4_5864045894361416299.mp3
21.66M
مدح
شام ولادت خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله) و امام صادق (علیه السلام)
حاج حسن جمالی (رضوان الله تعالی علیه)
مهدي عاملي [کانال]
[الصلوات الزاکیات علی مولانا أبيعبدالله الصادق المصدَّق]
قال مولانا أبوعبدالله الصادق علیهالسلام:
أعرِبوا کلامَنا فإنا قوم فصحاء
أعرب الکلامَ أی بَیَّنَه، و - طبَّق علیه قواعدَ النحو:
«کلام را إعراب کرد» دو معنی دارد، یک: یعنی آن را تبیین کرد. دو: یعنی قواعدِ نحو را بر آن تطبیق کرد (یعنی وجهِ إعراباش را بیان کرد: آن کلام را ترکیبِ نحوی کرد، و نقش و إعرابِ کلماتِ روایت را مشخص کرد)
اینکه امام علیهالسلام بهجای «أعربوا کلامَنا» تعبیرِ «بَیِّنوا کلامَنا» را بهکار نبرده است، از بابِ إشاره به وجهِ تبیین است؛ یعنی: کلامِ ما را تبیین و تفسیر کنید بهوسیلهی تجزیه و ترکیبِ صرفی و نحوی، و دقت در ظرائفِ أدبیِ آن
شاهدِ این سخنْ ادامهی روایت است، که در بیانِ علتِ أمرِ شیعیان به إعرابکردنِ کلامِ ایشان، میفرمایند: چون ما [امامانْ] انسانهایی فصیح هستیم.
یعنی چون ما فصیح هستیم و سخنمان سخنای است در اوجِ فصاحت، پس هر کلمهای که در سخنانمان بهکار بردهایم (و از کلمهی مشابهاش استفاده نکردهایم و منظورمان را با سیاق و ترکیبای غیر از ترکیبِ فعلی بیان نکردهایم) علت و دقت و غرضای دارد، و شما باید تلاش کنید با تفکر در متنِ گفتارِ ما، به منظورِ اصلی و دقیقِ ما پی ببرید. (و سخنِ ما را دقیق بفهمید و خصوصاً شما که طلابِ علومِ ما هستید و وظیفهتان انتقالِ معنای سخنانِ ما به مردم به زبانای دیگر است، دقیقاً آنچه را که ما گفتهایم به آنها منتقل کنید، نه چیزی شبیه و قریب به مرادِ ما. نه یک گزارشِ سطحی و کلی و ترجمهی عمومی.
چه رسد به ترجمهی غلط و انتقالِ آن به مردم، به اسمِ کلامِ معصوم، که مساوی است با ارتکابِ ناخواستهی «افتراء بر إمام» یعنی، نعوذ بالله، دروغبستن به معصوم. یعنی بگویی: «ای مردم، امامِ صادق علیهالسلام چنین فرمودهاند که ...»، درحالیکه امامْ چنین نفرموده و معنایِ کلاماش این نیست. أعاذنا الله تعالی من تلکم الکبیرة)
و اللهُ تعالی أعلم
إنسدادیِ واقعی، ما هستیم،
که حتی در قبالِ «تحلیلِ مستدلّ» نیز میگوییم «این را از کجا میگویی؟».
گویا پذیرفتهایم که «سخن آن است که قبلا گفته شده باشد.»
در کتابها و أذهانِ گذشتگان. نه آنچه عقلِ تو میگوید و بسا عقلِ من هم میپذیردش.
نوشته بود:
اگر بچهی شما ریاضیاش ضعیف است ولی نقاشیاش عالی است، شما باید برایاش معلم نقاشی بگیرید، نه معلم ریاضی.
به همین سیاق،
کسی که ذوقِ أدبیاش بالا است ولی قدرتِ إستدلالاش پایین است، آنچه که باید رویاش بیشتر کار و تلاش کند أدبیات است، نه منطق و کلام.
مهدي عاملي [کانال]
.
هر فیض که در حُسنِ گل و لاله و شمع است
از رویِ تو و رنگِ تو و خویِ تو پیدا است
مهدي عاملي [کانال]
. هر فیض که در حُسنِ گل و لاله و شمع است از رویِ تو و رنگِ تو و خویِ تو پیدا است
.
