تمنای وصال، جلسه ۳۲.mp3
18.47M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و دوم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۳.mp3
26.5M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و سوم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز اگر چه در قسمت فروعات دین جانمایی شده است، اما در قسمت فروعات، جزء اصول است، تا جایی که در روایت آمده:« الصلاة عمود الدین ».
النَّبیِّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ الصَّلاَةُ. فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِواها، وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِواهَا.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد، نماز است. اگر نماز شخص مورد پذیرش قرار گرفت، اعمال دیگر او نیز مورد پذیرش قرار می گیرد. اما اگر نمازش رد شد، اعمال دیگرش نیز رد می شود.
( فلاح السائل، جلد 1، صفحه 127 ).
اهمیت نماز تا قدری است که در هیچ شرایطی زائل نمی شود، حتی در حال غرق شدن.
اما نمازی با این جایگاه، زمانی ارزشمند و نجات دهنده است که مورد پذیرش واقع شده و مقبول باشد.
آیة الله محمدمهدی مازندرانی، از اساتید امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می فرمود: اگر دو رکعت نمازم پذیرفته شود، برایم کافی است.
شرط پذیرش نماز حضور قلب است که برای اکثر افراد به صورت دائم حاصل نیست، و آنهایی هم که از حضور قلب در نماز بهره مند هستند، اکثرشان با وجود مانع، از حضور قلب محروم می شوند.
لذا اگر برای شخصی حضور قلب حاصل شد ( ولو به کمترین حد )، بسیار بسیار مغتنم و حائز اهمیت است.
حال اگر چنین شخصی بعد از مدت ها حضور قلب را تجربه نموده، اما من به واسطه برخی از کارها و حرف ها، او را که در حال نماز خواندن است مشغول به خود و کردار و گفتار خود کنم و بدین واسطه او را از حضور قلب محروم نمایم، زشتی چنین عملی را فقط خدا می داند. با این توصیف، این عمل، جزء بزرگترین حق الناس ها نیز می باشد. شاید برای آن شخص چنین فرصتی به این آسانی میسر نگردد که مجدد حضور قلب را تجربه کند.
به دلایل مذکور، حقیر به شدت از این که کاری کنم یا سخنی بگویم که نمازگذاری را مشغول کند، واهمه دارم و می ترسم. و از این که کسانی را می بینم که با نمازگذار سخن می گویند، شوخی می کنند، حتی تماس فیزیکی دارند، سخت متعجب می شوم و این اندازه تهوّر را نمی توانم هضم کنم.
اساسا یکی از مراقبه های مهم این است که موجبات حواس پرتی کسی را در زمان نماز فراهم نکنیم. چرا که این حق الناسی است که بعید می دانم صاحب آن رضایت دهد.
دقیقا همین مطلب، در مورد حاضرین در مسجد صادق است. ممکن است افرادی به هر دلیلی اهل تعقیبات نباشند، اما اگر با حرکات و یا گفتارشان نسبت به حضور قلب کسی که مشغول تعقیبات است، دفع یا رفع به وجود آورند، حق الناس عظیمی است که هم پاسخگویی اش در قیامت تقریبا غیر ممکن است، و هم توفیقات متعددی را در دنیا از انسان سلب می کند.
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۴.mp3
17.3M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و چهارم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۵.mp3
13M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و پنجم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
به گمانم کمتر کسی هست که واژهٔ « جوانمرگ » را نشنیده باشد. به کسی که هنوز به سنین بالا و پختگی نرسیده و در جوانی منادی مرگ را لبیک می گوید، می گویند جوانمرگ شده است.
یک معنی این واژه این است که متوفی از نظر سن جوان است و هنوز به دوران میان سالی و پیری نرسیده است. کسی که در ابتدای عمر دامنِ زندگی از دنیا بر می چیند و به پیری طبیعی نمی رسد، می گویند جوانمرگ شده است.
اما به گونه ای دیگر می توان به جوانمرگی نگاه کرد.
