزش دانشگاه معارف اسلامی ۱۵.محمد الهی خراسانی|| استاد سطح عالی حوزه مشهد، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، استاد دانشگاه ۱۶.سیدعلیرضا موسوی جوردی|| استاد سطح عالی حوزه قم ۱۷.محمد عابدی|| استاد سطح عالی قم ۱۸.حسن غفاری‌فر|| استاد جریان‌شناسی و عضو هیأت علمی مؤسسه امام رضا(ع) ۱۹.عبدالمجید مقامی|| استاد سطح عالی قم و نائب رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین ۲۰.عبدالجلیل محمودی|| مدیر مدرسه علمیه خاتم‌الانبیاء(ص) ۲۱.محى‌الدين مكارم شیرازی|| استاد سطح عالی قم ۲۲.محمدباقر پورامینی|| استاد سطح عالی قم ۲۳.احمد پاک‌نهاد|| استاد سطح عالی قم ۲۴.علی‌اصغر گرجی|| استاد سطح عالی قم ۲۵.علی کرمزاده|| استاد سطح عالی و مدیر مؤسسه فقهی حضرت قائم(ع) قم ۲۶.محمدجواد بوربور|| استاد سطح عالی و مدیر مؤسسه فقهی شمس‌الشموس(ع) قم ۲۷.سیدمجید غنائی|| استاد سطح عالی قم و معاون آموزش مؤسسه فقهی صاحب الامر(عج) ۲۸.حامد دارابی‌نیا|| استاد سطح عالی و معاون آموزش مؤسسه فقهی امام حسین(ع) قم ۲۹.سیدمحمد مجیدی|| استاد سطح عالی قم و معاون آموزش مؤسسه فقهی علی بن موسی الرضا(ع) قم ۳۰.محمدباقر علیمردانی|| استاد سطح عالی و مدیر مرکز پژوهشی فقه‌الرضا(ع)قم ۳۱.محسن انبیائی|| استاد سطح عالی قم ۳۲.علی صادقیان|| استاد سطح عالی قم ۳۳.مهدی گرامی‌پور|| استاد سطح عالی قم ۳۴.محمدرضا تیموری|| استاد سطح عالی قم ۳۵.سیدجواد پنجتنیان|| مدیر مدرسه علمیه جعفریه(ع) مشهد ۳۶.محسن پوراکبر|| استاد سطح عالی حوزه قم ۳۷.روح الله شیرمهد|| استاد سطح عالی قم ۳۸.محمدعلی طائب|| استاد سطح عالی قم ۳۹.سیدموسی صدر|| استاد سطح عالی مشهد ۴۰.سیدمحمدحسین احمدی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۱.محسن قدیری|| استاد سطح عالی مشهد ۴۲.مجتبی فرحناکی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۳.سیدعباس علوی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۴.حسین شریعتی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۵.محمدعلی حسینی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۶.علی نعمت‌شاهی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۷.مجتبی جاهد|| استاد سطح عالی مشهد ۴۸.سیدجواد شریعتی|| استاد سطح عالی مشهد ۴۹.محمود احمدی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۰.رضا جهانگیر فیض‌آباد|| استاد سطح عالی مشهد ۵۱.سیدمحمود محمدی چنارانی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۲.سیدعلی دریاباری|| استاد سطح عالی مشهد ۵۳.علیرضا عابدینی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۴.محسن قمصری‌فر|| استاد سطح عالی مشهد ۵۵.حامد کاظم‌نژاد|| استاد سطح عالی مشهد ۵۶.حسین مرادی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۷.سیدسعید مرتضوی|| استاد سطح عالی مشهد ۵۸.سیدحسن موسوی‌مهر|| استاد سطوح عالی مشهد ۵۹.محمدرضا با خدا|| استاد سطح عالی مشهد ۶۰.محمدحسین سلیمانی|| استاد سطح عالی قم ۶۱.علیرضا محمدی‌نژاد|| استاد سطح عالی قم ۶۲.روح‌الله مسعودیان|| استاد سطح عالی قم ۶۳.علی زهرابی|| استاد سطح عالی قم ۶۴.محمدمهدی خسروی|| استاد سطح عالی قم ۶۵.حمیدرضا نصیبی‌نیا|| استاد سطح عالی قم ۶۶.محمدرضا زارع|| استاد سطح عالی مشهد ۶۷.روح‌الله قدرتی|| استاد سطح عالی قم ۶۸.محمدصادق حیدری|| استاد سطح عالی قم ۶۹.محمدجواد قاسمی|| استاد سطح عالی قم ۷۰.سیدمحمدرضا موسوی|| استاد سطح عالی قم ۷۱.محسن چگینی|| استاد سطح عالی قم ۷۲.محمد رئیسی|| استاد سطح عالی قم ۷۳.سیدمصطفی احمدی|| استاد سطح عالی قم ۷۴.سیدعلی هاشمی|| استاد سطح عالی قم ۷۵.حسین عاقلی|| استاد سطح عالی قم ۷۶.قربان یاس‌بلاغی|| استاد سطح عالی قم ۷۷.محمدتقی نصرالهی‌نیا|| استاد سطح عالی قم ۷۸.محمد مروارید|| استاد سطح عالی حوزه خراسان ۷۹.محمد مختاری|| استاد دوره مقدمات حوزه مشهد ۸۰.سیدمهدی سجادی‌خصال|| استاد سطح عالی قم @rozaneebefarda