کسی چون تو ما را تحمل نکرده ..
[بدون شرح]
غمْ فرستادهی عشق است؛ عزیزش دارید
که غریب است و زِ اِقلیمِ وفا میآید
مهدي عاملي [کانال]
. هر فیض که در حُسنِ گل و لاله و شمع است از رویِ تو و رنگِ تو و خویِ تو پیدا است
..
خورشید که نورِ دیدهی آفاق است
تا بنده نشد پیشِ تو، تابنده نشد
أمر هرگز نمیتواند دائر شود بین تخصص و تعهد. صدبار جواباش را دادهاند و مسألهاش روشن شده است؛ کسی که متصدیِ کاری میشود، هم باید در آن أمر تخصص داشته باشد و هم باید نسبت به إسلام و مسلمین متعهد باشد. اگر یک فردِ متدین أما غیرِ متخصص را جایی گذاشتند، نفْسِ تدیّناش مقتضیِ این است که کنار برود. چون تخصص در تعریفِ تدینْ مأخوذ است؛ یکی از لوازمِ تقویٰ این است که مسئولیتِ کار یا جائی را که تخصصاش را نداریم بر عهده نگیریم.
لذا إصرار و تکیه بر «لزومِ تحصیلِ تخصص» نهتنها تضعیفِ جایگاهِ «تعهّد و تَقویٰ» نیست، بلکه تأکید و تشویق به تحصیلِ آن است.
کوتاهسخن اینکه:
وقتی مکرراً تأکید میکنیم بر «دانشاندوزی و درسخواندن و باسوادشدن»، بهمعنای این نیست که علم و دانش برای طلبهها ضروریتر از تقویٰ و أخلاقیات است، بلکه دقیقاً تأکید بر لزومِ رعایتِ تقویٰ و ترس از خدا است. چون طلبه را شهریه و إمکانات میدهند که درس بخواند و دین بیاموزد و به مردم منتقل کند، پس اگر شهریه و إمکانات را بگیرد و درس نخوانَد، به بیتالمالِ مسلمانان خیانت کرده و مرتکبِ گناهِ «حرامخواری» شده است، و این یعنی بیتقوایی.
نماز و روزه و تولّي و تبرّي بر همهی مسلمانها واجب است و همگان باید از دروغ و غیبت و شراب و ربا دوری کنند. طلبه را به حوزه راه ندادهاند که صرفاً نماز بخواند و از رباخواری دوری کند، بلکه پذیرفتهاند که بیاید و علمِ دین یاد بگیرد و منتقل کند. کارگری که نمازش را میخوانَد ولی از زیرِ کار در میرود، مدیون و بدهکارِ صاحبکار است و پولای که خواهد گرفت حرام است.
هکذا ما.
جای تأسف دارد که کار به جائی رسیده است که بعد از هربار توصیه به درسخواندن، باید خودمان را از إتهامِ تقدیمِ دانش بر أخلاقْ مبرّیٰ کنیم و متذکر شویم که علمْ مقدّم بر تقویٰ نیست، بلکه عینِ تقویٰ و لازمهی تقویٰ است.
مهدي عاملي [کانال]
به درگاهاش اگر موری برآرَد دَم زِ مسکینی نَهَد از دستِ استغنا به سر تاجِ سلیماناش
.
دلِ خرابِ من و مِهرِ بوتراب در او
خرابهای است که تابیده آفتاب در او
مختصر المعاني، 007.mp3
1.19M
«توفیق من الله»
مرد را گر صد هنر باشد، توکل بایدش
و تحصیلِ توفیق، متوقف است بر «تلاش» و «توکل».
بهجز ایران که تابهحال ملیونها دلار به فلسطین کمک کرده است، هیچ کشور اسلامی تاکنون صددلار هم به فلسطین کمک نکرده، ولی الآن همهی کانالهایشان «اللهم انصر إخواننا في فلسطین» زدهاند. اینها همانها هستند که به حضرت موسیٰ گفتند: تو و خدایات بروید با کافران بجنگید، ما همینجا منتظرِتان میمانیم.