در نگاه سلوک دینی و عرفانی، سن انسان به حرکت اجرام فلکی و تعاقب شب و روز نیست. سن انسان به کارکرد روحی و تعالی جان است. گذران شب و روز و عروج و افول خورشید و ماه، نه بیانگر سن، که وسیله ای برای حساب زمان است که فرمود:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ.
او کسی است که خورشید را روشنایی، و ماه را نور قرار داد؛ و برای آن منزلگاه هایی مقدّر کرد، تا عدد سال ها و حساب را بدانید.
( یونس: ۵ ).
در نگاه اشتباه، سن امری غیر اختیاری است که شخص در هر حالتی که باشد، سنش افزایش یافته و بزرگ تر می شود. از سویی نیز در این نگاه سن صرفا حالت افزایشی داشته و ابدا کاهش نمی یابد.
اما در نگاه سلوکی و عرفانی، سن هر شخص اختیاری است و هر کسی با انتخاب خود می تواند در سنش تصرف کند. در این نگاه، همانگونه که انتخاب شخص می تواند موجب افزایش سنش شود، می تواند کاهش سنش را نیز خود رقم بزند.
در نگاه دینی ممکن است شخصی صد سال در دنیا زندگی کند، اما کودک باشد. به قول علامه جوادی آملی حفظه الله: ما کودک نود ساله داریم.
با این نگاه بر روی سنگ قبر اکثر درگذشتگان باید نوشت:« جوانمرگ »، و بلکه باید نوشت :« کودک مرگ ».
در مقابل، هستند کسانی که در سنین ابتدایی زندگی دار دنیا را وداع می گویند و در عین حال جوانمرگ نیستند.
فارغ از اهل بیت علیهم السلام، بسیاری از شهدای ما در ابتدای زندگی، روحی سالخورده و عمیق و بزرگ داشته اند و هرگز وصف جوانمرگ برای آنها روا نیست.
آنچه بر سنگ قبرها حک می شود، بر آمده از نگاهی غلط به مرگ و هویت انسانی و خلاصه کردن آن در جسم و ماده است.
راستی، من و شما چند ساله ایم؟. روحمان در کودکی متوقف مانده و رشدش دچار رکود شده، یا احیانا رشد منفی داشته ایم، و یا اینکه جانمان در مسیر رشد و ارتقاء و بزرگ شدن است؟.
من و شما سن و سالمان را از گردش ماه و خورشید می گیریم و یا از داشته های روحی مان؟
وارد روستایی شد. قبرهاشان بر در منازل بود و همهٔ شان در کودکی درگذشته بودند. از رمز و رازش پرسید. گفتند: ما سن مفید هر کسی را بر روی سنگ قبرش می نویسیم.
من و شما چند ساله ایم؟
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۶.mp3
19.4M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و ششم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
نگاه هر کسی به زندگی، مطابق ایدئولوژی و نظام اعتقادی اش است. آنچنان که معتقد است، فکر می کند، آنچنان که ایمان دارد عمل می کند، آنچنان که باور دارد زندگی می نماید.
نوع رابطه انسان و جهان نیز بر آمدهٔ از گونهٔ اعتقاد است. هر شخصی مطابق با آنچه باور دارد، رابطه انسان و جهان را تعریف می کند.
در نگاه مادی، رابطه انسان جهان، رابطه صیاد و صید است، رابطه مصرف کننده و مصرف شونده، رتبطهٔ متمتِّع و متمتَّع.
در این نگاه رستگاری از آنِ کسی است که هر چه بیشتر از تمتعات دنیا بهره مند شود. پیروز آنی است که به میزان بیشتری از نعمات استفاده کند.
در این نگاه عقب افتاده و امّل کسی است که به حد اقل های دنیا اکتفا کند و زیاده خواه نباشد.
در این نگاه زیاده خواهی و ریخت و پاش و مصرف زدگی، یک ارزش است و قناعت و اکتفا به نیاز و پرهیز از اسراف، یک ضد ارزش.
در مقابل، نگاه دینی است. در این نگاه رابطهٔ انسان و دنیا، رابطهٔ زارع و کشتزار است، رابطه خریدار و بازار، رابطه پرنده و سکوی پرواز، رابطهٔ مسافر و منزلگاه بین راهی.