🔸 توصیه های حکومتی مرجعیت دینی نجف اشرف سایت عصر ایران وابسته به جریان فکری که از لزوم کاهش سطح مشارکت مرجعیت دینی در امر سیاسی دفاع می کند گفته ای قدیمی از استاندار اسبق نجف اشرف، عدنان الزرفیه ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ م ) را که به نظر همسو با این دیدگاه می آید با ذوق زدگی باز نشر داده است ( ر. ک: asriran.com/0040g9 ). این گفته برداشت استاندار اسبق نجف از نحوه تعامل مرجع تقلید نجف حضرت آیت الله سید علی سیستانی با حکومت عراق است. به نقل از عصر ایران وی گفته است که: " این مرجع بزرگ تقلید، در طول 15 سال از استانداری، سه مطالبه اصلی داشته است و هیچ گاه توصیه های دینی مانند امر به معروف و نهی از منکر و نظایر آن نداشته است. عدنان الزرفیه تاکید می کند: به‌خدا قسم تمام ‏توصیه‌های آیت الله سیستانی یا "حفظ امنیت" بود و یا "خدمات اجتماعی" یا "رسیدگی به فقرا". عصر ایران گمان کرده سند خوبی برای دیدگاه عدم مداخله مرجعیت دینی در امر سیاست یافته است؛ لکن این چنین نیست که آنان فکر می کنند و سخت در اشتباهند بلکه این نقل قول مویدی برای دیدگاه مقابل است. وقتی مرجعیت دینی نجف خطاب به کارگزار حکومت رسیدگی به سه مساله مهم سیاست را گوشزد می کند؛ این توصیه ها به معنا ورود مستقیم مرجعیت دینی در امر سیاست است. خصوصاً با این فرض استاندار که این توصیه ها دینی نیست. اگر دینی بود می توانستیم بپذیریم که توصیه های مرجعیت دینی از چارچوب توصیه های دینی خارج نشده است. بلکه درست آن است که گفته شود مرجعیت دینی نجف با چنین توصیه هایی ( توجه به حفظ امنیت، خدمات اجتماعی و رسیدگی به فقرا ) در صدد آن است که برداشت سکولارها ( بخوانید عرفی گرایان ) از دامنه شمول آموزه دینی امر به معروف و نهی از منکر را اصلاح کند. آموزه دینی امر به معروف و نهی از منکر بر خلاف تصور سکولارهای حوزوی و غیر حوزوی مضیق نبوده شامل پرداختن به مسائل حکومتی نیز می شود بلکه این مسایل از اهم معروف هایی است که می بایست به حاکمیت گوشزد نمود. چون این سه توصیه از ماموریت های اصلی حکومت های مردمی است. بنابر این، مرجعیت دینی نجف اشرف با اینگونه توصیه ها به حاکمیت پیام مستقیم و رسایی را به جهان مخابره می کند که فقه و علمای امامیه هیچگاه نه در گذشته و نه امروز از پرداختن به مسائل مهم سیاسی و اجتماعی بدور نبوده است و همواره وظیفه دینی و شرعی خود دانسته حاکمان را در انجام وظایف شرعی و قانونی شان توصیه و تشویق و احیاناً عتاب کند. برداشت غلط این است که مرجعیت دینی جدا از سیاست فرض شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر عموم مسلمانان جهان بویژه ملت شریف ایران و رزمندگان جبهه مقاومت علیه رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی مبارک باد. انشالله 🌸🌸🌸 @mahdavizadegan
🔸 وظیفه اعلام هلال ماه با کیست. مساله مهم در باب هلال ماه های قمری بویژه ماه های تکلیف آور رمضان و ذی الحجه آن است که اعلام رؤیت هلال وظیفه کیست. آیا علاوه بر حاکم شرع یا ولی فقیه سایر مراجع دینی نیز مکلف به اعلام رؤیت هستند یا خیر؟ وظیفه مرجع دینی بیان احکام شرعی موضوعات مختلف مانند رؤیت هلال ماه های قمری است. مجتهد فتوای می دهد که روزه ماه رمضان با رؤیت هلال این ماه آغاز و با رویت هلال ماه شوال خاتمه می یابد. اما تشخیص آن مانند تشخیص سایر موضوعات احکام جزو وظایف مرجع دینی نیست. اگر مرجع دینی رؤیت هلال ماه را تشخیص ندهد یا اعلام نکند، کوتاهی نکرده است. اما تشخیص و اعلام رؤیت هلال ماه های قمری مانند هلال ماه رمضان یا شوال بخشی از وظایف شرعی ولی فقیه است. چون ولی فقیه علاوه بر مفتی شرع بودن حاکم شرع است و حاکم شرع مکلف به صدور حکم بر اساس تشخیص موضوع است. لذا اعلام رؤیت هلال از باب تشخیص موضوع، وظیفه ولی فقیه است و مرجع دینی از این باب تکلیفی ندارد. مفتی مکلف به تشخیص موضوع نیست. می توان گفت که تشخیص و