eitaa logo
حجت الاسلام دومیری
710 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
275 ویدیو
109 فایل
بیانات و بنانات حجة الاسلام مهدی دومیری گنجی ارتباط با ادمین: @ganji_65
مشاهده در ایتا
دانلود
تمنای وصال، جلسه ۳۱.mp3
17.03M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و یکم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم خداوند متعال در آیه ۴ سوره بلد می فرماید:« لَقَدۡ خَلَقْنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِي كَبَدٍ ». تحقیقاً ما انسان را در سختی و رنج آفریدیم. و نیز در آیهٔ ۶ سورهٔ انشقاق می فرماید:« يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ». ای انسان، تو با سختی و مشقت به سوی پروردگارت رهسپاری و به ملاقاتش خواهی رسید. عنِ الإمامِ زينِ العابدينَ عليه السلام ـ لِرَجُلٍ مِن جُلَسائهِ ـ : اِتَّقِ اللّه َ و أجمِلْ في الطَّلَبِ ، و لا تَطلُبْ ما لَم يُخلَقْ ··· فقالَ الرَّجلُ : و كيف يُطلَبُ ما لم يُخلَقْ ؟ ! فقال : مَن طَلَبَ الغِنى و الأموالَ و السَّعَةَ في الدنيا فإنّما يَطلُبُ ذلكَ لِلرّاحَةِ ، و الراحَةُ لَم تُخلَقْ في الدنيا و لا لِأهلِ الدنيا ، إنّما خُلِقَتِ الراحةُ في الجَنَّةِ و لِأهلِ الجَنَّةِ. امام زين العابدين عليه السلام به يكى از همنشينان خود فرمود : از خدا بترس و در طلب [دنيا ]جانب اعتدال نگه دار و چيزى را كه آفريده نشده است، طلب مكن . . . آن مرد عرض كرد : چگونه ممكن است كسى در طلب چيزى بر آيد كه هنوز آفريده نشده است؟ حضرت فرمود : كسى كه خواهان توانگرى و دارايى و رفاه در دنيا باشد ، در حقيقت آنها را براى آسايش مى خواهد و آسايش، در دنيا و براى اهل دنيا خلق نشده ، بلكه در بهشت و براى بهشتيان آفريده شده است (بحارالانوار، ج 70، ص 92) لذا راحتی در دنیا نیست. مؤمن با آگاهی از این حقیقت، بیهوده عمر گران سنگ را صرف به دست آوردن راحتی و آسایش نمی کند. بلکه با پذیرش این حقیقت، سعی می کند شرایط را چنان فراهم سازد که اول مرگش، ابتدای راحتی اش باشد.
غیر مؤمن اما اینگونه نیست. او می کوشد به هر طریقی که بشود به این راحتی دست بیابد که البته به دنبال سراب است و هرگز این عطش درونی اش فروکش نخواهد کرد. هم در دنیا به راحتی و آسایش دست نمی یابد، و هم راحتی و آسایش آخرت خود را به تباهی می کشاند. مرگ چنین شخصی، ادامهٔ رنج و مشقت دنیا است، اما بیشتر و شدیدتر. یکی از اشتباهات رایج در بین جامعه، نامگذاری قبرستان به آرامگاه و آرامستان و نامهایی از این دست است. در صورتی که اگر چشمی بینا بود، به وضوح نظاره می کرد که یک قبرستان چقدر پر است از داد و ناله و فریاد و ضجه زدن از عذاب های برزخی. به عبارت دیگر، قبرستان برای بسیاری از افراد، آرامگاه نیست، بلکه شکنجه گاه و رنج کده است. اینکه روی قبری بنویسیم آرامگاه، لزوما ساکن آن قبر دارای آرامش نخواهد شد. چنین نام گذاری هایی صرفا موجبات غفلت ما را فراهم می کند و نه چیز دیگر. خود قبر، خویش را چنین معرفی می کند: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :إنّ لِلقَبرِ كلاما في كُلِّ يَوم ، يقولُ : أنا بَيتُ الغُربَةِ ، أنا بَيتُ الوَحشَةِ ، أنا بَيتُ الدُّودِ ، أنا القَبرُ ، أنا رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنّةِ أو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النارِ . امام صادق عليه السلام :قبر را هر روز سخنى است كه مى گويد: من خانه غربتم، من خانه تنهايى ام، من خانه كرمها هستم، من قبرم، من باغى از باغ هاى بهشت يا گودالى از گودال هاى دوزخم. ( الكافي: ج۲، ص ۲۴۲، حدیث ۳ ). آرامش آن دنیا همانگونه که امام سجاد علیه السلام فرمود، برای اهل بهشت است و اهل بهشت ویژگی شان « الذین ءامنوا و عملوا الصالحات »( عصر: ۳) است. امروز باید فردایمان را پر از آرامش کنیم و قبرمان را آرامگاه. امام سجاد علیه السلام در مناجات ابوحمزه ثمالی در همین رابطه چنین نجوا می فرماید:« فمن يکون أســـوء حالا منی ان انا نقلت علی مثل حـالی الی قبری لم امهده لرقدتی و لم افرشـه بالعمل الصالح لضجعتی ». از من بد حال تر و تيره روزگار تر کيست ؟ وای اگر من با چنين حال به جانب قبری منتقل شوم که آن را با کار های شايسته برای خواب و راحت خودم آماده نکردم و فرش در آن نگسترانيدم. توصیه دین و عرفا برای رفتن به قبرستان و فکر مرگ کردن، به خاطر ایجاد زمینه و شرایطی است که قبرمان را تبدیل به آرامگاه کنیم. و عاقل این فرصتِ مغتنم را از دست نخواهد داد. @mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۲.mp3
18.47M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و دوم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۳.mp3