در این نگاه، رستگاری از آنِ کسی است که برای سفر سبک بارتر باشد. پیروز کسی است که تز این کشتزار برای خانهٔ ابدی، توشهٔ بیشتری اندوخته باشد.
در این نگاه مصرف زدگی، خویی حیوانی و دونِ شأن انسان است.
در این نگاه، زیاده خواهی ضد ارزشی غیر قابل بخشایش است و قناعت و اکتفا به حد کفایت، کمال عاقلیِ بر آمده از عمق انسانیت.
در نگاه نخست، زندگی حد اکثری به خودی خود یک ارزش است، چرا که زمینه تمتع حداکثری را فراهم می کند، و در مقابل زود از دنیا رفتن به خودی خود، ضد ارزش است که موجب کوتاهی بهره مندی از نعمات دنیا می شود.
در نگاه دوم، قصیر و طویل بودن عمر، به خودی خود ارزش نیست. بلکه آنچه عمر محتویٖ آن است، تعیین کننده ارزشمندی یا بی ارزشی و ضد ارزشی بودن آن است.
به عبارت دیگر، در نگاه نخست آنچه ملاک ارزشگذاری است، کمّیّت است و در نگاه دوم، کیفیّت. اساسا شاخصه نگاه مادی کمیّت گرایی است و شاخصه نگاه الهی، کیفیّت گرایی.
امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق، خدمت خداوند متعال عرضه می دارد:
« وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَیّ، أوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَیّ ».
مادامی که عمر من صرف طاعت و بندگی تو می شود، آن را به من مرحمت و عمرم را طولانی کن، اما اگر عمر من چراگاه شیطان شود، قبل از این که مورد خشم و غضب تو قرار گیرم، جان من را بگیر!
اینکه در عرف جامعهٔ ما به درگذشتگان جوان « ناکام » اطلاق می شود، بر آمدهٔ از همان نگاه نخست و مادی است.
در نگاه دینی سن و کمیّت ملاک کام و ناکامی نیست. بلکه کیفیّت ملاک است.
آنکه کام جان از طاعت و عبودیت خداوند متعال بر نداشته و نقاب از آن جمالِ جمیلِ معشوقِ ازلی کنار نزده و وصالش را در آغوش نکشیده، ناکام است، اگر چه صدها سال عمر کرده باشد. و آنکه خیالِ وصالِ معشوق را به واقعیتی شیرین مبدل نموده و چشمانش به آن زیبایی مطلق آشنا شده و آرامش آغوش پر طمئنینهٔ نگار را چشیده، کامروا است، اگر چه جوان و نوجوان باشد.
شهدا که اکثریتشان جوان و نوجوان بودند، کانروایانی هستند که:« در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقوناند ».
( صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۱۴۷ ).
و اینک این ماییم که پای در گل مانده و ناکام و محروم از عشق و معشوق و وصالِ نگار. این ماییم دور افتاده از وادی عاشقی و رها شده در برهوت مادی گرایی. این ماییم خسران زده و عمر به تاراج رفته و جانْ مرتع شیطان شده.
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا. الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا.
بگو که آیا می خواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازیم؟. آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم شده؛ با این حال، می پندارند کار نیک انجام می دهند.
( کهف: ۱۰۳ - ۱۰۴ ).
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۷.mp3
19.41M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و هفتم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۸.mp3
16.66M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و هشتم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
تمنای وصال، جلسه ۳۹.mp3
16.68M
🎤 سخنرانی - حجتالاسلام حاج مهدی دومیری
✅سلسله مباحث « تمنای وصال »
✅شرح مخمس شیخ بهایی
♦️جلسه سی و نهم
🕌 مسجد الرضا علیه السلام
🎙 سخنران:
#حجت_الاسلام_مهدی_دومیری
#مخمس_شیخ_بهایی
#سخنرانی
@mahdi_domeiri
بسم الله الرحمن الرحیم
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ.[ یونس: ۹۰ ].