اعلام رویت هلال از احکام حاکمیتی ولی فقیه است. بر این اساس، کارگزار حکومت در مقام تشخیص رؤیت هلال ماه مکلف به رأی تشخیص ولی فقیه است و نمی تواند در امر کارگزاری به تشخیص خود عمل کند. چون در عرصه حکمرانی فقط تشخیص ولی فقیه رسمیت دارد. با این بیان، مساله تکثر رأی مراجع دینی برای کارگزار حکومت نیز حل می شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔹 اعتراف به حقانيت ایران در انتقام سخت * * * نتانیاهو: هرکس به ما آسیب بزند او را می زنیم نخست وزیر رژیم صهیونیستی: ما برای سناریوها و چالش‌های حوزه‌های دیگر آماده می‌شویم و هرکس به ما آسیب برساند، او را خواهیم زد @Afsaran_ir نخست وزیر منحوس و جنایتکار رژيم صهيونيستی با این گفته اعتراف به حقانيت ایران برای انتقام سخت کرده است. 👉 @mahdavizadegan
🖌 پوستین وارونه اسلام رحمانی امام علی علیه السلام در خطبه بلیغی دینداری برخی از مردمان در آینده را چنین توصیف کرده است که پوستین اسلام را به گونه ای وارونه به تن می کنند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً» ( نهج‌البلاغه: خ ۱۰۸ ). گرچه ما علم به آخر الزمان نداریم و فقط خدا می داند و بس، اما دلیل نمی شود که این خطبه امام علی علیه السلام را بویژه همین جمله آخر را با زمانه خود انطباق ندهیم. شاید هم ما به آخر الزمان نزدیک شده ایم. امروز شاهد فعالیت جریانی هستیم که خود را نواندیش دینی می نامند و از بر تن داشتن پوستین اسلام رحمانی سخن می گویند و مردم را به آن دعوت می کنند‌؛ لکن از گفتار و کردار شان پیداست که آنان لباس اسلام رحمانی را وارونه بر تن کرده اند. برای فهم اینکه آیا لباس اسلام را مقلوبه و وارونه بر تن کرده ایم یا نه، باید به کلام وحی رجوع کرد. آیات قرآن کریم بهترین محک برای درست پوشیدن لباس اسلام است. در اینجا به آیه ای اشاره می شود که ما را متوجه پوستین وارونه مدعیان اسلام رحمانی می کند. " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا "؛ محمّد فرستاده‌ی خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آن‌ها را در‌حال ركوع و سجود مى‌بينى درحالى‌كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‌طلبند ( فتح: ۲۹ ). مطابق این آیه شریفه، اسلام فقط رحمانیت نیست بلکه زاجریت و تندی و سرسختی هم دارد. رحمانیت اسلام معطوف به مؤمنین و مومنات است و تندی و شدت اسلام متوجه کفار و منافقین و بطور کلی متوجه دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله است. باید با مومنین به مهربانی رفتار کرد و با دشمنان خدا به سختی و درشتی. اکنون بنگرید به گفتار و رفتار مدعیان اسلام رحمانی که چگونه آن را بر تن کرده اند. آنان با مؤمنین و دینداران انقلابی به درشتی و تندی برخورد می کنند ولی با دین ستیزان و ظالمین و مستکبرین با ادبیاتی نرم و لطیف و دوستانه مواجه می شوند. اگر مؤمنی خبطی کند، اینان تا مرزهای هتاکی و تهمت و حذف فیزیکی پیش می روند و بخاطر آن قیصریه را به آتش می کشند. اما وقتی اغتشاش گران مسجد و قرآن و مامور امنیت را آتش می زنند و طلبه مؤمن را با شکنجه به شهادت می رسانند و پیکر بی جان بسیجی را کف خیابان می کشند، با آنان مدارا می کنند و در توجیه جنایت و کینه توزی آنان به اضطرار سیاسی احتجاج می کنند . جماعت اسلام رحمانی برابر جنایات رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان بی دفاع غزه سکوت می کنند و حاضر نیستند حتی بیانیه خنثی انسان دوستانه صادر کنند. ترور دلاورمردان خدایی را محکوم نمی کنند بلکه دفاع آنان از مظلومان فلسطین و لبنان و یمن و سوریه را با ادبیات سخیف تقبیح می کنند ولی با جنایتکاران تروریست از سر نرم خویی و مهربانی وارد می شوند بلکه به نمایندگی از آنها با جامعه ایمانی تندی و پرخاشگری می کنند که چرا به دشمنان خدا چپ نگاه می کنید. بنگرید به ادبیات تند و پرخاشگرانه این جماعت با جامعه ایمانی تا معلوم گردد که هیچ نشانی از رحمانیت و شفقت در فکر و جان شان نیست. اما در برابر دشمنان دین و ملت از ادبیاتی نرم و خائفانه و برده وار بهره می گیرند. طبیعی است که اسلام رحمانی وارونه مؤمنین و مومنات را به خواری و خفت می کشاند و دشمنان دین و ملت را به شادکامی و سلطه می رساند. و خداوند چه بد عاقبتی در دنیا و آخرت برای کسانی که اسلام رحمانی را وارونه بر تن کرده‌اند، مقدر فرموده است. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 ذکر قرآنی رزمندگان اسلام در شبهای عملیات وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ( يس : ۹ ) این آیه شریفه ذکر رزمندگان اسلام به هنگام شروع عملیات برای عبور از موانع دشمن بود. پس، خواندن آن فراموش نشود. انشالله @mahdavizadegan
🖌 اسلام سیاسی؛ گفتمان اقتدار آفرین بعد از موسس سلسله قاجاریه که تقریبا مرزهای کهن ایران را احیا کرده بود، هر یک از شاهان بعدی به دلیل سستی و بی تدبیری تکه تکه از این سرزمین مادری را به باد فنا دادند تا جمهوری اسلامی وارث بخش کوچک شده آن شد. خدا می داند که اگر شاه پهلوی باقی بود، با آن دست و دلبازی هایش که بحرین را از ایران جدا کرد، چقدر دیگر از این آب و خاک اجدادی را از دست می دادیم. اگر چه در همان زمان هم با استیلایی که به مستشاران آمریکایی و اسرائیلی داده بود عملا مملکت به تاراج رفته بود. اما بر خلاف پهلوی ها و شاه سلطان حسین ها، اصلی ترین راهبرد نظام اسلامی حفظ امانت الهی و ملی؛ یعنی آب و خاک میهن عزیز مان تا آخرین نفس است. به همین خاطر، گفتمان اسلام سیاسی نسلی جان برکف از مجاهدان و دلاور مردان خدایی را تربیت کرده است که هرگز به بدخواهان و طمع ورزان این مرز و بوم حتی اجازه نگاه چپ و تحقیر آمیز هم نمی دهند. سیلی سخت و پشیمان کننده ای که مردان مرد ایران اسلامی در عین الاسد به آمریکا و در سرزمین های اشغال شده فلسطینی ها به صهیونیست ها زدند بیانگر آن است که شور انقلابی مجاهدان در ستیز با دشمنان این آب و خاک و امت اسلامی روز به روز شدت یافته است تا بدانجا که جهانیان را به حیرت و شگفتی واداشته است. موشکباران رژیم جنایتکار صهیونیستی نه فقط برتری قدرت گفتمان اسلام سیاسی را ثابت کرد بلکه امیدها را در جان مردم مظلوم منطقه زنده کرد. اقتدار آفرینی از مهم ترین دستاوردهای این گفتمان است. آنچه که مردم منطقه را در یک صد سال گذشته رنجور تر ساخته بحران گفتمان اقتدار است که موجب نا امیدی و سرخوردگی از اینکه بتوان حقوق و عزت از دست رفته شان را احیا کنند. چون تمام گفتمان های سیاسی ملی گرا و مارکسیستی عملا نشان دادند که در تولید اقتدار ملی و روحیه مقاومت عاجز و نا توانند. اینگونه گفتمان ها بیش از آنکه اقتدار آفرین باشند، اقتدارگرا هستند. اما امروز ملت های مسلمان منطقه با هر نوع گرایش سیاسی و مذهبی دریافتند که با گفتمان اسلام سیاسی می توانند آن عزت و شکوه اسلامی گذشته را باز یابند و بدان افتخار کنند. این گفتمان نشان داد که می تواند برای امت اسلامی اقتداری را که جباران و نظام سلطه را به زانو در آورد، باز سازی و ایجاد کند انشالله. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🔸 علوم انسانی و تجربه وعده صادق عملیات وعده صادق در نوع خود بی نظیر است. چون دستاورد این عملیات فراتر از موشکباران چند پایگاه نظامی و مرکز جاسوسی رژیم جنایتکار صهیونیستی بود. چنانکه این مطلب از تحلیل های چند روز اخیر دوست و دشمن کاملاً پیدا است. به همین خاطر، لازم است صاحب نظران منصف این واقعه عظیم را نه فقط در قاب عملیات نظامی و مطالعات استراتژیک بلکه از جهات فلسفی، جامعه شناختی، فرهنگی و نظام بین الملل و حتی از بعد آینده پژوهشی بدان توجه عمیق پیدا کنند. پیش از این عملیات، حجم گسترده تبلیغات غربی و نظام سلطه علیه ایران انقلابی نه فقط افکار عمومی بلکه حتی اندیشه ورزان غربزده را دچار توهم بزرگی کرده بود. تمام تحلیل های آنان مبتنی بر آموزه‌های علوم انسانی مدرن بر این باور