هر گناهی، ناشی از یک تکذیب است؛ تکذیبِ وعید و إنذارِ خدا دربارهی آن گناه. و انسانها أولاً و بالذات بخاطرِ این تکذیبها مأخوذ میشوند، و ثانیاً و بالعرْض برای نفْسِ فعل.
قال سیبویه فی المصادر التی جائت علی الفَعَلان:
إنها تأتي للحرکة و الاضطراب
نحو: الغَلَیان و الفَوَران و الجَرَیان و الهَیَجان و الحَیَوان
فقابَلوا بتوالي حرکاتِ المثال تواليَ حرکات الأفعال
و زاد علیه ابنالأنباریّ قائلاً:
کذا ما کُرّر فیه الحرفُ من الرباعیّ یدلّ علی التکریر
نحو: الزَلزَلة و القَرقَرة و القَهقَهة و الصَّلصَلة
از کسانی نباشیم که دمل و ضائعهای بهاندازهی یک سیب را روی صورت خودشان نمیبینند اما یک جوشِ ریز روی انگشتِ کوچکِ دستِ راستِ دیگران را با أبعاد و شکل و رنگش حفظ میکنند.
چه سعید است کسی که مشغولشدن به عیوبِ خود، او را از پرداختن به عیبِ دیگران باز دارد
مَن ترک قولَ لاأدري أصیبت مقاتلُه
(أمیر البیان علیهسلامالإنسوالجان)
هرکسی ترک کند گفتنِ نمیدانم را، هلاک میشود.
اگر چیزی را از ما میپرسند و ما جوابش را نمیدانیم، مختار هستیم بینِ دو گزینه: یکی اینکه بگوییم نمیدانم، و دیگری اینکه با وهم و گمان و حدسمان یک جوابی بپرانیم. درصورتِ نخست، ایمان و آبروی خود را حفظ کردهایم، و هکذا پرسنده را به جهل و ضلالت نکشاندهایم.
همهی شما فرمانده هستید، و همهی شما دربارهی زیردستانتان بازخواست میشوید
[کلّکم راعٍ و کلّکم مسئول عن رعیّته]
این زیردست، میتواند شهروند باشد، میتواند کارمند باشد، میتواند دانشآموز/دانشجو/طلبه باشد، و میتواند اهلِ خانه باشد. هرکسی که امری از امور زندگیاش بهنحوی مرتبط و وابسته به ما و عملکردِ ما است، رعیّتِ ما محسوب میشود. اگر به قیامت اعتقاد داریم، نباید به رعیّتِ خود ظلم کنیم.
جهل یا در مقابلِ علم است، یا در مقابلِ عقل. متصف به اوّلی را نداننده، و متصف به دومی را کودن گویند. پس ممکن است کسی هم عاقل باشد هم جاهل (نداننده)، و هکذا کسی هم عالم باشد و هم جاهل (کودن)
جهلِ عاقل را درمان هست، ولی الأمان از جاهلِ کودن. که اوّلی فقط خود را میآزارَد و دومی دمار از روزگارِ خلقْ بیرون میکشد.
اللجنةالعربیة.mp3
33.66M
اولین نشست کانون ادبیات عرب
مدرسهی علوم دینی امامخمینی(ره) ارومیه
اهمیت ادبیات عرب برای طلاب علوم دینی
17 آبانماه 1401
اینکه آدم توانایی ندارد خودش را گول بزند، از نعمات خفیّهی باري عزّ و علا است
مهدي عاملي [کانال]
قالَ لاتَخافا إنّي معکما أسمَع و أریٰ [الآیة] .
.
أسمع و أریٰ بدل از خبر (معکما) است
یعنی: ای موسی و ای هارون، نترسید؛ من همراهِ شما هستم، پس من نیز میشنوم و میبینم (آنچه را که شما با آن مواجه شده و خواهید دید)، پس غافل از ما وَقَع نیستم و حاضر و ناظر و در جریانم. لذا اگر مرا قادر و رحیم میدانید، نترسید و جلو بروید، من هستم و میشنوم و میبینم و پشتیبانِ شمایم