در داستان بنی اسرائیل، فرعون و فرعونیان ظلم های بسیاری نسبت به موحدان انجام می دادند. بعثت حضرت موسی و حضرت هارون علیهما السلام برای هدایت فرعون و دست برداشتن از ظلم ها - اگر چه همراه با قول لین بود -، ره به جایی نبرد. هر آنچه اعجاز و آیات الهی برای فرعونیان نمایان شد، از پذیرشش سر باز زدند. پیامبر خدا چون دید فرعون هدایت نمی گردد، موحدین را با خود همراه نمود تا از محدوده ظلم ظالم خارج شوند. فرعون تعقیبشان کرد. موسی علیه السلام که بنی اسرائیل را از دریا عبور داد، فرعون با کمال آگاهی وارد بستر دریا شد و حتی با دیدن این اعجاز نیز ایمان نیاورد. خداوند متعال می فرماید: فرعون که گرفتار شد و در آستانه غرق قرار گرفت، گفت: ایمان آورده ام. اما ایمان در چنین شرایطی، مورد پذیرش نیست.
بر همین اساس در آیات و روایات اشاره شده که توبه تا قبل از فرا رسیدن مرگ مورد پذیرش است. اما اگر شخص عزارئیل را دیده و آنگاه توبه کند، قابل پذیرش نیست.
گاهی شخص می داند اهل گناه است، می داند فلان عملش معصیت است، می داند آن خصوصیتی که دارد حرام است، اما در عین حال مرتکبش می شود و از واعظ بیرونی و درونی که نفس لوّامه است، متّعظ نمی شود و همچنان در وادی معصیت سیر می کند.
پیش می رود و پیش می رود « حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ ». غرق در گناه می شود و گناه همه گسترهٔ وجودی اش را فرا می گیرد. در این اوضاع، گاهی که با خود خلوت می کند و یا به یاد ایام گذشته می افتد که ارتباطی با خدا داشته و یا نفس لوّامه اش هنوز کورسویی از سرزنش های وجدان را روانه اش می کند، آرزو می کند که ای کاش می شد از این غرقاب گناه خارج شود و نجات یابد.
اما این آرزو قابل تحقق نیست. فرعون وجودت را باید قبل از غوطه خوردن در دریا، مسلم و مومن کنی. در صورت غوطه ور شدن در اقیانوس عصیان، توقع نجات داشتن، منطقی نیست.
این غرق شدگی گاهی نسبت به یک گناه است، و گاهی نسبت به چند گناه، و گاهی نسبت به اصل ایمان.
راهپویان طریق سلوک الی الله باید از افتادن در ورطهٔ « غرق » به شدت بپرهیزند که چون گردابی هولناک، هستی انسان را به زیر می کشد.
البته در هیچ شرایطی حتی در اوضاع « غرق »، روا نیست که انسان از مرحمت الهی ناامید شود که ناامیدی خود بزرگ ترین گناه است. خداوند متعال به موسی علیه السلام فرمود: اگر فرعون مرا صدا می زد، حتی در حالت غرق نیز نجاتش می دادم.
تنها گناهی که غرق شدگی در آن به قطع و یقین نجاتی در پی ندارد، همین گناه « ناامیدی از رحمت الهی » است.
در عین حال، کمتر اتفاق می افتد انسانی که غرق شده، بتواند خدا را صادقانه صدا بزند تا نجات یابد. لذا نباید به باز بودن راه نجات در هر شرایطی، دل خوش کرد و خود را فریب داد و در گناه غرق شد.
مومن هر کجایی که متوجه شد مسیر طغیان در برابر مولا را می پیماید، باید برگشته و از ادامهٔ مسیر بپرهیزد که فرمود:« إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ». [ اعراف: ۲۰۱ ].
@mahdi_domeiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣خبری در راه است ...
دور جدید طرح آفرینش...
قرارگاه جهادی امام رضا علیه السلام
مسجدالرضا علیه السلام
شهرستان بشرویه
@mahdi_domeiri
📷 گزارش تصویری
گروه جهادی شهید وزوایی دانشگاه صنعتی شریف تهران
به مدت 7 روز مهمان مردم خونگرم شهرستان بشرویه هستن
و زیر نظرقرارگاه جهادی امام رضا علیه السلام مشغول خدمت رسانی هستن
@mahdi_domeiri