کاذب متصلب شده بود که طرف غربی برنده بازی و غالب و برتر مطلق است و طرف مقابل یا همان اسلام سیاسی، بازنده و مغلوب و مرعوب مطلق است. در نتیجه مغلوب در برابر غالب چاره ای جز تسلیم و رضا ندارد. در غیر این صورت، محکوم به فنا و نیستی است. بیش از چهل سال است که این آگاهی کاذب توسط رسانه های نظام سلطه و روشنفکران غربزده و مرعوبین رسانه ای و خوارجی مسلکان و ستون پنجمی ها در قالب های مختلف در افکار عمومی تزریق شده است. حتی حجم این تبلیغات در روزهای منتهی به عملیات وعده صادق بسیار گسترده تر شده بود. اما همه این تلاش های ایدئولوژیک چندین ساله علیرغم سختی و استواری کاذب رسانه ای شان یک شبه دود شد و به هوا رفت. بطوری که اردوگاه داخلی و خارجی جبهه معارض با خلاء ایدئولوژیک مواجه شده است. آنان بالاخره، امروز یا فردا از خود می پرسند که این چه تجربه ناشناخته ای بود که رخ داده است؟ این شوک وارده بر ذهنیتِ ذهنیت سازان غرب گرا خیلی عمیق تر از آن است که آنان بتوانند با سرعتی بالا به تحلیلی واقعی و دقیق دست یابند. آنان در چنین حالتی یا صرفاً به ابراز شگفتی رو می آورند یا مجبور به سکوت و گذر زمان و خود فراموشی می شوند. چون علوم انسانی که آنان را تغذیه فکری می کند هیچ تحلیل و نظریه ای برای پدیده عملیات وعده صادق ندارد. قطعاً اگر علوم انسانی مدرن به دنبال فهم درست و دقیق تجربه وعده صادق باشد؛ باید به سراغ لایه های معنوی آن برود. واگذاری این کار به متخصصان صنعت موشک سازی سودی برای آنان ندارد. چون آنچه که به این عملیات جان داده است، جهان بینی است که با ولایت الله پیوند وثیق دارد. همانطور که ولایت طاغوت به موشک‌های آمریکایی - صهیونیستی جان شیطانی می دهد. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
انا لله و انا الیه راجعون درود و رحمت خدا بر دکتر پرویز داودی اکنون در سوگ فقدان انسانی بسیار متخلق و وارسته نشسته‌ایم. به یقین ایشان از رهروان ترویج علوم اسلامی بود. چنانکه خود نیز در دانش اقتصاد اسلامی صاحب نظر و خوش فکر بود و شاگردان خوبی در دانشگاه و حوزه تربیت کرد. از افتخارات سازمان «سمت» عضویت ایشان در هیئت امناء و شورای سازمان بود که با بیان نظرات دقیق و دلسوزانه‌اش راهنما بود. خداوند ایشان را با اولیای الهی محشور فرماید و به خانواده‌شان صبر جمیل و اجر جزیل عنایت فرماید. آمین یا رب العالمین داود مهدوی زادگان
🖌 خیر بی حجابی در چیست؟ عقل سلیم به ما می‌گوید برای ترجیح یا تخییر هر امری نسبت به امر دیگر به ملاک و دلیل نیاز است. ترجیح بدون دلیل مرجح یا برابر انگاری معقول و شنیدنی و محکمه پسند نیست. این اصل عقلایی را حتی آن دسته از آخوندهای سکولار و عرفی گرا می دانند و قبول دارند. لذا برای اثبات آن نیاز به استدلال نیست. بلکه مساله مهم کشف ملاک دلیل رجحان است. قرآن کریم ملاک دلیل رجحان و برتری و انتخاب خوب را در خیر بودن هر امری عنوان کرده است. چنانکه اگر دنبال برترین و بهترین حافظ باشیم، او الله است: " فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ" ( يوسف : ۶۴ ). او برترین یاری دهنده است: "بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ" ( آل عمران : ۱۵۰ ). فضیلت و برتری حکمت بر هر دانش دیگری به دلیل آن است که حکمت حامل خیر کثیر است. و البته این را صاحبان خرد ناب می دانند:" يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ" ( البقرة : ۲۶۹ ). قرآن کریم از رستگارانی ( مفلحون ) یاد می کند که مردم را به امر خیر دعوت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند:" وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ " ( آل عمران : ۱۰۴ ). قرآن کریم پوشش و عفاف را برای زنان سن بالایی که امیدی به نکاح ندارند، به دلیل خیر بودن آن نسبت به نا پوششی ترجیح داده است: " أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ " ( نور: ۶۰ ). حتی دلیلی که ابلیس برای سجده