26.5M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و سوم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم نماز اگر چه در قسمت فروعات دین جانمایی شده است، اما در قسمت فروعات، جزء اصول است، تا جایی که در روایت آمده:« الصلاة عمود الدین ». النَّبیِّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ الصَّلاَةُ. فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِواها، وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِواهَا. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد، نماز است. اگر نماز شخص مورد پذیرش قرار گرفت، اعمال دیگر او نیز مورد پذیرش قرار می گیرد. اما اگر نمازش رد شد، اعمال دیگرش نیز رد می شود. ( فلاح السائل، جلد 1، صفحه 127 ). اهمیت نماز تا قدری است که در هیچ شرایطی زائل نمی شود، حتی در حال غرق شدن. اما نمازی با این جایگاه، زمانی ارزشمند و نجات دهنده است که مورد پذیرش واقع شده و مقبول باشد. آیة الله محمدمهدی مازندرانی، از اساتید امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می فرمود: اگر دو رکعت نمازم پذیرفته شود، برایم کافی است. شرط پذیرش نماز حضور قلب است که برای اکثر افراد به صورت دائم حاصل نیست، و آنهایی هم که از حضور قلب در نماز بهره مند هستند، اکثرشان با وجود مانع، از حضور قلب محروم می شوند. لذا اگر برای شخصی حضور قلب حاصل شد ( ولو به کمترین حد )، بسیار بسیار مغتنم و حائز اهمیت است. حال اگر چنین شخصی بعد از مدت ها حضور قلب را تجربه نموده، اما من به واسطه برخی از کارها و حرف ها، او را که در حال نماز خواندن است مشغول به خود و کردار و گفتار خود کنم و بدین واسطه او را از حضور قلب محروم نمایم، زشتی چنین عملی را فقط خدا می داند. با این توصیف، این عمل، جزء بزرگترین حق الناس ها نیز می باشد. شاید برای آن شخص چنین فرصتی به این آسانی میسر نگردد که مجدد حضور قلب را تجربه کند. به دلایل مذکور، حقیر به شدت از این که کاری کنم یا سخنی بگویم که نمازگذاری را مشغول کند، واهمه دارم و می ترسم. و از این که کسانی را می بینم که با نمازگذار سخن می گویند، شوخی می کنند، حتی تماس فیزیکی دارند، سخت متعجب می شوم و این اندازه تهوّر را نمی توانم هضم کنم. اساسا یکی از مراقبه های مهم این است که موجبات حواس پرتی کسی را در زمان نماز فراهم نکنیم. چرا که این حق الناسی است که بعید می دانم صاحب آن رضایت دهد. دقیقا همین مطلب، در مورد حاضرین در مسجد صادق است. ممکن است افرادی به هر دلیلی اهل تعقیبات نباشند، اما اگر با حرکات و یا گفتارشان نسبت به حضور قلب کسی که مشغول تعقیبات است، دفع یا رفع به وجود آورند، حق الناس عظیمی است که هم پاسخگویی اش در قیامت تقریبا غیر ممکن است، و هم توفیقات متعددی را در دنیا از انسان سلب می کند. @mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۴.mp3
17.3M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و چهارم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۵.mp3
13M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و پنجم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم به گمانم کمتر کسی هست که واژهٔ « جوانمرگ » را نشنیده باشد. به کسی که هنوز به سنین بالا و پختگی نرسیده و در جوانی منادی مرگ را لبیک می گوید، می گویند جوانمرگ شده است. یک معنی این واژه این است که متوفی از نظر سن جوان است و هنوز به دوران میان سالی و پیری نرسیده است. کسی که در ابتدای عمر دامنِ زندگی از دنیا بر می چیند و به پیری طبیعی نمی رسد، می گویند جوانمرگ شده است. اما به گونه ای دیگر می توان به جوانمرگی نگاه کرد. در نگاه سلوک دینی و عرفانی، سن انسان به حرکت اجرام فلکی و تعاقب شب و روز نیست. سن انسان به کارکرد روحی و تعالی جان است. گذران شب و روز و عروج و افول خورشید و ماه، نه بیانگر سن، که وسیله ای برای حساب زمان است که فرمود: هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ. او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد؛ و برای آن منزلگاه‌ هایی مقدّر کرد، تا عدد سال ها و حساب را بدانید. ( یونس: ۵ ). در نگاه اشتباه، سن امری غیر اختیاری است که شخص در هر حالتی که باشد، سنش افزایش یافته و بزرگ تر می شود. از سویی نیز در این نگاه سن صرفا حالت افزایشی داشته و ابدا کاهش نمی یابد. اما در نگاه سلوکی و عرفانی، سن هر شخص اختیاری است و هر کسی با انتخاب خود می تواند در سنش تصرف کند. در این نگاه، همانگونه که انتخاب شخص می تواند موجب افزایش سنش شود، می تواند کاهش سنش را نیز خود رقم بزند.