از کسانی که وظیفهشان را انجام میدهند، تشکر کنیم. چه مأمور شهرداری باشد که آشغالها را جمع میکند، چه کارمند و کارگر و فرزند و دانشآموز و همسر و دوست. هرکدام وظائفای دارند، که اگر انجامشان بدهند سزاوارِ تشکر هستند.
این درست نیست که بگوئیم «او صِرفاً وظیفهاش را انجام داده است، نه کارِ بیشتر، پس تشکر لازم نیست». مگر عملاً قادر نبود مثلِ خیلیهای دیگر تنبلی کند یا بپیچانَد؟ مگر ممکن نیست موانعای پیش آمده باشد و او برای وعدهای که داده، با آن موانع جنگیده باشد؟ تعهد به وظیفه مگر «کارِ خوب» نیست؟ کارِ خوب تشکر ندارد؟ آن هم در زمانهای که هزار دلیل و محرّک وجود دارد برای بد بودن، و فقط یک دلیل هست برای خوببودن.
کسی که چنان وهمای دارد، خودش را در روز قیامت آماده کند برای شنیدنِ اینکه «واجبات که خب وظیفهات بود انجام بدهی، بگو چقدر مستحبات انجام دادهای تا فقط بابتِ همانها پاداشات بدهیم».
گفت: چرا دویست نمیدی یه پرایدِ خوب بگیری پیاده اینور و اونور نری؟
گفتم: مردِ مؤمن، من بزرگترین دستآورد و پساندازِ مالیام توی زندگی این بوده که موجودی بگیرم و دستگاه جواب بدهد «موجودیِ شما برای انجامِ عملیاتِ درخواستی کافی نیست».
مهدي عاملي [کانال]
موسي آن نور که در طور تمنّا میکرد گر گذشتی ز تمنّاش، تماشا میکرد
.
بُگذَر از بندِ مزاج و دور باش از دامِ حِس
[بوعلیسینا]
[در حالِ گذراندنِ «اونی که به ما ---ده بود، کلاغِ ---دریده بود»ترین أیامِ دوسالِ اخیر.]
مهدي عاملي [کانال]
بو حسین کیمدور اولوب انسانلارا راهِ نجات خضرلر تشنه لَبیندن کسب ائدیر آبِ حیات فکریمه بِیله
.
هرچه دادی تو مرا، جمله نهادم به کَفات
بِسِتان جان، که بدانی زِ تو نَسْتاندَم هیچ
«به سندِ معتبر از خيثمه روايت است كه:
به خدمت حضرت امام محمد باقر عليه السّلام رفتم كه آن حضرت را وداع كنم.
فرمودند: اى خيثمه، هر كس از شيعيان و دوستانِ ما را كه ببينى سلام من را به ايشان برسان، و ايشان را از جانبِ من وصيّت كن به پرهيزكارى خداوندِ عظيم، و به اينكه نفع رسانند أغنياى شيعيان به فقراى ايشان، و إعانت نمايند أقوياى ايشان ضُعفاء را، و حاضر شوند به تشییعِ جنازه، و در خانهها يكديگر را ملاقات كنند؛ چراکه ملاقاتِ ايشان و صحبتداشتنِ ايشان با یکدیگر باعثِ إحياى أمرِ تشيّع مىشود. خدا رحمت كند بندهاى را كه مذهبِ ما را زنده دارد.
عین الحیات، علّامه مجلسی رحمه الله، ص ۴١۴
هدایت شده از مهدي عاملي [کانال]
امشب شبِ زیارتیِ مولایمان حضرت سیدالشهداء أبيعبدالله علیهالسلام است.
طبق روایات عدیدهی صحیحه، أرواحِ صد و بیست و چهار هزار پیامبر با أوصیایشان، که خاتمالأنبیاء و أئمه از جملهی ایشاناند، برای زیارتِ حضرتِ سیدالشهداء علیهالسلام در هر پنجشنبهشب به سرزمینِ کربلاء میآیند.
همنوا با أنبیاء و أوصیای ایشان، سهبار صدا بزنیم:
صلّی اللهُ علیك یا أباعبدالله