نکردنش بر آدم می آورد همان خیر و بهتر دانستن خود نسبت به آدم است:" قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ " ( اﻷعراف : ۱۲ ). بنابراين، قرآن کریم ملاک برتری و رجحان هر چیزی یا امری بر هر چیز یا امر دیگر را در خیر بودن عنوان کرده است. هر امری که نسبت به امر دیگر بهتر است یا خیرش بیشتر باشد، آن امر رجحان دارد و باید همگان را به آن امر راجح دعوت کرد. اکنون در بحث پوشش و نا پوششی، سوال این است که کدامیک نسبت به دیگر خیری دارد یا خیر بودن آن بیشتر است، آیا خیر بودن در جانب حجاب و پوشش است یا در طرف بی حجابی و نا پوششی است؟ تا یکی را بر دیگری ترجیح دهیم. گمان نمی رود که کسی قائل به خیر بودن حجاب نباشد. برای خیر بودن پوشش دلایل زیادی می توان ذکر کرد. اما چه دلیل یا دلایلی برای خیر بودن بی حجابی و نا پوششی می توان ذکر کرد تا گفته شود بی حجابی بر امر پوشش رجحان دارد یا زنان را در انتخاب هر طرف مسأله مختار می سازد. بنابراین، آن دسته از حوزویان عرفی گرایی که ایده مقاصد الشریعه را طرح می کنند و حجاب را اختیاری می دانند، باید به مخاطبان خود توضیح دهند که بی حجابی چه خیری دارد که بانوان را در نسبت با حجاب مختار می دانند. چون اگر خیری در بی حجابی نباشد، اختیاری بودن حجاب معنا ندارد. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
⁉️ چرا برخی ها وقتی نیروی انتظامی وارد کار می شود به یاد کار فرهنگی می افتند؟! سالهای مدیدی است که هر گاه نیروی انتظامی وظیفه شناس در مقابله با هنجار شکنان و هرزه گردی های خیابانی جدیت بیشتری از خود نشان می دهد - مانند این روزها که طرح نور را اجرا می کند - به یکباره جماعتی از نویسندگان و اصحاب علوم انسانی و روزنامه چی های غربگرا بسیج شده با طرح این مساله که اول باید کار فرهنگی کرد، سد راه انجام وظیفه این عزیزان می شوند. اما چرا این حضرات مدافع کار فرهنگی هر وقت که نیروی انتظامی برای مقابله با هنجار شکنی و عفاف ستیزی دست به کار می شود، به یاد لزوم کار فرهنگی می افتند. چرا آخرین باری که این شعار را سر دادند به سهم خود کار ترویج فرهنگ عفاف و حجاب را شروع نکردند تا نیروی انتظامی مجبور به تشدید در وظیفه شناسی خود نشود. مسلما طرح ضرورت کار فرهنگی از سوی این جماعت فی نفسه اعتراف مهمی است بر اینکه بی حجابی و بی عفتی ناهنجاری اخلاقی است و باید از طریق کار فرهنگی و تربیتی با آن مقابله و برخورد کرد. اگر این جماعت مدعی، علیرغم باور قلبی شان چنین مساله ای را طرح می کنند، معلوم می شود که نفاق می ورزند و در واقع، خواهان عدم مقابله با هنجار شکنی هستند و هیچ مخالفتی با بد اخلاقی ها و بزهکاری های اجتماعی ندارند. قرآن کریم از این دسته افراد که به زبان، ابراز لزوم کار فرهنگی می کنند ولی در باطن خواهان ترویج منکرات هستند به روشنی با عنوان منافق یاد کرده است. آنان کسانی هستند که بر زبان سخنی جاری می کنند که نسبت به آن اعتقاد و باور قلبی ندارند: " يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ " ( آل عمران : ۱۶۷ ) اما اگر باور شان این نیست و بی حجابی و بی عفتی را منکر می دانند و با وصف این، چنین مساله ای را مطرح می کنند، معلوم می شود که اینان اساساً با هر گونه مقابله قهر آمیز قانونی و شرعی با نا هنجاری های اخلاقی و فرهنگی مخالفند. در این صورت، آنان نه فقط باید توضیح دهند که چگونه چنین چیزی ممکن است بلکه باید مصادیق تاریخی آن را نشان دهند. به هر روی، آن دسته از کسانی که در مساله هنجار شکنی های اخلاقی صادقانه از ضرورت کار فرهنگی دفاع می کنند و مخالفتی با انجام وظیفه نیروی انتظامی ندارند؛ باید پیش قدم شده قبل از اینکه نیروی انتظامی وارد عمل شود و خیابان را با کار فرهنگی که همان امر به معروف و نهی از منکر است صیانت کنند. اگر هم توان چنین کاری را ندارند، بگذارند نیروی انتظامی به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنند. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