در نگاه دینی ممکن است شخصی صد سال در دنیا زندگی کند، اما کودک باشد. به قول علامه جوادی آملی حفظه الله: ما کودک نود ساله داریم. با این نگاه بر روی سنگ قبر اکثر درگذشتگان باید نوشت:« جوانمرگ »، و بلکه باید نوشت :« کودک مرگ ». در مقابل، هستند کسانی که در سنین ابتدایی زندگی دار دنیا را وداع می گویند و در عین حال جوانمرگ نیستند. فارغ از اهل بیت علیهم السلام، بسیاری از شهدای ما در ابتدای زندگی، روحی سالخورده و عمیق و بزرگ داشته اند و هرگز وصف جوانمرگ برای آنها روا نیست. آنچه بر سنگ قبرها حک می شود، بر آمده از نگاهی غلط به مرگ و هویت انسانی و خلاصه کردن آن در جسم و ماده است. راستی، من و شما چند ساله ایم؟. روحمان در کودکی متوقف مانده و رشدش دچار رکود شده، یا احیانا رشد منفی داشته ایم، و یا اینکه جانمان در مسیر رشد و ارتقاء و بزرگ شدن است؟. من و شما سن و سالمان را از گردش ماه و خورشید می گیریم و یا از داشته های روحی مان؟ وارد روستایی شد. قبرهاشان بر در منازل بود و همهٔ شان در کودکی درگذشته بودند. از رمز و رازش پرسید. گفتند: ما سن مفید هر کسی را بر روی سنگ قبرش می نویسیم. من و شما چند ساله ایم؟ @mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۶.mp3
19.4M
🎤 سخنرانی - حجت‌الاسلام حاج مهدی دومیری ✅سلسله مباحث « تمنای وصال » ✅شرح مخمس شیخ بهایی ♦️جلسه سی و ششم 🕌 مسجد الرضا علیه السلام 🎙 سخنران: @mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم نگاه هر کسی به زندگی، مطابق ایدئولوژی و نظام اعتقادی اش است. آنچنان که معتقد است، فکر می کند، آنچنان که ایمان دارد عمل می کند، آنچنان که باور دارد زندگی می نماید. نوع رابطه انسان و جهان نیز بر آمدهٔ از گونهٔ اعتقاد است. هر شخصی مطابق با آنچه باور دارد، رابطه انسان و جهان را تعریف می کند. در نگاه مادی، رابطه انسان جهان، رابطه صیاد و صید است، رابطه مصرف کننده و مصرف شونده، رتبطهٔ متمتِّع و متمتَّع. در این نگاه رستگاری از آنِ کسی است که هر چه بیشتر از تمتعات دنیا بهره مند شود. پیروز آنی است که به میزان بیشتری از نعمات استفاده کند. در این نگاه عقب افتاده و امّل کسی است که به حد اقل های دنیا اکتفا کند و زیاده خواه نباشد. در این نگاه زیاده خواهی و ریخت و پاش و مصرف زدگی، یک ارزش است و قناعت و اکتفا به نیاز و پرهیز از اسراف، یک ضد ارزش. در مقابل، نگاه دینی است. در این نگاه رابطهٔ انسان و دنیا، رابطهٔ زارع و کشتزار است، رابطه خریدار و بازار، رابطه پرنده و سکوی پرواز، رابطهٔ مسافر و منزلگاه بین راهی. در این نگاه، رستگاری از آنِ کسی است که برای سفر سبک بارتر باشد. پیروز کسی است که تز این کشتزار برای خانهٔ ابدی، توشهٔ بیشتری اندوخته باشد. در این نگاه مصرف زدگی، خویی حیوانی و دونِ شأن انسان است. در این نگاه، زیاده خواهی ضد ارزشی غیر قابل بخشایش است و قناعت و اکتفا به حد کفایت، کمال عاقلیِ بر آمده از عمق انسانیت.