🖌 قدرت روشنگری وعده صادق معترضی طرح نور را با عملیات وعده صادق اینطور پیوند زده که: " فناوریِ موشک آن بود که در آسمان تل‌آویو دیده شد و الاهیاتِ موشک آن است که در خیابان‌های تهران شاهدیم. این هردو (فناوری و الاهیات) را در پیوست و امتداد هم باید دید و فهم و تفسیر کرد". به زعم وی این دو عملیات خروجی یک سیستم حکمرانی است. البته فناوری موشک وعده صادق در آسمان تل آویو دیده نشد بلکه در آسمان پایگاه های جاسوسی و نظامی رژيم اشغالگر قدس دیده شد. بگذریم که در غیر نظامی بودن تل آویو تردیدهایی وجود دارد. پیش تر در یادداشتی عرض کردم که نباید بازتاب عملیات وعده صادق را محدود به دستاوردهای نظامی و امنیتی کرد بلکه آثار آن فراتر از این است و حوزه های معرفتی را نیز در بر می‌گیرد. چنانکه یک نمونه آن جمله ای است که در بالا نقل کردیم. سالیان درازی است که گفتمان اسلام سیاسی می کوشد به بزرگ و کوچک روشنفکر وطنی این مطلب را بفهماند که فناوری و ایدئولوژی ( بخوانید فناوری و الهیات ) در پیوست و امتداد هم هستند. هر موشکی منضم با الهیات است. موشک هایی که در دو جنگ جهانی در آسمان شهرهای اروپایی دیده شدند در پیوست با الهیات سیاسی فاشیسم، لیبرالیسم و کمونیسم بودند. پرتاب دو بمب اتمی بر سر مردم بی دفاع دو شهر ژاپنی در پیوست با الهیات سیاسی لیبرالیسم بود. و همینطور در ویتنام و عراق و هٔ٠سوریه و لبنان و یمن. همچنین آن مدالی که فرمانده ناو جنگی آمریکایی بخاطر پرتاب موشک به هواپیمای مسافربری ایران دریافت کرد، ریشه در همین الهیات سیاسی لیبرالیسم دارد. الهیات فناوری موشک های آمریکایی و انگلیسی را که توسط نظامیان صهیونیست بر سر مردم مظلوم غزه ریخته می شود، باید در دانشگاه‌های آمریکایی مشاهده کرد که چگونه دانشجویان معترض به جنایات صهیونیست ها توسط پلیس سرکوب و دستگیر می شوند. آن موشک و این سرکوب، هر دو خروجی حکمرانی لیبرالیسم سیاسی است و باید هر دو را در امتداد و پیوست با هم دید و فهم و تفسیر کرد. این واقعیتی است که غربگرایان وطنی تا پیش از عملیات وعده صادق مایل به فهم و درک آن نبودند و همواره از پذیرفتن آن طفره می رفتند تا این که وعده صادق اتفاق افتاد و این جماعت را متوجه ساخت که فناوری و الهیات در امتداد و پیوست با هم هستند و به سختی می توان این دو را از هم جدا کرد. اما دلیل اینکه چرا این جماعت با دیدن موشک‌های وعده صادق بر آسمان رژيم غاصب صهیونیستی متوجه چنین پیوست و امتدادی شدند و نه با موشک های آمریکایی صهیونیستی، خیلی روشن است. چون موشک های وعده صادق قدرت روشنگری دارند و می توانند خواب زده ها را از غفلت عدم پیوست میان فناوری و الهیات نجات دهند. با وصف این، گمان نمی رود که جماعت خود تحقیر وطنی مایل باشند این فهم صادق را در جای درست به کار بندد. آنان هرگز پیوست و امتداد میان موشک‌های آمریکایی ریخته شده بر سر مردم بی گناه غزه با سرکوب دانشگاهیان آمریکا را اذعان نخواهند کرد. چون می دانند که با چنین اعترافی، الهیات سیاسی لیبرالیسم فرو می ریزد و بی اعتبار می شود. ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan
⁉️ تنها فقیه خوارجی است که دشنام و ناسزاگویی بر شخص اول حکومت علوی را جایز می شمارد برنامه سحری یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان امسال بود که خطیب مشهور پایتخت در تحلیل حسادت ورزی حسودان امام علی علیه السلام جمله اهانت آمیزی را از آنان علیه آن حضرت نقل کرد. فردای همان شب به یکباره خوارجی مسلکان و مقدس نمایان حوزوی و تابعین شان بلوایی به راه انداختند که ای مسلمان چه نشسته ای که منبری نزدیک به حاکمیت مولای مان علی را به باد فحش و اهانت گرفته است. آنان در تلاش بودند که به این وسیله جامعه دینی را به آشوب کشانند و به اصطلاح قیصریه را به آتش کشند. اگرچه منبری مشهور در برنامه سحری بعدی ضمن عذر خواهی توضیح داد که قصد نقل گفتار حسودان امام علی علیه السلام را داشته‌ است و نه اهانت به آن حضرت، اما از آنجا که خناسان در پی فتنه انگیزی و التهاب آفرینی هستند به توضیحات وی گوش ندادند و او را تا سر حد مجرم خطرناک محکوم کردند و خواهان اشد مجازات برای او شدند. ‌اما حضرت حق چه زود نفاق گفتار این جماعت نیرنگ باز را بر مردم آشکار کرد. چنانکه به تازگی یکی از آنان در کانون توحید نما از سیره رواداری امام علی علیه السلام در مواجهه با تعرض و اهانت اهل خوارج چنین نتیجه هتاکانه ای را گرفته است که " گویی فحش و اهانت به شخص اول حکومت از اساس جرم انگاری نشده است"!! این چه سواد فقهی و لسان دینداری است که با کژ فهمی از سیره حکمرانی علوی اینگونه فحش و ناسزا بر شخص اول حکومت را - علی باشد یا هر حاکم شرع دیگر - جایز می شمارد و جرمی بر آن مترتب نمی داند؟! با این کژفهمی جواز ناسزاگویی به بزرگان دین را تئوریزه کرده است. چگونه‌ ممکن است که محب علی دشنام بر آن حضرت را نه فقط بشنود و قلبش به درد نیاید بلکه آن را جایز هم بداند. چقدر باید این مساله برای مدعی فقاهت مهم باشد که بر بالای منبر جواز فحش و اهانت بر معصوم علیه السلام را روا می دارد و می پرسد " چرا ما نمی‌توانیم در عمل از این سیره امیرالمؤمنین(ع) استفاده کنیم؟ ". اسفبار تر اینکه به زعم وی فحش و اهانت چونان حقی برای مخالف و معترض مفروض است! اگر اینچنین است، پس من نیز که معترض و مخالف با این مدعی هستم، حق ناسزاگویی با او را دارم. در این صورت، آیا در جامعه ایمانی چیزی از ادب و احترام متقابل باقی می ماند. بگذریم که جواز ناسزاگویی راه را بر اخلاق مداری می بندد و باب خشونت گفتاری را مفتوح می گرداند. این معمم مدعی، هنوز نفهمیده است که امام علی علیه السلام فحش و اهانت به شخص اول حکومت را جایز نشمرده است بلکه از حق خود که جواز مجازات شخص هتاک است، گذشت کرده است. فرق است میان عفو در مجازات با جواز عمل مجرمانه. هیچیک از فقهای امامیه از این سیره علوی برداشت جواز فحش و هتاکی را نکرده اند. بخصوص که روایات سابّ النبی اشد مجازات را تعیین کرده است. در کجا حضرات معصومین علیهم السلام که مخالف و معترض خلفای اموی و عباسی بودند آنان را به باد فحش و اهانت گرفته اند. آیا آنها از این سیره جدّ شان خبر نداشتند. این آقای معمم در خلوت نفسانی خود گمان کرده به مکاشفه فقهی مهمی نائل شده و باید بر بالای منبر همگان را خبر دهد که فحش و اهانت به شخص اول حکومت جایز است! آیا اینان با اینگونه توصیه های مشعشع فقه نما می خواهند جامعه را به سمت اخلاق مداری و مدارا با دیگران سوق دهند؟! تنها جامعه سکولار و اهل خوارج است که بر مبنای آزادی بیان هر گونه بی حرمتی به مقدسات را جایز می شمارند. او گمان باطل برده که جامعه سکولار میان مقدس و نا مقدس تمایز می گذارد و فحش و اهانت بر یکی را جایز می شمارد و بر دیگری روا نمی دارد. قرآن کریم مؤمنین را نهی کرده که به معبود كسانى كه غير الله را مى‌خوانند دشنام ندهند تا مبادا آن‌ها [نيز] از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند: " وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ" ( اﻷنعام : ١٠٨ ). این آیه شریفه اصل و سنت الهی و طبعاً قاعده فقهی است ولی این فقه خوانده حوزه برای مخالفین و معترضین شخص اول حکومت علوی فتوا به جواز فحش و اهانت علیه او را می دهد! حقیقتاً معلوم نیست که آیا این آقای معمم فقیه امامیه است یا فقیه اهل خوارج و سکولارها. به هر روی، راه مخالفت و اعتراض با سیره حکمرانی علوی رفتن به راه قاسطین و ناکثین و مارقین نیست. چون اصلا چنین راهی مشروعیت ندارد. چنانکه معصومین علیهم السلام در مخالفت با بنی امیه و بنی العباس به این سه راه نرفتند بلکه به راه جدّ شان رفتند و هیچگاه فحاشی و هتاکی دشمن را جایز نشمردند. چنانکه داستان خدو انداختن عمرو بن عبدود بر گونه پاک و مطهر امام علی در جنگ خندق را همه شنیده ایم ✍ داود مهدوی زادگان 👉 @mahdavizadegan